eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
905 ویدیو
632 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
‏‏پیام تاریخی امام به میخائیل گورباچف/۲ 🔹آقای گورباچف وقتی از گلدسته های مساجد بعضی از جمهوری‌های شما پس از هفتاد‏‎ ‎‏سال بانگ « » و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله علیه و آله و‏‎ ‎‏سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه‏‎ ‎‏انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینی‏‎ ‎‏مادی و الهی بیندیشید. 🔸مادیون معیار شناخت در جهان بینی خویش را «حس» دانسته و‏‎ ‎‏چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون می‌دانند؛ و هستی را همتای ماده دانسته و‏‎ ‎‏چیزی را که ماده ندارد موجود نمی دانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و‏‎ ‎‏وحی و نبوت و قیامت، را یکسره افسانه می دانند. در حالی که معیار شناخت در ‏_‎‏الهی اعم از «حس و عقل» می باشد، و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم‏‎ ‎‏می باشد گر چه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی که ماده‏‎ ‎‏ندارد، می تواند موجود باشد. و همان طور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد،‏‎ ‎‏شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است.‏ ‏‏ 🔹قرآن مجید اساس تفکر مادی را نقد می کند، و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست‏‎ ‎‏و گرنه دیده می شد. ‏‏لَن نُؤمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی الله َ جَهرَةً‏‎ می فرماید: ‏‏لاَتُدرِ کُهُ الأبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ‏‎ ‎‏الأبْصارَ وَ هو اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ‏‎.‏ ‏‏ 🔸‏‏از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، که از‏‎ ‎‏نظر شما اول بحث است، اصولاً میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه،‏ ‏بخصوص ، بیندازم. فقط به یکی ـ دو مثال ساده و فطری و وجدانی که‏‎ ‎‏سیاسیون هم می‌توانند از آن بهره ای ببرند بسنده می‌کنم. این از بدیهیات است که ماده و‏‎ ‎‏جسم هر چه باشد از خود بی‌خبر است. یک مجسمۀ سنگی یا مجسمۀ مادی انسان هر‏‎ ‎‏طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی که به عیان می بینیم که انسان و‏‎ ‎‏حیوان از همۀ اطراف خود آگاه است. می داند کجاست؛ در محیطش چه می گذرد؛ در‏‎ ‎‏جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و‏‎ ‎‏از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی میرد و باقی است. 🔹انسان در فطرت خود هر‏‎ ‎‏کمالی را به طور مطلق می خواهد. و شما خوب می دانید که انسان می خواهد ‏‎ ‎‏جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته‏‎ ‎‏باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار‏‎ ‎‏داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً‏‎ ‎‏مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به‏‎ ‎‏آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان‏‎ ‎‏می خواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. 🔸 اصولاً اشتیاق به در‏‎ ‎‏نهاد هر انسانی نشانۀ وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته‏‎ ‎‏باشید در این زمینه ها تحقیق کنید، می توانید دستور دهید که صاحبان اینگونه علوم علاوه‏‎ ‎‏بر کتب فلاسفۀ غرب در این زمینه، به نوشته های فارابی‏‎ و ‏‎ـ رحمة الله‏ علیهما ـ در مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که‏‎ ‎‏هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز‏‎ ‎‏قوانین کلی که هر گونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به‏‎ ‎‏کتاب‌های ‏‎ ـ رحمة الله علیه ـ در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای‏‎ ‎‏جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صِرف که منزه از حس‏‎ ‎‏می باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودیِ ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیدۀ‏‎ ‎‏حسی است. و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیۀ صدرالمتألهین‏‎ ـ رضوان‏‎ ‎‏الله تعالی علیه و حشره الله مع النبیین والصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که:‏‏حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده، و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به‏‎ ‎‏احکام ماده محکوم نخواهد شد. ‏ ‏‏🔹دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا و بخصوص ‏‎نام‏‎ ‎‏نمی برم؛ که اگر خواستید از مباحث این مطلع گردید، تنی چند از خبرگان‏‎ ‎‏تیزهوش خود را که در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند‏‎ ‎‏سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون‏‎ ‎‏این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.‏ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
‏‏پیام تاریخی امام به میخائیل گورباچف/۲ 🔻به‌مناسبت اعلام درگذشت میخائیل گورباچف 🔹آقای گورباچف وقتی از گلدسته های مساجد بعضی از جمهوری‌های شما پس از هفتاد‏‎ ‎‏سال بانگ « » و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله علیه و آله و‏‎ ‎‏سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه‏‎ ‎‏انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینی‏‎ ‎‏مادی و الهی بیندیشید. 🔸مادیون معیار شناخت در جهان بینی خویش را «حس» دانسته و‏‎ ‎‏چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون می‌دانند؛ و هستی را همتای ماده دانسته و‏‎ ‎‏چیزی را که ماده ندارد موجود نمی دانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و‏‎ ‎‏وحی و نبوت و قیامت، را یکسره افسانه می دانند. در حالی که معیار شناخت در ‏_‎‏الهی اعم از «حس و عقل» می باشد، و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم‏‎ ‎‏می باشد گر چه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی که ماده‏‎ ‎‏ندارد، می تواند موجود باشد. و همان طور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد،‏‎ ‎‏شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است.‏ ‏‏ 🔹قرآن مجید اساس تفکر مادی را نقد می کند، و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست‏‎ ‎‏و گرنه دیده می شد. ‏‏لَن نُؤمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی الله َ جَهرَةً‏‎ می فرماید: ‏‏لاَتُدرِ کُهُ الأبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ‏‎ ‎‏الأبْصارَ وَ هو اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ‏‎.‏ ‏‏ 🔸‏‏از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، که از‏‎ ‎‏نظر شما اول بحث است، اصولاً میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه،‏ ‏بخصوص ، بیندازم. فقط به یکی ـ دو مثال ساده و فطری و وجدانی که‏‎ ‎‏سیاسیون هم می‌توانند از آن بهره ای ببرند بسنده می‌کنم. این از بدیهیات است که ماده و‏‎ ‎‏جسم هر چه باشد از خود بی‌خبر است. یک مجسمۀ سنگی یا مجسمۀ مادی انسان هر‏‎ ‎‏طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی که به عیان می بینیم که انسان و‏‎ ‎‏حیوان از همۀ اطراف خود آگاه است. می داند کجاست؛ در محیطش چه می گذرد؛ در‏‎ ‎‏جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و‏‎ ‎‏از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی میرد و باقی است. 🔹انسان در فطرت خود هر‏‎ ‎‏کمالی را به طور مطلق می خواهد. و شما خوب می دانید که انسان می خواهد ‏‎ ‎‏جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته‏‎ ‎‏باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار‏‎ ‎‏داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً‏‎ ‎‏مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به‏‎ ‎‏آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان‏‎ ‎‏می خواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. 🔸 اصولاً اشتیاق به در‏‎ ‎‏نهاد هر انسانی نشانۀ وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته‏‎ ‎‏باشید در این زمینه ها تحقیق کنید، می توانید دستور دهید که صاحبان اینگونه علوم علاوه‏‎ ‎‏بر کتب فلاسفۀ غرب در این زمینه، به نوشته های فارابی‏‎ و ‏‎ـ رحمة الله‏ علیهما ـ در مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که‏‎ ‎‏هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز‏‎ ‎‏قوانین کلی که هر گونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به‏‎ ‎‏کتاب‌های ‏‎ ـ رحمة الله علیه ـ در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای‏‎ ‎‏جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صِرف که منزه از حس‏‎ ‎‏می باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودیِ ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیدۀ‏‎ ‎‏حسی است. و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیۀ صدرالمتألهین‏‎ ـ رضوان‏‎ ‎‏الله تعالی علیه و حشره الله مع النبیین والصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که:‏‏حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده، و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به‏‎ ‎‏احکام ماده محکوم نخواهد شد. ‏ ‏‏🔹دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا و بخصوص ‏‎نام‏‎ ‎‏نمی برم؛ که اگر خواستید از مباحث این مطلع گردید، تنی چند از خبرگان‏‎ ‎‏تیزهوش خود را که در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند‏‎ ‎‏سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون‏‎ ‎‏این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.‏ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
‏‏پیام تاریخی امام به میخائیل گورباچف/۲ 🔻به‌مناسبت سال‌مرگ میخائیل گورباچف 🔹آقای گورباچف وقتی از گلدسته های مساجد بعضی از جمهوری‌های شما پس از هفتاد‏‎ ‎‏سال بانگ « » و شهادت به رسالت حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله علیه و آله و‏‎ ‎‏سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه‏‎ ‎‏انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینی‏‎ ‎‏مادی و الهی بیندیشید. 🔸مادیون معیار شناخت در جهان بینی خویش را «حس» دانسته و‏‎ ‎‏چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون می‌دانند؛ و هستی را همتای ماده دانسته و‏‎ ‎‏چیزی را که ماده ندارد موجود نمی دانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و‏‎ ‎‏وحی و نبوت و قیامت، را یکسره افسانه می دانند. در حالی که معیار شناخت در ‏_‎‏الهی اعم از «حس و عقل» می باشد، و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم‏‎ ‎‏می باشد گر چه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی که ماده‏‎ ‎‏ندارد، می تواند موجود باشد. و همان طور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد،‏‎ ‎‏شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است.‏ ‏‏ 🔹قرآن مجید اساس تفکر مادی را نقد می کند، و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست‏‎ ‎‏و گرنه دیده می شد. ‏‏لَن نُؤمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی الله َ جَهرَةً‏‎ می فرماید: ‏‏لاَتُدرِ کُهُ الأبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ‏‎ ‎‏الأبْصارَ وَ هو اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ‏‎.‏ ‏‏ 🔸‏‏از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، که از‏‎ ‎‏نظر شما اول بحث است، اصولاً میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه،‏ ‏بخصوص ، بیندازم. فقط به یکی ـ دو مثال ساده و فطری و وجدانی که‏‎ ‎‏سیاسیون هم می‌توانند از آن بهره ای ببرند بسنده می‌کنم. این از بدیهیات است که ماده و‏‎ ‎‏جسم هر چه باشد از خود بی‌خبر است. یک مجسمۀ سنگی یا مجسمۀ مادی انسان هر‏‎ ‎‏طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی که به عیان می بینیم که انسان و‏‎ ‎‏حیوان از همۀ اطراف خود آگاه است. می داند کجاست؛ در محیطش چه می گذرد؛ در‏‎ ‎‏جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و‏‎ ‎‏از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی میرد و باقی است. 🔹انسان در فطرت خود هر‏‎ ‎‏کمالی را به طور مطلق می خواهد. و شما خوب می دانید که انسان می خواهد ‏‎ ‎‏جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته‏‎ ‎‏باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار‏‎ ‎‏داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً‏‎ ‎‏مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به‏‎ ‎‏آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان‏‎ ‎‏می خواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. 🔸 اصولاً اشتیاق به در‏‎ ‎‏نهاد هر انسانی نشانۀ وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته‏‎ ‎‏باشید در این زمینه ها تحقیق کنید، می توانید دستور دهید که صاحبان اینگونه علوم علاوه‏‎ ‎‏بر کتب فلاسفۀ غرب در این زمینه، به نوشته های فارابی‏‎ و ‏‎ـ رحمة الله‏ علیهما ـ در مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که‏‎ ‎‏هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز‏‎ ‎‏قوانین کلی که هر گونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به‏‎ ‎‏کتاب‌های ‏‎ ـ رحمة الله علیه ـ در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای‏‎ ‎‏جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صِرف که منزه از حس‏‎ ‎‏می باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودیِ ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیدۀ‏‎ ‎‏حسی است. و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیۀ صدرالمتألهین‏‎ ـ رضوان‏‎ ‎‏الله تعالی علیه و حشره الله مع النبیین والصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که:‏‏حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده، و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به‏‎ ‎‏احکام ماده محکوم نخواهد شد. ‏ ‏‏🔹دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا و بخصوص ‏‎نام‏‎ ‎‏نمی برم؛ که اگر خواستید از مباحث این مطلع گردید، تنی چند از خبرگان‏‎ ‎‏تیزهوش خود را که در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند‏‎ ‎‏سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون‏‎ ‎‏این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.‏ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db