eitaa logo
پرسمان و بصیرت
166 دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
36 فایل
این کانال بر اساس نکات ناب و شبهات روز و پاسخ بر اساس گفتمان عقلی تاسیس شده است. ارتباط با ادمین: @binesh_motahar_sharif
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🍃🌾 ✅5⃣چگونه انسان می تواند هم برده و اسیر خود باشد و هم آزاد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: همانطور که گفته شد، انسان یک خود عالی دارد که تمایل دارد روح انسانی را به کمال برساند، و یک خود دانی دارد که تمایلات مشترک با حیوانات دارد مثل شهوت و غضب و حرص و ... هر گاه خود دانی، حرص و شهوت و ... در وجود حاکم شد ، گویی خود دانی، خود عالی را به استثمار کشیده است و انسان برده خودش (خود عالی) شده است. و هر گاه انسان بتواند تمایلات خود دانی را که در تعارض با خود عالی است به کنترل خود درآورد یعنی انسان از خود (خود دانی) آزاد شده است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅6⃣با توجه به اینکه انسان موجودی مرکب است و گرایش ها و نیازهای متفاوتی دارد، انواع آزادی برای انسان کدام است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: همانگونه که گرایش های وجودی انسان مختلف است ، نیازهای او نیز متفاوت خواهد بود . به همین خاطر ، آزادی که یکی از نیازهای اساسی انسان در زندگی فردی و اجتماعی می باشد ، متنوع خواهد بود که به دو مورد اصلی آن اشاره می کنیم: الف) آزادی معنوی: عبارتست از آزادی خود عالی برای رسیدن به کمال که دو حالت دارد: 🎋یا درونی است؛ یعنی خود عالی می خواهد خود را از موانع درونی و از خود دانی و هوی و هوس و شهوت و ... رها کند تا به کمال برسد. 🎋یا بیرونی است؛ یعنی خود عالی می خواهد از موانع بیرونی و طاغوت رها کند تا به کمال برسد. ب) آزادی اجتماعی: یعنی بشر باید در اجتماع از ناحیه سایر افراد اجتماع ، آزادی داشته باشد ، دیگران او را استخدام و استثمار ننمایند . جلو فعالیت های او را نگیرند ، قوای فکری و جسمی فرد از او گرفته نشود . 🍃🌾🍂 🌿استثمار: یعنی چیدن میوه دیگری، هرکس وجودش مانند درخت پرمیوه است .میوه درخت هرکسی از جمله کار و فکر و فعالیتش باید برای خودش باشد.حال اگر افرادی محصول درخت وجود دیگران را به خو اختصاص دهند و میوه های وجود آنان را بچینند میگویند این فرد، فرد دیگر را استثمار کرده است. از گرفتاریهای بشر همواره این بوده که قومی قوم دیگر را استثمار کرده است. 🌾آزادی اجتماعی در قرآن کریم: در قرآن کریم در سوره آل عمران ، آیه ۶۴ به آزادی اجتماعی اشاره شده است: "ای پیامبر به این کسانیکه مدعی پیروی از یک کتاب آسمانی گذشته هستند ، بگو: بیایید همه ما جمع شویم دور یک کلمه ، زیر یک پرچم، آن پرچم چیست؟؟ اولا در مقام پرستش جز خدای یگانه چیزی را پرستش نکنیم و ثانیا هیچ کدام از ما دیگری را بنده و برده خود نداند و هیچکس هم یک نفر دیگر را ارباب و آقای خود نداند، یعنی نظام آقایی و نوکری ، نظام استثمار ملغی. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅7⃣آیا درست است که آزادی هر کس تا جایی محترم است که به آزادی دیگران لطمه نزند؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: جمله آزادی هر کس تا جایی محترم است که به آزادی دیگران لطمه نزند تا حدودی درست است.... به شرطی درست است که به غایت خلقت لطمه نزند؛ به عبارتی آزادی خود عالی از بین نرود؛ آیا انسان تا جایی آزاد است که خود را برده کند⁉️ مثلاً: آیا من آزادم شراب بخورم چون به آزادی دیگران لطمه نمی زند؟ آیا من آزادم هر نوع ارتباطی با جنس مخالف داشته باشم؟ استاد مطهری آزادی را فقط در جنبه های ظاهری یعنی محدود کردن آزادی دیگران نمی بیند، بلکه این گونه می اندیشد که گاهی انسان خودش را هم به اسارت می کشد و آزادی خود را محدود می نماید. ایشان پول و ثروت و قدرت و ... را در مقامی نمی داند که انسان را به بردگی بکشاند؛ زیرا تنها مقامی که باید برده و بنده او باشیم . 👈 به عبارتی خود ما در مقام بالاتری نسبت به پول و ... قرار دارد. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅8⃣آیا آزادی هدف است؟ آیا آزادی ارزشمند است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️آزادی مقدمه ی کمال است نه خود کمال ... خدا انسان را طوری خلق کرده است که به کمال خودش از راه آزادی و انتخاب و اختیار برسد. آزادی خودش کمال بشریت نیست، وسیله ی کمال بشریت است، یعنی انسان اگر آزاد نبود نمی توانست کمالات بشریت را تحصیل کند، آزادی خود هدف و مقصد نیست. بلکه تنها معبد وگذرگاهی است برای دستیابی به هدف هایی برتر و بالاتر. به تعبیر شهید مطهری: آزادی «کمال وسیله ای» است نه «کمال هدفی». هدف انسان این نیست که آزاد باشد، ولی انسان باید آزاد باشد تا به کمالات خودش برسد. 🌿آزادی واقعاً یك ارزش بزرگ است. گاهی انسان می بیند در بعضی از جوامع، این ارزش بكلی فراموش شده. ولی یك وقت هم می بیند این حس در بشر بیدار می شود. بعضی افراد می گویند بشریت و بشر یعنی آزادی، و غیر از آزادی ارزش دیگری وجود ندارد؛ یعنی می خواهند تمام ارزشها را در این یك ارزش كه نامش آزادی است محو كنند. در حالی که آزادی، تنها ارزش نیست. ارزش دیگر عدالت است، ارزش دیگر حكمت است، ارزش دیگر عرفان است و چیزهای دیگر. 🔹از یك نظر اگر به آزادی نظر بكنیم می بینیم این همه ارزشی كه به آن داده اند استحقاق آن را ندارد، بیش از اندازه برای آن ارزش قائل هستند. وقتی كه معنی آزادی نبودن مانع است پس آنقدر ارزش زیاد ندارد، برای اینكه یك موجود بیش از آن اندازه كه احتیاج به عوامل منفی دارد احتیاج به عوامل مثبت دارد. 🔹ولی از دیدگاه دیگر كه نگاه بكنیم می بینیم حق داشته اند كه این همه مقام آزادی را بالا ببرند. زیرا آزادی آن نعمتی است كه بشر آن را از هر نعمت دیگری كمتر داشته است و بشر هر نعمتی را كه كمتر داشته باشد و كمتر به دستش آمده است برای آن ارزش و اهمیت بیشتری قائل است. این همه كه دنیا برای آزادی ارزش قائل است و مقامش را بالا می برد برای این است كه عامل ضد آزادی زیاد بوده است. 🍃🌾🍂 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅9⃣چه رابطه ای بین آزادی اجتماعی و آزادی معنوی وجود دارد؟ آیا آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی به دست می آید؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: آزادی معنوی مقدمه ای برای رسیدن به آزادی اجتماعی است. برای رسیدن به آزادی واقعی اجتماعی، انسان ها باید نخست از درون خود آزاد گردند و بنده و برده شهوات و مادیات و دلبستگی های دنیوی نباشند. «آزادی اجتماعی ، آزادی انسان است از قید و اسارت افراد دیگر ولی آزادی معنوی... آزادی انسان است از قید و اسارت خودش.» بزرگترین خسران عصر ما این است که همه اش می گویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمی گویند. از آزادی معنوی دیگر حرفی نمی زنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی رسند. بشر برده حرص، آز، شهوت و خشم، چگونه می تواند آزادی اجتماعی را پاسدار باشد و به حریم دیگران تجاوز نکند؟  🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅0⃣1⃣ تنها راه تامین آزادی معنوی در جامعه چیست؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: پیغمبران آمده اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی به بشر آزادی معنوی بدهند و آزادی معنوی است که بیشتر از هر چیز دیگر ارزش دارد. تنها آزادی اجتماعی مقدس نیست، بلکه آزادی معنوی هم مقدس است و آزادی معنوی را جز از طریق نبوت، انبیاء دین، ایمان و کتاب های آسمانی نمی توان تأمین کرد. بشر باید در ناحیه روح خودش آزاد باشد تا بتواند به دیگران آزادی ببخشد. بزرگترین برنامه انبیا، «آزادی معنوی » می باشد، تا انسان از بند همه اسارتهای نفسانی آزاد و متخلق به اخلاق الهی گردد. 🌿این جمله قرآن شریف در سوره آل عمران آیه 64 که می فرماید: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله » بگو ای اهل کتاب بیایید بر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما برخی دیگر را به جای خدا، به خدایی نگیرد . ناظر به هر دو جهت است; زیرا اولا، پرستش خدای یگانه را مطرح می سازد و ثانیا، قبول نکردن اربابی و آقایی هر کس جز خدا را تاکید می کند .» 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅1⃣1⃣شروع دعوت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله با چه بود و با چه عبارتی مردم را به دین اسلام دعوت کرد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: پیامبر برای شروع دعوت به اسلام و معرفی دین اسلام نمی گوید، نماز بخوانید و درستکار باشید و ... بلکه می گوید:«بگویید لا اله الا الله تا رستگار شوید.» 🎋اسلام از نفی شروع می كند و به اثبات می رسد، نفی و اثباتی كه توأم با یكدیگر است. 🎋نیمی از آن عصیان و تمرد است، نیم دیگر تسلیم؛ 🎋آزادی است و بندگی. 🎋قسمت اولش آزادی است، قسمت دومش بندگی و عبودیت؛ 🎋آزادی از غیر خدا و بندگیِ ذات حق، آن یگانه بندگی در میان بندگیهای دنیا كه با هیچ آزادی منافات ندارد، بندگیی كه عین آزادی است. 🎋یك دعوت مركّب است از دو جزء: سلب و ایجاب، نفی و اثبات، آزادی و بندگی، عصیان و تسلیم. نیم اول این دعوت عصیان و تمرد است و نیم دیگر تسلیم و انقیاد. 🎋 پیامبر انسان ها را به آزادی از غیر دعوت می کند که لازمه اش بندگی خدا است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅2⃣1⃣شروع دعوت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله چه رابطه ای با کفر و ایمان دارد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: كلمه ی «ایمان» را زیاد شنیده ایم. از ایمان فقط جنبه ی تسلیمش را می دانیم در صورتی كه قرآن ایمانی را میپذیرد که در كنار تسلیم خدا بودن،عصیان و تمرد و کفر هم وجود داشته باشد، کفر به چه؟؟؟ مگر میشود مسلمانی که تسلیم خداست ، کافر هم باشد؟؟؟ چگونه است؟؟؟ غیر از كلمه ی" لا اله الّا اللّه"، در آیةالكرسی می خوانیم:  لا اِكْراهَ فِی الدّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطّاغوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی (بقره/۲۵۶) ببینید! كفر و ایمان با همدیگر توأم شده است: " آن كسی كه به طاغوت كفر و عصیان می ورزد و ایمان به خدا دارد." ⬅️ ایمان به خدا همیشه توأم با كفر است. یك موحد واقعی باید در ابتداكافر باشد،کافر به طاغوت و شیطان، اگر كافر نباشد نمی تواند مؤمن باشد، بله كافر به ماسوی الله و مؤمن به حق. ✅فرمول لازم برای هر مسلمان مومن⬅️⬅️ 1⃣لا اله ⬅️ من یکفر بالطاغوت ⬅️ عصیان ⬅️ آزادی 2⃣ الا الله ⬅️ و یومن بالله ⬅️ تسلیم ⬅️ بندگی 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅3⃣1⃣ اسلام چه اقداماتی برای تحقق آزادی انجام داده است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️الف) ارائه شعار آزادی: ⬅️قُلْ یا اَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا اِلی كَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ اَلّا نَعْبُدَ اِلَّا اللّهَ وَ لانُشْرِكَ بِهِ شَیْئاً وَ لایَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً اَرْباباً مِنْ دونِ اللّهِ (آل عمران/۶۴) بگو ای مردمی كه خودتان را پیرو یك كتاب آسمانی می دانید! بیایید جمع بشویم روی یك عقیده و فكر، آن فكری كه برای ما و شما همه علی السویّه خوب است؛ چه فكری؟ یگانگی خدا. غیر از خدا هیچ موجودی را پرستش نكنیم. برای خدا در پرستش شریك قائل نشویم. (یومن بالله) و تفاوت میان افراد بشر وجود نداشته باشد، بعضی خودشان را نسبت به بعضی دیگر ارباب و آقا ندانند و دیگران را نسبت به خودشان محكوم و اسیر و برده نشمارند. (یکفر بالطاغوت) از نظر شعاری كدام اعلام آزادی است كه از این برتر و بالاتر است؟ ⬅️علی علیه السلام می فرماید ما این جمله را از پیغمبر اكرم مكرر می شنیدیم: لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ حَتّی یُؤْخَذَ لِلضَّعیفِ فیها حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَعْتِعٍ (نهج البلاغه/نامه ۵۳) پیغمبر ما می گوید تنها آن ملتی رستگار خواهد شد و به مقام قدس و طهارت می رسد كه ضعیف حق خودش را از قوی بخواهد در حالی كه كوچكترین لكنتی به زبانش نمی آید، ضعیف در كمال جرئت و جسارت در مقابل قوی بایستد. ⬅️علی علیه السلام خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی می فرماید: وَ لاتَكُنْ عَبْدَ غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللّهُ حُرّاً (نهج البلاغه/نامه ۳۱) پسرك من! مبادا بنده ی دیگری باشی، خدا تو را آزاد آفریده است، این نعمت و موهبت خدادادی را قدر بدان، مبادا نعمت آزادی را از خودت سلب كنی. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅3⃣1⃣ اسلام چه اقداماتی برای تحقق آزادی انجام داده است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️ب) تامین مبانی صحیح: ⬅️مبنای اول: توحید اسلام تنها به شعار آزادی و آزادیخواهی قناعت نكرد، مبانی آزادی را تأمین كرد. اولین مبنای آزادی خداشناسی و بندگی خداست، قولوا لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ تُفْلِحوا، اینكه هیچ قوه و نیرویی جز پرستش خدا بر وجود انسان حكومت نكند. ⬅️ مبنای دوم: شناساندن انسان به خودش مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ. اسلام كه آمد، نه تنها برای این آمد كه خدا را به بشر بشناساند، [همچنین برای این آمد كه بشر را به خودش بشناساند. ] بشر اگر خودش را نشناسد خدا را نمی شناسد، اگر خودش را درست نشناسد خدا را نمی تواند پرستش بكند.  ای بشر! ای انسان! تو خودت را یك موجود پست خاكی ندان، در سرشت تو یك نهاد دیگری، یك روح، یك قدس و معنویتی هست: نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی (حجر/۲۹ و ص/۷۲)  من از روح الوهیّت خودم چیزی در وجود تو دمیده ام. تو خلیفةاللّه و جانشین خدا هستی، تو برتر از این حرفها هستی.  🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅3⃣1⃣ اسلام چه اقداماتی برای تحقق آزادی انجام داده است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️ج) مبارزه با عوامل سلب کننده آزادی: ⬅️ افراد سلب کننده آزادی ❇️چرا آزادی دیگران را محترم نمی شمارند و سلب می كنند؟ دلیلش دو چیز است: یكی حس سودجویی و منفعت پرستی كه در هر فرد بشری وجود دارد، و دیگری قدرت؛  🎋 راهکار اسلام: محدود كردن قدرت آنها و دیگر از ناحیه ی تعلیم و تربیت اسلام گذشته از اینكه به ضعیف می گوید قوی شو و حق خودت را بگیر، به قوی می گوید: ای قوی! در مقابل ذات پروردگار [قدرتی نیست؛ ] تو خدایی داری، آخرت و معادی داری. ⬅️ افراد آزادی سلب شده ❇️عاملی كه مربوط به افرادِ آزادی سلب شده است دو چیز است: یكی یك حالت رخوت و سستی و بی تفاوتی كه در عامه ی مردم پیدا می شود، كه احقاق حقوق را یك امر مقدس و محترم نمی شمارند؛ یك تنبلی. عامل دوم ضعف است، یعنی گیرم افرادی احساس احقاق حقوق و تأمین آزادی در خودشان بكنند ولی وقتی كه ضعیف هستند و قدرت ندارند قهراً نمی توانند به دست آورند. 🎋 راهکار اسلام: مبارزه با زبون پروری لایُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلّا مَنْ ظُلِمَ (نسا/۱۴۸) اسلام می گوید كه خداوند از بدگویی و شعار دادن علیه كسی و لكّه دار كردن و بدنام نمودن دیگران خوشش نمی آید مگر در مورد كسی كه مظلوم واقع شده است. به مظلوم اجازه می دهد فریاد كند. ⬅️ قوانین اجتماعی و تشكیلات اجتماعی ❇️قوانین اجتماعی و تشكیلات اجتماعی ممكن است به گونه ای باشد كه افراد اجتماع نتوانند آزادی خودشان را تأمین كنند. 🎋 راهکار اسلام: همه در برابر قانون یکسانند و همه آزادند به این معنا که هیچ کس حق ندارد فرد دیگری را در برابر خودش تسلیم کند. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅4⃣1⃣آیا اسلام می تواند آزادی بخش به معنی واقعی باشد یا سایر مکاتب دنیای امروز؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: شرط آنکه آزادی به معنای واقعی تحقق پیدا کند دو ویژگی است. ⭕️الف) صداقت ⭕️ب) قدرت اجرایی دنیای امروز از یك طرف در فلسفه ی خودش كوشش دارد بگوید انسان یك ماشین بیش نیست، یك ماشین خیلی خیلی عظیمتر است و آن موجودهای زنده هستند و از جمله ی آنها انسان است. انسان یك ماشین بیشتر نیست؛ یعنی انسان را تا حد جماد پایین می آورند. از طرف دیگر دم از حیثیت انسانی می زنند. انسان وقتی مقدمه ی اعلامیه ی جهانی حقوق بشر را می خواند می بیند در آنجا دم از حیثیت انسانی می زند، می گوید ما علت العلل سلب آزادیها و تجاوزها و خونریزیها را كشف كردیم: احترام نگذاشتن به آزادی یكدیگر. منشأ این امر چیست؟ این است كه افراد بشر به حیثیت انسانی احترام نمی گذارند و ایمان ندارند.  آن كسی می تواند دم از انسانیت و حیثیت انسانی و شرف انسانی بزند كه بگوید: وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی ادَمَ (اسراء/۷۰)  ما یك كرامت مخصوصی از عالم بالا به بنی آدم دادیم. آن كسی می تواند دم از حیثیت انسانی و بشری بزند، انسان را به انسان مؤمن بكند و انسان را به خدا مؤمن بكند كه دم از اِنّی جاعِلٌ فِی الْاَرْضِ خَلیفَةً (بقره/۳۰) می زند. آن كسی می تواند از حیثیت انسانی و آزادی انسانی دفاع كند كه از فَقَعوا لَهُ ساجِدینَ (ص/۷۲) دم می زند، كه ما در این موجود چیزی قرار دادیم... ⬅️کسی می تواند از حیثیت انسانی دفاع کند که انسان را موجودی مرکب از خود عالی و خود دانی بداند و بداند انسانیت انسان ها به خود عالی وجودشان است. و شرط دوم قدرت اجرایی است. این قدرت اجرایی جز در دست پیغمبران در دست كس دیگری نیست. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅5⃣1⃣ غرب چه اقداماتی برای تحقق آزادی انجام داده است؟ آیا موفق بوده است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️الف) تامین آزادی از طریق تعلیم و تربیت: متأسفانه علم در مقابل این دشمن بشر- یعنی دشمنی بشر خودش برای خودش- عاجز است. بشر هر اندازه عالم بشود علم نمی تواند جلو تجاوز افراد بشر را نسبت به یکدیگر، بگیرد. دلیلش کاملا واضح است: برای اینكه آن كسی كه به حقوق و آزادی دیگران تجاوز می كند، نه به دلیل این است كه نمی داند باید تجاوز نكند و ظلم كار بدی است، بلكه تجاوز او به حقوق و آزادی دیگران به این دلیل است كه سود و منفعت شخصی خود را طلب میکند. اما دقت شود: علم به تنهایی نمیتواند مانع تجاوز افراد بشر به آزادی دیگران باشد، بلکه احیاناً كمكی می شود برای تجاوز افراد بشر به حقوق و آزادی دیگران و لهذا علم به تنهایی هرگز نمی تواند ارزش انسانی داشته باشد. ⭕️ب) تامین آزادی از طریق آگاه ساختن به حقوق شان: موضوع دیگر كه دانشمندان اروپا در این راه خیلی كوشش كرده اند و نتایج بالنسبه خوبی به دست آورده اند این است كه سطح شعور و فهم مردم--که آزادیشان سلب شده-- را بالا ببرند. درباره این شرط نیز اسلام عزیز آن را به عنوان نه شرط كافی اما شرط لازم می پذیرد و البته باید هم چنین باشد؛ اما متاسفانه این شرط نیز به تنهایی به نتیجه نرسیده است، چرا؟ اولاً: آنچه كه بشر برای به دست آوردن آزادی از دست داده اش برای خود تحصیل كرده، بشرِ سلب كننده آزادی، همانها را به صد درجه قویتر تحصیل كرده است. وحدت و اتحاد را در نظر بگیرید، اتحادشان خیلی قویتر است؛ وسیله را در نظر بگیرید، وسیله شان خیلی بیشتر است. ثانیاً: به موازات پیشرفتی كه در سطح شعور عمومی در باب احقاقِ حقوق و آزادیها شده است یك مطلب دیگر به وجود آمده است و آن این است كه نفاق و دورویی، حقایق را وارونه جلوه دادن، قلب و وارونه كردن حقیقت، هر چیزی را با اسم دیگری و با یك روپوش خیلی عالی جلوه دادن در حالیکه باطن خرابی دارد، در میان بشر رایج شده و افراد را گیج كرده است. ⬅️ پس علت عدم موفقیت جنبش های آزادی خواهی دو چیز است: ⭕️منفعت طلبی ⭕️عدم صداقت مثلاً در مسئله ی به اصطلاح الغای بردگی در آمریكا تصور این است که فقط انگیزه ی انسانی داشتند و به دلیل شرافت انسانی ظاهرا الغای بردگی را انجام دادند. اما بعدها معلوم شد:تضادی بین آمریكای شمالی و آمریكای جنوبی وجود داشته؛ منافع آمریكای جنوبی اقتضا می كرد برده داشته باشد ولی منافع اقتصادی آمریكای شمالی ایجاب می كرد که اصلاً برده نباشد و بردگی الغاء بشود. این جنگ و این الغاء هم به خاطر منافع شخصی و یا گروهی خودشان بوده و متاسفانه چون از روی حقیقت و صداقت نبوده و بر اساس منفعت طلبی بوده،امروزه نیز اولاد همان بردگان در آمریكا بدون اینكه اسم بردگی روی آنها باشد برده اند و اوضاعشان از یک برده نیز بدتر است... 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅6⃣1⃣ مگر نه اینکه بدون آزادی معنوی آزادی اجتماعی امکان پذیر نیست؟ پس چگونه است که امروز می بینیم در جوامع سکولار غربی تا حدی آزادی اجتماعی خوبی برقرار است؟ چگونه توانسته اند حس منفعت طلبی انسان ها را کنترل کنند؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: همانطور که دو خود عالی و دانی دارد، هم دو شأن عالی و دانی دارد. آزادی اجتماعی در شان ⬅️می توان در سطح اجتماع با توجه به قوانین و مقررات انسان ها را به گونه ای عادت دهیم که به حریم همدیگر تجاوز نکنند. آزادی اجتماعی (دانی) در غرب نهادینه شده است. اما آنچه پایه و اساس است، این است که انسان به حکم انسانیت (که گوهره الهی و مهمی است) باید از درون خود آزاد شود. اصل آزادی انسان، آزادی معنوی (عالی) است. ممکن است در غرب آزادی دانی در سطح خیلی خوب برقرار باشد، ولی چون پشتوانه ای (پشتوانه الهی و عالی) ندارد و تنها ضمانت های قانونی و بیرونی عامل بوجود آمدن اینگونه آزادی اجتماعی در سطح دانی است، بنابراین نمی تواند باشد. 🔴 پاسخ استاد هاشمی گلپایگانی: 👈 در غرب آزادی های اجتماعی نهادینه شده، شده است و آنها در چارچوب های مشخص تبیین و طراحی شده است. 👈 در دنیای غرب در جنبه رانندگی و در جنبه نظم های اجتماعی کار شده است، مثلاً سیصد و چند سال از انقلاب هاشون گذشته و روی این مسائل کار کرده اند. 👈 اما آنچه اساس است، این هست که آیا انسان از درون خودش آزاد می شود یا نه؟ یا جنبه های بیرونی مثل ضمانت های اجرایی قانونی او را موظف می کند که حریم دیگران را نگه دارد. 👈 بحث شهید مطهری این است که انسان اگر انسان است، اصل آزادی در وجود او، آزادی معنوی است، آزاد شدن خود از جنبه های و اسارت های درونی اگر انسانی از درون خودش، از هوا و خودش آزاد نباشد، نمی تواند را طراحی کند. 👈 ممکن است در غرب آزادی حیوانی خوبی داشته باشیم، مثل پارک وحش که نظام مشخصی دارد، حقوق طبیعی و حیوانی را نگه می دارند؛ این است. 👈 البته ما امروز در مملکت خود مشکلاتی داریم. در بحث های حقوق اجتماعی و حریم ها ی دیگر در نظام کارمندی و ... مشکلاتی داریم. و باید درست شود؛ 👈 اما این آزادی طبیعی و پارک وحشی است که وجود دارد. انسان آیا از درون خودش می تواند آزاد باشد؟ امیال و حیوانیت خود را در جهت اراده به سمت انسانیت پیش ببرد؟ اگر شد، آزادی معنوی است. 👈 می توان داشت و نه و انسانی. 👈 اما آزادی اجتماعی طبیعی آزادی برای انسان نیست. 👈 برای حیوانات و طبیعت است؛ انسان باید هم آزادی اجتماعی داشته باشد و هم آزادی معنوی. ⬅️⬅️⬅️ بدون آزادی معنوی، آزادی اجتماعی تحقق و کامل پیدا نمی کند. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅7⃣1⃣ آیا انسان می تواند به طور مطلق آزاد باشد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: آزادی مطلق نه دست یافتنی است و نه مطلوب، زیرا: 1⃣ بشر به حکم این که موجودی مرکب از دو چیز متضاد است و به تعبیر قرآن، مرکب از عقل و نفس و جان- جان علوی- (خود عالی) و تن (خود دانی) است، محال است بتواند در هر دو قسمت وجودی خود از بی نهایت درجه ی آزادی برخودار باشد. رهایی هر یک از قسمت عالی و دانی وجود انسان، مساوی با محدود شدن قسمت دیگر است. 2⃣ آزادی و مساوات دو ارزش انسانی هستند که با یکدیگر متعارض می باشند. اگر افراد آزاد (مطلق) باشند، مساوات از میان می رود، و اگر بخواهد مساوات کامل برقرار شود، ناچار باید آزادیها را محدود کرد. آزادی به فرد تعلق دارد و مساوات به جامعه. 3⃣ ملاک شرافت و احترام آزادی انسان این است که انسان در مسیر انسانیت باشد. انسان را در مسیر انسانیت باید آزاد گذاشت نه انسان را در هر چه که خودش انتخاب کرده باید آزاد گذاشت، ولو این که آنچه انتخاب می کند، ضد انسانیت باشد. 4⃣ بدیهی است که امکان ندارد در جامعه، آزادی مطلق باشد. لازمه ی طبیعت جامعه این است که آزادیها محدود باشد؛ یعنی آزادی هر فرد به آزادی فرد دیگر محدود گردد. مواهب اجتماعی به طور عادلانه در میان افراد تقسیم شود. نظامات اجتماعی، نظامی دست و پاگیر نباشد و افراد به حداکثر آنچه در آن جامعه ممکن است، بتواند به کمال خودشان برسند. ⬅️بعضی خیال می کنند آزادی یعنی از هر قید و شرط و تعهدی رها بودن. خیر، این طور نیست. محال است که موجودی اعم از انسان یا غیر انسان در هیچ مداری خود را مقید نکند و هیچ حدودی را نپذیرد و بتواند مسیر تکامل خود را طی کند. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅8⃣1⃣ آیا در جامعه باید آزادی تفکر و آزادی عقیده به طور مطلق وجود داشته باشد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: یک نکته ای که باید دقت شود این است که آزادی تفکر با آزادی عقیده متفاوت است. ⭕️الف) معنای تفکر: قوه ای است در عقل که تجزیه و تحلیل می کند و حقایق را تا آنجایی که بتواند کشف می کند. ⭕️ب) معنای عقیده: از ریشه عقد به معنای گره بستن و دل بستن است؛ تفکری است که مثل گره به دل بسته شده است. 🌿 در اسلام آزادی تفکر به طور مطلق وجود دارد، به طوری که اکیدا توصیه شده (یک لحظه تفکر بهتر از هزار سال عبادت شمرده شده) و دین بدون تعقل و تفکر پذیرفته نیست. 🌿 اما آزادی عقیده چطور؟ بستگی دارد⬅️ به مبنای ایجاد کننده عقیده: 🎋 اگر عقیده بر مبنای تعقل و تفکر ایجاد شده باشد مطلوب است. 🎋 اگر عقیده بر مبنای احساسات و دلبستگی ایجاد شده باشد (بر مبنای آداب و رسوم غلط، خرافات، تجدد گرایی و سنت گرایی، یا تعصب باشد..) مذموم است. 🎋 اگر عقیده به نیت منحرف کردن اذهان و از روی نفاق و فریبکاری باشد، مذموم است. 🎋 اگر عقیده از رسومی باشد که دین درباره آن ساکت است(مثل سفره هفت سین)، مسکوت است. ⬅️⬅️آزادی عقیده در چه صورت قابل قبول است؟ باید توجه داشت که آزادی تفکر است که در قرآن بارها توصیه شده و همیشه قابل قبول است، اما آزادی عقیده به شرطی که بر پایه تعقل و تفکر باشد و دور از خرافات باشد و با هدف منحرف کردن اذهان نباشد قابل قبول است. وقتی که انسان روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعاً تحقیق و کاوش و فکر کردن است، اسلام می گوید بیا فکر کن، هر چه بیشتر فکر و سؤال بکنی، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می رسی، بیشتر به واقعیت می رسی، این مسأله را ما مسأله فکر می نامیم. آزادی تفکر شرط ترقی و تجلی افکار است، حتی به صورت معنوی دینی، نیز نباید مردم از تفکر وحشت داشته باشند که این نیز نوعی عدم آزادی است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅9⃣1⃣ آیا در جامعه باید آزادی بیان و قلم به طور مطلق وجود داشته باشد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️هرکس می باید فکر و بیان و قلمش آزاد باشد و تنها در چنین صورتی است که انقلاب اسلامی ما راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد. اگر در جامعه ما، محیط آزاد برخورد آرا و عقاید به وجود بیاید، به طوری که صاحبان افکار مختلف، بتوانند حرف های شان را مطرح کنند، و ما هم در مقابل، آرا و نظریات خودمان را مطرح کنیم، تنها در چنین زمینه سالمی خواهد بود که اسلام هر چه بیشتر رشد می کند .. 🎋راه مواجهه با شبهات دینی که از سوی عده ای عامدانه و یا از روی غفلت مطرح می شود، این است که اندیشه ناب و خالص دین عرضه شود و مبارزه فیزیکی و غیر علمی راه چاره آن نیست. راه مبارزه با این مسئله ، تحریم و منع نیست. مگر می شود تشنگانی را که برای جرعه ای آب له له می زنند از نوشیدن آب موجود به عذر این که آلوده است، منع کرد. این ما هستیم که مسؤولیم. ما به قدر کافی در زمینه های مختلف اسلامی، کتاب به زبان روز عرضه نکردیم. اگر ما به قدر کافی آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم، به سراغ آب های آلوده نمی رفتند. 🎋 البته خط قرمز و مرز آزادی های اجتماعی و سیاسی و همچنین مرز آزادی مخالفان ، عدم توطئه و قصد براندازی حکومت دینی است. در حکومت اسلامی احزاب آزادند و هر جزئی اگر عقیده غیر اسلامی هم دارد، آزاد است و با آن مخالفتی نداریم، اما ما اجازه توطئه گری علیه دین و حکومت را نمی دهیم. احزاب و افراد در حدی از آزادی اجتماعی برخوردارند که عقیده شان را باصراحت بیان نمایند و همچنین با زبان منطق و استدلال عقلی خود به جنگ ما می آیند، آن ها را می پذیریم. (یادمان باشد⬅️همه مردم عقل دارند اما همه مردم عقلانی نمی اندیشند و اکثرا به خطا و انحراف میروند چون با قواعد درست اندیشیدن آشنا نیستند)  اما وقتی مخالفان به جای ابراز عقیده خود- چه حق و چه باطل- به تحریف مبانی و اصول اسلام بپردازند و قصد داشته باشند، به این طریق مردم را فریب دهند و باورهای مسلّم دینی آنان را مخدوش نمایند، این جا دیگر جای گذشت و تسامح نیست، چرا که آنان نه به عرضه عقیده خود ،بلکه به عرضه ناقص و تحریف شده اندیشه دین مقدس اسلام و یا اندیشه دیگر دست زدند که در حقیقت موجب تعدی به حقوق دیگران شده است. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅0⃣2⃣ آیا در نظام اسلامی باید هر کتابی چاپ و منتشر شود؟! یا این که احتیاج به ممیزی و نظارت دارد؟  🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️همان طور که گفته شد در جامعه اسلامی باید آزادی عقیده وجود داشته باشد و کتاب هایی که از روی صداقت و بدون دروغ و اغفال تألیف شده باشد، اجازه نشر یابند. هر چند که کتابی مخالف دین و خدا باشد. شهید مطهری می گوید:«من کتاب ها را از ابتدا دو دسته کردم: یکی کتاب هایی که ولو ضد دین، ضد اسلام و ضد خدا هستند، ولی بر یک منطق و یک طرز تفکر خاص استوارند. یعنی واقعاً کسی به یک طرح و یک فکر خاص رسیده و با نوشتن کتاب، آن طرز فکر خود را عرضه کرده ... راه مبارزه با این گروه، ارشاد است و هدایت و عرضه کردن منطق. اما کتاب هایی که مملو از فریب و دروغ و شایعه است، هر چند که مخالف خدا و دین نباشد، نباید چنین کتاب هایی اجازه نشر یابند. آیا اگر ما جلوی دروغ و اغفال را بگیریم، مرتکب سانسور شده ایم؟! حرف ما این است که دروغ را و خیانت را باید سانسور کرد و نباید اجازه داد به نام آزادی فکر و عقیده، آزادی دروغ در میان مردم رایج بشود». 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅1⃣2⃣ اسلام دین شادی است یا غم؟ چرا این همه عزاداری می کنیم؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️ همانطور که گفتیم، انسان دو خود دانی و عالی دارد. انسان چه موقع می تواند شاد باشد؟ وقتی اصل وجود او و خود عالی او شاد باشد و لو این که وجود دانی او اشک بریزد. 🎋آیا می شود با اشک ریختن شاد شد؟ نشان شادی چیست؟ 🌿آرامش نشان شادی است، اگر وجود انسان آرامش پیدا کرد، شاد واقعی است. حتماً برای شما هم پیش آمده بعد از زیارت احساس سبکی و آرامش کرده اید. به این دلیل است که خود عالی شما برای رسیدن به هدف و کمالش «آزادانه» پیش رفته و شادمان است. هدف از گریه برای امام حسین علیه السلام هم رسیدن به آزادی روح و آرامش روح است و هدف رسیدن به شادی واقعی روح است. اشک می تواند هم نشان شادی باشد، هم ماتم. 🎋بلعکس می بینیم فردی که در مجلس گناه شرکت می کند، در پایان مراسم و فردای آن، آنقدر خسته است که گویی کوه کنده است، علتش این است که او با گناه روح خودش را زندانی و در بند کرده است و این روح اوست که نشاط ندارد و گریه کرده است. 🍃مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک🍃 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅2⃣2⃣ برخی معتقدند حقیقت و دین واحدی وجود ندارد(پلورالیسم دینی)، پس هیچ کس نمی تواند مدعی شود به عقیده صحیح دست یافته است. پس هر کسی به هر عقیده ای برسد درست است و باید احترام گذاشته شود. آیا از نظر اسلام هم درست است؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️روشن است که پلورالیسم و کثرت گرایی دینی پیش فرض خود را تکثر ادیان و تنوع حق قرار می دهد ولی استاد شهید مرتضی مطهری در موارد متعدد تاکید می کند که از نظر قرآن تنها یک دین داریم: «در سراسر قرآن اصرار عجیبی است که دین، از اول تا آخر جهان، یکی بیش نیست و همه ی پیامبران، بشر را به یک دین دعوت کرده اند. در سوره ی مبارکه ی شوری آیه ی 13 چنین آمده است: «خداوند برای شما دینی قرار داد که قبلا به نوح توصیه شده بود و اکنون بر تو وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز توصیه کردیم». قرآن در همه جا نام این دین را که پیامبران از آدم تا خاتم مردم را بدان دعوت می کرده اند «اسلام» می نهد.» ایشان با استمداد از مباحث فلسفی ثابت می کنند که تنها یک بزرگراه و خط سیر به سوی سعادت فراروی انسان ها گشوده شده است: «از نظر قرآنی سیر تکاملی جهان و انسان و اجتماع یک مسیر هدایت شده و هدف دار است و بر روی خطی است که «صراط مستقیم» نامیده می شود و از لحاظ مبدا و مسیر و منتها مشخص است. انسان و اجتماع، متحول و متکامل است ولی راه و خط مسیر مشخص و واحد و مستقیم است: (و ان هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله)» ⬅️راه بشر یک راه مشخص و مستقیم است و همه ی پیامبران با همه ی اختلافاتی که در راهنمایی و دادن نشانی بر حسب وضع و موقع زمانی و مکانی دارند، به سوی یک مقصد و یک مسیر هدایت می کنند. ⬅️ حقیقت واحدی در جهان وجود دارد و همه باید به آن دست یابند و آن زندگی توحیدی است. ⬅️ امکان دستیابی به این حقیقت واحد از طریق رسول درونی (فطرت) و رسول بیرونی (انبیاء و امامان) وجود دارد. ⬅️ اسلام تکامل یافته مکاتب توحیدی دیگر است؛ بنابراین می توان گفت آن مکاتب نیز مقداری از حقیقت را دربردارند. ⬅️⬅️پس هر کس واقعا اهل تفکر و به دور از نفاق باشد با استعانت از عقل و وحی قطعا به حقیقت واحد جهان خواهد رسید؛ 🍃وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا🍃 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅3⃣2⃣ از دیدگاه غرب چه چیزهایی آزادی را محدود می کند؟ حدود آزادی در غرب چه تفاوتی با حدود آزادی در اسلام دارد؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: 🔴الف) محدوده آزادی در غرب: 🌿فقط مرزهای مادی دارد: ۱- مانع آزادی دیگران نباشد. ۲- طبق قانون عمل شود. ۳- به حقوق دیگران لطمه وارد نشود. (توهین و ... ممنوع) ۴- اخلاق و عفت عمومی خدشه دار نشود. (فلسفه ایجاد دیسکو) ۵- امنیت کشور تهدید نشود. 🔵اصول حاکم بر آزادی عقیده در غرب: ۱- اصل احترام انسان. ۲- اصل شخصی بودن دین. ۳- اصل این که تحمیل عقیده بر دیگران ترجیح بلامرجح است. ۴- طرح سوال و تحقیق در مورد برخی حوزه‌های اصلی دین مسیحیت، اصلا جایز نیست. 🍃🌾🍂 🔴ب) محدوده آزادی در اسلام: 🌿علاوه بر مرزهای مادی، مرزهای معنوی هم دارد: ۱- بر طبق قانون عمل شود. ۲- به امنیت کشور لطمه وارد نشود. ۳- آزادی خود عالی محدود نشود. ۴- به غایت خلقت لطمه وارد نشود. 🔵اصول حاکم بر آزادی عقیده در اسلام: ۱- فضایل روحی و نفسانی وقتی فضیلت محسوب می شود که انسان با اراده و اختیار انتخاب کرده باشد. ۲- محبت و عقیده از قلمرو اجبار خارج است. ۳- اسلام در اصول دین طرفدار تفکر آزاد است. ۴- دین شخصی و سلیقه ای نیست و از مسائل اساسی انسان است. ۵- بیان و عقیده ای قابل قبول است که مبتنی بر اندیشه و تفکر و به دور از فریبکاری و نفاق باشد. 🍃🌾🍂 ⬅️آزادی» در عالم غرب و اسلام، معانی متفاوتی یافته است. در غرب، ریشه و منشأ «آزادی» را تمایلات و خواهشهای انسانی می دانند. آزادی به این معنا، نوعی حیوانیت رها شده است و تنها در صورتی که با تمایلات دیگر انسان ها در تداخل باشد، محدود می گردد. اما «آزادی» در اسلام در نقطه مقابل «آزادی» غربی است به این صورت که «آزادی» در امیال و شهوات خلاصه نمی شود بلکه «آزادی» اسلامی براساس تکامل انسانی است؛ یعنی، حقی است که از استعدادهای انسانی ناشی می گردد. «آزادی» اسلامی؛ یعنی، انسانیّت رها شده. 🌿🌾🌿 @binesh_m
🌾🍃🌾 ✅4⃣2⃣ آیا این ضرب المثل صحیح است که بگوییم: «عیسی به دین خود، موسی به دین خود»؟ 🌾🍃🌾 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 ✅ پاسخ سوال: ⭕️آنچه از این ضرب المثل فهمیده می شود «بی تفاوت بودن نسبت به همه عقاید و مذاهب» است؛ 🎋اولا باید بگوییم که این ضرب المثل یک ضرب المثل اشتباه است؛ زیرا که دین حضرت عیسی (علیه السلام) با دین حضرت موسی (علیه السلام) در یک راستا هستند. چنانکه در روایتی از امام صادق (علیه السلام) از قول حضرت عیسی (علیه السلام) آمده که: «برادرم موسی (علیه السلام) می فرمود: قسم دروغ نخورید، ولی من می گویم سوگند راست هم نخورید.» (بحار، ج14، ص331) 🎋و در ثانی با برخی از آیات قرآن در تضاد است؛ ما در قرآن فریضه ای به اسم امر به معروف و نهی از منکر داریم که اشتباه بودن این ضرب المثل را فریاد می کشد.  🎋اگر بنا را بر این ضرب المثل بگذاریم، فلسفه بعثت انبیاء زیر سوال می رود؛ زیرا پیامبران آمدند و برخلاف مفاد ضرب المثل مورد مناقشه، مردم را به راهی مشخص که همان راه توحید باشد رهنمون کنند. 🌿🌾🌿 @binesh_m