eitaa logo
بیکران″
53 دنبال‌کننده
249 عکس
81 ویدیو
6 فایل
دوباره احساس برآشفت فریاد مدد خواست ولی ذهن در کنج خیال باز هم پاسخ یک مسئله را می طلبید! درحال درس خواندن لطفا شکیبا باشید... ارتباط با من: @beekaran
مشاهده در ایتا
دانلود
(🌙✨) «وقتی ماه همنشین شب های من شد» قاب تصویرش جنگلی را به نمایش در اورده بود که در تاریکی محض فرو رفته بود. در میانه ی تصویر حوضچه ای فیروزه ای رنگ، با چند ماهی قرمز که در آن پیچ و تاب میخوردند حال و هوای مِه دار جنگل را عوض کرده بود. دخترکی لبه ی حوض، کنار شمعدانی ها نشسته بود. سرش به سمت آسمان، ماه را می‌نگریست که بین چند پاره ابر محصور شده بود. نمیدانم بگویم فضای نقاشی غم آلود بود یا امید بخش؟ شاید میان مرز این دو حس قرار داشت. آقای مرادی داستان کشیدن این تابلو را برایم تعریف کرد:« در یک شب تمام هستی ام را از دست دادم. دخترم، همسرم...چه بی گناه پَر کشیدند. بعد از آن واقعه دیگر روحیه سابق را نداشتم. دستم به کشیدن نمی‌رفت. ذهنم مشوش بود و طاقت رنگ و روشنی نداشت.» غم از کلامش می‌بارید. میخواست زود تر از این بخش عبور کند تا خاطرات ناخوشایند، بیش از این برایش تداعی نشود. آهی کشید و ادامه داد:«تا اینکه یکسری اتفاقات افتاد که فهمیدم تمام این مدت، در آغوش خدا بودم اما خبر نداشتم. فهمیدم چقدر به خودم ظلم کردم. این تابلو را دقیقا همان زمانی کشیدم که اولین روزنه های امید در دلم پدیدار شده بود. این تابلو برایم بوی خدا را تازه میکند.» فضا را عوض کرد:« بوی خدا را حس کردی؟» بوی خدا؟ من فقط بوی تنهایی خودم را حس کردم. اما.... ادامه دارد... +بیکران @biekaran
در میان اشعار🌿🌼
غصه ی دنیا ندارم، چون تو، دنیایم شدی حسرت فردا ندارم، چون تو، فردایم شدی @biekaran
داده ام گلخانه ام را دست تو ای نازنین باغبان ِمهربان ِجمله گلهایم شدی @biekaran
ماه وخورشید و فلک،دیگر نمیخواهم که تو روشنی ِدلپذیر ِروز و شبهایم شدی @biekaran
بی تو تنهایی مرا، بدجور تنها کرده است آمدی دیگر حبیب قلب تنهایم شدی @biekaran
همچو ماهی بودم و در حسرت آب روان با وجودت خوب من، مانند دریایم شدی @biekaran
غصه ای دیگر ندارم، در دل حسرت کشم خط بُطلانی به روی درد و غمهایم شدی @biekaran
فاضل نظری
واژه هایی که شاید نشنیده باشید👇🏻 بطلان: فاسد شدن ، از کار افتادن @biekaran
هدایت شده از بیکران″