eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
642 ویدیو
595 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
‌منشور روحانیت حضرت امام خمینی (قدس سره).pdf
324.4K
🔵متن کامل منشور روحانیت امام خمینی (قدس سره)🔵 🔆روز هجدهم اردیبهشت، طلاب حوزه علمیه قم دیداری به یادماندنی با رهبر معظم انقلاب داشتند که در آن هم‌چون گذشته مطالب ارزش‌مندی مطرح شد. از ترسیم چیستی و تا پاسخ به برخی شبهات غیرعلمی و کارشناسی نشده معدود محافل و تشکل‌های . نکته جالب توجه این دیدار، چندبار اشاره و تأکید ایشان نسبت به خوانش مجدد و مکرر حضرت امام خمینی (قدس سره) بود ایشان در این زمینه فرمودند: ❇️« منشور روحانیّت را بخوانید، مکرّر بخوانید. امام به معنای واقعی کلمه حکیم بود -حکیم فقط آن کسی نیست که فلسفه بلد است- حکمت در رفتار او، در گفتار او، در نوشتار او موج میزد. » 🗞به همین مناسبت، متن کامل این منشور گهربار را به اشتراک می‌گذاریم. گرچه وظیفه اصلی نهادینه‌سازی و ترویج علمی و عملی آن بر عهده مدیران محترم حوزه علمیه است و جامعه طلاب با امیدواری هرچه تمام منتظر تحقق میدانی آن به دست و شایسته حوزه علمیه خواهد بود. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢فرجام مذاکره با استکبار؛ از ترکمانچای تا برجام💢 نوزدهم اردیبهشت سال‌روز الغای امتیاز استعماری توسط مجلس شورای مجلس ملی بود. قانونی که با سستی و بی‌درایتی قاجار؛ در قالب معاهده ننگین به ملت عزیز ایران تحمیل شد. از تاریخ که منجر به عقد قرارداد ترکمانچای شد بیش از صد و نود سال می‌گذرد امّا آن همیشه برای ما زنده است و می‌تواند سؤالات روز ما را پاسخ دهد: ❓آیا نرمش در برابر استکبار باعث افزایش اعتبار کشور در عرصه بین‌المللی و جلب احترام برای ما می‌شود ؟ یا جایگاه و اعتبار ما را کاهش می‌دهد؟ ❓در صورت کرنش و ذلت‌پذیری مسؤولان؛ واکنش مردم ایران چه خواهد بود؟ آیا ملت ایران نیز ملتی ذلت‌پذیر هستند؟ خوانش روایتی تاریخی ما را به جواب نزدیک می‌کند. این روایت مربوط به زمانی است که قرارداد ترکمانچای امضا شده و گریبایدوف به عنوان سفیر کشور طرف قرارداد در ایران، مسؤول عملیاتی کردن مفاد این معاهده شد. او در خاطرات خود می‌نویسد: 🔘« استپان عزیز! بدبختی بزرگی به من رو آورده که برایت شرح می‌دهم. می‌خواهند مرا به مأموریت خارج بفرستند. فکر می‌کنی به کجا؟ به که در آن‌جا زندگی کنم. هرچه تلاش کردم که از این مأموریت معافم کنند فایده نداشت. پریروز که رفته بودم پیش وزیر، گفتم به شرطی حاضر می‌شوم به تهران بروم که دو درجه ترفیع یکجا بدهند. اول مخالف بود و من با فصاحت و بلاغت به زبان فرانسه استدلال کردم که انصاف نیست من بهترین سال‌های جوانی خود را بین آسیا بگذارنم و این عمل در حقیقت یک داوطلبانه است که برای مدت طولانی از بستگان و دوستانم دور شوم... و خلاصه در مقابل این و فداکاری‌ها اقلا اجرت خوبی باید دریافت دارم.» این از ملت ایران که در طول مأموریت گریبایدوف بر رفتار و افکار وی حاکم بود در کنار شرایط ذلت‌باری که قرارداد ترکمانچای و اصل کاپیتولاسیون در این قرارداد، به ملت ایران تحمیل کرده بود باعث شد که این مأمور مغرور و متکبر در اجرای بخشی از بندهای قرارداد شوم ترکمانچای آن‌چنان خانواده‌های ایرانی حتی خانواده‌های وابسته به دربار را تحت فشار و آزار و اذیت و تحقیر قرار دهد که صبر مردم لبریز شود و کنسولگری را با خاک یکسان سازند. (فصل‌نامه تخصصی پانزده خرداد، ص50، شماره 41 و 42) عبرت تاریخی این نوشتار، خطاب به تمام مسؤولانی است که نرمش در برابر استکبار را به عنوان نسخه پیشرفت ایران تجویز می‌کنند. 🔸اول: اگر مذاکره با استکبار منجر به عقد قراردادی مثل ترکمانچای هم بشود؛ باز هم هاضمه سیری ناپذیر استکبار دست از یاغی‌گری و بلعیدن سرمایه ملت ایران نخواهد کشید و آزار و اذیت مستکبران متوجه خود آنان نیز خواهد بود. 🔸دوم: ملت ایران در طول تاریخ پرافتخار خود هرگز ذلت‌پذیر نبوده و در آینده نیز نخواهد بود. طبیعی است در عصر جمهوری اسلامی و پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا دیگر نیازی به تصرف و حمله به سفارت‌خانه‌ها و کنسول‌گری‌ها نیست اما در هر صورت بهتر است که مسؤولان پیش از واکنش ملت ایران دست از موضع‌گیری‌های صوری و اقدامات شبه‌نمایشی برداشته؛ اشتباهات گذشته خود را در صورت امکان جبران کنند. @Bonaydtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢جریان دفتر تبلیغات و بازتولید شبهات پیش از انقلاب💢 هجدهم اردیبهشت؛ دیدار به یاد ماندنی رهبر معظم انقلاب با طلاب حوزه علمیه قم بود و بیانات و استدلالات متقن و روشنگرانه ایشان در خصوص چیستی و ضربه‌ای مهلک به بدنه ایدئولوژیک زد. طبیعی بود که دستگاه‌های رسانه‌ای این طیف بی‌تفاوت نماند و سعی در خنج زدن به این بنای مستحکم کند. در همین راستا؛ یکی از رسانه های همین طیف تنها یک روز پس از سخنان رهبر معظم انقلاب مطلبی به نقل از دکتر میراحمدی؛ از مسؤولین پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به ؛ منتشر کرد با عنوان: «وظیفه فقه سیاسی مدل‌سازی نیست.» سخنی که پیش از این نیز از جانب فردی دیگر مطرح شده بود و با پاسخ‌های متقن بزرگان و فضلا مواجه شد. سخن در این باره بسیار است و فضلای نخبه و بزرگان قم در راستای نظام‌سازی تلاش‌هایی را انجام داده‌اند که ثمرات آن قطعا شامل حال نظام اسلامی و ملت خواهد شد امّا در پاسخ به این سخن گوشه‌ای از سخنان امام خمینی (قدس سره) را مرور می‌کنیم. سخنانی که نشان می‌دهد پیش از انقلاب نیز کلمات مشابه این صحبت‌ها مطرح بوده است. : «الان طبقات مسلمین چه تحصیل‌کرده از متجددین و چه تحصیل‌کرده از روحانیین، فضلاً از توده مردم، اسلام را درست نفهمیده‌اند و همان‌طور که غربا را مردم نمی‌شناسند، اسلام هم تقریبا به وضع غربت در دنیا زندگی کرده است و چنان‌چه کسی بخواهد اسلام را آن‌طور که هست معرفی کند، به این زودی‌ها مردم باورشان نمی‌آید. حدود پنجاه کتابی که احکام اسلام در آن مجتمع است، سه-چهار جلدش مربوط به عبادیات و وظایف انسان با رب‌الارباب است و کمی از احکام هم مربوط به اخلاقیات است، مابقی کتاب‌ها همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاسیات می‌باشد... آن روز که دنیا غرق در جهالت بود و از اروپا خبری نبود و دو امپراتوری بزرگ که بودند، در حال استبداد به سر می‌بردند و اصلا قانونی وجود نداشت، اسلام قوانینی آورد که جامع قوانین حکومت‌های زنده دنیاست و از آن هم جامع‌تر است و همه جهاتی که بشر در امور مربوط به جنگ، صلح، زندگی خصوصی، معاشرت با دیگران... و دیگر امور به آن محتاج است، در قوانین اسلام آمده است...»(نهضت امام خمینی (قدس سره) ج2 ص723-722) حال جناب آقای دکتر میراحمدی باید بفرمایند که آیا از میان حدود 45 باب فقهی؛ با این حد از بذل وسع و دقت نظر و عمقی که فقهای عظام اعلی الله مقامهم الشریف در طول هزار و دویست سال تفقه شیعی به خرج داده‌اند؛ حتی یک مدل سیاسی هم نمی‌شود استخراج نمود؟ یا می‌شود اما فکر و سواد برخی توان استخراج و استنباط را ندارد؟ همچنین ایشان در بخش دیگری از این مصاحبه گفته اند: « نمی توان توقع داشت فقه قواعد و فرمول هایی برای مدیریت امور اقتصادی، اجتماعی یا مدیریت امور فرهنگی به ما ارائه دهد.» از طرفداران این فرضیه باید پرسید: آیا فقه اسلامی که متکفل اداره زندگی فردی و اجتماعی انسان‌هاست بدون قاعده و فرمول توانست دو امپراتور بزرگ را شکست دهد و «قوانینی آورد که جامع قوانین حکومت‌های زنده دنیاست.»؟ آیا فقه اسلام بدون قاعده و نظام و به صورت آشفته و پراکنده قوانینی دارد که از قوانین تمام حکومت‌ها جامع‌تر است؟ در هر صورت صحنه امروز قم با دو سطح از سکولاریسم درگیر است: « » که به نفی امکان ورود فقه به مسائل اجتماعی می‌پردازد و « » که به ظاهر امکان ورود فقه به مسائل اجتماعی را نفی نمی‌کند ولی امکان نظام‌سازی را نمی‌پذیرد و این بدان معناست که ارائه نظریات فقهی در حد حل المسائل و به سبک استفتاء‌محور صورت گیرد که طبیعتا تمامی استفتائات و حل المسائل بدون زمینه و نظام‌وارگی اسلامی و در بستری از نظامات سکولار و الحادی قرار خواهد گرفت و چنین عملیاتی قهرا به سکولاریسم خواهد انجامید. آیا دکتر میراحمدی و دکتر واعظی به عنوان رئیس دفتر تبلیغات از این سیر قهقرایی با خبرند و دانسته دست به تقابل با تفکر عمیق امام (قدس سره) می‌زنند؟ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔆حمایت عملی امام از طلاب افغانستانی و سایر طلاب غیرایرانی🔆 ✳️«امام در اولین ماه رمضان اقامت خود در نجف اشرف، در سال 1344 بین عموم روحانیان و محصلان حوزه علمیه نجف اعم از ایرانی، ، پاکستانی، هندی، عرب و سایر کشورها وجوهی را به عنوان مساعدت به طور مساوی تقسیم کرد و به هر نفر اگر دارای همسر بود دو دینار وگرنه یک دینار، که معادل 20 و 40 تومان آن روز ایران بود پرداخت که بازتاب وسیع و شگفت‌آوری در سطح حوزه داشت و برای مدتی افکار را به خود جلب کرد و در هر مجلس و محفلی از آن سخن می‌رفت، زیرا برای اولین بار بود که مرجع تقلیدی در حوزه نجف بین روحانیان ایرانی و غیرایرانی در تقسیم وجوهات فرق نمی‌گذاشت و همه را به طور مساوی می‌نگریست، این در حقیقت نخستین گامی بود که در حوزه علمیه نجف جهت در هم شکستن تبعیض نژادی برداشته می‌شد. این عمل اسلامی و انسانی امام، جایگاه والایی برای او در دل عموم روحانیان و محصلان کشورهای اسلامی در نجف اشرف به وجود آورد و محبوبیت ژرف و عظیمی را در پی داشت. محصلان محروم و بی‌پناه غیرایرانی به ویژه و پاکستانی که سالیان درازی در حوزه نجف به جرم افغانی و پاکستانی بودن شده بودند، به امام رو آوردند و او را برای و بی‌پناهان، پشتیبان و یاور یافتند، از حمایتی که امام با این عمل ارزنده و برجسته از آنان کرده بود، نیرو گرفتند و از آن‌که به سالیان درازی به جرم ایرانی نبودن تحقیر شده بودند و درست نصف شهریه محصلان ایرانی را دریافت داشته بودند، سخت خشمگین شدند، در مقام اعتراض برآمدند و برای گرفتن حق خود و پایان دادن به در حوزه نجف دست به شورش زدند و کشمکش شدید و تندی با اطرافی‌های بعضی علما...پیدا کردند و سرانجام دیگر علما نیز ناچار شدند به آن رسم غلط پایان دهند و به عموم افراد حوزه به طور مساوی ماهانه بپردازند»(گزیده‌ای از نهضت امام خمینی ج2 ص271) پی‌نوشت: بیش از نیم قرن از این حرکت ضدتبعیضی امام (قدس سره) می‌گذرد امّا این‌که چگونه برخی مسؤولین کشور پس از پیروزی نهضت امام و امت هنوز در فضای نژادپرستانه سخن می‌گویند و تصمیم می‌گیرند جای تعجب دارد. آیا وقت آن نرسیده که برخی مسؤولین محترم با روشن‌بینی و داشتن دید انسانی ذهن خود را از رسوبات نژادپرستانه بزدایند و حمایت از مستضعفان را که از شاخصه‌های هویتی انقلاب است سرلوحه کار خود قرار دهند؟ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢 💢 ⭕️سپاه ستیزی و حمله به نهادهای حاکمیتی و امنیتی، در تازه ترین جلد از خاطرات منسوب به مرحوم هاشمی رفسنجانی جلد جدید از سری خاطرات روزنوشت منسوب به حجت الاسلام والمسلمین ، با عنوان در بهار ۹۸ انتشار یافت. در این مجموعه که حاوی وقایع سال ۱۳۷۵ یعنی آخرین سال عمر است، مسائل مهمی مطرح شده که بعضا بسیار تأمل برانگیز است و انتساب مطالب کتاب به مرحوم هاشمی را با تردید جدی مواجه می سازد. از آن جمله، در جای جای این اثر، نهادهای انقلابی و خدوم نظام، خصوصا پاسداران انقلاب اسلامی و ، مورد هجمه مستقیم قرار می گیرند و نویسنده به بهانه اعمال دقت نظر این نهاد ها در تأمین سلامت و امنیت انتخابات مجلس پنجم شورای اسلامی، آنها را به و در انتخابات متهم می سازد. امری که اولا به این صورت و با این ادبیات در مجلدات قبلی خاطرات هاشمی مسبوق به سابقه نیست و ثانیا نشان از نوعی تصفیه حساب سیاسی در قالب خاطره گویی دارد که بدون اظهار نظر رسمی این نهادها، پذیرش آن معقول و منطقی به نظر نمی رسد. همزمانی آتش تهیه هاشمی ها علیه سپاه با فشار آمریکایی ها نسبت به این نهاد خدوم و مردمی، ابعاد ماجرا را کمی پیچیده می سازد. خصوصا که این خاطرات در غیاب نویسنده منتشر می گردد و خاندان هاشمی که پیشتر از بازنشر وصیت نامه وی طفره رفته بود و یا بدون هیچ سند و مدرکی جهت جلب توجه و مظلوم نمایی، شبهه قتل مرحوم هاشمی را مطرح کرده بود، نشان داده که در کتمان و وارونه نمایی برخی حقائق، تبحر دارد. از این جهت مادامی که محتوای این خاطرات به تأیید کارشناسان خبره و مراکز معتبر تاریخ نگاری جمهوری اسلامی نرسد، نمی توان آن را مطابق با واقع دانست و باید این مجموعه ها خاطرات منسوب به هاشمی بر شمرد. موید تردید و ابهام در محتوای خاطرات، اظهارات تعجب برانگیز محسن هاشمی در مقدمه کتاب است که صراحتا نیروهای حزب‌اللهی و ائمه جمعه و ارباب مطبوعات منتقد دولت را عناصری خودسر، تندرو، مدعی، عامل اختلاف بین رهبری و رئییس جمهور، سخنگوی خودخوانده مواضع رهبری، ارعاب کننده سرمایه گذاران، تضعیف کنندگان دولت، شایعه سازان علیه دولت، زهدفروشان پرمدعا، تأمین کنندگان خوراک برای رسانه‌های معاند، معرفی می کند! وی در صحت مدعای خود به بخش های مختلف خاطرات منسوب به پدرش ارجاع می دهد و این گمانه را تقویت می کند که گزاره های مندرج در کتاب، ولو اینکه از اساس جعل نشده باشد، حداقل به صورت مهندسی شده در این کتاب گردآوری و منتشر شده است. فرضیه ای که بررسی و صحت سنجی آن نیازمند تحقیقات عمیق کارشناسی است که امید است توسط طیف های مختلف از کارشناسان و تاریخ پژوهان صورت پذیرد. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢شبح جنگ، بازی مذاکره و عکس‌العمل ترسوها « آمریکایی‌ها اخیرا با ما هم بی‌شرمانه حرف می‌زنند. غیر از تحریم دو چیز دیگر را مطرح می‌کنند، یکی مسئله و یکی مذاکره. شبح جنگ را مطرح می‌کنند تا ترسوها را بترسانند. در مسئله مذاکره هم یک بازی پیش پا افتاده می‌کنند، یکی می‌گوید مذاکره با پیش شرط، یکی می‌گوید مذاکره بدون پیش شرط. دو کلمه در این باره به مردم بگویم: جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.»(رهبر معظم انقلاب؛ 22مرداد1397) حدود یک سال از این سخن می‌گذرد و دو قطبی مذاکره-جنگ که به خاطر سستی منطقش گمان می‌کردیم تنها مصرف انتخاباتی دارد بار دیگر بر سر زبان افتاده است. البته سیاست‌مداران؛ حتی سیاست‌مداران برجام‌نویس؛ امروز معتقدند جنگی رخ نخواهد داد امّا مقطع کنونی فرصت مناسبی است که به سه سؤال پاسخ دهیم: ❓1. ایجاد ترس از جنگ برای کشاندن دولتی‌ها به میز مذاکره به چه زمانی از تاریخ معاصر باز می‌گردد؟ ❓2. چرا جنگ با آمریکا رخ نخواهد داد؟ ❓3. چرا با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؟ 🔆پاسخ به سؤال اول: ترساندن دولتی‌ها برای کشاندن‌شان به میز مذاکره و گرفتن امتیازات سنگین از آن‌ها؛ به زمان انعقاد باز می‌گردد. آن‌جا که دیوان‌سالارانی مثل و سایر هم‌قطاران او که با فراماسون‌ها و بیگانگان نیز ارتباط داشتند، پیوسته در گوش فتحعلی شاه و عباس میرزا و قائم مقام فراهانی و شبح از دست رفتن تبریز و آذربایجان را خواندند و در نهایت نیز با عقد قرارداد ترکمانچای بخش بزرگی از خاک ایران را به روس‌ها بخشیدند. 🔆پاسخ به سؤال دوم: آمریکا درگیر مشکلات فراوان داخلی و خارجی است در نتیجه توان جنگ‌افروزی ندارد. این مشکلات را به نقل از برژینسکی که از معروف‌ترین استراتژیست‌های آمریکایی که سال‌ها در ردیف مشاوران امنیت ملی دولت آمریکا بوده می‌خوانیم. بیست مشکل اساسی ایالات متحده آمریکا؛ از زبان برژینسکی: 1. چهار تریلیون دلار تا سال 1993 که تا سال 2018 به رقم وحشت‌انگیز بیست و یک تریلیون دلار رسیده است که قطعا رقمی بحران‌زاست. 2. کسری موازنه تجاری. 3. کاهش سطح پس‌انداز و سرمایه‌گذاری. 4. فقدان قدرت رقابت صنعتی با اروپا، ژاپن و چین. 5. کاهش سطح رشد تولید در مقایسه با رقبای اصلی و افزایش اعتراضات و اعتصابات کارگری و کاهش اخلاق کاری. 6. وضع نامناسب بیمه‌های درمانی و کاهش سطح متوسط عمر و افزایش مرگ و میر کودکان نسبت به اروپا و ژاپن. 7. کیفیت ضعیف آموزش متوسطه و بی‌سوادی عملی بیش از 23 میلیون آمریکایی که تا سال 2018 به بیش از 44 میلیون رسیده است. 8. زوال شالوده‌های اجتماعی و به گونه‌ای که محله‌های فقیرنشین آمریکا وضعی شبیه وضع جهان سوم پیدا کرده‌اند. 9. حرص و طمع طبقه ثروت‌مند. 10. نارضایتی ناشی از نظام قضایی آمریکا. 11. ریشه دواندن مشکل فقر و تبعیض نژادی. 12. گسترش جنایت و خشونت. 13. گسترش فرهنگ اعتیاد. 14. رشد روحیه ناامیدی اجتماعی. 15. بی‌بند و باری جنسی. 16. تبلیغ گسترده فساد اخلاقی. 17. روحیه بی‌تفاوتی در میان اقشار جامعه. 18. ظهور چند فرهنگی بالقوه تفرقه‌افکن. 19. ظهور بن‌بست در نظام سیاسی. 20. گسترش فزاینده احساس پوچی معنوی.(خارج از کنترل،اغتشاش جهانی در طلیعه قرن بیست و یکم، زبیگنیو برژینسکی ، صص122-118) 🔆اما پاسخ به سؤال سوم: مذاکره حتی در راه‌برد استراتژیست‌های غربی، وقتی وجوه منطقی و عقلانی دارد که اولا بر سر حفظ و نگه‌داری تجهیزات نظامی و آمادگی ارتش یک کشور نباشد ثانیا طرف مذاکره هوادار سرسخت سازش و تسلیم محض طرف مقابل نباشد. حال با این مقدمه؛ مذاکره با آمریکا که آشکارا از ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی تا سال 2025 سخن می‌گوید و به دنبال خلع سلاح ماست چه منطقی دارد؟ و دیوان‌سالاری دولت تدبیر و امید با کدام عقل سیاسی و دیپلماتیک با مذاکرات خود محور شرارت جهانی؛ آمریکا را به رسمیت شناخت و او را تکمیل کرد؟ بنابراین؛ جنگ با آمریکا صرفا توهمی برای ترساندن ترسوها و مذاکره با او تنها راهی برای فریب دادن دیوان‌سالاران کم‌عقل و پیروان ترکمانچای است و راه‌برد منطقی و عقلانی همان راهبرد «نه جنگ، نه مذاکره» و تکیه به نیروی و جوان داخلی برای پشرفت هرچه بیش‌تر است. 📜منبع: گزیده‌ای از مقاله «شبح جنگ، بازی مذاکره و عکس‌العمل ترسوها» نوشته دکتر مظفر نامدار، فصلنامه15 خرداد، شماره 56، تابستان97)» ◀️متن مقاله؛ در مطلب بعد: https://eitaa.com/bonyadtarikh/361 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
شبح جنگ، بازی مذاکره.pdf
216.4K
مقاله «شبح جنگ، بازی مذاکره و عکس‌العمل ترسوها» نوشته دکتر مظفر نامدار، فصلنامه 15 خرداد، شماره 56، تابستان97. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢پیوند تاریخی دانشگاه با آرمان‌های امام (قدس سره)💢 ❇️گرچه از ابتدای نهضت امام خمینی (قدس سره) با این حرکت عظیم همراه بودند امّا در آن زمان نیرویی ویژه برای نهضت محسوب می‌شد. با نگاهی به تاریخ معاصر کشورمان می‌بینیم که دانشجویان حق‌طلب و شجاع از روزهای آغازین نهضت همراه قیام بودند و امروز نیز با همان حرارت و با عمق بیش‌تر یار صادق انقلاب‌اند. خواندن روایت تاریخی زیر از 14 خرداد 1342 گویای همین مطلب است: ❇️« یازده محرم هنوز ساعت، 8 صبح را اعلام نکرده بود که مسجد شاه آکنده از جمعیت شد و دنباله جمعیت تا قسمت‌هایی از بازارهای اطراف مسجد کشیده شد. تظاهرات آغاز گردید. شعارهای روز پیش: خمینی، خمینی... خمینی بت‌شکن... خمینی تو فرزند حسینی... و.... در فضای مسجد و بازار طنین‌افکند. تظاهرکنندگان به حرکت درآمدند و از طریق خیابان ناصرخسرو و توپ‌خانه وارد خیابان فردوسی شدند. در مقابل یکی از بازاریان به نام مجاهدی روی کرسی قرار گرفت و نطق پرشور و جالبی ایراد کرد... پس از پایان نطق او، راهپیمایی و تظاهرات مردم با شور و هیجان بیش‌تری ادامه یافت. تظاهرکنندگان به منظور ابراز وحدت و هم‌بستگی بازار و دانشگاه، به سوی دانشگاه رفتند و تقریبا ساعت 12 به دانشگاه رسیدند. دانشجویانی که در کلاس‌ها بودند، با شنیدن فریاد رعدآسای «خمینی، خمینی» از کلاس‌ها بیرون ریختند و به استقبال تظاهرکنندگان شتافتند. با پیوستن هزاران دانشجو به ده‌ها هزار توده انقلابی، تظاهرات شور و هیجان تازه‌ای به خود گرفت. فریاد خمینی بت‌شکن... هرچه محکم‌تر، رساتر و پرشورتر به آسمان بلند شد، مشت گره‌خورده دانشجو و پیشه‌ور جنوب تهران با هم به حرکت آمد، قلب گرم آنان، به فرمان رهبر ملت به تپش درآمد. در آن روز گرم و پرحرارت 14 خرداد، دانشجو و روحانی و پیشه‌ور و کارگرد در مقابل درب دانشگاه با هم بستند که در راه امام تا آخرین نفس از پای ننشینند و از مبارزه باز نایستند و را هماره در آسمان ایران در اهتزاز نگه دارند و در صف واحد و متشکل، را دنبال کنند و برای او و در راه او از هیچ فداکاری دریغ نورزند. اینجا بود که ناگهان فریاد «تا مرگ دیکتاتورها نهضت ادامه دارد»، محیط دانشگاه را به لرزه درآورد...»(نهضت امام خمینی ج1 ص474-473) ◀️این روایت مربوط به حدود 54 سال پیش بود و وقایع 23 اردیبهشت 98 دانشگاه تهران نیز نشان داد که دانشجویان بر عهد خود همچنان وفادارند و استکبار جهانی و نفوذی‌های داخلی نمی‌توانند از آنان برای اهداف خود استفاده کنند و این ویژگی است که اکثریت دانشجویان دانشگاه‌های ایران دارند. اما سؤال اساسی این‌جاست که مسؤولین مربوطه در زمان تحصیل خود دانشجوی کدام کشور بوده‌اند که امروز توان یا اراده برخورد با مفاسد آشکار اخلاقی در مجموعه‌های آموزش عالی را ندارند؟ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴غارت‌گری؛ از شاه‌دوستی دیروز تا غرب‌زدگی امروز🔴 ⚫️فروردین 1342 فیضیه به دست مأموران وحشی #پهلوی به خاک و خون کشیده شد و حتی مجروحان هم از این بی‌رحمی بی‌نصیب نماندند و از بیمارستان‌ها اخراج شدند. شاه گمان می‌کرد نقش امام با همین حمله پایان یافته و دیگر اثری از نهضت باقی نخواهد ماند. او در این‌گونه افکار و خیالات سست و ارتجاعی غوطه‌ور بود که ناگهان اعلامیه طوفانی امام صادر شد: « شاه‌دوستی یعنی غارت‌گری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین و تجاوز به مراکز علم و دانش، شاه‌دوستی یعنی ضربه‌زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‌های اسلام و محو آثار اسلامیت، شاه‌دوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن، شاه‌دوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت»(نهضت امام ج1 ص297-296) امام که در آن زمان #مرجع_تقلید و زعیم دینی مردم بود وظیفه اسلامی خود را با صدور این اعلامیه انجام داد و مقابل شاه ایستاد. اما امروز... در زمانه ما به برکت #قیام_امام دیگر پهلوی نیست اما آئین پهلوی هنوز زنده است و آئین و مسلک پهلوی چیزی نبود جز « #غرب‌زدگی » و حوادث تلخ دانشگاه تهران نشان داد که متأسفانه هنوز غرب‌زدگی زنده است و نشان داد:«غرب‌زدگی یعنی غارت‌گری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین و تجاوز به مراکز علم و دانش» پهلوی رفت امّا روح خبیث او در پیکر اندک افراد #لیبرال‌مسلک بیدار؛ و البته این آئین ارتجاعی پهلوی در حال احتضار است. اکنون ملت مؤمن ایران منتظر اعلامیه طوفانی دیگر از حوزه علمیه قم است:«غرب‌زدگی یعنی غارت‌گری، هتک اسلام...» @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⚫️مادر دوازده امام علیهم السلام ⚫️«این بزرگوار این امتیاز را دارد که از همه اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه و تقویت پیغمبر. بعد هم دچار آن سختى‌ها و آن مشکلات طاقت‌فرسا [شد] که یکى‌اش همین مسئله‌ى شِعب ابى‌طالب بود و آن سه سالى که آنجا بودند و آن سختى‌هایى‌که این بزرگوار متحمّل شد و این ایمان را محکم نگه داشت... حالا شما می‌گویید مادر یازده امام، [امّا] در واقع مادر دوازده امام؛ چون ایشان مادر امیرالمؤمنین هم هست. ایشان امیرالمؤمنین را در آغوش خودش، در دامان خودش، در زندگى خودش پرورش داده تا چند سالگى.»(رهبر معظم انقلاب اسلامی 1395/10/2) 🔳 بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی وفات أم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها را تسلیت عرض می کند. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢وظایف فقیه؛ از رساله‌نویسی تا اداره جهان بشریت با نگاهی به صحنه امروز حوزه علمیه قم اقلیتی از حوزویان را می‌بینیم که سقف فعالیت‌های فقیه را پرداختن به فقه فردی میدانند و بر خلاف سنّت مراجع عظام فعلی حفظهم‌الله و گذشتگان از علمای صالح سلف، با وجود آن‌که مراجع مسلم در قید حیات‌اند دست به و پاسخ به استفتائات و تلاش برای تصدّی مرجعیت می‌زنند. ورای اهداف و آثار ناپسند این فعالیت‌ها؛ آیا واقعا سقف انتظاراتی که اسلام از فقها دارد چاپ رساله و پاسخ به استفتاء است؟ اساسا از دیدگاه اسلام چیست؟ پاسخ به این سؤال را از نامه مجاهد فقید؛آیت‌الله رحمه‌الله می‌خوانیم. نامه‌ای که چند ماه پس از طرح حکومت اسلامی توسط امام، برای حجت‌الاسلام و المسلمین نوشته و دیدگاه‌های خود را درباره حکومت اسلامی و جایگاه فقیه در این حکومت بیان داشتند.همچنین این نامه تفاوت سطح فکری یاران امام با حوزویان غیرانقلابی مشخص می‌کند. بخشی از این نامه را مرور می‌کنیم: 📜«... ؟ آیا ولایت و حکومت جهانی اسلام برای همین فقهایی است که ذکر شده [است]؟ نه. فقیه در کتاب و سنت و در صدر اسلام به معنی امروزی نیست. «تفقه فی الدین» صرف دانستن احکام و از لحاظ حقوقی نیست، تفقه در دین، فهم در دین به معنی وسیع کلمه است. دینی که می‌خواهد نه به کره زمین بلکه بر سایر کرات فرمان‌روایی کند، فهم این دین از لحاظ ایدئولوژی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و بالجمله تمام شئونی که بر جامعه از حیث اخلاق، معارف، سیاست، روابط اجتماعی، اقتصاد و غیر حکومت می‌کند، فهم این شئون تفقه در دین است، عالم به این شئون فقیه است، العلماء ورثة الانبیاء الفقها خلفاء الرسول ... اگر بخواهیم بگوییم فقیه [صرفا یک] حقوق‌دان [است]، آن هم این حقوق‌دان‌هایی که می‌شناسیم، زعامت اسلام را کوچک کرده‌ایم، حکومت اسلامی را به صورت کدخدایی درآورده‌ایم، یک حقوق‌دان نمی‌تواند بر جامعه کوچکی چه برسد به جامعه بزرگی که یک جزئش کره ارض است ...حکومت کند، بلکه جهان‌بینی می‌تواند حکومت کند. رئیس جمهور آمریکا با اعوان، انصار و و متخصصین، نقشه کره زمین را بررسی می‌کند و امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن را تجزیه و تحلیل می‌کند. حاکم اسلامی باید جهان‌بینی داشته باشد و بتواند امور جهان را تجزیه، تحلیل و تدبیر نماید، پس اول شرط حاکم جهان‌بینی است و فقیهی حاکم است که جهان‌بین باشد. فقیه علاوه بر جهان‌بینی شرط است جهان‌گیر باشد، چون مأمور به تشکیل در زمین است و کلیه حکومت‌ها را غاصب و باطل می‌داند و در قرآن و سنت اشارات زیادی به این شرط است « و زاده بسطة فی العلم و الجسم ». فقیه باید به فنون جهان‌داری آشنا باشد و عدالت جزئی از این شرط است. پس ما حصل شرایط حاکم در همین سه شرط دور می‌زند: 1. جهان‌بینی 2. جهان‌گیری 3. جهان‌داری.»(نهضت امام خمینی ج2 ص755-747) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.