#میگما
تربیت نیروی انسانی کیفی (3)
آن چیزی که بر همه ذوی العقول روشن است تغییر بافت جامعه است؛ اما کسی نمی تواند ادعا کند که این تغییر به سمت بهروزی است. در روزگاری کمتر خانواده ای پیدا می شد که کمتر از #پنج_فرزند داشته باشد. اما اکنون قضیه بر عکس شده و بر اثر آموزش های نادرست پزشکی و روان شناسی، حس #لذت_جویی، بر ارضای عواطف انسانی و الهی غلبه کرده و زوجین بعد از گذشت چند سال از زندگی، تازه کبکشان خروس می خواند و تمایل به فرزند آوری می کنند که این تازه شروع مباحث سردی رحم و نازایی و حاشیه و متن های بعد از آن است. نتیجه همه فعل و انفعالات گفته و ناگفته این است که میانگین فرزندان خانوار به زیر دو نفر رسیده است. اگر این را به #گسست_اجتماعی موجود که حاصل زندگی مدرن نما و لذت جویانه است، اضافه کنیم می شود وضع موجود.
در وضع موجود خانواده ها بنا بر توانایی خود سر فرزندان را با #ابزار گرم نموده اند و چقدر هم خوشحالند؛ اما چیزی که هرگز نمی توانند تأمینش کنند ارضای حسی است که فقط در بازی با #همسالان وجود دارد. این مشکل در وضعیت کرونایی به بالاترین درجه خود رسیده است. وقتی فردی نمی تواند در کودکی بچه گی کند، حتما در بزرگ سالی بچگی خواهدکرد و قطعا سهمی از #مسئولیت_گریزی فعلی را به خود اختصاص خواهد داد. شخصی که در #هفت_ساله_سیادت، بچه گی نکرده، قطعا یک مرحله از زندگی را عقب خواهد ماند.
پدر و مادرها برای اینکه در این چاله نیفتند ضرورت دارد از همان ابتدای زندگی برای #پنج_فرزند_پشت_سر_هم برنامه ریزی کنند تا بتوانند خانواده #خودکفایی در تأمین عواطف فرزندان داشته باشند. البته قبل از تصمیم باید بتوانند بر حس لذت جویی و رفاه طلبی شیطانی غلبه کنند. آنها باید انتخاب کنند محدود کردن حس لذت جویی و یا به تنهایی و عقده ها و حقارت های فرزندان شان. البته انتخاب سختی است. اگر فزند دختر شما یک اتاق هم پر از #عروسک داشته باشد نمی تواند جای خالی برادر یا خواهر کوچک تر را برایش پر کند.
این را باید بدانیم که دیگر از اجاق همسایه ها و حتی فامیل آبی برای ما گرم نخواهد شد. این تازه شروع #عصر_تنهایی است و کرونایی که باید از آن ترسید همین است. آری #کرونای_جمعیت جدی است.
✍️میگما ؛ نیش نوشت های پراکنده