همسایه های خانم جان ! اسمش را که خواندم ذهنم رفت سمت مادربزرگ و ...راستش انتظار نداشتم درباره سوریه باشد. روی جلد نوشته بود روایت پرستار احسان جاویدی از یک تجربه ناب انسانی در سوریه! این جمله هم ذهنم را برد سمت خاطراتی که از مدافعان حرم در کتابهای دیگر خوانده بودم. اما نویسنده اش، خانم زینب عرفانیان، قبلا اعتبار و جایگاهی توی دلم دست و پا کرده بود که می توانستم به او اعتماد کنم و منتظر یک روایت متفاوت باشم.
زمانی که اصل ماجرای کتاب شروع شد دیگر دل توی دلم نبود که هرچه سریع تر بخوانم و بروم جلو. از طرفی، طعم بعضی خاطره های راوی آنقدر شیرین بود که حیفم می آمد کتاب را زود تمام کنم.
حقایقی که تا به حال هرگز از جنگ سوریه نشنیده بودم. ماجرای شهری که چند سال دست داعش بوده و خانواده ها و قبایلش با داعش همراهی کرده بودند و حالا زن ها و بچه هایشان مانده اند. زن های عمدتا باردار که عقل حکم می کند مدافعان به آنها اعتماد نکنند و به داعشی بودن و انتحاری بودنشان شک کنند. بچه های معصومی که در مریضی و خاک و سرما غلت می زنند. دارو نیست، پزشک نیست، ماما نیست... و حالا راوی قصه ما و به قول آن همسایه ها، دکتر احسان، شده مسئول یک بیمارستان و زایشگاه با پرچم ایران، در این شهر.
حرفهای تازه ای درباره سوریه در آن خواهید خواند. حرفهایی که احتمالا به دلایل مختلف تا به حال به گوشتان نرسیده.
منصف اگر باشم، ایراداتی هم دارد. یک دو جا مطلب شاید توی ذوق بزند اما جذابیت سوژه آنقدر زیاد هست که به آن ها توجهی نکنیم.
#روایت #ادبیات_مقاومت #سوریه
@bookishow
کتاب #همسایه_های_خانم_جان
نویسنده: زینب عرفانیان
نشر شهید کاظمی
#روایت #ادبیات_مقاومت #سوریه
قیمت: 70000 تومان
برای سفارشتون هم من اینجا هستم @soodehabedi
بوکی شو 👈 معرفی کتابهای خوب @bookishow