eitaa logo
پرسمان و بصیرت
170 دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
36 فایل
این کانال بر اساس نکات ناب و شبهات روز و پاسخ بر اساس گفتمان عقلی تاسیس شده است. ارتباط با ادمین: @binesh_motahar_sharif
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🍃🌾 ✅9⃣ عبودیت چگونه انسان را به هدف نهایی خود که رسیدن به همه چیز عالم و همه اش است، می رساند؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 روح عبادت، قرب الی الله است؛ انسان در مسیر حرکت عبودیت و بر اثر عبودیت انسان به«قرب» می رسد. ❇️قرب و تقرب الهی چیست كه در اسلام، بلكه در هر آیین آسمانی، روح دستورها كه باید اجرا شود قصد قربت است و نتیجه ی نهایی كه از اعمال باید گرفته شود، تقرّب به ذات احدیّت است؟ 👈قُرب در لغت خلاف بُعد  و به معنای نزدیکی است. 🔷 انواع قرب: 🔶 (حقیقی) 〰 🔹 قرب زمانی: نزدیک شدن به زمان امتحان 🔹 قرب مکانی: نزدیک شدن به شهر تهران 🔶 (مجازی) 〰 🔹نزدیکی به واسطه خویشاوندی 🔹 نزدیکی به خاطر منزلت و یا خوش خدمتی 👈تقرّب در لغت به معنای طلب نزدیکی است. ❇️حال مقصود از تقرب الی الله کدام یک از این انواع قرب است؟ قرب به ذات حق چطور؟ آیا قرب حقیقی است یا قرب مجازی؟ آیا واقعاً بندگان با اطاعت و عبادت و سلوک و اخلاص به سوی خدا بالا می‏روند و به او نزدیک می‏شوند؟ فاصله‏ شان کم می‏شود تا آنجا که فاصله از بین می‏رود و به تعبیر قرآن «لقاء ربّ» حاصل می ‏گردد، و یا اینکه همه این تعبیرات، تعبیرات مجازی است؟  👈موجودات، بخصوص انسان، به حکم «انّا لِلّهِ وَ انّا الَیْهِ راجِعونَ» به سوی خداوند بازگشت می‏ کنند. 👈انسان به حکم مرتبه «وجودی» خود، این بازگشت را باید به صورت طاعت و عمل اختیاری و انجام وظیفه و به صورت انتخاب و اختیار انجام دهد. 👈انسان با پیمودن طریق طاعت پروردگار واقعاً مراتب و درجات قرب پروردگار را طی می‏ کند؛ 👈یعنی از مرحله حیوانی تا مرحله فوق ملک را می‏ پیماید. ⬅️این صعود و تعالی یک امر تشریفاتی و اداری نیست، قراردادی و اعتباری نیست، از قبیل بالا رفتن از عضویّت ساده یک اداره تا مقام وزارت، و یا از عضویّت ساده یک حزب تا رهبری آن حزب نیست؛ ⬅️ بلکه بالا رفتن بر نردبان وجود است، شدّت و قوّت و کمال یافتن وجود است که مساوی است با زیادت و استکمال در علم و قدرت و حیات و اراده و مشیّت و ازدیاد دایره نفوذ و تصرّف. ⬅️تقرّب به خداوند یعنی واقعاً مراتب و مراحل هستی را طی کردن و به کانون لا یتناهی هستی نزدیک شدن. ⬅️ سومین نوع قرب حقیقی، قرب وجودی است. 🔷 انواع قرب: 🔶 (حقیقی) 〰 🔹 قرب زمانی: نزدیک شدن به زمان امتحان 🔹 قرب مکانی: نزدیک شدن به شهر تهران 🔹قرب وجودی: تجلی کمالات وجودی در انسان 🔶 (مجازی) 〰 🔹نزدیکی به واسطه خویشاوندی 🔹 نزدیکی به خاطر منزلت و یا خوش خدمتی 🎋هر چه بیشتر مسیر عبودیت را طی کنیم بیشتر مورد محبت خدا قرار می گیریم. (مانند شب معراج که پیامبر آنقدر نزدیک شد تا جايى كه از شدّت نزديكى وابسته شد. «قابَ» معادل كلمه مقدار و «قوس» به معناى كمان است. تعبير به‌ «قابَ قَوْسَيْنِ» كنايه از شدّت نزديكى و تقرّب پيامبر به خداوند به هنگام نزول وحى است.) 🎋هر چه بیشتر مسیر عبودیت را طی کنیم، تلألو نور وجودی خداوند در ما بیشتر است؛ تا جایی که چشم ما، گوش ما، دست و تمام جوارح ما «اسم الله» می شود. 🎋هر چه کمالات وجودی (قدرت، علم، حکمت و ...) در ما بیشتر شود، وجود ما به خدا نزدیک تر است؛ گویی خود خدا است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅0⃣1⃣ ربوبیت دارای چه مراتب و آثاری است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 خداوندگاری و ربوبیت، به عبارت دیگر كمال و قدرتی كه در اثر عبودیّت و اخلاص و پرستش واقعی نصیب بشر می گردد، منازل و مراحلی دارد: 💢 مرحله اول: تسلّط انسان بر نفس خویش ⬅️ كمترین نشانه ی قبولی عمل انسان در نزد پروردگار این است كه: 🎋 اوّلاً بینشی نافذ پیدا می كند، روشن و بینای خود می گردد؛ 🌿إِنْ تَتَّقُوا اَللّهَ یَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً  🌿اگر تقوای الهی را داشته باشید، خداوند مایه ی تمیزی برای شما قرار می دهد. 🌿وَ اَلَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا 🌿آنان كه در راه ما بكوشند، ما راههای خویش را به آنها می نمایانیم. 🎋 ثانیاً آدمی بر نفس و قوای نفسانی خویش غالب و قاهر می گردد، اراده انسان در برابر خواهشهای نفسانی و حیوانی نیرومند می گردد، آدمی حاكم وجود خویش می شود، مدیریّت لایقی نسبت به دایره ی وجود خودش كسب می كند. 🌿إِنَّ اَلصَّلاةَ تَنْهی عَنِ اَلْفَحْشاءِ وَ اَلْمُنْكَرِ  🌿محقّقا نماز انسان را از كارهای زشت و ناپسند بازمی دارد. 🌿كُتِبَ عَلَیْكُمُ اَلصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَی اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ  🌿بر شما روزه نوشته شد آنچنان كه بر امّتان پیشین نوشته شد، بدان جهت كه باشد تقوا و نیروی خود نگهداری كسب كنید. 🌿یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ اَلصَّلاةِ  🌿ای اهل ایمان! از نماز و از صبر (روزه) كمك بخواهید و از این دو منبع نیرو استمداد كنید. 👈در این مرحله از عبودیّت، آن چیزی كه نصیب انسان می گردد این است كه ضمن یك روشن بینی، خواهشها و تمایلات نفسانی انسان مسخّر وی می گردد. به عبارت دیگر، اوّلین اثر عبودیّت، ربوبیّت و ولایت بر نفس امّاره است. 💢 مرحله ی دوم: تسلّط و ولایت بر اندیشه های پراكنده، یعنی تسلّط بر نیروی متخیّله 👈از عجیب ترین نیروهای ما قوّه ی متخیّله است. به موجب این قوّه است كه ذهن ما هر لحظه از موضوعی متوجّه موضوعی دیگر می شود و به اصطلاح تداعی معانی و تسلسل خواطر صورت می گیرد. این قوّه در اختیار ما نیست، بلكه ما در اختیار این قوّه ی عجیب هستیم و لهذا هر چه بخواهیم ذهن خود را در یك موضوع معیّن متمركز كنیم كه متوجّه چیز دیگر نشود برای ما میسّر نیست؛ بی اختیار قوّه ی متخیّله ما را به این سو و آن سو می كشاند. مثلاً هر چه می خواهیم در نماز «حضور قلب» داشته باشیم، یعنی هر چه می خواهیم این شاگرد را بر سر كلاس نماز حاضر نگه داریم، نمی توانیم؛ یك وقت متوجّه می شویم كه نماز به پایان رسیده است و این شاگرد در سراسر این مدّت «غایب» بوده است. ⬅️یكی از وظایف بشر تسلّط بر هوسبازی خیال است، وگرنه این قوّه ی شیطان صفت مجالی برای تعالی و پیمودن صراط قرب نمی دهد و تمام نیروها و استعدادها را در وجود انسان باطل و ضایع می گرداند. ⬅️اثر مطیع ساختن قوه مخیله این است كه روح و ضمیر به سائقه ی فطری خداخواهی هر وقت میل بالا كند، این قوّه با بازیگریهای خود مانع و مزاحم نمی گردد. 💢 مرحله ی سوم: بی نیازی روح از بدن. (طی الارض). روح و بدن نیازمند به یكدیگرند. حیات بدن به روح است. سلب علاقه ی تدبیری روح به بدن مستلزم خرابی و فساد بدن است. و از طرف دیگر روح در فعّالیّتهای خود نیازمند به استخدام بدن است، بدون به كار بردن اعضا و جوارح و ابزارهای بدنی قادر به كاری نیست. 👈بی نیازی روح از بدن به این است كه در برخی از فعّالیّتها از استخدام بدن بی نیاز می گردد. این بی نیازی گاهی در چند لحظه و گاهی مكرّر و گاهی به طور دائم صورت می گیرد. این همان است كه به «خلع بدن» معروف است. 💢مرحله ی چهارم: بدن از هر لحاظ تحت فرمان و اراده شخص در می آید به طوری كه در حوزه بدن خود شخص اعمال خارق العاده سر می زند. مثلا مانع حرکت قلب می شوند. 👈این مطلب دامنه ی بحث زیادی دارد. امام صادق (علیه السّلام) فرمود: 🌿 آنچه كه همّت و اراده ی نفس در آن نیرومند گردد و جدّاً مورد توجّه نفس واقع شود، بدن از انجام آن ناتوانی نشان نمی دهد. 💢مرحله ی پنجم: حتّی طبیعت خارجی نیز تحت نفوذ اراده ی انسان قرار می گیرد و مطیع انسان می شود. 👈معجزات و كرامات انبیاء و اولیاء حق از این مقوله است. 👈برخی می پندارند كه در وجود معجزه، شخصیّت و اراده ی صاحب معجزه هیچ گونه دخالتی ندارد، او فقط پرده ی نمایش است، ذات احدیّت مستقیماً و بلا واسطه آن را به وجود می آورد؛ 👈این تصوّر اشتباه است. گذشته از اینكه علوّ ذات اقدس احدیّت ابا دارد كه یك فعل طبیعی بلا واسطه و خارج از نظام از او صادر گردد، این تصوّر بر خلاف نصوص قرآنی است. 👈قرآن در كمال صراحت آورنده «آیت» (معجزه) را خود رسولان می داند ولی البتّه با اذن و رخصت ذات احدیّت.  🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅1⃣1⃣ مقصود از ولایت تکوینی چیست؟ چه کسانی به این مرتبه می رسند؟ آیا ولایت تکوینی بعضی اولیای الهی با ربوبیت مطلقه حق، منافاتی ندارد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴ولایت تکوینی یعنی مسلط شدن بر جهان هستی و سرپرستی موجودات جهان و عهده گرفتن تدبیر امر آنها ست. 👈این ولایت مخصوص خداوند متعال است. او هر گونه تصرف و تدبیر در هر موجودی و هر رقمی برایش فراهم و ممکن است. 👈در مرتبه بعد، خداوند به هر فرد که بخواهد ببخشد. البته ولایت تکوینی اشخاص، در طول ولایت تکوینی خداوند است و به اذن خداوند در عالم هستی تصرف دارند. 🔴 بالاترین مرتبه ربوبیت رسیدن به مرتبه ولایت تکوینی است که تنها معصومین با اذن خداوند می توانند به این مرتبه برسند. 👈انسان می‌تواند بر اثر بندگی خالصانه خداوند به بالاترین مقام درجه اخلاص و یقین برسد که با اجازه پرودگار عالم بتواند در عالم هستی و دلهای مردم تصرفاتی داشته باشد. و شاهد اعمال و باطن آنها شود.و تمامی عالم را تحت سیطره خود قرار دهد. 👈البته درجات آن نسبت به انسان‌ها مختلف است. هر چه میزان معرفت و عمل انسان بالاتر باشد، ولایت او بیشتر و کسانی که تحت سیطره او هستند بیشتر خواهند بود. 🔴از آنجایی که این ولایت با اذن خدا به افراد داده می شود و در طول ولایت تکوینی خداست، ⬅️ با ربوبیت مطلقه حق منافاتی ندارد. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅2⃣1⃣ شرط لازم برای حرکت در مسیر عبودیت چیست؟ کدام عبادت ما را به این آثار و به ربوبیت می رساند؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴شرط لازم برای حرکت در مسیر عبودیت، انجام واجبات و ترک محرمات است. 🔴امیرالمؤمنین علی‌ علیه السلام می‌فرماید : عبادتهایی که مردم می‌کنند سه گونه است : 🎋بعضی خدا را عبادت می‌کنند به طمع ثواب « فتلک عبادة التجار » این عبادت‌ ، عبادت تاجرانه است ، یعنی اینها می‌خواهند با خدا تجارت کنند ، چیزی‌ بدهند و چیز بیشتری بگیرند . 🎋 بعضی‌ خدا را پرستش می‌کنند از ترس فرمود این عبادت ، عبادت غلامانه است ، عبادت بردگان است مثل عمل بردگان است که در زیر شلاق اربابها قرار می‌گیرند در حالی که به آنها تکلیف می‌کنند ، و آنان از ترس اینکه اگر تکلیف را انجام ندهند شلاق می‌خورند تکلیف را انجام می‌دهند. 🎋ولی بعضی خدا را عبادت می‌کنند شکرا یعنی سپاسگزارانه ، 👈یا در بعضی احادیث: «حبا» از روی دوستی ، یعنی خدا را پرستش می‌کند فقط به دلیل اینکه او را دوست‌ دارد. 👈 او در واقع فطرتش در شعور آگاهش هم منعکس است ، خدا را آنجور عبادت می‌کند که فطرت خدا پرستی اقتضا می‌نماید؛ چون خدا را دوست دارد پرستش می‌کند اگر خدا بهشت و جهنمی هم خلق نکرده بود او خدا را پرستش‌ می‌کرد، اگر خدا بهشت و جهنمی هم خلق نکرده بود هم، او خدا را پرستش می‌کرد . 🌿 « الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک بل وجدتک اهلا للعبادش فعبدتک » 🌿 خدایا من تو را پرستش نکردم از ترس آتش جهنمت ، و پرستش نکردم به طمع بهشتت، بلکه فقط تو را شایسته پرستش می‌بینم . 👈این کلمه " « اهلا للعباده » " خیلی معنی دارد . فقط به دلیل اینکه تو ، تو هستی و من ، من هستم [ تو را عبادت می‌کنم ] .  👈 این همان اخلاص است که در روایات می خوانیم: 🌿 هر کس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص ورزد خداوند چشمه هاى حکمت را از قلبش بر زبانش جارى مى سازد.🌿 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅3⃣1⃣ آیا انسان در بهشت کمال یافته بود و بعد اخراج شد که دوباره مسیر کمال را طی کند؟ چرا خداوند انسان را کمال یافته نیافرید؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 بزرگترین تحریف تاریخ بشریت در تورات این است که چون حوا از درخت دانش خورد از بهشت رانده شد. 👈اگر از درخت جاودانگی هم می خورد جایی برای خدا نمی گذاشت❗️ 🔴 اما در قرآن آمده است، چون علمش را فراموش کرد زمینی شد؛ وقتی عالم شد مسجود فرشتگان شد. 👈آیا انسان در بهشت به عبودیت رسیده بود که از بهشت خارج شد؟ ❇️ در پاسخ باید گفت بهشت آدم جاودانی نبود، برزخی و ابتلایی بود. خدا از ابتدا آدم را برای زمین آفرید. 🌿انی جاعل فی الارض خلیفه🌿 👈بهشت دوران کارآموزی بود تا انسان لذت بهشت را بچشد، که شیطان می خواهد تو را از لذت بهشتی بودن خارج کند. 👈علت غفلت آدم هم نافرمانی خدا نبود، شیطان قسم خورد اگر از این میوه بخورید به قرب الهی بهتر می رسی. آدم که تجربه نداشت و دروغ نشنیده بود، حرفش را باور کرد. (ترک اولی بود) . 👈 وقتی آدم توبه کرد و خدا توبه اش را بخشید، به زمین هبوط کرد تا به رشد و کمال برسد. ⬅️تنها راه کمال یافتن انسان عبور از زمین بود. ⬅️انسان از کمال مطلق آفریده شده و گرایش به کمالات نامحدود دارد. ⬅️این کمال طلبی انسان، تنها در صورتی می‌تواند شخصیت وی را به سوی کمال حقیقی سوق دهد که حقیقت وجود خود، استعدادها و توانایی‌های خود را آن‌چنان که هست، بشناسد و با اصالت دادن به بعد معنوی و الهی وجود خود، سعی در شکوفایی استعداد الهی خود ‌نماید و در راه تکمیل آن از دیگر ابعاد وجودی خود صرف نظر ‌کند. ⬅️آن‌گاه با بروز و ظهور ابعاد وجودی و شکوفایی استعدادهای خود و به معرض نمایش درآوردن حقایق وجودی خود، خلیفة الله می شود. 🔴 هدف نهایی کل عالم همان هدف انبیاء و ایجاد جامعه توحیدی است و فقط و فقط در سایه اختیار و با اراده خود انسان ها حاصل می شود. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅4⃣1⃣ در پاسخ به سوال مهم جوانان درباره هدف خلقت، چه جوابی صحیح است که مانع از رسیدن جوان به پوچی می شود؟ اگر پرسید نمی خواستم به دنیا بیایم و نمی خواهم بندگی کنم که به کمال برسم چطور؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 خداوند هدف ذاتی از خلقت انسان برای خودش ندارد؛ از آنجایی که واجب الوجود، فیاض علی الاطلاق است، می آفریند؛ اما برای فعل و موجود آفریده شده که ناقص است، حتماً هدف و کمالی در نظر گرفته است. 🔴 می پرسیم از دنیا چی می خواهی؟ جوان چه می خواهی؟ آمدی که همه چی بشی؟ هر چه بخواهی اتم و اکمل در خداست. ما آمدیم که عاشقی کنیم، آنکه عاشقی نمی کند بهانه گیری می کند. 🔴 اگر بگویی من نمی خواستم به دنیا بیایم: 👈من یعنی وجود؛ 👈خواستن یعنی وجود؛ ⬅️ یعنی من می خواستم باشم که اختیار داشته باشم و با اختیار خودم به دنیا نیایم. ⬅️⬅️⬅️ تناقض دارد. 👈همین که وجود پیدا کردی ادعای خواستن و نخواستن می کنی. 👈هر کسی وجود می خواهد. ⬅️خلق شدیم بهترین وجود در مسیر عبودیت باشیم و لذت بخش ترین زندگی را پیدا کنیم. 🔴 خداوند چون که حکیم است این دنیا را بیهوده نیافریده است و الا لازمه بیهوده آفریدن دنیا و انسانها این است که خداوند کار بیهوده انجام داده است و هدفی از این کارش نداشته است و حال آن که خداوند مبرّای از لغو است. 👈چون لازمه لغو، نقص در وجود خداوند است و همچنین اگر خداوند انسانها را بیهوده آفریده بود، عذاب و ثواب معنایی نداشت. ⬅️پس اگر کسی بگوید نمی خواهم به کمال برسم، خلاف خواست خداوند سخن گفته است چون خداوند که خالق دنیا است آن را با هدف خلق کرده است. 🔴 انسانی که به زبان می گوید من طالب کمال نیستم و نمی خواهم به کمال برسم، در واقع به خود دروغ می گوید، 👈 شاهد مطلب آن است که اگر او در احوال نفس خود تأمل کند، بالوجدان در می یابد که خواهان کمال است. و این سخن را که من نمی خواهم طالب کمال باشم نیز، از سر کمال خواهی می زند. 👈چون می بیند که عبادت و بندگی مشقت دارد و انسان را ملزم می کند که از بسیاری از لذت های دنیوی دست بر دارد. او از آن جا که لذت های دنیوی را کمال خود میداند و عبادت را مانع بر سر راه این کمالات به حساب می آورد، خواهان آن است که عبادت خداوند نکند. در حقیقت، چنین شخصی مصداق کمال را اشتباه گرفته است و به دنبال سراب رفته است. 🔴 خداوند کمال جویی را در فطرت انسان قرار داده است و او نمی تواند از فطرت خود بگریزد. 👈او همیشه کمال جو و کمال طلب باقی خواهد ماند، اما ممکن است این ویژگی فطری او به محاق رود و گرد هوا و هوس جلو دید او را بگیرد و او نتواند کمالات حقیقی انسان را از کمالات حیوانی که شایسته مقام انسان نیست، تمییز دهد. 🔴 اگر این بنده به وجدان خود مراجعه کند، خود را اخلاقاً موظف می داند که خداوند را عبادت کند. چون این همه نعمت ها که خداوند به او داده است، شکری لازم دارد. الآن که در دنیا زندگی می کند هم غرق نعمتهای خداوند است. عقل انسان در اینجا حکم به وجوب اطاعت و شکر منعم (نعمت دهنده) می دهد و انسان موظف است (به حکم عقل) در مقابل این همه نعمت خداوند سر تعظیم و شکر را پایین بیاوردو به دستورات او عمل کند.  ⬅️پس اگر کسی بگوید من میلی به کمال ندارم، در حقیقت با نوع آفرینش خود که خداخواهی است مخالفت کرده و برخلاف سرشت خود سخن رانده است. 👈در انسان حقیقت جویی و گرایش به خیر و فضیلت و گرایش به جمال و زیبایی و گرایش به خلاقیت و عشق و پرستش و... وجود دارد و اینها جزء فطریات و ذات هر انسانی هستند.  👈آیا اگر کسی گفت من از زیبایی بدم می آید کسی حرف او را باور می کند؟ آیا اگر کسی گفت من از عشق و حقیقت متنفرم حرف صحیحی گفته است؟ 🔴دانش آموز مستعدی را در نظر بگیرید که یک مادربزرگ پولدار دارد. 👈می گوید اگر در دانشگاه قبول بشی مبلغی جایزه می دهم. امکانات آزمایشگاه قرار می دهم و ... 👈نوه باید چه بگوید به جز تشکر⁉️ 🚭حال اگر با امکاناتی که دارد، مواد مخدر ساخت، می تواند بگوید چرا از اول مادربزرگ این امکانات را در اختیار من قرار داد⁉️ ⬅️⬅️⬅️ما خلق شدیم که به همه عالم برسیم، ما خلق شدیم که خدا شویم، 👈 چون بد عمل می کنیم چون و چرا می کنیم. 👈ما خلق شدیم که عاشقی کنیم، انسان عاشق چون و چرا نمی کند❗️ خدا به انسان عقل داد، اختیار و اراده داد، ۱۲۴۰۰۰ انبیاء را فرستاد که انسان انسان شود، انسان باید شاکر باشد یا کفور⁉️ 👈 درست است آن امری كه شخص ما را می سازد از اراده ی ما خارج است، اما این خود ما هستیم که شخصیت خودمان را می سازیم. 👈 و انسان، انسان است به شخصیتش نه به شخصش، به اصطلاح به آن كاراكتر روحی اش، به آن ملكات روحی و خلق و خوی هایش. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅5⃣1⃣ نظریه های مختلف راجع به سعادت بشر چیست؟ اهداف خداوند از بعثت انبیا چیست؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴نظریات مختلف درباره سعادت انسان: 1. نیرومندی در علم و اراده 👈 می‌گویند: هدف از خلقت انسان و آنچه که سعادت انسان در گرو آن است و طبعا هدف از بعثت انبیاء این است که انسان در دو ناحیه «علم» و «اراده» نیرومند شود. 🎋 خدا انسان را از یک طرف برای علم و آگاهی آفریده است و کمال انسان در این است که هر چه بیشتر بداند، 🎋و از طرف دیگر برای قدرت و توانایی آفریده است که هرچه بخواهد بتواند، اراده‌اش قوی و نیرومند شود و آنچه را که می‌خواهد بتواند انجام دهد. 2. بهره‌مندی بیشتر از مواهب طبیعت 👈گاهی می‌گویند هدف از زندگی انسان سعادت است به این معنا که انسان در مدتی که در این دنیا زندگی می‌کند هرچه بهتر و خوشتر زندگی کند و از مواهب خلقت و طبیعت بیشتر بهره‌مند شود و کمتر در این جهان رنج ببیند چه از ناحیه عوامل طبیعی و چه از ناحیه همنوعان خود؛ ⬅️پس هدف از خلقت ما این است که در این دنیا هرچه بیشتر از وجود خود و اشیاء خارج بهره ببریم، یعنی «حداکثر لذت» و «حداقل رنج» را داشته باشیم. ⬅️ انبیاء هم برای همین آمده‌اند که زندگی انسان را مقرون سعادت یعنی حد اکثر لذت ممکن و حداقل رنج ممکن بکنند و اگر انبیاء مسئله آخرت را طرح کرده‌اند به دنبال مسئله زندگی است. 3. سعادت بشر از دیدگاه قرآن 👈 ما هرگز در قرآن به این منطق برخورد نمی‌کنیم که انسان آفریده شده است که هرچه بیشتر بداند و هرچه بیشتر بتواند، تا اینکه انسان وقتی دانست و توانست، خلقت به هدف خود رسیده باشد؛ ⬅️بلکه انسان آفریده شده است که خدا را پرستش کند و پرستش خدا خود، هدف است. اگر انسان بداند و هرچه بیشتر بداند، و بتواند و هرچه بیشتر بتواند، ولی مسئله شناخت خدا ـ که مقدمه پرستش است ـ و عبادت خداوند در میان نباشد، به سوی هدف خلقت گام برنداشته است و از نظر قرآن سعادتمند نیست. ⬅️ [ از نظر قرآن] انبیاء آمده اند برای اینکه بشر را به سعادت خودش ـ که غایت سعادت از نظر آنها پرستش خداوند است ـ برسانند. 🔴 در اسلام همه چیز بر محور خدا دور می‌زند، چه از نظر هدف بعثت انبیاء و چه از نظر هدف زندگی یک فرد. 🔴 در مورد انسان کامل که هدف از زندگی‌اش چیست، از زبان ابراهیم علیه‌السلام می‌گوید: 🌿اِنَّ صَلوتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.🌿 ⬅️ اخلاص، مورد نظر است؛ عبد مخلِص و عبد مخلَص که حاکمی جز اندیشه خدا در وجود او نیست. 🔴قرآن تعبیرات گوناگون دارد. در یک جا می‌گوید: 🌿یا اَیُّهَا النَّبِیُّ اِنّا اَرْسَلْناکَ شاهِداً و مُبَشِّراً وَ نَذیراً. وَ داعِیاً اِلَی اللهِ بِاِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً🌿 ⬅️ تو را فرستاده‌ایم که گواه (به همان معنا که در قرآن آمده است) باشی. پیغمبر گواه بر اعمال امت است، و مبشر (نویددهنده) نسبت به کارهای خوب که پیغمبران دعوت کرده‌اند، و نذیر (ترساننده) در مورد کارهای بد، و دعوت‌کننده به سوی خدا. تو را فرستاده‌ایم که مردم را به خدا دعوت کنی. و این خود غایت است. 🔴در جاهای دیگر درباره بعضی یا همه پیامبران با یک تعبیر کلی می‌فرماید: 🌿لِیُخْرِجَهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النّورِ🌿 ⬅️پس در بعضی تعبیرات کاملا روشن است که مردم دعوت شده‌اند تا با خدا آشنا شوند. پیغمبران حلقه اتصال میان مخلوق و خالق، و رابط این دو اند. 🔴در یک آیه دیگر در کمال صراحت چیز دیگری به عنوان هدف بعثت انبیاء معرفی شده است و آن «عدالت اجتماعی» است: 🌿لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ وَ اَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ.🌿 ⬅️این آیه چنین بیان می‌کند که پیامبرانِ خود را عموما با شواهد و دلایل روشن فرستادیم و همراه آنان کتاب و معیار (مقصود قانون است یا چیز دیگر) فرستادیم، برای اینکه مردم به عدالت قیام کنند و امر عدالت در میان مردم رایج شود و پا بگیرد. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅6⃣1⃣ آیا هدف اصلی خلقت انسان و بعثت انبیاء شناخت خداست یا رسیدن به عدالت اجتماعی؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 هدف اصلی خلقت و بعثت انبیاء شناخت خدا یا عدالت اجتماعی⁉️ ❇️سه منطق در پاسخ به این سوال وجود دارد: 🎋 هدف اصلی از بعثت انبیاء برقراری عدالت در میان مردم است و دعوت به خدا هدف ثانوی است برای اینکه مقنّنِ قانون را بشناسند و از او حساب ببرند، والاّ مسئله دعوت به خدا و شناخت خدا اصالتی نداشته و بر این منطق استوار است. 🎋شناخت خدا، عبادت خدا و تقرب به خداوند هدف اصلی است و عدالت هدف ثانوی است. برای اینکه بشر در این دنیا بتواند به معنویت فائز و واصل شود باید در دنیا زندگی کند و زندگی بشر جز در پرتو اجتماع امکان‌پذیر نیست و زندگی اجتماعی جز در پرتو عدالت استقرار پیدا نمی‌کند. پس قانون و عدالت، همه مقدمه این است که انسان بتواند در این دنیا با خیال راحت خدا را عبادت کند. اگر این نباشد، عدالت هیچ ارزشی ندارد. 🎋نظر سومی در اینجا هست و آن این که چه ضرورتی است که ما حتما یک هدف برای بعثت انبیاء و برای خلقت و زندگی در نظر بگیریم و یکی را هدف اصلی و مابقی را مقدمه بدانیم؟ ممکن است بگوییم پیامبران دو هدف داشته‌اند، برای دو هدفْ بالاستقلال که هیچ یک مقدمه دیگری نیست مبعوث شده‌اند. یکی این که حلقه ارتباطی باشند میان بشر و خدا تا بشر خدا را پرستش کند، و دیگر این که عدالت در میان بشر برقرار شود، و هیچ کدام از این دو، مقدمه دیگری نیست و هر دو هدف اصلی‌اند و دیدیم که در قرآن هر دو هدف آمده است. 🔴 به نظر ما قرآن شرک را به هیچ معنی نمی‌پذیرد. (نه در هدف خلقت و نه در هدف بعثت انبیاء) قرآن کتاب توحید به تمام معنی کلمه است؛ کتاب توحید است؛ 👈 به این معنا که برای خداوند مثل قائل نیست (توحید ذاتی): لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ؛ 👈 کتاب توحید است به این مفهوم که از صفات و اسماء، آنچه را که حد اکثر کمال را در بردارد برای خدا می‌داند: لَهُ اْلأسْماءُ الْحُسْنی🔸 وَ لِلّهِ الْمَثَلُ اْلاَعْلی؛ 👈 کتاب توحید است به معنای این که در ذات خداوند هیچ گونه کثرتی را نمی‌پذیرد؛ 👈کتاب توحید است به این معنا که در مقابل خدا فاعلی را نمی‌پذیرد و هر فاعلی را در طول خدا می‌پذیرد که معنی لا حَوْلَ وَ لا قُوَّ ةَ اِلاّ بِاللهِ همین است؛ 👈و کتاب توحید است به این مفهوم که هیچ هدفی را برای کائنات هدف اساسی و مستقل و نهایی نمی‌داند جز خدا. از جمله برای انسان، چه در حرکت تکوینی و چه در حرکت تکلیفی و تشریعی او، هدفی جز خدا نمی‌شناسد. ⬅️ قرآن اصل عدالت را می‌پذیرد و بلکه فوق‌العاده برای آن اهمیت و ارزش قائل است ولی نه به عنوان این که عدالت هدف نهایی است و یا اینکه عدالت مقدمه است برای این که انسان در این دنیا خوش زندگی کند، همان خوشی‌ای که ما درک می‌کنیم، بلکه زندگی خوش دنیا را هم در سایه نوعی توحید عملی می داند (یعنی این که انسان خالص برای خدا بشود) و مقدمه آن می‌داند. ⬅️⬅️⬅️ آمدند عدالتی بسازند که در بستر عدالت به توحید برسند؛ در سایه عدالت، انسان به کمال خودش برسد. ⬅️⬅️⬅️ ما خلق شدیم که خداوندگاری کنیم ملازم با عدالت اجتماعی است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅7⃣1⃣ اینكه پیغمبران یا ائمّه معصومند یعنی چه؟ آیا پیغمبران و ائمّه از آن جهت معصومند و گناه نمی كنند كه خداوند به قهر و قصد مانع گناه كردنشان است، یعنی هر وقت می خواهند گناه كنند خداوند مانع می شود و جلویشان را می گیرد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 معنی عصمت، آن نهایت درجه ی ایمان است. ایمان به هر اندازه كه زیادتر باشد، خدا بیشتر به یاد انسان است. ⬅️ در حالی كه توجه به خدا دارند امكان ندارد معصیت كنند؛ 👈در حالی كه ایمان واقعاً در روح انسان هست و حضور دارد، انسان معصیت نمی كند. 👈حال اگر ایمان انسان به حد كمال رسید به طوری كه انسان دائم الحضور شد یعنی همیشه خدا در دل او حاضر بود، اصلاً غفلت به او دست نمی دهد، هر كاری را كه می كند در عین حال به یاد خداست. قرآن می گوید: 🌿رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اَللّهِ مردانی كه معامله، خرید و فروش، تجارت، آنها را از یاد خدا هرگز بازنمی دارد. نمی گوید مردانی كه تجارت نمی كنند.🌿 ❇️البته ما یك چنین دائم الحضوری غیر از معصومین علیهم السلام نداریم. 🔴 معصومین یعنی كسانی كه هیچ وقت فراموش نمی كنند كه خدایی دارند. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅8⃣1⃣ علت وجوب ایمان در اسلام چیست؟ آیا به خاطر خودش واجب شده، یا به خاطر آثار و فوایدش؟ وقتی قرآن می گوید: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنوا؛»، ایمان هدف است یا وسیله؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 ایمان از آن جهت واجب است که خودش پیوند انسان با حق است و نفس پیوند انسان با حق از نظر اسلام کمال است. 👈نه علم هدف است (علم به یک معنا همان حکمت است که علم به حقایق اشیاء است)؛ 👈نه زیبایی هدف است؛ 👈نه عدالت هدف است و نه محبت؛ ⬅️ بلکه هدف فقط و فقط خداست و حقیقت، ولی حقیقتی که توأم است با این چیزهای دیگر یا از باب مقدمه و یا از باب نتیجه. 🌾🍃🌾 🔴 «ایمان» در اسلام، هدف است، نه وسیله. 👈 شکی نیست که ایمان آثار زیادی هم دارد، ولی آیا ایمان را به خاطر آثارش گفته اند؟ و انسان باید ایمان داشته باشد تا از اضطراب رهایی پیدا کند، ایمان داشته باشد تا به دیگران تعدی نکند، ایمان داشته باشد تا افراد به هم اعتقاد متقابل داشته باشند و...؟ آیا ایمان مقدمه اینها است یا اینها آثار آن است و ایمان قطع نظر از اینها، خود، هدف است؛ ⬅️ چون ایمان پیوند انسان با حق و حقیقت است. از نظر ما، خود ایمان به خدا، هدف است و به عبارت دیگر، خود خدا، هدف است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅9⃣1⃣ فلسفه حلال و حرام و مکروه در اعمال عبادی چیست؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 روح عبادت تذکر است؛ 👈 عبادت كه برای تذكر است، در اسلام به عنوان فریضه و نافله زیاد توصیه شده است، و اسلام با موجباتی كه روح عبادت یعنی تذكر را از میان می برد و غفلت ایجاد می كند نیز مبارزه كرده است. 👈هرچه كه موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع (مكروه یا حرام) است، مثل افراط در خوردن، افراط در گفتن، افراط در معاشرت با افراد و افراط در خوابیدن. 👈البته بعضی از اینها مانند توصیه به پرهیز از پرخوردن ممكن است كه علل جسمی هم داشته باشد، یعنی منظورِ بهداشت و حفظ صحت هم در كار باشد ولی قطعا تنها آن نیست؛ ⬅️ یعنی «قلّة الطّعام» در مسائل اسلامی در ردیفی قرار می گیرد كه معلوم است هدف، تنها بهداشت و حفظ الصحّة نیست؛ ⬅️ بلكه همچنین برای این است كه روح انسان سبكتر باشد و كمتر موجبات غفلت در انسان پیدا شود. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅0⃣2⃣ این که گفته می شود عبادات گذشته از اصالتی كه دارند جزء برنامه ی تربیتی اسلام هستند، یعنی چه؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴 اصالت داشتن عبادت به معنی این است كه قطع نظر از هر جهتی، قطع نظر از مسائل زندگی بشر، عبادت خودش جزء اهداف خلقت است: 🌿 وَ ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ.🌿 👈 عبادت مركبی است برای تقرب به حق و در واقع برای تكامل واقعی بشر. 👈 چیزی كه خود مظهر تكامل بشر و خود هدف و غایت است، لزومی ندارد كه مقدمه و وسیله ی چیز دیگر باشد. 👈 ولی در عین حال عبادات، گذشته از این اصالت، مقدمه ی چیز دیگر هم هستند؛ ⬅️ یعنی خود برنامه ی تربیتی اسلامند: به این معنی كه اسلام كه می خواهد افراد را چه از نظر اخلاقی و چه از نظر اجتماعی تربیت كند؛ ⬅️ یكی از وسایلی كه برای این كار اتخاذ كرده- و از قضا این وسیله از هر وسیله دیگری در اخلاق و روح بشر مؤثرتر و نافذتر است- عبادت است. 🌿🌾🌿 @binesh_m