هدایت شده از نون و قلم(ف.اصفهانی)📝
#خودنویس
«هو الکبیر»
داشتم در رابطه با موضوعی با همسرم صحبت می کردم و می گفتم:« حالا فردا خدا بزرگه، إن شاء الله ببینیم چه میشود.»
که یکدفعه محمد حسین با نگاهی سرزنش آمیز گفت:« مامان؛ مگه خدا، امروز کوچیکه؟! خدا همیشه بزرگه. امروز و فردا هم نداره.»
و چقدر جمله اش تکانم داد.
و عمیقاً مرا به فکر فرو بُرد.
شاید ما خیال می کنیم، جمله ی « فردا خدا بزرگ است»،صرفاً یک اصطلاح رایج و غلطی است که وِرد زبانمان شده، اما متأسفانه اگر در مناسبات زندگی هایمان نیز کنکاش کنیم، متوجه می شویم که گاهی وقتها، واقعاً خدایمان، کوچک می شود.
و محمد حسین، راست می گفت.
خدای ما، همیشه و هرجا بزرگ است و این میزانِ فاصله ی بسیارِ ماست که گاهی او را کوچک می بینیم.
و بدون تردید، وقتهایی که احساس می کنیم به تهِ تهِ ناامیدی رسیدیم، در دور ترین بُعد، از خدا ایستاده ایم.
که نتیجه اش می شود ترس و دلهره و اضطراب از ناملایمات دنیا.
و اینجاست که باید تا دیر نشده، دست بجنبانیم و فاصله مان را با خدا یک تنظیم اساسی بکنیم و این کار، تنها با فاصله یاب یقین و توکل، مُیسّر خواهد شد.
و شگفتا!
که هرچه نزدیکتر شویم، باز هم جایی هست برای بیشتر نزدیک شدن. بدون آنکه حدّ یقفی در کار باشد.
و شاید این همان، معنای جمله ی زیبای «الله أکبر » است،
که با قُرب بیشتر، خدا در وجود ما، بزرگ و بزرگتر خواهد شد.
......................................
امروز محمدحسین، استاد عقاید من بود و من در ذهنم، اسم درس این کلاس را گذاشتم:« بزرگِ ناتمام».
شاید عجیب بنظر برسد، اما احساس کردم، تمام عقاید و کلامی که روزگاری خوانده بودم و فکر می کردم به کارَم نیامده، از طریق DNA به محمد حسین منتقل شده است.
و کاش احساسم، درست باشد.
و کاش همیشه متفکر و عمیق بماند.
و من إجابت این دعا را فقط از تو می خواهم
فقط از تو
ای خدای من؛
بزرگِ ناتمام من...
ف.اصفهانی
۲۴مهر۱۴۰۲
#ف_اصفهانی
#نون_و_قلم
#خدا
#مادرانه
#فرزند
#کپی_فقط_با_لینک🙏😊
🌺@noonoghalam🌺