eitaa logo
Blue side
53 دنبال‌کننده
22 عکس
3 ویدیو
0 فایل
https://harfeto.timefriend.net/16797094712723 از خوندن حرفاتون، فیدبک، یا هر چیز دیگه ای احتمالا خوشحال میشم.
مشاهده در ایتا
دانلود
Blue side
اگه دوست دارین بیاین و برام بگین اگه نقشتون توی دنیای بی محدودیت رو خودتون می تونستید بنویسید، چی می
دام میخواست یه کتابدار بشم که میتونه تلپورت کنه. درسته ربطی ب هم ندارن ولی من دلم اینو میخاد احتمالا پاسخگو: سلام ناشناخته ی دوست داشتنی ممنونم که بهم جواب دادی. رویای رنگین کمون برای تو🌈 چیزای بی ربط هم می تونن وجود داشته باشن و جالب باشن. احتمالا کتابدار عزیز برامون کتابا رو از اون طرف دنیا به دستمون می رسونی؟ لبخند گنده* امیدوارم⁦Ꮚ
https://eitaa.com/blue_side/140 وای واقعا ؟ (سانسور شده توسط سانسورچی. خندیدن*) سالته ؟ چه خوب ..... پس من از تو خیلی کوچیکترم *خنده ریز و سرخ شدن لپام* احتمالا پاسخگو: اول از همه بابت دست بردن توی پیامت معذرت می خوام مهربونم دوم، آره واقعا اینطوره. لبخند ریز* ولی می دونی مهربون عزیزم، بزرگ و کوچیک بودن به سن نیست، به وسعت قلبته و من مطمئنم تو خیلی بزرگی💫
اگه میشه بیا پیویم باهات یه کاری دارم احتمالا پاسخگو: سلام پلوتون کبیر. خیلی چیزا ممکنه اما فعلا برای من این کار ممکن نیست. بابتش عذر می خوام. اما هنوزم می تونیم تو ناشناس حرف بزنیم. هوم؟
گمشده میان رویا..
توی جنگل افکارم گم میشم درختا سبز نیستن نارنجی و خزون؟ نه، حتی برگای نارنجی هم زیبان سیاهی بهم نزدیک و نزدیک تر میشه تلاشش برای بلعیدن خودم رو می بینم دارم تسلیم شدن خودم رو می بینم روی زمین می شینم زمین سرد سرماش تا توی استخوانام، تا توی مغزم نفوذ می کنه تکون دادن حتی انگشتام سخت به نظر میاد یخِ بی روح رو احساس می کنم لحظه به لحظه نزدیک میشه تاریکی نزدیک میشه اندوه اندوه سرده دارم گم میشم دارم محو میشم صدایی توی گوشم زمزمه می کنه: اندوه خطرناکه چشمام رو می بندم.. (احتمالاً و امیدواراً بخش اول از یه متنِ دو قسمتی:)
https://eitaa.com/blueberryeyes/9920 سلام کارامل متاسفم که کسی نیست تا 7/24 بهت یادآوری کنه که هر کسی سبک مختص به خودش رو داره و این تفاوت هاست که زندگی رو زیبا تر می‌کنه بنابراین به خودت لطف و اینو به خودت یادآوری کن:)
عزیز من! امید چه رنگیه؟
امیدِ من باش!
Kheshte Behesht.mp3
زمان: حجم: 2.3M
مطلق معنای من تویی...
ستاره هایی که تو آسمونِ شب، شکوفه می زنن بهم میگن، هنوزم امید هست امید هست امید هست.. merry christmas✨
Daal Band @RozMusic.comDaal Band - Parvaze Tehran Shiraz (128).mp3
زمان: حجم: 5.6M
نوشیدم شرابی سرخ از شیراز لب هایت..
Blue side
توی جنگل افکارم گم میشم درختا سبز نیستن نارنجی و خزون؟ نه، حتی برگای نارنجی هم زیبان سیاهی بهم نزدیک
پشت پلک های بسته شدم، درخشش رو می بینم درخششه چیه؟ چیزی ازش نمی دونم حضورش برام عجیبه میون تاریکی چیه که می درخشه؟ صدای محوی رو از انتهای تاریکی درونم می شنوم: اون خودتی... - اون خودمم؟ + خودتو پیدا کن! راه نجاتت خودتی. - خودمو پیدا کنم؟ چطوری؟ تاریکی تو گوشم فریاد می زنه: تو چیزی پیدا نمی کنی. تو کافی نیستی. تو هیچی نیستی. صدای فریادش هر لحظه توی گوشم می پیچه دستام رو روی گوشام فشار میدم چشمام رو محکم تر می بندم و دنبال خودم می گردم. دنبال درخشش تاریکی بهم حمله می کنه دستام رو به اطراف حرکت میدم به هر چیزی که می تونم چنگ میندازم تا بلند بشم سرما بی حسم کرده بود اما تونستم بایستم تونستم قدم بردارم نفس نفس می زدم تا همینجاشم برام زیادی بود شروع کردم به دویدن به تاریکی درونم چنگ انداختم سر انگشتام می درخشید پشت پلک هام، رویاها رو که بین تاریکی محو شده بودن با هر بار چنگ زدن می دیدم منِ گمشده! آره خودمم چیزایی که جلوشون رو تاریکی گرفته بود، داشت پیدا می شد چیزایی که فراموششون کرده بودم چیزایی که منو ساخته بودن اما فراموشم شده بودن، دوباره پیدا شده بودن درخششِ کم جون، حالا قدرت رو به دست گرفته بود من پیدا شده بودم چشمام رو باز کردم تاریک نبود صداش محو شده بود به دستام نگاه کردم همه چیز رو می دیدم حالا چیزی توی دستم که هنوز جلوی صورتم نگه داشته بودم افتاد؛ یه شکوفه بود هنوز توی جنگل بودم همون جنگل که تاریک بود اما حالا جنگل رنگ سبزی گرفته بودن و شکوفه ها خودنمایی می کردن زمستون داشت می رفت و جاش رو به بهار می داد دستی به شونم خورد: حالت خوبه؟ به سمتش برگشتم: تازه خودمو پیدا کردم و حالا خوبم + برات خوشحالم (بخش دوم از یه متنِ دو قسمتی:) (با خودم فکر کردم شاید این خیلی خوب نباشه، چون تغییر کرده، چون این سناریوی اولیه ی این داستان نیست. اما بعد با خودم گفتم: هی بیخیال تغییر اون قدرا هم بد نیست. امیدوارم واقعا بد نباشه.)