فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت عاشورایی حاج رحیم نوعیاقدم
از شهادت برادرانش در عملیات کربلای پنج
قامت خم شده را هر که ببیند گوید
بیعلمدار شده دستِ حسین بر کمر است
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
#شهیدان_نوعی_اقدم
@bicimchi1
بیسیمچی
🎥 روایت عاشورایی حاج رحیم نوعیاقدم از شهادت برادرانش در عملیات کربلای پنج قامت خم شده را هر که ب
#شهید_سلیم_نوعیاقدم
#شهید_سلمان_نوعیاقدم
شهيدان نوعیاقدم به ترتیب در سالهای ۱۳۴۴ و ۱۳۴۶ در محله نواب صفوی اردبیل به دنيا آمدند.
هر دو در رشته پزشكی دانشگاه علوم پزشكـی تهران پذيرفته شدنـد و هر دو برادر در عملیات کربـلای پنج در بیستم دیماه ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نايل آمدند و موفق به اخذ دکترای شهادت از دانشگاه معرفت و مجاهدت شدند.
پیکر مطهر هر دو شهید والامقام در گلزار شهدای ججین شهرستان اردبيل به خاك سپرده شده است.
#روحشان_شاد_باذکرصلوات
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شقایقِ وحشی آزاده است
و تعلقی ندارد....
در دشتهایِ دور،
لابلای سنگها میروید
و به باران قناعت دارد
تا همواره تشنه باشد و بسوزد....
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#بیاد_شهدای_عملیات_رمضان
@bicimchi1
پروردگارا!
رفتن در دست توست ...
من نمیدانم چه موقع خواهم رفت
ولی می دانم که از تو باید بخواهم
مرا در رکاب امام زمانـم قرار دهی
و آنقدر با دشمنان قسم خورده دینت
بجنگم تا به فیض "شهادت" برسم ...
پ.ن: لكنّ قلبي والفؤادَ و مُهجَتي
أسرى لديكِ، فأكرمي أسرَاكِ:
قلب و خِرَد و روح و روانم
نزد تو اسیرند، اسیرانت را گرامی دار...
#سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
@bicimchi1
#رمـضان_الکــریم
"نهـمین روز رسید و دل من شد بیتاب"
"علقمه"
"مشکِ عمو"
"فکرِ عمو"
"طفلِ رباب"س"
#یا_باب_الوائج_ادرکنی
#سحـر_نهم
@bicimchi1
🌺 دعایِ روزِ نهم ماهِ رمضان
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ
+خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت
واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ
+وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههاى درخشانت
وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ
+وبگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات
بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.
+ بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.
@bicimchi1
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌙سخن نگاشت | غلبه بر هوای نفس
🔻 گاهی انسان بخود تلقین میکند که نمیتواند بر هوای نفسش فائق بیاید
🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛ هر روز در👇
@Khamenei_ir
بیسیمچی
اِلهی!
فَاجْعَلْنا مِمَّنِ اصْطَفَیتَهُ لِقُرْبِک وَ وِلایتِک
وَ اَخْلَصْتَهُ لِوُدِّک وَ مَحَبَّتِک،
وَ شَوَّقْتَهُ اِلی لِقآئِک
وَ رَضَّیتَهُ بِقَضآئِک
وَ مَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ اِلی وَجْهِک
وَ حَبَوْتَهُ بِرِضاک
وَ اَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِک وَ قِلاک
خدایا!
قرار ده ما را از زمره کسانی که برای قرب
و دوستیات برگزیده ای
و برای عشق و محبتت خالصش گردانده
و به دیدارت شائقش کرده
و به قضا و قَدَرَت راضیش ساخته
و به دیدن رویت به او نعمت بخشیده
و به خشنودی خویش مخصوصش گردانده
و از غم هجران و فراقت پناهش داده
#مناجات_المحبین
#التماس_دعا_در_لحظات_سبز_افطار
@bicimchi1
4_397542658249064554.mp3
1.39M
خدایا به حق اذان ات راه نجات را برای ما هموار کن🔊
@bicimchi1
به فدای لب عطشان حسین
اولین ذکـرِ پس از
افطار است ...
#مردان_بی_ادعا
#التماس_دعا_در_لحظات_سبز_افطار
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدوم اتفاق مثل اعجاز تو
میتونه همیشه گره وا کنه؟
زمانی که گم میکنم راهمو
مسیر منو سمت دریا کنه؟!....
ای جان!!!!!
#ابراهیم_خان_هادی
#داش_ابرام
@bicimchi1
فرقی ندارد
نغمهی پرندگانِ محل باشد
یا کُرنشِ آسمانِ بیقرار!
فرقی ندارد
ذکر لبِ پدربزرگ باشد
یا زمزمهی اشکهایم به روی سجاده!
یکصدا تو را میخوانیم:
" یا مَن کُلُّ شَیء یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ.."
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
@bicimchi1
4_5872898852750624794.mp3
2.51M
مناجاتی ڪه قبل از اذان صبح در پادگان دوڪوهه پخش میشد و شهدا و رزمندگان با آن زمزمه عاشقانه
مےڪردند...
حدود سال ۱۳۶۰
#دوڪوهه
#التماس_دعا
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجعلني فداء لهذا الحب، فداء لأحزانك
مرا فداے همين عشق ڪن
فداے غمت...
ما کجاے عشق بازی با اوییم؟!
پ.ن:
کاظم حجازی کارگر مزارع نیشکر هفت تپه است...در هوای گرم خوزستان دعای سحر را با زبان روزه زمزمه می کند و چقدر دلنشین....
لطفا شما هم بازنشر کنید تا صفای باطن این کارگران زحمت کش به دست اهلش برسد....
ماهم همنوا با عاشقان درگهش با هم زمزمه کنیم دعای سحر را .....👇
@bicimchi1
4_5872898852750624817.mp3
11.62M
دعای دلنشین سحر با نوای استاد عباس صالحی
@bicimchi1
عکس دیده نشده از حاج قاسم سلیمانی در ماه رمضان سال گذشته
دلنوشته «مرتضی قربانی» از افطاری سال گذشته:
افطاری پارسال در کنار شهید قاسم سلیمانی و دیگر بچههای جنگ که همه با لباس شخصی و همراه فرزندان و خانواده شان در منزل آقا محسن حضور داشتند و نه روی صندلی که روی فرش و موکت کنار همدیگر نشسته بودند چقدر صفا کردیم.
چقدر بغض کردیم و خندیدیم از دیدار دوستان و اشک حسرت ریختیم به یاد یاران سفرکرده...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
آن بٰاد
که آغشته
به بویِ نفسِ
توست؛
از کوچهی مٰا
کاش
گذر داشتِه باشد ...
پ.ن:
وقتی #شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد در عملیات بیت المقدس مفقود میشود، هیچ اثری جز یک کلاه نیمسوخته از او باقی نمیماند....
این کلاه ۳۲ سال نزد یکی از همرزمانش "مصطفی آهوزاده" میماند تا در آستانه سالگرد شهادتش به خانوادهاش تقدیم میگردد....
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماه_پاره
عبدالحسین در وصیت نامه اش می نویسد: « خانواده ی عزیزم! اگر در جبهه شهید شدم، جسم مرا بدون غسل و کفن و با همان لباس هایم به خاک بسپارید » و با بقیه ی رفقایش در «ستاد ذخیره سپاه» دزفول، راهی می شود برای عملیات بیت المقدس...
اردیبهشت ۶۱_ هوای خوزستان گرم بود قبل از عملیات، تعدادی از بچه های ذخیره سپاه می روند و کلاه های پارچه ای تهیه می کنند و مشخصاتشان را زیر لبه های کلاه می نویسند
یکی شان با خنده می گوید: «اگر طوری شهید شدیم که چیزی از بدنمان باقی نماند، از روی مشخصات زیر کلاه، شناساییمان می کنند» و بقیه هم می زنند زیر خنده!
عملیات شروع شد. بچه ها سنگر و جان پناهی ندارند و آنقدر گلوله های تانک در گوشه و کنار شان منفجر می شود که منطقه از شدت دود و خاک و غبار تیره و تار می شود. کار به جایی می رسد که دشمن برای هر نفر یک گلوله ی تانک شلیک می کند؛ بعضی از بچه ها به وسیله اصابت گلوله مستقیم تانک به شهادت می رسند و چیزی از پیکرشان یا باقی نمی ماند و یا باقی مانده ی پیکر قابل شناسایی نیست.
در آن شرایط بچه ها مجبور می شوند که یک خاکریز برگردند عقب.
غروب می شود، اما خبری از «عبدالحسین» نیست. شب بچه ها دوباره برای بازپسگیری مواضع قبلی و شناسایی و انتقال پیکر شهدا می روند، اما تنها نشانه ای که از عبدالحسین پیدا می شود، فقط یک کلاه نیم سوخته است که نامش در آن نوشته شده بود.
#شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد اهل دزفول بود و تا به امروز پیکرش هیچ وقت پیدا نشد.
مادر شهید بعد از سی و اندی سال انتظار به فرزند شهیدش پیوست..
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
#شهدای_تفحص
می گفت: ستاره خفت، بر می گردم
وقتی که سحر شکفت بر می گردم
سر تا سر خاک جبهه را باید گشت
دنبال کسی که گفت: بر می گردم
تو سرخ و سپید می شوی می دانم
سیبی که رسیده می شوی می دانم
انگار که بو برده ای از باغ بهشت
آخر تو شهید می شوی می دانم
ناگاه نویدی آمد و او را برد
پرواز سپیدی آمد و او را برد
هر بار که رفت با شهیدی برگشت
این بار شهیدی آمد و او را برد!
@bicimchi1