eitaa logo
♥️"وحید رهبانی"♥️
258 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
69 فایل
﴾﷽﴿ بزرگترین کانال 👈وحید رهبانی👉 در ایتا😍 اولین کانال رسمی آقا وحید 😎😍 اگه واقعا طرفدار آقا وحید و بچه های گاندو هستی از کانالشون حمایت کن❤ 💗بنشین جانا که حاله خوشی آمدی یارا💗 🌹☁عاشق کشی.. 🌹☁دیوانه کردن.. کانال ما باشما جون میگیره👊❣👊
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ 🥀رمان :.3🥀 🥀پارت :🥀 عبدی: پرستار اومد مچ دست محمد گرفت تا ضربان قلبش حس کنه یهو دستش انداخت و دوید بیرون __________ پرستار: سلام مریم جون حالت چطوره مریم : مرسی خوبم پرستار : آلان میگم نی نی کوچولوت بیارن تا مامان جونش بیینه مریم: ممنون😍 _ پرستار: بفرما اینم نی نی کوچولو ما عطیه : بچه رو از پرستار گرفتم ای جانممم😍😍 شکل مامانش هست ناز و قشنگ😍 مریم: وای عطیه بدش ببینم عطیه : بفرما مجید: وقت شد به منم بدید بچه مریم : نه عزیزم به شما نمیرسه مجید: وقت بسیار هست😂 عزیز: عزیز دلم ماشاالله ناز هست عطیه : اسم چی بود مجید: مریم خانوم باید بگه مریم : من میخوام بزارم داداش انتخاب کنه عزیز: محمد خان فعلا باید یک فکری به حال پسر خودش کنه😂 مریم : خوب من باید داداش بگه 😍 مجید: پس فعلا بهش میگم بچه 😂 عطیه : بچه جون توچه قشنگی 😍😍❤️ مریم : به دایی جونش رفته 😂 عزیز: بله همه:😂😂 عطیه : مریم چرا تو فکری مریم: جایی داداش خالی هست😔 عزیز:😔😔 ___________ هاشم : آقا صبر کنیم جیسون بیاد بعد بریم الن: نه احمق حساس هست نمیشه منتظر بمونیم لازم نیست کسی خبر کنی فقط خودمون باید خونه سفید باشه هاشم : یعنی هیچ کس الن: گفتم هیچ کس چقدر خنگی آخه _________ عبدی: چند تا دکتر پشت سر هم رفتن داخل چند دقیقه گذشت که اومدن بیرون دکتر چی شد دکتر : فکر کنم شما خبر نداشتید نباید به ایشون تا یک چند وقت استرس وارد بشه از هیجان استرس خبر بد یا خبری خوب که باید بشه هیجان زده بشه خود داریی کنین عبدی: مگه چه مشکلی داره دکتر: کما و اون ماده ی که یک بار به بدنش تذریق شده اثر گذاشته بعد چند وقت تموم میشه ولی مراقب باشید لطفا عبدی : کی مرخص میشه دکتر : از نظر من میشه مرخص شد ولی ... عبدی: اگه میشه مرخص بشه چون داره اذیت میشه خودش هم دکتر: حرفی نیست فردا چک میکنم و نظرم میگم عبدی: ممنون پ.ن: ............ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 🍂رمان :🍂 🍂پارت :🍂 محمد: رفتم اتاق آقای عبدی تق....تق عبدی : بیا داخل محمد: ببخشید مزاحم شدم عبدی : نه چی شده محمد: خرس پیر عبدی : چی گفتی 😳 محمد : از یک تماس متوجه شدیم که تمام دستور ها از شخصی به نام خرس پیر میگیرن عبدی: خرس پیر قطعا اسم یک شخص هست به نظرت کی میتونه باشه محمد: خیلی روی این موضوع فکر کردم ولی 🤷‍♀اصلا نمیتونم بفهمم کی میتونه باشه عبدی: به نظر تو میشل خبر داره خرس پیر کیه محمد: حتما خبر داره اگر اجازه بدید من برن دیدنش عبدی : دیدن میشل؟ محمد: بله عبدی : اصلا برای پرونده ی مایکل اون چهره‌ی تو دید و شد اون ماجرا ها نمیتونم اجازه بدم دوباره تکرار بشه محمد : اما آقا میشل منو دیده و کامل چهره ی من شناسایی کرده 😐 عبدی : اصلا یادم نبود باشه برو محمد: ممنون 🙂 _________________ دریا: چند روز هیچ خبری از میشل و کلارا نیست حتما سر من کلاه گذاشتن 🤔 بهشون نشون میدم😌 گوشیم برداشتم و زنگ همون پسره زدم بعد از چند تا بوق قطع کرد😬دوباره بهش زنگ زدم بازم رد کرد 😬 بهش پیام دادم ( متن پیام : میخوام درباره‌ی میشل حرف بزنم جواب بده میدونم که می‌شناسیش ) پیام دادم و روی تخت خوابیدم ____________ رسول: داشتم کار هام انجام می‌دادم که بازم زنگ زد رد کردم و دوباره مشغول شدم روژان خانم هم برای برسی شماره ها اومد کمکم فکر کنم اونم از اینکه همش تلفنم زنگ می‌خورد عصبی بود😬🤦‍♀ روژان: میشه گوشیتون جواب بدید 😬 رسول: بیخیال اون شما این دوتا برسی کنید من الان میام روژان: بله چشم آقا رسول رفت منم داشتم شماره ها برسی میکردم که بازم پیام اومد دیگه واقعا تاقت نداشتم بازم همون حس فضولی اومد سراغم گوشیش برداشتم و پیام باز کردم میخوام درباره‌ی میشل صحبت کنم 🤔🤔 یعنی چی آقا رسول چکار به میشل داره این دختره چه ربطی به میشل داره اخه😬 ________ محمد: رفتم اتاق بازجویی میشل سرش روی میز بود پاهاش تند تند به زمین میزد استرس داشت دوربین روشن کردم و گذاشتم روی میز میشل: از صدای در و صدای برخورد یک جسم به میز متوجه شدم یک نفر داخل هست سرم بلند کردم محمد بود میشل:چرا منو اوردید اینجا😡 محمد: اینجا فقط من سوال میپرسم پس با دقت به سوالات جواب بده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کپی رمان به شدت ممنوع می باشد🚫 زیادمون کنید 🥀 نویسنده: هستی 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://harfeto.timefriend.net/16605707563309