📖 #یک_قاچ_کتاب
با دوستانش قرار گذاشتند بروند سرزمین موج های آبی. بلیطشان برای ساعت هشت شب تا دوازده بود.
شب قبلش محسن داخل گروه پیام داد: «ساعت هشت و نیم اذان می گویند، آن وقت نمازمان را کجا بخوانیم؟» دوستش مجید نوشت: «به خدا ما هم مسلمان هستیم، توبیا، همانجایک گوشه نمازمان را هم می خوانیم.» محسن قبول نکرد و گفت: «نه، من تا نماز نخوانم نمی آیم.» مجید تهدیدش کرد که اگر دیر آمدی باید برای همه بستنی بخری. او هم قبول کرد.
دوستان محسن سر ساعت هشت رفتند داخل و مشغول بازی شدند. ساعت نه مجید آمد سمت رختکن و دنبال محسن گشت، اما هنوز خبری از او نبود.
چند دقیقه بعد سر و کله ی محسن پیدا شد و گفت: «خیلی التماس کردم تا اجازه دادند در اتاق غریق نجات ها نماز بخوانم.» دم در به او گفته بودند: «برو داخل، آنجایک نمازخانه ی کوچک هست.» محسن قبول نکرده و گفته بود: «دوست ندارم در مقابل خدای خودم با لباس نامناسب به نماز بایستم.
از کتاب #آقامحسن
از مجموعه #قهرمان_من
مخاطب #کودک_و_نوجوان
@bookishow
#دوخط_کتاب
وای بر آن روزی که هر چیزی -حتی عشق- عادتمان شود.
عادت، همه چیز را ویران میکند. از جمله عظمتِ دوست داشتن را، تفکر خلاق را، عاطفهٔ جوشان را.
#یک_عاشقانه_آرام
#نادر_ابراهیمی
#حُب
https://eitaa.com/joinchat/1600258274Cfec16885eb
هدایت شده از از من و کتابها/بوکیشو
🛎️ #معرفی_کتاب
مجموعه پنج جلدی #قهرمان_من
کتابهایی برای آشنایی مخاطب کودک و نوجوان با قهرمانان و پهلوانان کشورمون. از قبل از انقلاب گرفته تا امروز
آقامعلم👈 معلم شهید مرتضی مطهری
عموقاسم👈 سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
داداش ابراهیم 👈 پهلوان شهید ابراهیم هادی
آقامحسن👈 شهید مدافع حرم محسن حججی
علی لندی 👈 قهرمان دهه هشتادی علی لندی
قیمت:۱۵۰۰۰۰ تومان
به صورت تکی هم قابل سفارشه
خرید 👈@abedi_s
بوکیشو👈 به معجزه کتابها ایمان بیار
https://eitaa.com/joinchat/1600258274Cfec16885eb
هدایت شده از از من و کتابها/بوکیشو
📚
#یک_قاچ_کتاب
...مدتی که گذشت دیدم شخص مسلحی وارد منزل شد و با پیرمرد صحبت کرد. من امکان هیچ گونه مقاومتی نداشتم. بعد وارد اتاق شد و مرا با ان وضعی که داشتم دید. با زبان کردی به من گفت: بیا برویم.
با او به راه افتادم. او جلو میرفت و من به خاطر زخم پا(تیر خورده بود) آهسته از پشت سر. منطقه خلوت بود. با خودم گفتم با عصا از پشت به سرش بکوبم، بعد فکرکردم که خب! بعدش چی؟ اینها که همه چیز را فهمیدهاند(قضیه فرارش از زندان آنها). به مقر رسیدیم. آنجا دفتر حزب دموکرات بود.وارد مقر شدیم و به داخل یکی از اتاق ها رفتیم. چند نفری داخل اتاق نشسته بودند. یکی از آنها مسئول گروه بود از من پرسید تو کی هستی؟
گفتم خودت میبینی. این وضعیت بدنم و این هم لباسهام و این هم زبانم. خلاصه صحبت شروع شد و بحث بسیار خوبی بین من و مسئول گروهک در گرفت. بحث بر سر اعتقادات و انقلاب و ... .
در بین بحث یکی یکی افراد را از اتاق بیرون کرد تا اینکه ما دونفر ماندیم. سوالات زیادی را برای او مطرح کردم و او در پاسخ گفت: جوابش برای بعد. وقتی دونفری شدیم گفتم تمام سوالات شد برای بعد؟! برای حالا چه داری؟ جوابی نداد یکی را صد زد و گفت: او را ببرید به زندان.
از کتاب #سرو_در_بند زندگی و خاطرات شهید #محمد_چمنی
کار گروه فرهنگی شهید #ابراهیم_هادی
بوکی شو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1600258274Cfec16885eb
آغاز دشمنی آمریکا با مردم ایران
بیانات #رهبری در دیدار با دانش آموزان