حاج ابوذر بیوکافیMoharram 1401.05.16 - Shab 10 - H.Sarollah.Rasht - 05 - Abozar Biukafi - Zamine Maqtal.mp3
زمان:
حجم:
3.45M
#زمینه #مقتل
#امام_حسین_ع
برای کشتنش وضو میگیرید
برای ذبحش «بسمالله» میگید
برای هر ضربه که میزنید چرا؛
به همدیگه «تقبل الله» میگید؟!
نامسلمونا آخه، این چه اسلامیه؟!
تشنه سر میبُرید؛ این چه احکامیه؟!
پا گذاشتید روی سینهی امام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
داره غارت میشه توی ازدحام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
هلهله شده جواب گریههام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
(حسین ای غریبم)
دارم میبینم که به قصد قربت
شمر اومده نشسته روی سینه
بابا اصاً من به کنار، من هیچی
مادرم اومده داره میبینه
تشنهی زخمیو، کمتر اذیت کنید
با چه جرأتی میخواید، هتک حُرمت کنید
چجوری توو این شلوغیا بیام؟!
مُلِئَت بطونکم من الحرام
توو سر و صدا نمیرسه صدام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
زن و بچههاشو میبَرید به شام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
(حسین ای غریبم)
[شب دهم #محرم ۱۴۰۱.۰۵.۱۶]
کانالمتناشعارمداحیهایحاجابوذربیوکافی
@Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه
#شور #مقتل
#امام_حسین_ع
برای کشتنش وضو میگیرید
برای ذبحش «بسمالله» میگید
برای هر ضربه که میزنید چرا؛
به همدیگه «تقبل الله» میگید؟!
نامسلمونا آخه، این چه اسلامیه؟!
تشنه سر میبُرید؛ این چه احکامیه؟!
پا گذاشتید روی سینهی امام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
داره غارت میشه توی ازدحام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
هلهله شده جواب گریههام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
(حسین ای غریبم)
دارم میبینم که به قصد قربت
شمر اومده نشسته روی سینه
بابا اصاً من به کنار، من هیچی
مادرم اومده داره میبینه
تشنهی زخمیو، کمتر اذیت کنید
با چه جرأتی میخواید، هتک حُرمت کنید
چجوری توو این شلوغیا بیام؟!
مُلِئَت بطونکم من الحرام
توو سر و صدا نمیرسه صدام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
زن و بچههاشو میبَرید به شام
مُلِئَت بطونکم من الحرام
(حسین ای غریبم)
[شب دهم #محرم ۱۴۰۳.۰۴.۲۵]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
🎵 فایل صوتی قطعه
#روضه #مقتل
#امام_حسین_ع
استاده بود لحظهی ولی آخرش گذشت
وقتی که زینب از همهی باورش گذشت
سرزد به عمق فاجعه تا زنده بیندش
از فکر وذکر معجر خود خواهرش گذشت
لبتشنه بود و ماند و در آخر شهید شد
آب آنقدر نخورد که آب از سرش گذشت
قبل از شکستن قفس سینه گاه شمر
با پا ز روی چادریِ مادرش گذشت
لنگ محیط بوسهی خود بود زینب
ناگاه اسب آمد و از پیکرش گذشت
فهمید ناامید شده ساربان و آه
انگشت راندید و ز انگشترش گذشت
شاهی که آسمان و زمین بود سائلش
تقسیم شد میان اراذل وسائلش
شاعر: آقای #حسین_واعظی
[شب چهارم #محرم ۱۴۰۴.۰۴.۰۸]
کانالمتناشعارمداحیهایحاج #ابوذر_بیوکافی
▫️ Biukafi_Matn