🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 672) قسمت ۵
🌸 كرامت هفتم 🌸
🌱 ... دكتر گفت: توكل به خدا كنيد. وقتي از اطاق بيمارستان بيرون ميرفتند، مادرم خيلي گريه ميكرد و دائماً خدا و ائمه عليهم السلام را صدا ميزد، اما نمي دانم چرا پدرم اصلا گريه نمي كرد و به مادرم ميگفت: خانم به جاي گريه كردن، دعا كن! و مادرم ميگفت: چقدر دعا كنم؟ هرچه دعا ميكنم حال دخترم بدتر ميشود!! تا اينكه يك روز صبح، پدرم آمد و گفت: عزيزم من شفايت را گرفتم! آن روز من اصلاً حال خوبي نداشتم، چون پلاكت خونم پائين بود، دور تختم را نرده گذاشته بودند و ميگفتند: مواظب باشيد تكان نخورد، هر لحظه امكان مرگش ميرود. مادرم به پدرم گفت: چطور شفاي او را گرفتي؟ مگر نمي بيني كه حالش خراب تر از هميشه است؟! بعد از چند دقيقه، دكتر غريب دوست، بالاي سرم آمد و حالم را پرسيد. گفتم: آقاي دكتر ديگر نه ميبينم و نه ميشنوم. مرا بغل كرد و پيشاني مرا بوسيد و گفت: تو خوب ميشوي، ناراحت نباش. مادرم گفت: دكتر، آيا اميدي به دخترم داريد؟! يا براي تسكين ما اين حرفها را ميزنيد؟ دكتر گفت: توكل به خدا كنيد، انشاءالله خوب ميشود. بعد براي من كه حالم خيلي خراب شده بود، چهار واحد پلاكت تزريق كردند و گفتند: او را به منزل ببريد، ولي مواظب باشيد تكان نخورد و هفته اي يك بار آزمايش خون از او بگيريد و بياوريد. مرا به خانه آوردند و خواباندند. پدرم را صدا كردم و گفتم: بابا باز هم اميد به زنده بودن من داري؟ پدرم با اينكه هيچ وقت پيش من گريه نمي كرد، ولي آن روز چون ميدانست من چشمانم نمي بيند راحت گريه كرد، حس ميكردم كه گريه ميكند و با همان حال گفت: دختر عزيزم من شفاي تو را از امام زمان عليه السلام گرفته ام، چهل شب چهارشنبه نذر كردهام كه به جمكران، مسجد صاحب الزمان عليه السلام بروم و قبل از اينكه تو را مرخص كنند به آنجا رفتم و از آقا خواستم يا تو را به من برگرداند يا بگيرد، بعد از دو، سه جلسه كه به جمكران رفتم خواب ديدم تو شفا گرفته اي. تو خوب ميشوي، فقط همين طور كه خوابيده هستي، نماز بخوان و متوسل به امام زمان عليه السلام شو و براي سلامتي آقا صلوات بفرست. من هم شروع كردم شبهاي چهارشنبه و جمعه نماز آقا را ميخواندم. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_هفتم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 672) قسمت ۶
🌸 كرامت هفتم 🌸
🌱 ... تو خوب ميشوي، فقط همين طور كه خوابيده هستي، نماز بخوان و متوسل به امام زمان عليه السلام شو و براي سلامتي آقا صلوات بفرست. من هم شروع كردم شبهاي چهارشنبه و جمعه نماز آقا را ميخواندم. جلسه هفتم بود كه پدرم به جمكران ميرفت، صبح چهارشنبه كه پدرم آمد، من بيدار بودم، مرا بوسيد و به او گفتم: بابا مرا بلند كن ميخواهم بيرون بروم، با اينكه تا آن روز اصلا نمي توانستم تكان بخورم. پدرم گفت: يا امام زمان! زير بغل مرا گرفت و بلندم كرد، آرام آرام راه ميرفتم و پدرم همانطور زير بغلم را گرفته بود و ميدانستم كه گريه ميكند، البته گريه اش از خوشحالي بود. خلاصه به اميد خدا و ياري و شفاي امام زمان عليه السلام كم كم راه ميرفتم. جلسه دوازدهم بود كه در خانه ميتوانستم راه بروم، حس كردم كه كمي ميبينم، همين طور كه در اطاق راه ميرفتم و پدرم مواظبم بود، سرم را بلند كردم تا ساعت ديواري را ببينم، پدرم گفت: بابا جان ساعت را ميخواهي بداني چند است؟ گفتم: بابا فكر ميكنم ميبينم، ساعت ۳۰/۱۱دقيقه است. پدرم خيلي خوشحال شد و شروع كرد براي سلامتي امام زمان عليه السلام صلوات فرستادن و گفت: دخترم ديدي گفتم شفايت را از آقا گرفتم. همه خانواده براي سلامتي امام زمان عليه السلام بلند صلوات فرستاديم. تا اينكه يك روز خانم دكتر شعباني كه از پزشكان معالجم بود، به منزل ما زنگ زد و حالم را پرسيد، خيلي نگران حالم بود، به پدرم گفت: شغل بدي انتخاب كرده ام. پدرم گفت: چرا خانم دكتر شعباني؟! ايشان گفتند: به خاطر اينكه ميبينم كه چقدر شما براي اين دختر زحمت ميكشيد و هميشه از خدا خواستهام كه: خدايا! لااقل به خاطر اين همه بيماري كه درمان ميكنم، اين دختر را به پدر و مادرش برگردان. بعد هم به پدر و مادرم گفت: من هم ديگر نا اميد شده ام. پدرم گفت: خانم دكتر، دخترم خوب ميشود. دكتر گفت: واقعا روحيه خوبي داريد. پدرم گفت: خانم دكتر، به امام زمان عليه السلام توسل جستهام و شفاي دخترم را از حضرت گرفتم؟! دكتر گفت: انشاءالله كه شفا يافته باشد. ولي معلوم بود كه باور نمي كند. بعد از چند روز، پدرم با دكتر غريب دوست تماس گرفت و براي ويزيت من نوبت زد. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_هفتم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 672) قسمت ۷
🌸 كرامت هفتم 🌸
🌱 ... بعد از چند روز، پدرم با دكتر غريب دوست تماس گرفت و براي ويزيت من نوبت زد. درست روز چهارشنبه آخر سال ۱۳۷۸ كه پدرم سه شنبه اش به جمكران رفته بود، صبح چهارشنبه كه از آنجا آمد مرا پيش دكتر برد. من در بغل پدرم بودم و از پلهها بالا ميرفتيم، وقتي به اطاق دكتر رسيديم، دكتر با ديدن من خوشحال شد و بعد از معاينه گفت: خيلي بهتر شده، چكار كرده ايد؟! برايم يك آزمايش نوشتند و قرار شد سه هفته ديگر پيش دكتر برويم. ديگر پلاكت خون نزدم و فقط در خانه استراحت ميكردم و به نماز و عبادت مشغول بودم. مادر بزرگ و پدر بزرگم در ايام ماه محرّم چون هيئت دارند، يك گوسفند براي من نذر كردند، عمويم و پدرم هم هر كدام جداگانه يك گوسفند نذر كرده بودند. كم كم بدون كمك پدرم از جا بلند ميشدم و حركت ميكردم و حدود سه تا چهار متري را به راحتي ميديدم. وقتي آخرين آزمايش را انجام دادم، به پدرم گفتم: فكر ميكنم پلاكت خونم حدود ۵۰۰۰۰شده باشد. امّا پدرم گفت: دخترم بيش از اينهاست. پدرم بعد از اينكه جواب آزمايش را گرفت، به خانه آمد. چشمانش قرمز شده بود، معلوم بود كه خيلي گريه كرده است. گفتم: بابا! پلاكت خون چقدر شده است؟ مغز استخوان من به چه حدي رسيده است؟ پدرم گفت: عزيزم بنشين، ما هم نشستيم و گفت: وقتي از پله آزمايشگاه بالا ميرفتم، سرم را به طرف آسمان بلند كردم و دست هايم را بلند كردم و گفتم: يا امام زمان! يا پسر فاطمه! يا ابا صالح المهدي! چهل شب چهارشنبه نذر كردم كه به مسجدت بيايم، اكنون چهارده هفته است كه به آنجا رفته ام، تو را به جان مادرت زهرا، تو را به جان جدّت حسين، تو را به جان عمويت ابوالفضل العباس عليه السلام، خودت ميداني كه چه ميخواهم، شفاي كامل دخترم را با اين آزمايش نشان دهيد. آزمايش را گرفتم، وقتي نگاه كردم، گريهام گرفت. دكتر آزمايشگاه صدايم كرد و جريان را جويا شد. موضوع را به او گفتم. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_هفتم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 672) قسمت ۸
🌸 كرامت هفتم 🌸
🌱 ... آزمايش را گرفتم، وقتي نگاه كردم، گريهام گرفت. دكتر آزمايشگاه صدايم كرد و جريان را جويا شد. موضوع را به او گفتم.
دكتر گفت: خبر خوشي برايت دارم، ما را دعا كن، پلاكت خون دخترت ۱۴۰۰۰۰ و هموگلوبين ۳/۱۲ شده است. همه از خوشحالي شروع به گريه كرديم و صلوات فرستاديم. پدرم جواب آزمايش را پيش دكتر غريب دوست برد. دكتر با ديدن جواب آزمايش گفته بود: من چيزي جز اينكه بگويم يك معجزه رخ داده است نمي توانم بگويم، خيلي عالي شده، دختري كه پلاكت خون او با زدن چهار پاكت به ۲۷۰۰۰ الي ۴۲۰۰۰ بيشتر نمي رسيد، اكنون با نزول پلاكت، به ۱۴۰۰۰۰ رسيده و هموگلوبين از صفر به ۱۲/۳ رسيده است. دكتر يك آزمايش در تاريخ ۱/۴/۷۹ برايم نوشت. پدرم جواب آزمايش را به بيمارستان شريعتي نزد خانم دكتر موثقي و خانم دكتر ابوالقاسمي بردند و به دكتر ابوالقاسمي گفته بود: خانم دكتر اين جواب آخرين آزمايش دخترم است. وقتي دكتر جواب آزمايش را نگاه كرده بود، به پدرم نگاهي ميكند و ميگويد: جمكران ميروي؟ پدرم ميگويد: بله. دكتر ميگويد: تو را به جان دخترت، ما را هم دعا كن، اين يك معجزه است! الآن الحمد للّه حالم روز به روز، رو به بهبودي است و پدرم هر هفته شبهاي چهارشنبه به جمكران ميرود، خيلي دلم ميخواهد من هم بروم، ولي پدرم ميگويد: صبر كن، چشمانت كامل شوند و وضع ماليام خوب شود، حتما تو را به مسجد آقا ميبرم. به پدرم ميگويم: بابا با اين بدهكاري و اين حقوق كارمندي چطور ميتواني بدهكاري حدود دو ميليون تومان را بدهي؟! او با خنده و تبسّم ميگويد: دخترم همان آقايي كه تو را به من برگرداند، همان آقا كمكم ميكند، نا اميد شيطان است. و با همين جمله كوتاه، دلم گرم ميشود و ميگويم: ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_هفتم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 672) قسمت ۹
🌸 كرامت هفتم 🌸
🌱 ... به پدرم ميگويم: بابا با اين بدهكاري و اين حقوق كارمندي چطور ميتواني بدهكاري حدود دو ميليون تومان را بدهي؟! او با خنده و تبسّم ميگويد: دخترم همان آقايي كه تو را به من برگرداند، همان آقا كمكم ميكند، نا اميد شيطان است. و با همين جمله كوتاه، دلم گرم ميشود و ميگويم: بابا انشاءالله من هم دعا ميكنم كه آقا عنايتي بفرمايد. اين بود خلاصه اي از نه ماه بيماري لاعلاج من كه با توسل به حضرت امام زمان عليه السلام درمان شد.
دكتر توانانيا در قسمتي از اظهار نظرشان در مورد شفاي خانم م. ف مينويسد: ضمن آنكه گزارش ايشان را وقتي مطالعه ميكردم، باطنا تحت تأثير نوشته ايشان قرار گرفتم و اصلا گذشته از مسائل طبي، گويا خودم وقايع را از نزديك مشاهده ميكردم و همه مطالب عينا رخ نموده بود و گريهام گرفت. به هر جهت اين نمونه را كه تقريبا جزء گوياترين و مهمترين موارد شفا است، و تقريبا همه چيز مستند ميباشد، ما ميتوانيم با رفع اشكالات جزئي از پرونده وي، نمونه خوب بارز و مستندي را براي علاقه مندان ارائه دهيم.
حصن حصين عارفان، مسجد جمكران بود
عرش برين عاشقان مسجد جمكران بود
هر مسلم و شاه و گدا، اينجا شود حاجت روا
كهف المراد شيعيان، مسجد جمكران بود
بر دردمندان، اينجا دواست، هر مضطري حاجت رواست
كاشانه خلق جهان مسجد جمكران بود
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_هفتم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌠(داستان 673) قسمت ۱
🌷 كرامت هشتم 🌷
🌾 موضوع كرامت: نجات سرنشينان هواپيماي مشهد مقدّس
- منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره ۹۷
- مشخصات: آقاي م - ح، روحاني، ساكن تهران
- زمان كرامت: ۲۸/۱۲/۷۵
- مكان كرامت: تهران
- تاريخ ثبت كرامت: ۱۳۷۶
- خلاصه كرامت: در تاريخ ۲۸ اسفند سال ۷۵ كه به قصد زيارت امام رضا عليه السلام همراه عده اي از آقايان در هواپيما بوديم، وقتي بر فراز آسمان مشهد مقدّس رسيديم، هواپيما دچار نقص فني شد و بعد از حدود ۴۵ دقيقه به طرف تهران برگشت و با اعلام آمادگي براي هر اتفاق ناگوار، همه مسافرين با توسل به حضرت صاحب الزمان عليه السلام و تكرار ذكر يا ابا صالح المهدي ادركني توجه حضرت را به زائرين جد بزرگوارشان جلب كرديم و از سقوط حتمي نجات پيدا كرديم.
- شرح واقعه از زبان آقاي م ح: در تاريخ ۲۸ اسفند ماه ۱۳۷۵
- با هواپيما همراه بعضي از دوستان اهل علم و مداح تهراني و همچنين عده اي از مسئولين كشور عازم مشهد مقدس بوديم. وقتي هواپيما به فرودگاه مشهد رسيد، خود را آماده پياده شدن ميكرديم، يك مرتبه متوجه شديم هواپيما دچار نقص فني شده است و نمي تواند در باند فرودگاه بنشيند، نزديك ۴۵ دقيقه تا يك ساعت، هواپيما در آسمان مشهد سرگردان ميچرخيد. در نهايت مجبور شديم به تهران برگرديم كه حدود شش ساعت رفت و آمد و معطل شدنمان در آسمان شهر طول كشيد. همه سرنشينان نگران بودند كه چه اتفاقي پيش خواهد آمد. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_هشتم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌠(داستان 673) قسمت ۲
🌷 كرامت هشتم 🌷
🌾 ... حدود شش ساعت رفت و آمد و معطل شدنمان در آسمان شهر طول كشيد. همه سرنشينان نگران بودند كه چه اتفاقي پيش خواهد آمد. وقتي از خلبان و خدمه هواپيما سؤال ميشد، اول جريان را نمي گفتند. ولي وقتي يكي از مسئولين به طور خصوصي از خلبان پرسيد، گفت: وقتي آماده فرود ميشدم، متوجه شدم كه چرخهاي هواپيما باز نمي شوند و هرچه سعي كرديم، نتيجه نگرفتيم و الآن هم به طرف تهران بر ميگرديم و دستور داده اند كه در آنجا آتش نشاني آماده باشد، به خاطر اينكه احتمالا سقوط ميكنيم و هواپيما آتش ميگيرد! همين كه به نزديكي فرودگاه تهران رسيديم، مسئولين هواپيما اعلام كردند: كه ما به هيچ وجه نتوانستيم چرخهاي هواپيما را باز كنيم و امكان نشستن به صورت عادي وجود ندارد، بايد آماده سقوط باشيم، اگر كسي دندان مصنوعي دارد، بيرون بياورد، همه كفش هايشان را در آورند و هركس هم عينك دارد از روي چشمش بردارد. خوب معلوم است كه انسان در چنين موقعيتي چه حالي پيدا ميكند. بنده هم مثل سايرين منقلب شده بودم و در آخرين لحظات، عمامهام را برداشتم و گفتم: آقايان اگر آخرين لحظه زنده بودنمان هست، بهتر است كه به امام زمان حجة بن الحسن عليه السلام متوسل شويم. همه منقلب بوديم، من دستم را روي سرم گذاشتم و گفتم: همه بگوييد: يا أبا صالح المهدي ادركني، يا أبا صالح المهدي أدركني... همه مسافران با همان حالي كه داشتند با صداي بلند ميگفتند: يا أبا صالح المهدي أدركني... همه در حال توسل بودند كه يك دفعه خلبان گفت: بشارت! امام زمان عليه السلام عنايت فرمود، چرخها باز شد. همه يك صدا صلوات فرستادند و به سلامت به زمين نشستيم. تمامي سرنشينان هواپيما مطمئن بودند كه تنها معجزه امام زمان عليه السلام بود كه در آن لحظات آخر، ما را نجات داد و به زائرين جدّش امام رضا عليه السلام توجه فرمود.
🍃افسوس كه عمري پي اغيار دويديم
🍃از يار بمانديم و به مقصد نرسيديم
🍃سرمايه زكف رفت و تجارت ننموديم
🍃جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم
🍃شاها به فقيران درت روي مگردان
🍃بر درگهت افتاده به صد گونه اميديم
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_هشتم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 674) قسمت ۱
🌼 كرامت نهم 🌼
🍀 موضوع كرامت: شفاي سرطان بدخيم
- منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات مسجد مقدّس جمكران، شماره ۳۲۳
- مشخصات: خانم م - پ، ۵۳ ساله، خانه دار، اهل اصفهان
- زمان كرامت: نيمه شعبان ۱۳۷۷
- مكان كرامت: اصفهان
- تاريخ ثبت كرامت: ۳۰/۹/۱۳۷۸
- اسناد و مدارك: سي تي اسكن و راديولوژي مركز سي ستي اسكن امير، سي تي اسكن مركزي اصفهان، پاتولوژي دكتر دبيري، راديوگرافي دكتر ربيعي از قفسه، ستون فقرات، سونوگرافي از كليه و لگن، هشت برگه آزمايش.
- زير نظر متخصص: شاهي، وكيل زاده، امامي، ربيعي، قلمكار، جمشيدي، عباسيون.
- اظهار نظر پزشكي: اگر ايشان زنده باشند هيچ چيز جز معجزه كامل نمي تواند باشد.
- خلاصه كرامت به نقل از همسر شفا يافته: بعد از اينكه همسرم را در بيمارستان سيدالشهداء اصفهان شيمي درماني و پرتو درماني كرديم، براي عمل به تهران آمديم ولي نتيجه اي حاصل نشد. با فرا رسيدن ايام نيمه شعبان به وجود مقدّس امام زمان عليه السلام متوسل شديم و با گذر از مهديه اصفهان از آقا شفاي ايشان را طلب كردم كه همان شب همسرم حضرت حجة ابن الحسن را خواب ميبينند و با عنايت حضرت شفا پيدا ميكنند.
- شرح واقعه به قلم دكتر عزيزي:
🍃او را به چشم پاك توان ديد چون هلال
🍃هر ديده جاي جلوه آن ماه پاره نيست
- آنچه در زير ميخوانيد، نه بيان يك داستان و نه شرح يك ماجرا، بلكه صورت يك واقعه است. در جهاني كه در آن روابط اجزاء و پديدهها بر اساس اصول تعريف شده علمي نقد ميگردد، نتيجه رويدادهايي از اين قبيل، زنگ بيدار باشي است براي همه آنهايي كه دستي دارند تا با شنيدن آن، از آستين غفلت در آورند و به آبي، عفريت خواب، از ديده برانند. در نيمه دوم سال ۷۶ خانمي ۵۲ ساله به علّت ابتلا به دردهاي شديد استخوان و احساس توده اي در ناحيه سينه، به پزشك مراجعه مينمايد. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_نهم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 674) قسمت ۲
🌼 كرامت نهم 🌼
🍀 ... در نيمه دوم سال ۷۶ خانمي ۵۲ ساله به علّت ابتلا به دردهاي شديد استخوان و احساس توده اي در ناحيه سينه، به پزشك مراجعه مينمايد. بيمار متأهل بوده و مبتلا به بيماري قند وابسته به انسولين ميباشد. با توجه به نوع شكايت و نتايج حاصله از معاينات به عمل آمده، بيمار تحت اقدامات تشخيص پزشكي قرار ميگيرد. در قدم اول، پزشك معالج در عكس راديولوژي تنه، متوجه وجود تودههايي بر روي دندهها و ستون فقرات كمري ميگردد. در اين زمان به علّت شدّت دردهاي استخواني، بيمار قادر به راه رفتن نبوده و جهت تسكين درد از مرفين استفاده مينموده است. پس از آن، به سبب وجود توده در ناحيه سينه، بيمار تحت آزمايش نمونه برداري از توده فوق قرار ميگيرد. جناب آقاي دكتر پرويز دبيري كه از اساتيد مجرّب پاتولوژي كشور به شمار ميروند، نتيجه بررسيهاي خود را اين چنين گزارش مينمايد: نمونه ارسالي متعلّق به توده اي از نوع بدخيم و از گروه سرطان كارسينوم ارتشاحي ميباشد. بعدها با انجام سي. تي. اسكن متوجه مهاجرت سلولهاي سرطاني از منشأ سينه به ديگر قسمتهاي بدن از جمله ستون فقرات، دنده ها، لگن، استخوان ترقوه و حتي استخوان جمجمه ميشوند. اكنون سرطان بسياري از قسمتهاي بدن را در سياهي خود فرو برده است، استخوانهاي جمجمه نيز از اين سياهي در امان نمانده است. اكنون ديگر اميد بسيار اندكي به نجات بيمار وجود دارد. اولين گام درمان، بريدن سينه (ماستكتوني) است. در اينجا شدّت انتشار سلولهاي سرطاني به حدّي است كه پزشكان معالج ضرورتي به انجام آن نمي بينند و قرباني در آخرين نفس ها، تحت شيمي درماني و پرتو درماني قرار ميگيرد. كور سوئي از اميد در دلها سوسو ميزند. آيا اين هر دو ميتوانند گرمي حيات را به جسم نيمه جان مادر، باز گردانند؟! علم ميگويد: باتوجه به شدّت آلودگي بدن به سلولهاي سرطاني، پاسخ منفي است، ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_نهم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 674) قسمت ۳
🌼 كرامت نهم 🌼
🍀 ... آيا اين هر دو ميتوانند گرمي حيات را به جسم نيمه جان مادر، باز گردانند؟! علم ميگويد: باتوجه به شدّت آلودگي بدن به سلولهاي سرطاني، پاسخ منفي است، حتي در صورتي كه بيمار با دور بالاي داروهاي شيمي درماني تحت معالجه قرار گيرد. در اين ميان عارضه اصلي شيمي درماني، يعني از بين رفتن سلولهاي مغز قرمز استخوان به وسيله مغز استخوان مرتفع ميگردد. پاسخ به درمان معمولا بيش از شش ماه به طول نمي انجامد و پس از اين مدّت، سرطان مجددا عود مينمايد. به نظر ميرسد در اينجا از شيمي درماني و راديوتراپي تنها براي به تعويق انداختن زمان مرگ استفاده شده است، چرا كه اكنون سلولهاي سرطاني با ورود به خون و مجاري لنفاوي همه بدن را به زير سيطره خود در آورده است و در هر صورت، مرگ به سراغ بيمار خواهد آمد و بهبودي چيزي در حد غير ممكن ميباشد. ولي اكنون بعد از گذشت دو سال، او زنده است و با جسمي فارغ از هرگونه سرطان، در بين ما و شايد بهتر از ما، بر روي اين كره خاكي زيست ميكند. در بررسيهايي كه در مورخ ۱۷/۹/۷۸ به عمل ميآيد، هيچگونه علائم و شواهدي، دال بر وجود سلولهاي سرطاني مشاهده نمي گردد. چه بسا انسانهايي كه انتظار مرگ او را ميكشيدند، خود اكنون در زير خاك مدفون اند و اكنون حضور جسماني او بر روي زمين، همه آنهايي را كه حيات را در فيزيولژي سلولي ميجويند به سخره ميگيرد و چراغي است براي همه آنهايي كه در جستجوي خاموشي اند.
🍃حافظ اين حالِ عجب با كه توان گفت 🍃كه ما بلبلانيم كه در موسم گل خاموشيم
- همسر شفا يافته، مختصري از چگونگي وقوع معجزه را اين چنين نقل ميكند: بعد از اينكه همسرم را در بيمارستان سيد الشهداء اصفهان مورد شيمي درماني و پرتودرماني قرار داديم، به تهران براي عمل رفتيم كه توسط دكتر عباسيون و دكتر امير جمشيدي عمل جراحي انجام گرفت. بعد به اصفهان برگشتيم و عيالم را در خانه بستري كرديم، هيچگونه نتيجه اي از درمانهاي متعدد حاصل نكرديم و حتي ايشان قادر به كوچك ترين حركت هم نبودند. آن روزها، مصادف با ايام مبارك نيمه شعبان بود، ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_نهم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 674) قسمت ۴
🌼 كرامت نهم 🌼
🍀 ... هيچگونه نتيجه اي از درمانهاي متعدد حاصل نكرديم و حتي ايشان قادر به كوچك ترين حركت هم نبودند. آن روزها، مصادف با ايام مبارك نيمه شعبان بود، شب تولد آقا امام زمان عليه السلام به حضرت متوسل شديم و شفاي ايشان را طلب كرديم. بنده آن شب، چند شاخه گلي به خانه بردم و بالاي سر همسرم گذاشتم. همان شب ايشان بعد از اينكه به آقا حجة بن الحسن عليه السلام متوسل ميشوند، در ضمن گريههاي زياد، به خواب ميروند و وقتي از خواب بيدار ميشوند، ميفهمند كه كسي دست راستش را به روبان سفيد شاخه گل بسته است و آقا امام زمان عليه السلام او را شفا داده است. بنده خودم بعد از توسّلم، آقا را در خواب ديدم، حضرت به من فرمودند: عيالت را به خانه بنده بياور مجدداً هفته بعد، حضرت را در عالم رؤيا زيارت كردم، به آقا عرض كردم: يا أبا صالح المهدي، عيالم هنوز به خاطر بيماري قندش دارو مصرف ميكند. حضرت فرمودند: هر چيز خوراكي كه به او ميدهيد، با نام من باشد.
بحمداللّه با شفاعت منجي عالم بشريّت، همسرم مصرف كليه داروها را قطع كرد و كسي كه نمي توانست حتي راه برود و همه دكترها از او قطع اميد كرده بودند، شفاي كامل پيدا نمود. در حال حاضر هم، كارهاي روزمره خود را انجام ميدهد و لطف آقا امام زمان عليه السلام شامل حال ايشان گرديد.
🍃گمان نمي كنم كه تو مرا براني از درت
🍃كجا جواب رد دهي به مستجار مضطرت
🍃گداي درگه توام تويي پناهگاه من
🍃مبند اي عزيز جان به روي اين گدا درت
دكتر توانانيا در رابطه با شفاي خانم م. پ در فرم اظهار نظر پزشكي نوشته اند:... باتوجه به همه شواهد و گزارش آزمايشگاه پاتولوژي و همچنين گزارش سي. تي. اسكن و شواهد ديگر، اين بيمار مسجّلا مبتلا به سرطان بدخيم بوده است و از نظر طبّي اگر ايشان تا اين لحظه ۱۷/۱۰/۷۸ كه اين جواب را به معاونت نگارش مينمايم، زنده باشد، هيچ چيز جز معجزه كامل نمي تواند باشد.
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_نهم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
👑موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌳(داستان 675) قسمت ۱
🌺 كرامت دهم 🌺
🌱 - موضوع كرامت: شفاي سكته مغزي در نيمه شعبان
- منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات مسجد مقدّس جمكران، شماره ۲۸۵
- مشخصات: برادر، ر - ج، اهل مرودشت روستاي زنگي آباد، ۳۷ ساله، بنّا
- زمان كرامت: نيمه شعبان ۱۳۷۶
- مكان كرامت: در محل سكونت
- تاريخ ثبت كرامت: ۱۸/۸/۷۸
- اسناد و مدارك: چهار مورد آزمايش، راديوگرافي مركز آموزشي درماني نمازي. زير نظر دكتر تواضع و يوسفي پور، نامه اي از طرف همسايگان شفا يافته جهت تأييد شفا و شهادت به بهبودي ايشان
- اظهار نظر پزشكي: گواهي ميشود آقاي ر - ج، كه به علت فلج نيمه چپ بدن به اينجانب مراجعه كرده در مورخه دي ماه ۱۳۷۶ با شفاي كامل بهبودي يافته اند.
- خلاصه كرامت به نقل از شفا يافته: براي سومين بار سكته مغزي كردم و از ناحيه دست و صورت و پا از سمت چپ فلج شدم كه بعد از مراجعه به دكترهاي مختلف و مأيوس شدن از نتيجه درمان، شب نيمه شعبان بود كه حال اضطراب و نگراني خاصي در من وجود داشت كه همان شب در خواب مورد عنايت حضرت ولي عصر عليه السلام قرار گرفته و بحمداللَّه از بيماري شفا پيدا كردم.
- شرح واقعه از زبان شفا يافته: اينجانب يكي از ارادتمندان آقا امام زمان عليه السلام هستم كه براي سومين بار، سكته مغزي كردم و از ناحيه دست و صورت و پا از سمت چپ بدن، فلج شدم. بعد از مراجعه به دكترهاي مختلف، آنها مرا جواب كردند. بعد از مدت ها، يك روز قبل از تولد آقا امام زمان عليه السلام به دستور دكتر، جهت انجام يك سري آزمايشهاي كلّي از بدنم به اتفاق برادرانم به شيراز رفتيم. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران
داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
ناشر: مسجد مقدس جمکران
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_مسجد_مقدس_جمکران
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#کرامت_دهم