eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
23.5هزار عکس
11.2هزار ویدیو
123 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
#مشک را پاره کردند تا اصحاب امام عشق را در آتش #عطش بسوزانند... اما نمی دانستند دل دریائی با آتش بیگانه است و عطش می شود نقطه کمال زخمیان عشق... @bicimchi1
عاشورای سال ۹۴ بود،شاید میدانست آخرین عاشورایی است که در بین ماست. به همراه دسته عزاداری محل به تکیه بزرگ شهر که مکان تجمع شهرمون بودرفتیم. حسن اقا خیلی تشنش شده بود و از عطش داشت از پا می افتاد ناگهان به یک ایستگاه صلواتی برخورد کردیم وقتی که موقع نوشیدن شربت شد حسن اقا لیوان رو بلند کرد تا نزدیکی دهانش برد و دوباره لیوان را روی میز قرارداد و شروع به گریه کردن کرد.از حسن اقا سوال کردم چرا نمیخوری شربت رو مگه تشنت نبود؟چرا گریه میکنی؟ گفت یک لحظه به یاد (ع) افتادم و ازداغ حضرت سیراب شدم و دیگر میلی به نوشیدن آب ندارم. الان میفهمم که چقدر دل عاشق خریدن دارد و علی اصغر حسین چه زیبا عزاداران واقعی و مخلص خود را میخرد. @bicimchi1
گلوله بدجوری شکمش را سوراخ کرده بود روده هایش زده بود بیرون روده هایی که بیرون آمده بود را فشار میدهد داخل و با باند میبندد... به خاطر خونریزی، #عطش شدیدی دارد قمقمه آبش هم تمام شده... ناگهان از پشت سر یک #ترکش میخورد کنار نخاعش بچه ها خط را شکسته بودند بعثی‌ها داشتند فرار می کردند یک دفعه یک خمپاره آمد و افتاد نزدیکش... در حال #شهادتین خواندن، خمپاره منفجر شد بوی خاک و مواد منفجره قاطی شده بود چشمانش را که باز میکند، میبیند پایین شکمش پاره شده و روده هایش بیرون ریخته... روده‌ها را جمع میکند و داخل شکم میگذارد و با عمامه دورش را میپیچید #حاج_آقا_محمد_صادقی_سرایانی ۲۵ روز در کما بوده و حتی قبل آن فکر میکردند #شهید شده و کفنش کردند... پ.ن: رهبری یه وقتی میفرمودند: این #عمامه سبک است چند سیر بیشتر وزن ندارد ولی مسئولیتش خیلی سنگین است... حاج محمد صادقی بعد از پاره شدن شکمش داد و فریادی نزد خب او روحانی گردان بود مسئولیت عمامه، شنیدن درد مردم و داد نزدن درد خود است... @bicimchi1
کم کم داریم به قصه پرغصه اقیانوس نزدیک می‌شویم آنان که بستند برای دیدار یار آنان که لبیک اللهم لک لبیک گفتند و لبیک عبدی شنیدند آنجا دیگر از قربانی کردن خبری نبود, چون آنجا قربانی شدن مطرح بود آنجا دیگر از طواف نساء خبری نبود آنجا عطش بود و عطش بود و عطش و چه اقیانوس عطش عظیمی و امان از دل زینب سرها بریده بینی و لب ها خشکیده و رقص در میدان عاشقی احرام هم احرام که از آن عاشقان است و چه زیباست احرام با لباس خونین یاد باد آن روزگاران یاد باد ✍ بازمانده https://eitaa.com/joinchat/2192376065C861569abc7 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 @bicimchi1