ازحریم دین و ولایت پذیری آن شهید ورق خورد. در انتهای جنگ هجوم همه جانبه استكبار جهانی واجماع قدرتهای زورگو درپشتیبانی از رژیم بعث عراق منجربه تجهیر وتسلیح ماشین جنگی منهدم شده عراق به انواع تجهیزات پیشرفته جنگی گردید. مضاف برآن امریكا واذنابش با حضور عملی درصحنه جنگ، خصوصا هدف قراردادن هواپیمای مسافربری ایران وحمله به سكوهای نفتی شرایط دشواری را برای ادامه جنگ رقم زد از سوی دیگر كمبودها وتحریمها وعدم وجود منابع لازم برای تامین نیازهای حیاتی جنگ، ادامه كار را با مشكل مواجه ساخت. رژیم عراق در شرایط جدید باحملات وسیع زمینی، هوائی وشیمیائی، منطق مرزی را یكی پس ازدیگری تسخیر كرد در آن ایام شهید علی هاشمی با تغییر ساختارسپاه، به فرماندهی سپاه ششم امام جعفر صاذع (ع) منصوب شده بود، شهید نریمی را نیز به فرماندهی مخابرات سپاه ششم منصوب نمود. اینك منطقهای به وسعت جفیر، طلائیه، جزایر منجون، هورالهویزه، بستان تافكه تحت فرماندهی آنهاقرارداشت. وظیفه سنگینی كه بردوش آن مردان مرد نهاده شدوبرای حفظ امانت وانجام صحیح وظایف محوله، شبانه روز فعالیت مینمودند. شهید علی هاشمی وفرماندهان سپاه ششم در ماههای آخرین جنگ (1367) باعلم به
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور #حاج_مهدی_نریمی
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
اینكه دشمن درتدارك حملهای وسیع برای بازپس گیری جزایرمجنون میباشد تمام تلاش ومساعی خود را بابسیج امكانات موجود برای حفظ جزایر انجام دادند. در این رهگذر شهید نریمی نیز همچون فرمانده شجاع خودبی وقفه وشبانه روز درپی تلاش برای جلوگیری ازتك دشمن وحفظ جزایر بود. سرانجام در تاریخ 4/4/1367 حمله سنگین دشمن به جزایر آغاز شد. علیرغم دفاع جانانه رزمندگان اسلام، دشمن تا بن دندان مسلح به دلیل برتری تجهیزات ویورش توپخانهای سنگین موفق به شكست خطوط خودی وپیشروی در جزایر شد. شهیدعلی هاشمی وفرماندهان سپاه ششم كه در قرارگاه عملیاتی خاتم الانبیاء 4 حضور داشتند علیرغم خروج نیروهای تحت فرمانش ازجزایر ودستور فرماندهان عالی رتبه جنگ مبنی بر بازگشت به عقب از ترك قرارگاه خودداری نمود وسعی داشت با نیروهای تحت فرمان خودمحلی رابرای صف آرائی ومقاومت دربرابر هجوم وپیشروی دشمن درخاك خودی آماده نماید. درهمین زمان دشمن اقدام به هلی برد وپیاده نمودن نیرو در محوطه قرارگاه خاتم الاانبیاء 4 نمود. شهیدعلی هاشمی به اندك یاران خود كه سلاحی برای برای دفاع
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور #حاج_مهدی_نریمی
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
نداشتند دستورداد تل محل قرارگاه را ترك نموده وازطریق آبهای هورخودرااز چنگ دشمن وتسلیم شدن برهانند. شهید علی هاشمی وشهید مهدی نریمی بهمراه شخصی بنام هوشنگ جووند ازطریق پشت قرارگاه مسافتی را از محل دورشدند سپس آن سه ازهم جداشدند وهوشنگ جووند پس ازاندكی اسیر شد وپس از آن دیگر هیچكس از سرنوشت آن عزیزان اطلاعی نداشت وجستجوی آثاری از آنها درمحل مفقودیت وحتی پس از سقوط صدام درعراق به نتیجه نرسید. سرانجام پس از سالها گرد غربت وتنهائی، بقایای اجسادمطهر آن شهیدان عزیز درتفحص محل شهادتشان یافت شد وبه میهن اسلامی بازگشتند. اكنون پرستوهای خونین بال عاشق یكی پس از دیگری پس از 22سال كه از مهاجرتشان میگذرد، به لانه باز میگردند
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور #حاج_مهدی_نریمی
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
اكنون ما ماندهایم ویاد وخاطره رشادتها، ایثار، ایمان واخلاص وجوانمردیهای آن شهیدان عزیز كه مارا به ادامه راه آنها فرا میخواند. امید آنكه مانیز رهروان صدیق آن شهیدان عزیز وخیل شهدای انقلاب خونبار اسلامی وامام عزیز راحل باشیم وشفاعت آنها بروز واپسین شامل حال ما شود. (انشا الله)
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور #حاج_مهدی_نریمی
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
عزیزان من، حواستان باشد که این انقلاب اسلامی را به امانت به ما سپردند و نکند در امانت خیانت کنیم؛ این امانت، امانت الهیست، وظیفه همه ماست که از این انقلاب و دستاوردهای آن پاسداری کنیم.
دست از این ماه تابان برندارید، چرا که این ماه از خورشید عالم تاب نور گرفته و بازتاب مینماید...
همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»، پشتیبان واقعی باشید و نکند روزی به خود آیید و خود را تواب معرفی کنید که آن روز هم پایان جهل نیست.
#کلام_شهید
💐معرفی پاسدار ولایت مدار #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_عبدالصالح_زارع
🌏 زمینی شدن : ۶۴.۰۱.۲۱، بابلسر - مازندران
💫 آسمانی شدن : ۹۴.۱۱.۱۶، سوریه
🌷مزار شهید : گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم
💠 ارائه : جناب میثاق
📆 جمعه ۹۸.۱۱.۱۸
⏰ ساعت ۲۰:۰۰
🎁همزمان با ۴۱ سالگی انقلاب و #دهه_فجر؛ و ایام شهادت شهید معزز
#لبیک_یازینب (س)
❤️گروه مدافعان حرم✌️
http://eitaa.com/joinchat/410386450C8b9bf08181
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷
سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج)
سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز
💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا و همینطور جانبازان عزیزی که در گروه حاضر هستند
🎊🎈ایام #دهه_فجر و ۴۱ سالگی پیروزی انقلاب اسلامی رو خدمت شما عزیزان تبریک میگم.
امشب در خدمت پاسدار ولایت مدار #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_عبدالصالح_زارع
ایام سالروز شهادت این شهید معزز هست.
🍃🌷معرفی از زبان همسر معزز شهید هست.
برداشت مطالب از سایت های خبرگزاری دفاع مقدس، مشرق، فارس، دانشنامه فرهنگ ایثار, جهاد و شهادت
در حین معرفی پستی ارسال نفرمایید تشکر🌺🍃
💌نامه به #امام_زمان (عج)
🕊کبوتر بچه
پسربچه بود و شیطنتهایش #دردسر درست میکرد. اما در همان زمان هم روحی بزرگ و ارادهای پاک و خدایی داشت. پنجم ابتدایی بود که نامهای به #امام_زمان (عج) نوشت :
باسمهتعالی
من آدمی هستم بیاختیار که برای پدر و مادرم دردسرهای بزرگی درست میکنم. خواهش میکنم هرچه زودتر یا مرا انسانی پاک و مخلص در پناه دین قرار بده یا این کار را به عهده #عزرائیل بگذارید.
😔من از شما خواهش میکنم از شما خواهش میکنم. من مانند کبوتر بچهای هستم که در قفس و اسارت #شیطان قرار دارم. خواهش میکنم بهحق فاطمه زهرا و بهحق تشنهلبان و تشنهلب کربلا آزادم کن.
💔اگر حاضر به این کار نیستی مرا هرچه زودتر از دنیا آزادم کن. بهحق جدّت رسولالله قسمت میدهم.
✍نویسنده: #شهید_عبدالصالح_زارع در سن ۱۱ سالگی
✍راوی: حجتالاسلام سید حر کاظمزاده، دوست شهید
#تولد
۶۴.۰۱.۲۱، متولد بابلسر
همسرم اصالتاً بابلسری بود و من اصفهانی. پدر و مادرم دخترعمو و پسرعمو هستند. پدر و مادر همسرم به دلیل شغل پدرشوهرم در قم زندگی میکنند، اما اصالتاً بابلسریاند، شهر بهنمیر. من یک برادر کوچکتر دارم و آقا صالح ۲ برادر و یک خواهر.
همسرم در دانشگاه بابل در رشته حقوق تحصیل کرده بود و من دانشجوی حسابداری دانشگاه الزهرا بودم که بعد از ازدواج به بابلسر انتقالی گرفتم. همسرم پاسدار بود و در بخش آموزش پادگان المهدی بابل خدمت میکرد. از محل کار او تا خانهمان که در بابلسر بود، حدوداً یک ربع، بیست دقیقه فاصله بود.
#آشنایی
قبل از ازدواج هیچ آشنایی با هم نداشتیم. خاله آقا صالح که همسر شهید است، ساکن شهرک ما بود. پسرخالهاش عضو هیأت مدیره شهرک است که پدرم با آنها همکاری داشت. او به مادرش گفته بود تصور میکنم آقای کمالی دختر دارد... آنها از این موضوع هم مطمئن نبودند، چه اینکه من چند سالهام!
مادر آقا صالح با مادرم تماس گرفت و در مورد من اطلاعاتی گرفت. بعد خالهاش به خانه ما آمد، با مادرم صحبت کرد و بعد از آن به خواستگاری رسمی آمدند.
#امر امام خامنهای...
در جلسه خواستگاری بیشتر او حرف میزد. برای من هم مادیات مهم نبود، در این موارد زیاد حرف نزدیم. روی به حجاب خیلی تأکید میکرد و به ولایت علاقه عجیبی داشت. بسیار بسیار فرمایشات امام خامنهای برایش مهم بود. در مورد شغلش حرف زد و حتی سختیهای آن. اینکه ممکن است به مأموریت برود یا از لحاظ زمانی گاهی دیر به خانه بیاید و...
#دعای_ضمن_عقد
فکر میکنم همسرم تنها یک آرزو در دنیا داشت و برای آن بسیار تلاش میکرد. قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که حتماً وقت عقد آن را برایم بخواه. وقتی برای عقد رفتیم، با فاصله از هم نشستیم. آن لحظات تمام دغدغهام این بود که با این فاصله چطور به او بگویم که چه دعایی داشت؟ حتماً او هم نمیتوانست با صدای بلند خواستهاش را بگوید. تا لحظاتی دیگر خطبه عقد جاری میشد و من از خواسته صالح بیخبر بودم! نمیدانستم چه کنم.
در همین اثنا، خواهر آقاصالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت این را داداش فرستاد. دستمال را باز کردم، روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: «دعا کن من #شهید شوم...» یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا کردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود، اما واقعاً تصور نمیکردم این خواسته قلبی به این سرعت محقق شود... من گفته بودم عاقبتش، که به حساب ذهن من، تا این عاقبت سالهای سال فرصت داشتم... فکرش را نمیکردم که به این زودی داشتن صالح به آخر برسد....