eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
622 ویدیو
594 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
استقبال تاریخی مردم پیش از ورود امام 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی 1357.11.9 🔹از تهران خبر می‌رسد که هجوم مردم از شهرستان‌ها به تهران برای استقبال از امام به‌حدی ترافیک را سنگین کرده است که وسایل نقلیه نمی‌توانند وارد تهران شوند و ناگزیر مسافرین را چند کیلومتر پیش از رسیدن به تهران پیاده می‌کنند. 🔸به‌دنبال اعتصاب گسترده علما و دانشمندان در دانشگاه تهران و مبارزه خونینی که ملت ایران برای باز کردن فرودگاه مهرآباد تهران دنبال کردند، سرانجام بختیار را ناگزیر به عقب‌نشینی کرد. بختیار اعلام کرد که فرودگاه باز است و امام هروقت بخواهد می‌تواند به ایران بیاید منتهی دولت مسئول امنیت جانی او نخواهد بود. 🔹شرکت ایرفرانس برای پرواز به‌سوی تهران 24 ساعت مهلت خواست تا اوضاع فرودگاه مهرآباد را مورد ارزیابی دقیق قرار دهد و به‌ایمنی آن اطمینان یابد. منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص296-295. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
برخورد قاطع با برنامه‌های خلاف شئون اسلامی صدا و سیما 🔻 | 9بهمن بسمه تعالی‌ آقای محمد هاشمی، مدیر عامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی‌ 🔹با کمال تاسف و تاثر روز گذشته از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می‌گردد، و دست‌اندرکاران آن تعزیر خواهند شد. 🔸در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فرد توهین‌کننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینه‌ها قوه قضاییه اقدام می‌نماید. 67.11.9 روح الله الموسوی الخمینی‌ (صحیفه امام، ج21، ص251) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱«تکبیر گفتن روی پشت‌بام» ابتکار تهرانی‌ها بود 🔹️رهبر انقلاب: سال ۵۷، تهران الهام‌بخشِ دیگرِ شهرها شد؛ هم در راه‌پیمایی‌ها، هم در تولید شعارها. این شعارهای هماهنگی که میدیدید در همه‌جای کشور پخش میشود، از تهران الهام داده میشد. این تکبیر روی پشت بام را تهرانی‌ها ابتکار کردند و به جاهای دیگر خبر دادند. بنده خودم در مشهد نشسته بودم، شب یکی از دوستان تهرانی که جزو مبارزین بود ــ خدا رحمتش کند ــ تلفن کرد گفت «بشنو»؛ تلفن را گرفت به سمت صدا، من دیدم صدای «اللّه اکبر» می‌آید؛ گفت -شما هم- «اللّه اکبر» بگویید، بنده هم با بچّه‌هایمان ــ کوچک بودند ــ رفتیم بالای پشت بام و شروع کردیم «اللّه اکبر» گفتن. ۱۴۰۲/۱۱/۳ ✍ بسته‌ی 💻 Farsi.Khamenei.ir
پیام تشکر از دولت و ملت فرانسه‌ 🔻 | 11بهمن بسم الله الرحمن الرحیم‌ 🔹در این موقع که پس از چهار ماه توقف پر حادثه در خاک فرانسه، برای خدمت به وطنم می‌خواهم اینجا را ترک کنم، لازم می‌دانم از دولت فرانسه که وسایل امنیت و آزادی بیان را برای این جانب مهیا نمود، و از اهالی محترم که با حس انساندوستی علاقه خود را به آزادی و استقلال کشور ایران اظهار داشتند تشکر کنم. 🔸امید است مهمان‌نوازی دولت و ملت فرانسه و حس آزادی‌خواهی آنان را فراموش نکنم. و از زحماتی که به همسایگان و اهالی نوفل لوشاتو دادم معذرت می‌خواهم. امید است احترامات این جانب را بپذیرند. 2 شهر ربیع الاول 1399 روح الله الموسوی الخمینی‌ (صحیفه امام، ج6، ص6) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازخوانی تاریخ رابطه رژیم پهلوی با رژیم صهیونیستی مصاحبه شبکه پرس تی وی با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-۱۴۰۲/۱۱/۸ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی: 🔹پیش از آن‌که فلسطین اشغال شود و رژیم جعلی اسرائیل به‌وجود بیاید و قبل از به قدرت رسیدن رضاخان صهیونیست‌ها در ایران فعال بودند. 🔸گروه مرموز و ستون پنجمی به‌نام «بهائی» در واقع همان صهیونیست‌هایی بودند که به اسم بهائی در ایران ظاهر شدند. 🔹رضاخان از سوی همین بهائی‌هایی که وابسته به صهیونیسم بودند به انگلیس معرفی شد. 🔹در زمان اشغال رسمی فلسطین و اعلام موجودیت رژیم جعلی اسرائیل، ایران دومین کشوری بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت. این هم سیاست انگلستان بود. انگلیس سعی داشت که مسئله فلسطین به «دنیای اسلام» ربط پیدا نکند. 🔸در دوران مصدق اینجوری وانمود شده که ارتباط ایران با اسرائیل قطع اما اینطور نبود. مصدق فقط کنسولگری ایران در اسرائیل را به بهانه نداشتن بودجه تعطیل کرد اما ارتباط قطع نشد در زمان مصدق کالاهای زیادی بین ایران و اسرائیل رد و بدل شد. 🔹نفت ایران مثل سیل به سوی سرزمین اشغالی سرازیر بود و رژیم شاه سوخت رژیم صهیونیستی را تأمین می‌کرد حتی مجروحین جنگی اسرائیل در بیمارستان‌های ایران پرستاری و معالجه می‌شدند. 🔸طرح اصلاحات ارضی را کارشناسان اسرائیلی دادند و کشاورز ایرانی نه‌تنها به حقوق خودش نرسید بلکه کشاورزی ایران مختل شد. 🔹کارشناسان اسرائیلی عوامل ساواک را آموزش نظامی و امنیتی دادند 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
همراهی ارتش با انقلاب اسلامی به‌روایت امام خمینی 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی 1357.11.10 🔹 طی مصاحبه‌ای از بازگشت امام به ایران ابراز نگرانی کرد و اظهار داشت ورود ایشان به ایران ممکن است کشور را به هرج و مرج بکشاند! 🔸تا کنون بیش از چهارصد نفر از ایرانیان و خبرنگاران برای همراهی با امام در سفر او به ایران ثبت‌نام کرده‌اند. لیکن شرکت اعلام کرده است که بیش از 240 نفر سرنشین نمی‌تواند داشته باشد. 🔹امام در پاسخ سؤال خبرنگاری که پرسید در سفر شما به ایران چه کسانی از شما محافظت خواهند کرد اظهار داشت:«حافظ من خداست و حفظ امنیت نیز بر عهده مردم ایران است.» از امام درباره مخالفت سؤال شد، پاسخ داد که ارتش با ماست، بخش عمده‌ای از ارتشیان هم‌اکنون به ملت پیوسته‌اند و با رفتن من به ایران دیگر ارتشیان نیز در صف ملت قرار خواهند گرفت. منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص296. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️نامه جالب یکی از جوانان آلمان غربی به امام و پاسخ ایشان 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ١٣۵٧.١١.١١ 🔹 امروز حال و هوای دیگری داشت. بسیاری از ایرانیان تلاش می‌کردند که در پرواز انقلاب، امام را همراهی کنند و از این‌که در هواپیما دیگر جایی برای آن‌ها نبود چشمان اشکباری داشتند. 🔸مقامات محلی و انتظامی یکی پس از دیگری به حضور امام می‌آمدند و مراسم تودیع به جا می‌آوردند. نوفل‌لوشاتو همراه با پرسنل خويش به حضور امام آمد امام از اینکه قریب ١٢۵ روز از اقامتگاه او مراقبت کردند تشکر کرد. 🔹اهالی نو فل‌لوشاتو چند تن از معتمدین شهر را همراه با بسته‌ای از په رسم هدیه به حضور امام فرستاد و نسبت به امام اظهار ارادت کردند. امام از میهمان‌نوازی آنها تشکر کرد. یکی از جوانان یادداشتی به خدمت امام نوشت. در نامه او آمده است: آقای خمینی عزیز نمی‌خواهم با تقاضای خود مزاحم شما بشوم، اما تا دیروز مشکلی داشتم می‌خواهم با مساعدت شما حل کنم. امیدوارم با محبتی که دارید کمکم کنید نامزدم به زودی هدیه سالروز تولدش را دریافت می‌کند، هدیه‌ای که از قلب من به او تقدیم می‌شود. او مشتاقانه دستخط بزرگان را گردآوری می‌کند و کلکسیونی از این دستخط‌ها دارد. چقدر خوشحال می‌شود که سلامی از شما دریافت کند. 🔸امام در پاسخ نوشت: بسمه تعالی سعی کنید برای جامعه فرد مفیدی باشید. سعی کن تحت تأثير قدرت‌های شیطانی واقع نشوید، سعی کنید متعهد باشید ان شاء الله سلامت باشید، روح الله الموسوی الخمینی 🔹امام پس از به جا آوردن نماز مغرب و عشا چند کلمه‌ای با حاضران و نمازگزاران سخن گفت و اظهار داشت چون ممکن است در سفرم به ایران خطراتی وجود داشته باشد، دوست ندارم هیچ‌کسی در این سفر با من همراه باشد این گفته امام ضجه و ولوله‌ای برپا کرد، صدای گریه و شیون از همه جا برخاست، حاضران يکصدا فریاد برآوردند که ما شما را تنها نمی‌گذاریم، در ذهن آنها تداعی کرد. امام هنگام حرکت به سمت فرودگاه طی اعلامیه‌ای از ملت فرانسه تشکر کرد.(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره ۶، صص ٢٩٧-٢٩۶) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
شگفتی مهماندار هواپیمای امام از آرامش روحی ایشان 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ١٣۵٧.١١.١٢ 🔹امام حدود ۱۲/۳۰ به وقت فرانسه و ٣/٣٠ بعد از نیمه شب به وقت تهران به سمت فرودگاه حرکت کرد. صدها خبرنگار در برابر اقامتگاه امام در اجتماع کرده و از آخرین لحظه‌های اقامت امام در آن محل و حرکتش به سمت فرودگاه عکس و فیلم تهیه می‌کردند. ده‌ها دستگاه ماشین پلیس و سرویس امنیتی امام را تا فرودگاه اسکورت کردند. هزاران نفر از ایرانیان در فرودگاه اجتماع کرده بودند و در پشتیبانی از امام و بر ضد شاه و بختيار شعار می‌دادند. 🔸امام پس از پرواز به طبقه دوم هواپیما رفتند و پس از به استراحت پرداختند. یکی از میهمانداران از آرامش امام در آن شرایط حساس و خطرناک شگفت‌زده شده بود می‌گفت من چندین‌بار از بالای سرشان رد شدم تا مطمئن شوم که به خواب رفته‌اند یا نه با کمال تعجب دیدم که با آرامش کامل در خواب به سر می‌برند. 🔹آنگاه که هواپیما در ساعت ٩/٣٠ بامداد در بر زمین نشست، آقای نخستین کسی بود که در استقبال امام وارد هواپیما شد. او می‌خواست امام را هنگام پایین آمدن از هواپیما همراهی کند، لیکن امام نپذیرفت و از او درخواست کرد که پیش از ایشان از هواپیما بیرون بیاید، آقای مطهری نیز برای استقبال از امام وارد هواپیما شد، همزمان با بازگشت امام به ایران نیروهای نظامی شاه و سربازان گارد شاهنشاهی در تیراندازی‌های خود ده نفر را در تهران به شهادت رسانیدند در اطراف و اکناف کشور نیز شماری به دست دژخیمان شاه شهید شدند. 🔸در سمنان نیز دو نوجوان به نام‌های ۹ ساله و ۱۶ ساله از اهالی مهدی‌شهر به شهادت رسیدند. آنان به همراهی جمعی از اهالی مهدی‌شهر به یمن بازگشت امام به خاک میهن با پنجاه دستگاه کامیون و سواری در حالی که چراغ‌های خود را روشن کرده و با بوق‌های ممتد شادی می‌کردند وارد سمنان شدند. نیروی انتظامی سرسپرده به رژیم شاه در به این کاروان شرف و شعف یورش برد که به شهادت محمود بلوری، علی همتیان و مجروح شدن على طالب منجر شد. 🔹امام پس از سخنرانی تاریخی در (س) با هلیکوپتر از آن محل بیرون برده شد این هلیکوپتر در بیمارستان یکصد تختخوابی فرود آمد و امام با وسیله‌ای به منزل خواهرش واقع در بلوار کشاورز رفت و تا پاسی از شب در آنجا به سر برد.(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ۶، صص ٢٩٨-٢٩٧) به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه نخست 🔹 خبرنگار: جناب آقاى خامنه‌اى شما در طول مبارزات خودتان قطعاً خاطرات بسیارى را دارید، از آن روزهایى که در تشریف داشتید در بودید که مسجد کرامت خود نقطه‌اى براى حرکت بود در مشهد و همچنین در طول تاریخ مبارزات و تظاهرات مردمى و همچنین در روز ۲۲ بهمن. اولین سؤال و مطلبى که مى‌خواستم خدمت‌تان بگویم این است که اگر از آن روزها، روزهاى پر التهاب مشهد و یا تظاهرات خاطره‌اى به نظرتان مى‌رسد بفرمایید. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم 🔹خیلى سؤال دشوارى است براى من و این بدان علت است که من از سال ۱۳۴۳ رفتم مشهد یعنى از قم برگشتم مشهد و در مشهد سکونت اختیار کردم تا سال ۱۳۵۷ که از مشهد خارج شدم. غیر از مدت‌هایى که حالا در بازداشت و یا تبعید و این‌ها مثلاً بودم بقیه اوقات را در مشهد گذراندم و تمام این دوران لبالب از خاطره‌هاى دوران انقلاب است براى من، یعنى شاید کمتر زمانى از آن) مدت ۱۳، ۱۴ ساله‌ى اقامت من در مشهد را مى‌شود در ذهنم جستجو کنم و پیدا کنم که در او یک نشانى و ردپایى از مسائل انقلاب نباشد. 🔸البته مى‌دانید انقلاب در دوره‌هاى مختلف یک حرکت را در حقیقت تعقیب مى‌کرد و این حرکت در زندگى ما و وضع ما در این ۱۳، ۱۴ سال هم همین‌طور مشهود بود یعنى من وقتى نگاه مى‌کنم مثلاً فرض کنید سال ۱۳۴۳ که رفتم مشهد براى سکونت را در نظر مى‌گیرم، یا قبل از آن، سال ۴۱ که شروع مبارزات بود و بعد ۴۲ که اوج اشتعال مبارزه بود در اول کار و زندان‌هایى که بازداشت‌هایى که مثلاً آن وقت‌ها مى‌شد و این‌ها و بعد که در رابطه با قم بود همه این‌ها یعنى در سال ۴۱ و ۴۲ من طلبه قم بودم، اگر مشهد مى‌آمدم در رابطه‌ى با قم کار داشتم و همچنین سال ۴۳. در این دوران مبارزه را و وضع خودم را در این مبارزه یک‌جور مى‌بینم بعد سال ۴۶، ۴۷، ۴۸ یک جور است، سال ۴۹ - ۵۰ یک‌جور است، از ۵۰ به بعد تا ۵۴ مثلاً، ۵۴ - ۵۵ یک‌جور است و ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ هم باز یک‌جور است یعنى این‌ها یک تاریخى را تشکیل مى‌دهند یعنى یک سیرى را، یک مسیرى، یک روندى را به اصطلاح نشان مى‌دهند به انسان که یک جریانى است، به قول آن‌هایى که دلشان مى‌خواهد لغت فرنگى یک پروسه‌اى است که از اول تا آخر آدم نگاه مى‌کند، کاملاً مشخص است مراحلش چیه، از کجا شروع شده، چه جورى یک دوره به یک دوره تبدیل شده، آن روز ما نمى‌فهمیدیم حالا که داریم به پشت سرمان نگاه مى‌کنیم مى‌بینیم که داستان‌ها بوده هر کدامش هم یک خاطره‌اى دارد که خیلى مشکل است که انسان از بین این همه خاطره گوناگون و بعضى تلخ و بعضى شیرین در حین وقوع که البته الان همش شیرین است یعنى هر چه من نگاه مى‌کنم آن شدت‌ها و تلخی‌ها هم همه در کام من شیرین مى‌آید و اگر غیر از آن گذرانده بودم زندگى را، یقیناً براى من مایه تأسف بود و آن روز تلخ و شیرین و این‌ها همه جور آمیخته بود. 👇 صفحه دوم صفحه سوم صفحه چهارم صفحه پنجم صفحه ششم صفحه هفتم صفحه هشتم صفحه نهم صفحه دهم 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه دوم 🔹اشاره کردید به مسجد کرامت بد نیست که حالا از این قسمت بگویم، من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام نماز مى‌خواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزل‌مان بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتاده‌اى خیلى هم دور افتاده نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آن‌جا نماز را شروع کردم و مسجدى که براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچک‌تر و مستمعینش هم دو صف ۵، ۶ نفره، دو سه صف ۵، ۶ نفره از پیرمردها و آدم‌هاى متوسط آن حول و حوش مسجد بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمى‌دانم حالا زنده است یا فوت شده.... بله یک ملا بود، یک قهوه‌چى بود آن نزدیک، یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را او ساخته بود، همسایه مسجد بود، یک عده‌اى بودند در حدود مثلاً شاید ۲۰ نفر ۱۸ نفر بعد من که رفتم آن‌جا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرف‌هاى من را گوش کنید و یاد بگیرید من حق خودم را عمل مى‌کنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى خوش‌شان آمد و گفتند آره. 🔸در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا کم شد و همان حاجى همسایه مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و مسجد شد بزرگ‌تر و در مدت شاید دو سه ماه آوازه این مسجد در مشهد به خصوص در میان جوان‌ها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزین‌ترین و بهترین و بزرگترین مسجد محله در مشهد محسوب مى‌شد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبه دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش نماز بودم ببرند آن‌جا و در این صورت آن مسجد اجتماعى خواهد شد، همین‌جور هم شد، من را بردند آن مسجد و اجتماع خیلى زیادى شد که حالا شما مثل این‌که آن‌جا بودید و دیدید اجتماعات آن مسجد را و مبدأ واقعاً یک حرکت فکرى در بین قشرهاى متوسط شد. 🔹قبل از او با دانشجوها و اینها ما ارتباطات زیادى داشتیم، من کلاس داشتم کلاس‌هاى متعددى داشتم براى جوان‌ها و دانشجوها و طلبه‌ها و این‌ها لکن قشرهاى متوسط شهر و مردم کوچه و بازار که از مسائل انقلاب به خصوص مسائل بنیانى انقلاب چندان اطلاعى نداشتند و از سال ۴۲ که مسائل همه‌گیر بود چند سالى گذشته بود و مسائل فراموش شده بود، از مسجد کرامت مجدداً این فضاى انقلاب را حس کردند و یک تحولى در مشهد به وجود آوردند و البته مسجد کرامت خاطرات زیادى دارد از جمله آن خاطرات هم یکى این است که به من اطلاع دادند که از ساواک اعلام کردند که من حق دیگر ندارم بروم، بعد از مدتى که در آن مسجد چند ماهى هم بیشتر نشد که آن مسجد ما به‌طور مرتب مى‌رفتیم، البته بعد از آن من در طول سالیان دراز ارتباط داشتم با آن مسجد لکن رفت و آمد مرتب من که ظهر بروم، نماز شب بروم، هم ظهر صحبت مى‌کردم، هم شب صحبت مى‌کردم خیلى پر کار آن‌جا کار مى‌کردیم و شاید در هفته ۶ شب در آن مسجد صحبت مى‌کردم و ۷ روز یعنى ۷ روز صحبت مى‌کردم و ۶ شب، اینجورى بود، روز و شب در آن مسجد صحبت بود بعد مردم هم زیاد مى‌آمدند. به‌هرحال ساواک تعطیل کرد و برگشتیم ما به مسجد امام حسن منتها دیگر مسجد امام حسن این دفعه گنجایش آن جماعتى که با من بودند را نداشت لذا بود که اهل محل و همان حاجى سابق الذکر که خدا ان‌شاءاللَّه حفظش کند خیرش بدهد مرد خیر و خوبى بود، او همت کرد و یک مسجدى بزرگ‌تر از مسجد کرامت در همان محله مسجد امام حسن بوجود آورد که الان آن مسجد هست مسجد نسبتاً بزرگ خوبى است. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه سوم 🔹خبرنگار: دومین سؤالى که مى‌خواستم خدمتتان بگویم این‌که روز ۲۲ بهمن یوم‌اللَّه، شما کجا تشریف داشتید؟ و یک خاطره ویژه از آن روز الطفات بفرمایید تعریف کنید. 🔸خیلى رابطه‌اش ضعیف است با آن بحثى که قبلاً مى‌کردم اینى که شما سؤال مى‌کنید، یعنى کم رابطه است. اگر بخواهید یک خرده رابطه‌اش بیش‌تر بشود بد نیست که برگردیم به بعد از چند سال به مسجد کرامت باز، این خوب است. مسجد کرامت بعد از گذشت چند سال در سال ۵۷ مجدداً شد مرکز تلاش و فعالیت و آن هنگامى بود که من از تبعید برگشته بودم از ، و ماه آبان بود گمانم یا اواخر مهر بود یا توى آبان بود که برگشتم، وقتى بود که تظاهرات مشهد و جاهاى دیگر آغاز شده بود.... و شروع شده بود و یواش یواش اوج هم گرفته بود. ما آمدیم یک ستادى تشکیل شد در مسجد کرامت براى هدایت کارهاى مشهد و مبارزات در آن مرحوم و برادرمان جناب آقاى و من و یک مشت از برادران طلبه جوانى که همیشه با ما همراه بودند که دو نفرشان از آن‌ها هم الان شهید شدند یکى یکى هم ، این دو نفر هم جزو آن طلبه‌هایى بودند که دائماً در کارهاى ما با ما همراه بودند. 🔹در آن‌جا جمع مى‌شدیم و مردم هم در رفت و آمد دائمى بودند و آن‌جا شد ستاد کارهاى مشهد و عجیب این است که نظامی‌ها و پلیس از چهارراه نادرى که مسجد هم سر چهارراه بود جرأت نمى‌کردند این طرف‌تر بیایند از هیجان مردم، لذا ما توى این مسجد روز را با امنیت مى‌گذراندیم و هیچ واهمه‌اى که بریزند این مسجد را تصرف کنند یا ماها را بگیرند نداشتیم، ولیکن شب که مى‌شد آهسته از تاریکى شب استفاده مى‌کردیم و مى‌آمدیم بیرون و در یک منزلى غیر از منازل خودمان مى‌رفتیم شب را هر چند نفرى مى‌ماندیم و خیلى شب و روزهاى پرهیجان و پرشورى بود تا این‌که مسائل آذر ماه مشهد پیش آمد که مسائل بسیار سختى بود، یعنى اولش حمله به بیمارستان بود که ما رفتیم در بیمارستان متحصن شدیم، در روزى که حمله شد در همان روز ما حرکت کردیم که ماجراى این رفتن به بیمارستان هم خیلى ماجراى جالبى است، این‌ها چیزهایى هم هستش که هیچ کس هم متعرضش نشده یعنى چون کسى نمى‌دانسته، در همه شهرها یعنى جریانات پرهیجان و تعیین‌کننده‌اى وجود داشته از جمله در مشهد؛ و کسى این‌ها را به زبان نیاورده متأسفانه که این‌ها تکه تکه سازنده است. 🔸وقتى که ما خبر به ما رسید ما در مجلس روضه بودیم و من را پاى تلفن خواستند، من رفتم تلفن را جواب دادم و من دیدم از بیمارستان است و چند نفر از دوست و آشنا و غیر آشنا از آن طرف خط دارند با کمال دستپاچگى و سراسیمگى مى‌گویند حمله کردند، زدند، کشتند و به داد برسید ... بچه‌هاى شیرخوار را زده بودند بله درست است، من آمدم آقاى طبسى را صدا زدم آمدیم این اطاق، عده‌اى از علما در آن اطاق جمع بودند، یک چند نفر از معاریف مشهد هم بودند و روضه هم در منزل یکى از معاریف علماى مشهد بود. 🔹من رو کردم به این آقایان گفتم که وضع در بیمارستان اینجورى است و رفتن ما به این صحنه احتمال زیاد دارد که مانع از ادامه تهاجم و حمله به بیماران و اطباء و پرستارها و این‌ها بشود و من قطعاً خواهم رفت و آقاى طبسى هم قطعاً خواهند آمد ما با ایشان قرار هم نگذاشته بودیم اما خب مى‌دانستم که آقاى طبسى پهلوى هم نشسته بودیم، گفتم ما قطعاً خواهیم رفت اگر آقایان هم بیایید خیلى بهتر خواهد شد و اگر هم نیایید ما به‌هرحال مى‌رویم. لحن توأم با عزم و تصمیمى که ما داشتیم موجب شد که چند نفر از علماى معروف و محترم مشهد گفتند که ما هم مى‌آییم از جمله آقاى حاج و آقاى و بعضى دیگر، ما گفتیم پس حرکت کنیم. حرکت کردیم و راه افتادیم به طرف بیمارستان و گفتیم هم پیاده مى‌رویم. وقتى که ما از آن منزل آمدیم بیرون و جمعیت زیادى هم در کوچه و خیابان و بازار و این‌ها جمع بودند دیدند که ما داریم مى‌رویم گفتیم به افراد که به مردم اطلاع بدهند ما مى‌رویم بیمارستان و همین کار را کردند گفتند، مردم افتادند پشت سر این عده و ما پیاده راه از حدود بازار تا بیمارستان را در حدود شاید مثلاً سه ربع تا حالا یک ساعت راه بود این راه را پیاده طى کردیم و هر چه مى‌رفتیم جمعیت بیشتر با ما مى‌آمد و هیچ تظاهر و یعنى شعار و کارهاى هیجان‌انگیز هم نبود، فقط همین حرکت مى‌کردیم به طرف یک مقصدى، تا این‌که رسیدیم نزدیک بیمارستان. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db