eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
350 دنبال‌کننده
50.4هزار عکس
32.8هزار ویدیو
211 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آیا واقعا از رهبری اطاعت کردیم؟ ✅ ما معتقدیم ولی فقیه در این عصر، مثل حضرت مسلم است، نسبت به سیدالشهداء ✅ این موقعیتی که امروز در آن هستیم بسیار ممتاز است. ✅ امروز هم میشود ثواب شهدای کربلا را کسب کرد! 🔺 آیت الله مصباح یزدی(رحمة الله علیه) 👌پیشنهاد دانلود 🌼@bshmk33
📒 🔴 اگر منظورفقر فکری وفرهنگی واخلاقی است یقیناً مرگ بزرگی است. 🔴 اگر منظور فقر معنوی یعنی انسان خودش را درهمه لحظات در همه شئون زندگی خود را فقیر خداوند ببیند این کمال است " ایها الناس انتم الفقرا الی الله" این کمال انسان است. ✅در این حکمت شریف مراد از فقری که مرگ بزرگتر از مرگ جسم است همان فقر مادی است. 🔹از طرفی خود امیرالمومنین علیه السلام در فقر مالی را ریشه فقر فرهنگی و فقر فکری می دانند. در آنجا به فرزند خودشان محمد حنفیه می فرمایند که: "من از تهیدستی بر تو هراسناکم. از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دین انسان را ناقص، عقل او را سرگردان و عامل دشمنی ست". بنابراین خود فقر مالی از نگاه امیرالمومنین علیه السلام ریشه فقر فرهنگی و فقر فکری ست. ضمن اینکه خود امیرالمومنین همانطور که فقر را موت اکبر می دانند، راه نجاتش را هم که غنای اکبر هست در معرفی کردند. 🌼@bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🌸🍃صدای بال و پر جبرییل می‌آید صدای گام بلند خلیل می‌آید خدا به دست خلیلی دگر تبر داده که پشت لات و هبل‌ها به لرزه افتاده ندا رسیده که إقرأ...بخوان ز طیّ براق بخوان از آن...لاتمم مکارم الاخلاق نهفته مدح نگارم به مطلبی نافذ نهفته در غزلیات حضرت حافظ نگار من که به شوقش خدا قلم بسرشت «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت » «به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد» به روی منبر نوری خطیب مجلس شد به آیه‌های لبش سر به راه خواهم شد اسیر أشهد أن لا اله الله خواهم شد نشسته عالم و آدم به خوان احسانش خوش آن دمی که بخواند قصص ز قرآنش رواق منظر چشم من آشیانه شود دوباره مثنوی ام یک غزل ترانه شود گمان مکن که نبی یار غار می‌خواهد برادری چو علی سر به دار می‌خواهد برای روز مبادا به وقت خوف و خطر میان بستر خود جان نثار می‌خواهد نگاه مرحمتش دائما به شیر خداست برای بدر و احد شهسوار می‌خواهد محبتش که به سلمان بدون علت نیست ز اهل ری به گمان سر به دار می‌خواهد غزل غزل بسرایم که عید مبعث شد🍃🌸💚 تمام غصه دل‌های شیعه بر باد است عید مبعث بر شما مبارک باد🍃🌸🌺 🌼@bshmk33
🔴اوصاف دنیا 💥أَلاَ وَ هِيَ الْمُتَصَدِّيَةُ الْعَنُونُ وَ الْجَامِحَةُ الْحَرُونُ وَ الْمَائِنَةُ الْخَؤُونُ وَ الْجَحُودُ الْکَنُودُ وَ الْعَنُودُ الصَّدُودُ وَ الْحَيُودُ الْمَيُودُ 🔹آگاه باشيد دنيا همچون زن هرزه عشوه گر و خودنمايى است که مردم را به سوى خود فرا مى خواند و يا همچون حيوان سرکشى صاحبش را از خود مى راند، دروغگويى است پر خيانت، ناسپاسى است حق نشناس و دشمنى است باز دارنده و پشت کننده اى است مضطرب و نگران» 📚https://eitaa.com/bshmk33
🌻 علی علیه السلام : 🍄 فَسُبْحَانَ مَنْ أَمْسَكَهَا بَعْدَ مَوَجَانِ مِيَاهِهَا وَ أَجْمَدَهَا بَعْدَ رُطُوبَةِ أَكْنَافِهَا فَجَعَلَهَا لِخَلْقِهِ مِهَاداً وَ بَسَطَهَا لَهُمْ فِرَاشاً فَوْقَ بَحْرٍ لُجِّيٍّ رَاكِدٍ لَا يَجْرِي وَ قَائِمٍ لَا يَسْرِي تُكَرْكِرُهُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ تَمْخُضُهُ الْغَمَامُ الذَّوَارِفُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشي. 🏵 شگفتی آفرینش پدیده ها : پس پاك و منزه است خدایی كه زمین را در میان آنهمه از امواج ناآرام، نگهداشت، و پس از رطوبت آن را خشك ساخت، و آن را جایگاه زندگی مخلوقات خود گردانید، و چون بستری برایشان بگستراند، بر روی دریایی عظیم و ایستاده ای كه روان نیست و تنها بادهای تند آن را بر هم می زند، و ابرهای پرباران آن را می جنباند. (و توجه به این شگفتی ها درس عبرتی است برای كسی كه بترسد.) 📚 ، 211 https://eitaa.com/bshmk33
🔔شوخی نگیرید❗️ 💎فَاِنَّهُ وَ اللّه ِ الجِدُّ لا اللَّعِبُ، وَ الْحَقُّ لا الكَذِبُ، وَ ما هُوَ اِلاّ الموتُ اَسْمَعَ داعيهِ، وَ اَعْجَلَ حاديِـهِ، فَلا يَغُرَّنَّـكَ سَوادُ النّاسِ مِنْ نَفْسِكَ؛ 🌓به خدا سوگند كه جدّی است، نه شوخی! و حقیقت است، نه دروغ! مرگ را می گویم كه صدای خود را به گوش همگان می رسانَد و همه را به سرعت می میرانَد. پس انبوه مردمان [زنده]، تو را به خودت مغرور نسازد [كه بپنداری مرگی در كار نیست]! 📚 https://eitaa.com/bshmk33
🌸فَهُوَ مَعْدِنُ الاِْيمانِ وَ بُحْبُوحَتُهُ وَ يَنَابِيعُ الْعِلْمِ وَ بُحُورُهُ، وَ رِيَاضُ الْعَدْلِ وَ غُدْرَانُهُ وَ أَثَافِيُّ الاِْسْلامِ وَ بُنْيَانُهُ، وَ أَوْدِيَةُ الْحَقِّ وَ غِيطَانُهُ وَ بَحْرٌ لاَ يَنْزِفُهُ الْمُسْتَنْزِفُونَ، وَ عُيُونٌ لاَ يُنْضِبُهَا الْمَاتِحُونَ وَ  مَنَاهِلُ لاَ يُغِيضُهَا الْوَارِدُونَ، وَ مَنَازِلُ لاَ يَضِلُّ نَهْجَهَا الْمُسَافِرُونَ، وَ أَعْلاَمٌ لاَ يَعْمَى عَنْهَا السَّائِرُونَ، وَ آکَامٌ لاَ يَجُوزُ عَنْهَا الْقَاصِدُونَ 💠قرآن معدن ايمان و کانون آن است، چشمه سارهاى دانش و درياهاى علم و باغهاى عدالت و برکه هاى عدل و پايه هاى اسلام و بنيان آن و نهرهاى حق و دشتهاى خرّم و سرسبز دين است، دريايى است که هر چه از آن برگيرند پايان نمى گيرد و چشمه هايى است که هر چه از آن بردارند کم نمى شود و آبشخورهايى که هر چه از آن برکشند کاستى نمى يابد. منزلگاههايى است که مسافرانش راه خود را گم نمى کنند و نشانه هايى است که از چشم رهگذران پنهان نمى ماند و زمينهاى مرتفعى است که جويندگانش از آن نمى گذرند» 📚 https://eitaa.com/bshmk33
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ (ع) در خطبه ۲۲۳ نهج البلاغه، چه راهکاری برای بیداری از و رهایی از ارائه می دهد؟ 🔷 امام علی (ع) در بخشی از خطبه ۲۲۳ مى فرمايد: «يَا أَيُّهَا الاِْنْسَانُ، مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ، وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ، وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟؛ اى ! چه چيز تو را بر جسور ساخته؟ و چه چيز تو را در مقابل مغرور كرده؟ و چه چيز تو را بر علاقه مند نموده است؟». اشاره به اينكه غريزه در انسان نيرومندترين غرائز است؛ انسان به طور طبيعى خود را بيش از هر كس دوست دارد و هرگاه ببينيم كسى خنجر برداشته، بر سينه و بازو و پهلوى خود مى زند وحشت مى كنيم و با خود مى گوييم آيا گرفتار جنون شده است. مگر ممكن است انسان عاقل، علاقمند هلاكت خويش شود؟ اگر انسان كمترين علاقه اى به هلاكت خويش ندارد، پس چرا و غرورى كه اوست را پذيرا مى شود؟! 🔷در ادامه سخن مى افزايد: «آيا درمان ندارد، يا از اين بيدارى ای نيست؟ چرا آنگونه كه به ديگران رحم مى كنى به نمى كنى؟!». سپس با ذكر مثالى اين حقيقت را روشن تر مى سازد و مى فرمايد: «چه بسا كسى را در دل آفتاب سوزان مى بينى، و در برابر حرارت آفتاب بر او سايه مى افكنى، يا بيمارى را مشاهده مى كنى كه درد جانكاهى بدن او را سخت آزرده، و از روى ترحّم بر او مى گريى [پس چرا درباره خود بى تفاوت هستى] چه چيز تو را بر اين بيمارى ات شكيبا ساخته، و بر مصائب خود صبور كرده و از باز داشته است، در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از نيست». اشاره به اينكه چرا انسانهايى را مى بينيم كه گرفتار تناقض در عمل و دوگانگى در قضاوت هستند، در برابر ناراحتى ديگران و بيمارى بيماران سخت عكس العمل نشان مى دهند و گاه سيلاب اشكشان فرو مى ريزد، در حالى كه بيمارى خودشان سخت‌تر و مصائبشان سنگين تر است و هيچگونه عكس العملى در برابر آن نشان نمى دهند. 🔷 (ع) مى خواهد اين ، و اين خفتگان بى درد را با اين و گويا از بيدار كند و به سرنوشت خطرناكى كه در پيش رو دارد متوجّه سازد، شايد كنند و به سوى خدا بازگردند. در ادامه سخن مى افزايد: «وَ كَيْفَ لا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ نِقْمَة، وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ! فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِي قَلْبِكَ بِعَزِيمَة، وَ مِنْ كَرَى الْغَفْلَةِ فِي نَاظِرِكَ بِيَقَظَة؛ چگونه ترس از بلاها و عذابهاى شبانه تو را بيدار نكرده، در حالى كه بر اثر هر روز، خود را به مرحله بالاترى از مى افكنى! حال كه چنين است خود را با داروى و مداوا كن و اين خواب غفلتى كه چشمت را فرو گرفته با بيدارى برطرف ساز». 🔷میدانيم براى نجات و رهايى از خطر دو چيز لازم است: بيدارى و از يكسو و و از سوى ديگر و (ع) در اين عبارت كوتاه به هر دو اشاره فرموده است، و بى خبران را هشدار مى دهد كه از خواب غفلت برخيزند و براى نجات خويش از چنگال معاصى كه آتش خشم و غضب الهى را بر مى افروزد تا وقت نگذشته است تصميم بگيرند. تعبير به «بَيَاتِ نِقْمَة»؛ (عذاب شبانه) براى اين است كه بلاهايى كه در شب نازل مى شود قربانى زيادترى مى گيرد؛ زلزله ها، سيلابها و طوفانهايى كه در شب رخ مى دهد هنگامى كه مردم در خوابند و هيچ گونه دفاعى از خود ندارند. 🔷قرآن مجيد مى فرمايد: «أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتاً وَ هُمْ نَائِمُونَ * أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحىً وَ هُمْ يَلْعَبُونَ؛ [اعراف، ۹۷ و ۹۸] آيا اهل شهرها و آباديها از اين ايمنند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنها بيايد در حالى كه در خواب باشند؟ آيا اهل شهرها و آباديها از اين ايمنند كه عذاب ما هنگامه روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟». سپس در پايان اين فقره میفرمايد: «وَ كُنْ لِلّهِ مُطِيعاً، وَ بِذِكْرِهِ آنِساً؛ [بنابراين بيدار باش] و شو و با ياد او انس گير». [۱] پی نوشت: [۱] پيام امام اميرالمومنين، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، ج ۸، ص۳۷۳ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت) https://eitaa.com/bshmk33
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️ علی (ع) چگونه مردم را به برقراری و محبت و دوری از قطع رابطه توصیه می نماید؟ 🔶 (ع) در بخشی از نامه ۴۷ (وصیتنامه حضرت) مى فرمايد: «وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ؛ و بر شما لازم است و محبّت و بذل و بخشش را فراموش نكنيد»، سپس مى افزايد: «وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ؛ و از اينكه به يكديگر پشت كنيد و خود را با هم قطع نماييد». 🔷 از ريشه «وصل»، هرگونه ارتباط و پيوند معنوى و مادى و عقلانى و عاطفى را شامل مى شود، و از ريشه بذل، از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؛ زيرا يكى از طرق پيوند افراد جامعه با يكديگر بذل كمك هاى مادى به افرادى است كه به هر دليل نيازمند شده اند. از ريشه «دبر» (بر وزن عبد) به معناى پشت كردن به هم و قهر كردن و دشمنى با يكديگر نمودن، و به معناى هرگونه قطع رابطه است، و اين دو واژه به عكس دو واژه اوّل از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؛ زيرا تدابر به معناى جدايى كامل است و تقاطع هر نوع قطع پيوند را شامل مى شود. 🔷مسأله و محبّت كه گاه با و از طريق و امثال آن انجام مى شود، در بسيار مهم است؛ همان گونه كه بى محبتى ها و جدايى ها و منفور است. احاديث بسيارى در نكوهش هجران و جدايى در منابع معتبر روايى ما آمده كه گاه پشت انسان را مى لرزاند. در حديثى كه مرحوم كلينى در كتاب كافى از امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل كرده است مى خوانيم: «هرگاه دو از هم قهر كنند و سه روز بگذرد و آشتى نكنند، اگر در آن حال از دنيا بروند خارج از اسلام خواهند بود و ولايت و پيوند اخوت اسلامى در ميان آنها قطع مى شود و به هنگام آشتى كردن هر كدام پيشى گيرد او در قيامت براى رفتن به بهشت پيشى خواهد گرفت». [۱] 🔷در همان كتاب از امام صادق (ع) مى خوانيم: «هنگامى كه دو از هم قهر كنند پيوسته شادى مى كند؛ ولى هنگامى كه با هم آشتى كنند زانوهاى خود را به هم مى كوبد و پيوندهاى جسمى او [گويا] از هم جدا مى شود و فرياد مى زند: واى بر من از اين مصيبتى كه دامنم را گرفت». [۲] حتى در آنجا نيز كه كسى خودش را مظلوم و طرف مقابل را ظالم بداند بايد براى برقرارى و از ميان رفتن مظالم تلاش كند، چنانكه در حديث ديگرى در كتاب «كافى» آمده است كه امام صادق (ع) فرمود: «هر گاه دو نفر با هم كنند يكى از آن دو مستحق است و اى بسا هر دو مستحق باشند، راوى از امام (ع) سؤال مى كند: فدايت شوم ظالم بايد مستحق لعن باشد، مظلوم چرا؟ فرمود: به سبب آن است كه برادرش را به آشتى [معقولانه] دعوت نمى كند». [۳] اشاره به اينكه بايد به صورت منطقى و مشكل خود را با يكديگر حل كنند. [۴] پی نوشت: [۱] الكافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، ج ۲، ص ۳۴۵، باب (الهجرة) [۲] همان، ص ۳۴۶، باب (الهجرة) [۳] همان، ص ۳۴۴، باب (الهجرة) [۴] پيام امام اميرالمومنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، ج ۱۰، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت) https://eitaa.com/bshmk33
◽️وَ لاَ تُدْخِلُوا بُطُونَکُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ، فَإِنَّکُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْکُمُ الْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَکُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ 🌗لقمه هاى حرام را هر چند اندک باشد وارد شکم خود نسازيد; چرا که شما در معرض نگاه کسى هستيد که گناه را بر شما حرام کرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است» 📘خطبه151 ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎ https://eitaa.com/bshmk33
📖 ✅اختلاف مسلمين و انحراف يهوديان ✨امام علی علیه السلام فرمودند: ✔️ (شخصي يهودي به امام گفت: هنوز پيامبرتان را دفن نكرده، در باره اش اختلاف كرديد، امام فرمود:)، ما در باره آنچه كه از او رسيده اختلاف كرديم، نه در خود او، امّا شما يهوديان، هنوز پاي شما پس از نجات از درياي نيل خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد: «براي ما خدايي بساز، چنانكه بت پرستان خدايي دارند» و پيامبر شما گفت: «شما مردمي نادانيد» 📖حکمت 317 ✨دوست عزیز خدایی نکرده مثل یهودیان دنبال خدای بت مانند نباشیم ... ⁉️دنبال مال و ثروت و شهرت و ... https://eitaa.com/bshmk33
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️امام علی (ع) (ص) را چگونه بیان می فرماید؟ 🔷 (ع) در بخشی از خطبه اول ، اشاره به چهار نکته مى فرماید: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان قیام آن حضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ظلمات متراکم، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آن حضرت باقى مانده، یعنى . در قسمت اوّل مى فرماید: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ؛ قرن ها گذشت و روزگاران سپری شد] تا این که خداوند سبحان، (ص) را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و مبعوث کرد». سپس اشاره به بخشى از آن حضرت کرده، مى فرماید: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ؛ این در حالى بود، که از پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]»؛ ««مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ؛ در حالى که و بود». این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آن حضرت بتها در خانه کعبه فرو ریختند، آتشکده فارس خاموش شد، دریاچه ساوه که مورد پرستش گروهى بود خشکید و قسمتى از قصر شاهان جبّار در هم شکست و فرو ریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصر جدیدى در مسیر و مبارزه با شرک بود. 🔷سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّتة؛ در آن روز ، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راه ها و عقاید پراکنده بودند». «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ؛ گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه مى کردند و گروهى نام او را بر بتها مى نهادند یا به غیر او اشاره و دعوت مى کردند». «ملحد» از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد مى گویند، سپس به هر کارى که از حدّ وسط منحرف به سوى افراط و تفریط شده، الحاد گفته مى شود و شرک و بت پرستى را نیز به همین جهت الحاد مى گویند و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که در بالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات مى گفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است و یا این که منظور آن است که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل مى شدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمى کردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را به وسیله آن حضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔷بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، مى فرماید: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى پیامبر (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز را بى سرپرست و بى آن که راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمى کردند!». بدیهى است منظور امام (ع) از تعبیر بالا همان چیزى است که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما مى روم و در میان شما به یادگار مى گذارم: و که اگر به این دو تمسّک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از یکدیگر جدا نمى شوند تا در کنار نزد من آیند». به هر حال نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمى توان باور کرد که آنها را بدون برنامه روشن و سرپرست و وصیّى، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏، ج ۱، ص ۲۲۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) https://Eitaa.com/bshmk33
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت عمر را به مردم یادآور می شود؟ 🔹 (ع) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ ، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن فرصت ها، پيش از پايان گرفتن زندگى، هشدار مى دهد و مى فرمايد: «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ؛ اى بندگان خدا! هم اكنون كه بر گلوى شما نيفتاده و روح [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و بدنها راحت و مى توانيد با كمك يكديگر مشكلات را حل كنيد و هنوز داريد و براى تصميم گرفتن باقى است و راه و بازگشت از گناه باز است [از اين فرصت هاى گرانبها استفاده كنيد] پيش از آنكه در سختى، تنگنا، ترس و نابودى قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن مرگى كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قدرت خداوند قوىّ مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها فرصت را مغتنم بدانيد و زاد و توشه سفر آخرت را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه پشيمانى سودى دارد!]». 🔹آنچه امام (ع) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف فرصت هايى است كه انسان در دست دارد: باقى بودن عمر، آرامش روح، راحتى جسم، امكان كسب كمالات، امكان اجتماع و مشورت، بقاء فرصت براى تصميم گيرى، توانايى بر توبه و بازگشت از گناه. هر يك از اينها بخشى از و گرانبهاى آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر خير و سعادتى قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام سرمايه هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه غافلند كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۳، ص ۴۵۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel https://Eitaa.com/bshmk33
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چرا خداوند در دنیا به «ظالمان» مهلت می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ، وَ هُوَ لَهُ بِالمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ، وَ بِمَوْضعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ؛ اگر خداوند، و را [چند روزى] مهلت دهد، چنان نيست كه فرصت مجازات او از دستش برود، او در ، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ هر زمان بخواهد مى فشارد، آنچنان كه نتواند آب دهان را فرو بَرَد». 🔹اين همان چيزى است كه كراراً به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ؛ آنها كه كافر شدند تصوّر نكنند اگر به آنان مى دهيم به سودشان است؛ ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنكه بر گناهان خود بيفزايند و براى آنها است» [آل عمران، ۱۷۸] و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ؛ به يقين پروردگار تو در كمينگاه [ظالمان] است». [فجر، ۱۴] اين موضوع، نه تنها در عصر امام على (علیه السلام) و درباره ستمگران شام و گردنكشان لشكر عراق صادق است، بلكه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است كه درباره ، نبايد سبب غرور و غفلت آنها گردد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه: «خداوند فرشته اى را [براى مأموريتى] به زمين فرستاد؛ مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج كرد؛ به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب‌ترين چيزهايى كه ديدم اين بود كه بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم؛ رزق و روزىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى كرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از حلم من تعجّب كردى؟! من چهارصد سال به او مهلت دادم، كمترين ناراحتى جسمانى پيدا نكرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او كمترين تغييرى پيدا نمى كرد [اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش كنم]». پی نوشت‌؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، انتشارات اسلامى‏، قم، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۴۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) https://Eitaa.com/bshmk33
: 🔹 بعضی ها در فضای فتنه، این جمله را : «كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ»( حکمت ۱ ) بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! 🔹 این معنایش این است که: به هیچ وجه فتنه گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه! «ِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ» نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود! حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند... 🇮🇷حماسه ۹ دی گرامی باد. @Bshmk33
✨ساده زیستی علی✨ 🍃زمان رهبری و خلافت امام علی ـ علیه السلام ـ بود و مسلمین بر اثر فتوحات، دارای امکانات خوبی بودند و غنائم بی شمار از هر سو به سمت کوفه سرازیر بود و طبعاً مردم، در وضع اقتصادی مطلوبی بودند، و فرماندهان و دیگران لباس نو و زیبا می پوشیدند. ولی شخصی دید، امام علی ـ علیه السلام ـ لباس کهنه و وصله دار پوشیده است، از روی تعجب با امام ـ علیه السلام ـ در این مورد، گفتگو کرد.[۱] 🍃امام ـ علیه السلام ـ در پاسخ فرمود: یخشعُ لهُ القلبُ، و تذلُّ بهِ النّفسُ و یقتدی بهِ المؤمنون؛ «پوشیدن این لباس کهنه، دل را خاشع و نفس امّاره را خوار می کند و مؤمنان از آن سرمشق می گیرند».[۲] در اینجا تناسب دارد به داستان ذیل توجه کنید: 🍃در روایات آمده: علی ـ علیه السلام ـ شمشیرش را به بازار آورد و اعلام کرد که: «کیست این شمشیر را از من خریداری کند؟!» شخصی به پیش آمد و با آن حضرت در مورد فروش شمشیر، صحبت کرد. امام فرمود: «سوگند به خدا اگر به اندازه یک پیراهن پول می داشتم، شمشیرم را نمی فروختم!» 🍃آن شخص گفت: «من حاضرم که پیراهنی نسیه به تو بفروشم و هنگامی که سهمیه حقوق تو رسید، پول پیراهن را به من بپرداز». امام این پیشنهاد را پذیرفت و پیراهن را از وی نسیه خرید و وقتی بعد از مدتی سهمیه اش را دادند، پول پیراهن را به فروشنده پرداخت.[۳] 🍃با اینکه هزار و هزارها درهم و دینار و اموال دیگر، از بیت المال در اختیار امام قرار داشت، آن حضرت آنچنان در مصرف بیت المال، احتیاط می کرد که شبی عمرو عاص به حضور آن حضرت رسید و با هم به گفتگو نشستند، امام چراغ را که از بیت المال بود خاموش کرد و از نور مهتاب استفاده نمود.[۴] [۱] . ، ج ۲۱، ص ۱۵۲. [۲] . ، حکمت ۱۰۳. [۳] . ، ج ۴۱، ص ۱۳۶. [۴] . ، ص ۱۱۶. ➯@Bshmk33
⭕️اميرالمؤمنين امام علی علیه السلام: 🔹[خداوند] خلقت را آغاز كرد، و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فكر و انديشه اى، يا استفاده از تجربه اى، بى آنكه حركتى ايجاد كند، و يا تصميمى مضطرب در او راه داشته باشد. براى پديد آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ كرد، و در هر كدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آن كه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهى داشت، و حدود و پايان آنها را مى دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده ها، آشنا بود.  🔹سپس خداى سبحان طبقات فضا را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هواى به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبى روان ساخت، آبى كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكى بر ديگرى مى نشست، آب را بر بادى طوفانى و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود. فضا را در زير تند باد و آب را بر بالاى آن در حركت بود. سپس خداى سبحان طوفانى بر انگيخت كه آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پى در پى در هم كوبيد. طوفان به شدّت وزيد، و از نقطه اى دور دوباره آغاز شد. 🔹سپس به طوفان امر كرد تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّل آن بر مى داشت و به آخرش مى ريخت، و آب هاى ساكن را به امواج سركش بر گرداند. تا آنجا كه آب ها روى هم قرار گرفتند، و چون قلّه هاى بلند كوه ها بالا آمدند. امواج تند كف هاى بر آمده از آب ها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد. 🔹آسمان پايين را چون موج مهار شده، و آسمان هاى بالا را مانند سقفى استوار و بلند قرار داد، بى آن كه نيازمند به ستونى باشد يا ميخ هايى كه آنها را استوار كند. آنگاه فضاى آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغى روشنايى بخش (خورشيد)، و ماهى درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكى گردنده و بر قرار، و سقفى متحرّك، و صفحه اى بى قرار، به گردش خود ادامه دهند. 📕نهج البلاغه، ترجمه بخشی از خطبه ۱ (راه های خداشناسی) منبع؛ وبسایت اهل البیت عليهم السلام @tabyinchannel@Bshmk33
: 🔹 بعضی ها در فضای فتنه، این جمله را : «كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ»( حکمت ۱ ) بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! 🔹 این معنایش این است که: به هیچ وجه فتنه گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه! «ِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ» نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود! حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند... 🇮🇷حماسه ۹ دی گرامی باد. @Bshmk33
⭕️اميرالمؤمنين امام علی علیه السلام: 🔹[خداوند] خلقت را آغاز كرد، و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فكر و انديشه اى، يا استفاده از تجربه اى، بى آنكه حركتى ايجاد كند، و يا تصميمى مضطرب در او راه داشته باشد. براى پديد آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ كرد، و در هر كدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آن كه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهى داشت، و حدود و پايان آنها را مى دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده ها، آشنا بود.  🔹سپس خداى سبحان طبقات فضا را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هواى به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبى روان ساخت، آبى كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكى بر ديگرى مى نشست، آب را بر بادى طوفانى و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود. فضا را در زير تند باد و آب را بر بالاى آن در حركت بود. سپس خداى سبحان طوفانى بر انگيخت كه آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پى در پى در هم كوبيد. طوفان به شدّت وزيد، و از نقطه اى دور دوباره آغاز شد. 🔹سپس به طوفان امر كرد تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّل آن بر مى داشت و به آخرش مى ريخت، و آب هاى ساكن را به امواج سركش بر گرداند. تا آنجا كه آب ها روى هم قرار گرفتند، و چون قلّه هاى بلند كوه ها بالا آمدند. امواج تند كف هاى بر آمده از آب ها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد. 🔹آسمان پايين را چون موج مهار شده، و آسمان هاى بالا را مانند سقفى استوار و بلند قرار داد، بى آن كه نيازمند به ستونى باشد يا ميخ هايى كه آنها را استوار كند. آنگاه فضاى آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغى روشنايى بخش (خورشيد)، و ماهى درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكى گردنده و بر قرار، و سقفى متحرّك، و صفحه اى بى قرار، به گردش خود ادامه دهند. 📕نهج البلاغه، ترجمه بخشی از خطبه ۱ (راه های خداشناسی) منبع؛ وبسایت اهل البیت عليهم السلام @tabyinchannel@Bshmk33
. 🗣 سلام رییس جمهور نهج‌البلاغه ای1⃣ آقای پزشکیان، حضرت در عهدنامه مالک اشتر می فرمایند: « ثُمَّ اِعْلَمْ يَا مَالِكُ أَنِّي قَدْ وَجَّهْتُكَ إِلَى بِلاَدٍ قَدْ جَرَتْ عَلَيْهَا دُوَلٌ قَبْلَكَ مِنْ عَدْلٍ وَ جَوْرٍ وَ أَنَّ اَلنَّاسَ يَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورِكَ فِي مِثْلِ مَا كُنْتَ تَنْظُرُ فِيهِ مِنْ أُمُورِ اَلْوُلاَةِ قَبْلَكَ وَ يَقُولُونَ فِيكَ مَا كُنْتَ تَقُولُ فِيهِمْ وَ إِنَّمَا يُسْتَدَلُّ عَلَى اَلصَّالِحِينَ بِمَا يُجْرِي اَللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِهِ فَلْيَكُنْ أَحَبَّ اَلذَّخَائِرِ إِلَيْكَ ذَخِيرَةُ اَلْعَمَلِ اَلصَّالِحِ» یعنی: و سپس بدان اى مالك من ترا به شهرهايى مى‌فرستم كه گرفتار آشفتگى شده‌اند، شهرهايى كه گاهى در آنها اجراى عدالت شده و گاهى هم بر مردمش ظلم شده است مردم چنان به كارهاى تو دقيق هستند كه تو به كارهاى كارگزاران قبلى دقت داشتى و در باره تو همان را مى‌گويند كه تو در باره پيشينيان مى‌گفتى. نيكوكاران را به آنچه كه انسانهاى صالح در باره آنها مى‌گويند مى‌توان شناخت بنا بر اين بهترين چيزى كه پس‌انداز مى‌كنى عمل صالحت باشد. آقای دکتر! انتخاب کن راه شهید خدمت رییسی را می روی یا روحانی سرمایه دار غربگرا را! @Bshmk33