#علی_جان👦🏻
خیلے دلم میخواد یڪبار
قبل از ظهور امام زمان شهید بشم
یکبار بعداز ظهور امام زمان شهید بشم بہ خیال خودم میگم این زرنگیہ
دوبار شهیـد شدے برای اسلام 🕊
#شهید_محسن_حججی🌹
"شهــ گمنام ــیـد"
☘🌷☘
محسن عزیز
سر دادی و
حسین خریدارت شد...
کسی چه میداند
شاید آخرین بار
سرت بر دامن حسین بود
کسی چه میداند...
بعد از قرنها
باز قلب تپنده تاریخ
خون حسین
در رگهای تو جوشید و
جهان را حسینیه کرد
به ارباب بی سر بگو
شفاعتمان کند
اصلا ؛
تو در محضر ارباب
شفیعمان شو😔
"السلام علی الحسین
و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین"
#شهید_محسن_حججی ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🌺 تقدیم به خانواده ی مطهر شهدا و شهدای مدافع حرم🌺
.
#شهدای_مدافع_حرم
#حرم #مدافعان_حرم_حضرت_زینب
#حرم_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مرتضی_آوینی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
"شهــ گمنام ــیـد"
#روزتوننشهدایی🌷🕊
نگاهت
چیزی از جنس نجات است!
چشمت که به گوشه
این شهر می خورد..
سخت محتاج آن گوشه چشمت هستیم!
کمی نور مهمانمان کن..
#شهید_محسن_حججی
#یادش_باصلوات
🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷
"شهــ گمنام ــیـد"
﷽ 🕊🖤 🕊﷽
#خاطرات_شهید
●شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشیاش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم.
●طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعتهای خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد.
●موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشههایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانهی مامانم.
●مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم.
●من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود...
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محسن_حججی🌷
"شهــ گمنام ــیـد"