eitaa logo
ساهور؛انجمن علمی«ادبیات تاریخی»
160 دنبال‌کننده
187 عکس
4 ویدیو
1 فایل
📩ساهور؛ انجمن علمی "ادبیات‌تاریخی" دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام #ادبیات_تاریخی #بررسی_رمان‌های_تاریخی #برگزاری_نشست_های_تخصصی #برگزاری_کارگاه_های_تخصصی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. رمان تاریخی صور سکوت در چه داستانی دمیده است؟ داستان رمان صور سکوت حول محور جست‌وجو در پی گم‌شده چهار نسل از یهودیان خوزستان بنا شده است. گم‌شده‌ای که نشانه‌اش در آسمان است اما عقل فراموش‌کار و پنهان‌کار بشرِ منفعت‌طلب، ردپایش بر زمین را پاک کرده است. گم‌شده‌ای که پاسخ به تمام سوالات انسان است اما گویا منافع بزرگان کنیسه شهر، بر باقی ماندن و دست و پا زدن انسان در مرداب جهل استوار شده؛ جهلی که حاصلش، سرگشتگی و تهی‌روحی انسان معاصر است. یوشع، نوری در آسمان می‌بیند و خبر از نزدیکی ظهور موعود آخرالزمان می‌دهد. کنیسه به هم می‌ریزد. یهود با یک تناقض بزرگ روبه‌روست: گویا موعودی که سال‌ها سینه به سینه، نشانه‌اش را به نسل‌نسل خود یادآوری کرده، از تبار یهود نیست. جنگ درمی‌گیرد، جنگ تبار، جنگ حفظ قدرت در نسل و ریشه یهود، جنگ گاه برای کشتن دل‌های منتظر و گاه برای کشتن چراغ عقل. چه باید کرد جز سفر؟ یوشع، بنیان حرکت را می‌گذارد و ابراهیم آغاز می‌کند. بر مرکب یوشع سوار می‌شود و به نشانی ستارگان به قلب تاریکی صحرا می‌زند. مشکل راحیل، نواده یوشع و ابراهیم با ایمان به موعود همین است. او محمد را ندیده است. آنچه از موعود آخرالزمان برایش باقی مانده، انحراف و عناد و جهل پیروان اوست. دست‌خط عمویش، یافث، نشان از دروغین بودن موعود مکه دارد. او که مانند اصلابش به شوق موعود، خطر سفر را به جان خریده، حالا آتش اشتیاق درونش کور می‌شود. کدام نشانه عقلانی وجود دارد که راحیل را از دین برگزیدۀ پدرانش برگرداند به دین پیامبری که نه خودش را دیده و نه شاخه‌ای از نورش در میان پیروانش باقی است؟ پیامبری که هنوز نیامده، تیغ و شمشیر به سوی پیروان یهود کشیده. راحیل یک چیز کم دارد و آن ماوراست...  🌐https://eitaa.com/bouath
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ) از پسِ مطبخ قصر، تا اندرونی بانو خیزران... از پچ پچ دخترکان تا نواختن بر طبل قصاص... از خواب  آشفته زبیده تا صادقانه ترین وعده ..... *نمایش حُسنیه* کاری از گروه تئاتر آئین زمان: دوم الی یازدهم تیر ماه ساعت: 20 مکان: ابتدای خیابان ساحلی . مصلی . سالن قدس قیمت بلیط:50,000 تومان *رزرو بالای ده نفر شامل پنجاه درصد تخفیف است رزرو بلیط: 09902361267 در خدمت شما و خانواده های گرامیتان هستیم🙏🏻 قدومتان سبز...🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خواب دیشب ✍مریم دوست‌محمدیان خواب دیدم فرشی که سه سال پیش بعد از اثاث‌کشی برای خانه جدیدمان خریده بودیم نخ‌نما شده. فرش را با وسواس انتخاب کرده بودم و از اینکه جُل شده بود به این زودی حیران مانده بودم. با صدای جیغ بچه از خواب پریدم. صدا از طبقه بالا بود. بچه کوچک همسایه جیغ می‌زد و گریه می‌کرد و مادرش را صدا می‌زد. زمان را گم کردم. دستم نمی‌آمد چه روزی از چه ماهی از چه سالی هستیم. تبم شکسته بود و عرق سرد، همه تنم را پوشانده بود. تقویم گوشی را باز کردم. امروز درست وسط ماه تموز بود و آخر ماه حج. چشم‌هام را بستم. نفسم به شماره افتاد. سرخی غلیظی تاریکی پیش چشمم را پر کرد. فردا طلوع آفتاب‌نزده مادری، مادری‌اش را شروع می‌کند. پیراهن خونین فرزندش را از عرش آویزان می‌کند و می‌رود پی تدارک عزای فرزندش. چشم باز می‌کنم. زردی طلوع خورشید لب تراس کوچک خانه تیز شده است. باید از جا بلند شوم. حالا وقت مادری‌ست. 🌐https://eitaa.com/bouathI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا