فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ما_عاشق_بودیم_نه_موجی
خواهر زاده عباس (دوست و همرزم پدر) شباهت بسیاری به عباس داشت
نوروز ۹۵ به عیادت پدر آمد ...
پدر تا قدبلند و چشمان آبیاش را دید بلند بلند گریه کرد
مادر، خواهر، حسین هر کاری کردند آرام نمیشد بعد از کلی اشک ریختن گفت:
دلم برای #عباس پر میکشه دلم براش تنگ شده بود شما رو که دیدم انگار اونو دیدم
بعد از رفتن آنها باز اشک می ریخت
اما کسی نمی دانست پنج روز بعد دعایش مستجاب و دلتنگیاش به پایان خوش وصال می رسد ...
مادر می گوید: لحظه آخر بالای سرش رسیدم صداش کردم "محمد"
چشمانش را که باز کرد آبی بودند مثل چشمان عباس....
پ.ن: جنگ دریای بزرگیست
این را از موجهای پدرم فهمیدم....
#جانبازان_اعصاب_و_روان
#تنگه_ابوغریب
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ما_عاشق_بودیم_نه_موجی
خواهر زاده عباس (دوست و همرزم پدر) شباهت بسیاری به عباس داشت
نوروز ۹۵ به عیادت پدر آمد ...
پدر تا قدبلند و چشمان آبیاش را دید بلند بلند گریه کرد
مادر، خواهر، حسین هر کاری کردند آرام نمیشد بعد از کلی اشک ریختن گفت:
دلم برای #عباس پر میکشه دلم براش تنگ شده بود شما رو که دیدم انگار اونو دیدم
بعد از رفتن آنها باز اشک می ریخت
اما کسی نمی دانست پنج روز بعد دعایش مستجاب و دلتنگیاش به پایان خوش وصال می رسد ...
مادر می گوید: لحظه آخر بالای سرش رسیدم صداش کردم "محمد"
چشمانش را که باز کرد آبی بودند مثل چشمان عباس....
پ.ن: جنگ دریای بزرگیست
این را از موجهای پدرم فهمیدم....
#جانبازان_اعصاب_و_روان
#تنگه_ابوغریب
@bicimchi1