eitaa logo
بُت شناسی
1.9هزار دنبال‌کننده
275 عکس
247 ویدیو
21 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
صوفیه می گویند همانطور که درخت مشتعلی، به موسی " انی انا الله " گفت، حلاجِ فانی شده و به حق اتّصال یافته هم، "اناالحق" می گوید. شیخ محمود شبستری این تحلیل را بدین صورت در قالب شعر بیان می کند: انا الحق کشف اسرار است مطلق به جز حقّ کیست تا گوید انا الحقّ چو کردی خویشتن را پنبه کاری توهم حلّاج وار این دم برآری درآ در وادی ایمن که ناگاه درختی گویدت " انی انا الله " روا باشد انا الحق از درختی چرا نبود روا از نیک بختی 📚 تاریخ تصوف در اسلام، ص ۳۳۸ 📚گلشن راز، ص ۴۷-۴۸ @BotShenasi
به نقل عطار نیشابوری در " تذکره اولیاء " یک بار بایزید در خلوت با خود گفت: "سبحانِی ما اعظَمَ شَانی". اما وقتی به خود آمد مریدانش به او گفتند: تو چنین گفتی. پس بایزید ناراحت شد و به هر یک از آنها کاردی داد و گفت: اگر دوباره چنین گفتم، مرا پاره پاره کنید. یک بار دیگر بایزید چنین گفت، و مریدانش قصد کردند او را بکشند، اما خانه پر از بایزید یافتند. وقتی کارد می زدند، اصلاً کارد، کارگر نبود. بعد از مدّتی وضع عادی شد و بایزید پدیدار شد. یاران به نزدش آمدند و ماجرا را تعریف کردند. وی گفت: بایزید این است که می بینید! آنی که دیدید بایزید نبود. 📚 تذکره اولیاء صفحه ۱۴۴ ✖️ اگر در خلوت گفته مرید کجا بود؟ اگر خانه پر از بایزید شد، چرا دفعه قبل پر بایزید ندیدند! دروغگو کم حافظ است! @BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد احمدی اصفهانی: مِی و مستی ها کجای قران و روایات است؟ هو یاعلی یعنی چه؟ ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۰ ظهر ولادت امیرالمومنین علیه السلام -مشهد مقدس @BotShenasi
💡متلکم خبیر مرحوم جواد خراسانی رحمه الله در صفحه ۴۸ البدعه و التحرف می نویسد: ▪️ﺻﻮﻓﻰ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺗﺼﻮﻑ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻘﺎﻩ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻧﺪﻯ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻛﺮﺩ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺣﻖ ﺑﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﺷﻴﺮﺍﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﻳﺎﻛﺎﺭﻳﻬﺎﻯ ﺻﻮﻓﻴﻪ ﻭ ﻧﻔﺎﻕ ﻛﺎﺭﻳﻬﺎ ﻭ ﺯﻫﺪ ﻭﺭﺯﻳﻬﺎﻯ ﺭﻳﺎﺋﻴﺸﺎﻥ ﻣﺬﻣﺖ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﻙ ﺳﺎﻟﻮﺱ ﺑﺎﺯﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻘﺎﻩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺸﻴﻮﻩ ﺭﻧﺪﻯ ﻭ ﻟﺎﻳﺒﺎﻟﻰ ﮔﺮﻯ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ‌1- ﺻﻮﻓﻰ ﻧﻬﺎﺩ ﺩﺍﻡ ﻭ ﺳﺮ ﺣﻘﻪ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﺑﻨﻴﺎﺩ ﻣﻜﺮ ﺑﺎ ﻓﻠﻚ ﺣﻘﻪ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ 2- ﺍﻯ ﻛﺒﻚ ﺧﻮﺵ ﺧﺮﺍﻡ ﻛﻪ ﺧﻮﺵ ﻣﻴﺮﻭﻯ ﺑﻨﺎﺯﻏﺮﻩ ﻣﺸﻮ ﻛﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻛﺮﺩ 3- ﻧﻘﺪ ﺻﻮﻓﻰ ﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﺻﺎﻓﻰ ﻭ ﺑﻰ ﻏﺶ ﺑﺎﺷﺪﺍﻯ ﺑﺴﺎ ﺧﺮﻗﻪ ﻛﻪ ﻣﺴﺘﻮﺟﺐ ﺁﺗﺶ ﺑﺎﺷﺪ 4- ﺻﻮﻓﻰ ﻣﺎ ﻛﻪ ﺯ ﺩﺭﺩ ﺳﺤﺮﻯ ﻣﺴﺖ ﺷﺪﻯ ﺷﺎﻣﮕﺎﻫﺶ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ ﻛﻪ ﺳﺮﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﺪ 5- ﻛﺠﺎ ﺍﺳﺖ ﺻﻮﻓﻰ ﺩﺟﺎﻝ ﻓﻌﻞ ﻣﻠﺤﺪ ﺷﻜﻞ 6- ﺣﺎﻓﻈﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺭ ﻭ ﺭﻧﺪﻯ ﻛﻦ ﻭ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺵ ﻭﻟﻰ ﺩﺍﻡ ﺗﺰﻭﻳﺮ ﻣﻜﻦ ﭼﻮﻥ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ 7- ﺑﺎﺩﻩ ﻧﻮﺷﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺭﻭﻯ ﻭ ﺭﻳﺎﺋﻰ ﻧﺒﻮﺩﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺯﻫﺪﻓﺮﻭﺷﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺭﻭﻯ ﻭ ﺭﻳﺎﺳﺖ 8- ﻣﺎ ﻧﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﻳﺎﺋﻴﻢ ﻭ ﺣﺮﻳﻔﺎﻥ ﻧﻔﺎﻕ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﺮّ ﺍﺳﺖ ▪️ﺑﺪﻳﻨﺤﺎﻝ ﮔﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻀﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻓﻊ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺧﺎﻧﻘﺎﻫﻴﻬﺎ ﮔﻮﻳﺪ: 9- ﮔﺮ ﻣﺪﺩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﺯ ﭘﻴﺮ ﻣﻐﺎﻥ ﻋﻴﺐ ﻣﻜﻦ ﭘﻴﺮ ﻣﺎ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﻣﻌﻪ ﻫﻤﺖ ﻧﺒﻮﺩ (ﻳﻌﻨﻰ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻘﺎﻩ) 10- ﺑﻴﺎ ﺑﻤﻴﻜﺪﻩ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺭﻏﻮﺍﻧﻰ ﻛﻦ ﻣﺮﻭ ﺑﺼﻮﻣﻌﻪ ﻛﺎﻧﺠﺎ ﺳﻴﺎﻩ ﻛﺎﺭﺍﻧﻨﺪ 11- ﺭﻃﻞ ﮔﺮﺍﻧﻢ ﺩﻩ ﺍﻯ ﻣﺮﻳﺪ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺷﺎﺩﻯ ﺷﻴﺨﻰ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻘﺎﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮔﻮ ﺑﺮﻭ ﺁﺳﺘﻴﻦ ﺑﺨﻮﻥ ﺟﮕﺮ ﺷﻮﻯ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺩﺭﻳﻦ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ 12- ﺯ ﺧﺎﻧﻘﺎﻩ ﺑﻤﻴﺨﺎﻧﻪ ﻣﻴﺮﻭﺩ ﺣﺎﻓﻈﻤﮕﺮ ﺯ ﻣﺴﺘﻰ ﺯﻫﺪ ﻭ ﺭﻳﺎ ﺑﻬﻮﺵ ﺁﻣﺪ 13- ﺻﻮﻓﻴﺎﻥ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﺮﻳﻔﻨﺪ ﻭ ﻧﻈﺮ ﺑﺎﺯ ﻭﻟﻰ ﺯﻳﻦ ﻣﻴﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﺩﻟﺴﻮﺧﺘﻪ ﺑﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ 14- ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻘﻪ ﻧﮕﻨﺠﺪ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﻯ ﺟﺎﻡ ﻣﻰ ﻣﻐﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﺑﺎﻣﻐﺎﻥ ﺗﻮﺍﻥ ﺯﺩ 15- ﺻﻮﻓﻰ ﮔﻠﻰ ﺑﭽﻴﻦ ﻭ ﻣﺮﻗﻊ ﺑﺨﺎﺭﺑﺨﺶ ﻭﻳﻦ ﺯﻫﺪ ﺧﺸﻚ ﺭﺍ ﺑﻤﻰ ﺧﻮﺷﮕﻮﺍﺭﺑﺨﺶ 16- ﻃﺎﻣﺎﺕ ﻭ ﺷﻄﺢ ﺩﺭﺭﻩ ﺁﻫﻨﻚ ﭼﻨﻚ ﻧﻪ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻭ ﻃﻴﻠﺴﺎﻥ ﺑﻤﻰ ﻭ ﻣﻴﮕﺴﺎﺭﺑﺨﺶ 17- ﺻﻮﻓﻰ ﺷﻬﺮ ﺑﻴﻦ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻟﻘﻤﻪ ﺷﺒﻬﻪ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﭘﺎﺭﺩﻣﺶ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﺎﺩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﺧﻮﺵ ﻋﻠﻒ 18- ﺻﻮﻓﻰ ﺑﻴﺎ ﻛﻪ ﺧﺮﻗﻪ ﺳﺎﻟﻮﺱ ﺑﺮﻛﺸﻴﻢ ﻭﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﺯﺭﻕ ﺭﺍ ﺧﻂ ﺑﻄﻠﺎﻥ ﺑﺴﺮ ﻛﺸﻴﻢ 19- ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺟﻬﻴﻢ ﺳﺮﺧﻮﺵ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺰﻡ ﺻﻮﻓﻴﺎﻥ ﻏﺎﺭﺕ ﻛﻨﻴﻢ ﺑﺎﺩﻩ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺒﺮ ﻛﺸﻴﻢ 20- ﺣﺎﻓﻆ ﺑﺰﻳﺮ ﺧﺮﻗﻪ ﻗﺪﺡ ﺗﺎﺑﻜﻰ ﻛﺸﻰ ﺩﺭ ﺑﺰﻡ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺯ ﻛﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﺍﻓﻜﻨﻢ ▪️ﻭﺍﻳﻀﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﺩﻋﺎﻯ ﺗﺼﻮﻑ ﺧﻮﺩ ﮔﻮﻳﺪ: 21- ﺻﻮﻓﻰ ﺻﻮﻣﻌﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻗﺪﺱ ﻟﻴﻜﻦ ﺣﺎﻟﻴﺎ ﺩﻳﺮ ﻣﻐﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺣﻮﺍﻟﺘﮕﺎﻫﻢ 22- ﺧﻴﺰ ﺗﺎ ﺧﺮﻗﻪ ﺻﻮﻓﻰ ﺑﺨﺮﺍﺑﺎﺕ ﺑﺮﻳﻢ ﺷﻄﻊ ﻭ ﻃﺎﻣﺎﺕ ﺑﺒﺎﺯﺍﺭ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺑﺮﻳﻢ 23- ﺳﻮﻯ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻗﻠﻨﺪﺭﺑﺮﻩ ﺁﻭﺭﺩ ﺳﻔﺮﺩﻟﻖ ﺑﺴﻄﺎﻣﻰ ﻭ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﻃﺎﻣﺎﺕ ﺑﺮﻳﻢ 24- ﺩﺭﻳﻦ ﺻﻮﻓﻰ ﻭ ﺷﺎﻥ ﺩﺭﺩﻯ ﻧﺪﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺻﺎﻓﻰ ﺑﺎﺩ ﻋﻴﺶ ﺑﺎﺩﻩ ﻧﻮﺷﺎﻥ 25- ﺍﻯ ﭘﻴﺮ ﺧﺎﻧﻘﻪ ﺑﺨﺮﺍﺑﺎﺕ ﺷﻮ ﺩﻣﻰ ﻏﺴﻠﻰ ﺑﺮ ﺁﺭ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﻛﻦ 26- ﺯه ﻛﻨﺞ ﺻﻮﻣﻌﻪ ﺣﺎﻓﻆ ﻣﺠﻮﻯ ﮔﻮﻫﺮ ﻋﺸﻖ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻭﻥ ﻧﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﻴﻞ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺩﺍﺭﻯ 27- ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺯ ﺳﺎﻟﻮﺱ ﻭ ﻃﺒﻞ ﺯﻳﺮ ﮔﻠﻴﻢ ﺑﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮ ﺩﺭ ﻣﻴﺨﺎﻧﻪ ﺑﺮﻛﺸﻢ ﻋﻠﻤﻰ ▪️ﺷﮕﻔﺖ ﺍﺯ ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻣﺂﺑﻰ ﻭ ﺻﻮﻓﻴﺎﻥ ﺧﺎﻧﻘﺎﻫﻰ ﺍﺯ ﺣﺴﻦ ﻇﻦ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﺗﺠﻠﻴﻞ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻭﻯ ﻋﺠﺐ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﻟﺴﺎﻥ ﺻﻮﻓﻴﺎﻥ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻣﺂﺑﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻭﺻﻒ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻛﻤﺎﻝ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺑﺤﺎﻓﻆ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﻨﺪ، ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﺮﺩﻭ ﺍﺭﺳﺘﻪ ﺑﻘﻠﻢ ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ، ﻋﺠﺐ ﺗﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻃﻌﻦ‌ﻫﺎ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻟﻮﺱ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎﺷﺎﻥ ﺯﺩﻩ ﺣﻤﻞ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﺑﺮ ﺍﻫﻞ ﺷﺮﻉ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺍﺭﺍﺩﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﺎﻭ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﻨﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻠﺒﻴﺲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﻪ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻤﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ. @BotShenasi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سماع یهودیان! دانلود کنید و به هو هو کردنشان دقت کنید @BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سماع دراویش و اله خواندن امیرالمومنین علیه السلام (العیاذبالله) در مجلس سماع اشعاری خوانده می شود که پُر از مِی و مطرب است! عن البزنطی انّه قال: قال رجل من أصحابنا للصادق جعفر بن محمّد علیه السّلام: قد ظهر فی هذا الزمان قوم یقال لهم الصوفیة فما تقول فیهم؟ قال علیه السّلام: انّهم أعداؤنا فمن مال الیهم فهو منهم و یحشر معهم، و سیکون أقوام یدّعون حبّنا و یمیلون الیهم و یتشبّهون بهم و یلقّبون أنفسهم بلقبهم و یأوّلون أقوالهم، ألا فمن مال الیهم فلیس منّا و انّا منه براء، و من أنکرهم وردّ علیهم کان کمن جاهد الکفّار بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. 📚 سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار مع تطبیق النصوص الوارده فیها علی بحار الانوار - مجلد ۵، صفحه ۱۹۸ @BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجلس سماع صوفیه و هو هو کردن این قوم لعین! عن البزنطی انّه قال: قال رجل من أصحابنا للصادق جعفر بن محمّد علیه السّلام: قد ظهر فی هذا الزمان قوم یقال لهم الصوفیة فما تقول فیهم؟ قال علیه السّلام: انّهم أعداؤنا فمن مال الیهم فهو منهم و یحشر معهم، و سیکون أقوام یدّعون حبّنا و یمیلون الیهم و یتشبّهون بهم و یلقّبون أنفسهم بلقبهم و یأوّلون أقوالهم، ألا فمن مال الیهم فلیس منّا و انّا منه براء، و من أنکرهم وردّ علیهم کان کمن جاهد الکفّار بین یدی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. 📚 سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار مع تطبیق النصوص الوارده فیها علی بحار الانوار - مجلد ۵، صفحه ۱۹۸ @BotShenasi
💡س- آيا اشعار خودمانى كه با الفاظ و عبارات خودمانى و زبان عاميانه براى اهلبيت- عليهم السّلام- مى گويند، صحيح است، يا نه؟ ✅ ج- چنان چه توهين آميز و دون شأن مقامات رفيع آن بزرگواران نباشد، اشكال ندارد. هر چه در سرودن شعر، ادب و حفظ حريم مقام آن بزرگواران رعايت شود، سزاوار است و بايد اشعار در مدايح و مصايب اهل بيت عليهم السّلام- شيوا و رسا بوده و مضامين آن موجب رشد فكرى و اعتلاى معارف دينى و اخلاقى باشد و شاعر، خواننده شعر و مدّاح، همه متعهّد باشند و غرض آنان بسط و نشر معارف اسلامى و بيدارى فطرت پاك انسانى باشد، و از روش هاى اهل بدع و صوفيانه و مجالس وجد و سماع آنها منزّه باشد. البتّه مراتب اشعار و درجات مضامين آنها بر حسب اختلاف سليقه‌ها و ذوق‌ها و معرفت اشخاص و محدوده اطّلاعات آنها تفاوت بسيار دارد. در ارتباط با اين موضوع، مناظره «سيّد حميرى»، آن شاعر بسيار مشهور و تواناى اهل بيت عليهم السّلام-، با «جعفر بن عمان الطائى» بسيار جالب است. «سيّد حميرى» به «جعفر» مى گويد: واى بر تو! آيا درباره آل محمّد- عليهم السّلام- مى گويى: ما بال بيتكم يخرب سقفه وثيابكم من ارذل الاثواب جعفر پرسيد: چه عيبى در اين شعر است؟! سيّد گفت: وقتى نمى توانى نيكو مدح بگويى، ساكت باش! آيا آل محمّد- عليهم السّلام- به اين كه: «سقف خانه هايشان خراب، و لباسشان از پست ترين لباس هاست وصف مى شوند؟ ولى من تو را معذور مى دارم؛ كه اين متقضاى علم و طبع محدود توست. من در مدح آنها قصيده اى گفته‌ام كه اين نقص شعر تو را به آن محو كرده ام: اقسم بالله وآلائه والمرء عمّا قاله مسئول ان علىّ بن ابى طالب على التقى والبّر مجبول اين گونه در مدح آل محمّد- عليهم السّلام- گفته مى شود، و شعر تو براى صاحبان انديشه پايين و ضعيف، مناسب است. «جعفر طائى»، «سيد حميرى» را بوسيد، و گفت: «انت والله الرّاس يا ابا هاشم و نحن الاذناب ۱۳۷]». اجمالا آن چه لازم الرّعايه است، اين است كه بايد مدح، با شؤون آن بزرگواران- كه كتاب و سنّت بر آن دلالت دارد- مناسب باشد، و هم چنان كه «سيّد حميرى» گفته است، دون شأن، شرف، كمالات روحى و مقامات معنوى آنها نباشد؛ و از طرف ديگر از غلوّ- كه گاه شاعر و خواننده را تا مرز كفر پرت مى نمايد- پاك و مبرّا باشد.   📚معارف دين، ج ۱، ص: ۱۱۲ @BotShenasi
💡مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به سوال زیر می گویند: 🔎 آيا استفاده كردن از اشعارى كه با الفاظ و عبارات عرفانى مانند: ميخانه، مى، ساغى، مى پرستى و الفاظ ديگر معمول در اشعار عرفانى، براى شعر مدح و مرثيه اهلبيت- عليهم السّلام- صحيح است؟ ✅ج- اگر متبادر به ذهن از اين اشعار معانى صحيحه باشد اشكال ندارد، و اگر از آنها برداشت هاى غلوّآميز و باطل مى شود، و يا موجب ترويج مسلك هاى صوفيانه و به اصطلاح عارفانه مى شود، استفاده از آنها جايز نيست. به طور كلّى، شخص بايد خودش ناقد و بصير و آگاه از مذهب اهل بيت عليهم السّلام- و ذوق صحيح شيعه باشد؛ يا اين كه قصايد و مدايح را قبلا به نظر علما و اشخاص دين شناس برساند. غرض اين كه بايد مواظب باشند مبادا عقيده اسلامى حتّى يك نفر مخدوش گردد. (والله العالم).   📚معارف دین - ج ۱ ص ۱۱۳ @BotShenasi
💡ادعای وصل و هوس عصمت ▪️جالب توجه است که شیخ این مقامات را در عالم ظاهر به دست نیاورده، بلکه در عالم خواب و خیال به آنها دست یافته، و برای اینکه به این خواب‌ها رنگ قداست بدهد و در نظر عوام آنها را خواب رحمانی جلوه دهد، ادّعا می‌کند که: ▪️در اوایل امر به خدمت امام حسن مجتبی علیه السلام رسیده، مسائلی چند از آن حضرت پرسیده، آنگاه دهان مبارکش را بر دهانش نهاده، آب دهانش در دهانش ریخته، از شهد لذیذتر، جز اینکه گرم بوده است، به مقدار نیم ساعت به این منوال گذشته است!! ▪️آنگاه شبی به محضر مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مشرّف شده، از آب دهانش سیراب شده، این دفعه از شهد شیرین تر بوده، از برف سردتر بوده است!! آنگاه گامی فراتر نهاده ادّعا می‌کند که خاتم پیامبران مطالبی به او القاء می‌کند که خود تشخیص می‌دهد، که شایسته ی این مقام نیست، پس می‌پرسد که چرا این کلام را برای من القاء کردی؟ و آن حضرت می‌فرماید: بدون سبب، زیرا که مأمور هستم!! ▪️جالب است که همه ی این خواب‌ها در نوجوانی او بوده و پیش از آنکه به ۲۰ سالگی برسد، طومار این خواب‌ها بسته می‌شود. با نگاهی گذرا به مقدّمه ی فتوحات مکّیه روشن می‌شود که همه ی کسانی که با یدک کشیدن عنوان « عارف » در صدد منحرف ساختن امّت شیعه برآمده اند، از این شطحیّات بافته، از این خواب‌ها در بیداری ساخته، خود را به مرکز وحی مرتبط قلمداد نموده اند!! ▪️ابن عربی می‌نویسد: در روزهایی که این خطبه را می‌نوشتم پیامبر اکرم را در عالم مثال مشاهده کردم در محضر حضرت ذوالجلال، با کشف قلبی در حضرت غیبی، که همه ی پیامبران در گرداگرد حضرتش صف کشیده اند، و فرشتگان موکّل به عرش در پیرامون وجودش... پس مرا از پشت « ختم » دید و دستور داد که منبری نهادند و خطاب به عثمان فرمود: « اینْ نظیر تو، پسر تو و دوست تو می‌باشد »!! سپس به من فرمود: « ای محمّد برخیز به من و فرستنده من حمد و ثنا به جا آور، که مویی از من در تو می‌باشد... »!! روی منبر نوشته بود: « این مقام محمّدی اطهر است ». سپس ادّعا می‌کند که به جای پای آن حضرت گام نهادم... با روح القدس مؤیّد شدم.... سرانجام ادّعا می‌کند که آنچه در این کتاب نوشته‌ام پیک وحی القاء نموده، من به قلم کشیده ام!!! در مورد ترفندهای ابن عربی به کتاب‌ هایی که مستقلاًّ در این رابطه تألیف شده مراجعه شود. ▪️شاگرد نسخه برابر با اصل او شیخ احمد احسائی نیز با اختلاف مشربی که با او دارد، پا جای پای او نهاده می‌گوید: من هرچه تحقیق دارم از ائمّه اطهار اخذ کرده ام، و لذا هرگز هیچ اشتباهی به سخنان من راه نیافته، چون هرچه در کتاب هایم درج کرده ام، از آنها دریافت کرده‌ام و آنها از هر لغزشی معصوم هستند و هر کس از آنها اخذ کند به جهت پیروی از آنها دچار لغزش نمی شود. جای شگفت است که او با این ترفندها سخنان پوچ و بی پایه اش را برگرفته از معصومین و چیزی در حدّ مصون از هر لغزش و خطا معرّفی می‌کند ولی آنجا که با شهید ثالث مواجه می‌شود و مورد تکفیر قرار می‌گیرد توبه نامه می‌نویسد. 📚 زندگی شیخ احمد احسائی، ص ۱۶. 📚 ابوالقاسم کرمانی، فهرست کتب مشایخ عظام، ص ۲۴۶، چ سعادت، کرمان، بی تا. 📚 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۱۱ 📚ابن عربی، فتوحات مکّیه، ج ۱، ص ۱۵ ۲۴، دارصادر، بیروت، ۱۴۲۴ ق. 📚 ر. ک: داود الهامی، داوری‌هایی متضادّ درباره محی الدّین عربی، چاپ مکتب اسلام، قم، ۱۳۷۹ ش. و مرتضی رضوی، محی الدّین در آیینه فصوص، انتشارات فخردین، قم، ۱۳۸۳ ش. @BotShenasi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡سید احمد نجفی: رسول خدا صلی الله علیه و آله صوفی بود! سید احمد نجفی معروف به آقاجان در کمال وقاحت با استناد به بیتی از شعر حافظ صوفی که گفته است: آن تلخ وش كه صوفي‌ام الخبائثش خواند آیانسبت دادن صوفی به رسول خدا صلی الله علیه و آله با استناد به شعری از آدم معلوم الحال مثل حافظ کار صحیحی است؟ آن هم صوفیه که در لسان اهل بیت علیهم السلام لعن شده اند! شطحیات سید احمد نجفی و سخنان بی مبنا او باعث شده که چنین جسارتی به ساحت قدس گل سر سبد هستی کند. واقعاً باید حال مریدان او گریست که پیرو چنین شخصی هستند که چنین هتاکی به رسول خدا صلی الله علیه و آله می کند. در ادامه هم می گوید از کلمه صوفی بدشان می آید، قطعاً بیزاریم زیرا ائمه علیهم السلام فرمودند: به قلب و لسان از آنها بیزاری بجویید. اما آقای نجفی صوفیه را دو بخش می کند، صوفیِ خوب و بد اما ایشان نمی داند که روایت شریف میفرماید: الصوفیة کلّهم من مخالفینا و طریقتهم مغایرة لطریقتنا انحرافات سید احمد نجفی بر هیچ عاقلی پوشیده نیست. فریب اشک های او برای امام حسین علیه السلام را نخورید. اشک با عقیده صحیح ملاک آل الله است. @BotShenasi