eitaa logo
بحران در آینده جمعیت شیعه
202 دنبال‌کننده
23هزار عکس
18.9هزار ویدیو
458 فایل
مطالب پیرامون جمعیت ،ازدواج فرزند آوری, تربیت فرزند و مطالب سیاسی مهم در این زمینه ،در این کانال قرار داده می شود. برای رعایت حقوق و امانت داری ، لینک کانالها حذف نخواهد شد. کانال عقیدتی ما https://eitaa.com/Arshiv_vije ادمین کانال, @Rouki313
مشاهده در ایتا
دانلود
۷۸۹ من مادر ۳ فرزندم، پارسال از اول محرم به همسرم گفتم که میخوام امسال برم پیاده روی اربعین. از اول گفت نه. اینو بگم که از ۱۰ سال پیش تا الان به غیر از سالهای کرونا، همسرم به تنهایی سفر اربعین می رفتن. و هربار من باردار بودم یا بچه کوچیک داشتم و ایشون اجازه نمی دادن. پارسال دختر کوچیکم ۲ساله بود و از اول که پدر و مادر و هر کسی می شنید من رو منع میکرد. اما خیییلی دل سوخته بودم. تا بلاخره یه روز اومد و گفت آگه می‌خوای واقعا بری باید چند روز زودتر از اربعین بریم. منم خیییلی خوشحال شدم. برای خودم و دخترم شلوار راحتی دوختم. وسایل آماده کردم و تاریخ سفر با کلی اکراه از طرف همسرم مشخص شد. من از خوشحالی صبح و شب رادیو اربعین روشن بود و اشک میریختم. تا اینکه ۲ شب قبل از سفر، اعلام کردن که گروه مقتدا صدر شورش کردند و اوضاع عراق ناآرامه. مرزها رو بستند😭 همسرم اومد و خبر رو داد. کلی جا خوردم. صبح مادرم زنگ زد که خبر بده همه جا رو بستن. اینقدر اشک ریختم و که اصلا مادرم نمی تونست حرفی بزنه و اونم اشک ریخت.😭 تا اومد فردا بشه، انگار خدا خودش کاری کرد و مقتدا صدر آروم شد و گفتن مرزها باز شده. همسرم زنگ زد و گفت کوله ها رو ببند تا عصر راه بیفتیم😍 اصلا نمیدونم چطوری جور شد. خداروشکر راهی شدیم اول کربلا رفتیم که چون خیلی زود رفته بودیم موکب نبود و همسرم هتل گرفتن. موکب و غذا خییلی نبود. البته خیمه گاه انگار ظهرها غذا میدادن. یا اینکه قسمت ما بود ۲ وعده اونجا غذا خوردیم. بعد از اون به سید محمد و سپس سامرا رفتیم. سید محمد بشدت گرم بود. سامرا ماشاءالله غذا فراووونه. تا نصف شب شام میدادن و اصلا غذا کم نمیاد. ما از بس خسته بودیم بعد از نماز مغرب دراز کشیدیم بخوابیم که یهو شروع کردن مداحی پشت بلندگو😩 من بیدار شدم و دیگه نتونستم بخوابم. بعد از مداحی همین که خواستم بخوابم دختر ۲ساله م بیدار شد😫 رفتم دنبال شوهرم که دیدم خوابه کنار یه ستون. و دخترم می گفت راه برم. منم خسته بودم نصف شب. به هر طریقی بود آخرش خوابید و من خیلی کم خوابیدم که دوباره نماز صبح شد و بیدارمون کرد🥵 بعد از نماز صبح قرار خاصی نذاشته بودیم ولی ضمنی گفتیم که راه بیفتیم بریم نجف. خب منم رفتم همونجا که شوهرم خوابیده بود،دیدم نیست. منتظر نشستم. نیومد. دختر کوچیکم بیدار بود و میخواست بغلش کنم. از دست همسرم ناراحت بودم که چرا نیستش. رفتم صبحانه خوردم و دختر ۸ساله م رو گذاشتم همونجا که آگه بابا اومد باشه که باز هم نیومده بود. رفتم طرف قسمت ورودی حرم مردانه، از دور دیدم بین افرادی که خوابیدن توی صحن نیست. به یکی از آشناها گفتم بره ببینه شوهرم کجاست، که نبود. بیمارستان سیار رو گشتم. شوهرم رو پیج کردن... خلاصه از ساعت ۴ صبح منتظر شوهرم بودم و با بچه بغل، شبش هم نخوابیده بودم. دیگه اشکم دراومد و به امام زمان گفتم خودت کمک کن. یه خانواده پیشم بودن که بهشون گفتم شوهرم گم شده و هیچ جا نیست. نمیدونستم چیکار کنم. یه چند تا آقا اونطرف تر بودن و به عربی مسلط بودن. به یکی از خادمها گفتند و ایشون هم رفته بود توی حرم گشته بود. اون خادم که رفته بود اسم همسرم رو بلند بلند صدا زده بود، دیدم یهو با چشم خواب آلود اومد😤 خدا شاهده خیییلی ناراحت و عصبانی بودم و ضعف کرده بودم. ولی هیچی بهش نگفتم. فقط خودش دید گریه کردم و دیگه نا ندارم. بالاخره راهی نجف شدیم. و من فقط تونستم توی ماشین بخوابم. ون ما خیییلی خوب و خنک بود. بعد از زیارت نجف هم پیاده روی رو شروع کردیم. مسیر خیییلی خوب و قشنگ بود. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۸۹ من اصلاااااا قبول ندارم که ۵_۶ روز توی مسیر باشیم. هم بچه ها خسته میشن. هم هوا گرمه. خب لازم نیس همه مسیر رو پیاده برید، ماشین بگیرید و یسری عمودها رو برید. چرا ما باید طولانی کنیم سفر رو؟!؟! از قدیم گفتن مهمون ۱ شب ۲ شب، نه اینکه ما بیایم ۶ روز یا ۵ روز توی مسیر باشیم. بعد از ما هم زائر هست، مصرف آب و غذا و اسکان و... اینطوری که ۶ روز باشیم، بقیه چیکار کنن. لطفا بهونه نیارید که عراقی ها دوست دارند و خرج می کنند. خیرالامور اوسطها . اعتدال و وسط کار رو باید نگه داشت. هی نگیم بچه ها ذوق می کنند و خوشحالند. به چه قیمتی؟؟؟ بعضاً شاید حق الناس هم باشه. چون شما باعث شلوغی هم میشید. سفر رو باید کوتاه کرد. نه اینقدر کوتاه که بچه اذیت بشه نه اینقدرررررر بلند که بعضیا میگن ۵_۶ روز فقط پیاده روی بودن. 😕بعدش هم میرند کربلا اونجا هم چند روز می مونند😐 اینا رو دقت کنید که ثواب ها کباب نشه. خانمها چند تا نکته رو میگم هم برای خودم هم شما تذکری باشه. معنویت رو باید حفظ کنید. حواستون به این نباشه کجا چی میدن، بدو برو اونو بگیر. لطف کنید توی پیاده روی اینقدرررررر حمام نرید. بعضیا موکب به موکب که میرسن لباس میشورن و میرن حمام. باور کنید که اونا آب رو با تانکر میبرن و پر میکنن. مثلا حالا ما هی میخوایم ادعا کنیم که تمیزیم. یه چیز طبیعیه که هوا گرمه و همه عرق میکنن ولی لازم نیس که مدام حمام برید. ۱ روز و نصف که گذشت یا حتی بعد از ۲ روز برید حمام. پشت در حمام صف طولانی. خب اینا حق الناسه. یکی میخاد غسل کنه یا سریع بره. اینجا که مسافرت شمال و گشت و گذار نیست. سعی کنید لباستان رو مدام عوض کنید و اسپری یا مام بزنید. نکته بعد وقتی میرسید به موکب حتما لباس خیس رو عوض کنید و لباس دیگه بپوشید. اونم بذارید توی آفتاب خشک بشه. اصلا لازم نیست بشورید. (حالا شاید بگید من تمیز نیستم. ولی اصلا اینطوری نیست. عراقی ها پارسال اگه یادتون باشه بعضی جاها با کم آبی روبرو شدن. بعد درسته من بخوام مدام چادر و لباسم رو بشورم؟!؟!) نکته دیگه خانمها لطفا رعایت شئونات رو بکنید. لباس زیر که میشورید، یه روسری بندازید روش پیدا نباشه. حمام که میرید خودتون رو بپوشانید کامل، بچه ها توجه میکنند. دیگه اینکه علت بیشتر بیماری ها خوردن آب سرد و خیس بودن جلوی کولره. که واقعا باعث مریضی میشه. ما ۵ نفر بودیم ولی فقطططط ۲تا کوله و کالسکه داشتیم. برای خودم و شوهرم فقط ۲ دست لباس و شلوار و ۳ دست لباس زیر گذاشتم. برای بچه ها ۲ دست لباس و شلوار. یه بسته پوشک کامل. و برای کوچیکم ۳ دست لباس و شلوار گذاشتم. آبلیمو، خاکشیر، داروی امام کاظم داروهای اسهال و استفراغ آجیل مغز کرده. نان خشکه بردم. یه دمپایی برای دستشویی و حمام میخواید. چفیه خیلی به کار میاد بجای حوله😅 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۹۰ خاطرات اربعین سرشار از سختی هاییه که هرچقدر بعدش بهشون فکر میکنی، دلت برای تحمل اون سختی ها غنج میره، دلت میخواد اربعین کربلا بری حتی اگه سختی های زیادی بکشی، اصلا دلت برای سختی ها تنگ میشه، اربعین تنها سفریه که به سختی ها واقفی ولی دلت پر میکشه برای اون سختی ها و خب مشخصه که اربعین کربلا رفتن با بچه سختی هاش چندین برابره... الان همه مامانا از گرما میترسن برای بچه هاشون، میشه تدابیری کرد، ولی شرط اول پذیرفتن سختیه است. تجربه اولی که میتونم خدمتتون عرض کنم اینه که یه جوری برنامه بریزید، مسیر شهرتون تا مرز رو تو روز حرکت کنید چون اینجا هوا بهتره و کولرم موجوده، شب مرز خلوتره، خنکتره و اون سمت راحتر ماشین پیدا میکنید. قبل سوار شدن به وَن، با راننده طی کنید که کولر روشن کنه تجربه دوم اینکه تو شهر نجف زیاد نمونید زیارت کنید و وارد مسیر بشید، امکانات مسیر بهتر از خود شهره، البته ایام اربعینه خواهشا تو کربلا هم موکب هارو زیادی اشغال نکنید و به فکر زوار دیگه هم باشید. فقط از آب های بسته بندی شده استفاده کنید، آبلیمو با خودتون ببرید و تو بطری آب چند قطره آبلیمو بچکونید که طعم آب هم زیاد تغییر نکنه که بچه ها بخورن، هم عطشون رو میندازه، هم از گرما زدگی جلوگیری میکنه، نبات و عرق نعنا میتونه مفید باشه وسیله زیاد برندارید چون تو گرما حمل وسایل سخته، ما همیشه یه دست لباس تنمون میکنیم، یه دستم اضافه میذارم تو کوله، فقط برای کوچولومون دو دست میذارم، هر وقت کثیف شد، میشورم در عرض نیم ساعت خشک میشه چفیه خیلی کاربرد داره، هم خیس میکردیم مینداختیم رو سرمون هم به عنوان حوله، هم زیر انداز، هم سفره😂 هوا خیلی گرمه لطفا کفش برندارید، هم خودتون هم بچه هاتون دمپایی که تو پا راحته بپوشید، هم باهاش میشه حمام رفت، هم میشه راحت پاهای بچه ها رو شست خنکشون بشه نه شلوار بیرونی بردارین نه شلوارای بچه ها رو خیلی خونگی گل منگولی، یه شلوار ساده راحت و نخی که عرق سوز نشند. لباس مشکیاشونو بردارین و اگه لباس های دیگشون مشکی نیست، خواهشا لباس های تیرشونو بردارین، لباس قرمز برندارین عراقی ها حتی تن نوزادهاشون مشکی می پوشونند. اگه براتون مقدوره هدیه های کوچولو با خودتون بردارین به بچه های تو مسیر یا موکب ها هدیه بدید لطفا غذایی رو بگیرید که میخورید، خیلی بده غذایی رو بگیرید جلوتر بندازید. کنار غذاهای عربی خیلی ادویه دارند سعی کنید غذاهای کم ادویه به بچه ها بدین که حساسیت نکنند. خیلی تو مسیر خوراکی های مختلف به بچه ها ندین رودل کنند خیلی از عرب ها فارسی بلدن، لطفا از گفتن این دست جملات که ما ایرانیا تمیزیم و اینجا اینطور نیست و از این صحبتها انجام ندین و باعث کدورت و ناراحتی نشید دارو زیاد برندارید چون وقتی کوله هارو به باربند ماشین میبندن همه داروها جوش میاد😂 اگه قصد تشرف به کاظمین و سامرا دارید شب برید و برگردید در حد یه زیارت فقط . بلافاصله بعد نماز صبح، قبل طلوع آفتاب تو گاراژ کربلا باشید که راحتر سوار کامیونها بشید. کامیونها تا وسط جاده ستونهای ششصد و خورده ای میارن، که اونجا ون به سمت مرزها موجوده بخاطر بچه ها مدت زمان سفر رو کوتاه کنید. بچه هامون زائر کوچولوهای امام حسین هستند، سعی کنیم اونجا خیلی احترامشون کنیم. به نیت ظهور آقا سرباز کوچولوهامون رو ببریم. الهی که به حق پاکی این زائرها، آقا نظری هم به ما بکنند هر جا خیلی خسته بودین روضه گوش بدین بسیار حال خوبی داره برای ظهور آقا، برای آرامش و امنیت کشورمون، برای رهبر عزیزمون خیلی دعا کنید. در پایان از همه زائرین عزیز التماس دعا دارم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
عرض سلام و ادب خدمت مخاطبین محترم کانال "دوتا کافی نیست" با توجه به اینکه حجم پیام ها و تجارب ارسالی شما عزیزان در زمینه ی "سفر اربعین با فرزندان" بسیار زیاد و قابل توجه هست. عملا امکان ارسال همه ی تجارب در کانال وجود ندارد، لذا عزیزانی که علاقمند هستند همه ی تجارب را مطالعه کنند، می توانند از طریق پیوند زیر به " آرشیو تجارب سفر اربعین" دسترسی پیدا کنند. https://eitaa.com/joinchat/2370241003C167c273947 با تشکر از همراهی شما🙏 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۹۵ منم چند تا تجربه از سفر اربعین با چندتا بچه بهتون بگم. اولا که حتما قبل از سفر با بچه ها در مورد زیبایی های مسیر در کنار سختی ها صحبت کنید، بذارید آماده برن اونجا، به بچه های بزرگتر توضیح بدید که چرا ما این همه سختی رو به جون میخریم به شوق اینکه امام زمانمون از لابه لای جمعیت ما رو ببینن و دلشون گرم بشه به بودن ما پای رکاب اهل بیت علیهم السلام در طول مسیر هم نذاریم توجه بچه ها همش به خوراکی های رنگارنگ و شربت ها و نوشمک و اینا باشه، گاهی عمدا یه کمی از موکبها فاصله بگیریم و با بچه ها صحبت کنیم که تو همین جایی که قدم میذاری خانواده و فرزندان امام حسین رو با لب تشنه و ضرب تازیانه😭 میبردن (بچه های بزرگتر که درک میکنن) برای کوچکترا هم هربار آب خنک یا شربتی نوش جان کردن، بگیم به فدای لب عطشان اباعبدالله، به فدای بچه های کوچولویی که لب تشنه و خسته و زخمی این مسیرو رفتن به دیدار قبر پدرشون😢 خلاصه حواسمون باشه هدف اصلی پیاده روی که اتصال قلبی عمیق‌تر با اهل بیت علیهم السلام هست، وسط نعمتهای فراوون و شلوغی های زیبای مسیر گم‌نشه اسپری آب پاش خیلی عالی هستن، مخصوصا که بچه ها قدشون کوتاه تره و تو شلوغی ها وسط جمعیت خیلی بیشتر عرق میریزن و گرمشون میشه اون پایینا هم با آب خنک میشن، هم بازی میکنن سرگرم ‌میشن. پسرای من پارسال روی بچه های دیگه هم آب میریختن و میگفتن ماهم مثل خادما میخوایم مردمو خنک کنیم. حتما یه مقدار مغزیجات بدون پوست با خودتون ببرید، برای شلوغی و معطلی دم مرز و تو مسیر اگه احیانا نیاز شد و داخل حرمها که ضعف نکنید. بادام، مویز، نخودچی، پسته، گردو و ... طبق تجربه چند ساله من بیشتر مریضی ها سه تا علت اصلی داره: ۱- مداااام آب و شربت یخخخخ خوردن و با عرق جلوی کولر رفتن ۲- نشستن دستها قبل از خوردن غذا و خوراکی ۳- درهم و برهم‌خوری و زیاده روی تو مصرف غذاهای مختلف باهم حتما حواستون باشه نوشیدنی های خیلی تگری نخورید، اگه خیلی عرق کردید یا آبپاشی شدید و خیسید جلوی کولر نرید، قبل از خوردن حتما دستهاتون رو بشورید حتی شده با آب خالی (بار میکروبی رو کم میکنه)، دستکش یکبار مصرف با خودتون ببرید اگه امکان شستن نبود با دستکش خوراکی رو بخورید. تو گرمای شدید هوا هاضمه ضعیف میشه، حتما رعایت فاصله زمانی بین خوردن غذاهای مختلف رو داشته باشید و هرجایی و هر ساعتی غذا میدادن نخورید. ترجیحا غذاهایی رو بخورید که هنوز داغه و تازه کشیدن تو ظرف. برای بچه ها جوراب اضافه بردارید و روزی دو سه بار جورابشون رو عوض کنید و پاهاشون رو بشورید، جوراب تمیز بپوشن، چون خیلی جورابشون خاکی و شربتی و گلی میشه و همینا ممکنه باعث تاول بشه داروهای گیاهی که تو خونه خودتون هم جزو عادات مصرفتون هست رو با خودتون ببرید، مثلا من همیشه پودر زنجبیل میبرم برای تهوع و سرماخوردگی تو چایی بریزیم، چهارتخم میبرم برای گلودرد، نبات سوخته و برگ‌مورد هم برای اسهال، عرق نعنایی که توش نبات حل کردم هم برای دلدرد. (همه رو تو خونه هم استفاده داریم). تو مسیر هم دمنوش زیاد میدن(آویشن و به لیمو و اینا) گاهی بخورید برای تقویت ایمنی یه بطری عسل به همراه کمی آب لیموترش تازه با خودتون ببرید، صبح ناشتا نفری یه قاشق بخورید. نمک تو اکثر موکبها هست. روزی یکی دو بار آب نمک قرقره کنید برای بچه های کوچولو قطره بینی نرمال سالین ببرید و روزی دوبار بچکونید تو بینی تا محیط برای رشد باکتری ها نامساعد بشه به امید خدا☺️ پودر بچه ببرید برای پیشگیری از عرق سوز ناحیه پوشک بچه ها یا حتی کشاله ران بزرگترا خیلی کمک میکنه، پماد سوختگی که نی نی تو خونه هم استفاده میکنه و براش کارسازه رو حتما ببرید. من خودم روغن شترمرغ برای پسر کوچولوم عالی اثر میکنه، یه ظرف کوچک میبرم همیشه. صابون خمیری از داروخانه ها بگیرید خیلی خوبه و استفاده ازش راحته، بعد از سرویس بهداشتی حتما حتما صابون بزنید مخصوصا برای بچه ها که خیلی به شلنگ‌ و شیر دست میمالن وسایل سرگرمی سبک برای بچه ها بردارید که اگه تو موکب خوابشون نبرد سرگرم بشن. (من خودم یه خودکار شش رنگ میبرم با یه دفترچه کوچولو، دو تا هم ماشین کوچولو، بازی فکری تنگرام که مقوایی و سبک و خیلی سرگرم کننده ست) چندتا ماسک هم بردارید برای جاهای خیلی خاکی مخصوصا لب مرز، چفیه نخی هم که به تعداد افراد خانواده از واجباته واقعا حتی یه چوب کبریت هم وسیله اضافی بر ندارید اونجا تو پیاده روی طولانی وزن وسایل چندین برابر فشار میاره به آدم کیف پاسپورتی گردنی برای نگهداری از کارتها و پول نقد خیلی خوبه نیت کنید هر چند تا عمود رو به اسم یکی از اعضای خانواده، دوستان، ملتمسین دعا، رهبر عزیزمون، شهدا و هرکسی که آرزو داشت تو این مسیر باشه و نیست، قدم بردارید کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بچه های من فاصله سنی شون ۲۲ ماه هست، به هر دوتا تا ۱۵ ماهگی شیر خودم رو میدادم. دکتر گفت در سه حالت باید شیر رو قطع کنی، یکی اینکه مزه شیر عوض میشه و خود بچه دیگه نمیخوره، یکی زیر دل، درد های شدید میگیری که احتمالا برای جنین ضرر داره و باید قطع کنی، یکی دیگه اینکه بچه با عرض معذرت دچار اسهال و استفراغ میشه، در هر کدوم ازین سه حالت شیر رو قطع کن،اگر هیچ کدوم ازین مشکلات پیش نیومد تا آخر بارداری میتونی شیر بدی. برای زایمان هم از قبل، هم منزل مادرم هم منزل مادر همسر یک شب بدون خودمون بچه رو گذاشتیم هم ببینیم راحت میمونه، هم موقع زمان زایمان که قطعا بخاطر تولد نوزاد جدید حساسیت هایی هست احساس اینکه بخاطر نوزاد اونو گذاشتیم کنار نکنه. البته بچه های شیره به شیره چون بچه بزرگتر تو سن کمی خواهر یا برادر دار شده حساسیت هاش خیلیییی کمه، حس مالکیتش آنچنان شکل نگرفته، هنوز کامل شخصیتش و استقلالش شکل نگرفته که فرد جدید وارد زندگیش میشه و اون تو ذهنش دنیاش رو از اول چند نفره میچینه برای همین راحت تر کنار میاد و میپذیره بعد از زایمان هم خیلی به رفتار اطرافیان برمیگرده از قبل هماهنگ کنند اگر جایی وارد میشن، همه نگاه ها و توجه ها به نوزاد نباشه، مثل قبل رفتار کنند بچه اول رو نه خیلی تحویل بگیرند نه کاملا بی توجه باشند. بچه کاملا رفتارها رو زیر نظر داره با تمام بچگیش، اگر معمولی و مثل سابق باهاش برخورد کنید اونم هیچ حساسیتی نشون نمی‌ده یک نکته مهم اینکه به بودن نوزاد تو بغل مادر عادت داره، هر روز از صبح تا شب نوزاد تو بغل مادره، شیر میخوره و.... واقع بینانه کنار میاد که مادر برای هردوی ماست اما در مورد دیگران نه مادر در طول روز در نگه داری نوزاد ازش کمک بگیره، حس مسئولیت پذیری بچه تقویت میشه،همچنین مهم بودن و مفید بودن برای هر انسانی لذت بخشه. مثلا کارهای کوچیکی مثل آوردن پوشک، پستونک، متکا، تکان دادن جغجغه برای بچه و.... و نکته آخر اینکه محلی رو برای خواب نوزاد در نظر بگیرن که در دسترس بچه نباشه چون بچه حتی اگر با نوزاد جدید مشکلی نداشته باشه ذاتن در موردش کنجکاوه، شاید بخواد به هر جای بدنش دست بزنه از غذای خودش بهش بده یا اسباب بازیش رو که سنگینه و...بده بهش پس حتما نوزاد یک جای خواب کاملا ایمن داشته باشه که دست بچه بهش نرسه تا اگر مادر مشغول کاری مثل نماز خواندن بود، خیالش راحت باشه. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فرزندان شیره به شیره... من دو تا دختر اولم با فاصله ۱۵ ماه از هم بدنیا اومدن. خب اولش با توجه به کم تجربگی ما سخت بود برامون. بخصوص که من همه چیز را برا خودم سخت میگرفتم. از تمیزی خونه تا نظم و تمیزی بچه ها. ولی خدارا شکر با کمک و لطف خدا این دوران سپری شد. من طبق گفته پزشکم تا ۲۰ هفته به دخترم شیر دادم. در طول بارداری دومی حتی اضافه وزن کمی هم داشتم به خاطر فعالیت. اما وزن نوزاد خیلی بیشتر از اولی بود. وقتی بدنیا اومد روزای اول یه کم دخترم موقع شیردهی اذیت شد. که من سعی کردم از کمک مادرم و بقیه برای آروم کردنش استفاده کنم اما حُسن بچه های شیر به شیر همینه که چون کوچکترن، زود به شرایط عادت میکنن و براشون عادی میشه. وقت خوابوندن، یکی در بغلم شیر میخورد و اون یکی رو پام بود. اگر هم همسرم خونه بود یکی را همسرم میخوابوند، یکی را من. موقع شیر دادن به نوزاد اولی را هم بغل میکردم و براش شعر میخوندم و نوازشش میکردم که حس بد نداشته باشه. از همون اول سعی کردیم هیچ گونه حساسیتی به دومی نداشته باشیم و بذاریم خواهرش تحت کنترل نامحسوس ما باهاش کلنجار بره. مثلا میدیدی یهو محکم بغلش میکرد. یا بوسش میکرد. نهایتش این بود که از خواب بیدارش میکرد یا یه کم گریه اش در میومد. من همیشه دختر دومم را در تیر رس نگاه خودم میخوابوندم و غیر مستقیم و نامحسوس حواسم بهشون بود. ولی جوری که بزرگه نفهمه. چون اگر بفهمه حساستر میشه. گاهی هم که میدیدم داره کار داره به جاهای خطرناک میرسه میومدم پیششون و مثلا میگفتم بریم پوشک آبجی را عوض کنیم و بازم غیر مستقیم از محیط دورش میکردم. من و همسرم اصلا حساسیت رو رفتارهای دختر اولم نداشتیم و همه چیز تو خونه عالی بود، ولی متاسفانه بقیه چون حساسیت نشون میدادن دخترم کمی رفتارش خشن تر میشد که البته اونم مدیریت کردیم و همه چیز به خوبی حل میشد. بچه های شیر به شیر خیلی زود با هم انس میگیرن و چون بچه کوچکه راحت تر با قضیه کنار میاد و در واقع حسی از حسادت به اون صورت در وجودش شکل نمیگیره. ما سالهای اول برای اینکه بچه ها درکی از هدایا نداشتن، معمولا برا دوتاشون در مناسبتها هدیه میخریدیم. مثلا تولد یکی شون بود برا هر دو کادو میخریدیم و دقیقا عین هم. یا لباسها عین هم. صرفا برای اینکه یکی فکر نکنه مال اون یکی خوشگل تره. هر دو را بغل میکردیم و میبوسیدیم. اگر کار اشتباهی انجام میشد تنبیه ها دسته جمعی بود. مثلا هر دو از دیدن تلویزیون محروم بودن. یا از بیرون رفتن یا هر چیزی. اوایل چون فشار کار کمی زیاد بود و ما خسته میشدیم وقتی میگفتن چقدر خوبه بچه هاتون پشت سر هم هستن من واقعا برام مسخره می اومد. اما با گذشت زمان و بزرگ شدن بچه ها و همسن بودن و نزدیکی عاطفیشون فهمیدم چه لطفی خدا به من کرده. الان که ۸ و ۹ ساله اند چقدر خوب و لذت بخشه. از هر لحاظی که فکر کنید. با هم بازی میکنند، با هم کلاس میرن. مدرسه میرن. با هم تو خونه میمونن اگر من کار کوتاهی داشته باشم. با هم شیطنت میکنن و تا دلتون بخواد باهم دعوا میکنن ولی به همون اندازه حامی هم هستن و پشت سر هوای همو دارن. و الان که باردارم بین بچه سوم و چهارمم حدود ۲۰ ماه فاصله میشه و من ازین بابت راضیم. هم خودم را برای سختیاش آماده کردم، هم لذتای بعدش و میدونم این سختی ها زود گذره و فقط کافیه کمی راحت بگیریم. مهم اینه که بعد این همه سختی حداقل بچه ها در آینده همدم هم باشن و بدرد هم بخورن. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ما به همراه دو فرزندم و پدر و مادر خودم و همسرم راهی این سفر شدیم. از اونجایی که در اعمال عبادی بخصوص اعمال مستحبی، نیت جایگاه ویژه‌ای داره پس ما هم به نیت سفر اربعین اما چند روز زودتر به راه افتادیم که دو سه روز قبل از روز اربعین برگردیم، چون نزدیک روز اربعین ازدحام جمعیت بسیار زیاد هست و با بچه کوچیک خیلی کار سخت میشه و امکان برخورد با نامحرم هم زیاد میشه. ما تقریبا دو هفته مونده به اربعین راه افتادیم و سفرمون تقریبا ده روز طول کشید و سه چهار روز مونده به اربعین برگشتیم و ما چون میدونستیم آخر سفر نمیتونیم حرم آقا اباعبدالله علیه السلام رو بخاطر ازدحام جمعیت زیارت کنیم، اول میریم کربلا در خلوتی زیارت میکنیم و بعد میریم نجف از اونجا پیاده روی رو شروع میکنیم و در آخر هم اگر نتونستیم زیارت کنیم دلمون نمیسوزه، چون معلوم نیست دوباره کی زیارت نصیبمون بشه. ما صبح راهی مرز مهران شدیم و اذان مغرب به مهران رسیدیم و بعد از نماز و شام راهی مرز شدیم، بخاطر اینکه مرز به شدت گرمه و عبور از مرز نیازمند صبر هست و مدت زمانی هرچند کوتاه رو باید در صف بود اگر شب رو برای عبور از مرز انتخاب کنید بسیار راحت تر هستید. شب از مرز رد شدیم و وارد خاک عراق شدیم. حداقل دو سه ساعت طول میکشه که ماشین مورد نظرتون رو پیدا کنید. پس اگر روز باشه و بچه همراهتون باشه خیلی بهتون فشار میاد. ما سوار ماشینای کربلا شدیم و نماز صبح کربلا بودیم، یه هتل برای دو سه روز رزرو کردیم و قشنگ زیارت کردیم چون حرم خلوت بود و بعد با ماشین راهی نجف شدیم و دو سه روز خونه یکی از آشنایان عراقی بودیم که طی این چند سال با پدرشوهرم دوست شده بودن و حرم آقا امیرالمومنین ع رو هم قشنگ زیارت کردیم و بعد پیاده‌روی رو شروع کردیم و بیشتر راه رو پیاده رفتیم و مقدار کمی رو ماشین سوار شدیم. ما بیشتر از موکبهای عراقی استفاده میکردیم چون هم کوچیک بودن و راحت تر خنک میشدن و چون زودتر پر میشدن، زود هم همه میخوابیدن و کمتر سر و صدا داخلشون بود. اما بعضا موکبای ایرانی چون بزرگ بودن، گرمتر بودن و بعضا تا آخر شب داخلشون سر و صدا بود و اگه میخواستی بری سرویس باید کلی راه میرفتی تا برسی. ما با خودمون یه کالسکه برده بودیم که چون بزرگ بود دو تا بچه هام توش مینشستن و کلی هم زیرش بار جا میگرفت هرچه قدر میتونید لباس و وسیله کم بردارید چون داخل راه همه چی هست از جمله غذا و پتو و لباسشویی و مایع و شامپو و صابون و دستمال کاغذی و... سعی کنید کیفی که همراه میبرید سبک باشه چون از کت و کول میفتید. دو دست لباس بردارید و چفیه که جای حوله هم هست. حتما با دمپایی پیاده روی کنید، این رو همه کسانی که بارها و بارها به این سفر رفتن تأکید میکنن از جمله خود عراقیا... کمترین آسیبِ بهترین کفش هم عرق سوز شدن پا هست پس دمپایی بهترین گزینه ست. ما با خودمون سکنجبین آلبالویی برده بودیم و خیلی در گرما کمکمون میکرد .. کمی زنجبیل بردارید و گاهی در چای بریزید و بخورید برای اینکه اگر میکروبی وارد معده شده باشه از بین میبره و حالت تهوع رو هم برطرف می کنه. مقداری پونه برای جلوگیری از اسهال بردارید. توی راه چای لیمو عمانی بخورید چون اون هم خاصیت میکروب کشی داره. از خوردن شربت و آب یخ پرهیز کنید چون سیستم ایمنی بدنتون رو ضعیف میکنه و بعد از اون بدنتون ضعیف میشه و برای ادامه راه کم میارید. اگر هم میکروب یا ویروس داخل بدنتون باشه با ضعیف شدن بدنتون فعال میشه، پس آب معمولی همراه داشته باشید که اگر خواستید آب یخ بخورید با آب معمولی مخلوط کنید و بعد مصرف کنید. داروی امام کاظم علیه السلام هم قبل سفر استفاده کنید. حتما حواستون باشه زیر کولر بخصوص کولر گازی نخوابید چون مریض میشید و ادامه راه براتون سخت میشه. هرچیزی رو تو راه نخورید و بخصوص به بچه هاتون هم ندید، چون تو راه خیلی چیزا میدن و اگه بخواهید به همه شون پاسخ مثبت بدید مریض میشید یا لااقل ناراحتی گوارشی میگیرید. وقتی هوا گرم میشه دستگاه هاضمه مقداری ضعیف میشه و غذاهای غلیظ رو نمیتونه خوب هضم بکنه. هر وقت خسته شدید برید داخل موکبا و استراحت کنید و به خودتون سختی ندید. در کل این سفر، سفر سختیه، اگر آدم سختگیر و بد وجودی هستین و هرچیزی رو نمیخورید به این سفر نرید. باید تو این سفر بیخیال خیلی چیزا باشید و سخت نگیرید تو این سفر معنوی به یاد مصائب حضرت زین العابدین علیه السلام و حضرت زینب (س) و بقیه اسرای کربلا باشید و گاهی به یادشون گریه کنید که ان شاءالله ذخیره قبر و قیامتتون باشه. خیلی التماس دعا دارم از همه شما، ان شاءالله با رفتن به این سفر قدمی هرچند کوچک برای ظهور برداریم برای ظهور آقا «صلوات» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
یه چیزی که تو اربعین خیلی به دردم خورد این Sهایی هستن که از آبچکون ظرفشویی آویزون میکنیم برا لیوان. از اونا سه چهارتا بردم از دستگیره‌ی کالسکه‌ش آویزون کردم. برا آویزون کردن مشمای کفشی، خوراکیی، نمیدونم کیف دستی کوچکی و... به شرطی که کالسکه تون دستگیره‌ش عصایی نباشه و بشه گیره آویزون کرد یکی هم شربت غلیظ لیمو عسل. این برا همه خوبه. یه بطری آب معدنی کوچیک، نصفش عسل نصف دیگه ش آب لیمو تازه. اینو هر صبح خودم و همسرم یکی دو قاشقش رو می رختیم تو آبجوش یا آب سرد میخوردیم. به بچه هم میدادم. واکسینه مون کرد تو کل سفر. به هرکس این توصیه رو میکنی تو کل راه دعات میکنه😉 برا تعویض پوشک بچه، شاید بین راه عمودها و یا تو راه اتوبوس، شیر آب پیدا نشه. یه آب پاش کوچولو با خودم بردم، بین راه تو کالسکه ش تعویض میکردم. آب می پاشیدم، با دستمال پاک می کردم و پوشک می کردم. این کار پوشک کردن رو برام خیلی راحت کرده بود خیلی. دارو هم هر چی که احتمال میدید لازم میشه ببرید. نگید اونجا هست. کو تا یه موکب پیدا بشه داروی مدنظر ما رو داشته باشه. مثلا حتما پماد سوختگی پای بچه رو ببرید، حالا هرچی که خودتون استفاده میکنید. من روغن ماهی و کلیترومازول میزنم. تب سنج، قطره استامینوفن کودکان، شیاف استامینوفن، شربت سرماخوردگی کودکان، شربت آیورا برا سرفه کودکان... و یه سری دارو برا خودتون: مثلا سرماخوردگی، چرک خشک کن، ژلوفن، پماد مسکن عضلانی،... اگر وسایل بچه رو میخواید بذارید تو کوله خودتون یا همسرتون، حتما یه کیف کوچکتر با خودتون ببرید بذارید تو کالسکه. و وسایل ضروری بچه رو بذارید توش. مثلا دوسه تا پوشک،نمگیر،یه دست لباس و.. که اگر چندتا عمود از هم دور شدید دستتون تو حنا نمونه. حتی اگرم جدا نمیشید مجبور نشید بخاطر یه پوشک کل کوله رو باز کنید. یه ظرف آجیل می بردیم همیشه؛ انجیر خشک برای اینکه تو سفر مزاج خوب کار کنه و بادام برای قوت بدن. اینم خیلی کار خوبیه. روزی چندتا هم آدم بخوره کافیه نبات! اونجا خیلی کم پیدا میشه. ما حتما با خودمون میبریم. یا خودمون استفاده میکنیم یا مردم. به درد وقتی میخوره که اگر غذایی به مزاج آدم نخوره و دل درد و گلاب به روتون... پلاستیک فریزر که برا مادران بچه دار اوجب واجباته برا پوشک، برا مادری که بچه‌ش به غذا افتاده، یه ظرف کوچیک در بسته با خودش ببره. فرنی، سوپ، غذای سبک و سالمی که تو راه دید بریزه تو این. چون شاید این زمانی که فرنی و سوپ و اینا تعارفمون میکنن بچه خواب باشه. یا سیر باشه. خب تا آخر شب که بچه غذا میخواد این لازمش میشه. من البته با خودم علاوه بر ظرف، سویقش رو هم بردم روزی یه بار رو میدادم بهش. و ازین سوپ آماده ها هم خوبه دوسه تا آدم ببره. وزنی هم نداره. به یه موکبی رسیدید با آبجوش قاطی کنین. یا بدید بذارن تو ظرف رو شعله. بچه ی یکی دوساله هم برا سرگرم کردنش و تو کالسکه موندنش، ازین برچسب های عروسکی فانتزی کوچولو خوبه. که مادر بزنه رو کالسکه جلوی بچه، بچه هی با اون بازی کنه، ساکت شه سرگرم شه. با حباب ساز کوچک‌. اسباب بازی هم اگر میخواید ببرید اسباب بازی ارزون و سبک ببرید. که اگر گم شد دلتون نسوزه. سبک هم باشه که جا نگیره. مثلا در بطری نوشابه و کاموا، یا لیوان های یه بار مصرف که همونجا میدن... ما برا خودمون لباس و وسیله های غیرضروری رو حذف میکنیم اینا رو جاش میذاریم. با این وجود معمولا و نسبتا کوله ما از بقیه کمتر و سبک تر هست! کل بار سفرمون یه کوله پشتی مشترک و یه ساک بچه‌ست(همون ساک سیسمونی). این تجارب من بود. حالا هرکسی سبکش متفاوته. بعضی اوقات هم تجارب در تعارضن با هم! باید ببینید کدومش به سبک شما و نظرتون نزدیکه اونو اجرا کنید. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
خاطرات اربعین سرشار از سختی هاییه که هرچقدر بعدش بهشون فکر میکنی، دلت برای تحمل اون سختی ها غنج میره، دلت میخواد اربعین کربلا بری حتی اگه سختی های زیادی بکشی، اصلا دلت برای سختی ها تنگ میشه، اربعین تنها سفریه که به سختی ها واقفی ولی دلت پر میکشه برای اون سختی ها و خب مشخصه که اربعین کربلا رفتن با بچه سختی هاش چندین برابره... الان همه مامانا از گرما میترسن برای بچه هاشون، میشه تدابیری کرد، ولی شرط اول پذیرفتن سختیه است. تجربه اولی که میتونم خدمتتون عرض کنم اینه که یه جوری برنامه بریزید، مسیر شهرتون تا مرز رو تو روز حرکت کنید چون اینجا هوا بهتره و کولرم موجوده، شب مرز خلوتره، خنکتره و اون سمت راحتر ماشین پیدا میکنید. قبل سوار شدن به وَن، با راننده طی کنید که کولر روشن کنه تجربه دوم اینکه تو شهر نجف زیاد نمونید زیارت کنید و وارد مسیر بشید، امکانات مسیر بهتر از خود شهره، البته ایام اربعینه خواهشا تو کربلا هم موکب هارو زیادی اشغال نکنید و به فکر زوار دیگه هم باشید. فقط از آب های بسته بندی شده استفاده کنید، آبلیمو با خودتون ببرید و تو بطری آب چند قطره آبلیمو بچکونید که طعم آب هم زیاد تغییر نکنه که بچه ها بخورن، هم عطشون رو میندازه، هم از گرما زدگی جلوگیری میکنه، نبات و عرق نعنا میتونه مفید باشه وسیله زیاد برندارید چون تو گرما حمل وسایل سخته، ما همیشه یه دست لباس تنمون میکنیم، یه دستم اضافه میذارم تو کوله، فقط برای کوچولومون دو دست میذارم، هر وقت کثیف شد، میشورم در عرض نیم ساعت خشک میشه چفیه خیلی کاربرد داره، هم خیس میکردیم مینداختیم رو سرمون هم به عنوان حوله، هم زیر انداز، هم سفره😂 هوا خیلی گرمه لطفا کفش برندارید، هم خودتون هم بچه هاتون دمپایی که تو پا راحته بپوشید، هم باهاش میشه حمام رفت، هم میشه راحت پاهای بچه ها رو شست خنکشون بشه نه شلوار بیرونی بردارین نه شلوارای بچه ها رو خیلی خونگی گل منگولی، یه شلوار ساده راحت و نخی که عرق سوز نشند. لباس مشکیاشونو بردارین و اگه لباس های دیگشون مشکی نیست، خواهشا لباس های تیرشونو بردارین، لباس قرمز برندارین عراقی ها حتی تن نوزادهاشون مشکی می پوشونند. اگه براتون مقدوره هدیه های کوچولو با خودتون بردارین به بچه های تو مسیر یا موکب ها هدیه بدید لطفا غذایی رو بگیرید که میخورید، خیلی بده غذایی رو بگیرید جلوتر بندازید. کنار غذاهای عربی خیلی ادویه دارند سعی کنید غذاهای کم ادویه به بچه ها بدین که حساسیت نکنند. خیلی تو مسیر خوراکی های مختلف به بچه ها ندین رودل کنند خیلی از عرب ها فارسی بلدن، لطفا از گفتن این دست جملات که ما ایرانیا تمیزیم و اینجا اینطور نیست و از این صحبتها انجام ندین و باعث کدورت و ناراحتی نشید دارو زیاد برندارید چون وقتی کوله هارو به باربند ماشین میبندن همه داروها جوش میاد😂 اگه قصد تشرف به کاظمین و سامرا دارید شب برید و برگردید در حد یه زیارت فقط . بلافاصله بعد نماز صبح، قبل طلوع آفتاب تو گاراژ کربلا باشید که راحتر سوار کامیونها بشید. کامیونها تا وسط جاده ستونهای ششصد و خورده ای میارن، که اونجا ون به سمت مرزها موجوده بخاطر بچه ها مدت زمان سفر رو کوتاه کنید. بچه هامون زائر کوچولوهای امام حسین هستند، سعی کنیم اونجا خیلی احترامشون کنیم. به نیت ظهور آقا سرباز کوچولوهامون رو ببریم. الهی که به حق پاکی این زائرها، آقا نظری هم به ما بکنند هر جا خیلی خسته بودین روضه گوش بدین بسیار حال خوبی داره برای ظهور آقا، برای آرامش و امنیت کشورمون، برای رهبر عزیزمون خیلی دعا کنید. در پایان از همه زائرین عزیز التماس دعا دارم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
منم چند تا تجربه از سفر اربعین با چندتا بچه بهتون بگم. اولا که حتما قبل از سفر با بچه ها در مورد زیبایی های مسیر در کنار سختی ها صحبت کنید، بذارید آماده برن اونجا، به بچه های بزرگتر توضیح بدید که چرا ما این همه سختی رو به جون میخریم به شوق اینکه امام زمانمون از لابه لای جمعیت ما رو ببینن و دلشون گرم بشه به بودن ما پای رکاب اهل بیت علیهم السلام در طول مسیر هم نذاریم توجه بچه ها همش به خوراکی های رنگارنگ و شربت ها و نوشمک و اینا باشه، گاهی عمدا یه کمی از موکبها فاصله بگیریم و با بچه ها صحبت کنیم که تو همین جایی که قدم میذاری خانواده و فرزندان امام حسین رو با لب تشنه و ضرب تازیانه😭 میبردن (بچه های بزرگتر که درک میکنن) برای کوچکترا هم هربار آب خنک یا شربتی نوش جان کردن، بگیم به فدای لب عطشان اباعبدالله، به فدای بچه های کوچولویی که لب تشنه و خسته و زخمی این مسیرو رفتن به دیدار قبر پدرشون😢 خلاصه حواسمون باشه هدف اصلی پیاده روی که اتصال قلبی عمیق‌تر با اهل بیت علیهم السلام هست، وسط نعمتهای فراوون و شلوغی های زیبای مسیر گم‌نشه اسپری آب پاش خیلی عالی هستن، مخصوصا که بچه ها قدشون کوتاه تره و تو شلوغی ها وسط جمعیت خیلی بیشتر عرق میریزن و گرمشون میشه اون پایینا هم با آب خنک میشن، هم بازی میکنن سرگرم ‌میشن. پسرای من پارسال روی بچه های دیگه هم آب میریختن و میگفتن ماهم مثل خادما میخوایم مردمو خنک کنیم. حتما یه مقدار مغزیجات بدون پوست با خودتون ببرید، برای شلوغی و معطلی دم مرز و تو مسیر اگه احیانا نیاز شد و داخل حرمها که ضعف نکنید. بادام، مویز، نخودچی، پسته، گردو و ... طبق تجربه چند ساله من بیشتر مریضی ها سه تا علت اصلی داره: ۱- مداااام آب و شربت یخخخخ خوردن و با عرق جلوی کولر رفتن ۲- نشستن دستها قبل از خوردن غذا و خوراکی ۳- درهم و برهم‌خوری و زیاده روی تو مصرف غذاهای مختلف باهم حتما حواستون باشه نوشیدنی های خیلی تگری نخورید، اگه خیلی عرق کردید یا آبپاشی شدید و خیسید جلوی کولر نرید، قبل از خوردن حتما دستهاتون رو بشورید حتی شده با آب خالی (بار میکروبی رو کم میکنه)، دستکش یکبار مصرف با خودتون ببرید اگه امکان شستن نبود با دستکش خوراکی رو بخورید. تو گرمای شدید هوا هاضمه ضعیف میشه، حتما رعایت فاصله زمانی بین خوردن غذاهای مختلف رو داشته باشید و هرجایی و هر ساعتی غذا میدادن نخورید. ترجیحا غذاهایی رو بخورید که هنوز داغه و تازه کشیدن تو ظرف. برای بچه ها جوراب اضافه بردارید و روزی دو سه بار جورابشون رو عوض کنید و پاهاشون رو بشورید، جوراب تمیز بپوشن، چون خیلی جورابشون خاکی و شربتی و گلی میشه و همینا ممکنه باعث تاول بشه داروهای گیاهی که تو خونه خودتون هم جزو عادات مصرفتون هست رو با خودتون ببرید، مثلا من همیشه پودر زنجبیل میبرم برای تهوع و سرماخوردگی تو چایی بریزیم، چهارتخم میبرم برای گلودرد، نبات سوخته و برگ‌مورد هم برای اسهال، عرق نعنایی که توش نبات حل کردم هم برای دلدرد. (همه رو تو خونه هم استفاده داریم). تو مسیر هم دمنوش زیاد میدن(آویشن و به لیمو و اینا) گاهی بخورید برای تقویت ایمنی یه بطری عسل به همراه کمی آب لیموترش تازه با خودتون ببرید، صبح ناشتا نفری یه قاشق بخورید. نمک تو اکثر موکبها هست. روزی یکی دو بار آب نمک قرقره کنید برای بچه های کوچولو قطره بینی نرمال سالین ببرید و روزی دوبار بچکونید تو بینی تا محیط برای رشد باکتری ها نامساعد بشه به امید خدا☺️ پودر بچه ببرید برای پیشگیری از عرق سوز ناحیه پوشک بچه ها یا حتی کشاله ران بزرگترا خیلی کمک میکنه، پماد سوختگی که نی نی تو خونه هم استفاده میکنه و براش کارسازه رو حتما ببرید. من خودم روغن شترمرغ برای پسر کوچولوم عالی اثر میکنه، یه ظرف کوچک میبرم همیشه. صابون خمیری از داروخانه ها بگیرید خیلی خوبه و استفاده ازش راحته، بعد از سرویس بهداشتی حتما حتما صابون بزنید مخصوصا برای بچه ها که خیلی به شلنگ‌ و شیر دست میمالن وسایل سرگرمی سبک برای بچه ها بردارید که اگه تو موکب خوابشون نبرد سرگرم بشن. (من خودم یه خودکار شش رنگ میبرم با یه دفترچه کوچولو، دو تا هم ماشین کوچولو، بازی فکری تنگرام که مقوایی و سبک و خیلی سرگرم کننده ست) چندتا ماسک هم بردارید برای جاهای خیلی خاکی مخصوصا لب مرز، چفیه نخی هم که به تعداد افراد خانواده از واجباته واقعا حتی یه چوب کبریت هم وسیله اضافی بر ندارید اونجا تو پیاده روی طولانی وزن وسایل چندین برابر فشار میاره به آدم کیف پاسپورتی گردنی برای نگهداری از کارتها و پول نقد خیلی خوبه نیت کنید هر چند تا عمود رو به اسم یکی از اعضای خانواده، دوستان، ملتمسین دعا، رهبر عزیزمون، شهدا و هرکسی که آرزو داشت تو این مسیر باشه و نیست، قدم بردارید کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075