eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
622 ویدیو
594 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻اعتراف سرکرده منافقین به قتل 🔴به مناسبت سال‌روز شهادت مرحوم شریف واقفی 🔹مرحوم شریف واقفی یکی از هزاران قربانی جنایات سازمان مجاهدین خلق بود. «فرزندان عزیز آقای » در طول حیات ننگین سازمان‌ها خیانت‌ها و جنایات بی‌شماری را مرتکب شدند. آن‌ها حتی به اعضای رده‌بالای سازمان خود نیز رحم نمی‌کردند و در صورت مشاهده کوچک‌ترین گرایش اسلامی فرد مورد نظر را ترور می‌کردند. متن زیر بخشی از اعترافات سرکرده منافقین به جنایت خونین سازمان منافقین و شهادت مرحوم شریف واقفی است: 🔸«نام خائن شماره ۱ مجید شریف واقفی، فارغ التحصیل رشته برق دانشگاه صنعتی بود. او در اوایل سال ۴۸ به سازمان پذیرفته شد... او مدت های مدیدی چهره واقعی ضد خلقی خود را به اعتبار وجود برخی معیارهای نادرست در سازمان پوشانده بود و از این نظر توانسته بود به مدارهایی از مسئولیت ارتقا یابد. 🔹اما بالاخره على رغم همه سال هایی که واقعیت وجودی خود را، انگیزه های ناسالم خود را پوشانده بود و علی رغم همه کوشش های مذبوحانه اش برای فرار از انتقاداتش بالاخره لبه تیز مبارزه را بالای سر خود و ضعف ها و نارسایی های عمیق ایدئولوژیک خود دید. 🔸او در ظاهر انتقادات خود را قبول نمود و حتی به طور کتبی تحلیل هایی از انگیزدهای ناسالم و ضعف های عمیق خود به عمل آورد(البته سازمان هیچگاه ده‌ها انتقادی که برایش آشکار شده بود و کتبا آن را نوشته بود برای خوانندگان خود رو نکرد که بالاخره معلوم گردد دورو و دروغ‌گو کیست) و از این نظر قرار شد با خلع تمام مسئولیت هایش به کار توده‌ای برود؛ اما در بطن، او نه تنها حاضر نشده بود با ضعف‌ها و نارسایی‌های عمیق ایدئولوژیک و انگیزه‌های ناسالم خود که طی ماه‌ها کار توضیحی برایش آشکار شده بود مبارزه کند، بلکه با اتخاذ بدترین شیوه خائنانه در صدد پیدا کردن موقعیت مناسبی برای ضربه زدن به سازمان و منحرف کردن مسیر انقلابی آن برآمد... 🔹او که تا دیروز چون ماری افسرده از زخم های شمشیر تیز مبارزه ایدئولوژیک نیش های مسموم و زهرآگین خود را در پس ده ها انتقاد از خود، پنهان کرده بود یک باره به تکاپو افتاد. با چند تن از عناصر متزلزل و کسانی که در همان مراحل اول مبارزه ایدئولوژیک تصفیه شده بودند، تماس برقرار کرد و با اغوای آنان در صدد برآمد برای خود دار و دسته‌ای تهیه ببیند... 🔸او بالاخره بعد از چهار ماه توطئه خائنانه علیه سازمان موفق می شود دو نفر از افرادی که یکی از آنها به طور کامل از سازمان اخراج شده بود (خائن شماره ۳ و نفر دیگر که مراحل انتقادی خود را می گذراند (خائن شماره ۲) و یک نفر دیگر را به طور بینابینی (به نام مستعار AZ) با خود همراه سازند. به هر حال آنها مسلما نمی توانستند برای مدت طولانی از پشت بر ما خنجر بزنند. مچ آن‌ها بزودی گرفته شد و راز خیانتهای ۴ ماهه آنان از پرده بیرون افتاد. از طرف سازمان، خائن شماره ۱(شریف واقفی) و خائن شماره ۲(مرتضی صمدیه لباف) محکوم به اعدام شدند. 🔹 با اعدام خائن شماره ۱ او به سزای خیانتهایش رسید در حالی که خائن شماره ۲ توانست از مهلکه جان سالم به در ببرد اما به چنگ پلیس افتاد...»(شوریدگی در تذبذب،سیدحمید روحانی، ص ۱۵۷_۱۵۶) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
گام هفتم: بی‌اعتمادی به وعده طاغوت و اعتماد به صدق وعده الهی ⚫️به مناسبت ایام ارتحال امام خمینی چهارده گام تا امام 🔹سیاست‌ورزان در ساحت اندیشه و تصمیم همواره در یک دو راهی قرار دارند: اعتماد به و بیگانگان یا اعتماد به صدق و مردان خدا راهی جز راه او و اعتماد تام به قول خداوند متعال نمی‌شناسند و در مقابل منافقین و وعده پوچ طاغوت را پذیرفته و کلام الهی را کنار می‌زنند. 🔸یکی از صحنه‌های تاریخی این دو راهی؛ قضیه بود که در آن مذبذبین و منافقین که آمریکا آن‌ها را میانه‌رو می‌خواند و امید خود می‌دانست؛ وعده باطل آمریکا را حق پنداشتند و در مقابل؛ امام (قدس سره) که از صمیم قلب به وعده الهی ایمان داشت دست رد به سینه آمریکا و اذناب داخلی او زد. شمه‌ای از ماجرای مک‌فارلین؛ به روایت تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام سیدحمید روحانی: 🔹« اصولاً لیبرالیست‌ها و گروه‌های سیاسی مانند و از اندیشه ضدآمریکایی و سازش‌ناپذیری امام رنج می‌بردند و هنوز هم رنج می‌برند، چون آن‌ها بر این باورند که ما باید به هر نحوی با آمریکا کنیم. یادم هست که زمانی که مهندس و ابراهیم از سفر الجزایر بازگشتند در آنجا با ملاقات کرده بودند و امام نسبت به این مسئله اعتراض کردند، حرف مهندس بازرگان این بود که ما بدون آمریکا نمی‌توانیم زندگی کنیم و ما باید با آن‌ها تعامل داشته باشیم، متأسفانه این فکر هنوز هم موجود است. 🔸در قضیه مک‌فارلین آن‌ها چون اعتقاد داشتند که ما باید با آمریکا ارتباط داشته باشیم، سعی کردند که امام را دور بزنند؛ بنابراین آقای [حسن] روحانی را فرستادند و آنجا ملاقات کردند و زمینه‌ای فراهم کردند که مک‌فارلین به تهران بیاید، لذا فکر می‌کردند که امام در مقابل عمل انجام‌شده قرار خواهد گرفت و تسلیم می‌شود و کوتاه می‌آید. 🔹اما امام، آن مرد خدا همه اعمال، رفتار و گفتارش برمدار خداشناسی بود در قضیه مک‌فارلین نیز دست رد بر سینه نامحرمان زد،[ و وقتی خبردار شد که مک فارلین به ایران آمده، اجازه نداد کسی با وی ملاقات کند و دستور داد ماجرا را برای بازگو کنند. ] اما این جریان ناامید نشدند و باز هم به دنبال رابطه با آمریکا رفتند. و موضوع حذف شعار مرگ بر آمریکا نیز در راستای همین تفکر و جریان بود و فتنه ۸۸ ریشه‌ای از همان‌جا بود،‌ یعنی همان قضیه رابطه با آمریکا و مک‌فارلین بود که در سال ۸۸ این مسئله اوج گرفت. الآن نیز مسئله ۲ بر مبنای همین تفکر شروع‌شده است.»( https://b2n.ir/69876) به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️نهضت التقاطی/١ ◀️امام در مواجه با جریان های انحرافی؛ بخش اول: ⚫️در آستانه ارتحال جانسوز امام خمینی قدس سره الشریف 🔹 با مبانی التقاطی که از ابتدا داشت هیچ‌گاه با امام و ملت ایران همراه نبود اما با ظاهرسازی خود را هماهنگ با اصول و امام نشان دادند اما پس از مدت کوتاهی اختلاف‌ها نمایان می شود و چهره واقعی آنان نمایان می شود و پس از پیروزی گام به گام انحراف‌شان آشکارتر می‌گردد: 🔸گام اول: امام از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با قاطعیت انحرافات نهضت آزادی را گوش‌زد می‌کنند و در برابر شعارهای آن روز اعضای نهضت که بر طبل می کوبند، می ایستد. و با صراحت به نقد توطئه خطرناک آنان برای انحراف انقلاب اسلامی می‌پردازد: « همه درد و بلای ما این است که ما غرب زده‌ایم. ما سال‌های طولانی زیر بار آمریکا بودیم... شما حالا می‌خواهید بگویید روی پای خودمان می‌خواهیم بایستیم باز هم . حالا که می‌گویید روی پای خودمان، بازهم ؟ یعنی جمهوری غربی»(صحیفه امام،ج6 ، ص331) و در نهایت استوار به مردم ایران گوش‌زد می‌کنند: « فقط جمهوری اسلامی، یک کلمه این طرف و آن طرف آن نباشید، می خواهند یک کلمه را اسقاط و یا زیاد بکنند.»( ، ج5، ص 157) 🔹گام دوم: امام برای رسیدن کشور به زیر بار فرافکنی ها نمی رود، از این رو در مقابل جوسازی علیه تشکیل ، قاطعانه راه نجات کشور را در حضور علما و روحانیون می‌داند و به تاکید می کند که با برگزاری هر چه سریع‌تر انتخابات زمینه را برای تشکیل قانون اساسی جمهوری اسلامی فراهم کند.(همان، ج 8،ص220،199 و ج 4، ص 424) پس از طرح این بار نیز امام با ذکاوت و صراحت هوشیارانه مخالفت اعضای نهضت آزادی و بالتبع دولت موقت را برای انحلال مجلس خبرگان به بهانه پایان مهلت قانونی آن مجلس را ، و آنان را در این زمینه هیچ کاره قلمداد نمودند. 🔸امام همچنین با حمایت از ، نقش آنان را در پیش برد انقلاب پر رنگ می داند و از علما و نمایندگان مجلس خبرگان می‌خواهد اگر ماده‌ای از و پیشنهادهای وارده را بر خلاف اسلام دیدند با صراحت اعلام کنند و از جنجال روزنامه‌ها و نهراسند. ( فصلنامه پانزده خرداد، ش62 و 61، ص 47)؛ امام بعدها از تقابل خود با توطئه سران نهضت آزادی برای انحلال مجلس خبرگان با مردم سخن به میان آوردند:« در مجلس خبرگان به مجرد اینکه صحبت شد، شروع کردند به مخالفت... اینها از مجلس خبرگان می‌ترسند؛ برای اینکه مجلس خبرگان می خواهد ولایت فقیه را اثبات کنند.. مگر شما می توانید که مجلس خبرگانی که ملت با آن آراء زیاد این مجلس را درست کرده... با یک کلمه ای.. بگویید.. که منحل باشد» ( صحیفه امام ، ج 10، ص 308) 🔹امام حتی زمانی که پس از با استعفای خود و قهر کردن و خط شیطان خواندن دانشجویان سعی داشت را به چالش بکشاند، این بار نیز منفعل نگردید بلکه تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامید. بعدها امام نسبت به مواضع نهضت آزادی اینگونه واکنش نشان دادند: «دیدید آن روزی كه ، این لانه جاسوسی را گرفتند، این به دست و پا افتادند. یكی گفت كه اینها خط شیطان هستند و دنبال این كردند كه ما الان اسیر آمریكا هستیم ... می‌خواستند كه ما را از استقلال بیرون بیاورند و به دامان آمریكا بیاندازند. قضیه گرفتن این محل جاسوس خانه ناگوار بود برای آنها. برای اینكه اینها هم ظاهر می‌شد»(همان، ج 15، ص 30) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴آمریکا؛ ناتوانی بازرگان و یاری ابراهیم یزدی 🔻به‌مناسبت سال‌روز مرگ ابراهیم یزدی 🔸«ما در برخورد با مشکلات مسائل زیادی داریم، اول، این‌که نسبتا ناتوان است، دائم از دست کمیته‌ها و فدائیان شکایت و ناله می‌کند، اما این‌طور که به نظر می‌رسد از جلوگیری فعالیت آن‌ها ناتوان است. فقط منظره دفتر او که توسط درخواست‌کننده‌ها اشغال شده است، سمبل ناتوانی و عجز اوست. 🔹ثانیا هم و هم که در گذشته دائما در موضع یاری به ما بوده‌اند در نتیجه بی‌مبالاتی جیم بیل در مجله تایم «شروع به حمله نموده‌اند» خصوصا یزدی که به نظر می‌رسد برای اثبات این‌که «طرفدار آمریکا نیست-تکرار می‌شود، نیست- منتهی درجه سعی خود را به عمل می‌آورد و بنابراین اجازه می‌دهد که اذیت‌هایی به اسم او صورت بگیرد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج۲، ص١٢۵) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
به‌روایت اسناد آمریکا: سازش‌کاری بازرگان -یزدی و مقاومت امام خمینی 🔹اميرانتظام، مقام برجسته در بعدازظهر 3 فوريه خواستار ملاقات فوری با مقام سياسی؛ گرديد. در آغاز ملاقات گفت كه در تاريخ 2فوريه طی يک ملاقات دو ساعته با توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه‌گرانه جلب نمايد طبق يکی از اين پيشنهادات بختيار می‌بايد به عنوان نخست‌وزير ابقاء گرديده و فوراً رفراندومی را برگزار كند تا مشخص شود كه آيا كشور ايران خواستار سلطنت است يا جمهوری اسلامی. بر اساس راه‌حل دوم بختيار بايد از سمت خويش استعفا داده و در حين برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ايفای نقش ناظر بر جريانات اكتفا كند... 🔸در ملاقات بعدی كه در ساعت 10شب همان روز با خمينی و حاميان مهم وی برگزار شد، مهندس به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذيرش يكی از این دو راه‌حل پيشنهادی گرديد. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت‌فرسا (كه انتظـام نیز در آن حضور داشت) خمينی اعلام نمود كه نمی‌تواند هيچ‌يک از آن دو راه را بپذيرد. از آنجا كه بختيار توسط شاه به سمت كنونی منصوب شده نمی‌تواند به عنوان نخست‌وزير قابل قبول واقع شود. دولت ايران بايد به همراه شورای نايب‌السلطنه از صحنه كنار شود زيرا «نامشروع و غيرقانونی» می‌باشـد. بنابراين تنها راه‌حل موجود اعلام دولت موقت اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می‌باشد... 🔹مقام سفارت در عين آرامش به تندی عكس‌العمل نشان داد و يادآور شد كه در اين صورت يا جنگ داخلی رخ خواهد داد و يا اين‌كه حداقل ارتش عليه خمينی حركت می‌كند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه كاری برمی‌آيد؟« در پاسخ به همين سئوال شخص انتظام اظهار داشت: «در اين جا تنها خمينی است كه می‌تواند تصميم بگيرد، او می‌داند كه حداقل يكی از مشاورانش (يعنی يزدی) خواستار مصالحه است. ديگـر رهبران مذهبي حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگيری بودند، اما نيروی شخصيت خمينی و لجاجت صرف وی در نهايت بر نظريات ديگران غالب گرديد.(اسناد لانه جاسوسی، ج10، ص35) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هم‌سو بودن تشکیل «نهضت آزادی» با سیاست‌های آمریکا نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/128 🔹اعضاى «نهضت آزادى» پيش از بنياد «نهضت»، از وابستگان به و همانند ديگر سردمداران آن جبهه، دنباله‏رو سياست امريكا در ايران بودند. در پى روى كارآمدن دمكرات‏ها در امريكا و در دست اجرا قرار گرفتن گروهى از اعضاى جبهه ملى كه رنگ مذهبى داشتند، از آنان جدا شده، به بنياد آزادى دست زدند و مى‏توان گفت كه جدايى آنان از جبهه ملى و پديد آوردن سازمانى نوين با پوشش مذهبى، با سياست امريكا نيز دمساز بود، زيرا: 🔸1. «جبهه ملى» به سبب يک سلسله ناتوانى‏ها و نارسايى‏ها، نفوذ، پايگاه و شخصيت سياسى خود را در ميان ملت ايران از دست داده بود و ديگر نمى‏توانست در پياده كردن سياست نوين امريكا در ايران، نقش شگرف و به‌سزايى داشته باشد و ميتينگ «جبهه ملى» در سال 1339 در ميدان جلاليه تهران اين حقيقت را براى امريكا روشن كرد. 🔹2. «جبهه ملى» در ميان مذهبى‏ها و توده‏هاى دين‏باور هيچ‏گاه نفوذ و توانى نداشت و بايد گروهى به صحنه مى‏آمدند كه بتوانند در ميان مذهبى‏ها نيز پايگاهى به دست آورند. مهندس در نخستين نطقى كه به مناسبت اعلام موجوديت «نهضت آزادى» ايراد كرد چنين گفت: .🔸.. ساير احزاب ملى و اجتماعات صالح قابل احترامند و مؤسسين آن‌ها مردمان خوبى هستند اما اكثريت مردم در مرام و روش و سوابق آن‌ها، انعكاس عقايد و آمال خود را كاملاً نيافته‏اند و ممكن است بعضى‏ها در اصول مرامى و مبانى و فكرى «نهضت آزادى ايران» بهتر و بيش‌تر جواب مكنونات و معتقدات خود را بيابند. 🔹3. برخورد كوبنده و توفنده مرجع بزرگ آن روز، حاج‏آقا با و سياست امريكا در ايران، در واپسين سال‏هاى زندگى خود، نيز به سوگ نشستن جهان اسلام در مرگ آن مرجع توانا، امريكايى‏ها را به توانمندى و پايگاه شگرف مردمى جامعه روحانيت آگاه ساخت. آن‌ها دريافتند كه روحانيان با وجود ضربه‏هاى سنگينى كه در دوران ، و در دوران خورده‏اند، بار ديگر توانسته‏اند نيرو و توان خود را بازيابند و بر ناتوانى‏ها و نارسايى‏ها چيره شوند. از اين رو پيش‏بينى مى‏كردند كه به‌زودى نهضت روحانيت آغاز مى‏شود، چون به‌درستى آزموده بودند كه علماى شيعه در هر زمان كه توانمندى و پايگاه مردمى خود را بتوانند بازيابند در رويارويى با جهانخواران، زورمداران و دستياران آن‌ها درنگ نمى‏كنند. 🔸از اين رو براى پيشگيرى از نهضت «قريب‏الوقوع» علماى اسلام، لازم مى‏ديدند كه گروهى را با طرح اسلام يک‏بعدى ـ اسلامى كه در سياست خلاصه مى‏شود ـ به صحنه آورند و به دست آن‌ها توده‏هاى باورمند مسلمان را به سوى اسلام يک‏بعدى (اسلام امريكايى) بكشانند و پايگاهى براى اين گروه در ميان مذهبى‏ها پديد آورند، به گونه‏اى كه اگر حركتى و نهضتى از سوى علما و روحانيان آغاز شد خواه ناخواه دنباله‏رو سياست آن گروه قرار بگيرد. 🔹اگر در دوران مشروطه ماسون‏ها نهضت اسلامى علما را در آستانه پيروزى به كژراهه كشانيدند، در اين دوران كه نهضت اسلامى هنوز به‌درستى آغاز نشده است در دام دست‏افزارهاى امريكا بيفتد و به بيراهه كشيده شود. 🔸«نهضت آزادى» در ارديبهشت ماه سال 1340 (يک سال و اندى پيش از آغاز ) پا در صحنه سياسى ايران گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج3، صص174-173) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هم‌سو بودن تشکیل «نهضت آزادی» با سیاست‌های آمریکا سالروز فوت مهدی بازرگان 🔹اعضاى «نهضت آزادى» پيش از بنياد «نهضت»، از وابستگان به و همانند ديگر سردمداران آن جبهه، دنباله‌‏رو سياست آمريكا در ايران بودند. در پى روى كارآمدن دمكرات‌‏ها در امريكا و در دست اجرا قرار گرفتن گروهى از اعضاى جبهه ملى كه رنگ مذهبى داشتند، از آنان جدا شده، به بنياد آزادى دست زدند و مى‌‏توان گفت كه جدايى آنان از جبهه ملى و پديد آوردن سازمانى نوين با پوشش مذهبى، با سياست امريكا نيز دم‌ساز بود، زيرا: 🔸1. «جبهه ملى» به سبب يک سلسله ناتوانى‏‌ها و نارسايى‌‏ها، نفوذ، پايگاه و شخصيت سياسى خود را در ميان ملت ايران از دست داده بود و ديگر نمى‌‏توانست در پياده كردن سياست نوين امريكا در ايران، نقش شگرف و به‌سزايى داشته باشد و ميتينگ «جبهه ملى» در سال 1339 در ميدان جلاليه تهران اين حقيقت را براى امريكا روشن كرد. 🔹2. «جبهه ملى» در ميان مذهبى‌‏ها و توده‏‌هاى دين‏‌باور هيچ‏‌گاه نفوذ و توانى نداشت و بايد گروهى به صحنه مى‌‏آمدند كه بتوانند در ميان مذهبى‌‏ها نيز پايگاهى به دست آورند. مهندس در نخستين نطقى كه به مناسبت اعلام موجوديت «نهضت آزادى» ايراد كرد چنين گفت: 🔸... ساير احزاب ملى و اجتماعات صالح قابل احترامند و مؤسسين آن‌ها مردمان خوبى هستند اما اكثريت مردم در مرام و روش و سوابق آن‌ها، انعكاس عقايد و آمال خود را كاملاً نيافته‌‏اند و ممكن است بعضى‏‌ها در اصول مرامى و مبانى و فكرى «نهضت آزادى ايران» بهتر و بيش‌تر جواب مكنونات و معتقدات خود را بيابند. 🔹3. برخورد كوبنده و توفنده مرجع بزرگ آن روز، حاج‏آقا با و سياست امريكا در ايران، در واپسين سال‏‌هاى زندگى خود، نيز به سوگ نشستن جهان اسلام در مرگ آن مرجع توانا، آمريكايى‌‏ها را به توانمندى و پايگاه شگرف مردمى جامعه روحانيت آگاه ساخت. آن‌ها دريافتند كه روحانيان با وجود ضربه‏‌هاى سنگينى كه در دوران ، و در دوران خورده‌‏اند، بار ديگر توانسته‌‏اند نيرو و توان خود را بازيابند و بر ناتوانى‌‏ها و نارسايى‌‏ها چيره شوند. از اين رو پيش‏بينى مى‌‏كردند كه به‌زودى نهضت روحانيت آغاز مى‌‏شود، چون به‌درستى آزموده بودند كه علماى شيعه در هر زمان كه توانمندى و پايگاه مردمى خود را بتوانند بازيابند در رويارويى با جهانخواران، زورمداران و دستياران آن‌ها درنگ نمى‌‏كنند. 🔸از اين رو براى پيشگيرى از نهضت «قريب‌‏الوقوع» علماى اسلام، لازم مى‌‏ديدند كه گروهى را با طرح اسلام يک‌‏بعدى ـ اسلامى كه در سياست خلاصه مى‌‏شود ـ به صحنه آورند و به دست آن‌ها توده‏‌هاى باورمند مسلمان را به سوى اسلام يک‌‏بعدى (اسلام امريكايى) بكشانند و پايگاهى براى اين گروه در ميان مذهبى‌‏ها پديد آورند، به گونه‌‏اى كه اگر حركتى و نهضتى از سوى علما و روحانيان آغاز شد خواه ناخواه دنباله‌‏رو سياست آن گروه قرار بگيرد. 🔹اگر در دوران مشروطه ماسون‏‌ها نهضت اسلامى علما را در آستانه پيروزى به كژراهه كشانيدند، در اين دوران كه نهضت اسلامى هنوز به‌درستى آغاز نشده است در دام دست‏افزارهاى امريكا بيفتد و به بيراهه كشيده شود. 🔸«نهضت آزادى» در ارديبهشت ماه سال 1340 (يک سال و اندى پيش از آغاز ) پا در صحنه سياسى ايران گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج3، صص174-173) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
به‌روایت اسناد آمریکا: سازش‌کاری بازرگان -یزدی و مقاومت امام خمینی سالروز فوت مهدی بازرگان 🔹اميرانتظام، مقام برجسته در بعدازظهر 3 فوريه خواستار ملاقات فوری با مقام سياسی؛ گرديد. در آغاز ملاقات گفت كه در تاريخ 2فوريه طی يک ملاقات دو ساعته با توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه‌گرانه جلب نمايد طبق يکی از اين پيشنهادات بختيار می‌بايد به عنوان نخست‌وزير ابقاء گرديده و فوراً رفراندومی را برگزار كند تا مشخص شود كه آيا كشور ايران خواستار سلطنت است يا . بر اساس راه‌حل دوم بختيار بايد از سمت خويش استعفا داده و در حين برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ايفای نقش ناظر بر جريانات اكتفا كند... 🔸در ملاقات بعدی كه در ساعت 10شب همان روز با خمينی و حاميان مهم وی برگزار شد، مهندس به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذيرش يكی از این دو راه‌حل پيشنهادی گرديد. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت‌فرسا (كه انتظـام نیز در آن حضور داشت) خمينی اعلام نمود كه نمی‌تواند هيچ‌يک از آن دو راه را بپذيرد. از آنجا كه بختيار توسط شاه به سمت كنونی منصوب شده نمی‌تواند به عنوان نخست‌وزير قابل قبول واقع شود. دولت ايران بايد به همراه شورای نايب‌السلطنه از صحنه كنار شود زيرا «نامشروع و غيرقانونی» می‌باشـد. بنابراين تنها راه‌حل موجود اعلام دولت موقت اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می‌باشد... 🔹مقام سفارت در عين آرامش به تندی عكس‌العمل نشان داد و يادآور شد كه در اين صورت يا جنگ داخلی رخ خواهد داد و يا اين‌كه حداقل ارتش عليه خمينی حركت می‌كند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه كاری برمی‌آيد؟» در پاسخ به همين سئوال شخص انتظام اظهار داشت: «در اين جا تنها خمينی است كه می‌تواند تصميم بگيرد، او می‌داند كه حداقل يكی از مشاورانش (يعنی يزدی) خواستار مصالحه است. ديگـر رهبران مذهبي حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگيری بودند، اما نيروی شخصيت خمينی و لجاجت صرف وی در نهايت بر نظريات ديگران غالب گرديد.»(اسناد لانه جاسوسی، ج10، ص35) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴شهید مطهری از تقابل با ، تا از سوی منحرفین 🔻سال‌روز شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری رحمه‌الله ▫️استاد شهید مرتضی مطهری را باید از برجسته‌ترین شاگردان مکتب امام خمینی و سردار مقابله با انحراف و تذبذب در نهضت امام قلمداد کنیم. وی با تفقه و دقت نظر در آموزه‌های دینی پرداخت آن‌گونه که استاد بزرگ او در وصف آثارش می‌گوید:« آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. »( امام خمینی 61/2/11) ▪️یکی از مولفه‌ها و ویژگی‌هایی که شهید مطهری را در این جایگاه ممتاز قرار داد، حضور وی در جبهه مقابله با نفوذ اندیشه‌های انحرافی در حوزه دین بود. عجیب آن‌که امروز عده‌ای تلاش دارند در سایه از ایشان چهره‌ای سکولار و التقاطی بسازند. ▫️شهید مطهری به خوبی دریافت آنچه که دین را در عصر حاکمیت ایدئولوژی‌های انسانی تهدید می‌کند ظهور و بروز مکاتب اومانیستی و حتی الحادی نیست بلکه شکل گیری است که استحاله تدریجی دین را نشانه رفته است. ▪️تلاش غیراصولی و غیرعالمانه برای به روز کردن دین توسط مدعیان دین‌شناسی همچون و ، حرکتی انحرافی بود که منجر به التقاط گردید. ▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت فکری - فرهنگی آن دوران می فرمایند: «یک عده تحت تاثیر جاذبه‌های افکار نو و وارداتی، مجذوب این‌ها می‌شدند و سعی می‌کردند اسلام و فکر اسلامی و دین را با این‌ها تطبیق کنند؛ منتی هم سر دین می‌گذاشتند که ما اسلام را جوان‌پسند و مردمی و قابل قبول کرده‌ایم! گاهی اوقات کاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فکرها پیش می رفتند، برای این که مبادا متهم به مرتجع بودن و این حرف‌ها شوند که این را هم ما در مواردی دیدیم. نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مکاتب بیگانه از اسلام و احیانا و به کلی بیگانه ی از دین کشاندند و منت هم سر اسلام می‌گذاشتند که ما آمدیم اسلام را همه کس فهم و همه کس پسند و در چشم‌ها شیرین کردیم!» (مقام معظم رهبری 82/2/18) ▪️لذا در آن دوران بود که اندیشه‌های مارکسیستی، لیبرالیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر ایسم‌های غربی توسط جریان‌های فکری داخلی به آموزه های دینی گره زده می شد و نسخه‌های اندیشه برای جلب نظر جوانان و جذب آنها به احزاب و گروه های سیاسی مختلف ارائه می‌گردید. ▫️نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب سوسیالیستهای خداپرست، حزب توده، گروهک فرقان و... از جمله گروه‌های ریز و درشتی بودند که در دهه 20 تا 50 در کشور شکل گرفته و کم و بیش از اندیشه التقاطی رنج می‌بردند و انتساب شهید مطهری؛ قهرمان مبارزه فکری با التقاط به این جریانات معلوم‌الحال جفایی تاریخی و غیراخلاقی است. 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هم‌سو بودن تشکیل «نهضت آزادی» با سیاست‌های آمریکا سالروز فوت مهدی بازرگان/3 🔹اعضاى «نهضت آزادى» پيش از بنياد «نهضت»، از وابستگان به و همانند ديگر سردمداران آن جبهه، دنباله‌‏رو سياست آمريكا در ايران بودند. در پى روى كارآمدن دمكرات‌‏ها در امريكا و در دست اجرا قرار گرفتن گروهى از اعضاى جبهه ملى كه رنگ مذهبى داشتند، از آنان جدا شده، به بنياد آزادى دست زدند و مى‌‏توان گفت كه جدايى آنان از جبهه ملى و پديد آوردن سازمانى نوين با پوشش مذهبى، با سياست امريكا نيز دم‌ساز بود، زيرا: 🔸1. «جبهه ملى» به سبب يک سلسله ناتوانى‏‌ها و نارسايى‌‏ها، نفوذ، پايگاه و شخصيت سياسى خود را در ميان ملت ايران از دست داده بود و ديگر نمى‌‏توانست در پياده كردن سياست نوين امريكا در ايران، نقش شگرف و به‌سزايى داشته باشد و ميتينگ «جبهه ملى» در سال 1339 در ميدان جلاليه تهران اين حقيقت را براى امريكا روشن كرد. 🔹2. «جبهه ملى» در ميان مذهبى‌‏ها و توده‏‌هاى دين‏‌باور هيچ‏‌گاه نفوذ و توانى نداشت و بايد گروهى به صحنه مى‌‏آمدند كه بتوانند در ميان مذهبى‌‏ها نيز پايگاهى به دست آورند. مهندس در نخستين نطقى كه به مناسبت اعلام موجوديت «نهضت آزادى» ايراد كرد چنين گفت: 🔸... ساير احزاب ملى و اجتماعات صالح قابل احترامند و مؤسسين آن‌ها مردمان خوبى هستند اما اكثريت مردم در مرام و روش و سوابق آن‌ها، انعكاس عقايد و آمال خود را كاملاً نيافته‌‏اند و ممكن است بعضى‏‌ها در اصول مرامى و مبانى و فكرى «نهضت آزادى ايران» بهتر و بيش‌تر جواب مكنونات و معتقدات خود را بيابند. 🔹3. برخورد كوبنده و توفنده مرجع بزرگ آن روز، حاج‏آقا با و سياست امريكا در ايران، در واپسين سال‏‌هاى زندگى خود، نيز به سوگ نشستن جهان اسلام در مرگ آن مرجع توانا، آمريكايى‌‏ها را به توانمندى و پايگاه شگرف مردمى جامعه روحانيت آگاه ساخت. آن‌ها دريافتند كه روحانيان با وجود ضربه‏‌هاى سنگينى كه در دوران ، و در دوران خورده‌‏اند، بار ديگر توانسته‌‏اند نيرو و توان خود را بازيابند و بر ناتوانى‌‏ها و نارسايى‌‏ها چيره شوند. از اين رو پيش‏بينى مى‌‏كردند كه به‌زودى نهضت روحانيت آغاز مى‌‏شود، چون به‌درستى آزموده بودند كه علماى شيعه در هر زمان كه توانمندى و پايگاه مردمى خود را بتوانند بازيابند در رويارويى با جهانخواران، زورمداران و دستياران آن‌ها درنگ نمى‌‏كنند. 🔸از اين رو براى پيشگيرى از نهضت «قريب‌‏الوقوع» علماى اسلام، لازم مى‌‏ديدند كه گروهى را با طرح اسلام يک‌‏بعدى ـ اسلامى كه در سياست خلاصه مى‌‏شود ـ به صحنه آورند و به دست آن‌ها توده‏‌هاى باورمند مسلمان را به سوى اسلام يک‌‏بعدى (اسلام امريكايى) بكشانند و پايگاهى براى اين گروه در ميان مذهبى‌‏ها پديد آورند، به گونه‌‏اى كه اگر حركتى و نهضتى از سوى علما و روحانيان آغاز شد خواه ناخواه دنباله‌‏رو سياست آن گروه قرار بگيرد. 🔹اگر در دوران مشروطه ماسون‏‌ها نهضت اسلامى علما را در آستانه پيروزى به كژراهه كشانيدند، در اين دوران كه نهضت اسلامى هنوز به‌درستى آغاز نشده است در دام دست‏افزارهاى امريكا بيفتد و به بيراهه كشيده شود. 🔸«نهضت آزادى» در ارديبهشت ماه سال 1340 (يک سال و اندى پيش از آغاز ) پا در صحنه سياسى ايران گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج3، صص174-173) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
به‌روایت اسناد آمریکا: سازش‌کاری بازرگان -یزدی و مقاومت امام خمینی سالروز فوت مهدی بازرگان/7 🔹اميرانتظام، مقام برجسته در بعدازظهر 3 فوريه خواستار ملاقات فوری با مقام سياسی؛ گرديد. در آغاز ملاقات گفت كه در تاريخ 2فوريه طی يک ملاقات دو ساعته با توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه‌گرانه جلب نمايد طبق يکی از اين پيشنهادات بختيار می‌بايد به عنوان نخست‌وزير ابقاء گرديده و فوراً رفراندومی را برگزار كند تا مشخص شود كه آيا كشور ايران خواستار سلطنت است يا . بر اساس راه‌حل دوم بختيار بايد از سمت خويش استعفا داده و در حين برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ايفای نقش ناظر بر جريانات اكتفا كند... 🔸در ملاقات بعدی كه در ساعت 10شب همان روز با خمينی و حاميان مهم وی برگزار شد، مهندس به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذيرش يكی از این دو راه‌حل پيشنهادی گرديد. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت‌فرسا (كه انتظـام نیز در آن حضور داشت) خمينی اعلام نمود كه نمی‌تواند هيچ‌يک از آن دو راه را بپذيرد. از آنجا كه بختيار توسط شاه به سمت كنونی منصوب شده نمی‌تواند به عنوان نخست‌وزير قابل قبول واقع شود. دولت ايران بايد به همراه شورای نايب‌السلطنه از صحنه كنار شود زيرا «نامشروع و غيرقانونی» می‌باشـد. بنابراين تنها راه‌حل موجود اعلام دولت موقت اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می‌باشد... 🔹مقام سفارت در عين آرامش به تندی عكس‌العمل نشان داد و يادآور شد كه در اين صورت يا جنگ داخلی رخ خواهد داد و يا اين‌كه حداقل ارتش عليه خمينی حركت می‌كند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه كاری برمی‌آيد؟» در پاسخ به همين سئوال شخص انتظام اظهار داشت: «در اين جا تنها خمينی است كه می‌تواند تصميم بگيرد، او می‌داند كه حداقل يكی از مشاورانش (يعنی يزدی) خواستار مصالحه است. ديگـر رهبران مذهبي حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگيری بودند، اما نيروی شخصيت خمينی و لجاجت صرف وی در نهايت بر نظريات ديگران غالب گرديد.»(اسناد لانه جاسوسی، ج10، ص35) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db