🎵 فایل صوتی قطعه
#روضه
#حضرت_قاسم_ع
هرکه از عاشقی خبر دارد
در دلش میل ترک سر دارد
آنکه از نسل حیدر و زهراست
شوق پرواز بیشتر دارد
کربلا جای پَرکشیدنهاست
قاسم از راز آن خبر دارد
رنگ و بوی حسین دارد او
همنشینی گُل اثر دارد
سیزدهساله است و با این حال
جگری مثل شیر نر دارد
ذکر «احلی من العسل» به لبش
پیش او مرگ هم شِکر دارد
بیزره آمده، عدو میگفت؛
چقدر این پسر جگر دارد
آمده مثل شیر میغُرَّد
نسل حیدر عجب ثمر دارد
یاد صفّین زنده شد امروز
بس که او جلوهی پدر دارد
زاده یوسف است و یوسفروی
جلوههایی چنان قمر دارد
نور چشم حسن نظر نخوری
چشم این گرگها خطر دارد
تو برای حسین یک حسنی
با تو انگار بال و پَر دارد
هم برایت عمو و هم پدر است
نشده چشم از تو بردارد
مجتبای حسین صبری کن
که عمو چشمهای تر دارد
قول داده مراقبت باشد
چه کُند؟! کربلا خطر دارد
تو برای حسین یک حسنی
گر چه مثل حسین بیکفنی
زادهی مجتبی زمین افتاد
ناگهان، بیهوا، زمین افتاد
فرق او تا شکافت دشمن گفت؛
آفرین، مرحبا، زمین افتاد
نالهاش بین هلهله گُم شد
گر چه او با صدا زمین افتاد
مثل حیدر شهید شد قاسم
«یا علی» گفت تا زمین افتاد
پیش قاسم رسید و از گریه
حضرت کربلا زمین افتاد
یادش آمد مدینه مادر هم
وسط کوچهها زمین افتاد
بر زمین خوردن ارث مادریست
هر که از نسل ما، زمین افتاد
آن طرفتر کنار علقمه هم
ساقی با وفا زمین افتاد
بر زمین پای میکِشد از درد
صورتش گاه سرخ و گاهی زرد
شاعر : آقای #حسین_ایزدی
[شب ششم #محرم ۱۴۰۳.۰۴.۲۱]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه
#روضه
#حضرت_قاسم_س
هر که از عاشقی خبر دارد
در دلش میل تَرک سر دارد
آنکه از نسل حیدر و زهراست
شوق پرواز بیشتر دارد
کربلا جای پَرکشیدنهاست
قاسم از راز آن خبر دارد
رنگ و بوی حسین دارد او
همنشینی گُل اثر دارد
سیزده ساله است و با این حال
جگری مثل شیر نر دارد
ذکر «احلی من العسل» به لبش
پیش او مرگ هم شِکر دارد
بیزره آمده، عدو میگفت؛
چقدر این پسر جگر دارد
آمده مثل شیر میغرد
نسل حیدر عجب ثمر دارد
یاد صفین زنده شد امروز
بس که او جلوهی پدر دارد
زادهی یوسف است و یوسفروی
جلوههایی چنان قمر دارد
نور چشم حسن نظر نخوری
چشم این گرگها خطر دارد
تو برای حسین یک حَسنی
با تو انگار بال و پَر دارد
هم برایت عمو و هم پدر است
نشده چشم از تو بردارد
مجتبای حسین صبری کن
که عمو چشمهای تَر دارد
قول داده مراقبت باشد
چه کند؟! کربلا خطر دارد
تو برای حسین یک حسنی
گر چه مثل حسین بیکفنی
زادهی مجتبی زمین افتاد
ناگهان، بیهوا، زمین افتاد
فرق او تا شکافت دشمن گفت؛
آفرین، مرحبا، زمین افتاد
نالهاش بین هلهله گم شد
گر چه او با صدا زمین افتاد
مثل حیدر شهید شد قاسم
«یا علی» گفت تا زمین افتاد
پیش قاسم رسید و از گریه
حضرت کربلا زمین افتاد
یادش آمد مدینه مادر هم
وسط کوچهها زمین افتاد
بر زمین خوردن ارث مادریست
هر که از نسل ما، زمین افتاد
آنطرفتر کنار علقمه هم
ساقی باوفا زمین افتاد
بر زمین پای میکِشد از درد
صورتش گاه سرخ و گاهی زرد
شاعر: آقای #حسین_ایزدی
[شب ششم #محرم ۱۴۰۴.۰۴.۱۰]
کانالمتناشعارمداحیهایحاج #ابوذر_بیوکافی
▫️ Biukafi_Matn