#زمانیکه_امام_خامنه_ای_به_پهنای_صورت...😭
#بخدا_باید_آن_دنیا_جواب_بدهیم...😳🙄
اواسط دهه هفتاد بود...شام #مهمان رهبر بودیم...جلسه که تمام شد، #آقا رو به من کرد و گفت:
«آقای فلانی! امشب شما چه کارهاید؟ منزل مهمان ندارید؟ حال دارید بریم #شبگردی؟»😇
گفتم در خدمت شما هستم آقا...😊☺️
سوار ماشین #پیکان شدیم. آقا جلو نشسته بود و من عقب. در راه #موتورسواری ناگهان با #آقا چشم در چشم شد. #باورش_نمیشد که #رهبری را آن وقت شب در پیکانی در #خیابان ببینید! آنقدر محو شده بود که به #بیراه رفت! نزدیک بود بخورد زمین...😂😅
رسیدیم منزل... جلسه که تمام شد ...آقا نشست در ماشین و ادامه جریان ...
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/300285952C677bea0d7b