JamadiOlsani 1400.10.14 - Shab 02 - Sarollah Rasht - Fatemiyeh 2 - 02 - Abozar Biukafi - Najva.mp3
3.98M
#نجوا
#امام_زمان_عج
کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست
چگونه صبر و تحمل کند؟! توانش نیست
به سوز هجر تو سوگند، ای امید بشر!
دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست
اسیر عشق تو این غم کجا برد؟! که دلش
محیط غم بود و، طاقت بیانش نیست
نَه التفات به طوبی کند، نَه میل بهشت
که بیحضور تو، حاجت به این و آنش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند فیض با تو بودن را
بحق حق، که عنایت به دیگرانش نیست
بهار زندگیم، در خزان نشست بیا
بهار نیست به باغی که باغبانش نیست
کنار تُربت زهرا تو گریه کن، که کسی
بجز تو، با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش بردار
پسر که بیخبر از مادر جوانش نیست
بجز ولای تو، ای ماه هاشمیطلعت
"شفق"، ستاره به هر هفت آسمانش نیست
شاعر: آقای #محمدجواد_غفورزداه (شفق)
[شب ۰۱ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadioSani 1401.10.04 - Shab 02 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 00 - Abozar Biukafi - Najva.mp3
14.08M
#نجوا
#امام_زمان_عج
دل سراپردهی محبتِ اوست
دیده آیینهدارِ طلعت اوست
من که سر درنیاورم به دو کون
گردنم زیرِ بارِ منتِ اوست
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
فکرِ هر کس به قدرِ همتِ اوست
گر من آلوده دامنم چه عجب؟!
همه عالم گواهِ عصمتِ اوست
من که باشم در آن حرم؟! که صبا
پردهدارِ حریمِ حُرمتِ اوست
بیخیالش مباد منظرِ چشم
زان که این گوشه جایِ خلوتِ اوست
هر گُلِ نو که شد چمن آرای
ز اثر رنگ و بویِ صحبتِ اوست
دورِ مجنون گذشت و نوبتِ ماست
هر کسی پنج روز، نوبتِ اوست
مُلکَتِ عاشقی و گنجِ طرب
هر چه دارم ز یُمنِ همتِ اوست
من و دل گر فدا شدیم چه باک؟!
غرض اندر میان سلامتِ اوست
فقرِ ظاهر مبین که حافظ را
سینه گنجینهی محبتِ اوست
شاعر: #حافظ
[شب ۰۲ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۱]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadioSani 1401.10.06 - Shab 04 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 2 - 18 - Abozar Biukafi - Najva.mp3
4.85M
#نجوا
#امام_زمان_عج
ای بهترین دلیل تبسّم، ظهور کن
فصل کبود خندهی ما را مرور کن
چرخی بزن به سمت نگاه غریب ما
از کوچههای بیکسی ما عبور کن
ما زائر تبسّم بارانی توییم
ما را به حق آینهها، خیس نور کن
ای راز سربهمُهر اهورایی و شگفت
از ذهن ما سؤال درخشان، خطور کن
ما را به التهاب معمای خود ببر
در ناگهانِ جلوهی خود غرق شور کن
ما را ببر به خلوت کشف و شهود خویش
ما را به راه سیر و سلوکت عبور کن
ما بیشکیب نور تو را آه میکشیم
یا جلوه کن و یا دل ما را صبور کن
روح زمین کبود شب و دشنه است و ظلم
ما را برای چیدن ظلمت جسور کن
ای آخرین تبسّم نور محمّدی
جان جهان، عدالت روشن، ظهور کن
شاعر: آقای #رضا_اسماعیلی
[شب ۰۴ فاطمیۀ دوم ۱۴۰۱]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiolAvval 1395.11.22 - Shab 13 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 1 - 01 - Abozar Biukafi - Najva.mp3
14.11M
#نجوا
#امام_زمان_عج
فقط نَه صبح من از ابرهای تار پُر است
گلوی جاده هم از بغض انتظار پُر است
بیا که زردی پائیز با تو بیمعناست
چرا که عهد تو از سبزی بهار پُر است
اگر که دفترت از خاطرات من خالیست
میان دفتر من از تو یادگار پُر است
به خاکهای مسیرت نگاه کن گاهی
که زیر هر قدمت قلب بیقرار پُر است
مگیر خرده اگر منتسب شدیم به تو
چرا که دور و بر گُل همیشه خار پُر است
چگونه یاد تو از خاطرم گذر نکند
که لحظه لحظهام از لطف بیشمار پُر است
مرا خراب خودت کن به خلق وا مگذار
دل خراب من از دست روزگار پُر است
پس از دعای فرج کربلاست حاجت ما
و در سر همه سودای آن مزار پُر است
شاعر: آقای #محمدعلی_بیابانی
[شب ۰۱ فاطمیۀ اول ۱۳۹۵]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
JamadiolAvval 1395.11.23 - Shab 14 - H-Sarollah.Rasht - Fatemiyeh 1 - 01 - Abozar Biukafi - Najva Ba H-Fatemeh S - Edit.MP3
12M
#نجوا
#حضرت_فاطمه_س
ای دل ختم الانبیاء حَرمت
روز محشر عیان شود کرمت
ای ز پیغمبران سلام به تو
داده حق اختیار تام به تو
ای شفیعه تویی و روز حساب
مادر شیعه شیعه رو دریاب
شیعه یک عمر از برای تو سوخت
شیعه پشت در سرای تو سوخت
شیعه یک عمر سینهسوختهی توست
شیعه پیوسته شکستهی توست
شیعه بی زخم دوست آزردهست
شیعه بی درد فاطمه مردهست
دل شیعه سرشته شد با اشک
سرنوشتش نوشته شد با اشک
[شب ۰۲ فاطمیۀ اول ۱۳۹۵]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
#نجوا
#امام_زمان_عج
#حاج_قاسم_سلیمانی
امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
اصلاً چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟
کِی اختیار لحظههایم رفت از دستم؟!
دلخوش به رفتن بودم امّا راه گم کردم
این راه روشن را چه شد ناگاه گم کردم؟!
حتی چراغ روشنی هم این طرفها نیست
در ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیست
فانوس دل، میخواهد ای خورشید، نور از تو
خیری ندارد باقی این عمر دور از تو
این نامه را با خود نسیم آورده، میخوانی؟
از عاشقی در راه مانده، او که میدانی
عمریست از تو بیخبر ماندم، خبر داری!
مولا! خبر از حال قلب محتضر داری!
میترسم از این روزهای غربت دنیا
میترسم از دیروز، از امروز، از فردا
این لحظهها بی یاد تو دلگیر و دلتنگاند
این نغمهها بی عطر نام تو بدآهنگاند
این روزها شاید تو دلتنگی که اینگونه
یکباره دیگرگون شده دنیای وارونه
من خوب میدانم تو دلگیری از این دنیا
دلگیری از روز و شب ما بیتفاوتها
بیتو تمام عمر ما غرق تماشاییم
بار گرانی بر زمین... ما گرم حاشاییم
دلگیری از بیرنگی این شادی و غمها
دلگیری از دنیای تکراری آدمها
هر صبح جمعه آمد و ما خواب میدیدیم
دریای عشقت بود و... ما مرداب میدیدیم
یک شب بیا بیدار کن ما را که برخیزیم
از عشق خود سرشار کن ما را که برخیزیم
«أَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست!
مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟!
ای کاش با یاد تو امشب همسفر بودم
از روضهی پنهانی تو با خبر بودم
شاید که داری سر به روی تربت مادر
ای روضهخوان کوچههای غربت مادر
شاید رسیدی کربلا دیشب، شب جمعه
آه از شب بیتابی زینب، شب جمعه
شبهای جمعه کربلا غوغاست، عاشوراست
شور حسینی در جهان برپاست، عاشوراست
در جان عالم محشری کرده بهپا! او کیست؟
اصلاً شب جمعه، شب آرام ماندن نیست
ما هم شب جمعه عزیز از دست دادیم، آه
آه از شبی که رفت ماه ما به قربانگاه
در جان ما آتشفشان داغ او زندهست
این داغ، این آتشفشان، هر شب گدازندهست
در هر رگ ما شور خونخواهی به جوش آمد
هنگام فریاد آمد و وقت خروش آمد
آن انتقام سخت نزدیک است میدانیم
با ذکر أَین المُنتقم، ما مرد میدانیم
او با سپاهی از شهیدان میرسد آری
دارد سپاه او چه سردار و علمداری
فردا که آفاق جهان یکدست بارانیست
آری علم دست سلیمانیست! زیبا نیست؟
این رجعت عشق است، این عهد شهیدان است
بیرق به دست حاج قاسم... بین میدان است
شوق شهادت داشت، عمری بندگی میکرد
یک عمر مانند شهیدان زندگی میکرد
در خاطر یاران همیشه عین باران بود
بر خصم توفنده چو دریایی خروشان بود
دلتنگ بود و با یتیمان گریه سر میداد
آغوش گرمش بوی آغوش پدر میداد
باران شده وقت دفاع از هر ستمدیده
مثل اسیری دمبهدم بر خویش لرزیده
«للظالمِ خصماً و للمظلومِ عونا» بود
او عطر مولا داشت، خاک پای مولا بود
او مرد میدان بود آری مرد میدانها
جا داشت در دلهای سوریها و افغانها
لبنان و سامرا، یمن، غزّه، گواه من
خورشید شبهای غریبان بود ماه من
او از تمام ما یقیناً ندبهخوانتر بود
یابنالحسنهایش ولی در بین سنگر بود
او سالیانی صبح جمعه منتظر مانده
در خط حمله، ندبه خوانده، اشک فرمانده
او «لَيْتَ شِعْرِي» گفته با مولای خود امّا
در خط حمله در بیابانهای سامرا
«اَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست!
مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟!
دلها اسیر سوز و سرمای زمستان است
دنیای ما محتاج لبخند بهاران است
گرمای دستان تو را کم دارد این شبها
لبخند زیبای تو را میخواهد این دنیا
میآیی از فصل گُل و لبخند میدانم
در روزهای آخر اسفند... میدانم
با تو بهار رفته، از تبعید میآید
میآیی و آن روز با تو عید میآید
شاعر: آقای #یوسف_رحیمی
[دعای ندبۀ مسجد مقدس جمکران ۱۴۰۱.۰۴.۱۰]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
Ramazan 1402.01.04 - Shab 03 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Najva - Edit.mp3
18.85M
#نجوا
#امام_زمان_عج
در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار میرسد امّا، بهارِ من تو کجایی؟!
چه برکتی؟! چه نویدی؟! چه سبزهای؟! و چه عیدی؟!
به سال نو چه امیدی؟! اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی
مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند؛
چنین نکو، زِ چه رویی؟! چنین خجسته چرایی؟!
اگر چه حُسنفروشان به جلوه آمده باشند
تو آبروی جهانی، تو ماه روی خدایی
دل از امیر سواران، گرفته است بشارت
از آسمان خراسان، شنیده است ندایی
به سوی چشمهی عشقت، اگر که تشنه بیاییم
قسم که حضرت باران، همین بهار میآیی
خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب
نمیرسد گُل نرگس، دعای ما که به جایی
شاعر: آقای #قاسم_صرافان
[شب سوم #رمضان ۱۴۰۲.۰۱.۰۴]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
Ramazan 1402.01.06 - Shab 05 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Najva Ba Del - Edit.mp3
10.1M
#نجوا
#دلهای_عاشق
چرا تو ای شکستهدل، خدا خدا نمیکنی؟!
خدای چارهساز را، چرا صدا نمیکنی؟!
برای درد بی امان، چرا دعا نمیکنی؟!
بیا چو مرغ شب بخوان، ترانهی خدا خدا
علیٰ که نامهای سیه، به دست خالیات بود
سرشت تو نشانهای، ز دست خالیات بود
دل شکسته شاهد، شکستهبالیات بود
شکسته بال من بیا، سفر کنیم تا خدا
خدا به اشک نیمهشب، ثواب میدهد بیا
خدا به نالهی سحر، جوان میدهد بیا
خدا برات دوری از، عذاب میدهد بیا
آشتی کن ای دل رمیده با خدا
علیٰ که بذر محبت، به سینه کاشتی بیا
شبی که اشک حسرتی، به دیده داشتی بیا
بیا به درگه خدا، برای آشتی بیا
بیا که میخرد ز ما، طاعت بیریا خدا
چرا به خیل عاشقان، تو اقتدا نمیکنی؟!
چرا به یاد نینوا، چو نی نوا نمیکنی؟!
چرا به پای دل سفر، به کربلا نمیکنی؟!
حسین اگر رضا شو، شود ز ما خدا
اگر که جام دیدهات، ز گریه لببهلب شود
اگر به رسم عاشقی، دلت خداطلب شود
سفینة النجاة ما، حسین تشنهلب شود
خداست با حسین ما، حسین ماست باخدا
[شب پنجم #رمضان ۱۴۰۲.۰۱.۰۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
Ramazan 1402.01.07 - Shab 06 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Najva Ba Del - Edit.mp3
9.08M
#نجوا
#دلهای_عاشق
حیف است این شبها دلم آلوده باشد
جز نور راه دیگری پیموده باشد
یا چون گُلی روئیده در دامان مرداب
هر لحظه از دنیای من بیهوده باشد
طاقت ندارد در نبرد سیل و طوفان
وقتی بنای خانهای فرسوده باشد
باید دلم در پرتو شبهای این ماه
در خط نوری که خدا فرموده باشد
با ماه کامل همسفر باش ای دل من
[شب ششم #رمضان ۱۴۰۲.۰۱.۰۷]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
Shavval 1402.02.25 - Shab 25 - Misaq - Shahadat I-Sadeq A - 01 - Abozar Biukafi - Najva - Edit.mp3
9.17M
#نجوا
#امام_زمان_عج
دلم هوای تو کرده، هوای آمدنت
صدای پای تو آید، صدای آمدنت
بهار با تو بیاید به خانهی دل ما
سری به خانهی ما زن، صفای آمدنت
هنوز مانده به یادم که مادرم میخواند
زمان کودکیام قصههای آمدنت
حساب کردم و دیدم که با حساب خودم
تمام عمر نشستم به پای آمدنت
چقدر وعدهی وصل تو را به دل بدهم
چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت
نیامدی و دلم را شکستی ای مولا
چه نذرها که نکردم برای آمدنت
شاعر : آقای #محسن_عربخالقی
[شام شهادت امام صادق (ع) ۱۴۰۲.۰۲.۲۵]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
Shavval 1402.02.26 - Shab 26 - Misaq - Shahadat I-Sadeq A - 01 - Abozar Biukafi - Najva - Edit.mp3
13.98M
#نجوا
#امام_زمان_عج
حیف از تو که گُل باشی و من خار تو باشم
بگذار که از دور گرفتار تو باشم
من مایه ندارم که خریدار تو گردم
باشد که گدای سر بازار تو باشم
گر راه ندارم به حریمت نظری کن
تا معتکف سایهی دیوار تو باشم
با آنکه تو را عاشقم از خود نپسندم
تو یار به من باشی و من عار تو باشم
دستی، که به جز دامن لطف تو نگیرم
چشمی، که فقط طالب دیدار تو باشم
زخمم به جگر زن که دوایی نپذیرد
دردی به دلم بخش که بیمار تو باشم
از همچو تویی پاکتر از گُل همه حیف است
تا همچو منی عبد خطاکار تو باشم
سوزم به درون ریز که پیوسته بسوزم
خوابم ببر از دیده که بیدار تو باشم
آن رتبه ندارم که نهی پای به چشمم
بگذار که خاک ره زوار تو باشم
من میثمم و چوبهی دارم به سر دوش
بگذار که دلباختهی دار تو باشم
شاعر: آقای #غلامرضا_سازگار
[شام شهادت امام صادق (ع) ۱۴۰۲.۰۲.۲۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn
Shaban 1401.12.26 - Shab 25 - MerajoShohada - Ahvaz - Live.mp3
2.71M
#نجوا
#امام_زمان_عج
طاقتم تاب شد و از تو نیامد خبری
جگرم آب شد و از تو نیامد خبری
عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری
شاعر: آقای #مهدی_میری
[یادبود شهید عبدالله ضابط ۱۴۰۱.۱۲.۲۶]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn