eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
640 ویدیو
595 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴شاه؛ حمایت از دین‌داری سکولار و مبارزه با سیاست دین‌مدار عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /5 ▫️حرکت حماسى مردمى و پشتيبانى بى‌‏دريغ توده‏‌ها از امام و اوج نهضت ضد «انقلاب سفيد»! كه با فرا رسيدن محرم 83 (خرداد 42) ايران زمين را به لرزه درآورده بود، شاه را سخت وحشت‌‏زده ساخت و به تكاپو و جنب ‏و جوش مذبوحانه واداشت. او در نطقى كه در اجتماع شركت واحد اتوبوسرانى تهران در سوم خرداد 42 ايراد كرد، بار ديگر به عوام‌‏فريبى و دروغ‌‏پردازى دست زد و با كمال وقاحت، ادعاى ديدن امام زمان را در اوان كودكى تكرار كرد و خود را «وسيله مشيت الهى» خواند! و اعمال فاشيستى، غيرانسانى و ضداسلامى خود را مطابق تعاليم و دستورات شرع مقدس شمرد! و آنگاه با لحنى مرموزانه، مخالفان رژيم فاشيستى خود را دشمنان «شيعه»! معرفى كرد و بدين ‏وسيله خواست براى توطئه بعدى و اتهامات ساختگى عليه امام كه در پشت‏‌پرده در دست طرح بود، زمينه‌‏سازى كند. از اين رو پس از دروغ‏‌بافى‌‏ها و لاف ارتباط با خدا و امام زمان‏‏(عج) و حضرت عباس‏‏(ع) چنين گفت: ▪️«... ولى بايد بدانيد كه دشمن‏‌هاى اين مملكت، دشمن‏‌هاى اين ملت و مملكت «شيعه» راحت ننشسته‌‏اند، به هر وسيله‌‏اى كه مى‏‌توانند پيدا كنند با صرف وجوه، افراد بى‌‏عقيده و بى‌‏ايمان و بدبختى را مى‌‏خرند و تحريک مى‌‏كنند در هر لباس و هر مكانى ... اين اشخاص در هر قيافه‏‌اى ظاهر مى‌‏شوند. اين‌ها دشمن اين مملكتند، دشمن اين ملتند و اعمال‌شان مآلاً به ضرر اين مذهب مقدس «شيعه» خواهد شد‏‏...». ▫️نيز در گفتار ششم خرداد 42 در شهرستان كرمان به شيوه پادشاهان، به هرزه‌‏درآيى و ياوه‌‏سرايى پرداخت و مخالفان را به باد فحش و ناسزا گرفت و با كمال گستاخى اظهار داشت: ▪️«تمام كسانى كه دزد و غارتگرند، سر گردنه مى‏‌ايستند براى اين‌كه مال مردم را به يغما ببرند، يا دزد روحى هستند، يا افراد بدفكر خبيث بدطينتى هستند كه اصلاً با هر اقدام مفيد و خوبى مخالفند ... ولى شما بايد متوجه باشيد اگر اشخاصى به آن زبان آمدند و نزد شما خواستند اين قبيل سم‌پاشى‌‏ها را بكنند، آن‌ها را از خودتان دور بكنيد و حقيقتاً مثل يك حيوان نجس، اجازه نزديكى به خودتان را ندهيد». (نهضت امام خمینی ج1 ص469-468) عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /1 عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /2 عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /3 عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /4 ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⚫️محمدرضا پهلوی دست به دامن شعبان بی‌مخ عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /6 ▫️در برابر هرزه‌‏گويى‌‏هاى رژيم، هرچه و شهادت نزديک‌تر مى‌‏شد، خروش توده‏‌ها فزونى مى‌‏يافت و آتش انقلاب اسلامى شعله‏‌ورتر مى‏شد و تنفر و انزجارشان از رژيم شاه و هيأت حاكمه، بيش‌تر بروز مى‏‌كرد. نقطه اوج اين خروش و شورش مردمى، روز عاشوراى 83 (13 خرداد 42) بود كه حدود صدهزار نفر از توده‌‏هاى به ‏پاخاسته مسلمان، بى‏‌عَلَم و كتل در حالى كه هر يک عكسى از را در دست داشتند، با شعار «خمينى خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو» به خيابان‌‏هاى ريختند و تظاهراتى برپا كردند كه نمايان‌ترين تجلّى اراده ملت بود. ▪️چند روز پيش از عاشورا، همه‌جا اعلام شد كه دسته‌هاى عزادارى، صبح عاشورا در مدرسه «حاج ابوالفتح» واقع در ميدان شاه آن روز، اجتماع كنند تا دسته ‏جمعى به تظاهرات خيابانى دست زده، وفادارى و پشتيبانى كامل خود را نسبت به رهبر ابراز كنند و آخرين سخن خود را درباره هيأت حاكمه و شخص شاه بر زبان آورند. ▫️پليس شاه كه آن روزها سر در لاک خود فرو برده بود و در مسير دسته‌هاى عزادارى با لباس رسمى ظاهر نمى‌‏شد، صبح عاشورا پيش از آغاز رفت و آمد در خيابان‌‏ها يک‌باره با تفنگ و سرنيزه در ميدان شاه ظاهر شد و را محاصره كرد و درب آن را بست و بدين ‏وسيله خواست از برگزارى تظاهرات پرشكوه ملى و اسلامى در اين روز حساس و خونين جلوگيرى كند! ▪️هنوز خورشيد عاشورا سر از افق برنياورده بود كه سيل جمعيت به سوى ميدان شاه و مدرسه حاج ابوالفتح سرازير شد و اندكى بعد، اجتماع عظيمى در مقابل آن مدرسه كه در محاصره پليس بود، به وجود آمد. ناگهان مردم با فرياد «خمينى، خمينى» به طرف مدرسه حاج ابوالفتح هجوم بردند. پليس شاه كه به راه و كارش ايمان نداشت، ياراى مقاومت در خود نديد و در برابر سيل خروشان مردم پا به فرار گذاشت و صحنه را ترک كرد و مدرسه و اطراف آن به تصرف توده‌‏هاى انقلابى درآمد. ▫️دسته‌هاى عزادار با شعارها و نوحه‌‏هاى شورآفرين و حماسى كه غالباً از اوضاع روز، امام خمينى و فاجعه فيضيه حكايت مى‌‏كرد، رو به مدرسه حاج ابوالفتح آوردند و ديرى نپاييد كه صحن و شبستان و حتى بام مدرسه، از جمعيت آكنده شد و ديگر براى ورود دسته‌‌هايى كه از راه مى‏رسيد، جايى نماند. ▪️شاه كه از اين تظاهرات مردمى بويژه در روز عاشورا وحشت كرده بود، درصدد برآمد تظاهرات سهمگين را در آغاز و پيش از اوج‌‏گيرى سركوب كند و براى اين منظور «شعبان بى‌‏مخ» (چاقوكش معروف) را كه در نقش بسزايى داشت، مأموريت داد كه چاقوكشانش را به صورت دسته سينه‏ زن به ميانه تظاهركنندگان بفرستد تا در فرصتى مناسب، پيش از آنكه تظاهركنندگان از مدرسه خارج شوند، اين مزدوران با عربده «جاويد شاه» به آنان حمله‌‏ور شوند و عده‌‏اى را مجروح و مصدوم سازند و اجتماع را از هم بپاشند. آن‌ها فكر مى‌‏كردند در اين حالت، مردم غافل‌گير مى‌‏شوند وگمان مى‌‏كنند كه اكثر جمعيت مردم، مأمورند و به سلاح مجهزند، از اين رو پراكنده مى‏‌شوند. (نهضت امام خمینی ج1 ص470-469) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴مردم کاخ مرمر را لرزانیدند عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /7 ▫️مسئولان انتظامى تظاهرات كه هوشيارانه مراقب تحركات دشمن بودند، متوجه شدند كه ‏مخ در حالى كه هر يک دشنه‌‏اى در آستين پنهان كرده‏‌اند، در ميان انبوه جمعيتى كه در صحن مدرسه «حاج ابوالفتح» قرار دارند نفوذ كردند و به نام حسين به سر و سينه مى‌‏كوبند! آنان بى‌‏درنگ با شادروان تماس گرفتند و از او براى خنثى ساختن اين توطئه استمداد كردند. ▪️ديرى نپاييد كه عده‏اى از افراد ورزيده و «يكه‌‏بزن»هاى طيب به مدرسه مزبور رفتند و حركات چاقوكش‏‌هاى مزدور را تحت ‏نظر قرار دادند. باند شعبان بى‌‏مخ كه خود را در محاصره «يكه‏‌بزن»هاى طيب مى‏‌ديدند طبق مَثَلِ معروف «ماست‏‌ها را كيسه كردند» و از مدرسه بيرون رفتند. ▫️ساعت، هشت صبح را اعلام مى‏‌كرد كه تظاهركنندگان در حالى كه هر يک عكسى از قائد بزرگ بر سر دست بلند كرده بودند از مدرسه خارج شدند و با شعارهاى: خمينى بت شكن ملت طرفدار تو مى‏رود، مى‌‏رود دشمن غدار تو خمينى، خمينى خدا نگهدار تو بميرد بميرد دشمن خون‌خوار تو ▪️به حركت و راهپيمايى در خيابان‏‌ها پرداختند. از ديگر شعارهايى كه مى‌‏دادند اين بود: گفت عزيز فاطمه نيست زمرگ واهمه تا به تنم توان بود زير ستم نمى‌‏روم ▫️اهالى غيور تهران دسته ‏دسته به تظاهر كنندگان پيوستند تا آنجا كه وقتى به ميدان بهارستان رسيدند، تعدادشان به صدهزار نفر تخمين زده مى‏‌شد. تظاهركنندگان پس از عبور از و ، وارد ميدان بهارستان شده، سراسر ميدان و ديوار مجلس را با عكس‌‏هاى امام پوشانيدند، آن‌گاه به طرف خيابان شاه‌‏آباد به راه افتادند و پس از پيمودن خيابان‏‌هاى و ، وارد خيابان شدند. در ميدان فردوسى، در يک نطق پرشور «انقلاب سفيد شاه» را محكوم كرد و پشتيبانى عموم مردم تهران را از نهضت اسلامى امام خمينى اعلام داشت. ▪️پس از سخنرانى مهدى عراقى، سيل تظاهركنندگان به سوى و سرازير شد و چون آن روز دانشگاه تعطيل بود، تظاهركنندگان بدون توقف در آنجا به راهپيمايى طولانى خود ادامه دادند. فرياد «خمينى بت شكن...» شهر تهران را مى‌‏لرزانيد، گرماى سوزان خردادماه، درازى راه و تشنگى، هيچ‏كدام توده‌‏هاى به‌‏پاخاسته و خستگى‌‏نشناس را از ادامه تظاهرات و راهپيمايى و حركت و خروش بازنداشت. ▫️در مسير تظاهركنندگان پليس و نظاميان ديده نمى‌‏شدند. ساعت، تقريباً يک بعداز ظهر را اعلام مى‌‏كرد كه تظاهركنندگان مقابل «كاخ مرمر» رسيدند. در اينجا چنان شور و هيجانى به مردم خشمگين دست داد كه يكباره از اعماق قلب فرياد بركشيدند: «مرگ بر اين ديكتاتور»، «ديكتاتور برو گمشو»! و چيزى نمانده بود كه به قصد درهم كوبيدن كاخ، حمله‌‏ور شوند. اداره‏‌كنندگان تظاهرات براى پيشگيرى از هر گونه پيشامدى، با تمام نيرو مى‏‌كوشيدند توده‌‏هاى خشمگين را از آنجا دور كنند؛ ليكن تظاهركنندگان سرسختانه، روبه‏ روى كاخ ايستاده، با مشت‏‌هاى گره خورده، مرتب فرياد سرمى‏ دادند: «مرگ بر اين ديكتاتور»!«ديكتاتور برو گمشو»!(نهضت امام خمینی ج1 ص471-470) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⚫️ایرانیان و سپاهیان امروز یزید عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /8 ▫️بار ديگر در تاريخ مبارزات ايران، ملت قهرمان در برابر كاخ ايستادند و سقوط شاه را مى‌‏خواستند و اين از دستاوردهاى نهضت امام خمينى بود كه در مدت بسيار كوتاهى توده‏‌ها را رشد انقلابى داد و دشمن اصلى را به آنان شناسانيد و به مبارزه عليه آن واداشت. مردم غيور تهران در اين روز تاريخى، سخن آخر خود را درباره شاه زدند و هدف و انگيزه خود را از اين راهپيمايى طولانى به روشنى اعلام كردند. آن‌ها رسماً پيروزى خمينى و سقوط شاه را مى‌‏خواستند و اين دو خواسته را با شعارهاى «مرگ بر اين ديكتاتور»، «ديكتاتور برو گمشو»،«خمينى بت‏شكن ملت طرفدار تو ـ مى‌‏رود مى‏رود دشمن خونخوار تو» بازگو كردند. ▪️گماشتگان و نگهبانان كاخ كه خود تا دندان مسلح بودند، اطراف كاخ را با تانک و توپ و مسلسل سنگين و سبک محاصره كرده با چشمان از حدقه درآمده، به توده‌‏هاى انقلابى و عصيانگر و شعارهاى كوبنده و احساسات توفان‌‏بار آنان عليه شاه مى‌‏نگريستند. ▫️تظاهركنندگان پس از مدتى توقف در مقابل و اظهار تنفر از رژيم، آنجا را ترک گفته، به راهپيمايى ادامه دادند و پس از گذشتن از مقابل كاخ سنا و خيابان سپه، به توپخانه رسيدند. از آنجا به مقابل كاخ «گلستان» و ميدان ارک رفتند و حدود ساعت 3 بعد از ظهر، تظاهرات خود را در بازار تهران پايان دادند و اعلام كردند كه فردا نيز تظاهرات از مسجد شاه تهران آغاز مى‌‏شود و از عموم مردم خواستند كه در اين تظاهرات مقدس ملى شركت كنند. ▪️شب يازدهم محرم، تظاهرات باشكوهى از طرف به عنوان پشتيبانى از امام، به وقوع پيوست. دانشجويان، تظاهرات را از مسجد هدايت واقع در آغاز كرده، با شعار «خمينى پيروز است» به سوى بازار حركت كردند. پس از عبور از ، وارد ميدان مولوى شدند و از آنجا به ميدان شاه رفتند. ▫️در ميدان شاه يكى از دانشجويان روى چهارپايه قرار گرفت و سخنانى در مورد ادامه نهضت و مبارزه تا پيروزى ايراد كرد و پشتيبانى دانشجويان و طبقه تحصيل‌كرده را از نهضت امام اعلام داشت. ▪️با ياد و نام امام خمينى دانشجويان و ديگر مردمى كه در آنجا گرد آمده بودند، به‌شدت ابراز احساسات كردند و «هورا» كشيدند. آنگاه دانشجويان وارد شدند و در مجلس عزايى كه از طرف روحانيان تهران در آنجا برپا بود شركت كردند. در اينجا نيز دانشجويى طى نطقى، قانون‌‏شكنى‌‏هاى رژيم شاه را محكوم كرد و نهضت اسلامى را ستود و پشتيبانى عموم دانشگاهيان را از امام خمينى و مبارزات ضداستعمارى او اعلام كرد. (نهضت امام خمینی ج1 ص473-472) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴عزاداری زینبی عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /9 ▫️يازده محرم هنوز ساعت، 8 صبح را اعلام نكرده بود كه مسجد شاه آكنده از جمعيت شد و دنباله جمعيت تا قسمت‏‌هايى از بازارهاى اطراف مسجد كشيده شد. تظاهرات آغاز گرديد. شعارهاى روز پيش: خمينى، خمينى ... خمينى بت شكن ... خمينى تو فرزند حسينى ... و ... در فضاى مسجد و بازار طنين افكند. ▪️تظاهركنندگان به حركت درآمدند و از طريق خيابان و توپخانه وارد خيابان فردوسى شدند. در مقابل يكى از بازاريان به نام «مجاهدى» روى كرسى قرار گرفت و نطق پرشور و جالبى ايراد كرد و چنين گفت: ▫️«... شما اى بازرگانان، پيشه‏‌وران، كارگران، كارمندان، ارتشيان، پاسبانان، فرهنگيان، دانشگاهيان و شما كه ... هر شغل، منصب و كارى داريد. شما اگر مسلمان نيستيد، اگر از جنبه دينى با ‏اللّه‏_خمينى همراه نيستيد، باز در يک موضوع با ايشان اشتراک داريد و بايد به خاطر آن ايشان را يارى كنيد و آن اين‌كه ايرانى هستيد و نمى‌‏توانيد نسبت به سرنوشت كشور و ملت خود بى‌‏تفاوت باشيد. ▪️خمينى مى‌‏گويد كه سرنوشت ملت ايران نبايد در تعيين شود، سرنوشت ايرانى نبايد در تعيين شود، نبايد در مقدرات ايران و ايرانى دخالت كند. اين خواسته خمينى در حقيقت خواسته بيست ميليون ايرانى شرافت‌مند مى‌‏باشد‏‏...». پس از پايان نطق او، راهپيمايى و تظاهرات مردم با شور و هيجان بيش‌تر ادامه يافت. تظاهركنندگان به منظور ابراز وحدت و همبستگى بازار و دانشگاه، به سوى دانشگاه رفتند و تقريباً ساعت 12 به دانشگاه رسيدند. دانشجويان كه در كلاس‌‏ها بودند، با شنيدن فرياد رعدآساى «خمينى، خمينى» از كلاس‌‏ها بيرون ريختند و به استقبال تظاهركنندگان شتافتند. با پيوستن هزاران دانشجو به ده‌‏ها هزار توده انقلابى، تظاهرات شور و هيجان تازه‏اى به خود گرفت، فرياد خمينى بت‌ شكن ... هر چه محكم‌تر، رساتر و پرشورتر به آسمان بلند شد، مشت گره ‏خورده دانشجو و پيشه‌‏ور جنوب تهران با هم به حركت آمد، قلب گرم آنان، به فرمان رهبر ملت به تپش درآمد. در آن روز گرم و پر حرارت 14 خرداد، دانشجو و روحانى و پيشه‌‏ور و كارگر در مقابل درب دانشگاه با هم پيمان بستند كه در راه امام تا آخرين نفس از پاى ننشينند و از مبارزه باز نايستند و را هماره در آسمان ايران در اهتزاز نگه دارند و در صف واحد و متشكل، راه خمينى را دنبال كنند و براى او و در راه او از هيچ فداكارى دريغ نورزند. ▫️اينجا بود كه ناگهان فرياد «تا مرگ ديكتاتورها نهضت ادامه دارد» محيط دانشگاه را به لرزه درآورد. آن‌گاه يكى از دانشجويان «كميته دانشجويى جبهه ملى ايران» نطقى در پشتيبانى از تظاهرات ايراد كرد و به دكتر درود فرستاد و از رهبران زندانى «جبهه ملى» تجليل كرد و سپس نماينده دانشجويان دانشگاه تهران سخن گفت و تأكيد كرد كه چون رهبرى امام خمينى موجب بسيج همگانى توده‏‌هاى ايرانى و بيدارى آنان گرديده است، پيروزى ملت ايران عليه امپرياليسم و ارتجاع حتمى خواهد بود و يادآور شد كه دانشگاه تهران ساليان درازى است كه به علت مبارزه با هيأت حاكمه فاسد ايران بارها مورد هجوم دژخيمان شاه قرار گرفته است، ليكن اين هرگز سقوط نكرد و از مبارزه باز نايستاد. در ميان سخنرانى او چند تن از جاسوس‌‏هاى براى ايجاد آشوب و وحشت، ناگهان از چند گوشه اجتماع فريادى كشيدند و پا به فرار گذاشتند؛ اين حركت، نخست موجب مختصر نگرانى و اضطراب در ميان اجتماع گرديد. مردم زود دريافتند كه اين عمل از مزدوران شاه است، از اين رو آرامش خود را بازيافتند. سخنران مزبور نيز با خواندن: نخست فلسفه قتل شاه دين حسين اين است كه مرگ سرخ به از زندگى ننگين است ▪️ در روح‏‌ها دميد و به سخنان خود ادامه داد و در پايان پشتيبانى بى‏‌دريغ دانشگاه را از امام خمينى و مبارزات اسلامى و ملى او اعلام كرد. به دنبال سخنرانى نماينده دانشگاه، يكى از بازارى‏‌ها به نمايندگى از مردم بازار و ميدان به سخنرانى پرداخت و نقش بازار را در پيش‌برد مبارزات پيشوايان روحانى طى تاريخ گذشته و معاصر يادآور شد و آمادگى بازاريان را در جهت پيش‌برد اهداف امام خمينى تا آخرين نفس و آخرين نفر اعلام كرد و به خيانت‌هاى هيأت حاكمه و همكارى آنان با اسرائيل تجاوزكار به‌شدت اعتراض كرد. با پايان سخنان نماينده بازار، تظاهركنندگان با شعار خمينى بت ‏شكن ... به حركت درآمدند و هزاران دانشجو... به تظاهركنندگان پيوستند. (نهضت امام خمینی ج1 ص475-474) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⚫️ مشهد رضوی؛ عاشورای حسینی عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /10 ▫️تظاهرات رنگ و روح تازه‏اى به خود گرفت و زمين تهران زير پاى تظاهركنندگان به لرزه درآمد. شعارهاى ديگر دانشجويانى كه به تظاهركنندگان بازار پيوسته بودند چنين بود: سلام بر خمينى، درود بر مصدق خمينى رهبر شيعه، مصدق رهبر ملى اتحاد، مبارزه، پيروزى تا مرگ ديكتاتورها نهضت ادامه دارد. ▪️تظاهركنندگان از دانشگاه به ميدان 24 اسفند رفته به طرف جنوب سرازير شدند و پس از عبور از برابر پادگان باغ‌‏شاه، با طى خيابان سپه راهى كاخ مرمر شدند. در راه يک كاميون نظامى مملو از سرباز از مقابل تظاهركنندگان مى‌‏گذشت، با ديدن ده‌‏ها هزار مسلمان انقلابى ترمز كرد، افسرى كه جلوى كاميون نشسته بود سر از شيشه درآورد و از تظاهركنندگان خواست كه عكسى از امام خمينى به او بدهند، عكس را گرفت و به شيشه جلوى ماشين نصب كرد. ▫️دانشجويان براى او كف زدند و او با تكان دادن سر از آنان تشكر كرد. سرانجام انبوه تظاهركنندگان در مقابل كاخ مرمر ظاهر شدند و ديگر بار با فريادهاى: «خمينى بت‏ شكن ...»، «مرگ بر اين ديكتاتور»! لرزه در دل شاه افكندند. تظاهركنندگان همانند روز پيش پس از گذشتن از مقابل كاخ، خيابان سپه، توپخانه، باب همايون، ميدان ارک و ... وارد بازار شدند و ساعت دو بعد از ظهر پس از سخنرانى يكى از بازارى‏ها به عنوان قدرشناسى از پيوستن و همكارى دانشگاهيان، تظاهرات پايان پذيرفت. ▪️عاشورای حسینی در شهرهای دیگر اعلاميه امام در شهر مقدس نيز با حركت و خروش و شور تازه‏‌اى همراه بود و دگرگونى ژرفى در مراسم عزاى حضرت امام حسين (ع) پديد آورد و مردم با شوق و علاقه فراوانى آن را در محافل و مجالس پخش مى‏‌كردند و در مراكز حساس شهر به ديوارها مى‌‏زدند و براى آن‌كه مزدوران ساواک و شهربانى آن را از ديوار نكنند، با شجاعت و شهامت كم‏‌نظيرى پاى آن مى‌‏ايستادند و از آن مراقبت مى‌‏كردند. ▫️در يک مورد كه مزدوران شاه اقدام به كندن آن كردند با خشم و حمله قهرآميز مردم روبه‏‌رو شدند و يكى از مأموران پليس به نام سرپاسبان غلامعلى شباهنگ كه رهنمودنامه امام خمينى را از ديوار كنده بود، به دست مردم كشته شد و پاداش مخالفت با مردم و اسلام را در همان‌جا دريافت كرد و پليس ديگرى به شدت مجروح شد. ▪️خبر آن در روزنامه اطلاعات و اعلاميه شهربانى منعكس شد. نكته در خور توجه آن‌كه روزنامه اطلاعات در گزارش خود صريحاً اعتراف كرد كه كندن اعلاميه امام خمينى از طرف مأمورين با اعتراض شديد مردم روبه‌‏رو شد: ▫️يک سرپاسبان در مشهد كشته شد «روز جمعه گذشته مقابل مسجد جامع گوهرشاد حادثه تأثرانگيزى روى‏ ‏داد كه در نتيجه سرپاسبان غلامعلى شباهنگ به وضع فجيعى كشته شد و سرپاسبان على حامد غفاريان به‌شدت مجروح گرديد. مشروح جريان را خبرنگار ما در مشهد چنين گزارش مى‌‏دهد: ▪️ساعت هشت و نيم بعد از ظهر روز جمعه گذشته در مقابل مسجد جامع گوهرشاد مشهد عده‏‌اى از كسبه و اهالى اين شهرستان اجتماع كرده بودند و درباره اعلاميه‌‏اى كه از طرف ‏اللّه‏_خمينى عليه دولت منتشر شده بود صحبت مى‌‏كردند و عده‏‌اى هم مشغول مطالعه اين اعلاميه‌ها كه بر ديوار مسجد زده شده بود بودند. در اين موقع سرپاسبان شباهنگ و سرپاسبان على حامد غفاريان، مأمورين كلانترى بخش چهار، براى متفرق كردن مردم اقدام به كندن اعلاميه ‏هاى مزبور از ديوار مسجد كردند. ▫️پاسبان كشته شد به دنبال كندن اعلاميه‌ها، مردم نسبت به عمل اين دو مأمور به‌شدت اعتراض كردند و بين آن‌ها نزاع در گرفت. در حين نزاع، شخصى به نام محمدحسنى فرزند حسن، سى و يک ساله، شغل كبابى كه بيش از همه بر اين جريان دامن مى‌‏زد با كارد بزرگى به ميان جمعيت پريد و در حالى كه ناسزا مى‌‏گفت، دو نفر سرپاسبان مزبور را به‌شدت مجروح كرد. بر اثر شدت ضربات وارده سرپاسبان غلامعلى شباهنگ بلافاصله درگذشت و سرپاسبان على حامد غفاريان از ناحيه سر به سختى مجروح گرديد كه براى معالجه به بيمارستان دويست تخت‌خوابى انتقال داده شد. (نهضت امام خمینی ج1 ص487-475) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴قم در شوق امام عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /11 ▫️در آن ايام كه شور و خشم توده‌‏ها عليه رژيم و هيأت حاكمه به اوج خود رسيد و در سراسر كشور گسترش يافت و زمينه براى قيام همگانى و سراسرى عليه فراهم شد، نقش قائد در آميختن با توده‏‌ها و ساختن و آماده كردن آن‌ها بارزتر شد. امام با فرا رسيدن ماه محرم و برپا شدن مراسم و مجالس سوگوارى در محله‌‏هاى مختلف ، هر شبى به يكى از محله‌‏ها مى‌‏رفت و در مجلس عزادارى توده‌‏هاى محروم و فقير شركت مى‌‏كرد و در هر محله‌‏اى سخنگويى نيز با خود مى‌‏برد تا سخنان لازم را به گوش توده‏‌ها برساند و آنان را از جرياناتى كه در كشور مى‌‏گذرد آگاه سازد. ▪️اين عمل كه بى‌‏سابقه بود، اثر بسزايى در مردم شريف و اصيل قم مى‌‏گذاشت و در آنان علاوه بر آگاهى، بينايى و رشد فكرى، احساس و كشش ويژه‏‌اى نسبت به امام ايجاد مى‌‏كرد. توده‏‌هاى محلات قم با شور و شعف فوق‌‏العاده و بى‌‏نظيرى مقدم مرجع عاليقدر خود را گرامى مى‏‌داشتند. ▫️هر شب از درب خانه امام تا محله‌‏اى را كه بنا بود از آن ديدن كند با چراغ‌‏هاى تورى پايه‌‏دار مزين مى‌‏ساختند، ده‌‏ها گوسفند و گاو در سر راه او قربانى مى‌‏كردند و به فقرا و مستمندان مى‏‌دادند. مردم هر محل، از زن و مرد تا مسافتى از محله بيرون مى‌‏آمدند و از خويش استقبال به عمل مى‏‌آوردند و در وقت بازگشت نيز تا مسافتى او را بدرقه مى‌‏كردند. زنان و مردان محله‌‏هاى دورافتاده و فقيرنشين قم، از اين‌كه در تاريخ زندگى خويش براى اولين بار، مرجعى چون را در ميان خود مى‏‌ديدند از شادى و شعف در پوست خود نمى‏‌گنجيدند و سر از پا نمى‌‏شناختند، بى‏‌اختيار روى دست و پاى او مى‌‏افتادند و از ديده، اشک شوق مى‏‌ريختند. گاهى به علت شدت ازدحام و هجوم مردم، حركت امام به كندى صورت مى‏‌گرفت و پيمودن يک مسافت صد مترى يک ساعت طول مى‌‏كشيد. يكى از شاهدان عينى جريان يكى از اين بازديدها را چنين شرح داده است: ▪️«... شب دوازدهم محرم (15 خرداد) آقا در مجلس عزادارى در پايين شهر قم شركت كرد. ساعت 22 به تكيه كوچه حكيم در پايين شهر قم رسيديم. هيچ يادم نمى‌‏رود كه در طول خيابان آذر تا كوچه حكيم، مردم از شور حضور آقاى خمينى در ميان خودشان، چه شادى‌‏ها مى‌‏كردند و بيش از چهل رأس گوسفند و گاو جلو پاى اين مرد سر بريدند. ازدحام جمعيت چنان بود كه من حساب كردم ديدم كه آقاى خمينى در عرض 25 دقيقه توانست در ميان مردم فقط 50 متر جلو برود. آدم به چشم خود مى‌‏ديد كه يک رهبر واقعى چطور مى‏‌تواند با مردم يكى شود، با آن‌ها و در دل آن‌ها باشد. ساعت از 24 گذشته بود كه به خانه آمديم و من تا در خانه با آقا بودم...». ▫️در دهه اول محرم كه مجلس عزادارى در خانه امام خمينى برپا بود، ازدحام جمعيتى كه در اين مجلس شركت مى‏‌كردند به حدى بود كه كوچه‏‌هاى اطراف و قسمتى از باغ انارى كه در پشت خانه قرار داشت از مردم پر مى‌‏شد و راه‏‌ها بند مى‌‏آمد. اين استقبال و روآورى چشمگير توده‌‏ها نسبت به امام، شاه و هيأت حاكمه را بيش از پيش وحشت‏‌زده و نگران مى‌‏كرد. (نهضت امام خمینی ج1 ص489-487) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⚫️ امام در میدان انقلاب عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /12 ▫️افشاگرى‏‌ها و روشنگرى‌‏هاى در سراسر كشور و حملات كوبنده و پيگير آنان به رژيم، بر نگرانى‌‏ها و ناراحتى‌‏هاى آنان مى‏‌افزود، به‌‏طورى كه دستگاه جاسوسى شاه ناچار شد كه با سخنگويان اسلامى وارد مذاكره شود و دست‏ كم تا اندازه‏‌اى آنان را محدود سازد و از آنان بخواهد كه در حمله به رژيم و انتقاد و اعتراض از آن، حد و مرزى قائل شوند! ليكن سخنگويان انقلابى على‌‏رغم درخواست دستگاه جاسوسى شاه، بى‏‌پروا به حمله و انتقاد عليه شاه و باند او ادامه مى‌‏دادند. امام طى نامه‌‏اى كه به واعظ شهير، آقاى نگاشت، از اين پايدارى، وظيفه‌‏شناسى و ادامه مبارزه گويندگان مذهبى قدردانى كرد. اين نامه را آقاى فلسفى در در مسجد سيد عزيزاللّه‏، بالاى منبر براى مردم قرائت كرد. ▪️امام در اين نامه پس از قدرشناسى از روشنگرى‏‌هاى گويندگان روحانى از عموم ملت ايران خواست كه با كمک مادى براى تجديد بناى مدرسه فيضيه، تنفر و انزجار خود را از هيأت حاكمه كه آن مدرسه را ويران كرده است، اعلام كنند و بدين وسيله وفادارى و پشتيبانى خود را از جامعه روحانيت و حوزه‌‏هاى علميه بار ديگر به ثبوت برسانند؛ ليكن با پيشامد فاجعه 15 خرداد، ملت ايران فرصت آن را كه به اين ندا پاسخ گويد به دست نياورد. متن نامه امام به فلسفى واعظ چنين است: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم حضرت حجت‏الاسلام آقاى فلسفى ـ دامت افاضاته ▫️لازم است از بيانات حساس جنابعالى در اين وقت اختناقِ عجيب تشكر كنم. امروز روزى است كه حضرات مبلغين محترم و خطباى معظم، دين خود را به دين اثبات فرمايند، امروز روزى است كه يا بايد رضايت را جلب نمايند، يا خداى ناخواسته به سخط ذات مقدسش مبتلا شوند، امروز روزى است كه نظر مبارک امام زمان ـ‏‏صلوات ‏اللّه‏ عليه‏‏ به حضرات مبلغين اسلام دوخته شده است و ملاحظه مى‏‌فرمايند كه آقايان به چه نحو خدمت خود را به شرع مقدس ابراز و دين خود را ادا مى‌‏فرمايند. ▪️از قرار مسموع، اغلب گويندگان محترم با ما هم‌‏آواز هستند. اميد است خداوند تعالى آن شواذّى كه از حبس، از زجر، از خوف بيم دارند بيدار فرمايد. متمنى است مراتب احترام و سلام مرا به مبلغين ابلاغ فرماييد. ضمناً چون براى تجديد ساختمان مدرسه فيضيه كه قبلاً با جنابعالى نيز صحبتى شده بود، حسابى در بانک صادرات شعبه قم باز شده است و بناست كه از روز تاسوعا و عاشورا نيز بانک، سپرده را قبول كند، اگر صلاح ديديد تذكرى به مسلمين بدهيد. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏ و بركاته. روح‌‏اللّه‏ الموسوى الخمينى ▫️امام خمينى كه در آن شرايط از هر فرصتى براى افشاگرى و شعله‌‏ور ساختن آتش انقلاب اسلامى استفاده مى‏‌كرد، روز عاشورا را براى اوج نهضت و به وجود آوردن شور حسينى بيشتر، روز مناسبى ديد. از اين رو، با علماى قم در اين زمينه به شور و مذاكره نشست و پيشنهاد كرد روز عاشورا علما به مدرسه فيضيه بروند و براى مردم كه از اطراف و اكناف به قم آمده‌‏اند، سخنرانى كنند و حقايق را به گوش آنان برسانند. اين پيشنهاد مورد موافقت همه كسانى كه به ظاهر با ايشان همكارى داشتند، قرار گرفت و تصويب شد. ▪️چند روز پيش از عاشورا، گويندگان مذهبى در قم، تهران و بسيارى از شهرستان‌‏ها در منابر اعلام كردند كه آقايان علماى قم، روز عاشورا نطق‏‌هايى ايراد خواهند كرد. اين خبر شور و شعف فراوانى در توده‌‏هاى مسلمان و مبارز ايران ايجاد كرد. مردم تهران و بسيارى از شهرستان‏‌هاى دور و نزديک، به منظور شنيدن سخنان پيشوايان دينى خود، سيل‌‏آسا راهى قم شدند. بنا به نوشته كيهان، مورخه 12 خرداد 42 فقط از تهران حدود 40000 نفر در ايام عاشورا به قم عزيمت كرده بودند. ازدحامى كه در آن سال در شهر مذهبى قم به وجود آمده بود، مى‌‏توان گفت كه كم‏‌سابقه بود. درست است كه همه ‏ساله، شهرستان قم در ايام عاشورا شاهد ازدحام فوق‌‏العاده‌‏اى است و بسيارى از آرزومندان زيارت كربلا كه راهى به آن سرزمين ندارند، ايام عاشورا را در قم مى‌‏گذرانند؛ ليكن ازدحام و شلوغى آن سال را شهر قم كمتر به خود ديده بود. (نهضت امام خمینی ج1 ص491-489) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴 روحانی‌نماهای یزیدی و پیش‌گیری از سخنرانی زینبی عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /13 ▫️انعكاس اين خبر كه علماى قم، روز عاشورا نطق‏‌هايى ايراد خواهند كرد، رژيم شاه را به تكاپو واداشت تا از هر راهى كه امكان دارد، علما را از اين تصميم منصرف كند. دستگاه جاسوسى شاه، نخست در سراسر كشور منعكس ساخت، دولت به ارتش فرمان آماده‌‏باش داده است تا هنگام نطق علما در مدرسه فيضيه آنجا را همانند مسجد گوهرشاد به آتش و خون بكشد. آنگاه روحانى‌‏نماهاى دربارى را به عنوان اندرز و خيرخواهى به حضور علماى قم فرستاد. اين مزدوران دربارى توانستند با حيله و نيرنگ، علما را از تصميم سخنرانى منصرف كنند؛ ليكن عمده شخص امام خمينى بود كه مأموران عمامه به سر جرأت روبه‌‏رو شدن با او را نداشتند و از طرفى تهديد و ارعاب رژيم هم نمى‌‏توانست او را تحت تأثير قرار دهد. ▪️آخوندهاى دربارى پس از مرعوب ساختن علما و منصرف كردن آنان از سخنرانى ، از آنان خواستند كه از هر راه ممكن، امام خمينى را از اين عمل خطرناک بازدارند و نگذارند كه با نطقى، علاوه بر به خطر افكندن جان هزاران نفر در مدرسه فيضيه، خود را نيز در معرض خطر قرار دهد! ▫️اين تهديدات مرموزانه مزدوران دربارى آنچنان بعضى از مقامات روحانى قم را تحت تأثير قرار داد و مرعوب ساخت، كه تمام نيروى خود را در راه بازداشتن امام از نطق روز عاشورا به كار گرفتند. شب و روز، وقت و بى‌‏وقت با تلفن و نامه، به‌‏طور شفاهى و پيغام به او فشار مى‏‌آوردند تا از اين نطق خطرناک! منصرف شود و در مقابل توپ و تشر و ارعاب و تهديد رژيم، عقب‌‏نشينى كند؛ ليكن هرچه بيشتر كوشش مى‌‏كردند، كم‌تر نتيجه مى‏‌گرفتند. ▪️امام در پاسخ كسانى كه او را پدرانه (!) اندرز مى‌‏دادند و از نطق روز عاشورا برحذر مى‌‏داشتند، مى‌‏گفت: من وظيفه خود را چنين تشخيص داده‌‏ام كه در اين فرصت كه انبوهى از توده‏‌ها از اطراف و اكناف در اين شهر اجتماع كرده‏‌اند، اظهار حقايق كنم و بعضى مطالب لازم را به گوش مردم برسانم، بگذار دستگاه در مقابل، هرچه مى‌‏خواهد بكند؛ نيز مى‌‏گفت كه: «من تصميم نهايى خود را گرفته‌‏ام و با اين شايعه‌‏پراكنى‌‏ها و تهديدات رژيم نمى‏‌توانم از تصميم خود برگردم». ▫️زمانى هم كه بعضى خيلى اصرار و التماس مى‌‏كردند كه از اين سخنرانى منصرف شوند و مطالبى را كه مى‌‏خواهند به گوش مردم برسانند به صورت اعلاميه منتشر كنند، پاسخ مى‌‏داد: «فكر كنم، شايد چنين كردم». ▪️امام در مقابل موج رعب و وحشتى كه دستگاه جاسوسى شاه، با شايعه كوبيدن محل نطق، ايجاد كرده بود، سرسختانه مقاومت كرد و از تصميم خود منصرف نشد. از آن طرف عناصر زبون و خودباخته و عناصر مرموز و وابسته به رژيم، در لباس خيرخواهى و اندرزگويى و دلسوزى، با تمام نيرو براى منصرف كردن او از اين تصميم، تلاش مى‌‏كردند و كارشناسان رژيم هم از دور ناظر اين صحنه بودند و واكنش‏‌هاى او را مورد بررسى قرار مى‌‏دادند و از آنجا كه دريافتند اين تلاش‌‏ها و كوشش‌‏هاى بى‌‏امان براى منصرف كردن او از نطق روز عاشورا كاربردى نداشته و نتوانسته در او اثر بگذارد، به ناچار مستقيماً در مقام تهديد امام برآمدند، مگر بتوانند در تصميم او تزلزلى ايجاد كنند... (نهضت امام خمینی ج1 ص492-491) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⚫️قم؛ تکرار کربلا عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /14 ▫️صبح عاشورا در حالى كه هزاران نفر در منزل امام گرد آمده، مشغول عزادارى بودند و امام نيز در ميان آنان نشسته بود و به سخنان گوينده مذهبى گوش فرامى‌‏داد، يكى از مقامات «ساواک» خود را به او رسانيد و پس از معرفى خود اظهار داشت: ▪️«من از طرف اعليحضرت مأمورم به شما ابلاغ نمايم كه اگر امروز بخواهيد در سخنرانى نماييد، كماندوها را به مدرسه مى‌‏ريزيم و آنجا را به آتش و خون مى‏‌كشيم» ▫️امام بدون اينكه خم به ابرو بياورد بى‌‏درنگ پاسخ داد: «ما هم به كماندوهاى خود دستور مى‏‌دهيم كه فرستادگان اعليحضرت را تأديب كنند» ▪️مقام سازمان امنيت كه خود را براى چنين پاسخى آماده نكرده بود، چنان دستپاچه شد كه بسيارى از حاضرين در مجلس كه ناظر جريان بودند با اين‌كه گفت و شنود او با امام را نمى‌‏شنيدند، اين نگرانى را در قيافه او خواندند. مأمور ابلاغ شاه، چنان دست و پاى خود را گم كرده بود كه نمى‌‏فهميد از چه راهى آمده و از چه راهى بايد برود! و در حالى ‏‏كه تعادل خود را از دست داده بود، مجلس را ترک گفت. ▫️رژيم شاه دريافت كه ديگر از هيچ راهى امكان ندارد كه عزم راسخ و اراده آهنين امام را درهم بشكند؛ ليكن عناصر زبون و خودباخته تا آخرين لحظه دست‌‏بردار نبودند و مى‌‏كوشيدند شايد بتوانند او را از سخنرانى بازدارند. چند دقيقه پيش از حركت او به طرف براى سخنرانى، يكى از مقامات روحانى تلفنى با او تماس گرفت و اظهار داشت كه از مقامات موثقى به دست آورده‏‌ام كه هزاران كماندوى مسلح و زره‌‏پوش در خارج قم مجهز و آماده حمله به مدرسه فيضيه مى‌‏باشند. ▪️او بى‏‌آنكه جوابى بدهد، به قصد ايراد نطق، روانه مدرسه فيضيه شد. ساعت، 7 بعدازظهر را اعلام مى‏‌كرد. شهر مذهبى از انبوه انقلابيان و توده‌‏هاى مسلمان موج مى‌‏زد، جمعيت از درب خانه امام تا مدرسه فيضيه صف كشيده بودند، صحن‏‌هاى فيضيه، و آستانه حضرت معصومه(ع) و مسجد اعظم، نيز ميدان آستانه، خيابان آستانه تا جلوى مسجد امام و خيابان حضرتى كه به مدرسه دارالشفاء متصل است، پر از جمعيت بود. ▫️رعب و وحشت ـ كه به علت تبليغات تهديدآميز ساواک پديد آمده بود ـ در محيط قم حكم‌فرمايى مى‌‏كرد. كسى شک نداشت كه كماندوها و آدم‌كشان شاه در ساعت سخنرانى امام به فيضيه يورش خواهند برد. از اين ‏رو بسيارى وصيت كرده، با خانواده‌‏هاى خود توديع نموده، براى كشتن و كشته شدن آماده شده بودند. بسيارى از رزمندگان و مردان انقلابى، خود را به اسلحه‏‌هاى گرم و سرد مجهز و مسلح ساخته، آماده دفاع و پيكار بودند. برخى از افراد ورزيده و ماهر در پشت‌‏بام‏‌ها و بعضى از غرفه‌‏هاى مدرسه فيضيه، سنگر گرفته، رفت و آمد و حركات را زير نظر داشتند و آماده بودند كه اگر حمله‌‏اى آغاز شد، به مقابله پردازند و تا آنجا كه ممكن است از جان امام دفاع كنند. ▪️بلندگوهاى متعدد از فيضيه به تمام خيابان‌‏هاى اطراف صحن مطهر و مسجد اعظم كشيده شده بود و براى پيشگيرى از قطع برق از طرف رژيم، چند باترى قوى در زير منبر تعبيه شده بود. امام از منزل خارج شد. انبوه جمعيتى كه در مقابل منزل گرد آمده بودند با ديدن او در ميان خود ابراز احساسات كردند، صداى صلوات در آسمان قم طنين افكند و شور و احساسات توده‌‏ها به اوج خود رسيد. امام به ماشين روبازى كه جلوى منزل آماده بود، سوار شد؛ ليكن جمعيت آن‌قدر زياد بود و به ماشين چسبيده بودند كه حركت آن ممكن نبود. ▫️مردم ماشين را با حركت بازوان خود تا مدرسه فيضيه رساندند. فريادهاى «خمينى خمينى» قم را به لرزه در آورده بود. از مأموران دولتى با لباس رسمى ديده نمى‌‏شد. امام، در برابر مدرسه فيضيه از ماشين پياده شد. در حالى كه قهرمانان دلاورى او را «اسكورت» مى‏‌كردند از ميان صفوف جمعيت وارد فيضيه گرديد. شعار صلوات و ابراز احساسات توده‌‏ها براى لحظه‌‏اى قطع نمى‌‏شد. امام بر بلنداى منبر قرار گرفت، صدها ضبط صوت در پاى منبر آماده ضبط سخنانش بود و صدها نفر با قلم و كاغذ آماده نوشتن و يادداشت كردن بودند. شور و هيجان توأم با وحشت و نگرانى، در مجلس حكم‌فرمايى مى‌‏كرد. خمينى لب به سخن گشود... (نهضت امام خمینی ج1 ص495-492) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴سخنرانی عاشورایی امام خمینی عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی /15 ▫️«الآن عصر عاشوراست... گاهى كه وقايع روز عاشورا را از نظر مى‌‏گذرانم، اين سؤال برايم پيش مى‌‏آيد كه اگر ‏اميه و دستگاه تنها با سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشيانه و خلاف انسانى چه بود كه در روز عاشورا نسبت به زن‌‏هاى بى‌‏پناه و اطفال بی‌گناه مرتكب شدند؟! زنان و كودكان چه تقصيرى داشتند؟ طفل 6 ماهه حسين چه كرده بود؟ (گريه حضار) ▪️به نظر من آن‌ها با اساس كار داشتند، بنى‌‏اميه و حكومت يزيد با خاندان پيغمبر مخالف بودند. بنى‌‏هاشم را نمى‌‏خواستند و غرض آن‌ها از بين بردن اين بود. همين سؤال اينجا مطرح مى‌‏شود كه دستگاه جبار ايران با سر جنگ داشت، با علماى اسلام مخالف بود، به قرآن چه كار داشتند؟ به مدرسه فيضيه چه كار داشتند؟ به طلاب علوم دينيه چه كار داشتند؟ به سيد هجده ساله ما چه كار داشتند؟(گريه حضار) سيد هجده ‏‏ساله ما به شاه چه كرده بود؟ به دولت چه كرده بود؟ به دستگاه جبار ايران چه كرده بود؟ (گريه شديد حضار) ▫️به اين نتيجه مى‌‏رسيم كه اين‌ها با اساس كار دارند، با و روحانيت مخالفند، اين‌ها نمى‌‏خواهند اين اساس موجود باشد، اين‌ها نمى‌‏خواهند صغير و كبير ما موجود باشد. نمى‌‏خواهد در اين مملكت باشد، اسرائيل نمى‌‏خواهد در اين مملكت باشند، اسرائيل نمى‌‏خواهد در اين مملكت باشد، اسرائيل نمى‌‏خواهد در اين مملكت دانشمند باشد. ▪️اسرائيل به دست عمال سياه خود، مدرسه فيضيه را كوبيد، ما را مى‌‏كوبد، شما ملت را مى‏‌كوبد، مى‏‌خواهد اقتصاد شما را قبضه كند، مى‏‌خواهد تجارت و زراعت شما را از بين ببرد، مى‌‏خواهد ثروت‌‏ها را تصاحب كند. اسرائيل مى‌‏خواهد به دست عمال خود، آن چيزهايى را كه مانع هستند، آن چيزهايى را كه سد راه هستند از سر راه بردارد، سد راه است بايد برداشته شود، سد راه است بايد شكسته شود، مدرسه فيضيه و ديگر مراكز علم و دانش سد راه است، بايد خراب شود؛ طلاب علوم دينيه ممكن است بعدها سد راه بشوند، بايد كشته شوند، از پشت‏‌بام پرت شوند، بايد سر و دست آن‌ها شكسته شود، براى اينكه اسرائيل به منافع خودش برسد، دولت ايران به تبعيت از اغراض و نقشه‏‌هاى اسرائيل به ما اهانت كرده و مى‌‏كند. ▫️شما اهالى محترم قم ملاحظه فرموديد آن روز كه آن رفراندوم غلط، آن رفراندوم مفتضح انجام گرفت، آن رفراندومى كه بر خلاف مصالح ملت ايران بود با زور سرنيزه اجرا شد، در كوچه‌‏ها و خيابان‌‏هاى قم، در مركز روحانيت، در جوار ‏‏(ع) مشتى اراذل و اوباش را راه انداختند، در اتومبيل‌‏ها نشاندند و گفتند: مفت‌خورى تمام شد! پلوخورى تمام شد! آيا اين طلاب علوم دينيه كه لباب عمرشان را، مواقع نشاط‌شان را در اين حجرات مى‏‌گذرانند و ماهى 40 الى 100 تومان بيشتر ندارند، مفتخورند؟! ولى آن‌هايى كه يک قلم درآمدشان هزاران ميليون تومان است، مفت‌خور نيستند؟ آيا ما مفت‌خوريم كه مرحوم ما وقتى ‏كه از دنيا مى‌‏روند همان شب آقازاده‌‏هايش شام نداشتند؟ (گريه حضار) ▪️ما كه مرحوم ما وقتى كه از دنيا مى‌‏روند (بابت شهريه حوزه‌‏ها) قرض باقى مى‏‌گذارند، ايشان مفت‌خورند؟ ولى آن‌هايى كه بانک‌‏هاى دنيا را از دسترنج مردم فقير انباشته‌‏اند، كاخ‌‏هاى عظيم را روى هم گذاشته‏‌اند، باز هم ملت را رها نمى‏‌كنند و باز هم دنبال اين هستند كه منافع اين كشور را به جيب خود و اسرائيل برسانند، مفت‌خور نيستند؟ بايد دنيا قضاوت كند، بايد ملت قضاوت كند كه مفت‌خور كيست؟! ▫️من به شما نصيحت مى‌‏كنم، اى آقاى شاه! اى جناب شاه! من به تو نصيحت مى‌‏كنم، دست از اين اعمال و رويه بردار، من ميل ندارم كه اگر روزى ارباب‌‏ها بخواهند تو بروى، مردم شكرگزارى كنند؛ من نمى‌‏خواهم تو مثل پدرت بشى. ▪️شما ملت ايران به ياد داريد، پيرمردها، 40 ساله ‏ها، حتى 30 ساله‏‌هايتان نيز به ياد دارند كه در ، سه دولت اجنبى به ما حمله كردند: و و به ايران ريختند و مملكت ما را قبضه كردند، اموال مردم در معرض تلف بود، نواميس مردم در معرض هتک بود، لكن خدا مى‏‌داند مردم خوشحال بودند كه پهلوى رفت! من نمى‌‏خواهم تو اينطور باشى، من ميل ندارم تو مثل پدرت بشى، نصيحت مرا بشنو، از روحانيت بشنو، از علماى اسلام بشنو، اين‌ها صلاح ملت را مى‌‏خواهند، اين‌ها صلاح مملكت را مى‏‌خواهند. از اسرائيل نشنو. اسرائيل به درد تو نمى‌‏خورد. بدبخت، بيچاره، 45 سال از عمرت ميره، يک كمى تأمل كن، يک كمى تدبر كن، يک قدرى عواقب امور را ملاحظه كن...(نهضت امام خمینی، ج1، صص497-495) ✳️ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید