eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.3هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
Saveh - Abozar Biukafi - 01 - Najva.mp3
11.03M
این هفته نیز جمعه‌ی ما بی‌شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت این هفته‌ی هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم قرن‌ها گذشت در خارزار حوصله‌هایت دویده‌ام حالا ببین چه بر سر این دست و پا گذشت هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دست جمعه‌ها تکرار شد نیامدی و عمر ما گذشت شاعر: آقای کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.12.22 - Shab 02 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Monajat.mp3
12.73M
الهی چنان کن ز رحمت که امشب میان من و تو گناهی نماند در مغفرت را چنان باز فرما که نومید ازین در نگاهی نماند من وکوه عصیان، تو و بحر غفران نگاهی کزین کوه، کاهی نماند اگر نور عفوت بگیرد فضا را دگر در جهان روسیاهی نماند ز باران فیضت امید است یارب که بی‌بهره حتی گیاهی نماند بنام رحیم‌ت به من رحمتی کن که در نامه‌ام اشتباهی نماند تو بر بی‌پناهان پناهی و امشب چنان کن که تا بی‌پناهی نماند ز درگاه لطفت، ز دربار فضلت کسی دست خالی الهی نماند ببین اشک و آه مرا و کرم کن که تا بی‌اثر اشک و آهی نماند به من بخش توفیق یک «یا علی» را در آن دم که در سینه آهی نماند به نور هدایت بر افراز جانم که هرگز به راه دو راهی نماند به مهدی عج که چون بر فروزد جمالش دگر جلوه‌ی مِهر و ماهی نماند گر آن یوسف از چاه غیبت درآید سر راه این خَلق چاهی نماند شاعر: آقای [شب دوم ۱۴۰۲.۱۲.۲۲] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.12.23 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Monajat.mp3
28.73M
بازکن در که گدای سحرت برگشته بنده‌ی خسته ز عصیان، به درت برگشته باز هم در‌به‌دری، دور و برت برگشته سفره را چیدی و دیدم نظرت برگشته اصلاً انگار نَه انگار گنه‌کارم من به تو اندازه‌ی یک عمر بدهکارم من گرچه آلوده‌ام و خوار ولی آمده‌ام با همان فطرت پاک ازلی آمده‌ام دیدم از غیر درت بی‌محلی آمده‌ام دست پر هستم و با نام علی آمده‌ام از عقوبات منِ غم‌زده تعجیل بگیر عبد آلوده پشیمان شده تحویل بگیر بنده وقتی‌که فرو رفت به مرداب گناه خواست از چاله درآید ولی افتاد به چاه وای از دست رفیقی که مرا برد ز راه من زمین خوردم و او جای دعا کرد نگاه حرف پرواز زد اما همه طنّازی بود دوستت دارم آن دوست دغل‌بازی بود حال، من آمده‌م حال مرا بهتر کن دیگر از دست خودم خسته شدم باور کن با چنین بنده که داری به مدارا سر کن تا سحر، جانِ مرا مست می کوثر (حیدر) کن دارم امید، مقیم حرم یار شوم من به قربان علی تا دم افطار شوم گر چه اندازه‌ی یک کوه، گنه سنگین است آشتی با تو همیشه مزه‌اش شیرین است سفره‌ای را که تو چیدی، چقدر رنگین است آخر کارِ هر آن‌کس که بیاید این است اولین قطره‌ی اشکی که ز چشمش ریزد از دلش ناله‌ی یا فاطمه برمی‌خیزد [شب سوم ۱۴۰۲.۱۲.۲۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.12.24 - Shab 04 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Monajat.mp3
3.94M
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب مقدّر کن برایم بهترین‌ها را همین امشب برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت گره خورده‌ست احیا با امیرالمؤمنین امشب تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن‌به‌تن بودم به دیدارت می‌آیم از جدالی سهمگین امشب پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است نگاهی کن به این درماندۀ گوشه‌نشین امشب شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من مقدّر می‌شود آیا برایم اربعین امشب؟ به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب شاعر: آقای [شب چهارم ۱۴۰۲.۱۲.۲۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.12.26 - Shab 06 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Monajat.mp3
12.79M
فرصت نمی‌شود که من از خود سفر کنم از این «منِ» همیشگی خود گذر کنم تصویرهای مبهمی از خویش می‌کشم هر گاه در گذشته‌ی عمرم نظر کنم من مانده‌ام که پا بگذارم به روی دل یا پیروی از این دل بی‌پا و سر کنم جز درد و آه، حاصلم از روزگار نیست از دست روزگار چه خاکی به سر کنم؟! آواره مانده‌ام به بیابان سرنوشت بیغوله‌ای کجاست که شب را سحر کنم؟! این بخت با من است خودم را ز دست او باید کجا برم، به کجا دربه‌در کنم؟! مُردم در این همیشگی جان و تن «خروش» باید به راه افتم و فکر دگر کنم [شب ششم ۱۴۰۲.۱۲.۲۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.12.28 - Shab 08 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Najva Ba I-Hosein A.mp3
7.18M
در آن نفس که بمیرم، در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم به گفت‌وگوی تو خیزم به جست‌وجوی تو باشم به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم حدیث روضه نگویم، گُل بهشت نبویم جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم مِی بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم شاعر: [شب هشتم ۱۴۰۲.۱۲.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.12.29 - Shab 09 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Najva.mp3
4.95M
در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد امّا، بهارِ من تو کجایی؟! چه برکتی؟! چه نویدی؟! چه سبزه‌ای؟! و چه عیدی؟! به سال نو چه امیدی؟! اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند؛ چنین نکو، زِ چه رویی؟! چنین خجسته چرایی؟! اگر چه حُسن‌فروشان به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو ماه روی خدایی دل از امیر سواران، گرفته است بشارت از آسمان خراسان، شنیده است ندایی به سوی‌ چشمه‌ی عشقت، اگر که تشنه بیاییم قسم که حضرت باران، همین بهار می‌آیی خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب نمی‌رسد گُل نرگس، دعای ما که به جایی شاعر: آقای [شب نهم ۱۴۰۲.۱۲.۲۹] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1403.01.01 - Shab 10 - H-Sarollah.Rasht - Rehlat H-Khadijeh S - 07 - Abozar Biukafi - Madh.mp3
4.1M
نَه‌تنها مادر زهراست؛ اُمُّ المؤمنین هم هست زنی از مَردها برتر، زنی مَردآفرین هم هست نَه‌تنها مادر زهراست در ظاهر،که در باطن خدیجه مادر مولا امیرالمؤمنین هم هست نَه‌تنها اهل اسلام است؛ در فضلش همین کافی که در بین مسلمانان خدیجه اولین هم هست فقط یاور برای حضرت ختم رسولان نَه که حتی یاورِ پیغمبران پیش از این هم هست و او بر گردن اسلام گردنبند زیبایی‌ست و بر انگشتر پیغمبر خاتم نگین هم هست خدیجه بعد زهرا برترین زن در سماوات است خدیجه بعد زهرا برترین زن در زمین هم هست زنان دیگری هم داشت پیغمبر، ولی این زن نَه‌تنها اولین زن بود بلکه برترین هم هست [شب دهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1403.01.01 - Shab 10 - H-Sarollah.Rasht - Rehlat H-Khadijeh S - 09 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
17.59M
سرسلسله‌ی عاشقا مادر با غربت غم آشنا مادر یار روزای بی‌کسی مادر باوفا مادر زبون به مدح تو نمی‌شه نوکر تو وا کنه مگه اجازه بدی فقط اسمتو صدا کنه که اسمتو می‌تونه مس قلبمو طلا کنه دیدی که حق تلاش‌ت توو دنیا توو کوچه های مدینه شد ادا روزی که گوشواره‌های دخترت شکسته شد با یه سیلی بی‌هوا (وای مادر) عمرت رو واسه دین فدا کردی راه نفس نورو وا کردی دنیا رو پُر از زندگی کردی باصفا کردی کمال عرشی تو کجا و کلام ما کجا؟! بزرگواری تو کجا اهتمام ما کجا؟! سلام حق تعالی کجا و سلام ما کجا؟! تویی که مادر خوب زمینی خدا رو شکر نبودی که ببینی توو آتیش در و دیوار فاطمه می‌گفت با ناله "یا فضه خذینی" (وای مادر) توو لحظه‌های پَرزدن بودی دلواپس یک پیروهن بودی با اینکه یه عمر محترم بودی بی‌کفن بودی فقط نَه اینکه خدا فرستاده واسه تو کفن پیمبرم برای تو هدیه میاره پیروهن با روضه‌ی آماده کربلا میرن با لحظه‌ای که حسین دور از وطن رو خاک و نداره سر در بدن کفن که جای خودش بوده حتی براش نمونده یه کهنه پیروهن (وای حسین) [شب دهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1403.01.01 - Shab 10 - H-Sarollah.Rasht - Rehlat H-Khadijeh S - 10 - Abozar Biukafi - Shor I-Hosein A.mp3
7.65M
آزاده‌ای که کعبه‌ی عشق است کوی او دارند چشم اهل دو عالم به سوی او ای جان فدای همت آن عاشقی که بود در راه دوست کشته شدن آرزوی او عشق شیرینم یا اباعبدلله یار دیرینم یا اباعبدالله درد و تسکینم یا اباعبدالله دین و آیینم یااباعبدلله ذکر تلقینم یا اباعبدلله لحظه‌ی مرگم با دعای زهرا؛ تورو می‌بینم یا اباعبدالله ای یار و طبیب من حسین ای نعم الحبیب من حسین (نعم الحبیب من حسین) ای توتیای دیده‌ی جان خاک پای تو ریزم ز دیده‌ی اشک به بزم عزای تو حجاج راه کعبه گرفتند و عاشقان دارند همچنان هوس کربلای تو ای کس و کارم یا اباعبدلله دل و دلدارم یا اباعبدلله یار و غم‌خوارم یا اباعبدالله نور اذکارم یا ابا عبدلله من دوست دارم یا اباعبدلله توو شلوغی روز محشر آقا من تورو دارم یا اباعبدلله ای صبر و شکیب من حسین ای نعم الحبیب من حسین (نعم الحبیب من حسین) شاعر: آقای [شب دهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
ز من مپرس که عمری چه کار می‌کردم گنه به محضر پروردگار می‌کردم بیا و آبرویم را بخر که بین همه به دوستیِ شما افتخار می‌کردم چو شمع سوخته در محفل محبت تو سرشک دیده‌ی خود را نثار می‌کردم یه یاد گُلشن روی تو فصل هر پاییز خزانِ باغ دلم را بهار می‌کردم طلوع ماه مُحرم غم نهانم را به جامه‌ی سهم آشکار می‌کردم برای سجده ز دوران خردسالی خویش همیشه خاک تو را اختیار می‌کردم ز کودکی چو نگاه‌م به آب می افتاد سلامت از جگر داغ‌دار می‌کردم اگر حرام نبود ای شهید ماه حرام به یاد تشنگی‌ات انتحار می‌کردم چو کودکی که به سوی پدر پناه بَرد به دامن تو زدوزخ فرار می‌کردم به شوق دیدن ماه رخت به بستر مرگ همیشه آرزوی احتضار می‌کردم از آن تخلّص خود را نهاده‌ام «میثم» که وصف منقبت هشت و چار می‌کردم شاعر: آقای [شب دوازدهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn