یک فرضیه ی کوتاه😉❤️
فکر کن علی افشار میخواد بیاد شهرتون و شما میخواین برید دیدنش اولین جمله ای که بهشون میگید چیه ؟!😍💖
توی ناشناس جواب بهم بده 😉🌟
https://harfeto.timefriend.net/16574828590072
اول ازهمه سلام وصبح بخیر خدمت همه🤓🌿
۱_سلام، بله چشم♥️🌿
۲_سلام، 👍🏿🌹🌿
۳_سلام، ممنون😂🌿
۴_سلام عزیزم، باشه چشم، حتما🤓🌸🌿
۵_سلام😂😂نمیدونم والا اعضا فرستادن با اصرار زیاد که بذار توی چنل😺
#اقامحمد
ﺟﻧاب_ࢪﻤانوﺣيدࢪهباﻧۍ.attheme
16.4K
تم وحیدی👑♥️
کانال✌️🏻وَحّیًدِ رَهّبًانِیّ :)🇮🇷
╔═══♥️🔗🌱═══╗
💕 @bmkjnf 💕
╚══♥️🔗🌱════╝
#گاندو
#اقامحمد
#خودساز🎬
#ڪپیبردارےممنوع🚫
کپی حرام📛📛
تا وقتی فوروارد هست چرا کپی؟📲🙂
هدایت شده از ♥️"وحید رهبانی"♥️
BQACAgQAAxkBAAFvAAGUYrRN2iYDbMKsu3Wab-kDAV1SalQAAhAMAAIxFpBRBp2gmi3Q8yMpBA.attheme
15.8K
تم وحیدی👑♥️
کانال✌️🏻وَحّیًدِ رَهّبًانِیّ :)🇮🇷
╔═══♥️🔗🌱═══╗
💕 @bmkjnf 💕
╚══♥️🔗🌱════╝
#گاندو
#اقامحمد
#خودساز🎬
#ڪپیبردارےممنوع🚫
کپی حرام📛📛
تا وقتی فوروارد هست چرا کپی؟📲🙂
ﻋڪس وحیدی👑♥️
کانال✌️🏻وَحّیًدِ رَهّبًانِیّ :)🇮🇷
╔═══♥️🔗🌱═══╗
💕 @bmkjnf 💕
╚══♥️🔗🌱════╝
#گاندو
#اقامحمد
#خودساز🎬
#ڪپیبردارےممنوع🚫
کپی حرام📛📛
تا وقتی فوروارد هست چرا کپی؟📲🙂
♥️"وحید رهبانی"♥️
اینم دو پارت 😍 عجب چیزی شده ها ایول😂😂 انرژی بدید 😍💥 https://harfeto.timefriend.net/16574436559011
سلااام🖐🏻❤️
شما تا ساعت 2 درباره ی پارت های قبل نظر بدید منم برم پارت جدید تایپ کنم 💗نظرات زیاد باشه و پر انرژی امروز دوتا پارت میدم 😉من رفتم 👋🏻💜
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁
🍁🍁
🍁
🍂رمان :#یک_وبیست🍂
🍂پارت :#بیست_سوم 🍂
روژان: منو بردن توی یک اتاق دیگه ارشام هم بود😤میشل گفت
میشل: بشین 😒
روژان: ........
میشل: مگه کردی 🤨بشین😡😒(بلند میگه )
روژان: نشستم یک لحظه احساس ضعف بهم دست داد هر وقت یک نفر سرم داد میزنه همین احساس داشتم 😢
میشل: رفتم سمتش چادرش کنار زدم خواستم آستین لباس بالا بدم تا روی دستش حک کنم که ارشام گفت
ارشام: با اینکه روژان دیگه هیچ وقت برای من نمیشد بازم دوست نداشتم میشل بهش دست بزنه حسی بهم میگفت نباید بزارم دست روژان ببینه 😢بهش گفتم :
میشه بگی کلارا این کار انجام بده 😢
میشل: 🤨🤨🤨
ارشام : خواهش میکنم میشل😢
میشل: باشه😒
روژان: میشل رفت بیرون رو به ارشام کردم و گفتم : ممنون بابت اینکه اجازه ندادی .......
ارشام : پریدم وسط حرفش ...
بخاطر تو نکردم به خاطر حسی که داشتم اینو گفتم 😒کاشکی اون پسره هم که نامزد تو هست این قدر غیرت داشته باشه 😏که فکر نکنم
روژان: ببین بهم این لطف و کردی درست ولی حق نداری درباره ی رسول این جور بگی 😡
ارشام: یک نیشخندی زدم و رفتم😏
روژان: میترسیدم نمیدونستم میخوان باهام چکار کنن که یک دختر قد بلند با موهایی مشکی بلند عینکی اومد داخل که یک چیز شکل قلم هم دستش بود
کلارا : اوه سلااام عروس خانم ما 😉میبینم از عشقت جدات کردن 😅اشکالی نداره قصه نخور 😏
روژان: از استرس و ترسی که داشتم لبم به دندون گرفته بودم و مدام پوست لبم میکندم😬
کلارا : میخواستم طرح پرچم اسرائیل روی ر مچ دستش حک کنم تا وقتی محمد دید .....
____________
رسول : از اتاق رفت یکم گذشت که یک صدای جیغ از اتاق بغلی اومد 😳یا خدا روژان😱😭
__________
سپند : همون جور که مامور ها گفته بودن اون کاغذ هم خوندم تا هويت جدیدم بشناسم که آقا محمد اومد توی اتاق
محمد: خوبه کاملا شبیه به عباسی هستی 😍بشین باهات حرف دارم
سپند : بفرمایید
محمد:خوب بهتره اول چند تا نکته بگم اینکه اگه بخوایی زرنگ بازی در بیاریی و نقشه ی ما لو بدی خیلی برات بد میشه خیلی😎
سپند: من هیچ وقت همچین کاری نمیکنم
محمد: خوبه اگه کارت عالی انجام بدی قول میدم که با قاضی صحبت کنم تا زندانی که داری نصف بشه
سپند: ممنون😍
محمد: خوب تو آلان کی هستی ؟
سپند:عباس عباسی متولد ۱۳۷۰/۱۰/۴شهر یزد پردم اصفهانی مادرم تهرانی خواهر و برادر هم ندارم از غذا هایی .........( مثلا اسم چند تا غذا گفت ) خوشم میاد از میوه هایی .......خوشم میاد سفر خارجی داشتم و تمام اطلاعات عباسی و میگه
محمد: عالیه😉😍
ما یک دوربین و شنود به زیپ هودی که میپوشی وصل میکنیم نترس قابل دید نیست میخواییم مراقب اوضاع باشیم
سپند: ممنون😍
________
محمد : رفتم توی اتاقم به پرونده یک نگاه انداختم همه چیز خوبه بعد از نجات رسول و روژان میشه به مهره هایی اصلی رسید🤔سرم و گرفتم بین دوتا دستام و چشمام بستم😴
از خستگی نزدیک بود بخوابم که یاد دنیا افتادم سریع به عطیه زنگ زدم بعد از چند تا بووووق بلاخره جواب داد 🙄
پ.ن: روژان دارن زجر میدن😢😅
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫
زیادمون کنید 🥀
نویسنده: هستی 🥀
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ارشام هم غیرتی هستا😂
حرف های عطیه و محمد باشه برای پارت بعد😂❤️
انرژی 😐❤️
https://harfeto.timefriend.net/16575330944815
#فرضیه
🌿فرض کنید که به یک مهمونی خونوادگی برای شام دعوتین.😋
عصرآماده میشین ولباس میپوشین تا برین به مهمونی! ☺️
میرسین دم در خونه فرد مورد نظر ک شما رو دعوت کرده’’🤠
در رو بازمیکنن میرین داخل، گرم سلام واحوال پرسی هستید که یکدفعه در میزنن... 😮
دررو بازمیکنن و... وحید رهبانی میاد داخل و میگه: سلام علیکم، ببخشید دیر کردم😁😊
و....
ری اکشن تون چیه در اون لحظه😱😰🤭🤨😂😂
پاسخ دراکانت زیر:
@Mohammadzade_313
ویادرناشناس:
https://harfeto.timefriend.net/16574749481205
#اقامحمد
#گاندو
#وحيدرهبانی
⛔️Copy⁉️NoCopy‼️