هدایت شده از تـشنـ﷽ـه امـام زمـان شـو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🌿
دستور العمل سرّی استاد فاطمی نیا برای شب قدر ...
۱ - قرائت یک مرتبه سوره ی واقعه
۲ - قرائت یک مرتبه سوره ی توحید
۳ - هفت مرتبه ذکر یا الله
.
هرچی میخواین ازخداکامنت کنید
یاالله ماروعاقبت بخیرکن
.
برای سلامتی استادفاطمی نیا دعاکنید
این پست رو بفرستید برای همه کوتاهی نکنید🙏
#شب_های_قدر
🖤🖤🖤🖤🖤🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب قدر
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان سردار دلها در وصف شهادت طلبی امام علی علیه السلام
"شهــ گمنام ــیـد"
🌷توی منطقه عملیاتی رمضان محاصره شده بودیم
۱۵ نفری می شدیم
تشنگی فشار آورده بود
همه بی حال و خسته خوابمون برد
🌷وقتی بیدار شدیم ، شهید فایده گفت: بچه ها من خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دیدم
حضرت با دست خودشون به من آب دادند و قمقمه ی شهیدی رو پر از آب کردند ... سریع رفتم سراغ قمقمه ی یکی از بچه ها که شهید شده بود
🌷دست زدیم ، پر از آب خنک بود
انگار همین الان توش یخ انداخته بودند
همه ی بچه ها از اون آب سیراب شدند
از اون آب شیرین و گوارا...
✨از مهریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها...
📚راوی: غلامعلی ابراهیمی
منبع: کتاب افلاکیان، صفحه ۲۸۴
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 چرا ابراهیم هادی؟
🎥 ببینید دلدادگی امام خامنه ای به شهید ابراهیم هادی را
⭕️ قابل توجه کسانی که می گویند چرا این شهید را بزرگ می کنید
"شهــ گمنام ــیـد"
🍃💐🍂🌺🍃💐🍂🌺
امام جماعت واحد تعاون بود . بهش
می گفتند حاج آقا آقاخانی روحیه عجیبی داشت . زیر آتیش سنگین عراق شهدا رو منتقل می کرد عقب
توی همین رفت و آمدها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد
چند قدمیش بودم هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد از سر بریده اش صدا بلند شد :السلام علیک یا ابا عبدالله
شهادت : کربلای5 شلمچه
📚برگرفته از ڪتاب روـے خط عاشقے
"شهــ گمنام ــیـد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید حاج قاسم سلیمانی:
از خداوند سبحان عاجزانه خواستاریم، شهدای ما را با اولیاء خودش و با نبی مکرم اسلام(ص) محشور بگرداند و در اعلی علیین قرار دهد به خانواده معظم شهدای ما صبر و اجر عطا بفرماید و به همه ما توفیق دهد راه آنها را به بهترین وجه ادامه دهیم.
🌙 به مناسبت ماه مبارک رمضان
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات همسر شهید محمد حسین مرادی
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیانت به خون شهدا💔🥺
🎙دکتر_رفیعی
👌🏼پیشنهادمیشه
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰شاه رُخ
روایت شهادت شهید شاهرخ ضرغام
"شهــ گمنام ــیـد"
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#زندگی_به_رنگ_شهدا
غـروب ماه رمضــــــــان بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــڪ قابلمه از من گرفت! بعد داخل ڪله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون ڪله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟!گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست. يك دست ڪامل ڪله پاچه و چند تا نان ســنگڪ گرفت. وقتي بيرون آمد ايرج با موتور🏍 رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي ڪرد.
با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينڪه به من تعارف هم نڪرد ناراحت شــدم. فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز ڪجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارڪ چهل تن، انتهاي ڪوچه، منزل ڪوچڪي بود ڪه در زديم و ڪله پاچه را به آنها داديم. چند تا بچه و پيرمردي ڪه دم در آمدند خيلي تشڪر ڪردند. ابراهيم را ڪامل ميشناختند. آنها خانوادهاي بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانهشان.
"شهــ گمنام ــیـد"
AwACAgUAAx0CXOXJfgACCq9iYn2RkICnn082jWBkWQwJG6NUDwACKhACAAFxPFMP3HNtCiiwvv0kBA.oga
3.36M
ای تمام آرزویم
غم تو شد آبرویم
آقا درد و دل زیاده
از کجا برات بگویم
"شهــ گمنام ــیـد"
🍃💐🍂🌺🍃💐🍂🌺
امام جماعت واحد تعاون بود . بهش
می گفتند حاج آقا آقاخانی روحیه عجیبی داشت . زیر آتیش سنگین عراق شهدا رو منتقل می کرد عقب
توی همین رفت و آمدها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد
چند قدمیش بودم هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد از سر بریده اش صدا بلند شد :السلام علیک یا ابا عبدالله
شهادت : کربلای5 شلمچه
📚برگرفته از ڪتاب روـے خط عاشقے
"شهــ گمنام ــیـد"
*🏴آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان💔🥀🖤*
😭امشب ، شب ناله در فراق پدری مهربان است
که غیر از چاه و نخل و ماه، کسی گریه هایش را ندیده بود
😭پدری دلسوز که با آه همه کودکان یتیم شریک بود
و غصه های همه را بر جان خود هموار میکرد
ولی کسی از غربت او و دردهای دلش
با خاری در چشم و استخوانی در گلو ، خبر نداشت . . .
شهادت_امام_علی(ع)🥀
شب_قدر🌙
التماس دعای فرجه قائم آل محمد
"شهــ گمنام ــیـد"
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محمدرضا هست🥰✋
*طلوع و غروب در 19 رمضان*🕊️
*شهید محمد رضا فروتن*🌹
تاریخ تولد: 1342
تاریخ شهادت: 30 / 5 / 1360
محل تولد: قلعه چغا،اسدآباد،همدان
محل شهادت: عراق،قله شنام
*🌹 گرمای شدید و سوزان☀️ و نبرد با دشمن💥 تشنگی شدید و ضعف و بیحالی🥀از جمله شرایط سختی بود که وجود داشت🥀در آن عملیات (عملیات شنام) بسیاری از رزمندگان در حالی که روزه دار🌙 و لبهایشان خشکیده بود🍂 به عشق اباعبدالله الحسین(ع) و عطش کربلا رفتند و به شهادت رسیدند🕊️ مادرش← آن شب خواب عجیبى دیدم که دلهرهی خواب بیدارم کرد🍂دست و پاهایم مىلرزید نزدیک سحر بود🌙 سفره را آماده🍛 و بعد حاج آقا را بیدار کردم🍃 سر سفره پرسیدم حاج آقا! محمد چند سالش است؟ حاج آقا خندید و گفت: امروز 19 رمضان محمد 18 ساله مىشود🎊 نمیدانم چه شد که یک باره تنم شروع کرد به لرزیدن🥀لرزشى که تا دو روز بعد از شنیدن خبر شهادت محمد و دوستانش ادامه داشت🥀در مسجد برایشان مراسم گرفته بودند🌙براى محمدی که پیکر نداشت🥀آخر براى یک مادر خیلى سخت است🥀که جوان چون دسته گلش رابه جبهه بفرستد🍂 اما از آن قامت حتى تکهاى گوشت واستخوان هم نیاید🥀 محمدرضا در 19 رمضان متولد شد🎊 و در 19 رمضان به شهادت رسید🕊️ و پیکرش هرگز به وطن بازنگشت*🕊️🕋
*جاویدالاثر*
*شهید محمد رضا فروتن*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
"شهــ گمنام ــیـد"
🔴همسر محافظ حاج قاسم سلیمانی: جرأت نمی کنیم بگوییم خانواده شهید مدافع حرم هستیم
✍همسر شهید رضا خرمی محافظ شهید سردار سلیمانی: همسرم همیشه میگفت هنگامیکه به منطقه میروند حاجقاسم به آنها اجازه نمیدهد که جلودار باشند و خودش جلوتر از همه راه میرود. حاجی بیشتر محافظ آنها بود تا آنها محافظ حاجی. یکبار برای انجام کاری به دفترخانه رفتم و کارمند آنجا متوجه شد که همسر شهید مدافع حرم هستم. او گفت چرا گذاشتید همسرتان به سوریه برود، سوریه به ما چه ربطی دارد و از این دست جملات.
همین موضوع و چند مورد مشابه باعث شد که دیگر ما جرأت نکنیم بیرون از خانه بگوییم خانواده شهید مدافع حرم هستیم.اگر کسی متوجه شود که همسر شهید هستم ترجیح میدهم بگویم که همسرم نظامی بود و در مرز شهید شد
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼🍃
🍃
📽 #نماهنگ
ویدیویی زیبا از حال و هوای
#راهیان_نور🥀
#با_نوای🎶
#حاج_مهدی_ترڪاشوند💐
پُر از عطـ🍃🌸ـر #شهید است
سرزمین #شلمچه🕊
"شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
داستان سریالی "ط" ( #داعشی_که_شیعه_شد ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) خوابم برد و بع
داستان سریالی "ط"
(خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...)
دیگه نمی تونستم چیزی بگم، سرهنگ خالد چه سعید بود و چه نبود دیگه فرقی به حالم نداشت، چون مهم اون برگه بود که الان توی دست این آدم بود.
- چرا از کانال ردم نکردید؟
- اینو که تا الان باید خودت دونسته باشی شیخ، اگر از کانال رد میشدی به خاطر تجهیزاتی که به بدنت کاشتن و داخل شکمت کار گذاشتن لو می رفتی و منم نمی تونستم برات کاری کنم، به همین خاطر ریسک این کارو پذیرفتم و فرستادمت تا شکنجه بشی و یک شکستگی تو بدنت ایجاد کنن تا سریع به بهونه شکستگی تو بدنت پلاتین کار بذاریم تا عملا از کانال رد کردنت بی جهت باشه و از این مرحله سخت بپری و به سعید برسی، البته کاری می کنم مالک تاوان این رفتارشو بده، الانم میگم شامتو بیارن و بخوری و استراحت کنی، بعد باهم در مورد کاری که باید انجام بدیم صحبت کنیم، زود خوب شو که کلی کار داریم شیخ عثمان.
اینارو گفت و بلند شد و رفت.
از قدرت نفوذ ایران تا دل داعش و حتی نفوذ به داخل فرماندهی بهت زده شده بودم، این عمق نفوذ توی دنیا کم سابقه بود، محمود خالد تنها فرماندهی بود که کسی در حال سربریدن یا تور کردن دختران و زنان ایزدی و ... ندیده بود و این یکی از معماهای ذهنم بود که چرا فرمانده قرارگاه بر خلاف همه قرارگاه هایی که تا بحال بودم، زیاد تو دید نبود و مشهور بود به فرمانده پشت پرده...
الان که رفتارهاشو یادم می آوردم می دیدم بعید نیست یکی از نیروهای سپاه قدس باشه.
با این افکار حالم خوب میشد و انگیزه می گرفتم، توی دلم به قدرت سپاه ایران دست مریزاد می گفتم و به بدبختی داعش می خندیدم.
یکم از شام خوردم و خوابیدم.
صبح با صدای بلند باز شدن در اتاق از خواب پریدم، خالد محمود بود، چهره اش فوق العاده سراسیمه و مضطرب نشون می داد.
- حالت چطوره شیخ؟ بهتری؟
- خوبم ، چیزی شده؟
- باید کمکت کنم و راه بری، می تونی که.
- فکر نکنم الان بتونم زیاد تحرک داشته باشم، توی بدنم چهار تا شکستگی و چند تا هم ترک خوردگی دارم.
- ولی باید دردو تحمل کنی و صداتو در نیاری، بگیر اینو...
دستمالی بهم داد و گفت توی دهنم کنم تا فریادم بلند نشه.
همونطور که داشت زیر بغلمو می گرفت عرق از پیشونیش داشت سرازیر میشد، حال خالد محمود خیلی نگرانم کرده بود حالش از چیزایی مثل لو رفتن و این حرفا خبر می داد.
تا منو بلند کرد درد تا عمق وجودم پیچید و دستمال رو تا می تونستم با دندانم فشار دادم.
ادامه دارد...
نویسنده: #محمد_حسن_جعفری
❌انتشار داستان بدون ذکر منبع مورد رضایت نیست.
"شهــ گمنام ــیـد"
🌷توی منطقه عملیاتی رمضان محاصره شده بودیم
۱۵ نفری می شدیم
تشنگی فشار آورده بود
همه بی حال و خسته خوابمون برد
🌷وقتی بیدار شدیم ، شهید فایده گفت: بچه ها من خواب حضرت زهرا سلام الله علیها رو دیدم
حضرت با دست خودشون به من آب دادند و قمقمه ی شهیدی رو پر از آب کردند ... سریع رفتم سراغ قمقمه ی یکی از بچه ها که شهید شده بود
🌷دست زدیم ، پر از آب خنک بود
انگار همین الان توش یخ انداخته بودند
همه ی بچه ها از اون آب سیراب شدند
از اون آب شیرین و گوارا...
✨از مهریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها...
📚راوی: غلامعلی ابراهیمی
منبع: کتاب افلاکیان، صفحه ۲۸۴
"شهــ گمنام ــیـد"
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
درد و رنج مردم اذیتش میڪرد،
هرگز بی تفاوت نبود همیشه درحال جهیزیه دادن به یڪ خانواده بود مخصوصاً دخـــــتران شــــــــهدا...
به فقرا و مستمندان میرسید، به سـاخت مسجد ڪمڪ میڪرد، برای بچه های بی سرپرست مڪانی رو درست ڪرده بود ڪه مدتها بعد از شهادتش،ڪسی خبر نداشت اگرمیخواست پولشو جمع ڪنه یکی از ثرومتندترین افراد میشد؛ ولی همین ڪه انقلاب شد، مغـازه اش را ڪرد تعاونی وحــدت اسلامـی از جیبش میگذاشت تا اجناس ارزانتر به دست مردم برسد...
خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر صلوات...
شهید سیدمجتبی هاشمی🌷
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی از شفا گرفتن یک پسر خردسال مبتلا به سرطان خون در حرم امام رضا(ع) و لحظه احساسی آمدن پسر در برنامه «مثل ماه»
"شهــ گمنام ــیـد"