☕️ #به_وقت_چای_و_داستان
🐸 روزی از روزها گروهی از قورباغههای کوچک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه دو بدهند.
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود.
جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد.
🙁 راستش، کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچکی بتوانند به نوک برج برسند.
شما می تونستید جمله هایی مثل این را بشنوید: «اوه، عجب کار مشکلی!!»، «اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند.» یا «هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست. برج خیلی بلنده!»
😞 قورباغه های کوچک یکی یکی شروع به افتادن کردند بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند.
جمعیت هنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!»😕
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف.
ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکی نمی خواست منصرف بشه!
بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغهای بود که به نوک برج رسید! 😎
بقیه قورباغهها مشتاقانه میخواستند بدانند او چگونه این کار را انجام داده؟
ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟ پاسخی نداد!
مشخص شد که برنده مسابقه ناشنوا بوده! 😊
║▌║▌║█│ ▌💌 ▌│█║▌║▌║
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کنندهٔ دیگران گوش ندید. چون اونا زیباترین رویاها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند، چیزهایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید! همیشه به قدرت کلمات فکر کنید. چون هر چیزی که میخونید یا میشنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره. پس همیشه مثبت فکر کنید و بالاتر از اون، هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید، سریع ناشنوا بشید.
💚همیشه باور داشته باشید: من همراه خدای خودم همه کار میتونم بکنم.💪🏻
#چالش_تعامل #نه_به_منفی_نگری
#ناشنوا_شو👂🏻
🍱 عصرانه در کافه 🔻
☕️ @cafe_taamol