eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
622 ویدیو
594 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊دلنوشته سیاسی حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحمید روحانی خطاب به مقام معظم رهبری/2 🔹تو مانع هستی که و خودفروخته کارخانه‌های اسلحه‌سازی و زرادخانه‌های ایران را همانند راکتور اتمی اراک در زیر خروارها سنگ و سیمان دفن کنند و و پهبادها و … ساخت ایران را سوار کشتی کنند و به آمریکا تحویل دهند و ملت ایران در مقابل دشمنان خطرناک سازند. 🔸تو مانعی از اینکه ، ، غزه، سوریه، یمن، عراق به قصاب‌خانه آمریکا و همدستان او بدل شود و ملت‌های آن به ذلت و زبونی و تباهی کشیده شوند. 🔹تو مانعی از اینکه لبنان به حیات خلوت بدل شود و سربازان آن رژیم هرگاه که خواستند تا بیروت بتازند و پیشروی کنند. 🔸تو مانعی که فلسطینی‌ها به بدل شوند و توان حرکت نداشته باشند و بسوزند و بمیرند. 🔹 تو مانعی و نمی‌گذاری که ملت‌های ایران و دیگر ملت‌های مسلمان غرب آسیا و دیگر مناطق دنیا گدای در خانه کاخ‌نشینان جنایت‌کار باشند. به ملت‌های کرامت و عزت می‌دهی رشد سیاسی می‌بخشی و سربلندی و استقلال و آزادی آنان را پاس می‌داری. 🔸تو مانعی و نمی‌گذاری که از ملت انقلابی ایران با عنوان بی‌سواد، دنیا ندیده، عصر حجری، بی‌شناسناسه و…. انتقام بگیرند و آنان را به جرم اینکه در خط مقاومت ایستاده‌اند و راه ولایت و شهادت را دنبال می‌کنند از زندگی اولیه محروم سازند و به خاک مذلت بنشانند. 🔹آری، مانع تویی!! 🖋سیدحمید روحانی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⁉️ در برابر فرستادگان شاه چه واکنشی داشت؟ ⚫️ سال‌گرد ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی رحمه‌الله 🔹مهم‌ترين برخورد انتقادی و اعتراضی آيت‌الله بروجردی با شاه مبارزه ايشان با طرح اصلاحات ارضی آمريكايی بود كه به دنبال پيش‌گيری در ايران و برای جلوگيری از خروج ايران از قلمرو استعماری آمريكا دنبال می‌شد. آن‌ها در زمان قدرت دمكرات‌ها و رياست جمهوری كندی، شرط بقای سلطنت را در گرو اعمال طرح اصلاحات ارضی می‌دانستند و در فرمانی، از شاه خواستند كه بايد دست به اين كار بزند، وگرنه آن‌ها ناگزير بايد فرد ديگری را به قدرت برسانند تا مقاصدشان را در ايران به اجرا درآورد (انقلاب سفيد، ص16). 🔸 در پاسخ به پيغام شاه مبنی بر ضرورت اصلاحات ارضی، كه در كشورهای منطقه نيز در حال انجام بود، فرمود: در جاهای ديگر كه شده است، اول جمهوری شد و بعد اصلاحات ارضی (انقلاب سفيد، ص 154). 🔹همواره با نقل خاطراتی از دربار،آقايان بهبودی، صدرالاشرف و قائم مقام رفيعی، كه برای توجيه مصالح اصلاحات ارضی خدمت ايشان رسيده بودند، در جواب گفتند: خيلی مسائل هست كه بايد اصلاح شود. اگر بنا شود اصلاح كرد اول از آنجاها بايد شروع بشود و قانون اساسی مملكت را از آنجا بگيريد و شروع به اصلاح نماييد. به گفته آقا سيدجلال تهرانی، آقا در ادامه به اشاره گفتند: اصولاً آن كسي كه مي خواهد اصلاحات ارضی بكند، كيست؟ حاضرين گفتند: شاه. آيت الله بروجردی در جواب گفت: 🔸خودش پايه‌هايش سست است؛ برای اينكه روزی كه اين‌ها آمدند، مردم اين‌ها را نياوردند. اين‌ها را تحميل كردند و اين تحميل ادامه دارد و كسی كه تحميلش كردند، نمی‌تواند كار مثبت برای مملكت انجام بدهد (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص 198). 🔹به گفته آيت‌الله اراكی، زمانی آقا با شدت به شاه گفتند: بدون اجازه حاكم شرع، حق چنين تصرّفی را نداری. كار را سخت نكن كه مردم به جنبش درآيند و شاهی‌ات را از بين ببرند! شايد به جمهوری بدل گردد، دست بردار! اما شاه پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی آنچه را در نظر داشت، انجام داد. (الگوی زعامت، سرگذشت‌های ويژه حضرت آیت‌الله_العظمی_بروجردی از زبان علما و مراجع، ص 218). 🔸 آیت‌الله بروجردی غير از اين، نامه‌ای به آقاي بهبهانی نوشت و مخالفت طرح اصلاحات ارضی با قوانين اسلام را گوشزد كرد و از وی خواست به مجلس در اين زمينه تذكر دهد تا طرح به تصويب نرسد ( قيام 15 خرداد به روايت اسناد، ج1، ص 165). 🔹شاه با ، به جای آیت‌الله_بروجردی، با استفاده از واژه حجةالاسلام بروجردی به ايشان نوشت كه اين اصلاحات در كشورهای اسلامی ديگر همچون تركيه و پاكستان انجام گرفت و بايد مصالح كشور را رعايت كرد و ما دستور داديم تا قانون اصلاحات ارضي به اجرا درآيد ( چشم و چراغ مرجعيت، ص 106) 🔸امام خميني ضمن تأسف از ادبيات به كار رفته در نامه شاه، پيشنهاد كرد تا آیت‌الله بروجردی در جواب بنويسد: اين خلاف قانون اساسي است. شاه چه حقی دارد بگويد ما دستور داديم. كشور مشروطه است، مجلس دارد. 🔹از آن پس، چالش جدی تری ميان مرجعيت و دربار به وجود آمد. آيت الله بروجردی به فرستادگان شاه گفت: به شاه بگوييد: كاری نكنيد كه عصايم را بردارم و عمامه ام را بر سر بگذارم و تاج و تختش را ويران كنم! (همان، 27ص،161 و 108) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴رضاخان؛ بازیچه انگلستان 🔹ممکن است برخی شخصیت‌های داخلی که عناوینی هم‌چون «استاد دانشگاه»، «دکتر» و... نیز دارند ادعا کنند که روی کار آمدن رضاخان ارتباطی با انگلستان نداشت و « هم خبر نداشت که رضاخان قرار است به پادشاهی برسد.» 🔸اما تاریخ گویاست و سخنان موجود است و راه را بر خواهد بست. ⁉️کاردار سفارت بریتانیا درباره نقش کشورش در پادشاهی رضاخان چه گفت؟/ متن سخنان کم‌تر دیده شده کاردار سفارت بریتانیا 🖊یادداشت اختصاصی 🔻 رسانه‌های رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/1 🖊یادداشت اختصاصی 🔹در سرآغاز قرن 15ام شمسی، ، مقایسه‌ای جالب میان چگونگی آغاز قرن کنونی و قرن پیشین داشتند. در طلیعه قرن 14ام هجری شمسی با و چیرگی بر ایران، سلسله‌ای بر این کشور اسلامی حاکم شد که نسبت به پشینیانش، بیشترین ضدیت را با دین و در عین حال کمترین علقه را نسبت به وطن، علی‌رغم شعارهای پوچ ملی‌گرایی افراطی و باستان‌گرایی کور داشت.پهلوی‌ها علاوه بر ننگ استبداد، ننگ وابستگی به بیگانه نیز بر پیشانی داشتند! 🔸اما قرن 15ام شمسی در حالی آغاز می‌شود که ، برای نخستین بار پس از مدت‌ها افول و عجز در برابر قدرت‌های خارجی، دارای حکومتی مقتدر، آن هم بر پایه آموزه‌های دینی است؛ ایرانِ کنونی، قدرتمندترین کنش‌گر در منطقه‌ای است که ابرقدرت‌های پوشالیِ معارض با اسلام ناب محمدی(ص)، تمام امکانات و تلاش خود را برای سلطه بر آن به کار گرفته و می‌گیرند ولی کاری از پیش نبرده‌اند. با حساب و کتاب مادی سیطره‌یافته بر اذهان مادی‌گرا، این امر چیزی شبیه به یک معجزه است. 🔹قرن 15ام هجری شمسی در حالی آغاز می‌شود که برای اولین بار در تاریخ کشور ما، حکومتی بر پایه خواست واقعی مردم به وجود آمده، در حالی که در طلیعه قرن 14ام، با حکم‌رانی جبارانه و سبوعانه یکی از نافهم‌ترین و نادان‌ترین دیکتاتورهای درنده‌خو در تاریخ ایران همراه بود. حکومتی که با خباثت و دخالت بر ایران حاکم شد و با تمام وجود، به باورهای مذهبی و و حتی اقتصادی این کشور یورش برد بدون آنکه مؤلفه‌هایی از جنس قدرت را به صورت مستقل به این خطه زرخیز بیافزاید؛ حکومتی مبتنی بر فریب که بدون تکیه بر انتخاب مردم بر سر کار آمده بود. 🔸 در عصر پهلوی به یک شوخی تلخ سیاسی شبیه بود؛ به نحوی که علاوه بر کابینه، حتی ترکیب نمایندگان مجلس نیز توسط پادشاه دیکتاتور پهلوی تعیین می‌شد؛ حکومتی با چپاول دارایی‌های ملی به بهانه هزینه‌های ارتشی که حتی از انجام یک نمایش در برابر تجاوزهای متفقین در جنگ جهانی دوم ناکام‌ بود؛ حکومتی مملو از غارت اموال خصوصی مردم توسط بی‌سابقه‌ترین زمین‌خوارِ ایران‌زمین و… 🔹 دخالت بریتانیایی‌ها در و تأسیس ، همواره مورد انکار بریتانیا و نوکرانِ مزدور یا سمپات‌های بی‌مزد و مواجب آن‌ها در ایران(غرب‌گرایان تسلیم طلب)بوده است تا جایی که برخی از این متوهمین خوش‌خیال (البته با حسن ظن فراوان، وگرنه ممکن است این تبلیغات از سر خیانت باشد)بارها با صدای بلند، این ادعای مضحک را مطرح کرده‌اند که «حتی روح بریتانیا نیز از این کودتا خبر نداشته است!» جالب است که این محقق‌نمایان برای اثبات عدم دخالت بریتانیا در این انتقال قدرت، به منابع گزینشی و غیر قابل اعتمادی استناد می‌کنند که توسط این حکومت منتشر گردیده است. 🔸در واقع آن‌ها برای تبرئه یک مجرم، به ادعاهای او استناد می‌کنند. این پیشگامانِ عرصه غرب‌زدگی، در رویکردی کاملا متناقض، آنچه توسط جمهوری اسلامی از اقرار‌های سران پیشین پهلوی به چاپ رسیده را غیرقابل استناد می‌دانند که از آن جمله، کتاب « » است که بر اساس خاطرات ، محرم راز محمدرضا پهلوی و رئیس‌ دفتر ویژه اطلاعات نوشته شده است. 🔸 موضع رسمی بریتانیا نیز عموما بر انکار جنایت‌هایی است که آنها در پهنه گسترده‌ای از این کره خاکی مرتکب شده‌اند. در این مورد نیز بر اساس اسناد منتشر شده توسط این حکومت، ارتباط بریتانیا با روی کار آمدن رضاخان انکار می‌گردد. در یکی از این اسناد، ماجرا به گونه‌ای ترسیم کشیده می‌شود که انگار بریتانیایی که خورشید در قلمرو استعماری‌اش هیچ‌گاه غروب نمی‌کرد و همواره از پرنفوذ‌ترین قدرت‌های اخلال‌گر در سراسر جهان بوده است، هیچ ارتباطی با روی‌ کار آمدن پهلوی اول، در زمانه اوج تاثیرگذاری بر خطه ایران، یعنی اشغال توسط بریتانیا نداشته است. 🔻پس از مقدمات پیشین، پرسشی که مطرح می‌شود آنکه، آیا ردپایی از اسناد دخالت انگلیسی‌ها در آثار کارگزاران بریتانیا نیز وجود دارد یا خیر؟ این یادداشت به بازنمایی یکی از مهم‌ترین اسناد دخالت انگلیس در کودتای سیاه 1299 می‌پردازد. 🔸 در این سند که مورد استقبال غرب‌گرایان بی‌هنر نیز قرار گرفته، از قول یکی از مقامات ارشد وزارت امور خارجه بریتانیا، لنسلوت آلیفنت (Lancelot Oliphant)در سال 1928 آمده: «عمر آن دوران‌هایی که می‌توانستیم در تهران کابینه‌ها بسازیم و کابینه‌ها براندازیم و حتی شاهان را تغییر دهیم برای همیشه سپری شده است.» بخش دوم یادداشت @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/2 🔹آلیفنت سپس می افزاید: «افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که را بر تخت سلطنت نشاندیم. در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیش‌قدمی، تلگرافات مکرر (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه می‌کرد. اما این عقیده‌ای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کرده‌ایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخ‌الاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی شکر‌الله خان صدری(قوام‌الدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص194) 🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخ‌داد‌های درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلال‌گر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی. اما بر خلاف این سندنگاری‌ها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای ، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است! 🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی‌ کار آمدن پهلوی‌ها، اعترافات جالبی در زمینه دخالت‌های انگلستان در ایران دارد. ، متولد 1886 (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سال‌های 1885 تا 1888)، در سال 1925 به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا می‌رسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونه‌ای است که همسر وی (به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاج‌گذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پس‌زمینه‌ای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبح‌های جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه می‌نویسد: 🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat. ◀️ ترجمه متن @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی /3 🔹ترجمه: ، ترفیع درجه‌های نظامی خود را مدیون بود. این ژنرال بریتانیایی، یک روز صبح که در حال سرکشی به دسته‌ای از قزاق‌های ایرانی بود، شیفته سلوک نظامی آن سواره‌نظامِ جزءِ سوادکوهی شد. تنها چند ماه بعد، ، همراه با قزاقان خود، جاده قزوین را در نوردید تا تمامی اعضای کابینه را در تهران بازداشت کند. او صعود بعدی‌اش به قدرت را نیز بیش از همه مدیون یک انگلیسی دیگر به نام (وزیر مختار وقت بریتانیا در ایران از سال 1921-1926) بود. پس از فروپاشی قرداد انگلیسی-ایرانی 1919 (که طراح آن لرد کرزن، نائب‌السلطنه هندوستان، بود) کاملا مشخص بود که ایران به سمت یک تجزیه تمام‌عیار می‌رفت[!]؛ تنها امید برای بازسازی آن، از طریق یک رهبری قدرتمند داخلی میسور بود. سر پرسی، به درستی دریافت که رضاخان قابلیت چنین کاری را دارد. این چنین شد که سلسله قاجار توسط مجلس عزل و ، الماس بزرگ مغولان، یعنی همان دریای نور را به کلاه خاکی خود چسباند. (Nicolson, Friday Mornings 1941-1944, 1944, p.7) 🔸 به اعتراف ، رضاخان صعودش در و همچنین تکیه زدن بر اریکه قدرت را مدیون دو انگلیسی بود؛ یکی او را ظرف چند ماه از یک سواره‌نظام جزء، یعنی پایین‌ترین درجه نظامی در واحد موتوری، به درجه سرتیپی رسانده و با استفاده از او یک کودتا را در تهران به راه انداخت؛ و در ادامه نیز توسط یک انگلیسی دیگر به نام سر پرسی لورن بر اریکه قدرت نشست. لفاظی بعدی در مورد تلاش انسان‌دوستانه انگلستان در حفظ موجودیت ایران و جلوگیری از تجزیه آن نیز صرفا از این رو قابل اعنتاست که به عنوان پیامدی ناشی از شکست قراداد 1919 ذکر گردیده که خود متضمن اعترافات جالبی می‌باشد. حقیقتا چرا باید لغو این قرارداد، ایران را در معرض تجزیه قرار دهد با آنکه متضرر اصلی از لغو آن انگلیسی‌ها بوده‌اند؟! این عادت انگلیسی‌ها ( و در کل غربی‌هاست) که جنایات خود را در قالب لفاظی‌هایی مملو از وقاحت، به عنوان الطافی در حق یک ملت مظلوم جلوه دهند. 🔸 در این میان نقش دست‌ها و ذهن‌های پوسیده و عناصر وابسته و بیگانه‌پرستان را می‌توان در این وقایع به صورت واضح دید که چگونه برخلاف افاده‌های پرطمطراقشان از ستایش آزادی، دیکتاتوری به نام رضاخان را به جان ایران انداخته و تمام تلاششان را برای استحکام قدرت وی و تمشیت اسلام‌زدایی تحت حکومت وی به کار گرفتند. هم‌چنان‌که پس از پیروزی انقلاب، دستاوردهای بی‌بدیل و بی‌نظیر (حداقل در مقایسه با چند سده اخیر) را انکار می‌کنند. آنها تمام تلاش خود را برای وارونه‌نمایی حقیقت به کار می‌گیرند تا آن دیکتاتور بی‌آبرو را تبرئه کرده یا حداقل دست اربابان انگلیسی و همچنین اسلاف حقیر خود را از مداخله‌های جنایت‌گونه در تاریخ ایران پاک کنند. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻 روایت تحریف/بخش دوم ⚫️ سال‌گرد ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی رحمه‌الله 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری آقای منتظری ادعا کرده بود که امام اعلی الله مقامه الشریف با حضور آیت‌الله بروجردی در قم مخالف بودند ولی او پیشنهاد داد و زمینه حضور را فراهم کرد. در بخش اول نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری اولین دلیل را برای رد این ادعا آوردیم: 🔹🔸https://eitaa.com/bonyadtarikh/2666 و اینک دلیل دوم: 🔹 امام سالیان درازی پیش از آمدن‌ آقای‌ منتظری به قم، از آقای‌ بروجردی‌ شناخت‌ داشت و به مقام‌ علمی‌ و تفوق فقهی او نسبت‌ به‌ علمای قم آگاه بود. 🔸آقای بروجردی در دوران زعامت حاج دریک‌ برهه‌ به قم آمد و مورد استقبال آن‌ مرجع‌ بزرگ و علما‌ و فضلای‌ حوزه‌ قرار گرفت. در حوزه‌ی‌ قم به تدریس پرداخت و بسیاری از علما و اساتید فن را مجذوب مقام علمی خود ساخت‌. 🔹در‌ این برهه امام و دیگر اساتید حوزه‌ی‌ قم‌ به‌ برتری‌ علمی‌ و اندیشه‌های سیاسی او‌ بیش‌ از پیش پی بردند. مقام والای علمی آقای بروجردی تا آن پایه بود که حتی مراجع‌ قم‌ نیز‌ به برتری و تفوق او نسبت به خود‌ اذعان‌ داشتند‌ و این‌ مقام‌ و موقعیت‌ او تقریباً مورد اتفاق مقامات علمی قم و نجف و دیگر علمای بلاد ایران بود و موضوعی نبود که در آن جای شبهه و خدشه باشد. 🔸اگر آقای بروجردی در آن‌ مقطع در حوزه‌ی قم ماندگار شده بود، بی‌تردید تنها مرجع شیعه در حوزه‌ی قم به شمار می‌آمد. لیکن پافشاری اهالی بروجرد و سیل نامه و طومار و تلگرام آنان آقای بروجردی‌ را‌ ناگزیر ساخت که حوزه‌ی قم را ترک کند و به بازگردد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴خرده‌جریان اعتدال و حرکت به سمت تغییر قانون اساسی و استحاله نظام اسلامی/1 🔻به مناسبت سخنان اخیر حسن روحانی در خصوص رفراندوم 🔹جناب آقای حسن روحانی؛ در شعاری تکراری دم از «رفراندوم» زد. 🔸یکی از موارد اختلاف جدی دولت با اهداف ملت ایران، تحقق یا عدم تحقق برجام 2 و 3 و به تعبیر دقیق‌تر، وادادگی هرچه بیش‌تر در برابر غرب است و از آنجا که نظام ما متکی به آرمان‌های دینی و ملی است هیچ‌گاه این حد از سازشکاری را نمی‌پذیرد و تنها راه فرار دولت بالا بردن است. 🔹نکته اساسی این‌جاست که فراتر از یک رفراندوم معمولی، (که پیش از این در تاریخ 1دی1399 توسط شیخ حسن روحانی مطرح شده بود) و حتی استحاله نظام یکی از شاخصه‌های اساسی خرده‌جریان اعتدال است چراکه پایه‌های فکری و رفتاری این طیف، که بر اساس عرف کشورهای توسعه‌یافته و عقل منهای دین حرکت می‌کنند و هیچ تناسبی با مبانی نظام اسلامی ندارد و طبیعی است که سران این خرده‌جریان برای تداوم و بهبود سیاست‌بازی خود در سطوح مختلف به دنبال استحاله نظام اسلامی باشند. 🔸در این زمینه گزیده‌ای از مقاله «شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت:فکری، روشی و ارتباطی» خواهیم خواند: «نظام اسلامی حاکم بر ایران به ویژه با حضور مؤثر نمی‌تواند ابعاد اجتماعی خود را به عرف کشورهای توسعه‌یافته و عقل مجرد از وحی محول کند و اصول را بپذیرد. همچنین بر اساس جمهوریت و اسلامیت خود اعتقادی بنیادین به مردم‌سالاری دینی دارد و نمی‌تواند اجازه سلطه اصحاب قدرت و ثروت و برپایی حکومت سرمایه‌داری را در کشور بدهد و این مبانی باعث می‌شود که کارایی و مشروعیت نظام اسلامی از دیدگاه جریان اعتدال زیر سؤال برود. به طور مثال آقای حسن روحانی پس از قهرآمیز خواندن روند جهانی شدن و لزوم پذیرش اصول آن، مشروعیت نظام را نیز به کارکردگرایی در چهارچوب جهانی شدن گره می‌زند: 🔹مشروعیت نظام ما در آینده در پیش‌گاه افکار عمومی جامعه ما و به ویژه نسل جوان ما در سایه کارآمدی نظام ما خواهد بود. اگر خدای ناکرده از هم‌ردیف‌های خود در دنیا عقب بمانیم... دچار بحران شده‌ایم؛ آن هم خطرناک‌ترین بحران به نام . 🔸در نتیجه طبق مبانی و مؤلفه‌های فکری پیش‌گفته و نکات کنونی، از دید جریان اعتدال نظامی که با جهانی شدن همراه نشود و اصول آن را نپذیرد پس از چندی از هم‌ردیف‌های خود عقب خواهد افتاد و ناکارآمد خواهد شد و نظام ناکارآمد مشروع نخواهد بود و طبیعتاً نظام نامشروع گریزی از تغییر نخواهد داشت. 🔹بر همین اساس، یکی از اهداف این جریان که در کلمات اصحاب آن وجود دارد تلاش برای تغییر قانون اساسی و تغییر نظام است. به طور مثال آقای هاشمی رفسنجانی در سال‌های واپسین عمر خود به نحوی آشکار به وادی تجدیدنظرطلبی در نهادهایی وارد شد که وظیفه‌ای جز پاسبانی از بعد اسلامیت نظام ندارند. محمد سروش محلاتی، یکی از دلدادگان و شاگردان سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی در این زمینه می‌گوید: 🔸آیت‌الله هاشمی در ده سال اخیر به نتیجه دیگری نیز رسیدند. ایشان در دهه‌های اول انقلاب خطاها و کوتاهی‌ها و اشتباهات را در اجرا می‌دیدند و گاهی انتقاد می‌کردند. ولی در دهه اخیر و به خصوص سال‌های اخیر، نظر ایشان این بود که برای تأمین کارآیی نظام علاوه بر آن راه‌کار کلی که بر آن اصرار داشتند، نیاز به تغییر در برخی نهادهای نظام است و تنها راه آن نیز بازنگری در است. مواردی نظیر شورای نگهبان، مجلس خبرگان، صدا و سیما و... که ایشان کارآمدی نظام را منوط به تجدیدنظر در آنها می‌دیدند. (آیت درایت ص42) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴خرده‌جریان اعتدال و حرکت به سمت تغییر قانون اساسی و استحاله نظام اسلامی/2 🔹آقای پیش از این نشان داد که اهداف او فراتر از برگزاری یک رفراندوم ساده است. وی در کتاب اندیشه‌های سیاسی اسلام تلویحا جایگاه ولایت‌فقیه را زیر سؤال برده؛ ایده حذف تدریجی آن را مطرح می‌نماید: در اکثر کشورها، حوزه دولت‌مردی از حوزه کار فکری و کارشناسی تفکیک شده و یا درجه اشتراک کمی دارند؛ این در حالی است که مدیریت، تفکر و کارشناسی در کشور ما معمولاً توسط افراد واحدی انجام می‌پذیرد. ما باید کم‌کم به سمت تفکیک برویم، البته شاید در کوتاه‌مدت این امر امکان‌پذیر نباشد، ولی ضرورت دارد به این سمت حرکت کنیم. مدیران رده اول جامعه ما بار مسئولیت بسیار سنگینی را تحمل می‌کنند و تقریباً هر سه مسئولیت را به تنهایی بر عهده دارند؛ در حالی که در دنیای امروز اینها از هم تفکیک شده‌اند. اگر این تفکیک انجام شود، مقداری از بار مسئولیت شخصیت‌های رده اول کشور ما کاسته می‌شود. (حسن روحانی، اندیشه‌های سیاسی اسلام ج1، ص383. ) 🔸گفتنی است این هدف در کلام برخی حوزویان که تمایل شدید و آشکاری به گفتمان آقای هاشمی رفسنجانی دارند آشکار است. به طور مثال پس از ضعیف خواندن قانون اساسی کشور، دامنه اصول ولایت‌فقیه را یکی از ضعف‌های این قانون می‌خواند و بازخوانی بخش‌های عمده و اساسی این قانون به ویژه بخش‌های نظارتی (شورای نگهبان و...) را لازم می‌شمارد چراکه در این قانون حیثیت‌های مدرنیته لحاظ نشده است: 🔹همه‌ جامعه خصوصاً جامعه‌ علمی، حوزوی و دانشگاهی اعتراف دارند که این به رغم همه‌ نکات مثبتی که دارد ضعف‌ها و نواقص فراوانی دارد اما در این خصوص که فقه سیاسی چه مبانی را بایستی طراحی کند و اکنون حوزه‌های علمیه آیا توانسته‌اند به چنین فقه سیاسی متقنی برسند یا نه، اینجا هم باید اظهار تأسف کرد و در عین حال که کار فراوانی هم انجام شده است اما هم حوزه‌ها آن فرصت و مجال را پیدا نکردند که با یک کار علمی متقن، بتوانند به صحنه بیایند و در خصوص مباحث مختلف قانون اساسی اظهارنظر کنند و از سوی دیگر هم برخی از بخش‌های قانون اساسی هیچ ساز و کاری در خصوص بخش‌های مختلف آن وجود ندارد. 🔸 در بخش‌های مختلف اصول قانون اساسی قوانین فراوانی مدون شده که به بازفهمی و بازگشایی آن اصول کمک می‌کند اما در باب متأسفانه قوانین اجرایی و مدونی تاکنون تدوین نشده است و در آن ساحت کار علمی و فقهی انجام نشده تا بر اساس بنیان‌های مناسب و شایسته ساخته شود. در این مسئله دو ضعف محسوس وجود دارد؛ یک ضعف آن است که آنچه که به دامنه‌ اصول ولایت فقیه بازمی‌گردد اصلاً ساز و کار روشنی برای آن نیست و دوم اینکه خود قانون اساسی نیازمند به بازخوانی در بخش‌های عمده و اساسی دارد زیرا حیثیت‌هایی که بایستی در یک قانون اساسی که مدرن و پیشرفته است، حیثیت‌های نظارتی متقنی را که بایستی برای جامعه ایجاد کند و اطمینان قانونی‌ای که بایستی جامعه بر اساس آن احساس آرامش داشته باشد، متأسفانه اکنون وجود ندارد.»(منبع: مقاله شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت: فکری، روشی و ارتباطی، فصلنامه 15خرداد، ش61-60، ص81-80 » @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
جریان اعتدال.pdf
395.2K
📚مقاله شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت: فکری، روشی و ارتباطی 🔹شناخت برای تحليل‌های دقيق‌تر و انتخاب‌های بهتر ضروری است؛ به ويژه اگر جريان مورد نظر در مقاطع مختلف، حاكم بر امور اجرايی كشور نيز باشد. 🔸« » يكی از جريانات سياسی ايران است كه به رغم تأثير سياسی قابل توجه، كمتر شناخته شده است و در مورد چارچوب فكری، روشی و ارتباطی آن به اندازه كافی بحث علمی و مستند صورت نگرفته است و همين امر باعث شده سياست‌ورزان اين جريان با برای رسيدن به اهداف خود دست به اجماع‌سازی نخبگانی بزنند و حتی گام‌هايی را برای بردارند. 🔹شناخت اين جريان ضروری است؛ چراكه در عين عدم اعتقاد جامع به و واگذار كردن سياست به عقل و عرف جوامع توسعه‌يافته، خود را تابع شريعت و رهرو ولی‌فقيه و مراجع عظام تقليد جا می‌زنند و از اين رهگذر علاوه بر خطر ، منافع ملی را با وابستگی فكری و سياسی خود به مخاطره می‌اندازند... @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.