eitaa logo
بُت شناسی
2هزار دنبال‌کننده
339 عکس
283 ویدیو
22 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
💡اینگونه زیارت کن ... ▪️حَدَّثَنِي أَبِي وَ أَخِي وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ غَيْرُهُمْ رَحِمَهُمُ اللَّهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْأَشْعَرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ (عليه السلام) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ كَئِيبٌ حَزِينٌ مَكْرُوبٌ شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً فَإِنَّ الْحُسَيْنَ قُتِلَ حَزِيناً مَكْرُوباً شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً- وَ سَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَنا ▪️ حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: هنگامى كه اراده زيارت حضرت حسين عليه السّلام را نمودى پس آن حضرت را با حالى غمگين و اندوه ناك و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه زيارت نما زيرا حضرتش كشته شدند در حالى كه غمگين و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند و از آن جناب حوائج و خواسته هاى خود را بخواه و سپس از آنجا برگرد و آن مكان شريف را وطن براى خود قرار مده. 📚 کامل الزیارات - ۴۸- صفحه ۳۷۴
پولی که خرج امام حسین علیه السلام شود باز میگردد!! @botshenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡حتما تصاویر را با دقت ببینید ▪️تصویر سازی هوش مصنوعی بر اساس اطلاعاتی که از واقعه ی عاشورا دریافت کرده است.
💡زائر سیدالشهدا علیه السلام همسایه ... ▪️وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) وَ [أَوْ ]أَبَا جَعْفَرٍ (عليه السلام) يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ مَسْكَنُهُ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ الْجَنَّةَ فَلَا يَدَعْ زِيَارَةَ الْمَظْلُومِ قُلْتُ مَنْ هُوَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَاحِبُ كَرْبَلَاءَ مَنْ أَتَاهُ شَوْقاً إِلَيْهِ وَ حُبّاً لِرَسُولِ اللَّهِ وَ حُبّاً لِفَاطِمَةَ وَ حُبّاً لِأَمِيرِ الْمُوءْمِنِينَ (صلي الله عليه و آله) أَقْعَدَهُ اللَّهُ عَلَى مَوَائِدِ الْجَنَّةِ يَأْكُلُ مَعَهُمْ وَ النَّاسُ فِي الْحِسَابِ ▪️از حضرت ابا عبد اللّه عليه السّلام يا ابا جعفر عليه السّلام شنيدم كه مى فرمودند: كسى كه دوست دارد محل سكنا و منزلش بهشت باشد پس زيارت مظلوم (مظلوم كربلاء) را ترك نكند. عرض كردم: مظلوم كيست؟ حضرت فرمودند: ▪️مظلوم حسين بن على عليهما السّلام كه صاحب كربلاء است مى باشد، كسى كه بخاطر شوق به آن حضرت و محبّت به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و فاطمه سلام اللّه عليها و حبّ به امير الموءمنين صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين حضرتش را زيارت كند خداوند او را بر سر سفره هاى بهشتى نشانده كه با آن سروران هم غذا باشد در حالى كه مردم در حساب مى باشند.   📚 کامل الزیارات - باب پنجاه و دوّم - صفحه ۳۸۸ @BotShenasi
💡احتجاج و کتک امام حسین علیه السلام بر مروان ▪️ [المناقب] لابن شهرآشوب ج، [الإحتجاج] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ أَنَّهُ قَالَ: قَالَ مَرْوَانُ بْنُ الْحَکَمِ یَوْماً لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام لَوْ لَا فَخْرُکُمْ بِفَاطِمَةَ بِمَا کُنْتُمْ تَفْتَخِرُونَ عَلَیْنَا فَوَثَبَ الْحُسَیْنُ علیه السلام وَ کَانَ علیه السلام شَدِیدَ الْقَبْضَةِ فَقَبَضَ عَلَی حَلْقِهِ فَعَصَرَهُ وَ لَوَی عِمَامَتَهُ عَلَی عُنُقِهِ حَتَّی غُشِیَ عَلَیْهِ ثُمَّ تَرَکَهُ وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام عَلَی جَمَاعَةٍ مِنْ قُرَیْشٍ فَقَالَ أَنْشُدُکُمْ بِاللَّهِ إِلَّا صَدَّقْتُمُونِی إِنْ صَدَقْتُ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ فِی الْأَرْضِ حَبِیبَیْنِ کَانَا أَحَبَّ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ مِنِّی وَ مِنْ أَخِی أَوْ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ ابْنَ بِنْتِ نَبِیٍّ غَیْرِی وَ غَیْرَ أَخِی قَالُوا لَا قَالَ وَ إِنِّی لَا أَعْلَمُ أَنَّ فِی الْأَرْضِ مَلْعُونَ بْنَ مَلْعُونٍ غَیْرَ هَذَا وَ أَبِیهِ طَرِیدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ اللَّهِ مَا بَیْنَ جَابَرَسَ وَ جَابَلَقَ أَحَدُهُمَا بِبَابِ الْمَشْرِقِ وَ الْآخَرُ بِبَابِ الْمَغْرِبِ رَجُلَانِ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ الْإِسْلَامَ أَعْدَی لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَهْلِ بَیْتِهِ مِنْکَ وَ مِنْ أَبِیکَ إِذْ کَانَ وَ عَلَامَةُ قَوْلِی فِیکَ أَنَّکَ إِذَا غَضِبْتَ سَقَطَ رِدَاؤُکَ عَنْ مَنْکِبِکَ قَالَ فَوَ اللَّهِ مَا قَامَ مَرْوَانُ مِنْ مَجْلِسِهِ حَتَّی غَضِبَ فَانْتَقَضَ وَ سَقَطَ رِدَاؤُهُ عَنْ عَاتِقِهِ ▪️ یک روز مروان بن حکم به امام حسین گفت: اگر فخر و مباهات شما بر ما به واسطه فاطمه زهرا نباشد، پس به چه وسیله ای به ما تفاخر خواهید کرد؟ امام حسین علیه السّلام از جای برجست و به شدت گلوی مروان را گرفت و فشار داد. آنگاه عمامه مروان را به گردنش پیچید. کار به جایی رسید که مروان غش کرد. سپس امام حسین علیه السّلام نزد گروهی از قریش آمد و فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم، اگر این سخنانی که من می‌گویم صحیح است سخن مرا تصدیق کنید: آیا شما در زمین دو محبوبی که از من و برادرم نزد پیامبر خدا محبوب تر باشند سراغ دارید؟ و یا اینکه روی زمین کسی را غیر از من و برادرم که پسر دختر پیغمبر باشند می‌شناسید؟ گفتند: نه. فرمود: من هم در روی زمین کسی را که ملعون بن ملعون باشد نمی شناسم غیر از مروان بن حکم و پدرش که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله او را طرد کرده بود. به خدا قسم بین جابرس و جابلق که یکی از آن‌ها در مشرق و دیگری در مغرب است، مردی نیست که خود را به اسلام منسوب بداند و از تو و پدرت نسبت به خدا و رسول و اهل بیتش خصومت بیشتری داشته باشد. نشانه درست بودن سخن من درباره تو این است که هر گاه خشمگین می‌شوی عبای تو از دوش تو می‌افتد. راوی می‌گوید: به خدا قسم مروان خشمگین شد و هنوز از جای خود برنخاسته بود که عبایش از دوشش افتاد 📚 بحارالانوارجلد ۴۴، صفحه ۲۰۶ @BotShenasi
💡نامه معاویه به امام حسین علیه السلام و پاسخ دندان شکن حضرت ▪️اگر دین علی نبود، شرافت و شخصیت تو و پدرت همان مسافرت زمستانی و تابستانی بود که از مکه به شام می‌کردید و بدین وسیله خویش را از گرسنگی و بی نوایی نجات می‌دادید . اشاره دارد به کلام خداوند متعال «لایلاف قریش ایلافهم رحلة الشتاء و الصیف». (قریش / ۱و۲ ). اما اینکه نوشته بودی: من به خودم و دین حضرت محمّد صلّی اللّه علیه و آله و امت آن بزرگوار نظری کنم و از تفرقه این امت و اینکه به وسیله من دچار فتنه گردند بپرهیزم، من برای این امت فتنه ای بزرگ تر از این نمی بینم که تو خلیفه آنان باشی. من نظری را برای خودم و دینم و امت حضرت محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بهتر از این نمی بینم که با تو بجنگم؛ اگر من با تو جهاد کنم، قربهً الی اللّه تعالی جهاد می‌کنم و اگر جهاد با تو را ترک کنم، باید برای این گناه از پروردگارم طلب مغفرت کرده و از او بخواهم که مرا هدایت کند. اما اینکه نوشته بودی: اگر من منکر تو گردم تو نیز منکر من خواهی شد، تو هر مکر و حیله ای که به نظرت می‌رسد درباره من به کار ببر. من امیدوارم که مکر و حیله تو به من ضرری نخواهد رسانید. و ضرر آن برای تو از همه بیشتر خواهد بود، زیرا تو بر اسب جهالت خویش سوار و بر شکستن عهد و پیمان خویشتن حریص شده ای! به جان خودم قسم که تو به هیچ شرطی وفا و عمل ننموده ای! زیرا عهد و پیمان خود را شکستی و آن افرادی را که با آنان صلح نمودی بعد از آن همه قسم‌هایی که خوردی و تعهدهایی که کردی و اطمینان‌هایی که دادی شهید نمودی! تو آنان را بدون اینکه با کسی بجنگند شهید کردی، تو ایشان را بدین علت کشتی که فضایل و مناقب ما را نقل می‌کردند و حق ما را بزرگ می‌داشتند. تو آنان را برای این شهید نمودی که مبادا بمیری و آنان را نکشته باشی، یا اینکه ایشان قبلا از اینکه شهادت را درک کنند بمیرند. ای معاویه! مواظب باش که از تو قصاص خواهد شد و یقین داشته باش که حساب تو را خواهند رسید. بدان! خدای تعالی نامه اعمالی ترتیب داده که هیچ گناه کبیره و صغیره ای نیست مگر اینکه آن را به حساب خواهد آورد. خدا این جنایات تو را فراموش نخواهد کرد. جنایاتی که به مردم ظنین می‌شوی، به دوستان خدا تهمت می‌زنی و آنان را می‌کشی، دوستان خدا را از خانه هاشان به دیار غربت تبعید می‌کنی، مردم را مجبور می‌کنی با پسرت که کودکی است نورس و شراب خوار و سگ باز بیعت کنند، من تو را این گونه می‌بینم که خود را دچار زیان خواهی کرد، و دین خود را از دست خواهی داد، با رعیت خویش حقه بازی خواهی نمود، در امانت خود خیانت خواهی کرد، گوش به سخن شخص سفیه و نادان می‌دهی و افراد پرهیزکار را به خاطر این گونه تبهکاران دچار ترس می‌کنی، و السّلام. هنگامی که معاویه نامه امام حسین علیه السّلام را خواند گفت: حقیقتاً که در سینه حسین بغض و کینه ای است که من آن را نمی شناسم! یزید به معاویه گفت: جوابی برای حسین بنویس که خود را کوچک ببیند و در این نامه حسین را از کارهای بدی که پدرش انجام داد آگاه کن. در همین موقع بود که عبد اللّه ابن عمرو بن عاص وارد شد. معاویه به او گفت: نامه ای را که حسین نوشته دیدی؟ گفت: مگر چه نوشته؟ وقتی معاویه آن نامه را برایش خواند، عبد اللّه به معاویه گفت: چه مانعی دارد تو جوابی برای حسین بنویسی که باعث شود به چشم حقارت به خود بنگرد؟ عبد اللّه این سخن را برای خوش آمد معاویه گفت. یزید به معاویه گفت: اکنون نظر من چطور است؟ معاویه خندید و به عبد اللّه گفت: یزید هم همین عقیده تو را دارد. عبد اللّه گفت: عقیده یزید صحیح است. معاویه گفت: نظر هر دوی شما خطا است. به نظر شما اگر من بخواهم عیوب علی را بگویم، مثلا چه می‌توانم بگویم؟ شخصی مثل من نباید عیبی را بگوید که در وجود کسی نباشد، یا اینکه نداند چه عیبی در وجود او است. اگر من عیب شخصی را بگویم که مردم آن را نمی دانند، باکی برای صاحب آن نخواهد بود و مردم به آن عیب اهمیتی نمی دهند، بلکه آن را تکذیب می‌کنند. من چگونه عیب حسین را بگویم، در صورتی که به خدا قسم عیبی در وجود او نیست. نظر من این بود که نامه ای به حسین بنویسم و او را تهدید کنم. سپس نظر خود را عوض کرده و تصمیم گرفتم که با وی لجاجت نکنم.   📚بحارالانوار جلد۴۴ صفحه ۲۱۲ @BotShenasi
💡 ای دریاها لباس عزا بپوشید ... ▪️مل، [کامل الزیارات] الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الزَّعْفَرَانِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ النَّصِیبِیِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ أَخْبَرَنِی الْمَشِیخَةُ: أَنَّ الْمَلَکَ الَّذِی جَاءَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَخْبَرَهُ بِقَتْلِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ کَانَ مَلَکَ الْبِحَارِ وَ ذَلِکَ أَنَّ مَلَکاً مِنْ مَلَائِکَةِ الْفِرْدَوْسِ نَزَلَ عَلَی الْبَحْرِ وَ نَشَرَ أَجْنِحَتَهُ عَلَیْهَا ثُمَّ صَاحَ صَیْحَةً وَ قَالَ یَا أَهْلَ الْبِحَارِ الْبَسُوا أَثْوَابَ الْحُزْنِ فَإِنَّ فَرْخَ الرَّسُولِ مَذْبُوحٌ ثُمَّ حَمَلَ مِنْ تُرْبَتِهِ فِی أَجْنِحَتِهِ إِلَی السَّمَاوَاتِ فَلَمْ یَلْقَ مَلَکاً فِیهَا إِلَّا شَمَّهَا وَ صَارَ عِنْدَهُ لَهَا أَثَرٌ وَ لَعَنَ قَتَلَتَهُ وَ أَشْیَاعَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ ▪️ پیغمبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: آن ملکی که نزد پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم آمد و آن حضرت را از قتل حسین بن علی علیهما السّلام آگاه کرد، ملک دریاها بود، زیرا یکی از ملائکه فردوس روی دریا نازل شد و بال‌های خود را روی آن دریا گسترانید. بعد فریاد زد: ای اهل دریاها! لباس عزا بپوشید، زیرا فرزند رسول خدا سر بریده شد! سپس از خاک قبر حسین علیه السّلام به وسیله بال‌های خود به آسمان‌ها برد. و هیچ ملکی را ملاقات نکرد مگر این که آن تربت مقدس را می‌بویید و یک اثر از آن نزد آن ملک باقی می‌ماند. آن ملک قاتل امام حسین علیه السّلام را با تابعین و پیروان آنان لعنت می‌کرد.   📚بحارالانوار،جلد ۴۵، صفحه ۲۲۱ @botShenasi
💡بخشش امام حسین علیه السلام ▪️اعرابی وارد مدینه طیبه شد و از کریم ترین مردم جویا شد. امام حسین علیه السّلام را به وی معرفی کردند. او داخل مسجد شد و دید که امام حسین مشغول نماز است. مقابل آن حضرت ایستاد و این اشعار را سرود: کسی که الان چشم امید به تو دارد و حلقه درب خانه تو را حرکت دهد ناامید نخواهد شد. تویی که بخشنده و مورد اعتماد هستی. پدر تو قاتل افراد فاسق و نابکار بود. اگر مقام نبوت پدران و نیاکان شما نمی بود، دچار آتش دوزخ می‌شدیم. ▪️راوی می‌گوید: امام حسین علیه السّلام سلام کرد و به قنبر فرمود: آیا چیزی از مال حجاز باقی مانده؟ گفت: آری، مبلغ چهار هزار اشرفی باقی مانده است. فرمود: آن‌ها را بیاور. زیرا کسی که از ما بیشتر به آنها احتیاج دارد آمده است. سپس برد یمانی را از تن خویش در آورد و آن اشرفی‌ها را در میان آن پیچید و آن را به این خاطر که به نظر مبارکش اندک بود و بدین جهت که از اعرابی خجل بود، از شکاف در به آن اعرابی عطا کرد و این اشعار را خواند: این اشرفی‌ها را بگیر و من به خاطر اینکه به تو پول مختصری عطا کردم پوزش می‌طلبم. بدان که من نسبت به تو مهربان هستم. اگر حق ما را به ما می‌دادند باران بذل و بخشش از آسمان‌ها بر تو فرو می‌ریخت. ولی چه باید کرد که حوادث روزگار وضع انسان را تغییر می‌دهند و دست من فعلا خالی از پول است. ▪️راوی می‌گوید: اعرابی آن اشرفی‌ها را گرفت و شروع به گریه کرد. امام حسین به وی فرمود: آیا برای اینکه بخشش ما قلیل و اندک بود گریه می‌کنی؟ گفت: نه. برای این گریه می‌کنم که چگونه خاک تو را می‌رباید و این گونه بذل و بخشش هایت را از بین می‌برد. این حدیث در مورد امام حسن علیه السلام هم روایت شده است.   📚بحارالانوار، جلد ۴۴ ص ۱۸۹ @BotShenasi
💡یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات ▪️حَدَّثَنِي أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ مَنِيعٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ أَهْوَنُ مَا يَكْتَسِبُ زَائِرُ الْحُسَيْنِ (عليه السلام) فِي كُلِّ حَسَنَةٍ أَلْفُ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ السَّيِّئَةُ وَاحِدَةٌ وَ أَيْنَ الْوَاحِدَةُ مِنْ أَلْفِ أَلْفٍ ثُمَّ قَالَ يَا صَفْوَانُ أَبْشِرْ فَإِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً مَعَهَا قُضْبَانٌ مِنْ نُورٍ فَإِذَا أَرَادَ الْحَفَظَةُ أَنْ تَكْتُبَ عَلَى زَائِرِ الْحُسَيْنِ (عليه السلام) سَيِّئَةً قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ لِلْحَفَظَةِ كُفِّي فَتَكُفُّ فَإِذَا عَمِلَ حَسَنَةً قَالَتْ لَهَا اكْتُبِي أُولَئِكَ الَّذِينَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ ▪️از صفوان بن مهران الجمّال، از حضرت ابى عبد اللّه عليه السّلام نقل كرده كه آن حضرت فرمودند: ▪️كمترين چيزى كه زائر امام حسين عليه السّلام بدست مى آورد اين است كه در مقابل هر يك حسنه اى كه از او صادر شود. ▪️حق تعالى هزار هزار حسنه به او پاداش دهد و در قبال هر يك سيئه اى كه مرتكب شود تنها يك سيئه برايش منظور مى كند و يكى كجا و هزار هزار تا كجا؟! ▪️ سپس حضرت فرمودند: اى صفوان، بشارت باد تو را، خداوند متعال فرشتگانى دارد كه با آنها تازيانه اى از نور بود و هر گاه فرشتگان حافظ و نگهبان بخواهند بر زائر امام حسين عليه السّلام سيئه اى بنويسند، فرشتگان به حافظين مى گويند: ▪️از اين كار خود دارى كنيد، آنها خود را از آن باز مى دارند و وقتى زائر عمل حسنه اى انجام دهد فرشتگان به حافظين مى گويند: ▪️بنويسيد، ايشان كسانى هستند كه حق تعالى سيئاتشان را به حسنه تبديل فرموده است. 📚 کامل الزیارات - ۱۰۸ صفحه ۸۷۶ @BotShenasi
💡با نیزه بر سر ما .... ▪️سیّد ابن طاووس از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: پدرم امام زین العابدین علیه السّلام می‌فرمود: چون ما را به نزد یزید می‌بردند، مرا بر شتر برهنه سوار کرده بودند، و مخدّرات اهل بیت را بر اشترهای برهنه سوار کرده بودند و در عقب من بودند، و سر بزرگوار پدر عالی مقدارم بر سر نیزه بود و در پیش روی ما می‌بردند، و نیزه داران آن کافران بر دور ما احاطه کرده بودند، و هر یک از ما را که می‌دیدند که آب از دیده ما جاری می‌شود، نیزه را بر سر ما می‌کوبیدند، و با این حال ما را داخل دمشق کردند.   📚جلاء العیون - صفحه ۷۲۸ @BotShenasi
💡 شما بترسید که مردم شما را بربایند ▪️حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: چون پدرم امیر المؤمنین علیه السّلام را ضربت زدند، من این حدیث را به خدمت او عرض کردم فرمود: امّ ایمن راست گفته است، گویا می‌بینم که تو و سایر زنان اهل بیت مرا در این شهر به خواری و مذلّت اسیر کنند، و پس در آن وقت صبر کنید که سوگند یاد می‌کنم به آن خداوندی که دانه را شکافته و خلایق را آفریده است که در آن وقت بر روی زمین دوست خدا به غیر شما و محبّان و شیعیان شما نخواهد بود. در وقتی که حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم این خبر را به ما نقل کرد، ما را خبر داد که شیطان در آن روز از روی شادی پرواز خواهد کرد با شیاطین و اعوان خود در روی زمین خواهد گردید، و با اعوان خود خواهد گفت: ای گروه شیاطین آنچه می‌خواستیم از فرزندان آدم به عمل آوردیم، و در هلاک ایشان به نهایت رسیدیم، و ایشان را به جهنّم رساندیم، و از ایشان نجات نمی یابد مگر کسی که دست به دامان ولایت اهل بیت رسالت زند، پس مشغول شوید به تشکیک مردم در حقّ ایشان، و تحریص مردم بر عداوت ایشان و عداوت دوستان ایشان، تا کفر و ضلالت خلق مستحکم گردد، و هیچ کس از ایشان نجات نیابد. 📚جلاء العیون - صفحه ۷۰۸ @Botshenasi
💡 شهر را آذین بستند! ▪️در بعضی از کتب معتبره روایت کرده اند که سهل بن سعد گفت: من در سفری وارد دمشق شدم، شهری دیدم در نهایت معموری با اشجار و انهار بسیار و قصور رفیعه و منازل بی شمار، و دیدم که بازارها را آذین بسته اند و پرده‌ها آویخته اند، و مردم زینت بسیار کرده اند و دفّ و نقّاره و انواع سازها می‌نوازند، با خود گفتم: مگر امروز عید ایشان است؟! تا آنکه از جمعی پرسیدم که: مگر در شام عیدی هست که نزد ما معروف نیست؟ گفتند: ای شیخ مگر تو در این شهر غریبی؟ گفتم: من سهل بن سعدم و به خدمت حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم رسیده ام، گفتند: ای سهل! ما تعجّب داریم که چرا خون از آسمان نمی بارد، و چرا زمین سرنگون نمی گردد؟ گفتم: چرا؟ گفتند: این فرح و شادی برای آن است که سر مبارک حسین بن علی علیه السّلام را از عراق برای یزید به هدیه آورده اند، گفتم: سبحان اللَّه سر امام حسین را می‌آورند و مردم شادی می‌کنند؟! پرسیدم که: از کدام دروازه داخل می‌کنند؟ گفتند: از دروازه ساعات، من بسوی آن دروازه شتافتم.  📚جلاء العیون صفحه ۷۲۹ @BotShenasi
💡چه کسی پیروز است...؟ در آن حال که اهل عصمت و جلال را داخل دمشق کردند، ابراهیم پسر طلحه به حضرت امام زین العابدین علیه السّلام رسید و جراحت شمشیرهای جنگ جمل که در سینه پرکینه اش بود اظهار کرد و گفت: آخر که مغلوب شد؟ حضرت فرمود که: اگر خواهی بدانی که کی مغلوب شد، چون وقت نماز شود، اذان و اقامت نماز را بشنو و ببین که آوازه کی بلند است، و بلند خواهد بود تا روز قیامت.   📚جلاء العیون - صفحه ۷۳۱ @BotShenasi
💡خوب کردی نسل فاطمه طاهره را بر انداختی.... ▪️پس یزید پلید مجلسی آراست و با زینت بسیار بر تخت شوم خود نشست و ملاعین اهل شام را حاضر کرد و اهل بیت رسالت را طلبید، چون به در خانه آن لعین رسیدند، مخفر بن ثعلبه صدا بلند کرد که: فاجران لئیم را برای امیر المؤمنین آوردیم، حضرت امام زین العابدین علیه السّلام در راه با کسی سخن نمی گفت، در این وقت فرمود: بر خدا و خلق ظاهر است که فاجر لئیم کیست، پس عبد الرّحمن بن حکم به یزید گفت که: ▪️خوب کردی نسل فاطمه طاهره را بر انداختی، و نسل سمیّه زانیه را بسیار کردی، یزید سر به نزدیک او برد و گفت: این مجلس جای این سخنان نیست.   📚جلاء العیون - صفحه ۷۳۱ @BotShenasi
💡 جسارت بر راس مطهر سیدالشهدا علیه السلام ▪️به اسانید معتبره از حضرت امام رضا علیه السّلام منقول است که چون سر مطهّر امام حسین علیه السّلام را به مجلس یزید پلید در آوردند، مجلس شراب آراست و با ندیمان خود شراب زهر مار می‌کرد و با ایشان شطرنج بازی می‌کرد، و شراب به یاران خود می‌داد و می‌گفت: بیاشامید که این شراب مبارکی است که سر دشمن ما نزد ما گذاشته است و دل شاد و خرّم گردیده ایم، و ناسزا به امام حسین و پدر و جدّ بزرگوار او صلوات اللَّه علیهم می‌گفت، و هر مرتبه که در قمار بر حریف خود غالب می‌شد، سه پیاله شراب زهر مار می‌کرد و ته جرعه شومش را در پهلوی طشتی که سر آن سرور را در آن گذاشته بودند می‌ریخت، پس هر که از شیعیان ماست، باید که از شراب خوردن و شطرنج باختن اجتناب نماید که کار دشمنان ماست، و هر که در وقت نظر کردن به شراب یا به شطرنج صلوات فرستد بر امام حسین و لعنت کند یزید و آل زیاد را، حق تعالی گناهان او را بیامرزد هر چند به عدد ستارگان آسمان باشد.   📚جلاء العیون - صفحه ۷۳۲ @BotShenasi
💡خطبه حضرت زینب سلام الله علیها ▪️پس زینب دختر امیر المؤمنین علیه السّلام برخاست و فرمود: حمد می‌کنم پروردگار عالمیان را، و درود می‌فرستم بر جدّ خود سیّد پیغمبران، راست فرموده است خدا که پس عاقبت آنها که کارهای بسیار بد کردند آن بود که تکذیب کردند به آیات خدا و استهزا نمودند به آنها، ای یزید آیا گمان می‌کنی که چون بر ما تنگ کردی اطراف زمین را و ما اسیر تو گردیدیم و ما را به روش اسیران از شهر به شهر آوردی که این از خواری ماست نزد خدا، و از بزرگواری توست، پس تکبّر می‌کنی و شاد می‌شوی به آنکه کارهای دنیا برای تو منظّم گردیده و مراد تو حاصل شده است و پادشاهی ما به تو منتقل شده است، آیا فراموش کرده ای فرموده خدا را وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ ▪️(گمان مبر که ما مهلتی که داده ایم کافران را که بهتر است از برای ایشان، ما مهلت نداده ایم ایشان را مگر برای آنکه زیاده گردانند گناهان خود را، و از برای ایشان است عذاب خوارکننده. ) ▪️آیا از عدالت توست ای فرزند آزاد کرده‌ها که زنان و کنیزان خود را در پرده نشانیده و دختران مکرّمه رسول خدا را اسیر کرده ای و بی کجاوه و هودج از شهر به شهر می‌گردانی بی یاوری و معاونی و مددکاری از روی طغیان بر خدا و انکار سیّد انبیاء؟ و این افعال بعید نیست از جماعتی که جگر برگزیدگان را خاییده باشند، و گوشت ایشان از خون شهیدان پرورش یافته باشد، پیوسته شمشیرها بر روی حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برهنه کرده باشند، و اینها نتیجه کفر و ضلالت قدیم است و کینه دیرینه شمشیرهای بدر و احد است، که از روی بغض و عداوت بسوی اهل بیت رسالت نظر می‌کنی، و از کشتن ایشان هیچ پروا نداری، و با نهایت فرح و سرور چوب می‌زنی بر لب و دندان سیّد جوانان بهشت که بوسه گاه حضرت رسالت بود، و تحسین می‌طلبی از کافران گذشته خود که در جهنّمند، و تقرّب می‌جوئی بسوی ایشان به مستأصل کردن ذریّت محمّد، و ریختن خونهای اهل بیت رسالت، و خورشیدهای فلک امامت و خلافت. ▪️به خدا سوگند که بزودی به اشیاخ خود خواهی رسید، و آرزو خواهی کرد که کاش دست تو تا مرفق خشکیده بود، و کاش از مادر متولّد نشده بودی و آنچه کردی نکرده بودی و آنچه گفته بودی نگفته بودی، خداوندا بگیر حقّ ما را، و انتقام بکش از هر که بر ماستم کرد، و غضب خود را نازل گردان بر هر که خونهای ما را ریخت و حامیان ما را کشت. ▪️به خدا سوگند که پاره نکردی مگر پوست خود را و نبریدی مگر گوشت خود را، و بزودی وارد خواهی شد بر حضرت رسالت به آنچه متحمّل شده ای از ریختن خون ذریّت او و هتک حرمت او کرده ای در عترت او، در هنگامی که حق تعالی تفرّق ایشان را به جمعیّت مبدّل کرده باشد و پراکندگی احوال ایشان را به امنیّت آورده باشد، و حقّ ایشان را از ستمکاران گرفته باشد، چنانچه حق تعالی می‌فرماید که: گمان مکن آنان را که در راه خدا کشته شدند از مرده گانند، بلکه زندگانند و نزد پروردگار خود روزی می‌یابند. ▪️خدا بس است برای تو حکم کننده، و کافی است برای مخاصمه تو، و جبرئیل ظهیر و یاور اوست، و زود خواهد یافت عذاب خود را و یافته آن کسی که تو را بر گردن مسلمانان سوار کرد، و خلافت باطل را برای تو مستقر گردانید، و خواهید دانست که مکان شما بدتر است، و یاور شما کمتر است، و اینکه من قدر تو را کم می‌شمارم و سرزنش تو را عظیم می‌دانم نه برای آن است که خطاب در تو فایده می‌کند، بعد از آنکه دیده‌های مسلمانان را گریان و سینه‌های ایشان را بریان کردید، و موعظه چه سود می‌بخشد در دلهای سنگین و جانهای طاغی و بدنهای مملوّ از سخط حق تعالی و لعنت رسول خدا، و سینه‌ها که شیطان در آن آشیان کرده، و به اعانت این قسم گروه تو کردی آنچه کردی. ▪️پس زهی تعجّب است کشته شدن پرهیزکاران و فرزندان پیغمبران و سلاله اوصیای ایشان، به دستهای آزادشدگان خبیث و نسلهای زناکاران فاجر که خون ما از دستهای ایشان می‌ریزد و گوشتهای ما از دهانهای ایشان بیرون می‌افتد. @BotShenasi
▪️ای یزید! اگر الحال ما را غنیمت خود می‌شماری، زود باشد که موجب غرامت تو گردد در هنگامی که نیابی مگر آنچه دستهای تو پیش فرستاده است، و نیست خدا ستم کننده بر بندگان خود، و بسوی خدا شکایت می‌کنم، و اوست پناه من و بر اوست اعتماد من، پس هر مکری که می‌توانی بکن و هر سعی که خواهی به عمل آور، تا توانی با ما عداوت کن، به خدا سوگند که نام ما را محو نمی توانی کرد، و به فضیلت ما نمی توانی رسید، و عار کردار خود را از خود دور نمی توانی کرد، و نیست رأی تو مگر اندک مکری، و ایّام دولت تو مگر اندک مدّتی، و عن قریب جمعیّت تو از هم خواهد پاشید، و در روزی که ندا کند منادی از جانب حق تعالی که: لعنت خدا بر ظالمان و ستمکاران است. ▪️پس حمد می‌کنم خداوندی را که ختم کرد برای اوّل ما به سعادت، و برای آخر ما به رحمت و شهادت، و سؤال می‌کنم از حق تعالی که ثواب ایشان را کامل سازد، و اجر ایشان را مضاعف گرداند، و در میان ما خلیفه ایشان باشد، به درستی که او رحیم و ودود است، و خدا بس است ما را و نیکو وکیلی است از برای ما.  📚جلاء العیون - صفحه ۷۳۵ @BotShenasi
💡 وقایعی جانگداز ... ▪️شیخ مفید و سیّد ابن طاووس و دیگران به روایات مختلفه از فاطمه دختر حضرت امام حسین علیه السّلام روایت کرده اند که: چون ما را به مجلس یزید بردند، در اوّل حال بر ما رقّت کرد، پس مرد سرخ موئی از اهل شام برخاست و گفت: ای یزید این دختر را به من ببخش و اشاره بسوی من کرد، من از ترس بر خود لرزیدم و بر جامه‌های عمّه خود زینب چسبیدم، عمّه‌ام مرا تسکین داد و به آن شامی خطاب کرد که: ای ملعون تو و یزید هیچ یک اختیار چنین امری ندارید، گفت: اگر خواهم می‌توانم کرد، حضرت زینب فرمود: ▪️ به خدا سوگند که نمی توانی کرد مگر آنکه از دین ما به در روی و کفر باطن خود را اظهار کنی، آن ملعون در غضب شد و گفت: با من چنین سخن می‌گوئی؟ پدر و مادر تو از دین بدر رفتند،حضرت زینب فرمود: ▪️ به دین خدا و دین پدر و برادر من هدایت یافتی تو و پدر و جدّ تو اگر مسلمان شده باشید، آن لعین گفت: دروغ گفتی ای دشمن خدا، حضرت زینب فرمود: ▪️ تو اکنون پادشاهی و به سلطنت خود مغرور گردیده ای، و آنچه می‌خواهی می‌گوئی من دیگر جواب تو نمی گویم، پس بار دیگر آن شامی سخن را اعاده کرد، یزید گفت: ساکت شو خدا تو را مرگی دهد.   📚جلاء العیون - صفحه ۷۳۸ @BotShenasi
💡خطبه امام سجاد علیه السلام در شام پس فرمود که: ایّها النّاس حق تعالی ما اهل بیت رسالت را شش خصلت عطا کرده است و به هفت فضیلت ما را بر سایر خلق زیادتی داده، عطا کرده است به ما علم و بردباری و جوانمردی و فصاحت و شجاعت و محبّت در دلهای مؤمنان، و فضیلت داده است ما را به آنکه از ماست نبیّ مختار محمّد مصطفی، از ماست صدّیق اعظم علیّ مرتضی علیه السّلام، از ماست جعفر طیّار که به دو بال خود در بهشت با ملائکه پرواز می‌کند، از ماست حمزه شیر خدا و رسول، و از ماست دو سبط این امّت حسن و حسین که سیّد جوانان بهشتند، هر که مرا شناسد شناسد، و هر که مرا نشناسد من خبر می‌دهم او را به حسب و نسب خود. ایّها النّاس! منم فرزند مکّه و منی، منم فرزند زمزم و صفا، منم فرزند آنکه مقام ابراهیم را به ردای خود برداشت، منم فرزند بهترین پیغمبران و طایفان و ساعیان و حاجیان و ملبّیان، منم فرزند آنکه بر براق سوار شد و بلند شد بر روی هوا، منم فرزند آنکه بردند او را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصی، منم فرزند آنکه جبرئیل او را رسانید به سدرة المنتهی، منم فرزند آنکه در قرب حق تعالی رسید به مرتبه قاب قوسین او ادنی، منم فرزند آنکه نماز گزارد با ملائکه آسمانها، منم فرزند محمّد مصطفی، منم فرزند علیّ مرتضی، منم فرزند آنکه شمشیر بر بینی مردم زد تا قایل شدند به وحدانیّت خدا، منم فرزند آنکه در پیش روی حضرت رسالت به دو شمشیر جهاد کرد و به دو نیزه دفع اهل عناد کرد، و در دو هجرت هجرت نمود، و در دو بیعت حاضر بود، و کافران را منهزم ساخت در جنگ بدر و حنین، و کافر نبود به خدا یک طرفة العین. منم فرزند صالح مؤمنان، و وارث پیغمبران، و براندازنده ملحدان، و پادشاه مسلمانان، و نور جهاد کنندگان، و زینت عابدان، و تاج گریه کنندگان، و صبرکننده ترین صبر کنندگان، و بهترین نمازگزارندگان، منم فرزند مؤیّد به جبرئیل و منصور به میکائیل، منم فرزند حمایت کننده مسلمانان و کشنده مارقان و ناکثان و قاسطان، منم فرزند اوّل کسی که اجابت دعوت خدا و رسول کرد از مؤمنان، منم فرزند اوّل سابقان و براندازنده مشرکان، و تیر زهرآلود خدا بر منافقان، و زبان حکمت عارفان، و یاری کننده دین خدا، و ولیّ خدا، و گلستان حکمت خدا، و صندوق علم خدا، یعنی جوانمرد سخی، و شجاع زکی، و پسندیده ابطحی، قطع کننده اصلاب و متفرّق کننده احزاب، آنکه دلش از همه کس ثابت تر بود، و عزیمتش از همه کس محکمتر بود، و شیر بیشه شجاعت بود، و به شمشیر آبدار خود سرهای کافران را می‌دروید، و به بارقه شمشیر آبدار آتش در خرمن عمر کفّار و فجّار می‌انداخت، شیر بیشه حجاز و مرد مردانه عراق، شهسوار بدر و احد، و شیر بیشه هیجا، وارث مشعرین و والد سبطین یعنی جدّم علی بن أبی طالب. پس فرمود: منم فرزند فاطمه زهرا، منم فرزند سیّده نساء، منم فرزند خدیجه کبری، منم فرزند امام مقتول به تیغ اهل جفا، منم فرزند لب تشنه صحرای کربلا، منم فرزند غارت شده اهل جور و عنا، منم فرزند آنکه بر او نوحه کردند جنّیان زمین و مرغان هوا، منم فرزند آنکه سرش را بر نیزه کردند و گردانیدند در شهرها، منم فرزند آنکه حرم او را اسیر کردند اولاد زنا، مائیم اهل بیت محنت و بلا، مائیم محل نزول ملائکه سما و مهبط علوم حق تعالی. پس چندان از مدایح اجداد گرام و مفاخر آباء عظام خود را یاد کرد که خروش از مردم برخاست، و یزید ترسید که مردم از او برگردند، مؤذّن را اشاره کرد که: اذان بگو. چون مؤذّن اللَّه اکبر گفت، حضرت فرمود: از خدا چیزی بزرگتر نیست، چون مؤذّن أشهد أن لا اله الّا اللَّه گفت، حضرت فرمود که: شهادت می‌دهد به این کلمه مو و پوست و گوشت و خون من، چون مؤذّن گفت: أشهد أنّ محمّداً رسول اللَّه، حضرت فرمود: ای یزید بگو این محمّد که نامش را به رفعت مذکور می‌سازی، جدّ من است یا جدّ تو؟ اگر می‌گوئی جدّ توست دروغ گفته باشی و کافر می‌شوی، اگر گوئی جدّ من است پس چرا عترت او را کشتی و فرزندان او را اسیر کردی؟ آن ملعون جواب نگفت و به نماز ایستاد.   📚جلاء العیون - صفحه ۷۴۰ @BotShenasi
💡موضعی حبس شدند که ایشان را از گرما و سرما نگاه نمی داشت. ▪️ابن بابویه روایت کرده است که یزید حضرت امام زین العابدین علیه السّلام را با مخدّرات مطهّرات در موضعی حبس کرد که ایشان را از گرما و سرما نگاه نمی داشت، تا آنکه روهای منوّر ایشان پوست انداخت، و در آن ایّام هر سنگ که از بیت المقدّس بر می‌داشتند از زیرش خون تازه می‌جوشید، و شعاع آفتاب در هنگام طلوع بر دیوارهای سرخ می‌تابید مانند چادر سرخی که بر دیوار افکنده باشند، تا آنکه حضرت امام زین العابدین علیه السّلام زنان و سرها را به کربلا آورد.   📚جلاء العیون- صفحه ۷۴۸  @BotShenasi
💡 در زیارت اینگونه باش ... ▪️حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ قَالَ حَدَّثَنَا مُدْلِجٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ إِذَا خَرَجْنَا إِلَى أَبِيكَ أَ فَكُنَّا [أَفَلَسْنَا ]فِي حَجٍّ قَالَ بَلَى قُلْتُ فَيَلْزَمُنَا مَا يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ مِنْ مَا ذَا قُلْتُ مِنَ الْأَشْيَاءِ الَّتِي يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ يَلْزَمُكَ حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ يَصْحَبُكَ وَ يَلْزَمُكَ قِلَّةُ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ وَ يَلْزَمُكَ كَثْرَةُ ذِكْرِ اللَّهِ وَ يَلْزَمُكَ نَظَافَةُ الثِّيَابِ وَ يَلْزَمُكَ الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِيَ الْحَائِرَ وَ يَلْزَمُكَ الْخُشُوعُ وَ كَثْرَةُ الصَّلَاةِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَلْزَمُكَ التَّوْقِيرُ لِأَخْذِ مَا لَيْسَ لَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِكَ إِذَا رَأَيْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاةُ وَ يَلْزَمُكَ التَّقِيَّةُ الَّتِي قِوَامُ دِينِكَ بِهَا وَ الْوَرَعُ عَمَّا نُهِيتَ عَنْهُ وَ الْخُصُومَةِ وَ كَثْرَةِ الْأَيْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِي فِيهِ الْأَيْمَانُ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ تَمَّ حَجُّكَ وَ عُمْرَتُكَ وَ اسْتَوْجَبْتَ مِنَ الَّذِي طَلَبْتَ مَا عِنْدَهُ بِنَفَقَتِكَ وَ اغْتِرَابِكَ عَنْ أَهْلِكَ وَ رَغْبَتِكَ فِيمَا رَغِبْتَ أَنْ تَنْصَرِفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ ▪️مدلج از محمّد بن مسلم براى ما نقل كرد كه وى گفت: محضر مبارك حضرت ابى عبد اللّه عليه السّلام عرض كردم: هر گاه به زيارت پدر بزرگوارتان (حضرت امام حسين عليه السّلام) مى رويم آيا بهمان هيئت و كيفيّتى كه به حج مى رويم باشيم؟ ▪️حضرت فرمودند: بلى. عرض كردم: پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نيز است؟ حضرت فرمودند: چه چيزهائى را گفتى؟ عرض كردم: اشيائى را كه بر حاجى لازم مى باشد. ▪️حضرت فرمودند: بر تو لازم است كه با همراهانت خوش رفتار باشى، سخن اندك بگوئى و حتى الامكان تكلّم نكنى مگر به خير. بر تو لازم است زياد بياد خدا باشى. و بر و لازم است جامه و لباس هايت را نظيف و پاكيزه نگاه دارى. و بر تو لازم است پيش از اينكه به حائر برسى غسل نمائى. لازم است بر تو كه خاشع بوده و زياد نماز خوانده و بسيار بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستى و به آنچه از تو نيست و مال ديگرى است احترام گذارده و بر ندارى. لازم است به آنچه حلال نيست نگاه نكرده و چشم خود را از آن فروببندى. لازم است وقتى برادر ايمانى خود را نيازمند ديده و ملاحظه كردى كه بواسطه نداشتن نفقه از ادامه عمل عاجز است به ديدنش رفته او را كمك كرده و به مواسات با او رفتار نمائى. بر تو لازم است تقيه كه دين تو به آن قائم است را رعايت كنى. واجب است از آنچه منهى هستى و از خصومت و دشمنى و زياد قسم خوردن و از جدال كردنى كه در اثناء آن به خوردن قسم مبادرت مى ورزى اجتناب و دورى كنى. ▪️و وقتى به اين دستورها عمل كردى البتّه حجّ و عمره تو تمام و كامل بوده و به واسطه صرف نفقه و دور شدن از اهل و عيالت و روى تافتن از آنچه به آن مايل هستى از كسى كه آنچه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى استحقاق پيدا مى كنى كه از سفرت مراجعه كرده در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد. 📚 کامل الزیارات - باب چهل و هشتم صفحه ۳۷۱ @BotShenasi
💡 در زیارت اینگونه باش ... ▪️وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ عُمَرَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ الْجَمَّالِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ كَرَّامِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) لِكَرَّامٍ إِذَا أَرَدْتَ أَنْتَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ (عليه السلام) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ كَئِيبٌ حَزِينٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ فَإِنَّ الْحُسَيْنَ (عليه السلام) قُتِلَ وَ هُوَ كَئِيبٌ حَزِينٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ ▪️و با اسناد حديث قبل از سعد بن عبد اللّه، از موسى بن عمر، از صالح بن سندى جمّال از كسى كه ذكرش نموده از كرام بن عمرو، وى گفت: حضرت ابو عبد اللّه عليه السّلام فرمودند: اى كرام! هر گاه اراده نمودى قبر حضرت حسين بن على عليهما السّلام را زيارت كنى پس آن حضرت را با حالى غمگين و حزين و هيئتى ژوليده و گرفته زيارت نما، زيرا حضرتش كشته شد در حالى كه محزون و غمگين و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند. 📚کامل الزیارات - باب چهل و - صفحه ۳۷۴ @BotShenasi
💡 پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله به زائر سیدالشهدا علیه السلام ▪️حَدَّثَنِي أَبِي وَ جَمَاعَةُ مَشَايِخِي عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ وَ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ جَمِيعاً عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْجَبَّارِ النَّهَاوَنْدِيِّ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) يَا حُسَيْنُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ يُرِيدُ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (صلي الله عليه و آله) إِنْ كَانَ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَيِّئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِي الْحَائِرِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِينَ الْمُنْتَجَبِينَ [الْمُفْلِحينَ الْمُنْجِحِينَ حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِكَهُ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِينَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَكٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلي الله عليه و آله) يُقْرِوءُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَى ▪️از حسين بن ثوير بن أبى فاخته، وى مى گويد: حضرت ابو عبد اللّه عليه السّلام فرمودند: اى حسين! كسى كه از منزلش بيرون آيد و قصدش زيارت قبر حضرت حسين ابن على عليهما السّلام باشد اگر پياده رود خداوند منّان به هر قدمى كه برمى دارد يك حسنه برايش نوشته و يك گناه از او محو مى فرمايد تا زمانى كه به حائر برسد و پس از رسيدن به آن مكان شريف حق تبارك و تعالى او را از رستگاران قرار مى دهد تا وقتى كه مراسم و اعمال زيارت را به پايان برساند كه در اين هنگام او را از فائزين محسوب مى فرمايد تا زمانى كه اراده مراجعت نمايد در اين وقت فرشته اى نزد او آمده و مى گويد: ▪️رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سلام رسانده و به تو مى فرمايد: از ابتداء عمل را شروع كن، تمام گناهان گذشته ات آمرزيده شد.   📚 کامل الزیارات- باب چهل و نهم صفحه ۳۷۵ @BotShenasi
«تَسَابَقَ اَلْقَوْمُ عَلَى نَهْبِ بُيُوتِ آلِ اَلرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَيْنِ اَلْبَتُولِ» ● 📚لهوف، صفحه ۱۲۷ ● @BotShenasi
🗯 وقتی از اهل بیت علیهم السلام دور هستی! 🔸وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ بُعْدِ الشُّقَّةِ فَلَكَ بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) أُسْوَةٌ بِأَرْضٍ نَائِيَةٍ عَنَّا بِالْفُرَاتِ وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ حُبِّكَ قُرْبَنَا وَ النَّظَرَ إِلَيْنَا وَ أَنَّكَ لَا تَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ فَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قَلْبِكَ وَ جَزَاوءُكَ عَلَيْهِ ▪️و امّا اينكه گفتى مكانت دور است و از ما فاصله دارى، بر تو باد به پيروى نمودن از ابى عبد اللّه عليه السّلام (منظور از ابى عبد اللّه خود آن حضرت مى باشد) زيرا ما نيز از زمينى كه محبوب و مطلوبمان است (مراد كربلاء مى باشد) دور بوده و بواسطه فرات بين ما و آن زمين فاصله افتاده است. و امّا اينكه گفتى دوست دارى نزديك ما بوده و بما نظر افكنى و بر اين معنا قادر نيستى، خداوند متعال بر آنچه در قلب تو است آگاه بوده و تو را بر همان پاداش و جزا مى دهد. 📚کامل الزیارات  باب نود و يكم،حدیث هفتم صفحه ۷۴۱ @BotShenasi