eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.2هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
RabiolAvval 1401.09.16 - Shab 13 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 1 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
37.82M
ممدوحه‌ی محمّد و محبوبه‌ی خدای کز کبریا رسیده درود مکررش آوای وحی می‌رسد از صحن خانه‌اش بوی بهشت می‌رسد از خاک معبرش پا می‌نهد گرسنه به محراب بندگی آن کو رسد طعام بهشتی ز داورش این است کوثری که خدا داد بر رسول دشمن چه غم که خواند در آن روز، ابترش دشمن گرفته بود کمین در خط رسول فکر هزار فتنه نهان بود در سرش می‌خواست بعد مرگ پیمبر شود خموش آن جاودانْ چراغِ همیشه منورش غافل از آن‌که بعد پدر می‌کند قیام بر دفع کفر، دختر اسلام‌پَروَرَش از مسجد مدینه تو گویی رسد هنوز آوای خطبه، بلکه اِلی صبح محشرش مسجد، شراره از در و دیوار برکشید شد داغ‌دیده دخت نبی، تا سخنورش با گریه از صحابه کمک خواست آن زمان یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش آن اشک و آه و ناله و فریاد و آن سکوت بالله نبود هیچ‌کس این‌گونه باورش نفرین بر آن سکوت که در موج فتنه‌ها طغیان و ظلم و جور، عَلَم شد برابرش نفرین برآن سکوت که از آن سکوت بود؛ اسلام هر چه آمده امروز بر سرش بالله اگر قیام نمی‌کرد فاطمه نامی نبود ز احمد و فرقان و داورش دین نبّی به همت زهرا دوام یافت نقش بر آب، نقشۀ خصم ستمگرش خورشید عمر او به جوانی غروب کرد پوشیده شد به خاک عذار منورّش در هر دلی مزاری از آن آل عصمت است پیدا اگرچه نیست نشانی ز منبرش مردانه راه فاطمه باید گرفت کو؛ تا پای مرگ کرد حمایت ز رهبرش بس راز نانوشته بماند ز غصه‌اش گیرم شوند جمله سماوات دفترش شاعر: [شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۴۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
ـ ـ ـ تو کیستی که ذات پاک بی نیازت نازد به اوج بی نیازی بر نمازت تو کیستی که عقل کلّ گوید فدایت یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت تو کیستی که جان عالم خوانده جانت یک سوره نازل گشته در یک بذل نامت تو کیستی که وحی جوشد از پیامت بعد از نبی جبریل گشته هم کلامت تو کیستی که روز و شب ختم نبوّت کرده زیارت خانه ات را پنج نوبت ـ ـ ـ تو کیستی که رکن خود خوانده امامت جان امامت را خریدی با قیامت ـ ـ ـ تو عصمت اللّهی و ما غرق گناهیم تو چشم حقّی، ما اسیر یک نگاهیم ـ ـ ـ بال ملک در حشر گردد فرش راهت ریزد برات عفو از موج نگاهت آن روز امّت هر چه دارند از تو دارند پیغمبران هم بانگ یا زهرا برآرند محشر سراسر پای بست توست، زهرا پرونده‌ی شیعه به دست توست، زهرا ـ ـ ـ آید ندا از جانب ذاتِ الهی محبوبه‌ام از من طلب کن هر چه خواهی ـ ـ ـ آن روز محشر می‌خروشد با خروشت آید زهر سو بانگ یا زهرا به گوشت ـ ـ ـ آتش کجا و ما کجا؟!، کِی باور ماست؟! ما با همه گفتیم زهرا مادر ماست ـ ـ ـ ای وای بر آنان که عهدت را شکستند هنگام استمدادِ تو ساکت نشستند ـ ـ ـ باید بگویم فاطمه یار علی بود تا پای جان تنها طرفدار علی بود از صورت و از سینه و بازو نمی‌گفت با پهلوی بشکسته از پهلو نمی‌گفت در بستر و سنگر وجودش با علی بود آغاز و پایان کلامش یا علی بود فریاد می زد هر چه پیش آید خوش آید اسلامِ زهرا بی علی هرگز نشاید ـ ـ ـ با اسم قرآن کلّ دین را غصب کردید حقّ امیرالمؤمنین را غصب کردید ـ ـ ـ این سینه‌ی من، این فشار درب خانه این فاطمه، این ضربه های تازیانه این بازوی من این غلاف تیغ دشمن این دست سنگین عدو این صورت من ـ ـ ـ گر پشت در از عمق جان شیون برآرم حاشا امام خویش را تنها گذارم بالله همین است و همین است و همین است تنها امام من امیرالمؤمنین است ـ ـ ـ فتحِ نهاییّ ولایت کیست؟ زهرا اوّل فداییّ ولایت کیست؟ زهرا ـ ـ ـ صد بار در راه امام خود فدا شد تا با غلاف تیغ از مولا جدا شد ـ ـ ـ شاعر: آقای [شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۳۹۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadioSani 1398.11.07 - Shab 02 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
16.17M
مولا امیرالمؤمنین محوِ مقامت مأمور، ختم الانبیا بر احترامت ـ ـ ـ تو کیستی افلاکی افلاکیانی کز لطف و رحمت همنشین با خاکیانی ـ ـ ـ با گردش دستاسِ تو گردید خورشید از پرتو مهر تو پُر شد تا درخشید فردوس، مسکینِ در کاشانه ی تواست بار ولایت همچنان بر شانه ی تواست ـ ـ ـ زهرا غم و درد علی را مشتری شد تنها طرفدار ولایت بستری شد چون شمعِ سوزان قطره قطره آب می شد زینب نگه می کرد و او بیتاب می شد ـ ـ ـ یار علی، حتّی کنار بسترش بود الله اکبر بسترش هم سنگرش بود در بستر خود هم شرار دل فشانده از بهر زن‌های مدینه خطبه خوانده رمز جهاد او ولایت پروری بود حتّی میان بسترش هم حیدری بود در هر نفس با مرگ هم آغوش می‌شد کم کم چراغ عمر او خاموش می‌شد ـ ـ ـ شاعر: آقای [شب ۰۲ فاطمیۀ دوم ۱۳۹۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadioSani 1398.11.08 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 07 - Abozar Biukafi - Qazal Khani.mp3
6.95M
تو کیستی؟! تو تمام پیمبری زهرا تو حجت حجج‌الله اکبری زهرا بهشت احمدی و رکن حیدری زهرا ز چار بانوی باغ چنان سری زهرا تو مادر حسنینی؟ نَه مادر همه‌ای چه بهتر است بگویم فقط تو فاطمه‌ای محبت تو دل از انبیاء شکار کند به شیعه تو خداوند، افتخار کند قلمرو حریم تو تمام ملک خداست کجای وسعت عالم، تهی ز نور شماست خدا به چشم نبّی در مه رُخت پیداست گُلی ز دامن پاک تو، سیدالشهداست به حفظ جان علی سینه‌ی تو شد سپرت شهید اول راه علی است گُل‌پسرت کنار تُربت پاک و مطهر پدرت هزار مرتبه خون شد به هر نفس جگرت به آیه‌آیه‌ی قرآن قسم تو را کشتند ز قبر گمشده پاسخ بده چرا کشتند شاعر: آقای [شب ۰۳ فاطمیۀ دوم ۱۳۹۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Shaban 1400.12.16 - Shab 05 - H-Ashouraeian - Veladat I-Sajjad A - 01 - Abozar Biukafi - Madh.mp3
14.33M
سلام ای سلام خدا بر سلام‌ت درود ای کلام الهی کلام‌ت تو هم سجده هم سید الساجدینی که قلب حسین است به بیت‌الحرام‌ت سلام خدا بر سجود و رکوع‌ت درود خدا بر قعود و قیام‌ت حجر بر در خانه‌ات قطعه سنگی مقام آورد سر به پای مقام‌ت تو حجی، صلاتی، ذکاتی، جهادی تو ممدوح با نام امام زین العبادی تو در تیرگی‌ها سراج المنیری تو همچون پیمبر بشر را بشیری سماوات و عرش‌اند در اختیارت تو آزاده‌ی عالمی، کِی اسیری؟! تو در کنج ویرانه‌ها هم بهشتی تو در زیر زنجیرها هم امیری به پای تو سر کرد خَم «سربلندی» تو تنها به نزدِ خدا سر به زیری یمِ هشت بحری و دُرِّ سه دریا ولی خداوند حیّ قدیری تو قدر و تبارک تو فرقان و نوری تو عیسی تو گردون تو موسی تو طوری تو زمزم، تو مروه، تو سعی و صفایی تو فرزند کعبه، تو خیف و منایی تو قرآن، تو احمد، تو حیدر، تو زهرا تو در حُسن، آیینه‌ی مجتبایی امامی و پیغمبری از تو زیبد که تنها پیام‌آورِ کربلایی کلامت بُوَد وحیِ صاعد؛ چه گویم؟! تو از پای تا سر کلامِ خدایی دعا بر دهان و لبت بوسه آرد همانا همانا تو روح دعایی چه بهتر که «میثم» ثنای تو گوید برای تو خواند، برای تو گوید شاعر: آقای [ولادت امام سجاد (ع) ۱۴۰۰.۱۲.۱۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1402.01.03 - Shab 02 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Monajat - Edit.MP3
25.51M
بر عفو بی‌حسابت، این نکته‌ام گواه است گفتی که یأس از من، بالاترین گناه است من غرق در گناهم مسکین و روسیاه‌م تنها تویی پناهم، لاتقنطوا گواه است هرگز نمی‌پسندی، در بر رویم ببندی آخر کجا گریزد؟!، عبدی که بی پناه است در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و، پرونده‌ام سیاه است باز آمده‌ام به سویت، برگشته‌ام به کویت این بنده‌ی فراری، محتاج یک گناه است دست از ثواب خالی، پرونده از گنه پُر پایم بود لب گور، کارم فغان و آه است من عهد شکستم، من راه خویش بستم ورنه به جانب تو، هر سو هزار راه است یک «یا الهی العفو»، جبران جرم یک عمر یک شام قدر با تو، بِه از هزار ماه است یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن، یک عمر اشتباه است «میثم» به خود نگاهی، جبران این سیاهی یا اشگ شامگاهی، یا ورد صبح گاه است شاعر: آقای [شب دوم ۱۴۰۲.۰۱.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Shavval 1402.02.26 - Shab 26 - Misaq - Shahadat I-Sadeq A - 01 - Abozar Biukafi - Najva - Edit.mp3
13.98M
حیف از تو که گُل باشی و من خار تو باشم بگذار که از دور گرفتار تو باشم من مایه ندارم که خریدار تو گردم باشد که گدای سر بازار تو باشم گر راه ندارم به حریمت نظری کن تا معتکف سایه‌ی دیوار تو باشم با آنکه تو را عاشقم از خود نپسندم تو یار به من باشی و من عار تو باشم دستی، که به جز دامن لطف تو نگیرم چشمی، که فقط طالب دیدار تو باشم زخمم به جگر زن که دوایی نپذیرد دردی به دلم بخش که بیمار تو باشم از همچو تویی پاک‌تر از گُل همه حیف است تا همچو منی عبد خطاکار تو باشم سوزم به درون ریز که پیوسته بسوزم خوابم ببر از دیده که بیدار تو باشم آن رتبه ندارم که نهی پای به چشمم بگذار که خاک ره زوار تو باشم من میثمم و چوبه‌ی دارم به سر دوش بگذار که دلباخته‌ی دار تو باشم شاعر: آقای [شام شهادت امام صادق (ع) ۱۴۰۲.۰۲.۲۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.14 - Shab 19 - H-Sarollah.Rasht - 01 - Abouzar Biukafi - Rouzeh - Edit.MP3
31.03M
خوشا آن غریبی که یارش تو باشی قرار دل بی‌قرارش تو باشی خوشا آن که تنها تو را دوست دارد چه خوش‌تر اگر دوستارش تو باشی ز بیداد پائیز هم غم ندارد هرآن دل که باغ و بهارش تو باشی برآن محتضر می‌برم رشک هر شب که شمع شب احتضارش تو باشی خراسان حریم حرم‌هاست آری حریمی که پروردگارش تو باشی خوش آن خانه‌بردوش دور از دیاری که هم‌خانه و هم‌دیارش تو باشی خوشا آن گدائی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی خوشا آن تهی‌دست بی‌برگ و باری که در این چمن برگ و بارش تو باشی خوشا آن که یک عمر پروانه‌ات شد که یک لحظه شمع مزارش تو باشی بود بود ناز بر لاله زار خلیلش کسی را که بر دل شرارش تو باشی شعاری به پیشانی خود نوشتم خوشا آنکه تنها شعارش تو باشی شاعر: آقای [شب نوزدهم ۱۴۰۲.۰۵.۱۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402 - Abozar Biukafi - Zamzameh - Navahang - Mara Pazirofti.mp3
5.37M
مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی چه شد که با همه‌ی جرم و خطا پذیرفتی؟! بجای آنکه رهایم کنی، رهم دادی کَرم نمودی و گفتی بیا پذیرفتی تو شهریار وجودی، به رأفتت نازم که دسته‌دسته به کویت گدا پذیرفتی به رأفت تو بنازم که با تمام بدی مرا در این حرم باصفا پذیرفتی تو زاده‌ی علی مرتضائی و همه را به شیوه‌ی علی مرتضی پذیرفتی به جان فاطمه راضی مشو به اِخراجم کنون که از کَرمت یا رضا پذیرفتی شاعر: آقای کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiolAvval 1402.09.06 - Shab 14 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 1 - 03 - Abouzar Biukafi - Rouzeh.mp3
5.82M
ماه، در خونِ خویش گشته خضاب یك برادر بگو دوباره بخواب دیده با تیر بستی و رفتی كمرم را شكستی و رفتی چهره‌ها مثل ماهتاب شده آب هم از خجالت آب شده تو شهیدِ غریبِ علقمه‌ای تو گُل ِپرپر دو فاطمه‌ای به دوچشم ترم قسم عباس به علی‌اكبرم قسم عباس این همه یار داده‌ام از دست كمرم با شهادت تو شكست تَن سردار و بی‌سری سخت است غربت و بی‌برادری سخت است آنكه دستِ تورا بُرید و شكست به‌خدا دست خواهرت را بست منم و تو در این دیار محن تا نبیند غریبی‌ام دشمن با وجودی كه رفتی از دستم دست و پایی بزن بگو هستم این تو این علقمه خداحافظ پسر فاطمه خداحافظ شاعر: آقای [شهادت حضرت فاطمه (س) ۱۴۰۲.۰۹.۰۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
ز من مپرس که عمری چه کار می‌کردم گنه به محضر پروردگار می‌کردم بیا و آبرویم را بخر که بین همه به دوستیِ شما افتخار می‌کردم چو شمع سوخته در محفل محبت تو سرشک دیده‌ی خود را نثار می‌کردم یه یاد گُلشن روی تو فصل هر پاییز خزانِ باغ دلم را بهار می‌کردم طلوع ماه مُحرم غم نهانم را به جامه‌ی سهم آشکار می‌کردم برای سجده ز دوران خردسالی خویش همیشه خاک تو را اختیار می‌کردم ز کودکی چو نگاه‌م به آب می افتاد سلامت از جگر داغ‌دار می‌کردم اگر حرام نبود ای شهید ماه حرام به یاد تشنگی‌ات انتحار می‌کردم چو کودکی که به سوی پدر پناه بَرد به دامن تو زدوزخ فرار می‌کردم به شوق دیدن ماه رخت به بستر مرگ همیشه آرزوی احتضار می‌کردم از آن تخلّص خود را نهاده‌ام «میثم» که وصف منقبت هشت و چار می‌کردم شاعر: آقای [شب دوازدهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
ای آفتاب زهرا عجل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجل علی ظهورک گُم‌گشته‌ی وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجل علی ظهورک بی‌تو غریب؛ قرآن، بی‌تو اسیر؛ عترت بی‌تو علی‌ست تنها، عجّل علی ظهورک نَه طاقتی نَه صبری، تا چند پشت ابری؟! ای مِهر عالم آرا، عجل علی ظهورک دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در رکاب بنما، عجل علی ظهورک کُند دعایت زهرا، زند صدایت حیدر الغوث یابن زهرا، عجل علی ظهورک زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجل علی ظهورک خون دو دیده گوید، دست بُریده گوید بر انتقام بازآ، عجل علی ظهورک هم عمه‌ها پریشان، هم جد توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجل علی ظهورک بر «میثم‌ت» نگاهی، از لطف گاه‌گاهی ای چشم حق تعالی، عجل علی ظهورک شاعر: آقای [شب دوازدهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn