eitaa logo
بُت شناسی
1.9هزار دنبال‌کننده
292 عکس
256 ویدیو
21 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
💡حربه مشایخ صوفیه در مقابل منطق علماء ‌ صوفی ها هم براى خود شاهکارهایى دارند و مانند همه اقلیت ها بیشتر از راه همین فوت و فن ها موجودیت خود را در مقابل مخالفین خود حفظ مى کنند. رؤساى صوفیه با تمام قوا مى کوشند که خود و هواخواهان خود را یک طبقه عالى و ممتاز اجتماعی معرفى کنند و خود را اهل یقین، اهل دل، اهل معنى، أهل اللّه، و دیگران را اهل ظاهر، اهل صورت و قشر بى مسلک قلمداد کنند. ولى با همه این دعاوى، چون افراد باسواد و دانشمند در میان آنها کمیاب است. (البته دانشمندانى در میان آنها بوده اند که در بنیه علمى مسلک آنها کوشش فراوان کرده اند اما غلبه با کم سوادها یا بی سوادها است). لذا با تشبّث به همان دعاوى سعى مى کنند افراد و پیروان خود را از علماء و روحانیان بزرگ دور نگاه دارند، زیرا ممکن است آنها با منطق نیرومند علمى زحمات فراوان آنان را در جلب اتباع خود به باد دهند، لذا از نخستین موعظه هاى پیر مِى فروش یکى همین است که از این «معاشران ناجنس» احتراز کنند. حربه هاى مهمى که صوفی ها همیشه براى بدبین ساختن توده مردم نسبت به علماء دین که یگانه سدّ راه پیشرفت آنها محسوب مى شوند به کار مى برند، این است که آنها را اهل دنیا و آلوده به ریا و خودنمائى و دوروئى معرفى کنند و به این گونه اشعار متمثل شوند: واعظان کاین جلوه در محراب و منبر مى کنند چون به خلوت مى روند آن کار دیگر مى کنند مشکلى دارم ز دانشمند مجلس باز پرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر مى کنند گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود این تقوى ام بس است که چون واعظان شهر ناز و کرشمه بر سر منبر نمى کنم! ضمناً براى تحقیر سرمایه علمى علما که خطرناک ترین اسلحه براى کوبیدن منطق هاى غیر علمى صوفی ها به شمار میرود، از آن به عنوان «علم رسمى» و «علم ظاهر» و «علوم قیل و قالى» و «الفاظ و اصطلاحات»! و مانند اینها یاد مى کنند. و علماء بزرگ دینى را قشرى و ظاهرى، و گاهى پا را بالاتر گذارده «راهزن راه حق!» مى خوانند، و نیز مى گویند: اگر ما را «اهل بدعت» و یا در بعضى از موارد «ملحد» معرفى کرده اند به واسطه همین بوده که به عمق مطالب باریک ما نرسیده اند یا به اصطلاح اهل دل آشنا نبوده اند. تا نگردى آشنا زین پرده بویى نشنوى گوش نامحرم نباشد جاى پیغام و سروش البته این گونه تبلیغات سوء کار خود را در افراد بى اطلاع نموده و یک حس بدبینى و تنفّر شدید در آنها ایجاد مى کند، به طورى که بعضاً حاضر نیستند کوچک ترین توضیحى درباره وضع مسلک خود بشنوند، و یا یک صفحه از کتاب هاى مربوط به این قسمت را بخوانند و این مطالب را سدّ راه وصول حق می دانند. همین شاهکار عجیب است که افراد این جمعیت را که معمولا از سرمایه هاى علمى بى بهره اند در مقابل سیل تبلیغات علمى مخالفین بیمه مى کند! و انصافاً باید تصدیق کرد که از نظر سیاست داخلى، براى حفظ یک جمعیت غیر علمى در مقابل حملات اهل علم، راهى بهتر از این نیست که نغمه «العلم هو الحجاب الاکبر» را ساز کرده و علم را بزرگترین مانع راه حق قلمداد کنند و افراد را نسبت به علماء و دانشمندان بدبین سازند بطورى که آنها را دشمن خود بدانند. شاید حدیث معروف: «سیأتى زمان على النّاس یفرّون من العلماء کما یفر الغنم من الذئب»؛ (زمانى بیاید که مردم از دانشمندان فرار کنند همانطور که گوسفند از گرگ فرار مى کند!) اشاره به همین گونه موارد باشد. قرآن جمعیت هاى متعددى را به ما نشان مى دهد که در مقابل بیان نافذ و منطق علمى نیرومند پیغمبران بزرگ نیز همین روش را معمول مى داشتند و مى گفتند: «لاَتَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ»؛ (گوش به این قرآن فرا ندهید و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید!) ولى مؤثر نشد. و قرآن به آنها این پیغام نورانى را رسانید: «فَبَشِّرْ عِبَادِی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمْ اللهُ وَ أُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الالْبَابِ»؛ (پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانى که سخنان را مى شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى کنند، آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند). @botshenasi
🔺صفى علیشاه، روحانیون معاصر زمان خود را ریاکار و دروغگو شمرده و درباره آنان سروده است. زین صدا گوش بر کن کابتر است بانگ غول است وعظ اهل منبر است نیست صدقى غیر تزویر و ریا زیر این عمامه هاى لابلا اعلمیت را بهانه دان یقین نیست اعلم در ردا و پوستین پس مخور اى جان فریب جامه را و اجتماع و شهرت و عمامه را کرده هر جا باز شیطان لعین گرم دکانى به اسم شرع و دین. 📚(حقیقه العرفان در بیان هدایت قرآن و راهنمای گمشدگان، برقعی، ابوالفضل، کتابفروشی اسلام، تهران، ۱۳۳۱ شمسی، ج ۳، ص ۱۶۱). 🔺نزد صوفیه آنچه علم فقها و حکما است (علم رسمى) تنها نشانی از حق می دهد و عرفان صوفیه است که مشاهده و دریافت او را ممکن مى سازد. از این رو است که صوفى از اهل مدرسه کنارى مى کشد و تربیت خود را به علماء و متشرعه مخصوص نمى دارد، و به همین سبب تعلیم صوفیه در بین طبقات دهقانان و پیشه وران هم نفوذى دارد و حتى بعضى مشایخ بزرگ صوفیه از میان همین طبقات برخاسته اند. 🔺صوفیه از خیلى قدیم، فقهاء و محدّثان را به دیده تحقیر مى نگریسته اند و آنها را اهل ظاهر مى شمرده اند و خود را صاحب اسرار مى دانسته اند و مدعى معرفت باطنى و علم قلب بوده اند. این اختلاف بین صوفیه و فقهاء از قدیم سبب شده است که صوفیه مکرر از جانب فقهاء تعقیب شوند. 📚(ارزش میراث صوفیه، همان، ص ۱۵۱). 🔺صوفیان موضوعات دینى و اسلامى را به دو صورت تقسیم کرده اند؛ یکى علم شریعت یا علم ظاهر که مخصوص فقیهان و مفتیان شرعى است و دیگر علم طریقت یا علم حقایق و علم باطن که مخصوص صوفیان است و شامل اعمال روحى و قلبى و انسان شناسى و اخلاقى و راه هاى رسیدن به خداوند مى شود و علم شریعت را علم ظاهر و علم تصوف را علم باطن نام نهاده اند. 📚(تلبیس إبلیس، جوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد، تحقیق: سید جمیلی، دار الکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۵ ق. ۱۹۸۵ م، چاپ اول، ص ۳۹۰). 🔺«رُوَیم بن احمد» در این مورد گفته است: خلقان همه رسم نگاه دارند و این طایفه «حقیقت»! 📚(ترجمه رساله قشیریه‏، قشیرى، عبد الکریم بن هوازن‏، شرکت انتشارات علمى فرهنگى‏، تهران‏، ۱۳۷۴ شمسی، چاپ چهارم‏، ص ۷۶)؛ 🔺صوفیان با چنین تقسیمى راه خود را از فقیهان و متشرعان جدا کردند. صوفیان علماى مذهبى را قشرى و اهل ظاهر و بى خبر از حالات معنوى و مغرض و جاه طلب مى خواندند، و آنان را به داشتن چنین صفاتى نکوهش مى کردند. 📚(کیمیاى سعادت‏، غزالى، محمد بن محمد، شرکت انتشارات علمى فرهنگى‏، تهران‏، ۱۳۸۳ شمسی، چاپ یازدهم، ج ۱، ص ۲۹)؛ 🔺در مناظره اى که بین شیخ احمد جامى ژنده پیل و عالمى به نام «سید زیا دین» روى مى دهد، جامى به خود گمان برترى برده و با نوعى حالت پرخاش بدو مى گوید: خاموش اى بى ادب، علم تو از میان پاى مستحاضه! فراتر نشود تو با احمد علم توحید مى گویى؟! 📚(مقامات ژنده پیل، موید، حشمت، غزنوی، سدیدالدین محمد، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۸ شمسی، چاپ چهارم، ص ۵۴). @botshenasi
امام صادق علیه السلام فرمودند:  «اَ تَدَعُوا صِلَةَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ أَمْوَالِکُمْ مَنْ کَانَ غَنِیّاً فَعَلَى قَدْرِ غِنَاهُ وَ مَنْ کَانَ فَقِیراً فَعَلَى قَدْرِ فَقْرِهِ فَمَنْ أَرَادَ أَنْ یَقْضِیَ اَللَّهُ لَهُ أَهَمَّ اَلْحَوَائِجِ إِلَى اَللَّهِ فَلْیَصِلْ آلَ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتَهُمْ بِأَحْوَجِ مَا یَکُونُ مِنْ مَالِهِ.»  صله آل محمد صلی الله علیه و آله را از اموال خود وا مگذارید هر که غنی است به مقدار مکنتش و هر کس فقیر است به میزان فقرش؛ پس هر آن که می خواهد خداوند مهمترین خواسته اش را از او بر آورد، باید که آل محمد صلی الله علیه و آله و شیعیانشان را به آن چه بیشتر از همه به آن نیاز دارند، صله نماید.»  📚بشارة المصطف، ج۱، ص۶ - مستدرک الوسائل، ج۷، ص۲۵۴ کمک به شیعیان در عصر غیبت همانند صله به امام معصوم می باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید احمد نجفی معروف به : هرکس تو عالم مثل مولوی، بایزید و سعید ابوالخیر (شر) و حافظ توحید را فهمید، تکفیرش کردند! قیاس این اشخاص با انبیاء در ادامه سخنانش! @BotShenasi
💡 سید احمد نجفی و تمجید از وحدت وجودی ها ▪️چرا اقای نجفی به جای دعوت مردم به امامین صادقین و دیگر ذوات مقدسه معصومین، مردم را به و و‌ دعوت می کند؟ چرا به اشخاصی که اهل تصوف و وحدت وجود هستند؟ و تکفیرکنندگان آنها را ملامت میکند؟ مولوی مورد شناخت همگان می باشد، بایزید را هم قبلاً گفته ایم. اما سعید ابوالخیر کیست؟ موسس رقص سماع! ▪️ یک‌بار ابوطاهر فرزند در حال سَماع، احرام بست و قصد حج کرد. ابوسعید نیز با وی همراه شد. اما وقتی به خرقان و بسطام رسید، گفت حج من این است که به زیارت قبر و بسطامی بروم و از همان‌جا برگشت و تا آخر عمر حج نرفت. 📚 اسرارالتوحید، تصحیح شفیعی، جلد ۱ ، ص ۱۰۰ ▪️ همچنین وی می‌گفت: «خدا میداند که هرکس را خدا راه مکه پیش روی او نهاد، از راه حق فاصله گرفت. فرسنگ‌ها طیِ طریق کردن برای دیدار خانه‌ای سنگی چه سود؟ هنر آن است که بنشینی و بیت المعمور بر گِرد تو طواف کند.» چنان به رقص سماع اعتقاد داشت که به مریدان گفته بود اگر صدای مؤذن را نیز شنیدید از رقص خود باز نایستید. 📚ارزش میراث صوفیه، ص ۶۸ ▪️ مریدان را از سفر حج منع می‌کرد و شریعت را برای کسانی که به مقصد رسیده باشند منتفی می‌دانست. 📚ارزش میراث صوفیه، ص ۶۸ ▪️ ابوسعید و خانقاه او، بیشتر پذیرای مردم کوچه و بازار و طبقات محروم و زحمت‌کشان شهری و روستائی بوده. توجه و عنایتی را که وی به این افراد و حتی بدنامترین و رانده‌ترین چهره‌های جامعه داشت، از قبیل جوانِ مَست خراباتی و زن مطربه‌ای که روی گشوده در بازار نیشابور آواز می‌خواند، باید از مهمترین جنبه‌های مردمی اخلاق و اصول انسان دوستی او بدانیم؛ ابوسعیدابوالخیر به صلح‌کل مشهور بود. او همه را به دیدِ برادری و برابری می‌دید و همه مذاهب را محترم می‌شمرد! 📚 اسرارالتوحید، تصحیح شفیعی کدکنی، جلد ۱، ص ٦٢ و ٥٦ ▪️ در پاسخ به سؤالات مردم از تفسیر قرآن، شعر می‌خوانده است. بجای دعا و ذکر و مناجات‌های وارده، شعر می‌خوانده و حتی برای بیماران شعر تجویز می‌کرده و دستور داده جلوی جنازه‌اش بجای قرآن شعر بخوانند و بر لوح قبرش بجای قرآن و ادعیه، شعر بنویسند. 📚 اسرارالتوحید، شفیعی کدکنی، ۱/۱۰۸ اقای نجفی شما را دعوت به این اشخاص کرده است و آنها را توحید فهم میداند! @BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اعتقاد به جبر! دَخَلْتُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیهما السلام بِمَرْوَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ (بَلْ) أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَمَا مَعْنَاهُ فَقَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ أَفْعَالَنَا ثُمَّ یُعَذِّبُنَا عَلَیْهَا فَقَدْ قَالَ بِالْجَبْرِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَ الرِّزْقِ إِلَی حُجَجِهِ علیهم السلام فَقَدْ قَالَ بِالتَّفْوِیضِ وَ الْقَائِلُ بِالْجَبْرِ کَافِرٌ وَ الْقَائِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ الْخَبَرَ . فرمودند: هر کس گمان کند که خداوند عزّ و جلّ کارهای ما را انجام می‌دهد، و بعد هم ما را به خاطر همان کارها عذاب می‌کند، معتقد به جبر شده است، و هر کسی که معتقد به جبر است کافر. 📚 بحارالانوار جلد ۲۵، صفحه ۳۲۸ @BotShenasi
28.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 سید احمد نجفی معروف به : من خدام! متاسفانه این شخص که مراد خیلی افراد است، با مبانی اهل بیت علیهم السلام هزاران کیلومتر فاصله دارد! چگونه دلداده شخصی شده اند که توحیدش را از دشمنان اهل بیت علیهم السلام می گیرند! @BotShenasi
معرفت اصول دین واجب عینی معرفت و شناخت اصول دین اعم از توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد مانند نمازهای یومیّه واجب عینی است. یعنی بر تک تک مکلفین واجب است که از راه تحقیق به اصول دین معرفت و شناخت پیدا کنند. دلیل این مطلب آن است که شناخت و معرفت دینی امری شخصی است؛ یعنی بر هر شخصی از اشخاص مکلف واجب است که اصول دین را بشناسد و به آن معرفت پیدا کند. 📚شرح باب حادی عشر علامه حلی @botshenasi
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جناب احمدی اصفهانی : هو علی یعنی چه؟ فارسی معنی کن منظورت چیست؟ این اعمال باطل است! امیرالمومنین علیه السلام عبد خداوند است. @BotShenasi
💡نظر مبارک شیخ الاسلام کلینی رحمه الله حول خلق ارواح و اجسام ▪️مرحوم کلینی در باب توضیح روایات "اعرفوا الله بالله" میفرمایند: هنگامی که اثبات شد عالم مخلوقیست که خالقی دارد دیگر خالق لامن شیئ این جواهر و اعیان از سنخ ایشان نیست و همین خالقیت اوست که دلیل نفی تشبیه است زیرا اگر از سنخ شیئ مقدرای بود و حادث دیگر مقوله خلق از این ممکن منتفی بود. لذا از همین خالقیت و احداث او ما کسب معرفت میکنیم که محدث الاجسام دیگر من الاجسام نیست بلکه غیر الاجسام است و این عدم سنخیت طریقیست به نفی التشبیه بین خالق و المخلوق که تنزیهاً تنها حالت معرفت به رب العزة را تحصیل مینماییم که خالق لا من شیئ اشیاء از سنخ ایشان نیست بلکه تشبیهش با غیر در او منتفیست. ▪️سپس تصریح میفرمایند: هیچ چیز غیر الله در خلق اشیاء سببیت و واسطیت فاعلیه ندارد و خداوند است که در خلق لامن شیئ جمیع اشیاء متفرد و واحد است و هیچ موجودی ماسوای او این قدرت را ندارند (حتی معصومین ما سلام الله علیهم که جملگی از حوادث و ممکناتند) مع الاسف غلات حتی مرحوم کلینی را هم لعن کرده و امثال صدوق و طوسی را کافر و دزد و معتزلی خطاب میکنند @botShenasi @Arshvetashih
💡 استفتاء از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صافی گلپایگانی حفظه الله ▪️س- آيا اشعار خودمانى كه با الفاظ و عبارات خودمانى و زبان عاميانه براى اهلبيت- عليهم السّلام- مى گويند، صحيح است، يا نه؟ ✅ ج- چنان چه توهين آميز و دون شأن مقامات رفيع آن بزرگواران نباشد، اشكال ندارد. هر چه در سرودن شعر، ادب و حفظ حريم مقام آن بزرگواران رعايت شود، سزاوار است و بايد اشعار در مدايح و مصايب اهل بيت عليهم السّلام- شيوا و رسا بوده و مضامين آن موجب رشد فكرى و اعتلاى معارف دينى و اخلاقى باشد و شاعر، خواننده شعر و مدّاح، همه متعهّد باشند و غرض آنان بسط و نشر معارف اسلامى و بيدارى فطرت پاك انسانى باشد، و از روش هاى اهل بدع و صوفيانه و مجالس وجد و سماع آنها منزّه باشد. البتّه مراتب اشعار و درجات مضامين آنها بر حسب اختلاف سليقه‌ها و ذوق‌ها و معرفت اشخاص و محدوده اطّلاعات آنها تفاوت بسيار دارد. در ارتباط با اين موضوع، مناظره «سيّد حميرى»، آن شاعر بسيار مشهور و تواناى اهل بيت عليهم السّلام-، با «جعفر بن عمان الطائى» بسيار جالب است. «سيّد حميرى» به «جعفر» مى گويد: واى بر تو! آيا درباره آل محمّد- عليهم السّلام- مى گويى: ما بال بيتكم يخرب سقفه وثيابكم من ارذل الاثواب جعفر پرسيد: چه عيبى در اين شعر است؟! 🔎 سيّد گفت: وقتى نمى توانى نيكو مدح بگويى، ساكت باش! آيا آل محمّد- عليهم السّلام- به اين كه: «سقف خانه هايشان خراب، و لباسشان از پست ترين لباس هاست وصف مى شوند؟ ولى من تو را معذور مى دارم؛ كه اين متقضاى علم و طبع محدود توست. من در مدح آنها قصيده اى گفته‌ام كه اين نقص شعر تو را به آن محو كرده ام: اقسم بالله وآلائه والمرء عمّا قاله مسئول ان علىّ بن ابى طالب على التقى والبّر مجبول اين گونه در مدح آل محمّد- عليهم السّلام- گفته مى شود، و شعر تو براى صاحبان انديشه پايين و ضعيف، مناسب است. «جعفر طائى»، «سيد حميرى» را بوسيد، و گفت: «انت والله الرّاس يا ابا هاشم و نحن الاذناب ». ▪️اجمالا آن چه لازم الرّعايه است، اين است كه بايد مدح، با شؤون آن بزرگواران- كه كتاب و سنّت بر آن دلالت دارد- مناسب باشد، و هم چنان كه «سيّد حميرى» گفته است، دون شأن، شرف، كمالات روحى و مقامات معنوى آنها نباشد؛ و از طرف ديگر از غلوّ- كه گاه شاعر و خواننده را تا مرز كفر پرت مى نمايد- پاك و مبرّا باشد. 📚 معارف دين، ج ۱، ص: ۱۱۳ @BotShenasi  
امام جواد علیه السلام میفرمایند:
تعریف غلو و غالی 🔺غلوّ در لغت، به معنای گذشتن از حدّ و خارج شدن از حدّ اعتدال است.[1] قرآن خطاب به اهل كتاب میفرمايد: «يا اهل الكتاب لا تغلوا في دينكم و لا تقولوا علي الله الا الحق؛ [2] ای اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (تجاوز از حد) نكنيد و درباره خدا جز سخن حق نگوييد. » 🔺و در اصطلاح، عبارت است از : ۱- بالا بردن فرد يا افرادی از مقام مخلوقيت و بنده بودن و قائل شدن به مشاركت آنها با خداوند در الوهيّت، معبوديت، خالقيت و رازقيت؛ ۲- يا اينكه معتقد به چيزی شويم كه ملازم با يكی از اين هاست؛ مثل حلول روح خدا در اين افراد؛ ۳- يا اينكه بگوييم خداوند بعد از خلق آنها امر خلقت را به آنان تفويض كرده است؛ ۴- و يا اينكه قائل شويم آنها نمرده و به آسمان عروج كرده اند. 🔺علامه مجلسی (ره) مظاهر غلوّ را در اعتقاد به امور زير دانسته است: الف) الوهيّت پيامبر و ائمه (عليهم السلام)؛ ب) شريک بودن با خداوند در معبوديت يا خالقيت و يا رازقيت؛ ج) حلول خداوند در آنها يا اتحاد خداوند با آنان؛ د) آگاهی آنان از غيب بدون وحی و الهام الهی؛ ه) اعتقاد به نبوت درباره ائمه طاهرين (علیهم السلام)؛ و) تناسخ ارواح ائمه در بدن‌های يكديگر؛ ز) عدم لزوم اطاعت خداوند و تر‌ک معصيت الهی به دليل معرفت آنان. [3]. 🔺«غالی» كسی است كه به معنای اصطلاحی و لغوی كه در بالا ذكر شد، معتقد باشد؛ مثل فرقه نصيريه كه قائل بودند علی بن ابی طالب، خداست يا الوهيّت در او حلول كرده است. [4] يا مثل فرقه منصوريه كه معتقدند امام باقر (علیه السلام) به آسمان عروج نموده است. و يا مثل فرقه جناحيه كه معتقد بودند روح خدا در حضرت آدم و پيامبران بعد از او حلول كرده است. [5]. 📚[1] تصحيح الاعتقاد، ص ۱۰۹؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص ۱۳۳؛ الصحاح، ج ۶، ص ۲۴۴۸؛ مقاييس اللّغة، ج ۴، ص ۳۸۷؛ المصباح المنير، ج ۲، ص ۴۵۲. 📚[2] نساء (۴) آيه ۱۷۱. 📚[3] بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۳۴۶. 📚[4] فرق ومذاهب كلامي، ص ۳۲۶. 📚[5] الفرق بين الفرق، ص ۲۳۰. @botshenasi
الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی وَ الْیَقْطِینِیِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ قَالَ حَدَّثَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام زَعَمَ أَبُو هَارُونَ الْمَکْفُوفُ أَنَّکَ قُلْتَ لَهُ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الْقَدِیمَ فَذَاکَ لَا یُدْرِکُهُ أَحَدٌ وَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الَّذِی خَلَقَ وَ رَزَقَ فَذَاکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ فَقَالَ کَذَبَ عَلَیَّ عَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ مَا مِنْ خَالِقٍ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ حَقٌّ عَلَی اللَّهِ أَنْ یُذِیقَنَا الْمَوْتَ وَ الَّذِی لَا یَهْلِکُ هُوَ اللَّهُ خَالِقُ الْخَلْقِ بَارِئُ الْبَرِیَّةِ 📚رجال کشی، ص 145
مبارزه امام صادق (علیه السلام) با غلات 🔺اولين اقدام امام، هشدار دادن به شيعيان بود كه با غاليان قطع رابطه كنند؛ زيرا هرگونه ارتباطی با آنان پیامد سوئی داشت. 🔺آن حضرت خطاب به شيعيان فرمودند: «با غلات، نشست و برخاست نداشته باشيد و با آنان هم غذا نشويد و دست دوستی به سوی آنها دراز نكنيد و به مبادله فرهنگی و علمی با آنان نپردازيد. » [1]. 🔺ايشان به شيعيان سفارش می نمودند كه مواظب جوانان خويش باشند تا تحت تأثير افكار و عقايد غلات قرار نگيرند: «احذروا علی شبابكم الغلاة لا يفسدهم. الغلاّة شرّ خلق الله يصغرون عظمة الله و يدّعون الربوبيّة لعباد الله... ؛ [2] جوانان تان را از غلات دور نگاه داريد تا آنان را فاسد نكنند. غلات، بدترين خلق خدا هستند كه از عظمت خدا میكاهند و بر بندگان او اثبات الوهيّت میكنند. » 🔺ائمه اطهار (عليهم السلام) نيز در اين باره به مردم هشدار ميدادند و از «غلات» بيزاری ميجستند. 🔺امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: خداوندا ! من از غلات بيزاری ميجويم؛ همان گونه كه عيسی بن مريم از نصاری بيزاری جست. خدايا آنان را خوار گردان و احدی از آنها را ياری مكن. [3]. 📚[1] اختيار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۵۸۶. 📚[2] امالي، ج ۲، ص ۲۶۴. 📚[3] تصحيح الاعتقاد، ص ۱۰۹؛ ر. ك: علي رباني گلپايگاني، فرق و مذاهب كلامي، ص ۳۰۷. @botshenasi
تكذيب عقايد غلات 🔺امام صادق (علیه السلام) در جهت مبارزه با غلات، عقايد آنان را انكار ميكرد و با محكوم نمودن آن، يک حركت فكری مناسب را در راستای تصحيح احاديث و عقايد شيعه به راه انداخت. 🔺بنا به نقل شهرستانی؛ «سُدَير صَيرفي» نزد امام صادق (علیه السلام) آمد و گفت: مولای من، شيعيان تان درباره شما دچار اختلاف نظر شده اند؛ گروهی ميگويند: هر چيزی كه امام برای هدايت مردم به آن احتياج دارد به گوشش گفته ميشود؛ برخی ميگويند: به او وحی ميشود؛ عده ای ميگويند: به قلبش الهام ميشود؛ گروه ديگری ميگويند: در خواب می بيند؛ و بالاخره بعضی گفته اند: از روی نوشته‌های پدرانش فتوا ميدهد؛ كدام يک از اين نظريات صحيح است؟ امام (علیه السلام) فرمود: ای سدير! هيچ كدام از اين سخنان درست نيست. ما حجّت خدا و امنای او بر برگزيدگانش هستيم و حلال و حرام را از كتاب خدا ميگيريم. [1] 🔺عيسی جرجانی ميگويد: به جعفر بن محمد (علیهما السلام) عرض كردم: آيا آنچه را كه از اين جماعت شنيده‌ام به عرض برسانم؟ فرمودند: بگو. گفتم: «فانّ طائفة منهم عَبَدوك و اتّخذوك الها من دون الله و طائفةً أُخری قالوا لك بالنّبوّة... قال: فبكی حتّی ابتُليت لحيتُهُ ثم قال: ان امكنَنَي اللّه مِن هؤلاء فلم اسفك دمائهم سفّك اللّه دم ولدی علی يديّ؛ [2] گروهی از آنان تو را به جای خدا عبادت ميكنند و گروهی ديگر نسبت پيامبری به تو ميدهند... ميگويد: همين كه امام اين مطلب را شنيد، چنان گريست كه صورت مباركش از اشک چشمش خيس شد. سپس فرمود: اگر خدا آنها را در دسترس من قرار دهد و من خون آنان را نريزم، خدا خون فرزندانم را به دست من بريزد. 🔺مهدويت امام باقر (علیه السلام) از جمله دست آويزهای غلات در عصر امام صادق (علیه السلام) بود كه حضرت آن را انكار كرد.[3] 🔺ائمه بزرگوار، اعتقاد به نبوت ائمه معصومين را كه از طرف غلات عنوان شده بود، انكار كرده اند. از امام صادق (علیه السلام) در اين زمينه نقل شده است كه فرمود: «من قال: انّا انبياء فَعَليه لعنة الله و من شكّ في ذلك فعليه لعنة اللّه؛[4] خدا لعنت كند كسانی را كه ما را پيامبران خدا ميدانند و خدا لعنت كند كسانی را كه در آن شک دارند. » 🔺يكی ديگر از عقايد افراطی غلات اين بود كه لفظ «اله» را به امام اطلاق كرده و ميگفتند: «هو الّذي في السّماء الهٌ و في الارض الهٌ، قال: هو الامام». امام صادق (علیه السلام) قائلين به اين عقيده را بدتر از مجوس و يهود و نصاری و مشركان، خواند. [5] 📚[1] حيات فكری و سياسی امامان شيعه، ص ۲۵۸. 📚[2] تاريخ جرجان، ص ۳۲۲ - ۳۲۳. 📚[3] اختيار معرفة الرجال، ص ۳۰۰. 📚[4] همان. 📚[5] همان، ص ۳۰۱. @botshenasi
💡 زیارت غدیر امام هادی علیه السلام : وَ عَلَي مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إلَي يَوْمِ الدِّين ▫️و لعنت بر كسی كه شمشير به روی تو كشيد، و تو به روی او شمشير كشيدی، از مشركان و منافقان تا روز قيامت. وَ عَلَي مَنْ رَضِيَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَان. ▪️و لعنت بر آنكه خشنود شد به آنچه تو را غمگين ساخت، و غم تو را ناخوش نداشت و ديده برهم نهاد و بی‌‌تفاوت گذشت، و علّت و عاملش را انكار نكرد، يا عليه تو با دست و زبان كمك كرد. أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّك ▫️ يا از ياری‌ات دست كشيد، يا از جهاد نمودن به همراه تو كناره‌گيری كرد، يا فضل تو را كوچك شمرد، و حقّت را انكار كرد. @BotShenasi
تكفير و نفرين غلات 🔺يكی ديگر از شيوه‌های مبارزه امام صادق (علیه السلام) با غلات، تكفير و نفرين آنان بود. امام با تكفير آنان، هم عقايدشان را زير سؤال ميبرد و هم بدين وسيله خط شيعيان خود را از آنان جدا ميساخت. 🔺البته تكفير امام در دو مرحله صورت گرفت: نخست، رهبران غلات و سپس افراد ديگر را تكفير نمود. اين رويكرد امام بدان دليل بود كه رهبران غلات در گسترش فرهنگ غلوّ بسيار مؤثر بودند. از سويی، تكفير آنان موجب ميگرديد كه غلاتِ ديگر از اهداف و عقايد آنان فاصله بگيرند. 🔺در مرحله دوم، امام (علیه السلام) آن دسته از غلات را كه هدايت نمی شدند و لجوج بودند تكفير كرد. 🔺آن بزرگوار درباره «ابی الخطاب»، يكی از سران غلات فرمود: لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر «ابی الخطاب»... او كافر، فاسق و مشرک است.[1] 🔺در روايتی ديگر به بشار شعيری، يكی ديگر از سران غلات فرمود: «او شيطان پسر شيطان است و كارش به انحراف كشيدن شيعه است. »[2] 📚[1] رجال كشّی، ص ۳۴۲. 📚[2] همان، ص ۱۹۵. @botshenasi
شبهه نخست غالی فرانسوی درباره شیخ الطائفة (ره) در تصویر 2 توهین غالی فرانسوی به شیخ طوسی -رحمه الله- با هدف دفاع از محمد بن نصیر-لعنه الله- دیده می‌شود. در حالی که شیخ طوسی گزارش لواطِ محمد بن نصیر را از کتاب سعد بن عبد الله نقل کرده است (تصویر3). متن گزارش شیخ طوسی، در المقالات و الفرق و دیگر منابع متقدم بر شیخ، موجود است (تصاویر 4-6). بنابراین هیچ اتّهامی متوجّه شیخ نیست! سعد بن عبد الله نیز آن را از ابن خاقان نقل کرده که از روات امام هادی ع است (نک‍‍: الکافی، ج3، ص324). به صورت نقضی نیز پاسخ می‌دهیم: 1. وقتی نصیریان در منابعِ خود لواط، شرابخواری و انواع فسق را روا می شمرند؛ پس طبق مبنای غالی فرانسوی، این امکان وجود دارد که پدران معنوی آن‌ها مثل محمد بن نصیر نیز لواط را برای خود روا شمرده باشند. اعمال مشترک نتایج مبنای مشترک است! 2. کسی که القا می کند در دنیای احتمالات احکام بدون امام نماز به سمت کعبه همان قدر محتمل است نظر امام باشد که عدم آن (تصویر1) همان است که می‌تواند بگوید حرمت لواط و وجوب نماز همان قدر محتمل است که عدم آن! اعمال مشترک شما نتایج مبنای مشترک شما است!