eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
681 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 فرازی از وصیت نامه🇮🇷 🔹ملیحه جان در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . . 🔸به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می گویم شاید من مُردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد . هرگز اشتباه فکر نکند . همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند . چون جز این راه راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد . 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
● کلاس دوم راهنمایی که بود، مجلات عکس مبتذل چاپ می کردند. درآرایشگاه، فروشگاه وحتی مغازه ها این عکس ها روی درو دیوار نصب می کردند و احمد هرجا این عکس ها را می دید پاره میکرد. صاحب مغازه یافروشگاه می آمد و شکایت احمد را برای ما می آورد. ● پدر احمد رئیس پاسگاه بود وکسی به حرمت پدرش به احمد چیزی نمی گفت.من لبخندمی زدم. چون باکاری که احمدانجام می داد، موافق بودم. یک مجله ای باعکس های مبتذل چاپ شده بودکه احمد آنها را از هر کیوسک روزنامه ای می خرید. پول توجیبی هایش راجمع می کرد. ●هربار 20 تامجله ازچند روزنامه فروش می خرید وقتی می آورد در دست هایش جا نمیشد. توی باغچه می انداخت نفت می ریخت وهمه را آتش می زد. می گفتم:چرا این کار را می کنی؟ می گفت:این عکس ها ذهن جوانان را خراب می کند. ✍راوی:مادرشهید 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
16.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏💔 وصیت یک شهید چند لحظه قبل از شهادت 💔 شهیدی که باخونش امضاکرد وگفت..... 🥀با ذکر صلوات شهدارایاد کنید 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت : 9⃣6⃣1⃣ صمد؛ خدیجه و معصومه را بغل کرد و بوسید؛ اما هر کاری می کرد، مهدی بغلش نمی رفت. صدای ضد هوایی ها یک لحظه قطع نمی شد. صمد گفت: «چرا اینجا نشسته اید؟!» گفتم: «مگر نمی بینی وضعیت قرمز است.» با خنده گفت: «مثلاً آمده اید اینجا پناه گرفته اید؛ اتفاقاً اینجا خطرناک ترین جای خانه است. بروید توی حیاط بنشینید، از اینجا امن تر است.» دست خدیجه و معصومه را گرفت و بردشان توی اتاق. من هم مهدی را برداشتم و دنبالش رفتم. کمی بعد وضعیت سفید شد. صمد دوشی گرفت. لباسی عوض کرد. چای خورد و رفت بیرون و یکی دو ساعت بعد با یکی از دوستانش با چند کیسه سیمان و چند نبشی آهن برگشت. همان روز جلوی آشپزخانه، توی حیاط با دوستش برایمان یک سنگر ساختند. چند روز که پیش ما بود، همه اش توی سنگر بود و آن را تکمیل می کرد. برایش یک استکان چای می بردم و جلوی در سنگر می نشستم. او کار می کرد و من نگاهش می کردم. یک بار گفت: «قدم! خوش به حال آن سالی که تابستان با هم، خانه خودمان را ساختیم. چی می شد باز همان وقت بود و ما تا آخر دنیا با آن دل خوشی زندگی می کردیم.» گفتم: «مثل اینکه یادت رفته آن سال هم بعد از تابستان از پیشم رفت ✫⇠قسمت : 0⃣7⃣1⃣ گفت: «یادم هست. ولی تابستانش که پیش هم بودیم، خیلی خوش گذشت. فکر کنم فقط آن موقع بود که این همه با هم بودیم.» چایش را سر کشید و گفت: «جنگ که تمام بشود. یک ماشین می خرم و دور دنیا می گردانمت. با هم می رویم از این شهر به آن شهر.» به خنده گفتم: «با این همه بچه.» گفت: «نه، فقط من و تو. دوتایی.» گفتم: «پس بچه ها را چه کار کنیم.» گفت: «تا آن وقت بچه ها بزرگ شده اند. می گذاریمشان خانه. یا می گذاریمشان پیش شینا.» سرم را پایین انداختم و گفتم: «طفلی شینا. از این فکرها نکن. حالا حالا ها من و تو دونفری جایی نمی توانیم برویم. مثل اینکه یکی دیگر در راه است.» استکان چای را گذاشت توی سینی و گفت: «چی می گویی؟!» بعد نگاهی به شکمم انداخت و گفت: «کِی؟!» گفتم: «سه ماهه ام.» گفت: «مطمئنی؟!» گفتم: « با خانم آقا ستار رفتیم دکتر. او هم حامله است. دکتر گفت هر دویتان یک روز زایمان می کنید.» ادامه دارد... 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💠فرازی از وصیت نامه شهید غلامحسن خالصے 🌷ای امت حزب اللہ، ای بسیجی هاے امام، اے پاسداران قرآن، اگر لحظہ ای از امام جدا شوید، بہ فنا و ذلت خواهید رسید. وقتے حکم خدا توسط ولی امر، ولی فقیہ زمان داده می شود، بر ما واجب است کہ اطاعت کنیم. ما دیگر نمی توانیم مانند اهل کوفہ باشیم. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هنگامی می‌شود گفت منتظریم که خود را اصلاح کنیم ولی اگر خود را اصلاح نکنیم هیچ‌گاه حضرت ظهور نخواهد کرد امام‌صادق(ع) می‌فرماید: از تقصیرهای بر گردنم گریه می‌کنم و به سوالی که در قبر قرار است از من پرسیده شود اگر از من در قبر بپرسند که تو برای جبهه و این راه چه کرده‌ای چه خواهی جواب بدهی می‌گویی که می‌توانستم در این راه گام بردارم..؟! می‌توانستی..؟!چرا نرفتی..؟! باید بیدار شد می‌توانی و نمی‌آیی..؟! من خواب بودم بیدار شدم.. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽ ⛔️شبهه: امام خمینی (ره): بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله» خدای نخواسته باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه است که فاتحه همه ما را می‌خوانند! ❇️پاسخ: این سخنان امام(ره) مربوط به ۶ خرداد ۱۳۶۰ در مربوط به ماجرای‌های بنی‌صدر بود که در نهایت منجر به عزل بنی‌صدر در مقام ریاست جمهوری توسط مجلس شورای اسلامی شد. با خواندن سخنان کامل امام(ره) متوجه می‌شوید که رسانه‌های ضدانقلاب چطور با انتخاب و پخش گزینشی سخنان امام(ره) و دیگر مسئولان کشور حقایق را وارونه جلوه می‌دهد. در ذیل (گزیده ای از) متن سخنان حضرت امام خمینی(ره) در آن روز آمده است: باید حدود معلوم بشود. آقای رئیس جمهور حدودش در قانون اساسی چه هست، یک قدم آن‌ور بگذارد من با او مخالفت می‌کنم. اگر همه مردم هم موافق باشند، من مخالفت می‌کنم. آقای نخست وزیر حدودش چه قدر است، از آن حدود نباید خارج بشود. یک قدم کنار برود با او هم مخالفت می‌کنم. مجلس حدودش چه قدر است، روی حدود خودش عمل کند. شورای نگهبان حدودش چه قدر است؛ قوه قضاییه حدودش چی است؛ قوه اجرائیه. قانون معین شده است. نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری! قانون تورا قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، که ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمی‌توانی قبول نداشته باشی. همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رأی شما باشد. باید بپذیرید، برای اینکه میزان اکثریت است؛ و تشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست، میزان است که همه ما باید بپذیریم... اگر می‌خواهید که از صحنه بیرونتان نکنند، بپذیرید قانون را. نگویید هی قانون، و خودتان خلاف قانون بکنید! بپذیرید قانون را. همه‌تان روی مرز قانون عمل بکنید. اگر همه روی مرز قانون عمل بکنند، اختلاف دیگر پیش نمی‌آید. دعواهای ما دعوایی نیست که برای خدا باشد. این را همه از گوشتان بیرون کنید! همه‌تان همه ما، از گوشمان بیرون کنیم که دعوای ما برای خدا است، ما برای مصالح اسلام دعوا می‌کنیم. خیر! مسئله این حرفها نیست. من را نمی‌شود بازی داد! دعوای خود من و شما و همه کسانی که دعوا می‌کنند همه برای خودشان است. واقعاً سرفرود بیاورید به قانون؛ و واقعاً سر فرود بیاورید به اسلام. لفظ را همه می‌گویند. شاید شیطان را هم ازش بپرسند، می‌گوید من انقلابی هستم! امروز همه انقلابی هستند! امروز همه دلسوز برای ملت هستند! امروز دعوای اینکه ما همه جنگ هم رفته‌ایم – و شما دیدید که یک دسته نوشته‌اند که ما از اول در جنگ چه بودیم – گفته‌اند. خوب، من هم می‌توانم بگویم من در صفِ اول جنگ دارم جنگ می‌کنم، ولی اینجا افتادم همینطور. باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‌اند، این مردم زاغه نشین که شماها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله» – خدای نخواسته – باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه [این‌] است که فاتحه همه ما را می‌خوانند! منبع: سایت امپراطوری دروغ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔸شهید مهدی زین الدین : 🌹هر گاه شب جمعه را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد می‌کنند. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
ریحانه خلقـ✨ـت🍃🌺 همه می گویند : میان این همه با کلاس اٌمل بودن جرات می خواهد . امّا مـ✨ـن می گویم : میان این همه حرمـ✨ـت شکن حـ✨ـرمت نگه داشتن شجـ✨ـاعت است . شیر زن 🧕به خودت ببال بدان که از میان عده ی کثـ✨ـیری لیـ✨ـاقت داشتی که مدافع چـ💓ـادر مـ💓ـادر باشی .... ✨ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 خواهرم را صدا زدم و گفتم: «برایم یک لیوان چای بیاور.» چای را که آورد، در گوشش گفتم: «صمد نیست؟!» خندید و گفت: «نه. تو که خواب بودی، خبر دادند خانم آقا ستار هم دردش گرفته. آقا صمد رفت ببردش بیمارستان.» شب با یک جعبه شیرینی آمد و گفت: «خدا به ستار هم یک سمیه داد.» چند کیلویی هم انار خریده بود. رفت و چند تا انار دانه کرد و توی کاسه ای ریخت و آمد نشست کنارم و گفت: «الحمدلله، این بار خوش قول بودم. البته دخترمان خوب دختری بود. اگر فردا به دنیا می آمد، این بار هم بدقول می شدم.» کاسه انار را داد دستم و گفت: «بگیر بخور، برایت خوب است.» کاسه را از دستش نگرفتم. گفت: «چیه، ناراحتی؟! بخور برای تو دانه کردم.» کاسه را از دستش گرفتم و گفتم: «به این زودی می خواهی بروی؟!» گفت: «مجبورم. تلفن زده اند. باید بروم.» گفتم: «نمی شود نروی؟! بمان. دلم می خواهد این بار اقلاً یک ماهی پیشم باشی.» خندید و سوتی زد و گفت: «او... وَه... یک ماه!» گفتم: «صمد! جانِ من بمان.» گفت: «قولت یادت رفته. دفعه قبل چی گفتی؟!» گفتم: «نه، یادم نرفته. برو. من حرفی ندارم؛ اما اقلاً این بار یک هفته ای بمان.» رفت توی فکر. انگشتش را لای کوک های لحاف انداخته بود و نخ را می کشید گفت: «نمی شود. دوست دارم بمانم؛ اما بچه هایم را چه کنم؟! مادرهایشان به امید من بچه هایشان را فرستاده اند جبهه. انصاف نیست آن ها را همین طوری رها کنم و بیایم اینجا بیکار بنشینم.» التماس کردم: «صمد جان! بیکار نیستی. پیش من و بچه هایت هستی. بمان.» سرش را انداخت پایین و باز کوک های لحاف را کشید. تلویزیون روشن بود. داشت صحنه های جنگ را نشان می داد؛ خانه های ویران شده، زن ها و بچه های آواره. سمیه از خواب بیدار شد. گریه کرد. صمد بغلش کرد و داد دستم تا شیرش بدهم. سمیه که شروع کرد به شیر خوردن، صمد زل زد به سمیه و یک دفعه دیدم همین طور اشک هایش سرازیر شد روی صورتش. گفتم: «پس چی شد...؟!» سرش را برگرداند طرف دیوار و گفت: «آن اوایل جنگ، یک وقت دیدم صدای گریه بچه ای می آید. چند نفری همه جا را گشتیم تا به خانه مخروبه ای رسیدیم. بمب ویرانش کرده بود. صدای بچه از آن خانه می آمد. رفتیم تو. دیدیم مادری بچه قنداقه اش را بغل کرده و در حال شیر دادنش بوده که به شهادت رسیده. بچه هنوز داشت به سینه مادرش مک می زد. ادامه دارد...✒️ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛 شبهه 📛 حرف بدون جواب آنگلا مرکل در مورد خونریزی‌های مسلمانان!  ❇️ پاسخ کامل در فیلم بالا ❇️ 📀 شبهه مرتبط👇 ⛔️ آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان: هند و چین نزدیک به ۲/۵ میلیارد نفر جمعیت دارند ۱۵۰ خدا و هش۸۰۰ عقیده متفاوت دارند و در صلح زندگی می‌کنند !!! / مسلمانها یک خدا و یک پیامبر، یک دین و یک کتاب دارند، ولی خیابانهایشان سرخ شده به خون یکدیگر!!! / قاتلش و مقتولش می‌گوید: الله اکبر!!! کشته‌های دو طرف شهید نامیده می‌شوند.
🌷 السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ وَلِی اللهِ الْاعْظَمْ 🌷 السَّلامُ عَلَیک یا اخْتَ وَلِی اللهِ الْمُعَظَّمْ 🌷 السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّةَ وَلِی اللهِ الْمُکرَّمْ 🌷 السَّلامُ عَلَیک یا امَّ الْمَصآئِبِ یا زَینَبُ 🌺🌺🌺 سالروز میلاد پیام آور کربلا حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر ساحت مقدس امام زمان عجل الله فرجه الشریف و عموم عاشقان آن حضرت تبریک و تهنیت باد 🌺🌺🌺 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
مداحی_آنلاین_تویی_ملیکة_السماء_امیر_کرمانشاهی(1).mp3
5.11M
🌸 (س) 💐تویی ملیکة السماء 💐دخت علی مرتضی 🎤 👏 👌فوق زیبا 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🧕 حجـ✨ـاب مرا زشت نمی کند فقط ✨ از آلودگی حفـ✨ـظ می کند . #پویش_حجاب_فاطمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🚫شایعه: بازگشایی زاینده روز بعد از اعتراضات ❇️پاسخ: فیلم منتشر شده درباره بازگشایی زاینده‌رود صحت ندارد معاون حفاظت و بهره برداری شرکت آب منطقه‌ای اصفهان گفت: علت ورود آب به بستر رودخانه زاینده رود در منطقه «اسلام آبادِ درچه»، هویج شویی در حاشیه رودخانه بود https://fararu.com/fa/news/519192/ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم/ قولی که شهید ضرغام به مردم داد... 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽ ❌‍ دروغی به نام «پدر ایران مدرن» به رضاخان میگن «پدر ایران مدرن»!! در حالی که خیلی از مظاهر تجددی که ادعا می‌کنند رضاخان وارد ایران کرده قبل از او در کشور وجود داشت. دقیقا رضاخان کدام تجدد را وارد کشور کرد؟؟ در عرصه نظامی: ارتش متمرکز و متناسب با تجهیزات روز از دوران صفوی بود.نادرشاه توپخانه و نیروی دریایی قدرتمند داشت. پس رضاشاه چه کرد؟نیروی هوایی بطور رسمی در 1303 تشکیل شد.منظور از قوای متمرکز رضاخان هم ترکیب قزاق و ژاندارمری به همراه سربازگیری اجباری و تغییر درجات نظامی بود. در عرصه فرهنگی: مدارس جدید در دوره ناصری و در سال 1266ش تشکیل شد. در سال 1290 حدود یکصد مدرسه ابتدایی دخترانه با دو هزار دانش آموز دختر و 57 مدرسه دخترانه متوسط با 2172 دانش آموز دختر در تهران وجود داشت. در 1300،نزدیک به 1/4 فارغ التحصیلان دوره ابتدایی در تهران از زنان بودند. دارالفنون در سال 1230دوران ناصرالدین شاه تاسیس شد.در سال 1290تعداد 417دانشجو داشت. دارالفنون همان دانشگاه است که عهده دار تحصیلات عالیه مدرن بود. پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانی شناسی، زبان انگلیسی و روسی و موسیقی رشته های دارالفنون بود. تا قبل از 1304 مؤسسات آموزش عالی مانند دانشکده علوم، دانشکده کشاورزی کرج (مدرسه فلاحت)، دانشکده ادبیات، دانشکده حقوق، مدرسه طب، دارالمعلمین مرکزی برای تربیت معلم مدارس ابتدایی متوسطه ایجاد شده بود. در خرداد 1313 قانون تأسیس دانشگاه به تصویب مجلس رسید و در بهمن ماه همان سال بنای دانشگاه تهران آغاز شد. دانشگاه تهران از ادغام مدارس عالی و دانشکده های مختلف که تا آن تاریخ ایجاد شده بودند پدید آمد. رضاشاه در مراسم احداث دانشگاه تهران فقط دو جمله گفت: «ایجاد دانشگاه کاری است که ملت ایران بایستی خیلی قبل از این شروع کرده باشند، حال که شروع شده است باید جدیت شود که زودتر انجام گیرد». این بود سخنرانی رضاشاه در مراسم احداث دانشگاه تهران! اولین روزنامه در ایران به دوره محمدشاه تعلق دارد. در 1229 شمسی هم امیرکبیر در دوره ناصرالدین شاه اولین روزنامه تهران را به نام «اخبار دارالخلافه» منتشر کرد. مجلس آکادمی [فرهنگستان] زبان در سال 1282 شمسی در دوره مظفرالدین شاه جهت واژه گزینی در برابر اصلاحات جدید با استفاده از زبان‌های عربی و فارسی آغاز به کار کرد. در عرصه ارتباطات: در سال 1236 تلگراف وارد ایران شد و در زمان مشروطه توسعه یافت. در 1265 خطوط تلفن در تهران احداث شد. در دوره مظفرالدین شاه نیز خطوط تلفن در تبریز، مشهد و رشت احداث شد. خطوط سراسری تلفن نیز در سال 1295 مهیا شد. در زمینه راه آهن باید اشاره کرد که در سال 1256 قطار تهران به شهرری آغاز به کار کرد. تا پیش از راه آهن سراسری دوره رضاشاه، حدود 400 کیلومتر راه آهن در کشور وجود داشت. در عرصه توسعه شهری: تشکیل شهرداری یا همان بلدیه پس از مشروطه رسمیت یافت و در سال 1283 قانون آن تصویب شد. نخستین کارخانه برق شهری نیز مربوط به دوره ناصرالدین شاه است که در سال 1258 در تهران تاسیس شد. در حوزه بهداشت: نخستین داروخانه و آزمایشگاه پزشکی نوین ایران در تهران در سال 1291 شمسی تأسیس شد؛ دواخانه، تجارتخانه و لابراتوار غربی. این لابراتوار برای تجزیه کامل ادرار و برحسب دستور اطبا و تجزیه قند و آلبومین تشکیل شده بود. انستیتو پاستور در سال 1299 بنا شده و جایگزین انستیتوی تهران شد. انستیتوی پاستور در همان سال‌های اولیه شامل بخش‌های مایه کوبی، اپیدمیولوژی، آبله، ویروس شناسی، سل، شیمی، هاری، میکروب شناسی، واکسن سازی بود. نخستین واکسیناسیون هم در دوره ولیعهدی عباس میرزا در آذربایجان انجام شد. در حوزه ورزش: اولین باشگاه فوتبال تهران با نام کلوپ ایران در سال 1299 ایجاد شد. نخستین تشکیلات فوتبال ایران در سال 1300 شمسی تحت عنوان مجمع ترقی و توسعه فوتبال تهران به وجود آمد. اولین دوره مسابقات رسمی باشگاه‌های تهران با همت مجمع موصوف در سال 1302 شمسی و با حضور سه تیم کلوپ ایران، کلوپ طوفان و کلوپ اسپرت ارامنه برگزار شد که با قهرمانی کلوپ ایران خاتمه یافت. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
اگرسگ گرسنه ای به شما روی بیاورد وهمراه شمانان وگوشت باشد، آیاباگفتن چخ، سگ میرود؟؟؟ چوب هم بلندکنی فایده ندارد، اوگرسنه است وچشمش به غذاست ودست بردار نیست، امااگرهیچ همراه نداشته باشی، می فهمدچیزی نداری ومیرود... شیطان هم درکمین انسان است؛ نگاهی به دل می کند اگر آذوقه اش که همان: حب مال زروزیور شهوت بخل حسادت و... درآن بود، همانجامتمرکزمیشودومی ماند. واگرصدهاباربگویی: اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم فایده ندارد. امااگرطعمه وآذوقه اش رادورکنی آنگاه می بینی بایک استغفارفرار می کند... تاوقتی گناه راقلبا دوست داریم وخودمون درموقعیت گناه قرار میدیم، نمیشه بشینیم صحنه های مستهجن ببینیم وبگیم پناه میبریم به خدا!!! بایدازموقعیت گناه فرارکنیم وبه خدا پناهنده بشیم. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 آشنا درآمديم روزي سيدحسن حسيني، يكي از بچه هاي گردان، رفته بود ته دره براي ما يخ بياورد. موقع برگشتن خمپاره خورده بود جلوي پايش، همه سراسيمه از سنگر آمديم بيرون، خبري از سيد نبود، بغض گلويمان را گرفت. آماده مي شديم برويم پايين كه ديديم حسن بلند شد و لباس هايش را تكاند، پرسيديم: «چه شد؟» گفت: «آشنا درآمديم، عزرائیل پسرخاله زن عموي باجناق خواهرزاده نانواي محلمان بود. خيلي شرمنده شد، فكر نمي كرد من باشم، وگرنه امكان نداشت بگذارد من بيايم، هر طور بود مرا نگه مي داشت 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽ ⛔️شبهه: آقاي رييسي شما به عنوان نماينده حاكميت پاسخي قاطع و انقلابي از مردم دريافت خواهيد كرد انتقاد صریح دانشجویان از رئیسی: امنیتی‌ترین کابینه جمهوری اسلامی را با سرداران سپاه را تشکیل داده‌اید ⬅️ اهم اظهارات محمد حسین بیات، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان در مقابل سید ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم: جناب آقای رییسی از شما میخواهیم که هرگاه خواستید از جانب مردم سخن بگویید و یا سیاستی را به انان تحمیل کنید به یاد بیاورید که شما حاصل غیررقابتی‌ترین انتخابات طول تاریخ جمهوری اسلامی با پایین‌ترین میزان مشارکت بوده‌اید. امروز دیگر امنیتی ترین کابینه جمهوری اسلامی را با انتصاب سرداران سپاه در تک تک مناصب دولتی تشکیل داده اید. حالا سوال اینجاست که در این حاکمیت سرتاپا یکدست، آن فسادستیزی ای که وعده می دادید کو؟ در شرایطی که جامعه ی مدنی با سرکوب شدید مواجه بوده و فعالین مدنی، سیاسی و اجتماعی به بهانه‌های متعدد در دالان‌های قوه ی قضاییه هستند، همان جایی که تا چند ماه پیش بر مصدر آن تکیه زده بودید، چگونه میتوان انتظار داشت سخن مردم به گوش حاکمیت برسد، شما که نگران عزت مایید، شما که نگران حقوق قانونی مایید، شما که دغدغه فرار نخبگان را دارید، شما که شعار استفاده از نیروی متخصص می دهید، آیا از احضارها و بازداشت ها و پرونده سازی ها برای دانشجویان و دانشگاهیان خبر دارید؟ ❇️پاسخ: "رئیس جمهور"؛ یک تصویر متفاوت سخنان دانشجویان در حضور آقای رئیسی، نوعا مطالبه گرانه و انتقادی بود. از جوان پر نشاط دانشجو هم جز این انتظاری نیست که مطالبه گر باشد و در متن همین پویش تجربه بیاندوزد. این طبیعت دوران جوانی و دانشجویی است اما برخی مخالفان سیاسی آقای رئیسی که از هیچ سوژه و بهانه ای برای حمله دریغ نمی کنند، ضمن انتشار این سخنان انتقادی به شکلی ذوق زده، تحلیل های قالبی خود را هم روی آن گذاشتند. اما حرف دل زلال جوان دانشجو کجا، و کینه توزی و عقده گشایی سیاست بازان کجا؟ حق هم دارند؛ لابد چشیدن نوبرانه، ذوق و هیجان هم دارد. سال ها بود چنین نشست صریح و صمیمانه ای میان یک دولتمرد ارشد و دانشجویان دیده نشده بود. خداوند پدر رئیسی را بیامرزد که تصویر "ایزوله" و "تاکسیدرمی" شده مدیریت از اتاق ریاست -و به شکل ویدئو کنفرانسی- را شکست و به جای یکطرفه حرف زدن، نقد های جوانان دانشجو را شنید. وقتی هم خواست پاسخ بدهد، نه مانند دولتمرد سابق، زبان به دشنام و هتاکی گشود، و نه طعنه زد و تحقیر و تمسخر کرد. دیروز - و هر روز قبل از آن- کسی از رئیسی نشنید که توهین و تهمت هایی مثل "بی‌ سواد، حسود، بی‌ دین، افراطی، کاسب ‌تحریم، بی‌ شناسنامه، مزدور، جیب‌ بر، بیکار، متوهم، دین‌ نشناس، بزدل، مستضعف فکری، به جهنم که می‌ لرزید، مفسد، عقب‌ مانده، مخلوقات ترسو، لرزان، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، کودک صفت و..." را مثل نقل و نبات، نصیب منتقد خود کند. هر کس حق دارد درباره عملکرد صد روزه آقای رئیسی یا یکایک اعضای دولت وی، قضاوت کند؛ حتی سیاست بازانی که در پایان هشت سال مدیریت آقای روحانی، هنوز هم می گفتند "تقصیر دولت قبل است"، و حالا می گویند چرا رئیسی ظرف سه ماه، نابسامانی (به ارث رسیده) اقتصادی را جمع نکرد! اما رئیسی هیچ کاری نکرده باشد، همین که نشاط نقد جدی و بحث آزاد اندیشانه در حضور دولتمردان -بدون ترس از توهین و تحقیر و تمسخر و پیگرد- را به فضای عمومی کشور باز گردانده باشد، خدمت بزرگی کرده است. همین که قرار نیست صاحب نظران و منتقدان از ترس انواع تهدید ها و تخریب ها سکوت کنند و ناگهان چشم باز کنیم و ببینیم چهار یا هشت سال فرصت خدمت تبدیل به تهدیدی ویرانگر شده، رویداد مبارکی است؛ و البته که شرط پاسداشت آن، رعایت عقلانیت و انصاف و اخلاق است. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدام شهید شما را متحول می کند؟ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 ترسم بر آن است که نکند بر اثر سنگيني گناهانم نتوانم سبک شوم و به سويت پروازکنم و از جمله کساني باشم که از ياد تو و آياتت غافل شده‌اند. خدايا قدرتي به من عطا فرما که اين بار بتوانم در راه تو قدم بردارم و در خودساري خود کوشا باشم. خدايا توفيق ادامه‌ي راه راستين شهدا را به همه‌ي ما عطا فرما. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 نُه فریم از استانداردهای دوگانه BBC فارسی در اتفاقات مشابه 🔺از "اعتراضات" تهران تا "آشوب‌های" لندن 🔺از "پیکارجویان" داعش تا "تروریست‌های" مسلمان 🔺از "انتقاد" از فیلتر تلگرام تا "دفاع" از فیلتر تیک‌تاک 🔺از "فرود" در سفارت ایران تا "اصابت" در سفارت آمریکا 🔺از آمار کرونای ایران تا آمار کرونای انگلیس 🔺از القای ترس به ایران تا القای آرامش به انگلیس 🔺از کرونای "حریرچی" تا کرونای "جانسون" 🔺 از "کودک مجرم" برای آرمان عبدالعالی ۲۵ساله تا "نوجوان" برای قاتل انگلیسی ۱۴ ساله 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
یه‌‌زمانی👁👁 دشمن‌با‌بمب‌و‌موشک‌حمله‌میکرد🚀 الان‌با‌اینترنت📡 رفیق🙃 ما‌الان‌تو‌خط‌مقدم‌جنگ‌نرمیم اگه‌سنگر‌و‌ول‌کنیم‌و‌عقب‌نشینی‌کنیم🥀 مدیون‌خون‌تک‌تک‌شهداییم😔 پس‌بیا‌خودمون‌و‌به‌امام‌زمان‌نزدیک‌کنیم✨ یه‌راهی‌بهت‌نشون‌میدم☺️ که‌‌بهش‌میگن‌راه‌وصال✨ بیا‌از‌این‌راه‌بگذریم‌تاشرمنده‌امام‌زمان‌و‌شهدا‌نشیم🌿 ┄═❈๑๑๑๑❈═┄ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 همیشہ مےگفتـــــ : ڪار خاصے نیاز نیستـــــ بڪنیم ڪافیہ‌ ڪارهاےِ روزمـره‌مـونُ بہ ‌خاطر خدا انجام بدیم اگہ تو این ڪار زرنگـــــ باشے شڪ‌ نڪن شهید بعدے تویے! 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽ 🔻 تأکید حضرت آیت الله خامنه ای بر نقش جوانان در تبیین حقایق انقلاب در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت 👈 شما انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ● شهیدمحمد استحکامی فرزند مهدی در تاریخ ۱۴ تیرماه، سال ۱۳۶۲ در جهرم دیده به جهان گشود. ● شهید محمد استحکامی بسیار ساده زیست، به دیگران کمک می کرد ، نسبت به غیبت و خمس دادن از ویژگی‌های بارز شهید_استحکامی بود. به گفته همسر بزرگوار شهید؛ « هرزمان که سال خمسی می رسید من به محمد می گفتم ما که چیزی نداریم که خمس بدهیم، اما محمد ختی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب می کرد و خمس مالش را می داد. ● شهید_استحکامی هیچگاه از مأموریت هایش به همسر خود چیزی نمیگفت ، چند روز قبل از رفتن به مأموریت آخر به همسرش می گوید باید صبورتر از دیگر دفعات باشی .همسرش می گوید همیشه محمد را لایق شهادت می دانستم و برایش آرزو می کردم شهید بشود ولی هرگز گمان نمی کردم که به این زودی شهید شود. ‌● سرانجام در تاریخ ۲۷ مهرماه، سال ۱۳۹۴ در مبارزه با تکفیری های ت روری س ت در دفاع از حرم حضرت عقیله بنی هاشم (س) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. این شهید بزرگوار در عصر روز تاسوعا در جوار گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک سپرده شد. ● همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند:« پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد. اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه کسانی که به خدا و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند باید توجه ویژه به آن داشته باشند. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
13.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛍مهریه خودفروشی زنان در اسلام❗️❗️❗️ 📽 | ناصحیان 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :9⃣7⃣1⃣ اما چون شیری نمی آمد، گریه می کرد.» از این حرفش خیلی ناراحت شدم. گفت: «حالا ببین تو چه آسوده بچه ات را شیر می دهی. باید خدا را هزار مرتبه شکر کنی.» گفتم: «خدا را شکر که تو پیش منی. سایه ات بالای سر من و بچه هاست.» کاسه انار را گرفت دستش و قاشق قاشق خودش گذاشت دهانم و گفت: «قدم! الهی اجرت با حضرت زهرا. الهی اجرت با امام حسین. کاری که تو می کنی، از جنگیدن من سخت تر است. می دانم. حلالم کن.» هنوز انارها توی دهانم بود که صدای بوق ماشینی از توی کوچه آمد. بعد هم صدای زنگ توی راهرو پیچید. بلند شد. لباس هایش را پوشید، گفت: «دنبال من آمده اند، باید بروم.» انارها توی گلویم گیر کرده بود. هر کاری می کردم، پایین نمی رفت. آمد پیشانی ام را بوسید و گفت: «زود برمی گردم. نگران نباش.» صبح زود با صدای سمیه از خواب بیدار شدم. گرسنه اش بود. باید شیرش می دادم. تا بلند شدم و توی رختخواب نشستم، سمیه خوابش برد. از پشت پنجره آسمان را می دیدم که هنوز تاریک است. به ساعت نگاه کردم، پنج و نیم بود. بلند شدم، وضو گرفتم که دوباره صدای گریه سمیه بلند شد. ادامه دارد...✒️ قسمت :0⃣8⃣1⃣ بغلش کردم و شیرش دادم. مهدی کنارم خوابیده بود و خدیجه و معصومه هم کمی آن طرف تر کنار هم خوابیده بودند. دلم برایشان سوخت. چه معصومانه و مظلومانه خوابیده بودند. طفلی ها بچه های خوب و ساکتی بودند. از صبح تا شب توی خانه بودند. بازی و سرگرمی شان این بود که از این اتاق به آن اتاق بروند. دنبال هم بدوند. بازی کنند و تلویزیون نگاه کنند. روزها و شب ها را این طور می گذراندند. یک لحظه دلم خواست زودتر هوا روشن شود. دست بچه ها را بگیرم و تا سر خیابان ببرمشان، چیزی برایشان بخرم، بلکه دلشان باز شود. اما سمیه را چه کار می کردم. بچه چهل روزه را که نمی شد توی این سرما بیرون برد. سمیه به سینه ام مک می زد و با ولع شیر می خورد. دستی روی سرش کشیدم و گفتم: «طفلک معصوم من، چقدر گرسنه ای.» صدای در آمد. انگار کسی پشت در اتاق بود. سینه ام را به زور از دهان سمیه بیرون کشیدم. سمیه زد زیر گریه. با ترس و لرز و بی سر و صدا رفتم توی راه پله. گفتم: «کیه... کیه؟!» صدایی نیامد. فکر کردم شاید گربه است. سمیه با گریه اش خانه را روی سرش گذاشته بود. پشت در، میزی گذاشته بودم. رفتم پشت در و گفتم: «کیه؟!» کسی داشت کلید را توی قفل می چرخاند. صمد بود، گفت: «منم. باز کن.» با خوشحالی میز را کنار کشیدم و در را باز کردم. ادامه دارد...🖋 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆