eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
693 ویدیو
597 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️جشن تولد به سبک انگیسی جشن تولد و هدیه دادن‌هایش برای همه ما خاطره‌انگیز است؛ روزی به یادماندنی با دورهمی‌های شیرین که در آن میزبان با احترام مهمانان خود را دعوت می‌کند و با خرجی مناسب از آنان پذیرایی محترمانه‌ای انجام می‌دهد. اما ظاهرا این سنّت در فرهنگ انگلستان به گونه‌ای دیگر تعریف شده است و آن‌ها رسم دارند پیش از آغاز جشن به مهمانان کرده؛ خرج مهمانی را هم از جیب آنان بردارند. 💢قضیه حرف‌های سخیف را لابد شنیده‌اید که گفته ما پول مالیات انگلیسی‌ها را خرج ایرانی‌ها نمی‌کنیم و اگر می‌خواهید جشن تولد داشته باشید باید پولش را بدهید. گویی ایرانی‌ها محتاج دست کرم اینان هستند و عاشق سینه‌چاک که ملکه‌اش می‌خوانند. فارغ از سخافت کلام؛ این اتفاق ما را به این نکته می‌رساند که انگلیسی‌ها بعد از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب و کوتاه شدن دست‌شان از منابع مالی ایرانی‌ها هنوز ادب نشده‌اند و در سودای پیش از انقلاب به سر می‌برند و هنوز خصلت غارت‌گری‌شان را از دست نداده‌اند. خصلتی که در اسناد و مدارک فراوانی از جمله خاطرات سفیر خودشان در عصر پهلوی پیداست: 🖊«پارسونز(سفیر انگلیس در ایران پیش از انقلاب) در جایی از خاطرات خود به صریح‌ترین شکل ممکن، ایران و بی‌اهمیتی کامل رشد و توسعه زیربنایی و پایدار کشور ما را به عنوان اصل و اساس روابط اقتصادی توصیه‌شده از سوی دولت انگلستان به بازرگانان انگلیسی و کسانی که دست‌اندرکار تجارت و معاملات مالی با ایران بودند مطرح می‌سازد: «اولین کاری که می‌کنید این است که تا می‌توانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه‌گذاری کنید که برای فروش کالاهایتان چاره‌ای جز این کار نداشته باشید. اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایه‌گذاری کنید به میزان حداقل ممکن سرمایه‌گذاری نمایید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود. مانند صنایع که در واقع سوار کردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است. »(مقاله بازخوانی حقارت رژیم پهلوی و غارت منافع ملی ایران در خاطرات سفیر آمریکا و انگلیس، فصلنامه پانزده خرداد، شماره23، 252-251) البته خوی چنگیزی انگلیسی‌ها محدود به همین امور نمی‌شود و ملت ایران خاطره تلخ کودتای بیست و هشت مرداد و حمایت از رژیم دیکتاتور پهلوی و غارت منابع نفتی و... را فراموش نمی‌کند. 🔹با این اوصاف باید گفت که ملت ایران سال‌هاست طلبکارِ دولت انگلستان است و اگر مسؤولین مربوط به تعبیر عامیانه عُرضه لازم را داشتند در پی وصول مطالبات ملت برمی‌آمدند که در این صورت یک جرأت توهین به ملت بزرگ ایران را به خود نمی‌داد. 🔸پی نوشت: سفیر انگلیس در سال‌های 56 و 57 یکی از نزدیک‌ترین مشاوران بود به گونه‌ای که به همراه سولیوان (سفیر آمریکا) یک روز در میان مهمانش بود و به او در امور مختلف مشاوره می‌داد. اما در نهایت چه شد؟ پس از پیروزی انقلاب اسلامی سفیر انگلیس به محمدرضا پهلوی کرد و به مارگارت تاچر اجازه نداد که به پناهندگی بدهد.(همان ص235) این; وضع و حال نزدیک‌ترین سیاست‌مدار ایرانی به رژیم انگلستان بود؛ حال سوال اینجاست که برخی سیاست‌مداران غرب‌زده امروزی می‌خواهند با یک افطاری و احتمالا چند وعده و وعید با طناب پوسیده ملکه به کدام چاه بروند؟ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢چهره نظامی ایران در دو صحنه: مشتری بی‌عقل دیروز و حریف بی‌رقیب امروز 🛍حتما شما هم تجربه خرید با کودکان را دارید. وقتی با آن‌ها وارد مغازه‌ای می‌شوید با همان سادگی کودکی‌شان هرچه را می‌بینند می‌خواهند و البته شما هم با ترفندهای مختلف جلوی خریدهای اضافه را می‌گیرید و پول‌تان را نگه می‌دارید. تاریخ را که می‌خوانیم حس می‌کنیم وقتی پای معاملات نظامی با بیگانگان می‌رفته، حالش حال همان کودکی بوده که وارد مغازه‌ای شده و هرچه می‌بیند می‌خواهد با این تفاوت که متأسفانه پول هم دست همان کودک بوده و سرمایه را به باد می‌داده است. خریدهای غیرعاقلانه محمدرضا پهلوی در زمینه امری آشکار بوده که واکنش‌های منفی فراوانی را حتی در اطرافیانش برانگیخته به گونه‌ای که حتی هم نتوانسته نگرانی خود را از این بابت پنهان کند. اسدالله علم در این باره می‌گوید: 🖋«52/3/17 صبح زود سفیر انگلیس دیدنم آمد که مطلبی را که وزیر خارجه می‌خواهد با شاهنشاه صحبت کند به من بگوید... در آخر ملاقات گفت می‌خواهم یک حرف به تو بزنم و آن این است که با آن‌که کشور من و دولت من و نخست‌وزیر من همه میل دارند این معامله تمام شده و [آن‌ها را] زودتر تحویل بدهند، چون برای مردم ما کار پیدا می‌شود و برای خزانه ما پول، ولی من ترس دارم که هشتصد تانک به این بزرگی بار سنگینی بر دوش شما بگذارد... و این مسئله مآلا روابط بین ما را که حالا در نهایت خوبی است به هم بزند.»(مقاله انتقادات یک دیکتاتور از دیکتاتوری(نقدی بر خاطرات اسدالله علم)، فصلنامه پانزده خرداد، ص226 ، شماره 28 ) ✳️امروز بیش از چهار دهه از این مکالمه گذشته است و دست آن کودک از منابع مالی و نظامی کوتاه شده و فرماندهی کل قوا به شخصیتی برجسته و متفکر سپرده شده است. نتیجه را هم می‌بینیم، چهره نظامی ایران از خریداری نابخرد و ناتوان به شخصیتی مستقل و قدرت‌مند تغییر کرده که برای دفاع از کشورش نه تنها نیازی به خریدهای بیهوده ندارد بلکه خود توان ساقط کردن پیشرفته‌ترین هواپیماها و پهپادهای آمریکایی را دارد به گونه‌ای که مسؤولین آمریکایی جرأت کوچک‌ترین پاسخ‌گویی را هم ندارند. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
❌غارت‌گری‌های روباه پیر؛ کوتاه درمورد خسارت اقتصادی هول‌ناک انگلیس به اقتصاد ملت ایران 🔻بازنشر به مناسبت حضور فتنه‌انگیز در هتاکی‌های سازمان‌یافته/2🔻 ✴️ در اثر جنایت مرگبار دولت انگلیس ایران را در برگرفته بود. انگلیسی‌ها علاوه بر خرید گسترده موادغذایی، از واردات مواد غذایی از هند و بین‌النهرین، همسایگان غربی و شرقی ایران،جلوگیری می‌کردند. 🔹علاوه بر خلیج فارس، هند و بین‌النهرین نیز در اشغال بود و در هند و بین‌النهرین غله کافی وجود داشت. اما ایران که در میان آنها قرار داشت، دچار گرسنگی بود... 🔹به روشنی و وضوح پیداست که تعمداً برنامه‌ای برای کشتار و نابود کردن جمعیت ایران در کار بوده است و برای این کار انگلیسی‌ها درآمدهای ناچیز دولتی را نیز به هر شکل ممکن محدود کرده و حتی‌المقدور تقلیل می‌دادند.به طور مثال «درآمد گمرکی و درآمدهای حاصل از فروش نفت» که انگلیسی‌ها درآمدهای گمرکی ایران را با قران- که ارزش زیادی یافته بود- جمع می‌کردند اما به دولت ایران، همان مبلغ ثابت 000/30 پوند را که ارزش آن به‌شدت کاهش یافته بود (18 قران یا 8/1 تومان به ازای هر پوند) پرداخت می‌کردند...و زمانی که میلیون‌ها ایرانی در گرسنگی به‌سر می‌بردند دولت انگلستان و شرکت نفت انگلیس و ایران درآمدهای نفتی ایران را به بهانه‌های واهی مسدود کردند. 🔹گفتنی است که درست یک سال قبل از شروع جنگ جهانی یعنی «در سال 1913، ایران تولید نفت را آغاز کرده و به‌سرعت به کشوری تولیدکننده و صادرکننده نفت تبدیل شد. امتیاز نفت ایران در اختیار شرکت نفت انگلیس و ایران و دو سوم سهام شرکت در 1914 متعلق به دولت بریتانیا بود. همزمان با جنگ، تولید نفت به شدت افزایش یافت.» 🔹 دولت بریتانیا در همان حال که از یک سو ایران را از منابع مالی‌اش محروم کرده بود، از سوی دیگر فریاد شکوه و شکایتش از بی‌کفایتی و ناتوانی دولت ایران در کمک به قحطی‌زدگان بلند بود. »(قحطی بزرگ و عوامل اصلی آن، فصلنامه پانزده خرداد، ،ش۳۷، پاییز۹۲) 🔹🔹🔹 http://bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔵 مروری بر تاریخ خیانت های انگلیس در ایران 🔻بازنشر به مناسبت حضور فتنه‌انگیز در هتاکی‌های سازمان‌یافته🔻 🖊«پارسونز(سفیر انگلیس در ایران پیش از انقلاب) در جایی از خاطرات خود به صریح‌ترین شکل ممکن، ایران و بی‌اهمیتی کامل رشد و توسعه زیربنایی و پایدار کشور ما را به عنوان اصل و اساس روابط اقتصادی توصیه‌شده از سوی دولت انگلستان به بازرگانان انگلیسی و کسانی که دست‌اندرکار تجارت و معاملات مالی با ایران بودند مطرح می‌سازد: «اولین کاری که می‌کنید این است که تا می‌توانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه‌گذاری کنید که برای فروش کالاهایتان چاره‌ای جز این کار نداشته باشید. اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایه‌گذاری کنید به میزان حداقل ممکن سرمایه‌گذاری نمایید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود. مانند صنایع که در واقع سوار کردن قطعات صادراتی انگلیسی در ایران است. »(مقاله بازخوانی حقارت رژیم پهلوی و غارت منافع ملی ایران در خاطرات سفیر آمریکا و انگلیس، فصلنامه پانزده خرداد، شماره23، 252-251) البته خوی چنگیزی انگلیسی‌ها محدود به همین امور نمی‌شود و ملت ایران خاطره تلخ کودتای بیست و هشت مرداد و حمایت از رژیم دیکتاتور پهلوی و غارت منابع نفتی و... را فراموش نمی‌کند. 🔹🔹🔹 http://bonyadtarikhbook.ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻فامیل‌بازی دکتر مصدق به روایت حسین مکی 14اسفند سالروز فوت محمد مصدق حسین مکی: 🔹«دکتر احمد متین دفتری پسرعمو و داماد دکتر مصدق بود. پس از شهریور 1320 یکی دو سال در سنگر فراموشی مخفی شده بود و فقط در تدریس می‌کرد و کسی به او کاری نداشت تا آن‌که نمی‌دانم در یک مقاله‌ای اظهار وجود کرده راجع به دموکراسی مطلبی در جریده‌ای نوشته بود. 🔸این خودنمایی مورد ایراد و اعتراض بسیاری از آزادی‌خواهان واقع شده بود، زیرا به طوری که معروف بود در دوره وزارتش مجری دستورات رئیس شهربانی وقت بوده است و حتی ، طبق دستور او، بدون آن‌که سلب صلاحیت قضائی شود توسط مأموران شهربانی دست‌بند زده زندانی گردیده است. 🔹مقالات من در آن موقع در جراید تهران مورد توجه آزادی‌خواهان و سیاستگزاران بود ، شروع به نوشتن مقالاتی علیه در روزنامه داد نمودم. دو مقاله آن در زیر عنوان «رئیس‌الوزرای دوره دیکتاتوری دم از آزادی و دموکراسی می‌زند!» انتشار یافت. روز بعد از انتشار مقاله مزبور (در سال 1324 مورخ 25شهریور) دکتر مصدق از من برای صرف ناهار به منزلش دعوت کرد. 🔸وقتی وارد اتاق شدم روزنامه داد و مقاله من که در زیر آن خط قرمز کشیده بودند روی میز کوچکی که در کنار اتاق بود توجه مرا جلب نمود. 🔹دکتر مصدق مطلقا راجع به مقاله مزبور مطلبی نگفت و مثل این‌که اصولا چنین مقاله‌ای درج نشده است. زنگ زد و گفت ناهار را بیاورند. در تمام مدتی که نزد ایشان بودم همه گونه صحبتی شد جز صحبت از مقاله مزبور. 🔸پس از برچیده شدن سفره غذاخوری، از آن طرف در اتاق که متصل به ساختمان اندرون بود در زدند و معلوم شد کسی اجازه ورود می‌خواهد. دکتر مصدق گفت بفرمایید. 🔹خانمی موقر با روسری که فقط صورتش باز بود وارد اتاق شد. دکتر مصدق مرا به خانم خود و خانم خود را به من معرفی کرد.من به احترام ایشان برخاستم... مشار الیها پس از مبادله تعارفات معمولی به من خطاب نموده چنین بیان داشت: شما به قدری با آقا نزدیک هستید و آقا به قدری به شما علاقمند است که مانند یکی از افراد فامیل نزدیک ما و حتی در حکم محسوب می‌شوید، آیا نمی‌دانید که در یک خانواده باید صمیمت و صفا وجود داشته باشد و شما عضو این خانواده هستید؟ شما می‌دانید که دکتر متین دفتری داماد من است و جزو این است؟ آن وقت شما مقالاتی علیه او می‌نویسید، این به ما لطمه می‌زند...» و از این قبیل مطالب شرحی بیان داشتند. 🔸دکتر مصدق هم مانند من به حرف‌های خانم گوش می‌داد و مطلقا دخالتی در موضوع و صحبتی نکرد و چنین وانمود که این مذاکرات برایش بی‌تفاوت است سکوتش نشان می‌داد که با نوشته من موافق است. بعدها در جریان همکاری سیاسی و مجلسی خلاف این رویه ثابت شد که خیلی به دکتر متین دفتری علاقمند است و برای خاطر او برخی از هم‌رزمان خود را رنجانیده و در حقیقت وحدت را از بین برد... 🔹چند سال گذشت. دکتر متین دفتری به همراه هیئت اعزامی به آمریکا رفت و در مذاکرات دو نفری ( معاون وزارت خارجه آمریکا و مصدق) به عنوان مترجم شرکت کرد و هرچه را که این دو نفر به یکدیگر گفته بودند شنید... 🔸ساعت 12صبح روز بعد از این ملاقات، در آمریکا به دیدن آچسن وزیر خارجه آمریکا می‌رود و به موافقت مک‌گی-مصدق اعتراض کرده این موافقت را مخالف اصول اساسی دو جانبه (چرچیل-ترومن در جزیره برمودا) می‌داند. 🔹شاید بر اثر این قبیل خدمات بوده که پس از کودتای 28مرداد و تشکیل مجدد مجلس سنا و طی مدتی که از دوره مجلس مزبور گذشته بود دکتر متین دفتری به سمت منصوب می‌گردد. »(دکتر مصدق و نطق‌های تاریخی او،ص337-336، تألیف حسین مکی) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db