eitaa logo
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
261 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
88 فایل
"بــسم‌اللهـ‌النور✨" خدا گفت تو ریحانه خلقتی . . .✨🙂 کنارهم‌جمع‌شدیم تاحماسه‌ای‌بزرگ‌خلق‌کنیم حماسه‌ای‌ازجنس‌دختـــران😍✨ #فرشتگان_سرزمین_من جهت ارتباط با ما👇 @Zah7482
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14-javadi-h.zeynab(www.rasekhoon.net)2.mp3
553.9K
🔖منبر کوتاه 🔖 سلام الله علیها 💠عفت و حیای حضرت زینب کبری سلام الله علیها 💠 🔻حجاب و عفاف زینبی سلام الله علیها ┄┅═══••☘️🌹☘️••═══┅┄ •○●بوی پلاک●○•
ایـن را هرگـز فرامـوش نڪنید تـا خـود را و ندهیـم ، جامـعہ ساخـتہ نمے شـود . ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 _____ ❤️❤️بوی پلاک❤️❤️
پروفایل مذهبی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ •°°بوی پلاک°°•
📲 آݩٰان‌کہ‌‌خاک‌ࢪاڪیمیاڪنند حٺماڪنیزؤپیࢪغݪامانِ‌زینب‌اند!🖤 🥀 بوے پلاڪ
زینب(س) غمت غم است💔 و قلم از غمت غمین:) غمگین‌ترین غزل ز غمت می خورد زمین...🖤🍂
مگر یک زینب چند دست دارد؟ چند چشم؟ چند زبان؟ و چند دل؟ برای سوختن و خاکستر شدن؟
هم‌ دختر شهید بود هم مادر شهید ولی دلش میخواست صداش کنن:خواهرِشهید((: (س)
السلام عݪیڪ یا زینب کبرۍ✋🏻🖤
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
السلام عݪیڪ یا زینب کبرۍ✋🏻🖤
و سلام بر بانویی که قلبش از جای کنده شد برایِ حُسِین!💔 +سَلآمٌ عَلْیٰ قَلبِ زِیْنَبِ صَبور... •○●بوے پلاڪ●○•
.. ظہورنزدیک‌ترازاون‌چیزیہ‌ کہ‌ذهن‌وعقل‌و‌منطق‌ما؛درکش‌کنہ! کوچیک‌ترین‌کارما.. دقت‌کن کوچیک‌ترین‌کارما توظہورآقااثرداره🌿♡| •○●بوی پلاک●○•
🖇 - گفت:مگه امام زمان(عج) امام‌جمعه است؟! + نه! امامِ‌زمانه! (: - پس چرا فقط جمعه ها به یادش می‌اُفتید ؟!.. + سکوت💔:( ‌‎‎‌‎‌‎‎‌‎‌‎‎‌ ‌ ⋮❥[🌤] @BOYE_PELAK
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚 🔥 : مأموریت ـ اون ایام هر چند جمعیت خیلی از الان کمتر بود اما اتوبوس ها تعدادشون فوق العاده کم تر بود تهویه هم نداشتن ... هوا که یه ذره گرم می شد پنجره ها رو باز می کردیم با این وجود توی فشار جمعیت بازم هوا کم می اومد ... مردم کتابی می چسبیدن بهم سوزن می انداختی زمین نمی اومد می شد فشار قبر رو رسما حس کرد ... ظهر بود ، مدرسه ها تعطیل کرده بودن که با ما تماس گرفتن ... وقتی رسیدیم به محل... اشک، امانش رو برید ـ یه نفر از پنجره ککتل مولوتف انداخته بود تو ... همه شون ایستاده حتی نتونسته بودن در رو باز کنن ... توی اون فشار جمعیت بدون اینکه حتی بتونن تکان بخورن زنده زنده سوخته بودن ... جزغاله شده بودن ... جنازه هاشون چسبیده بود بهم ... بچه ابتدایی هم توی اتوبوس بود ... خیلی طول کشید تا آروم تر شد منم پا به پاشون گریه می کردم ... ـ بوی گوشت سوخته، همه جا رو برداشته بود جنازه ها رو در می آوردیم ... دیگه شماره شون از دست مون در رفته بود دو تا رو میاوردیم بیرون محشر به پا می شد. علی الخصوص اونهایی که صندلی هم آب شده بود و ریخته بود روشون یکی از بچه ها حالش خراب شده بود با مشت می زد توی سر خودش ... فرداش حکم مأموریت اومد ... بهمون مأموریت دادن، طرف رو پیدا کنیم ... نفس آقا مهدی که هیچ دیگه نفس منم در نمی اومد ... ـ پیداش کردید؟ ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌رسد آن که به دستش گره‌ها واشدنی است... آن که با آمدنش نور، هویدا شدنی است... غم مخور ای دل سرگشته، سحر نزدیک است... شب ظلمانی این بادیه، فردا شدنی است... ✾✾✾══♥️══✾✾✾ °●□بوے پلاڪ□●°