روح الله "برادر شهید" که اومد ،
رفتیم بهشت زهرا...
منتظر شدیم حکاک بیاد و سنگ مزار رسول رو آماده کنیم...
به محض اینکه حکاک اومد،
یه نگاه به ما انداخت و گفت: ببخشید این سنگ مزار کیه؟
گفتیم چه طور؟
گفت:
اصلا نمی دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم!
دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی
ما که خشکمون زده بود
وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد...
سنگ مزاری که میتوان گفت هدیه ای بود از جانب اربابش حضرت اباعبدالله
سالار شهیدان...
راوی ؛
دوست و همرزم شهید
#مدافع_حرم
#شهید_رسول_خلیلی
#یادشهدا_باذکرصلوات
@bicimchi1
📞بیسیم چی 👣:
بگذار تا ببینمش اکنون که میرود
ای اشک از چه راهِ تماشا گرفتهای؟
#باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات
@bicimchi1
مخالفت خانواده ام وقتی علنی شد که از تصمیمم برای ازدواج با یک جانباز قطع نخاعی باخبر شدند! روی همین حساب هم بود که مهریه را نسبتا زیاد گرفتند تا شاید این ازدواج سرنگیرد.
ولی من که خیر دنیا و آخرت را هدف گرفته بودم، بدون هیچ مخالفتی مهریه تعیین شده را که ۱۲۴ سکه بود، با حسین در میان گذاشتم، او هم که از عقیده ام مطلع بود، گفت مانعی ندارد.
اما خدا می داند که مهریه من ، ارزش جانبازی او بود و بس؛ که این بالاترین ارزش ها و مهریه هاست...
به قلم همسر شهید
#جانباز_شهیدحسین_دخانچی
نگین شکسته صفحه ۳۷ و ۳۸
@bicimchi1
سال ها از شهادت ابراهیم گذشت.
تصور نمیشه کرد فقدان ابراهیم با خانواده چه کرد!
مادر از فقدان ابراهیم از پا افتاد و ...
تا اینکه در سال ۱۳۹۰ شنیدم که قرار است سنگ یاد بودی برای ابراهیم روی قبر یکی از شهدای گمنام در بهشت زهرا ساخته شود.
ابراهیم عاشق گمنامی بود.حالا هم مزار یاد بود او روی قبر یکی از شهدای گمنام ساخته می شد.
روزی که برای اولین بار درمقابل سنگ مزار ابراهیم قرارگرفتم، یکباره دلم لرزید !رنگم پرید و با تعجب به اطراف نگاه
کردم! بستگان ما هم همین حال را داشتند!
یاد ماجرایی افتادیم که سی سال قبل در همین نقطه افتاده بود!
درست بعد از عملیات آزادی خرمشهر ،
پسر عموی مادرم ، شهید حسن سراجیان به شهادت رسید.
آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما به خاطر شهادت ایشان به بهشت زهرا(ع) آمد.
وقتی حسن را دفن کردند،ابراهیم جلو آمد و گفت:خوش به حالت حسن، چه جای خوبی هستی! قطعه ۲۶ و کنار خیابان اصلی. هر کی از اینجا رد بشه یه فاتحه برات می خونه و تو رو یاد می کنه.
بعد ادامه داد: من هم ان شاءالله میام همینجا. دعا کن من هم بیام کنارتو.
بعد هم با عصای خودش به زمین زدو
چند قبر آن طرف تر از حسن را نشان
داد!
چند سال بعد، درست همان جائی
که ابراهیم نشان داده بود ، یک
شهید گمنام دفن شد.
وبعد به طرز عجیبی سنگ یاد بود
ابراهیم در همان مکان که خودش
دوست داشت قرار گرفت!
برگرفته از کتاب؛ سلام بر ابراهیم
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
#التماس_شفاعت
@bicimchi1
درب مزار شهدای گمنام شهرستان بیدستان قزوین روزها بسته است و فقط برخی ایام آنهم ساعاتی از بعد از ظهر به روی مردم باز میشود .
#شهدای_گمنام
#درب_بسته_مزار_شهدا
@bicimchi1
#الهــی...
إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهلَهــَا أَنِّی أُحِبُّڪَ
#خدایا...
اگر در آتشم افڪنی بہ دوزخيان خواهم گفت :
ڪہ تو را دوست دارم
فرازی از #مناجات_شعبانیہ
#محمد_مهدی_ایثاری
#یگان_ویژه_صابرین
#شهادت_تهران_پادگان_آموزشی
@bicimchi1
غواص به فرمانده اش گفت:
اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم، من رو هول بده تو آب!
فرمانده گفت اگه مطمئن نيستي، ميتوني برگردي.
غواص جواب داد: نه، پاي حرف امام ايستادم .
فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه.
آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم راسپردم به همسايه ها تا درعمليات شرکت کنم.
والفجر8، اروند رود وحشي، فرمانده تا داد زد يا زهرا، غواص قصه ي ما اولين نفري بود که توی آب پريد، و اولين نفري بود که به شهادت رسيد!
یاد هزاران لاله در خون خفته، گرامی باد
همانهایی که از همه چیزشان گذشتند.
بی شک آرامش امروزمان را مدیون آنهائیم.
ولی آیا ما و بخصوص مسؤلین نظام پای حرف امام و رهبری فرزانه انقلاب ایستاده ایم ؟!
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهدای_مظلوم_غواص
#التماس_شفاعت
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی تلاش کرد که گریهاش نگیره اما نشد...
پسر شهید لبنانی، جمیل فقیه در مراسمی که پدرها از جبهه برگشتند اما پدر اون شهید شده
@bicimchi1
مادران و خواهران هم کارهایی میکردند کارستان.
از بافتن ژاکت و لباس گرفتن تا بسته بندی خشکبار.
حاج خانم ميرحبيبي معروف به "ننه قربون" یکی از همین مادران بود که خواهران را بسیج کرده بود و رخت شورخانه راه انداخته بود.
لباسهای رزمندگان و شهدا را می شستند و ميدوختند و اتو میکردند.
پوتینها را هم همینطور.
به گوش رئیس جمهور وقت (آیت الله خامنه ای) رسید. سری زد به آنجا..
در این مستند خواهید دید که این بانوان بعد از گذشت سی و اندی سال همدیگر را پیدا می کنند و سری به رخت شورخانه میزنند اما....
#مستند_ننه_قربون
@bicimchi1
مسؤلین با دقت بخوانند!
#شهید_دکتر_چمران:
توی کوچه پیرمردی دیدم که روی
زمین سرد خوابیده بود...
سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛
اون شب رخت و خواب آزارم
می داد! و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد...
رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد
و مریض شدم ...
اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی لذت بخشی ...
@bicimchi1
#هو_الشهید
در یکی از مغازه ها مشغول کار بود یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما نگاهی به من کرد و گفت: "کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه مطمئن میشم که هیچی نیستم جلوی غرورم رو میگیره."
گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست شما ورزشکاری و خیلی ها می شناسنت...
ابراهیم خندید و گفت: "ای بابا همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم"
پ.ن: شهید ابراهیم هادی حاج و حسین الله کرم نیز در عکس دیده میشود...
فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله
@bicimchi1
آن #عشق که در پرده بماند
به چه ارزد
عشق است و همین
لذت اظهار و دگر هیچ ...
ما گرد شمع ولایت می گردیم...
#صبح_بخیر
@bicimchi1
میلیونها زن سالها چادر پوشیدن و هیچوقت عارضهای برای گردن و دست گزارش نشده؛ اینکه #پروانه_سلحشوری همچین حرف شاذی رو مطرح میکنه یعنی حاشیهسازی جدید برای پرتکردن حواس افکار عمومی و مشغول کردن جریان انقلابی کلید خورده.
ماموریتِ اصلیِ وکیلالدولههای لیست تَکرار.
@bicimchi1