در روز #اولماهصفر سال ۶۱ هجرى قمرى، اسیران و سرهاى مطهر شهیدان را وارد دمشق، مقر حکومت یزید بن معاویه نمودند و اهالى این شهر این روز را عید اعلان کرده و به جشن و پایکوبى پرداختند.[۲]
روایت شده است: اسیران واقعه #کربلا همین که به #دمشق رسیده و خیل تماشاگران را دیدند، تلاش زیادى کردند تا خود را از تماشاگران بپوشانند. به همین جهت حضرت #امکلثوم علیها السلام پیش از ورود به دمشق به شمر بن ذى الجوشن فرمود: این شهر شام است؛ چون خواستید ما را وارد شهر نمایید، از دروازه اى وارد کنید که حضور تماشاگران در آن کمتر باشد و سرهاى شهیدان را از میان اسیران بیرون برده و جلوتر از آنان حرکت دهید تا مردم به تماشاى سرها پرداخته و به خاندان عصمت و طهارت کمتر نگاه کنند. شمر که جرثومه فساد و تباهى بود، برخلاف نظر ام کلثوم علیها السلام، سرهاى شهیدان را در میان اسیران قرار داد و آنان را همزمان از #دروازهساعات که شلوغ ترین ورودى دمشق بود، عبور داد. پس از ورود اسیران به دمشق، آنان را وارد مجلس یزید نمودند.
یزید در آن جمع، متوجه امام #سجاد علیهالسلام شد که در غل و زنجیر بود و به وى گفت: اى #پسرحسین! پدرت خویشاوندى مرا برید و حق مرا زیر پا گذاشت و با من درباره سلطنت به نزاع پرداخت، در نتیجه خدا با او چنین معامله اى کرد که اکنون مشاهده مى نمایى! امام #زینالعابدین علیهالسلام در پاسخ یزید این آیه را تلاوت کرد: «ما اَصابَ مِن مُصیبَةٍ فِى الْأرْضِ وَلا فی اَنفُسِکمْ اِلَّا فی کتابٍ مِن قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَها»؛[۳]
@bynolharamyn