eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
348 دنبال‌کننده
50.6هزار عکس
33هزار ویدیو
211 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺 🕌وقت شناسی و بهره وری امام حسن عسکری علیه السلام : اَلحُظوظُ مراتِبُ، فَلا تَعْجَلْ عَلی ثَمرَةٍ لَمْ تُدرَکْ، فإنَّها تُنَالُ فِی اَوانِهَا؛ برای بهره ها مراتب و درجاتی است، پس در چیدن میوه ای که نرسیده است مکن، چرا که در وقتش به دست خواهد آمد. (1) ▫️شرح حدیث: از نشانه های روشن خردمندی و ، انجام هر کاری در موقعیّت خودش است. «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد». مثالی را که علیه السلام بیان کرده اند، برای همه ملموس و روشن است. میوه های روی درخت، در یک مرحله کال و نارس است و وقت چیدنش نرسیده است و اگر در آن فصل، آن را بچینند، حاصلی ندارد و باید آنها را دور ریخت. کارها هم چنین است. هر کاری در زمان خودش خوب است. اقدام زودتر، آن را بی نتیجه می کند و اقدام دیرتر، فایده ای ندارد. پس «زمان شناسی» در امور، بسیار مهم است. خوردن غذا قبل از گرسنه شدن، برای سلامتی مضرّ است. خواندن نماز پیش از رسیدن وقت، آن را باطل می کند. افشاندن بذر در مزرعه در زمان نامناسب، آن را تباه می سازد. گفتن سخنی قبل از ی جوانب و زمینه ی مناسب آن، چه بسا عوارض و زیانهای جبران ناپذیر داشته باشد و به بار آورد. اینها همه مثال است، برای این که اگر بخواهیم «بهره ی کامل» از هر چیزی ببریم، باید زمان شناس و باشیم. عمر، عزیز است غنیمت شمار تا شوی از حاصل آن کامیاب گوهر فرصت ز کف ارزان مده عهد جوانی گذرد با شتاب (2) باید دید چه زمانی وقت چه کاری است و از شاخسار زمانه، کی و چگونه باید «میوه کامیابی» را چید؟ 🔸پی نوشت: 1. نزهة الناظر و تنبیه الخواطر، ص 143 2.علی باقرزاده (بقا). منبع: حکمت های عسکری, انتشارات آستان قدس رضوی https://eitaa.com/bshmk33
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ در مورد موقعيت اجتماعی امام حسن عسکری (ع) چه گزارشاتی داده است؟ 🔹 (ع) اگر چه بسیار جوان بودند، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی، به ویژه و اعتقاد بی‌ شائبه آنان به امام و احترام بی‌ چون و چرای مردم از وی، شهرت فراوانی پیدا کرده بودند. هم‌چنين به دلیل آن که مورد توجه عام و خاص بودند، حاکمیت عباسی جز در مواردی چند، در ظاهر رفتار احترام‌ آمیزی از خود نسبت به آن حضرت نشان می‌ دادند. روایتی طولانی که در بسیاری از منابع نقل شده، حاکی از اهمیّت و عظمت موقعیت روزافزون (ع) در «سامرا» می‌ باشد. اینک به خاطر اهمیت این روایت به ذکر قسمت‌ هایی از آن می‌ پردازیم: «سعد بن عبدالله اشعری از علمای معروف شیعه که احتمالاً به ملاقات امام عسکری (ع) نیز شرفیاب شده [۱]، می‌ گوید: «در شعبان سال ۲۷۸ - هیجده سال پس از شهادت امام عسکری (ع) - در مجلس احمد بن عبیدالله بن خاقان [۲] - که آن روزها مسئولیت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نیز عداوت می‌ ورزید - نشسته بودیم، 🔹سخن از طالبیون ساکن سامرا و مذهب و موقعیت آنان در پیش حاکم به میان آمد، احمد گفت: من کسی از علویان را چون (ع) در سامرا ندیده و نشنیده بودم که اینچنین به وقار و عفاف و زیرکی و بزرگ‌منشی در میان اهل بیت خود شناخته شده و پیش سلطان و بنی هاشم محترم باشد، چنان که او را بر افراد مسن و حتی امراء و وزراء و منشیان نیز برتری می‌ دادند. روزی من بالای سر پدرم ایستاده بودم؛ آن روز پدرم برای دیدار با مردم نشسته بود. یکی از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا (ع) [۳] در بیرون در ایستاده است. پدرم با صدای بلندی گفت: او را اجازه ورود بدهید و او وارد شد ... وقتی پدرم او را دید چند قدم به سوی او رفت، کاری که ندیده بودم با کسی حتی امرا و ولات عهد انجام بدهد. وقتی به او نزدیک شد، دست به گردنش انداخت و صورت و پیشانی او را بوسید. آنگاه دستش را گرفت و در جای خود نشاند. 🔹پدرم خود روبروی او نشست و با وی به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با کنیه - که حاکی از احترام او بود - مورد خطاب قرار می‌ داد و مرتب می‌ گفت: پدر و مادرم فدایت... شب هنگام نزد پدرم رفتم ... و از وی پرسیدم: پدر! آن شخص که امروز آن همه اجلال و احترامش نمودی، چه کسی بود که حتی پدر و مادرت را فدای او می‌ کردی؟ گفت: او ابن الرضا (ع)، امام رافضیان بود؛ آنگاه ساکت شد. چند لحظه بعد سکوتش را شکست و ادامه داد: فرزندم اگر روزی خلافت از دست بنی عباس بیرون رود، در میان بنی هاشم، جز او کسی شایستگی تصدی آن را ندارد. او به خاطر فضل، صیانت نفس، زهد، عبادت و اخلاق نیکو سزاوار مقام خلافت است. اگر پدر او را دیده بودی، مردی بود بزرگوار، عاقل، نیکوکار و فاضل. با شنیدن این سخنان آتش خشم سر تا سر وجودم را فرا گرفت. در عین حال حس کنجکاویم برای شناختن او برانگیخته شد. از هر کس از بنی هاشم، منشیان، قضات، فقها، حتی مردم عادی که درباره‌اش سؤال می‌ کردم او را در نزد آنان در نهایت جلالت و بزرگواری و مقدم بر سایر افراد اهل بیت می‌ یافتم. 🔹همه می‌ گفتند: او امام رافضیان است. از آن پس اهمیت وی پیش من رو به فزونی گذاشت؛ زیرا دوست و دشمن او را به نیکی می‌ ستودند». [۴] این روایت با توجه به راوی آن که خود یکی از معاندان سرسخت اهل بیت علیهم السلام بوده، موقعیت اخلاقی و اجتماعی (ع) را در میان عامه مردم و حتی خواص نشان می‌ دهد. همچنین خادم (ع) می‌ گوید: روزهایی که امام به مقر خلافت می‌ رفت، شور و شعف عجیبی در مردم پیدا می‌ شد. خیابان‌ های مسیر آن حضرت از جمعیتی که سوار بر مرکب‌ های خود بودند، پر می‌ شد. وقتی امام تشریف می‌ آوردند، هیاهو یک باره خاموش می‌ گشت. آن حضرت از میان جمعیت گذشته و وارد مجلس می‌ شد. [۵] طبیعی است که باید بیشترین این افراد از شیعیانی باشند که از مناطق دور و نزدیک برای دیدن امام (ع) به سامرا می‌ آمدند؛ هر چند ارادت سایر مردم نسبت به فرزندان رسول خدا (ص) نیز آنها را برای دیدن امام حسن عسکری (ع) تهییج کرده و سبب فزونی جمعیت می‌ شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] رجال النجاشی، ص ۱۲۶ [۲] پدرش وزیر معتمد عباسی بود. (الكامل فی التاريخ، ج ۷، ص ۲۳۵) [۳] «ابن الرضا» عنوانی است که امام جواد و امام عسکری (علیهما السّلام) هر دو به آن شهرت یافته‌ اند [۴] بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۳۲۵ [۵] الغیبه، طوسی، ص ۱۲۹ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم‌ السلام)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۵۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel https://Eitaa.com/bshmk33
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری (ع) و ولادت حضرت مهدی (عج) چگونه بوده است؟ 🔹درباره وضعیت سیاسی عصر (ع) و ولادت حضرت مهدی (عج) بايد گفت: امام حسن عسكرى (ع) در ماه ربيع الاول سال ۲۳۲ هجرى متولد شد و دوران او معاصر با حكومت سه نفر از حاكمان بنى عباس يعنى معتز، مهتدى و معتمد بوده است. معتمد عباسى تعصب و كينه خاصى نسبت به اهل بيت عليهم السلام نشان ميداد، از جمله كارهاى او اين بود كه بعد از شهادت امام عسكرى (ع) دستور داد خانه حضرت را تفتيش كرده تا از وجود فرزند حضرت آگاه شود و اين به جهت سعايتى بود كه جعفر به دستگاه حاكم كرده بود. 🔹داوود بن اسود مى گويد: امام عسكرى (ع) عصايى به من داد و فرمود: اين را به عمروى برسان. در بين راه عصا شكست، ناگهان مشاهده كردم كه در ميان آن نامه اى است؛ خدمت امام كه رسيدم جريان را بازگو كردم. حضرت فرمود: « ... وَ إِذَا سَمِعْتَ لَنَا شَاتِماً فَامْضِ لِسَبِيلِكَ الَّتِي أُمِرْتَ بِهَا وَ إِيَّاكَ أَنْ تُجَاوِبَ مَنْ يَشْتِمُنَا أَوْ تُعَرِّفَهُ مَنْ أَنْتَ فَإِنَّا بِبَلَدِ سَوْءٍ وَ مِصْرَ سَوْءٍ وَ امْضِ فِی طَرِيقِكَ فَإِنَّ أَخْبَارَكَ وَ أَحْوَالَكَ تُرَدُّ إِلَيْنَا فَاعْلَمْ ذَلِكَ؛ [۱] هر گاه مشاهده كردى كه كسى ما را دشنام مى دهد تو به دنبال مأموريتى كه فرستاده شدى برو و مبادا در صدد پاسخ او برآيى يا خودت را به او معرفى كنى؛ زيرا ما در بد شهرى قرار داريم، تو به راه خودت ادامه بده، اخبار و احوال تو به ما مى رسد، اين را به خوبى بدان». 🔹و حتى مشاهده مى كنيم كه امام (ع) به اصحاب خود دستور مى دهد تا هيچ كس به او سلام نكند و با دست به او اشاره ننمايد؛ زيرا در غير اين صورت جانش در امان نخواهد بود. [۲] حضرت (ع) براى ملاقات با شيعيان خود مكانى را معين مى كرد و مى فرمود: «صِيرُوا إِلَى مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا وَ إِلَى دَارِ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ الْعِشَاءَ وَ الْعَتَمَةَ فِي لَيْلَةِ كَذَا فَإِنَّكُمْ تَجِدُونِي هُنَاكَ ...؛ [۳] در فلان مكان و فلان خانه شب هنگام مراجعه كنيد كه مرا در آنجا خواهيد يافت...». 🔹محمد بن عبدالعزيز بلخى مى گويد: «صبح هنگامى در خيابان گوسفندفروشان نشسته بودم كه ناگهان مشاهده كردم امام عسكرى (ع) از منزل خود خارج شده و به سوى خانه عمومى مى رود در دلم گفتم: اگر فرياد زنم كه اين مرد حجت خداست بر شما باد كه او را بشناسيد، مرا خواهند كشت، هنگامى كه حضرت به من نزديك شد با انگشت سبابه خود بر دهان خود اشاره فرمود كه ساكت باش. همان شب حضرت را ملاقات كردم فرمود: «إِنَّهُ هُوَ الْكِتْمَانُ أَوِ الْقَتْلُ فَاتَّقِ اللَّهَ عَلَى نَفْسِكَ؛ [۴] يا بايد كتمان كنى و يا اينكه به قتل خواهى رسيد، در مورد حفظ جانت از دستورات الهی پیروی کن». به همين جهت است كه مرحوم مقدس اردبيلى مى فرمايد: «هر گاه حديثى از «رجل» نقل شد، مقصود امام حسن عسكرى (ع) است». 🔹اين قضايا وضعيت بس دشوار سياسى (ع) و زمان ولادت امام مهدی (عج) را مى رساند و به همين جهت است كه ولادت آن حضرت در اختفاى تام صورت پذيرفت. در اين بين امام عسكرى (ع) دو وظيفه را دنبال مى كرده است: يكى اينكه حضرت در صدد اثبات ولادت و وجود فرزندش بوده است و ديگر اينكه طورى بايد فرزندش را معرفى كند كه جانش در خطر نيفتد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، ج ‏۵۰، ص ۲۸۳، باب ۳، ح ۶۰ [۲] همان، ص ۲۶۹، باب ۳، ح ۳۴ [۳] همان، ص ۳۰۴، باب ۳، ح ۸۰ [۴] همان، ص ۲۹۰، باب ۳، ح ۶۳ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص ۱۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel@bshmk33
⭕️ عليه السلام: 🔸إنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالی بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَیء، وَ يُعْطِيهِ اللُّغاتِ، وَ مَعْرِفَةَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَ لَوْلا ذلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ. 🔹همانا خداوند متعال، و خليفه خود را برای بندگانش الگو و دليلی روشن قرار داد، همچنين خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند، و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت، و انساب همه را ميشناسد و از نهايت عمر انسان ها و موجودات و نيز جريانات و حادثه ها آگاهی كامل دارد، و چنانچه اين امتياز وجود نميداشت، بين حجّت خدا و بين ديگران فرقی نبود. 📕كافی، ج ۱، ص ۵۱۹، ح ۱۱ @bshmk33