eitaa logo
♥️"وحید رهبانی"♥️
262 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
69 فایل
﴾﷽﴿ بزرگترین کانال 👈وحید رهبانی👉 در ایتا😍 اولین کانال رسمی آقا وحید 😎😍 اگه واقعا طرفدار آقا وحید و بچه های گاندو هستی از کانالشون حمایت کن❤ 💗بنشین جانا که حاله خوشی آمدی یارا💗 🌹☁عاشق کشی.. 🌹☁دیوانه کردن.. کانال ما باشما جون میگیره👊❣👊
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ 🥀رمان:🥀 🥀پارت :🥀 ستاره : وقتی تلفنم با امید تموم شد بهم اجازه دادن فقط چند دقیقه سعید ببینم روبه روش نشستم انگار توی یک فکری بود ولی اهمیتی ندادم و شروع کردم داداشی ؟ سعید: حرفت بزن میخوام برم ستاره : چرا این جور میکنی بخدا من نمیخواستم به هیچ کس آسیبی بزنم سعید :صدام بلند کردم و گفتم ولی زدی ستاره : نزدم داداش هر چی به اون ها دادم که الکی بوده سعید : تو میدونستی پسر خواهر آقا محمد الان گروگان هست توی همون خونه ی که تو رفت و آمد داری ستاره : ولی من مقصر نیستم سعید: ولی بلایی سرش بیاد تو هم مقصری ستاره تا زمانی که حل نشه ماجرا تصمیم دارم بیشتر یک غریبه باشی این خیلی بهتره ستاره : حرفاش تموم شد بدون توجه بهم بلند شد و رفت............. _ عبدی : رفتم اتاق محمد داخل بود سرش روی میز بود محمد قرار امید کی شد محمد هر چی صدا زدم سرش روی میزش بود و حرف نمیزد محمددددد محمد: بله آقا عبدی: معلومه کجایی چرا حواب نمیدی محمد: ببخشید اقا حواسم همش پیش رضا هست 😔 عبدی: 😔😔 قرار امید کی بود محمد: امروز عصر ساعت 5 پارک شهر عبدی : چرا پارک شهر حالا محمد: آقا مگه مشکل داره خب اونجا گفت 😂 عبدی: خوبه حال خودته چطوره محمد: همه چی خوبه ولی قلبم ...... عبدی: خوب میشه نگران رضا نباش تا خدا نخواد بلایی سرش نمیاد محمد: 😔😔 _5عصر امید : به بهونه ی خرید رفتم بیرون پارک شهر رفتم قراربود کنار آکواریوم پارک شهر همه دیگه ببینیم _& محمد: رسول و داوود داوود تو از دور حواست باشه رسول صداش حرفاش کلمه به کلمه چک کن شاید رمزی حرف بزنه سعید تو هم..... سعید: آقا میشه من کاری انجام ندم دوست ندارم کاره ای باشم 😔 محمد: ای به امنیت ایران بستگی داره خانوادگی نیست باید یک کاری کنی سعید: چشم 😔 محمد: برید سعید تو هم به عنوان کمکی پیش داوود باش ____ ستاره : سلام آقا امید ؟ امید : سلام ستاره خانم ببخشید مزاحم شدم ستاره: مشکلی نیست چطور میخواید کمکم کنید امید: الن بی رحم هست اگه میخوای راحت بشی باید یک زخم بهش بزنی و کارش تمومه اول دوستی کن و از راه دوستی نابودش کن ستاره : چرا این کارا خودتون نمی‌کنید امید: من زخم بزرگی خوردم و باید از پایه نابودش کنم راستش کاری که باهام کرد اون قدر برام ....... ستاره : برات چی امید: بیخیال من ولی من همین الانم داره باهاش دوستی میکنم تا بهم اعتماد کنه الن اون قدر پست هست که یک پسر بچه گروگان گرفته ستاره : پسر بچه😳😭😳 امید: اره چطور ستاره: راستش اون پسر خواهر رئیس من هست امید : به رئیس ات بگو من میترسم بهت نزدیک بشم ولی خودت یک فکری براش بکن الن کسی نیست که یک بچه زنده از دستش خلاص بشه ستاره: 😔😔😔😭چشم امید : من باید برم با اجازه مراقب خودت باش😊 ستاره : ممنون خدافظ😔 محمد : با صدای امید قلبم درد اومد باید رضا پیدا کنم بغض راه نفس هام گرفته بود از ون رفتم بیرون که بغضم شکست و گریه ام گرفت 😭 رضا پیدا نشه مریم نابود میشه پ.ن:....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 🍂رمان :🍂 🍂پارت :🍂 داوود: میدونستم روژان کسی نیست که این کارا کنه برای همین بیخیال موضوع شدم و رفتم سایت علی پشت میز رسول بود رفتم و دستی به شونه اش زدم سلام علی سایبری رسول: سلام😂 داوود: رسول تویی😳 رسول: اره 😁😂توقع داشتی کی باشه داوود: علی رسول: بس نشست سر جایی من میز من شد به اسمش 😐😂آقا اینجا جایی منه الانم داشتم کارم انجام می‌دادم داوود: کی مرخص شدی 😳 رسول: تو که نمیایی به من سر بزنی 😅من دیروز صبح مرخص شدم امروز هم به اسرار خودم اومدم سر کار داوود: شرمنده 😅❤️خداروشکر 😍 رسول: دشمنت شرمنده داداش 🙂❤️ خوب حالا چخبرا داوود: هیچی همش دردسر😅😂 رسول: چرا داوود: چند روز پیش روژان تصادف کرد دو روزه مرخص شده رسول: ا...الان خوبه😢 داوود: اره خوبه😂نگران نباش شما رسول:😂😢 داوود: راستی با پدرم صحبت میکنم رسول: درباره‌ی چی داوود: تو و روژان رسول: یعنی تو موافق هستی 😍 داوود: 😂😅اره رسول: ایوللللللل😍😂مبارکههههه داوود: اینو باید بگیم نه تو😂🤦🏻‍♀ رسول: 😁😁😂دیگه گفتم داوود: 😂😂از دست شما ____________ ایکان: کارن صندلی ها که کنار هم نیست کارن : نه آقا صندلی ها جدا گرفتم . ایکان: خوبه این جور کسی شک نمیکنه کارن: بله اقا😍 پ.ن: شب بخیر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://harfeto.timefriend.net/16643095045790