❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
🥀رمان :#گاندو3🥀
🥀پارت :#هشتاد_چهار🥀
ستاره : سرم بین دستام گرفتم و گریه میکردم آخه دختر این چه کاری تو اومدی یک کمکی کنی بد تر هم کردی 😭😭
حتما میرم زندان سعید هم دیگه عمرا هیچ وقت اسم من بیاره 😭😭😭😭
توی حال خودم در باز شد آقا محمد اومد داخل سریع جلوش وایسادم سلام آقا
محمد: بشین
پرونده تو الکی نیست اگه میخوای یک کمکی توی دادگاه داشته باشی باید همکاری کنی
ستاره : چکار کنم آقا محمد
محمد: با امید ارتباط میگیری زیر نظر ما
ستاره : چشم
سعید چطوره
محمد: بدون اینکه جوابش بدم از اتاق رفتم بیرون
ستاره : 😔😔😔
_________
محمد: بعد کلی اسرار بلاخره آقا عبدی حاضر شد ستاره بیاد بیرون تا با ما همکاری کنه
داوود برو ستاره خانم بیار
داوود : چشم
محمد: سعید کجاست ؟
داوود: گفت از شما اجازه گرفته
محمد: اره یادم نبود تو برو
داوود: ☺️
ستاره : آقا داوود منو برد اتاق آقا محمد جالب اینه هیچ کدوم مثل قبل نبودن همشون انگار یک جاسوس بزرگ دستگیر کرده بودن
داوود: آقا خانم باقری اومد
محمد: خوبه بشین
ستاره: چی شده
محمد: با امید ارتباط میگیری الان بهش زنگ میزنی تمام حرف های که باید بزنی بهت میگم یک کلمه اضافه تر حق نداری بگی مفهومه؟
ستاره : چشم 😔
______
عطیه : میخواستم از خونه برم بیرون که یک نامه افتاد داخل
اولش توجه نکردم بعدش که خوب نگاه کردم نامه رنگ سیاه بود😳
گرفتم دستم و رفتم داخل
____
مریم : بخون ببینم چیه
عطیه : باش
(این فقط هشدار هست میدونم دوس داری پسرت زنده ببینی پس همکاری کن و بهتره به محمد هم هیچی نگید این فقط یک هشدار بود تمایل به همکاری داشتی نامه دوباره بیرون از خونه بنداز تا خبر بعد بگم )
مریم :😭😭
باید چه کنیم من میخوام همکاری کنم
عزیز: مریم چرا حرف الکی میزنی 😡
همکاری چه میخوای ضد محمد بشی
مریم : نه نه اصلا ولی اینا تهدید کردن
عزیز : خوب غلط کردن اینا اگه جرعت داشتن کاری کنن که تهدید نمیکردن
عطیه : بهتره به محمد بگیم
عزیز: اره بهش زنگ میزنم 😃
عطیه تو هم بهتره از خونه بیرون نری
عطیه : اوم چشم 😔
______
الن: چی شد هاشم بلاخره
هاشم : نامه دادم به یک نفر برد
الن: امید کجاست
هاشم: همش با اون بچه درگیر هست بهش عادت کرده
الن: خوبه عالیه😃
سفارش کن ازش حرف بکشه حرف های مهم از همه چیز حتی رنگی که دایی جونش دوس داره
هاشم: لازمه ؟
الن: اره😏
هاشم: رکسانا گفت تولد کجا باشه
الن: بگو فعلا ورزشگاه آزادی و خیابون های نزدیک ساختمان مجلس زیر نظر باشه
هاشم: چشم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫
زیادمون کنید 🥀
نویسنده: هستی 🥀
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁
🍁🍁
🍁
🍂رمان:#یک_وبیست🍂
🍂پارت:#هشتاد_چهار🍂
#2روز بعد
داوود: بلاخره امروز دکتر اجازه داد مرخص بشه رفتم اتاقش
خواهر گلم چطوره
روژان: خ.....خوبم
داوود:پاشو دورت بگردم دیگه نمیتونم جلویی مامان بگیرم ها😅
روژان: باشه حاضر میشم 😅
داوود: بدو فدات شم میخوای کمکت کنم
روژان: اره فقط چادرم بیار
داوود: چشم وقتی رفتم چادر بهش دادم کمکش کردم بلند شد تا دستش گرفت بالا تا چادر سرش کنه چشمم خورد به مچش😳
روژان این چیه😐😳
روژان: چی
داوود: این پرچم اسرائیل چیه روی دستت حک کردی 😡
روژان: داداش آروم اینجا بیمارستانه😖
داوود:میگم این چیه😡
روژان: داداش بریم خونه بهت توضیح میدم خواهش میکنم آروم باش 😢
داوود:سریع آماده شو😬😡
تا رسیدن به خونه به ظاهر آروم بودم فقط دلم میخواد توضیحی که میده قانع کننده نباشه😬😡😤
تا رسیدیم مچ دستش گرفتم و بردمش بالا خداروشکر کسی خونه نبود تا رفتیم داخل اتاقش سریع گفتم
میشنوم 😤
روژان: این کار من نیست وقتی گروگان بودیم اینو روی دستم حک کردن
داوود: بی اختیار محکم زدم توی صورتش و فریاد زدم : روژان دروغ نگو پس چرا همون موقع چیزی نگفتی 😡😤
روژان: راست میگم چرا نمیفهمی کار من نیست باور نداری از آقا رسول بپرس اون بود خودش دید 😔😤
داوود: خواستم حرف بزنم که صدای مامان اومد بیخیال شدم و رفتم بیرون
_______
کارن: آقا یک ساعت دیگه پرواز دارید
ایکان: آماده شو الان میریم فرودگاه
کارن: چشم اقا
میخواستم از استاد بپرسم ببینم خبری از میلاد داره یا نه اما جرعت نداشتم 😖
ایکان: چیزی میخوای بگی
کارن: اوم....آقا شما ..از میلاد خبر دارید
ایکان: نه معلوم نیست کدوم گوری رفته 😤
کارن: آقا به نظر شما دستگیر نشده ☹️
ایکان: بهتره خفه شی 😒فکر کردن به این که مرده باشم راحت تره تا اینکه دستگیر بشه
کارن: ببخشید اقا حق باشماست
ایکان: میتونی بری
کارن: چشم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫
زیادمون کنید 🥀
نویسنده: هستی 🥀
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://harfeto.timefriend.net/16643095045790