یک ذره از نگاه علی آفتاب شد
انگور بوسه زد به ضریح و شراب شد
مارا ز خاک پای علی آفریده اند
پس با همین حساب علی بوتراب شد...
#فقطبہعشقعلیعلیہالسلام🌱
خورشید سخن می گوید
🔸ابن عباس مىگويد: چون مكه فتح شد، ما هشت هزار تن بوديم و در غروب آن روز شمار مسلمانان به ده هزار تن رسيد و پيامبر(صلّى الله عليه و آله)پس از فتح مكه موضوع هجرت را لغو فرمودند و سپس براى جنگ هوازن آماده شديم.
🔸پيامبر(صلّى الله عليه و آله)به على(عليه السّلام)فرمودند:اى على!
برخيز و براى آنكه كرامت خويش را در پيشگاه خداوند ببينى،چون خورشيد طلوع كرد با آن سخن بگو.
🔸ابن عباس مىگويد: به خدا در مورد هيچ كس جز على بن ابى طالب رشگ نبردهام.به فضل(برادر ابن عباس است)گفتم:برخيز ببين على چگونه با خورشيد سخن مىگويد،و چون خورشيد برآمد على(عليه السّلام)برخاست و به خورشيد گفت:سلام بر تو اى آفريده و بندۀ خدا كه در اطاعت پروردگار خويش شتابانى.
🔸خورشيد پاسخ على (علیه السلام) را چنين داد كه بر تو سلام و درود باد اى برادر رسول خدا و وصى او و اى حجت خدا بر خلق خدا.
🔸راوی گويد: على(عليه السّلام)براى سپاسگزارى از خداوند بر خاك افتاد و سجده كرد و به خدا سوگند خودم ديدم كه رسول خدا(صلّى الله عليه و آله)برخاست،سر على(عليه السّلام)را گرفت بلند كرد و دست بر چهرهاش مىكشيد و مىفرمود:
اى حبيب من برخيز كه ساكنان آسمانها از گريۀ شوق تو مىگريند و خداى عزوجل به وجود تو بر حاملان عرش خود مباهات فرمود .
📚روضة الواعظین ، ج۱ ، ص۱۲۸
#فقطبہعشقعلیعلیہالسلام
❤️🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
🔸 بیکران فضائل
#قرآنبهجزازمدحعلیآیهندارد ➖علاّمۀ مجلسى در بحار الانوار ۴۰۷/۳۵-۴۰۶ مى گويد: «بر پايۀ دلالت اي
#قرآنبهجزازمدحعلیآیهندارد
➖سيد شبّر در حق اليقين ۲۶۸/۱ مى گويد: «عامّه و خاصّه به طرق گوناگون از پيامبر (صلی الله علیه و آله) روايت كرده اند كه فرموده: «انا المنذر و علىّ الهادى و بك يا على يهتدى المهتدون».
➖ پس على (علیه السلام) امام است، زيرا خداوند مى فرمايد: أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاّ أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ [يونس۳۵/]. اين آيه بر حقّانيت بيش تر اماميه نيز دلالت دارد، زيرا بر پايۀ اعتقاد اماميه، هيچ زمانى خالى از حجّتى هدايتگر نيست.»
✍️بنگريد به: دلائل الصدق ۱۴۸/۲ و ۱۴۷ و لوامع الحقائق، مبحث امامت ص۳
➖در آيۀ شريفه: أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ. منظور از مؤمن،على (علیه السلام) و مراد از فاسق، وليد است.
📚کشف الیقین، ص۳۵۲
ای کلام اللَّه ناطق!به تمام قرآن
نیست یک آیت تعظیم ؛که در شأن تو نیست...
❤️🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
وقتي آيه ي مباركه
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ... /سوره مبارکه نورآیه ۳۶
بر پيامبر صلی الله علیه و آله فرود آمد،
پيامبر آيه را در مسجد تلاوت كرد.
در اين هنگام شخصی برخاست و گفت:
ای رسول گرامي، مقصود از اين بيوت با اين برجستگی چيست؟
پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
خانههاي پيامبران.
در اين موقع ابوبكر برخاست،
در حالی كه به خانه ی علی و فاطمه عليهاالسلام اشاره ميكرد،
گفت: آيا اين خانه از همان خانهها است؟
پيامبر صلی الله عليه و آله و سلم در پاسخ گفت:
بله از برجسته ترين آنها است.
📚الدر المنثور ، ج۶ ، ص۲۰۳
📚روح المعاني ، ج ۱۸ ، ص۱۷۴
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۶۲ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۲۵/ البرهان
#آیههاےبندگی
❤️🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
🔻در تاریخ آمده است که حضرت امیر علیه السّلام در حال ایراد خطبه ای فرمود: از من بپرسید پیش از آنکه مرا نیابید، که به خدا قسم اگر از هر فتنه ای که موجب گمراهی صد تن و هدایت صد تن باشد بپرسید، من شما را از ناعق و سائق (عامل و محرّک) آن تا روز قیامت مطّلع میگردانم.
🔻در این جا فردی برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین!
سر و ریش من چند طاق مو دارد؟
فرمود: به خدا قسم که خلیلم رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله مرا از این کلامت باخبر ساخته است. بی شک بر سر طاق موی سر تو فرشته ای است که تو را لعن میکند، و بر هر طاق موی ریش تو نیز شیطانی است که تو را تحریک کرده و تکان میدهد.
🔻و این را بدان که در خانه تو بره ای است که فرزند رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله را به قتل میرساند.
این مصداق همانی است که به تو خبر دادم. و اگر این پرسش تو برهان مشکلی نداشت به تو پاسخ میدادم، ولی نشانه و آیت آن همان است که تو را از لعن تو و بره ملعونت خبردار نمودم.
و فرزند آن فرد سائل آن وقت کودکی بود که بر روی دست راه میرفت.
🔻 پس هنگامی که ماجرای امام حسین علیه السّلام پیش آمد، متولّی قتل او شد، و همان شد که امیرالمؤمنین علیه السّلام پیش بینی کرده بود.
📚الاحتجاج، ص ۲۶۱
#سَلُونِیقَبْلَأنْتَفْقِدُونِی
❤️🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
🔻از حنان نقل شده است: محضر امام صادق عليه السّلام عرض كردم:با اين كه جمع بين نماز ظهر و عصر بر امير المؤمنين عليه السّلام واجب بود پس چه علّتى داشت كه حضرت نماز عصر را تأخير انداخته و آن را ترك نمودند؟
⭕حضرت فرمودند:زمانى كه امير المؤمنين عليه السّلام نماز ظهر را خواندند استخوان جمجمه اى توجّه آن حضرت را جلب كرد،حضرت با آن به سخن پرداخت و فرمود:كيستى؟ عرضه داشت:من فلانى پسر فلانى سلطان بلاد آن فلان هستم.
⭕امير المؤمنين عليه السّلام به آن فرمود:قصّه خود را براى من نقل كن و بگو چه بودى و در چه عصر و زمانى مىزيستى؟ جمجمه جلو آمد و از قصّه خود و آنچه از خير و شر در عصرش اتّفاق افتاده بود براى آن جناب خبر داد
⭕حضرت سر گرم او بودند كه خورشيد غائب شد،حضرت با سه حرف از انجيل با
جمجمه تكلّم فرمود كه عرب متوجّه كلامش نشوند و پس از فراغ از آن به خورشيد فرمود:برگرد. خورشيد عرضه داشت:من غروب كردهام و ديگر باز نمىگردم.
⭕امير المؤمنين عليه السّلام از خداى عزّ و جل خواست كه آفتاب را بازگرداند،حق تعالى هفتاد هزار فرشته با هفتاد هزار زنجير آهنى به طرف خورشيد فرستاد،فرشتگان زنجيرها را در گردن خورشيد انداخته و آن را به رو كشاندند تا با نورى درخشان و صاف برگشت و حضرت نمازشان را خواندند آنگاه همچون ستارگان فرو رفت و اين است علّت تأخير نماز عصر آن حضرت.
📚علل الشرایع ج ۲، ص ۳۵۱
#فقطبہعشقعلیعلیہالسلام
🔸بیـــــکران فضائـــــل
❤🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
🔻امام باقر علیه السلام فرمود: چون امام حسین علیه السلام کشته شد، محمد بن حنفیه، شخصی را نزد علی ابن الحسین فرستاد که تقاضا کند با او در خلوت سخن گوید سپس (در خلوت) به آن حضرت چنین گفت:
پسر برادرم! میدانی که رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله وصیت و امامت را پس از خود به امیر المؤمنین علیه السلام و بعد از او به امام حسن علیه السلام و بعد از او به امام حسین علیه السلام واگذاشت. و پدر شما (رضی اللّٰه عنه و صلّی علی روحه ) کشته شد و وصیت هم نکرد، و من عموی شما و با پدر شما از یک ریشهام و زاده علی علیه السلام هستم.
🔻 من با این سن و سبقتی که بر شما دارم از شما که جوانید بامامت سزاوارترم، پس با من در امر وصیت و امامت منازعه و مجادله مکن. علی بن الحسین علیه السلام به او فرمود: ای عمو از خدا پروا کن و چیزی را که حق نداری ادعا مکن. من تو را موعظه میکنم که مبادا از جاهلان باشی،
ای عمو! همانا پدرم صلوات اللّٰه علیه پیش از آنکه رهسپار عراق شود به من وصیت فرمود و ساعتی پیش از شهادتش نسبت به آن با من عهد کرد.
🔻 و این سلاح رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله است نزد من، متعرض این امر مشو که میترسم عمرت کوتاه و حالت پریشان شود. همانا خدای عز و جل امر وصیت و امامت را در نسل حسین علیه السلام مقرر داشته است، اگر میخواهی این مطلب را بفهمی بیا نزد حجر الاسود رویم و محاکمه کنیم و این موضوع را از او بپرسیم، امام باقر علیه السلام فرماید، این گفتگو میان آنها در مکه بود، پس رهسپار شدند تا به حجر الاسود رسیدند،
🔻 علی بن الحسین به محمد بن حنفیه فرمود: تو اول به درگاه خدای عزوجل تضرع کن و از او بخواه که حجر را برای تو به سخن آورد و سپس بپرس. محمد با تضرع و زاری دعا کرد و از خدا خواست و سپس از حجر خواست (که به امامت او سخن گوید) ولی حجر جوابش نگفت علی بن الحسین علیه السلام فرمود: ای عمو اگر تو وصی و امام میبودی جوابت میداد.
🔻محمد گفت: پسر برادر تو دعا کن و از خدا بخواه، علی بن الحسین علیه السلام به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: از تو میخواهم بآن خدائی که میثاق پیغمبران و اوصیاء و همه مردم را در تو قرار داده است (همه باید نزد تو آیند و بپیمان خدا وفا کنند) که وصی و امام بعد از حسین علیه السلام را بما خبر ده. حجر جنبشی کرد که نزدیک بود از جای خود کنده شود، سپس خدای عزوجل او را به سخن آورد و بزبان عربی فصیح گفت: بار خدایا همانا وصیت و امامت بعد از حسین بن علی علیه السلام به علی بن حسین بن علی بن ابی طالب پسر فاطمه دختر رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله رسیده است. پس محمد بن علی (محمد حنفیه) برگشت و پیرو علی بن الحسین علیه السلام گردید.
📚 ترجمه مصطفوی، ج ۲، ص ۱۵۶
#کراماتعلویه
❤️🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
🔸 بیکران فضائل
🔻اصبغ بن نباته از جمله شرطة الخمیس بود و او شخصی بافضیلت بود. ابو جارود گوید به اصبغ گفتم: این فرد (
.
شُرطة الخمیس
🔻شرطه به آن گروه پیشتاز و پیشگام گفته میشود که در اولین رویارویی با دشمن حضور مییابد و به عنوان نیروی زبده و برگزیدۀ حاکم وارد عمل میشود. [تاج العروس+ تنقیح المقال مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۵، فایدۀ دوازدهم]
⭕گروه شرطة الخمیس با امیر مؤمنان پیمان مرگ و شهادت بسته بودند و همیشه گوش به فرمان و آماده و پادررکاب بودند و در پی هرمأموریتی فرستاده میشدند، بی درنگ میرفتند. این گروه، نشان مشخص داشتند که با آن شناخته میشدند. شمار آنان را (از چند هزار) تا چهل هزار هم گفته اند [الغدیر، ج ۲، ص ۷۱]
⭕ابی الجارود میگوید: به اصبغ بن نباته گفتم: جایگاه امیر المؤمنین میان شما چگونه بود؟ گفت: نمی دانم چه میگویی! جز اینکه شمشیرهای ما بر دوش ما بود و هرکه را اشاره میکرد، از پا درمی آوردیم. [اختصاص، ص ۶۵] و مردی به اصبغ گفت: چه شد که شما شرطة الخمیس نامیده شدید؟ گفت: ما شهادت را برای آن حضرت تضمین کردیم، او هم فتح را برای ما. [تنقیح المقال مامقانی، ج ۱ ص ۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص ۴۶۵]
⭕بشر بن عمر همدانی میگوید: امیر مؤمنان علیه السّلام بر ما گذر کرد و به ما فرمود: در این گروه بمانید، به خدا قسم پس از اینان، گروهی پیمان بسته بر دوزخ به حکومت خواهند رسید. نیز آن حضرت در روز نبرد جمل به عبد اللّه بن یحیی حضرمی فرمود: بشارت باد تو را ای پسر یحیی! همانا تو و پدرت به راستی از شرطة الخمیس هستید، پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله نام تو و پدرت را در ضمن شرطة الخمیس به من خبر داده است، به خدا قسم، خداوند بر زبان پیامبرش این نام را بر شما نهاده است. [اختصاص، ص ۲]
⭕این یاران ویژه و گردان ضربت که فداییان حضرت علی علیه السّلام و نیروهای زبدۀ او بودند، از موقعیّت ویژه ای برخوردار بودند و از سوی آن حضرت به مأموریتهای ویژه فرستاده میشدند و در جنگها نقش خطشکنی و محافظت از لشکر را برعهده داشتند و در اعزام نیروها در پیشاپیش لشکر حرکت میکردند و آمادگی کامل برای برخورد با دشمن داشتند.
⭕در شأن والای این گروه کافی است بدانیم حضرت به آنان میفرمود: شرط و پیمان ببندید، به خدا قسم این عهد و شرط بستن شما براساس طلا و نقره نیست، بلکه پیمان برای کشته شدن است. کسانی از بنی اسرائیل نیز پیش از شما باهم عهد و پیمان بستند، هیچ کدام از آنان جان نباختند مگر آنکه پیامبر قوم خود یا آبادی خود یا پیامبر بر خویش بودند، شما نیز همانند آنانید و همان منزلت را دارید، جز آنکه پیامبر نیستید. [بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۱۵۰]
#فدائیانولایت
#فقطبہعشقعلیعلیہالسلام
🔸بیـــــکران فضائـــــل
❤🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
شیفتگان امیرالمومنین
🔻عمر بن حمق خزاعی به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: سوگند به خدا به خاطر مال و ثروتی که به من بدهی، و به خاطر درخواست سلطنتی که بدان نام مرا بلند گردانی نزد تو شرفیاب نشدهام
⭕بلکه تنها مقصودم از آمدن نزد تو این است که تو پسرعموی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و شایسته ترین و سزاوارترین مردم نسبت به آنان هستی، و به این خاطر که همسر فاطمه سرور زنان جهان، و پدر نسلی هستی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به جا مانده است، و به این دلیل که نقش و جایگاه تو از مهاجران و انصار بزرگتر است.
⭕سوگند به خدا اگر انتقال کوههای ثابت و استوار و دریاهای مالامال را برای ابد بر عهده من بنهی تا اینکه روز مرگم فرا برسد، درحالی که در دستم شمشیرم باشد که با آن دشمنت را به لرزه درآوردم و دوستدارت را نیرومند بگردانم و خداوند به واسطه شمشیرم مجد و بزرگی تو را بالا ببرد و حجّتت را روشن و غالب سازد، گمان نمی کنم توانسته باشم حقّی که از تو بر گردن من است را ادا کنم.
⭕پس امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پرودرگارا! قلب او را نورانی کن و او را بر راه مستقیم هدایت فرما. ای کاش در میان شیعیان من صد نفر مانند تو بودند.
📚الإختصاص ج ۱، ص ۱۴
#فدائیانولایت
#فقطبہعشقعلیعلیہالسلام
🔸بیـــــکران فضائـــــل
❤🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel
✍️عمرو بن حمق خزاعی از یاران ثابت قدم امام علی علیه السّلام از قبیلۀ خزاعه و ساکن کوفه بود. در جنگ صفین، در دفاع از علی علیه السّلام حماسهها آفرید و پس از شهادت امام، در کوفه از سران شیعه به شمار میآمد. چون تحت تعقیب والی کوفه بود متواری شد. معاویه زن او را دستگیر و زندانی کرد. عمرو بن حمق را یافتند و به شهادت رسانده و سرش را نزد همسر زندانی او فرستادند. [موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱۲ ص ۲۴۲] نسبت به شهادت او نیز، حسین بن علی علیه السّلام در نامۀ اعتراض آمیزش به معاویه اشاره کرده است.
🔸 بیکران فضائل
احتجاج امیرالمومنین بر فضایل بیهمتا 6⃣ ادامه: 🔻حضرت أمير عليه السّلام پس از شنيدن اين كلام غضبناك
احتجاج امیرالمومنین بر فضایل بیهمتا
7⃣
ادامه:
🔻بلكه بايد اخراج مىكرد، و نيز گفت كه رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله اهل بيت خود را از منصب خلافت خارج نموده و باخبر ساخت كه ايشان را در آن هيچ نصيبى نيست؟
و براى چه عمر وقتى يك يك ما را فراخواند به فرزندش عبد اللّٰه چيزى گفت و او اينجا حاضر است، تو را به خدا سوگند اى عبد اللّٰه كه بگويى وقتى خارج مىشدى به تو چه گفت؟
عبد اللّٰه گفت: حال كه مرا به خدا قسم دادى او گفت: اگر جماعت شورى از اصلع قريش (يعنى حضرت أمير عليه السّلام) پيروى كنند ايشان را به راه راست و روشن رهنمايى كرده و كتاب خدا و سنّت پيامبر را در ميان مردم اقامه خواهد كرد.
🔻فرمود: اى پسر عمر تو به او چه گفتى؟ گفت: گفتم: چه چيز مانع شما است كه او را خليفه نمايى؟
فرمود: و او چه پاسخ داد؟
گفت: سخنى گفت: كه جنبۀ خصوصى دارد.
حضرت أمير عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله آن مطلب را در زمان حيات خود به من گفته بود، سپس در شبى كه پدرت وفات نمود نيز در خواب به من فرمود، و هر كه آن حضرت را در خواب ببيند چنان است كه در بيدارى رؤيت نموده باشد.
عبد اللّٰه گفت: شما را از چه مطالبى آگاه فرمود؟
حضرت عليه السّلام فرمود: تو را بخدا سوگند مىدهم كه اگر همان بود مرا تصديق كنى!
🔻 گفت: در اين صورت سكوت نمايم. فرمود: وقتى از عمر پرسيدى چه چيز مانع شما است كه او را خليفه نمايى گفت: آن صحيفهاى كه ميان خود نگاشته و در كعبه عهد نموديم.
با شنيدن اين كلام عبد اللّٰه سكوت كرد و حضرت أمير عليه السّلام فرمود: تو را به حقّ رسول خدا سوگند كه از جواب من ساكت نشده و آنچه حقيقت است بيان نمائى!
سليم بن قيس گويد: در اين حال ابن عمر را ديدم گريه در گلوى او مختنق گشته از هر دو چشمش اشك روان شد. سپس آن حضرت روى به طلحه و زبير و ابن عوف و سعد نموده و فرمود: چنانچه اين پنج نفر يا چهار نفر بر رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله دروغ بسته باشند ديگر ولايت ايشان بر شما جايز نيست، و چنانچه راست گفته باشند جايز نيست كه شما پنج نفر مرا در امر شورى داخل نماييد، زيرا اين كار خلاف رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله بوده و ردّ بر آن حضرت مىباشد.
🔻سپس روى به مردم نموده و فرمود: مرا از منزلتى كه در نزد شما دارم و آنچه بدان شناخت داريد آگاه كنيد كه آيا صادق هستم يا دروغگو؟ گفتند: راست گويى، نه به خدا سوگند ما هيچ دروغى از تو نشنيدهايم؛ نه در دوران جاهليّت و نه در دوران اسلام. فرمود: پس به خدايى سوگند كه ما اهل بيت را به نبوّت و خلافت گرامى داشته، و محمّد صلّى اللّٰه عليه و آله را از ميان ما به نبوّت قرار داد و پس از او ما را به امامت اهل ايمان اكرام فرمود كه جز ما هيچ كس نمىتواند از آن حضرت تبليغ كند، و مقام امامت و خلافت تنها در ميان ما به اصلاح رسد، و خداوند هيچ كسى را در امر ولايت با ما شريك و ذى نصيب نگردانيده، و رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله خاتم الأنبياء است؛
🔻 و پس از او هيچ نبىّ و رسولى نيست، و تا روز قيامت مسألۀ نبوّت بدو ختم شده است، و خداوند ما را پس از آن حضرت خلفاى زمين و گواهان بر خلق خود قرار داده است، و طاعت ما را در كتاب خود واجب ساخته و در چندين آيه ما را قرين خود و پيامبرش فرموده، پس خداوند عزّوجلّ در قرآن، محمّد را نبىّ؛ و ما را از پس وى خلفاء قرار داده است، سپس خداوند تبارك و تعالى رسول خود را مأمور رساندن آن به امّت ساخته، و آن حضرت نيز طبق فرمان به ايشان رسانيد، بنا بر اين كداميك از ما به جانشينى رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله شايستهتريم؟
✍ادامه دارد....
📚الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۴۵
#قطرهایازبیکرانفضائل
❤️🌱https://eitaa.com/bikaranefazayel