✅ سوال و پاسخ
❓سوال
درکتاب تبیین جهان و انسان استاد عزیزم، حضرت علامه آیت الله مرتضی رضوی فرمودهاند که عالم در ابتدا (مادهی اولیه جهان) کره یا توپ بسیار کوچکی بود که با امر كُنْ فَيَكُونُ خداوند انرژی در مرکز آن ایجاد شده است و آن توپ از این انرژی تغذیه کرده و بزرگ شده است و این بزرگ شدن تا جایی ادامه پیدا کرده که شش بیگ بنگ برای آن اتفاق افتاده است. خوب در اینجا برای بندهی حقیر سوال پیش میآید:
1️⃣ این گسترش قطعا باید در یک فضایی صورت گرفته باشد خوب آن فضا چگونه بوده است؟
2️⃣ این امر این مطلب را نیز به دنبال دارد که گسترش و نه انبساط این توپ حتما در یک مکانی صورت گرفته است حال این مکان نیز باید در مکان دیگری قرار گرفته باشد خوب این امر آیا ایجاد تسلسل نمیکند؟
3️⃣ آیا این بزرگ شدن درمکانی صورت نگرفته است؟ و اگر صورت نگرفته است این گسترش بی مکان چگونه معنا میدهد با اینکه امری متناقض است؟
🔻جواب
🔹 در مورد پرسش اول که حاوی سه سوال است باید عرض کنم که مقولات زمان و مکان مربوط به جهان مخلوق است و خداوند مکان و زمان ندارد لذا خداوند همه جا هست بدون این که جایی را اشغال کند چون مکانمند نیست امیرالمومنین(ع) که میفرماید: دَاخِلٌ فِي اَلْأَشْيَاءِ لاَ كَشَيْءٍ دَاخِلٍ وَ خَارِجٌ مِنَ اَلْأَشْيَاءِ لاَ كَشَيْءٍ خَارِجٍ، اشاره به مکانمند نبودن خداوند دارد.
🔸 در بحث از ایجاد، اول مساله قضایی یا همان امری است و امور قضایی غیر از امور قدری است مسائل قدری همان قوانین این جهانی مانند علت و معلول است که هر معلولی علتی دارد اما در امور قضایی کارهایی که رخ می دهند الزاما علت یا قوانین را در بر ندارند مانند معجزات که کارهای قضایی هستند و با قوانین طبیعت قابل توجیه نیستند که چطور آتش گلستان میشود یا دریا به دو نیم میشود یا شتری از دل کوه بیرون میآید و ... پس ایجاد اول هم بدون مکانی از قبل ممکن میشود و ایجاد شیء اولیه همان ایجاد مکان نیز هست چون مخلوق بدون مکان و زمان نیست؛ چرا که خداوند میفرماید: (إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)؛ باش پس موجود می گردد، کجا؟ اصلا قبل از ایجاد کجا معنا نداشته است.
🔹 بنابر این گسترش مکان همراه با گسترش مخلوق بوده است به طوری که با ایجاد شیء اولیه ایجاد قطع نشده است و همواره از مرکز خلقت تداوم دارد و جهان میخورد و بزرگ میشود و در نتیجه این گسترش بوده است که تا کنون 7 آسمان در نتیجه 6 بیگ بنگ پدید آمده است، لذا با این توضیح هیچ تسلسلی پیش نخواهد آمد.
📖 مطالعه و دانلود
#️⃣ #تبیین_جهان_و_انسان
#پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
❓سوال
بنده با مطالعهی کتاب محی الدین در آینهی فصوص جواب بسیاری ازسوالاتم دربارهی عرفان و فلسفه و وحدت وجود را گرفتهام و در ضمن مطالعهی یکی از مقالات استاد توانستم شرح احادیثی از اهلالبیت علیهم السلام که حضرات آنها را بر وحدت وجود تفسیر میکردند را بگیرم؛ اما چندی پیش با احادیثی از امام علی(ع) و امام صادق(ع) مواجه شدم که نتوانستم آنها را آنگونه که باید تبیین کنم و آن احادیث اینها هستند:
1️⃣ عزیز نسفی در کشف الحقائق گوید: از امیرالمومنین علی علیه السلام سوال کردند که وجود چیست؟ گفت: بغیر وجود چیست؟
2️⃣ در کتاب صحیفه سجادیهای که مناجات المریدین در آن هست در اواخر دعا چنین نقلی از امام شده که فرمودند : يا نَعيمى وَ جَنَّتى، وَ يا دُنْياىَ وَ آخِرَتى يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
3️⃣ اﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ میفرمایند: ﺍﻟﻤُﺆﻣِﻦُ ﺃﺧُﻮ ﺍﻟﻤُﺆﻣِﻦِ ﻛَﺎﻟﺠَﺴَﺪِ ﺍﻟﻮﺍﺣِﺪِ؛ ﺇﻥِ ﺍﺷﺘَﻜﻰ ﺷَﻴﺌﺎ ﻣِﻨﻪُ ﻭَﺟَﺪَ ﺃﻟَﻢَ ﺫﻟِﻚَ ﻓﻲ ﺳﺎﺋِﺮِ ﺟَﺴَﺪِﻩِ. ﻭ ﺃﺭﻭﺍﺣُﻬُﻤﺎ ﻣِﻦ ﺭﻭﺡٍ ﻭﺍﺣِﺪَﺓٍ، ﻭ ﺇﻥﱠ ﺭﻭﺡَ ﺍﻟﻤُﺆﻣِﻦِ ﻟَﺄَﺷَﺪﱡ ﺍﺗﱢﺼﺎﻟﺎً ﺑِﺮﻭﺡِ ﺍﻟﻠّﻪ ﻣِﻦِ ﺍﺗﱢﺼﺎﻝِ ﺷُﻌﺎﻉِ ﺍﻟﺸﱠﻤﺲِ ﺑِﻬﺎ؛ ﻣﺆﻣﻦ، ﺑﺮﺍﺩﺭِ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻳﻚ ﭘﻴﻜﺮ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻋﻀﻮﻯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻨﺎﻟﺪ،[ﺷﺨﺺ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪ] ﺩﺭﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻋﻀﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﺑﻴﻨﺪ؛ ﻭ ﺭﻭﺡﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺭﻭﺡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻰِ ﺭﻭﺡِ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﺧﺪﺍ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻰِ ﭘﺮﺗﻮ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺍﺳﺖ. (کلینی، کاﻓﻲ، ج2، ص166)
🔻جواب
🔹 در خصوص حدیث نسفی باید عرض کنم این روایت بر فرض پذیرش مرادش «تعرف الاشیاء باضدادها» میباشد؛ غیر وجود یعنی عدم و تصور معنی عدم وجود را معنا میبخشد؛ ضمن این که واقعا هر آنچه هست وجود دارد و در اینجا مقصود وجود در برابر ماهیت نیست بلکه وجود در برابر عدم است.
🔸 در خصوص فرازی از مناجات المریدین، باید توجه داشته باشیم که ادبیات قرآن و اهل بیت علیهم السلام امی یا همان مردمی است؛ لذا همانگونه که فردی برای سپاس از بزرگترش، مادرش یا پدرش میگوید همه چیز من تو هستی در این فراز هم به خداوند عرض میکند همه چیزم از توست.
🔹 در رابطه با روایت امام صادق علیه السلام، حواسمان باشد که اصول عقاید ما با هیچ روایتی تغییر نمییابد؛ خداوند روح ندارد بلکه خالق روح است؛ خداوند عقل هم ندارد بلکه خالق عقل است؛ لذا هیچ عقلی «چیستی خدا» را درک نمیکند که فرمود: كَيفَ يَجري عَلَيهِ ما هُوَ أجراهُ؛ بنابر این مراد حدیث یک معنای استعاری است به این معنا که مومن(قلب و روح مومن) در حد اعلای انس با خداوند است و در مورد خداوند چارهای جز استفاده از این استعارهها و اسماء و صفات نداریم چون انسان از درک حقیقت خداوند عاجز است تلاش میکند با تمسک به اینها در مورد خداوند صحبت کند و بیاندیشد؛ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ.
📖 مطالعه و دانلود
#️⃣ #محی_الدین_در_آئینه_فصوص
#پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
❓سوال
ازشما تقاضا دارم که اگر استاد تبیینی برای آیه 35 سوره نور دادهاند برای بنده ارسال کنید .
چرا که تفاسیر زیادی از این آیه را دیدهام اما هیچکدام نتوانست برای بنده قابل قبول باشد، آیا واقعا خداوند همان نور آسمانها و زمین است؟ خوشحال میشم نظر استاد رو در اینباره بفرمایید.
🔻جواب
🔹 متن آیه: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.
🔸 نور به هر معنا و مصداقی که میشناسیم یک پدیده فیزیکی و از انواع ماده است؛ با این معنا خداوند نه نور است و نه نور آسمانها و زمین بلکه خالق نور است؛ این که صدرائیان نور را مثال میزدند از عدم شناخت نور بود و حال آن که امام سجاد علیه السلام میفرماید: سبحانک تعلم وزن الظلمه والنور؛ امام ظلمت و نور را نه تنها مادی میداند بلکه دارای وزن میشناسد که امروزه اثبات شده است.
🔹 دو احتمال در معنای آیه وجود دارد؛ الف: با تقدیر لفظ «خالق» و یا «موجد» می شود الله خالق نور السماوات و الارض؛ و اینگونه تقدیرها در قرآن رایج است، توضیح این مطلب بسیار طولانی است که تنها به فراخور، مطلب اصلی را به عرض میرسانم و آن اینکه اصل در کائنات بر خلاف باور فلاسفه که ظلمت را عدمی میدانند و اصل را نور گرفتهاند، با ظلمت و عدم نور است، نور در درون مواد به صورت بالفعل یا بالقوه وجود دارد که در مواردی که مقدر شده است بروز مییابد و آیه در مقام اشاره به این اصل بزرگ خلقت است که وجود نور در عالم را چگونه مقدر فرموده است.
🔸ب: این که بگوییم آیه در مقام بیان «هدایت» است یعنی خداوند هدایت کننده و روشن کننده حقایق و واقعیات است و نور بودن خداوند تمثیلی است برای نشان دادن هدایت الهی.
#️⃣ #پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
❓سوال
🔹 سوالی که همیشه ذهن حقیر را مشغول خود کرده این است که آیا بدن در جهنم با شرایط عذاب سازگاری دارد؟ یا به عبارتی آیا انسان دردهای طاقت فرسای جهنم را احساس میکند مثلا سوختن جسد خویش را بصورت درد دنیوی و جسمی تجربه میکند یا اینکه عذاب انسان روحی است وتنبیه او همین است که او در همان فضای منفی دوزخ زندگی کند.
🔸 سوال حقیر این است که جسم انسان اختیاری از خود نداشته بنابر این چطور ممکن است درجهنم عذاب ببیند آیا این با عدالت خداوند سازگاری دارد؟ به نظر حقیر عذاب در جهنم فقط باید روحی باشد خواهشمندم این مطلب را برای حقیر روشن کنید.
🔹 آیا ارواح توانایی التذاذ از نعمتها را دارند به نظر حقیر چون روح غریزی ونباتی و فطری انسان تحت یک حقیقت وارد برزخ میشود پس قطعا توانایی التذاذ و عقاب را دارد آیا نظر بنده درست است؟
🔻جواب
🔸 از آنچه در قرآن از عذابهای جهنم بیان میشود معلوم میگردد که انطباق انسان با محیط جهنم به نحوی که مد نظر جناب عالی است وجود ندارد همچنان که در آیه 56 سوره نساء میفرماید: کسانی که به آیات ما کافر شدند، بزودی آنها را در آتشی وارد میکنیم که هرگاه پوستهای تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد)، پوستهای دیگری به جای آن قرار میدهیم، تا کیفر (الهی) را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است (و روی حساب، کیفر میدهد).
این عذابها کاملا واقعی و دردناک است و نوع آن از نوع عذابهای دنیوی است با این تفاوت که پوست بریان شده تجدید و آماده عذاب مجدد میشود(پناه بر خدا).
🔹 در مورد تفکیک انسان به جسم و جان، لطفا بمانند ارسطوئیان عمل نکرده و انسان را به چند چیز تقسیم نکنید؛ هر فرد انسان در جهان واقع یک شخصیت است که مرکب از جسم و روح است، انسان منهای روح، انسان نیست و فاعل اعمال، انسان است نه روح یا بدن؛ بنابر این انسان بما هو انسان عذاب خواهد شد یا از نعمتهای بهشتی بهرهمند میشود.
🔸 در مورد سوال دیگر شما توجه به این نکته لازم است که برزخ تنها روحانی است و التذاذ و عذاب هم وجود دارد هرچند این زمان با توجه به کیفیت روح بسیار کوتاه است اما در محشر انسان(همراه با روح و جسم) حاضر میشود که التذاذات بهشتی و عذابهای جهنم مشمول این انسان خواهد بود و این کاملا عادلانه است چون انسانِ دارای روح و بدن مرتکب اعمال شده است و آنجا عذاب و لذت را همین انسان درک خواهد کرد.
#️⃣ #پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
❓سوال
🔹 حضرت استاد رضوی در مورد پراکنده شدن ذرات انسانی و رسیدن آنها به محشر در کتاب تبیین جهان و انسان فرمودهاند:که طینت اصلی به محشر میرود و یک انسان جدید از آن ساخته میشود که این طینت غیر از روح است که میتواند به اعلی علیین یا به اسفل سافلین برسد و در توضییح این طینت فرمودهاند که از تکامل یافتهترین ذرات "بدن" که درعین حال تکامل یافته ترین مواد این کهکشانها هستند انسان جدید ساخته میشود در ادامه میفرمایند که این قسمت از بدن همان است که فرد 70 ساله آن را من مینامد و میگوید من همانی هستم که بیست سال پیش بودم منظور از این طینت چیست؟؟
🔸 آیا منظور از طینت همان نیت و انرژیهای صادره ازاعمال انسان است چرا که در کتاب تجسم عمل استاد محمدامین رضوی فرمودهاند که مثلا اگر چشم انسان گناهی مرتکب شود انرژی که از این کار باقی میماند در محشرچشم جدیدی برای انسان از آن ساخته میشود که بیمار است و در محشر او را اذیت میکند.
🔹 یا منظور از طینت (تکامل یافته ترین ذرات انسانی)همان ذرات تشکیل دهندهی جسم انسان است که در قبر میماند و بعد از سالیان تبدیل به خاک میشود و یا سوزانده میشود و به انرژی و خاکستر تبدیل میشود یا منظور همان ذراتی هستند که در رحم مادر قرار میگیرند و انسانی از آنها متولد میشود.
🔸 منظور از این تکامل یافته ترین ذرات انسانی که به محشر میروند و انسان جدیدی ازآنها ساخته میشود کدام ذرات هستند خواهشمندم این مطلب را برای حقیر توضیح دهید.
🔻جواب
🔹 در مورد سوال از طینت،گمان میکنم معنا در توضیح آمده بود و آنچه موجب اشتباه شده است مثالی است که از تجسم عمل نقل فرمودید در واقع عموی مرحوم ما در آن کتاب مثالی برای تجسم اعمال آوردهاند و الا آنچه مسلم است در باب تجسم اعمال، تجسم یافتن اعمال انسان در ساخت بهشت یا جهنم افراد است و کیفیت آن به درستی مشخص نیست.
🔸 بحث از طینت را باید از شبهه آکل و ماکول پیگیری کنید که برای معاد جسمانی طرح شده است که مثلا بدنی که توسط کوسه خورده میشود و کوسه توسط موجود دیگر و چند بار این هضم ادامه مییابد چگونه در محشر حاضر خواهد شد اینجاست که استاد میفرمایند ذراتی در وجود انسان شکل میگیرد که بسیار تکامل یافته است و به هیچ عنوان هضم نشده و ماهیت آن تغییر نمی یابد و آنچه در محشر بازآفرینی می شود بر اساس همان ذرات است که جمع شده و بدن انسان را در شکلی رقیق تر مجسم می نماید و روح در این جسم جدید که تنها از بخش بسیار فشردهای از بدن انسان زمینی است وارد میگردد و تمام این معانی از روایاتی که در مورد بهشتیان است مستفاد گردیده است.
#️⃣ #پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
پاسخی که اخیرا به سوالات یکی از همراهان کانال داده شده است جهت مطالعه منتشر میگردد.
❓سوال
انسان دو روح درگیر با هم دارد که فطرت و غریزهاند.
ذات انسان چیست؟
آیا قلب همان ذات انسان هست؟
چون بهلحاظ منطقی، دو قوه یا روح یا کانون نمیتونند باشند و باید رکن سومی هم وجود داشته باشه.
اگر قلب، ذات انسان هست، در کجاست؟ در همین قلب گوشتی؟
🔻جواب
🔹 همچنان که فرمودید ما بر اساس قرآن و روایات به تعدد ارواح معتقدیم حال منظور از این ارواح چیست به دقت نمیدانیم.
🔸 در برخی روایات حتی روح جمادی هم داریم که خب احتمالا چیزی را میگوید که موجب حرکت پروتون و الکترون در اتم جامدات است.
🔹 روح گیاهی یا روح نمو در گیاهان و روح حیوانی یا همان غریزه یا نفس اماره در انسان و حیوان و روح انسانی یا همان روح فطرت یا نفس لوامه در انسان و روح القدس یا روح عصمت که علاوه بر این ارواح به معصومین علیهم السلام تعلق یافته است.
🔸 از تعامل دو روح انسانی و حیوانی شخصیت فرد شکل میگیرد یعنی همان منی که از اول عمر تا آخر عمر میگوییم و این من ممکن است دوره ای غریزی تر و در دوره ای فطریتر باشد.
🔹 افراد مومن با رفتار انسانی فطریتر هستند تا فاسقین و فاجرین و جنایتکاران که شخصیتی غریزیتر دارند.
🔸 نکته بسیار مهم این که در واقع تکلیف اصلی انسان بر روی زمین زیست انسانی است و دین هم انسان را به چنین زیستی تشویق میکند.
🔹 یعنی از انسان میخواهد که غریزه خود را با فطرتش مدیریت کند، نه آن را سرکوب نماید و نه عنان خود را به دست غریزه بسپارد بلکه خواستههای غریزه را به شکل مشروع تامین کند.
🔸 انسان هرچه فطریتر باشد و بهتر غریزهاش را مدیریت کند انسانی وارستهتر است و هرچه غریزه را بر فطرت حاکم کند انسان گمراهتری میشود و میرسد به جایی که میشود مصداق کالانعام بل هم اضل.
🔹 برای اینکه بدانیم عقل کجاست ابتدا باید تعریف آن را بدانیم:
ما العقل: ماعبد به الرحمن واکتسب الجنان.
و از امیرالمومنین سوال شد پس آن چیست که در معاویه و عمرو عاص وجود دارد فرمود هی النکراء والشیطنه.
🔸بنابر این عقل آن چیزی است که ما را به آخرت رهنمون شود یعنی عقل ابزاری است در اختیار فطرت که مدیریت فطرت بر غریزه را ممکن میسازد و جایگاه آن قلب است که البته یافتههای جدید نیز این مطلب را که قلب تنها پمپ خون نیست تایید مینماید.
🔹مغز ابزار پردازش و ذخیره سازی اطلاعات است و در اسلام جایگاهی به مانند قلب ندارد حتی در نماز بر میتی که سر از بدنش جدا شده است گفته شده نماز به بخشی که قلب وجود دارد خوانده شود.
#️⃣ #پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
🔸 در نظر عموم چنين تلقی شده است كه لفظ «ارض» در قرآن به معنای كره زمين میباشد. در صورتی كه با تدبر در آيات قرآن كريم و احاديث اهلبيت(ع) روشن میشود كه اين لفظ چندين معنی دارد كه فقط يكی از آنها كره زمين است.
🔹 در گویش مردم نیز این را شاهد هستیم که گاهی فرد میگوید زمین را ساختم یا گفته میشود زمین گران شده است که قطعا مقصود گوینده قیمت کره زمین نیست.
🔸 استاد در کتاب «تبیین جهان و انسان» به شش معنای ارض اشاره کرده و آیات مربوطه را آوردهاند که در اینجا به دو معنای مربوط به بحث اشاره میکنیم:
کره زمین: وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً.
🔹 محتوای آسمان اول: تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ؛ از دیدگاه قرآن کریم تمام کهکشانها، ستاره ها و سیاره ها در آسمان اول قرار دارند: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ.
🔸 در مورد آیات اشاره شده در شبهه مذکور، آیه 29 سوره بقره در مورد آفرینش محتوای آسمان اول سخن میگوید که خداوند پس از آن اراده فرمود تا هفت آسمان را بیافریند که در این آیه مراد از ارض محتوای آسمان اول است اما در آیه 30 سوره نازعات از آفرینش ارض به معنای کره زمین سخن میگوید که هیچ دروغ و تناقضی نیست.
🔺 پیشنهاد میشود جهت روشن شدن بحث به بخش جهان شناسی کتاب تبیین جهان و انسان که لینک آن قرار داده شده است مراجعه فرمایید.
📖 مطالعه و دانلود
#️⃣ #پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
❓ آیا همه چیز غیر از خدا زمانمند و مکانمند هستند حتی روح و فرشته و هر چیز زمانمند اجلی دارد، به این منتج نمیشود که روح و حتی فرشتگان در عالم قیامت هم مجددا اجلی دارند؟
🔻جواب
🔹در پاسخ باید به این نکات توجه کرد:
1️⃣ آیا خداوند روزی کائنات (کل مخلوقات) را از بین خواهد برد؟
جواب: خیر، زیرا در آن صورت باید وجود را به عدم تبدیل کند و عدم عدم است و چیزی نیست که کائنات به آن تبدیل شود نه وجود عدم میشود و نه عدم وجود میشود و این حکم عقل است که خود عقل مخلوق خداوند است.
2️⃣ همانطور که خداوند مخلوق اولیه (ماده اولیه جهان) را نه از عدم آفریده و نه از موجود دیگر بلکه آن را ایجاد کرده است پس او قادر است کائنات را نیز «افناء» کند، با امر «کن فیکون» ایجاد کرده و با امر «کن فیکون» نیز «افناء» کند.
جواب: ایجاد درست است لیکن در ایجاد حکمتی بوده است آیا زمانی برای «افناء» نیز حکمتی خواهد بود؟ والله اعلم.
🔸 به این آیه توجه کنید: «خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ» در این آیه دو نکته وجود دارد:
الف) در آیه مشخص نمیکند که سماوات و ارض هرگز فانی نخواهند شد و به اصطلاح «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» خداوند برای هیچکس و هیچ چیز چک سفید امضا نکرده است و نمیکند.
ب) میفرماید تا آسمانها و زمین باشند اهل بهشت هم خواهند بود ابدی به این معنا مسلم است ولی خداوند به ایجاد قادر است به «افناء» نیز قادر است اما هیچ آیه و یا حدیثی درباره «افناء» نداریم.
#️⃣ #پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
✅ سوال و پاسخ
❓پرسش
🔸 درکتاب تبیین جهان وانسان استاد عزیزم، حضرت علامه آیت الله مرتضی رضوی فرموده اند که عالم درابتدا (مادهی اولیه جهان) کره یا توپ بسیار کوچکی بود که با امر کن فیکون خداوندانرژی درمرکزآن ایجادشده است و آن توپ از این انرژی تغذیه کرده و بزرگ شده است و این بزرگ شدن تا جایی ادامه پیداکرده که شش بیگ بنگ برای آن اتفاق افتاده است.
🔹 خوب دراینجا برای بندهی حقیر سوال پیش میآید که این گسترش قطعا بایددریک فضایی صورت گرفته باشدخوب آن فضا چگونه بوده است؟درثانی این امراین مطلب رانیزبه دنبال داردکه گسترش ونه انبساط این توپ حتما دریک مکانی صورت گرفته است حال این مکان نیزبایددرمکان دیگری قرارگرفته باشد.
♦️ خوب این امر آیا ایجاد تسلسل نمیکند؟
♦️ آیا این بزرگ شدن در مکانی صورت نگرفته است؟
♦️ و اگر صورت نگرفته این گسترش بی مکان چگونه معنا میدهد با این که امری متناقض است؟
🖋 پاسخ:
🔸 در مورد سوال باید عرض کنم که مقولات زمان و مکان مربوط به جهان مخلوق است و خداوند مکان و زمان ندارد لذا خداوند همه جا است بدون این که جایی اشغال کند چون مکانمند نیست.
🔹 در بحث از ایجاد، اول مساله قضایی یا همان امری است و امور قضایی غیر از امور قدری است مسائل قدری همان قوانین این جهانی مانند علت و معلول است که هر معلولی علتی دارد اما در قضا کارهایی که رخ می دهد الزاما علت یا قوانین را در بر ندارد مانند معجزات که کارهای قضایی هستند و با قوانین طبیعت قابل توجیه نیستند که چطور آتش گلستان می شود یا دریا به دو نیم می شود یا شتری از دل کوه بیرون می آید و ... پس ایجاد اول هم بدون مکان ممکن میشود و توجیه خاصی هم ندارد چرا که خداوند میفرماید باش پس موجود میگردد، کجا؟ اصلا قبل از ایجاد کجا معنا نداشته است.
🛒 سفارش کتاب
#پرسش_و_پاسخ
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی