eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.4هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
JamadiOlAvval 1400.09.25 - Shab 12 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 02 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.MP3
39.54M
چه افتخار بزرگی، گدای فاطمه‌ایم همیشه ملتمسین دعای فاطمه‌ایم چه خوب شد که غلام وفای فاطمه‌ایم مقلدان ره فضه های فاطمه‌ایم تمام عمر نشستیم زیر پرچم او همیشه روی لب ماست اسم اعظم او خدا به خاطر او داده است ما را جان به لطف حضرت زهرا شدیم با ایمان رسیده خیر کثیرش به جمع ما هر آن اگر نبود ، نبودیم حیدری الآن هوای حیدریون را همیشه دارد او رویم سمت جهنم؟! نمی‌گذارد او ندیده‌ایم زنی را ازو خدایی‌تر ندیده ایم ازو شیعه‌ای ولایی‌تر برای حضرت مولا ازو فدایی‌تر ز فاطمه احدی نیست مرتضایی‌تر به جرم اینکه شعار علی‌علی سر داد میان شعله‌ی یک عده بی‌وفا افتاد برای اینکه نگویند علی شده بی‌یار کشیده حضرت ریحانه زحمت بسیار شکست حرمت او بین آن در و دیوار غریب بود میان چهل نفر اشرار زبان ز گفتن این ماجرا حیا کرده برای حضرت مولا پسر فدا کرده نوشته‌اند که بد کینه‌ها زدند او را به پیش چشم علی بی‌هوا زدند او را برای کشتن شیر خدا زدند او را مغیره‌های بدون حیا زدند او را هزار روضه‌ی نا گفته آمده سر او سه ماه گریه‌ی خون بود کار بستر او ازین زمانه‌ی بی‌رحم خسته بود سه ماه عزا گرفته‌ی آن دست بسته بود سه ماه برای دیدن مرگش نشسته بود سه ماه شنیده‌ایم که پهلو شکسته بود سه ماه شبی نبود که مرگ از خدا طلب نکن برای غربت دلدل سوار تب نکند شاعر: آقای [شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
JamadiOlAvval 1400.09.26 - Shab 13 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 1 - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.MP3
22.17M
شب به شب داری شکسته‌تر میشی بدجوری دلم داره شور میزنه چشمای بی‌رمقت به من میگه آخرین شبای با هم بودن نرو تنها کس دنیای علی دشمنامون و حاجت روا نکن دنیا داره رو سرم خراب میشه برا مرگت این همه دعا نکن شب تا صبح می‌میری و زنده میشی حال و روزت از چشام سو می گیره ای خدا دردم و من به کی بگم؟! توو خونه زنم ازم رو می‌گیره الهی دست مغیره بشکنه بد جوری شکسته احترامم و من مسلمونم چرا توو مدینه نمیدن دیگه جواب سلامم و تو و جون کندن و آه زیر لب من و غصه خوردن و خون جگری علی حیرونه؛ اینا دیگه کیَن؟! زن و میزدن کتک و چل نفری دیدی فاطمه چه جوری این دوتا به من و تو درد بی‌امون دادن؟! زیر چشمی موقع عیادتت خون مسمار و بهم نشون دادن ؟! زن هیجده ساله باید سر چی دو سه ماهه بشه قامت کمونی؟! جون من رسید به لب وقتی دیدم تو نماز ِتو نشسته می‌خونی میدونم داری به چی فکر میکنی وقتی خیره‌ای به چشمای حسین خونمون کربلا میشه وقتی که میزنی شونه به موهای حسین بَده حالت داری انگار می‌بینی پنجه‌ی شمر و توو گیسوی حسین وای من پهلو شکسته پیش تو میزنن لگد به پهلوی حسین شاعر: آقای [شب ۰۲ فاطمیۀ اول ۱۴۰۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn