eitaa logo
ويژه نامه پرسمان دينی همراه با پاسخ های قرآنی روايي
20 دنبال‌کننده
16 عکس
5 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️ ◾️محَرَّمُ الحَرام، اولین ماه سال هجری قمری است. دلیل نامگذاری این ماه، حرام بودن جنگ در آن ذکر شده است. واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش در ماه محرم اتفاق افتاده و شیعیان هر ساله در این ماه سوگواری می‌کنند. امام رضا(ع) فرمود: «چون ماه محرم فرا می‌رسید، کسی پدرم را خندان نمی‌ديد و اندوه و حزن پيوسته بر او غالب می‌شد تا روز عاشورا. آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و می‌فرمود: امروز روزی است که حسين (عليه السّلام) شهيد شده است». 📚منتهی الآمال ، ج۱، ص۵۴۰ ◾️میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب المراقبات می‌نویسد:«برای دوستداران خاندان پیامبر(ص) شایسته است که به ویژه در دهه اول این ماه در قلب و ظاهرشان آثار حزن و اندوه هویدا باشد و بعضی از لذت‌های حلال را به ویژه در نهم، دهم و یازدهم این ماه ترک کنند، به مانند کسی که داغدار عزیزانش است؛ و در دهه اول این ماه هر روز امامشان را با زیارت عاشورا یاد کنند.» ✨التماس دعای فرج✨ @telaavat
✦•• فواید دائم الوضو بودن ••✦ ❶☜ رزق و روزیت فراوان مےگردد از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد... ❷☜ امام صادق (علیه السلام) فرمودند : كسى كه وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک كند، یك حسنه براى او نوشته مى شود و كسى كه وضو بگیرد و صبر كند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود... ❸☜ عمرت زیاد می شود رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید.... ❹☜ خواب با وضو، عبادت است رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود.... ❺☜ مرگ با وضو، شهادت است رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود... ❻☜ در قیامت نورانی می شوی پیامبر خدا می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند... @telaavat •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
📌چرا انسان در آغاز زندگی عقل ندارد؟ ✨📖✨ سنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (53 - فصلت) ⚡️بزودى نشانه‌هاى خود را در اطراف عالم و در درون جان‌شان به آن‌ها نشان مى‌دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است. آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟ 🍂1) اگر انسان با عقل به دنیا می‌آمد، مانند کسی بود که به جزیره‌ای ناشناخته منتقل شده بود و زندگی‌کردن در آن جزیرۂ ناشناخته و هماهنگی در آنجا برای او خیلی سخت و مشکل بود. 🍃2) اگر انسان عقل داشت، زمان عوض‌کردن جای خود و شستن خود، شرم داشت و از رفتن بر آغوش والدین و حرکت در آغوش آن‌ها احساس ناتوانی و ناراحتی می‌کرد. 🍂3) اگر انسان عقل داشت و در کودکی نیازمند والدین خود نبود، پس در سنین پیری والدین را مراقبت نکرده و احساس بدهکاری و دِیْن به آن‌ها نمی‌کرد. 🍃4) اگر نوزاد عقل داشت، از نزد پدر و مادر خود می‌رفت، و می‌دانیم فرزندان کم کم و از سن کودکی به محرم‌شدن خواهر و برادران خود عادت می‌کنند. اگر انسان‌ها از کودکی از هم جدا می‌شدند، در بزرگسالی نمی‌توانستند محرم‌بودن خواهران خود را حس کنند، چنانچه دیده‌ایم برخی دختر و پسران که از کودکی با هم بزرگ می‌شوند در سن ازدواج به چشم خواهر و برادر همدیگر را نگاه کرده و حس ازدواج با هم را ندارند. 🍂5) اگر انسان در کودکی عقل داشت، والدین برخی رفتارهای او چون نظافت، غذا‌خوردن و... را تحمّل نکرده و تنبیه‌شان می‌کردند چون نداشتن عقل، این نقص‌ها را برای والدین توجیه و قابلِ قبول می‌کند. 📚برگرفته از کتاب توحید مفضّل، احادیث و فرمایشات امام صادق (علیه السَّلام) ✅ @telaavat
دشمن شناسی - بخش 13 اصل مشابهت تاریخی اقوام ممکن است کسی بپرسد که مورد خطاب قرآن تنها اقوام گذشته بودند که در عصر نزول قرآن تا پایان آن دوره زندگی می کرده اند نه نسل های آینده، در نتیجه قرآن برای همه عصرها و نسل ها سودمند و هدایت کننده نخواهد بود. برخی گمان می کنند که هیچ ارتباطی بین شگردهای دشمنان در گذشته با آن چه که امروز اتفاق می افتد وجود ندارد و شناسایی روش دشمنان اوایل اسلام که در قرآن بیان شده است سودی برای شناخت تاکتیک های کنونی دشمن ندارد چه این که فاصله گذشته و حال از هر جهت، از زمین تا آسمان است. ولی حقیقت آن است که این یک برداشت سطحی است، چون قرآن علاوه بر این که همه مسائل را بیان کرده، فراتاریخی هم می باشد و قاعده «جری» و «انطباق;» این که قرآن کتابی همگانی و همیشگی است و در غایب مانند حاضر جاری است و به آینده و گذشته مانند حال منطبق می باشد، مورد تایید و قبول همه می باشد و در واقع، این کتاب آسمانی، صفت و اصل مهم «مشابهت تاریخی اقوام» را به رسمیت می شناسد. آیات سوره های بقره: /۱۱۸ «و قال الذین لا یعلمون لولا یکلمنا الله او تاتینآ ءایه کذ لک قال الذین من قبلهم مثل…» مومنون/ ۴۴ و ۸۱، مومن/ ۵، سبا/ ۲۴ و قصص / ۵۸ بیانگر اصل «مشابهت تاریخی اقوام» می باشند. از مجموع این آیات در می یابیم راهکارهایی که در قرآن برای شناسایی و برخورد با دشمنان بیان شده در هر زمانی کاربرد و قابلیت اجرایی دارد و با استعانت از آیات قرآن می توانیم موضع گیری مناسب و عاقلانه ای در برابر دشمن داشته باشیم. @telaavat
🌸🌹🍃🌹🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌹🌸🍃🌹 🌸🌸🍃🌹🍃 🌹🍃🌸 ♥️ ⁉️ مگر امام زمان هم می شوند که بعضی می گویند ((برای سلامتی امام زمان صلوات))؟ 🔹 بله، امامان ما جسم دارند و مانند بقیه انسان ها، کار و تلاش می کنند، غذا می خورند، خسته می شوند و استراحت می کنند. کسی بالاتر از پیامبر اسلام نیست. ایشان بارها توسط دشمنان زخمی شدند. چه برسد به بیماری های کم و کوچک مثل سرماخوردگی و تب کردن. 🔸 از معرفت ماست که نمی خواهیم همین بیماری های کوچک، امام را اذیت کند؛ بلکه صدقه می دهیم که هرگونه بلا و بیماری از ایشان دور بماند. راه دیگر سلامتی ایشان، دعای «اللهم کن لولیک...» است که اهل بیت می خواندند و به ما آموختند. با اینکه امام زمان هنوز به دنیا نیامده بودند، اما امام رضا و امام صادق برای سلامتی ایشان دعا می کردند. 📝 عمل دیگر برای سلامتی امام زمان، فرستادن صلوات است. پس ((برای سلامتی امام زمان (عجل الله فرجه) صلوات)). 📚پرسش_و_پاسخ_مهدوی 👇👇👇 ✅ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓❓❓سوال: قبلا به انجام معاصی کبیره مبتلا بودم، البته پشیمان هستم. چگونه می توانم پاک و طاهر شوم و اثرات سوء گناهان گذشته را از خود دور کنم؟ 🔷آیت الله بهجت: ◀️التّائِب مِنَ الذّنب کَمَن لا ذَنبَ لَه 👈کسی که از گناهان توبه می کند، مانند کسی است که اصلا گناهی انجام نداده. البته باید توبه حقیقی را با تمام لوازمش عملی نمایید تا آثار گناهان کاملا رفع شود. ✳️ @bahjat_alabd
🔰اهميت و پاسخ 👈نقش و به تعبير جديد ،در جامعه امرى است مهم ،تا جائى كه خداوند متعال نه تنها به آن امر فرموده: بلكه در بسيارى از آيات فرآن مجيدش كه به قلب نازنين پيامبر (ص) نازل فرموده نمونه‏ها و حتى مواردى كه معمولا انسان‏ها از آن سؤال مى‏كنند را ذكر فرموده، همينطور معصومان عليهم السلام نه تنها امر به مطالب مورد نياز را داشتند،بلكه براى پاسخ گوئى به سؤالات مردم اهميت خاصى قائل بودند. چنانكه در جواب سائل كه پرسيد از سؤال زياد ملول نشديد (س)_ خلق را عظيم توصف فرمود . 👈بزرگان دين هم اسرار بر اين داشتند كه آنچه نمى‏دانيد را سؤال كنيد و خود آن‏ها در پاسخ دادن به سؤلات ارزنده ،به مردم سعى فراوانى داشتند به اميد استفاده از اين گونه پاسخ ها. 🌷و السلام مرتضوی https://eitaa.com/joinchat/2772172907Gf5c183bd52
🔰نمونه سؤال ها و مناظره ها 🎂خيلی عجيب است بعضی از ما ها حتی معنای کلماتی که در می خوانين نمی دانيم! 👈د ر زمان خليفه دوم، سفيرى از جانب قيصر روم به مدينه آمد، و اظهار داشت : من سخنى با خليفه مسلمانان دارم، او را پيش خليفه بردند. او به خليفه گفت : شما ما را به دعوت مى كنيد و حال آن كه خودتان در دين اسلام، داريد؟ ❤️خليفه گفت : چطور؟ 🌷سفير جواب داد : مگر شما هر روز در ، اين كلام را نمى گوئيد؟ اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ :خدايا! ما را به راه راست، هدايت فرما، ؟پس اگر خود را حق مى دانيد و راه حق را يافته ايد؟ اين طلب هدايت به راه راست چه معنى دارد؟ 🎂خليفه و اطرافيان متحير ماندند؛ ماجرا را به حضرت امير (ع) رساندند. 🌷حضرت فرمود : مراد از (اِهْدِنا) يعنى : همچنان كه بما توفيق عطا فرمودى، تا عبادت و بندگى تو را، در گذشته و حال بجا آورده ايم، همچنان ما را توفيق عنايت فرما، در بقيه عمر خود نيز عبادت ترا بكنيم ؛ و ما را در _ثابت و پايدار بدار! برگرفته از کتاب نكته هاى برگزيده، 205. والسلام مرتضوی
🔰نمونه ❇️روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. امام علی (ع) پاسخ دادند: . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است. 🔹آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است 🔹و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. 💠عزيزان کپی فضائل أمیرالمؤمنین (ع) توفيقيست كه نصيب هركسي نميشود. ⬅️ پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از ان نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند ) . فقط حیدر امیرالمومنین است ✍️منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی ره ، ج۱ ص: ۲۰۵ تا ۲۰۷ مرتضوی
نمونه 👈در حدیثی که با لا اشاره شد، حکمت 197 نهج البلاغه است: 🌷«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ (1) اين دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حكمت آميز و زيبا و ظريف انتخاب كنيد. شرح آن را عینا از کتاب پیام امام امیرالمومنین علی (علیه السلام) تقدیم می کنم: 👈اين يك واقعيت است كه روح و جسم هر دو بر اثر كارهاى مختلف خسته مى شوند. چرا؟ زيرا توان نيروى انسان محدود است و اين محدوديت سبب خستگى جسم و جان مى گردد. اما خداى متعال كه انسان را براى ادامه زندگى آفريده به وى قدرتى داده كه مى تواند جوششى از درون ايجاد كند و اين جوشش، نيرو و توان جديدى براى كارهاى مجدد به او بدهد. براى اين كه اين جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گيرد بايد از وسايل تفريح استفاده كرد. 💚تفريحات مادى و انواع ورزش ها، جسم را نيرو مى بخشد و تفريحات معنوى، لطيفه ها، مزاح ها، شعرهاى زيبا، داستان ها نشاط آور و لطائف الحكم خستگى روح را مى زدايد و به انسان براى عبادت و اطاعت پروردگار و مديريت كارهاى زندگى و تحقيق و كشف مطالب علمى نيرو مى دهد. از قديم معمول بوده كه در ميان ساعات درس زنگ تفريح مى گذاشتند براى اين كه خستگى و ملالت را از دانش آموز و دانشجو بگيرند. در روايات اسلامى آمده است كه از آداب مستحب سفر، مزاح كردن است; مزاحى دور از افراط و آلودگى به گناه. مرحوم «علامه طباطبايى بحر العلوم» در اشعار فقهى خود مى گويد: 🌷«وَأكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا *** لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَلَمْ يَجْلِبْ أذَىً» در سفرها مزاح زياد كن; مزاحى كه سبب خشم خدا نشود و موجب آزار كسى نگردد. این موضوع در مورد سفر تأکید شده زیرا سفرها غالباً آمیخته با خستگى هاى جسمى و روحى مخصوصاً در ایام گذشته است و این مزاح ها مى تواند خستگى ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد. ناگفته پیداست که مزاح باید در حد اعتدال و خالى از افراط و بى بند و بارى و دور از اذیت و آزار دیگران و آنچه موجب خشم خداوند مى شود باشد. 👈«طرائف» جمع «طریفة» به معناى هر چیز زیبا، دل انگیز و و شگفتى آور است و «حِکَم» جمع «حکمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراین «طرائف الحکم» به معناى نکته هاى لطیف و زیبا است خواه علمى باشد یا ادبى، در قالب شعر باشد یا به شکل نثر؛ ولى مى توان آن را به قرینه روایات، به هر گونه مزاح و سخنانى نشاط انگیز هرچند جنبه علمى نداشته باشد تعمیم و تسرى داد. نمونه (ص)_و 🌷در حدیثى مى خوانیم: که گاه یک مرد عرب بیابانى خدمت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى رسید و هدیه اى براى آن حضرت مى آورد. سپس عرض مى کرد: «اى رسول خدا؟ أعْطِنا ثَمَنَ هَدِیَّتِنا; قیمت این هدیه را لطف کنید» پیغمبر با شنیدن این سخن مى خندید و گاه هنگامى که غمگین مى شد مى فرمود: «ما فَعَلَ الاْعْرابِىُ لَیْتَهُ أَتانا; آن مرد اعرابى کجاست اى کاش سراغ ما مى آمد».(2) بار دیگر تأکید مى کنیم که نباید براى رفع خستگى آلوده گناه شد آنگونه که در دنیاى امروز معمول است که هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مى پسندند، بلکه باید تقوا و اعتدال را در آن رعایت کرد. این سخن را با شعرى که «ابن ابى الحدید» در شرح این کلام حکمت آمیز مولا آورده پایان مى دهیم: 🌷«أفِدْ طَبْعَکَ الْمَکْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً *** تَجَمُّ وَعَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ وَلکِنْ إذا أعْطَیْتَهُ ذکَ فَلْیَکُنْ *** بِمَقْدارِ ما یُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ» (3) طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذیرد و به وسیله چیزى از مزاح آن را درمان کن. ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مى ریزند. (که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مى کند.» 📚پی نوشتها: 1.شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)،هجرت،قم،1414ق،ص504. 2.كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي (ط- الإسلامية)، دار الكتب الإسلامية، تهران‏، 1407 ق‏،ج2،ص663. 3.ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبة الله‏، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، قم‏، 1404 ق‏،ج19،ص16. برگفته از کانال پرسمان اعتقادی مرتضوی
🤔 ❔این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️ 👌شیخ عباس می نویسد ؛ «امام کاظم علیه السلام در ميان مردم به باب الحوائج معروف است ( چرا که ) توسّل به آن حضرت براى امراض و بيمارى ها و رفع امراض ظاهرى و باطنى و دردهاى اعضاى خصوصا درد چشم مجرّب است» 📚منتهی الامال ج 3 ص 1463 ❕محمد بن طلحه در مورد صفت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام می نویسد ؛ « مردم عراق او را «باب الحوائج الى الله» (دروازه برآمدن حاجات در درگاه الهى) مى خوانند، چراكه نيازهاى خود را با وسيله قرار دادن او به درگاه الهى برآورده مى ديدند. كرامتهاى او حيرت انگيز است و اين است كه او نزد خداوند از جايگاهى راستين و فناناپذير برخوردار است». 📚مطالب السوول ص 83 ❕احمد بن یوسف یکی دیگر از علمای اهل سنت در مورد این صفت امام علیه السلام می نویسد ؛ « امام کاظم نزد مردم عراق به «باب الحوائج» معروف است، زيرا هر نيازمندى كه به درگاه او نياز برده، نوميد بازنگشته است ...» 📚اخبار الدول ص 112 ❕ابو علی که از علمای بزرگ حنبلیان محسوب می شود می گوید ؛ « هرگاه مشكل و گرفتارى مرا فرا گيرد، آهنگ قبر موسى بن جعفر كرده، به او متوسل مى شوم و خدا آن گونه كه دوست دارم مرا برطرف مى كند» 📚تاریخ بغداد ج 1 ص 120 👌امام شافعى» پا را فراتر نهاده، درباره امام و منزلت او مى گويد ؛ « قبر موسى [بن جعفر] كاظم نوشداروى آزموده شده است » 📚تحفه العالم ج 2 ص 20 ❕ابن شهر آشوب نقل مى كند در بغداد زنى ديده شد كه سراسيمه مى دويد. از او پرسيدند كجا مى روى؟ گفت نزد موسى بن جعفر مى روم زيرا فرزندم را زندانى كرده اند. 👌مردى حنبلى مذهب از سر تمسخر گفت او (امام كاظم) در زندان مرد. زن گفت [خداوندا] به حرمت آن كشته در زندان قدرت [خود] را به من بنمايان. خيلى زود فرزندش از زندان آزاد شد و فرزند مرد مسخره كننده به كيفر رسيد » 📚 المناقب ج 4 ص 305
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ, [۰۴.۰۴.۲۱ ۲۲:۲۳] 🔹📝🌐📝🔹 💢پرسش: 🔰اصحاب اخدود که بودند؟ آيا داستان آنان در قرآن آمده؟ ✍️پاسخ: ✅اصحاب اخدود کساني بودند که در گودالهاي عظيم و بزرگ اتش به جرم دينداري سوزانده شدند. 🔹اين داستان در يمن و در دوران ذي نواس حاکم يهودي اين سرزمين رخ داد. در اين دوره برخي از مردم به مسيحيت گرايش يافته و پيرو اين دين شدند اما ذي نواس از انان ميخواست تا از مسيحيت دست بردارنداما انان حاضر نشدنداز دين خود دست بردارند از اين رو ذي نواس اتش بسيار بزرگي در گودال عظيمي ايجاد نمود و دستور داد تا مومنين را درون اتش اندازند اين داستان در قران در سوره مجادله ايه 4 تا 8 ذکر شده است.(1) ✍️در برخي از نقلها امده است: 👈گروهي از کافران، گودالي را حفر کردند و آن را پر از آتش نمودند، آن‌گاه مؤمنان را مخير کردند يا از دين خود دست بردارند و يا خود را در آتش بيندازند، مؤمنان وارد آتش مي‌شدند تا اينکه نوبت به زني رسيد که کودک يک ماهه‌اي در بغل داشت، او خواست به سوي آتش حرکت کرد، اما دلسوزي و ترس از جان کودک مانع ورود او به آتش شد، کودک به زبان آمد و از مادرش خواست تا به همراه او داخل آتش شود، زن در حالي‌که کودک خود را در بغل داشت، خود را در آتش انداخت.(2) 📚پي نوشت: 1. قرطبي، الجامع لاحکام القرآن، ج 19 ص 290 2. صحيح مسلم نيشابوري ج 2 ص 599 📎 📎 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔴پایگاه اطلاع رسانی بلاغ 🆔 @balagh_ir
نمونه 🌼چرا ما در نماز دوبار سجده ميکنيم؟ ✍️شخصی از حضرت علی (ع) سوال کرد چرا ما در هر رکعت نماز دوبار سجده ميکنيم؟ چرا همانطور که يکبار رکوع ميکنيم يکبار هم سجده نمیکنيم؟ امير المومنين علی (ع) اين آیه را خواندند: منها خلقناکم و فيها نعيدکم و منها نخرجکم تاره اخري (طه55) اول که سر بر سجده ميگذاری و برميداری يعنی منها خلقناکم، همه ما از خاک آفريده شده ايم، هر چه هستيم از خاک بوجود آمده‌ايم. بعد دو مرتبه سرت را بر خاک بگذار و يادت بيايد که روزی می ميری، سپس دوباره سرت را بردار و يادت بيفتد که يکبار ديگر از همين خاک محشور و مبعوث ميشوی. 📕مجمموعه آثار شهيد مطهری، اگر با این نگاه سر به سجده بگذاریم، در هر رکعت نماز یادی از معاد و برپایی قیامت کرده‌ایم و کسی که در هر روز 17 بار یاد معاد بیافتد، بعید است که تعلقی به دنیا پیدا کرده و خود را به گناه آلوده کند ✅‌‌سجده عاشقانه محمد رضا نريمانی
نمونه 🔰پاسخهای انتخاباتی : ⁉️۱- چرا رای بدهیم؟ 🔆جواب: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" خدا سرنوشت قومی را تغییر نمی‌دهد مگر زمانی که خودشان تصمیم بگیرند که سرنوشتشان را تغییر دهند ⁉️۲- من وقتی نمی‌دانم به چه کسی رای بدهم باید چکار کنم؟ 🔆جواب: "فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون" از اهلش بپرسید ⁉️۳- اگر پرسیدم و دیدم هر کسی از پیش خودش اخباری میدهد و تحلیلی میکند آن وقت چه کنم؟ 🔆جواب: نگاه کن به شخصی که خبر میدهد که آیا عادل است یا فاسق قرآن می‌فرماید: "هرگاه فاسقی برای شما خبری آورد در مورد آن تحقیق کنید" ⁉️۴- اگر در جامعه موقع تبلیغات موجی ایجاد شد چه کنم؟ 🔆جواب: "و لا تتبعان سبیل الذین لا یعلمون" راه کسانی را که علم ندارند پیروی نکن ⁉️۵- چگونه افراد را تشخیص دهیم؟ 🔆جواب: به دنبال کسانی که از چاپلوسی و تعریف و تمجید لذت می‌برند نروید. قرآن می‌فرماید : "یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا" دوست دارند به خاطر کارهایی که در حیطه وظایف آنها بوده و انجام نداده‌اند مورد ستایش قرار گیرند ⁉️۶- به چه کسی رای بدهیم؟ 🔆جواب: به کسی رای بدهیم که از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌هراسد. "ولا یخافون لومه لائم" برگرفته از "
🔰نمونه ای از پرسمان های عادی با محتوای قرآنی 🌷نياز به خود آگاهی هل یستوی الاعمی و البصير 👈اکثرا افرادی که ... از روی نا آگاهی است و الا فطرت انسانی فطرت توحيدی و دوستدار محمد و آل محمد عليهم السلام است. 👌مسلمانی رفت خانه يک مسيحی ... برايش انگور آوردند خورد، برايش شراب آوردند گفت : حرام است مسيحی گفت: عجبا از شما مسلمانان انگور ميخوريد اما ميگوييد شراب حرام است در حالي اين از آن بدست آمده... مسلمان گفت: ببين اين زن شماست و اين هم دختر شماست درسته ؟ گفت بله گفت: ببين خدا اين را به شما حلال كرده و آن را حرام..در حالي كه آن از اين به دست آمده است. مسيحی همانجا گفت: 🌸أشْهَدُ أنّ لا اله الا الله و أشْهَدُ أنّ محمد رسول الله🌸 👈سوژه مطلب برگرفته است از : http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
نمونه سؤال های عادی همراه با برگرفه از آيه شريفه : وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (سوره آل عمران آيه۱۹۱﴾ آنان که همواره خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد می کنند، و پیوسته در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند، [و از عمق قلب همراه با زبان می گویند:] پروردگارا! این [جهان با عظمت] را بیهوده نیافریدی، تو از هر عیب و نقصی منزّه و پاکی؛ پس ما را از عذاب آتش نگاهدار. فایده مگس !! گويند در مجلسی كه منصور دوانیقی خليفه متكبر و جبار عباسی در خدمت حضرت امام صادق عليه السلام بود‌،‌ مگسی باعث آزار منصور می شد و منصور پيوسته با حركت دست آن را از صورتش می راند، ولی مگس از نقطه ای برمی خاست و در نقطه ديگر صورت منصور می نشست و لحظه ای او را آرام نمی گذاشت . سر انجام منصور با ناراحتی شديدی از امام پرسيد: اين مگس چيست كه خدا آن را آفريد؟ امام پاسخ داد: يكی از فوائد خلقت مگس آنست كه متكبران را خوار و ذليل گرداند تا بدانند با همه قدرت ظاهری خود نمی توانند مگسی را از خود دفع كنند.
🔰نمونه پرسمان روايي 📙 حرف ن 💠موضوع : نماز ✍️حضرت فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها از رسول خدا پرسید: ای پدر! کسی که نمازش را جدی نگیرد، دچار چه عذابی می‌شود؟ رسول خدا فرمود: ای فاطمه جان! هر کس نمازش را سبک بشمارد،خداوند او را دچار پانزده بلا می‌کند. 🔴 : 1️⃣ برکت از عمرش می‌رود. 2️⃣ برکت از رزقش می‌رود . 3️⃣ چهره‌ی نیکوکارانه را از دست می‌دهد. 4️⃣ کارهای خوبش بی‌ پاداش می‌مانند. 5️⃣ دعایش به آسمان نمی‌رود. 6️⃣ از نیکوکاران به او خیری نمی‌رسد. 🔴 : 1️⃣ ذلیل از دنیا می‌رود. 2️⃣ در حال گرسنگی از دنیا می‌رود. 3️⃣ تشنه از دنیا خواهد رفت، حتی اگر آب تمام چشمه‌های دنیا را هم به او بدهند. 🔴 : 1️⃣ خداوند فرشته‌ای برای عذاب در قبرش قرار می‌دهد. 2️⃣ قبرش برای او تنگ خواهد شد. 3️⃣ گرفتار تاریکی قبر خواهد شد. 🔴 : 1️⃣ خداوند به فرشته‌ای دستور می‌دهد که او را با صورت روی زمین بکشد تا دیگران تماشا کنند. 2️⃣ محاسبه اعمالش به سختی انجام می‌شود . 3️⃣ خدا به او نگاه مهربانانه نمی‌اندازد و همیشه در عذاب خواهد بود. 📚 بحار، ج80، ص21.
_کامل_می_کند_ 🔰علت اینکه میگن با ازدواج دینتون کامل میشه ، اینه که : ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 💠سخن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که فرموده: هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل کرده است و برای (حفظ) نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند. (منتخب میزان الحکمه 2776 و کنز العمال 44403) بدین معنا نیست که ازدواج تکویناً مساوی نصف دین است. بلکه با ازدواج،اسباب بدست آوردن نیمی از دین که توسط این نیاز زیستی تهدید می شد، فراهم شده است. اگراین نیاز به مسیر اصلی خود هدایت شود، حقیقتاً شرایط برای بسیاری گناهان فراهم نمی شود و شخص با برآورده شدن این نیاز به آرامش روانی می رسد با ارضای این غریزه، برخی موانع عاطفی و روانی در مسیر انسان برداشته شده و طی مسیر هموار می‌گردد و صد البته که همه از این شرایطِ مهیا، استفاده نبرند و در یک نقطه،درجا زده و یا پسرفت داشته باشند. ———————————————————— ✅ استفاده از مطالب با ذکر «صلوات» جایز است 🔰 کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
🔮 امام عصر علیه السلام حضور دارند ولکن ما غایب هستیم 🔮...وقتی که قاصدآمدعلی بن مهزیار را خدمت حضرت ولی عصر علیه السلام ببرد ازاو پرسید : چه میخواهی(ثُمَّ قَالَ: مَا اَلَّذِي تُرِيدُ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ)؟ علی بن مهزیار گفت : (قُلْتُ: اَلْإِمَامَ اَلْمَحْجُوبَ عَنِ اَلْعَالَمِ).امام در پرده از عالم را. قاصد گفت قَالَ: مَا هُوَ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ او از شما پوشیده نیست. وَ لَكِنْ حَجَبَهُ سُوءُ أَعْمَالِكُمْ. ولیکن اعمال بدتان، او را از شما پوشانده است. 📚دلائل الإمامة ج ۱، ص ۵۳۹ عنوان باب : [الامام صاحب الزمان (عليه السلام) ] > معرفة من شاهد صاحب الزمان (عليه السلام) في حال الغيبة و عرفه من أصحابنا استاد گنجی
🔰اهميت و پاسخ 👈نقش و به تعبير جديد ،در جامعه امرى است مهم ،تا جائى كه خداوند متعال نه تنها به آن امر فرموده: بلكه در بسيارى از آيات فرآن مجيدش كه به قلب نازنين پيامبر (ص) نازل فرموده نمونه‏ها و حتى مواردى كه معمولا انسان‏ها از آن سؤال مى‏كنند را ذكر فرموده، همينطور معصومان عليهم السلام نه تنها امر به مطالب مورد نياز را داشتند،بلكه براى پاسخ گوئى به سؤالات مردم اهميت خاصى قائل بودند. چنانكه در جواب سائل كه پرسيد از سؤال زياد ملول نشديد (س)_ خلق را عظيم توصف فرمود . 👈بزرگان دين هم اسرار بر اين داشتند كه آنچه نمى‏دانيد را سؤال كنيد و خود آن‏ها در پاسخ دادن به سؤلات ارزنده ،به مردم سعى فراوانى داشتند به اميد استفاده از اين گونه پاسخ ها. 🌷و السلام مرتضوی
🔰اهميت و پاسخ 👈نقش و به تعبير جديد ،در جامعه امرى است مهم ،تا جائى كه خداوند متعال نه تنها به آن امر فرموده: بلكه در بسيارى از آيات فرآن مجيدش كه به قلب نازنين پيامبر (ص) نازل فرموده نمونه‏ها و حتى مواردى كه معمولا انسان‏ها از آن سؤال مى‏كنند را ذكر فرموده، همينطور معصومان عليهم السلام نه تنها امر به مطالب مورد نياز را داشتند،بلكه براى پاسخ گوئى به سؤالات مردم اهميت خاصى قائل بودند. چنانكه در جواب سائل كه پرسيد از سؤال زياد ملول نشديد (س)_ خلق را عظيم توصف فرمود . 👈بزرگان دين هم اسرار بر اين داشتند كه آنچه نمى‏دانيد را سؤال كنيد و خود آن‏ها در پاسخ دادن به سؤلات ارزنده ،به مردم سعى فراوانى داشتند به اميد استفاده از اين گونه پاسخ ها. 🌷و السلام مرتضوی
مناسب آية الکرسی 🔷 مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع «خدا» رسیدند. 🔶 آرایشگر گفت: من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد. 🔷 مشتری پرسید: چرا باور نمیکنی؟ 🔶 آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود میداشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه میدهد این چیزها وجود داشته باشد. 🔷 مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمیخواست جر و بحث کند. 🔶 آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود. 🔷 مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: میدانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. 🔶 آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم. 🔷 مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد. 🔶 آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. 👌مشتری تائید کرد: دقیقا!! نکته همین است. ✅ خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد. داستان های کوتاه ⇩⇩⇩ عيدانه رمان مذهبی(دختر شینا), [۰۹.۰۱.۲۰ ۰۱:۳۲] شبيه داستان آية الکرسی جوراب 💠 یکی از حکیمان بزرگ به دیدن یکی از دوستان خود رفت. 🔶 آن شخص پسر کوچکی داشت که با وجود کوچکی سن، خیلی هوشیار بود. 💠 حکیم به آن طفل فرمود: اگر به من بگویی خدا کجاست، 🍊 یک دانه پرتقال به تو خواهم داد. 🔷 پسر با کمال ادب و احترام جواب داد: ✅ من به شما دو دانه پرتقال میدهم اگر به من بگویید خدا کجا نیست. 💠 حکیم از این پاسخ و حاضرجوابی متعجب شد و او را مورد لطف خود قرار داد. 📔 دانستنی های تاریخی، ص ۳۹۸ 🎂برداشت خلاف هدف پدر 📔 👈روزی یک مرد ثروتمند پسر خردسالش را به یک روستا برد تا به وی نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی ميکنند چه قدر فقیر هستند. آن دو، یک شبانه روز در خانه ی کوچک یک روستايي مهمان بودند. در راه برگشت و در پایان سفر مرد از پسرش پرسید: نظرت در خصوص مسافرتمان چه بود ؟ پسر جواب داد:خوب بود پدر! پدر پرسید:آیا به زندگی آن ها توجه کردی؟ پسر جواب داد:آری پدر! و پدر پرسید:چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟ پسر اندکی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در منزل یک سگ داریم و آن ها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آن ها رودخانه ای دارند که انتها ندارد. ما در حیاطمان فانوسهای تزئینی داریم و آن ها ستاره ها را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود ميشود ولی باغ آن ها بی انتهاست. با گوش دادن حرفهای پسر زبان مرد بند آمده بود. پسر بچه اضافه کرد:سپاسگزارم پدر تو به من نشان دادی که ما چه قدر فقیر هستیم. موعضه نصيحت فرزند بد ✍🏻از جـوانی پرسیدند :بدترین دردها چیست؟ گفت : درد دندان، و داشتن همسـر بد. ✍🏻پیری این مطلب را شنید و گفت: دندان را میتوان ڪشید و همسر را میتوان طلاق داد؛ ✔️بدترین دردها درد چـشم و داشتن فرزند بـد اسٺ! 🌸نه چـشم را میتوان جدا ڪرد و نه نسبت فـرزند را میتوان منڪر شد... ♥️✨سعی ڪنید همیشه وجـودتان باعث افتخار پـدر و مـادرتان باشد.. و فـرزندانتان مایه افتخار شما ۰۰۰ تعليم و تربيت امروزه بايد بيائيم پرسش و پاسخ ها را گسترش دهيم قبلا سؤال ندانسته ها بود اما امروزه سؤال ها فرق کرده چرا که ارزش ها کم رنگ شده و از عزت و احترامی به بزرگ ترها خبری نيست! حال علت چيست بماند؟! فعلا سؤال ها از چگونگی برخورد با حاظر جوابان است آن با کمال بی ادبی آن هم نه بی ادبی که برخورد اخلاقی آن ها را عوض کند بلکه بی ادب لجوج. از اين رو، بايد به راهکار برخورد با چنين افراد پرداخت حکايت زير در همين زمينه است: •✨❄️• 👈گاهی ندیدن و نشنیدن لازم است! 🌷دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگ تر می دهند! اما دوتکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند ! پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برای مان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگ تر شدن مان نیز کاهش می یابد! آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوج تر و مصمم تر است. سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب راه خود را به سمت دریا می یابد.
👌 در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد. گاهی لازم است کوتاه بیایی! گاهی نمی توان بخشود و گذشت... اما می توان چشمان را بست و عبور کرد گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری! گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی! ولی با آگاهی و شناخت... مشاهده فرموديد نويسنده اشاره دارد به اينکه باز بر خود آگاهی بيفزا که کار ادامه دارد والسلام با آرزوی موفقيت برای شما 🔰اين هم يک راه کار البته دستور است مردم را بين خوف و رجا نگه داريد يعنی: نه مأيوس شوند و نا زياد اميد وار گفته نشود برای اين گونه افراد اين سخنان فايده ندارد و بگوششان نمی رود پاسخ اينکه : حافظ وظيفه تو گفتن است و بس در قيد اين مباش که .... شنيد 👌 آورده اند که بهلول بیشتر وقت ها در قبرستان می نشست و روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود وهارون به قصد شکار از آن محل عبور می نمود چون به بهلول رسید گفت : بهلول چه می کنی ؟ بهلول جواب داد : به دیدن اشخاصی آمده ام که نه غیبت مردم را می نمایند و نه از من توقعی دارند و نه من را اذیت و آزار می دهند . هارون گفت: آیا می توانی از قیامت و صراط و سوال و جواب آن دنیا مرا آگاهی دهی ؟ بهلول جواب داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد . آنگاه بهلول گفت: ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می ایستم و خود را معرفی می نمایم و آنچه خورده ام و هرچه پوشیده ام ذکر می نمایم و سپس تو هم باید پای خو د را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده ای و پوشیده ای ذکر نمایی . هارون قبول نمود. آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت : بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که ابداً پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواست خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد . سپس بهلول گفت: ای هارون سوال و جواب قیامت نیز به همین صورت است . آنها که درویش بوده ند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند. ياد قيامت ✍️روایتی است از حضرت امام صادق(ع) که می فرماید: روزی گذر سلمان در کوفه به بازار آهنگرها افتاد. یک مرتبه دید جوانی بیهوش شده و مردم اطراف او را گرفته اند. سلمان که از آن نزدیکی عبور می کرد، یکی از آن افراد دوید و به او گفت یا اباعبدالله این جوان مریض و بیهوش است بیا یک دعایی بالای سر او بخوان که بهوش بیاید. حضرت سلمان وقتی نزدیک شد و به بالین جوان رسید او چشم باز کرد. تا سلمان را دید سر خود را بلند کرد و گفت یا اباعبدالله اینطور نیست که مردم گمان می کنند من بیمار هستم. وقتی گذر من به بازار آهنگرها افتاد و دیدم که با چکش های آهنی به میله های سرخ می کوبیدند، یاد این آیه افتادم: نگهبانان جهنم با چکش های آهنین بر دوزخیان می زنند. در این حالت دیگر نفهمیدم و از هوش رفتم. سلمان دید این فرد با معرفت است با او دوست شد. بعد از یک مدتی این جوان مریض شد، سلمان به عیادت او رفت و دید که موقع مرگ او است. سلمان به حضرت عزرائیل(ع) خطاب کرد که یا ملک الموت این جوان برادر و دوست من است، لطفاً مراعات او را بکن. 💥حضرت عزرائیل فرمود: یا اباعبدالله من مراعات این جوان و تمام مومنین را خواهم کرد و با آنها دوست هستم. 📚برگرفته از سخنان استاد عالی 🔰اين هم يک راهکار تقويت راده با داستان های شنيدنی ✳️مراد، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستایی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ✳️ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ✳️ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ روستا، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: «ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، مراد ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ!» ✳️ مراد ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است. ✳️ ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: «برای چه از حال رفتی؟» مراد گفت: «فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است!» ✳️ مراد بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده است وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ‌ﺷﺪ. 🔶 ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ. 🔶 قانون زندگی٬ قانون باورهاست 🔶 بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می‌شوند راهکار غيرتی کردن افراد بی غيرت 📚امان از ذات خراب!!! پیرمردی که‌ شغلش ‌دامداری‌ بود‌، نقل‌ می‌کرد: