eitaa logo
کافه تاریخ
287 دنبال‌کننده
162 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ چگونگی مراسم #عروسی در #گیلان در گیلان عصر قاجاری، مراسم عروسی با آداب و رسوم خاصی برگزار می‌شد. معمولاً اجرای نمایش، آوازخوانی و حتی اجرای شعبده‌بازی، بخش ثابت بسیاری از مراسم‌های عروسی بود. آواز خوانی به صورت انفرادی و یا دسته جمعی برگزار می‌شد: «پس از شام شخصی آمد و به ما خبر داد که به مناسبت ازدواج پسرش زین العابدین جشن عروسی برپا است و دعوتمان کرد که در آن جشن شرکت کنیم و چون به نظر می‌رسید که خیلی مایل به این کار است ما هم قبول کردیم که عده‌ای از مدعوین را به اطاق ما بیاورند. کمی بعد در عوض عروس و داماد یک دسته مطرب و دلقک که در ایران لوطی می‌نامند و شعبده بازی و تقلید می‌کنند همراه خود آورد و آنها چهار نفر بودند و آلت موسیقی یکی از آنها شبیه به کدوئی بود که در انتهای آن چوبی قرار داشت و دو نفر دایره می‌زدند و یکی آواز می‌خواند و با صدای خود ما را سرگرم می‌کرد. آنها در یک گوشه اطاق مقابل دکتر هویزش و من نشستند و مشهدی حسین نیز در کنار ما نشست و نمایش شروع شد. اول دسته جمعی آوازی عاشقانه خواندند که بدون شک مناسب آن موقعیت بود ولی ما از آن چیزی نفهمیدیم چون نیمی از کلمات را نمی‌دانستیم.» #منبع : چارلز فرانسیس مکنزی، سفرنامه شمال، گزارش اولین کنسول انگلیس در رشت، از سفر مازندران و استرآباد، مترجم منصوره اتحادیه (نظام مافی)، تهران، نشر گستره، 1359، ص 17- 18 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ شاهزادگانی که وضع مالیشان چندان خوب نیست! برخلاف تصور برخی که معتقدند تمام شاهزاده‌گان قاجاری از جایگاه خاص سیاسی و اجتماعی برخوردار بودند؛ وجود بعضی از اسناد و شواهد تاریخی نشان دهنده عکس این موضوع است. بدین معنا که برخی از شاهزاده‌های قاجاری از مشاغل و جایگاه اجتماعی متوسط و گاه پایینی برخوردار بودند: «روبروی « #دارالفنون » عکاسخانه‌ای وجود دارد که در آنجا یکی از شاهزادگان ایرانی به حرفه کم دردسر عکاسی اشتغال دارد. او تحصیلات خود را در وین به پایان رسانده و سپس به ایران آمده و در اینجا آتلیه‌ای دایر کرده است. من هم شخصا برای گرفتن عکسی از خودم به او مراجعه کردم. این که او یک شاهزاده است و علاوه بر این زبان آلمانی را به لهجه وینی صحبت می‌کند و به شغل عکاسی اشتغال دارد نباید چندان موجب حیرت شود. زیرا در ایران، شمار شاهزادگانی که وضع مالیشان چندان خوب نیست، نسبتاً زیاد است.» هینریش بروگش، در سرزمین آفتاب: دومین سفرنامه هینریش بروگش، ترجمه مجید جلیلوند، تهران، نشر مرکز، 1374، صص 95- 96 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ نارضایتی برخی آمریکایی ها برای سیل حضور دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های آمریکا یکی از مقاصد علمی مهم دانشجویان جهت تحصیل در دوران قبل از انقلاب بود. این انتخاب متأثر از دو مسئله بود. اول آنکه دانشگاه‌های ایران ظرفیت بالایی جهت پذیرش تمام دانشجویان نداشتند و از سویی کیفیت و هزینه دانشگاه‌های آمریکا نسبت به دانشگاه‌های اروپایی پایین‌تر بود و پذیرش دانشجو با سهولت بیشتری صورت می‌گرفت: «با وجود توسعه سریع آموزش عالی در ایران دانشگاه‌های ایران فقط ظرفیت پذیرش حدود ۱۳۰۰۰۰ دانشجو را در سال داشتند. درنتیجه بسیاری از جوانان ایرانی که پس از خاتمه تحصیلات متوسطه قصد ورود به دانشگاه را داشتند از تحصیلات دانشگاهی محروم می‌ماندند. عده زیادی از این جوانها که والدینشان توانائی تامین هزینه تحصیلی آنها را در خارج داشتند برای ادامه تحصیل راهی کشورهای خارج می‌شدند و چون دانشگاه‌های آمریکا در ایران از شهرت بیشتری برخوردار بودند و هزینه تحصیل در آمریکا هم کمتر از اروپا بود اکثر داوطلبان تحصیلات دانشگاهی خواهان عزیمت به آمریکا بودند و فشار روزافزونی برای گرفتن ویزای مسافرت به آمریکا به کنسولگری‌های ما وارد می‌شد. در این میان بعضی از مؤسسات ایرانی هم با همکاری مؤسسات دانشگاهی آمریکا دست به صدور پذیرش دانشگاهی برای داوطلبان ایرانی در خود ایران زدند و کثرت این پذیرش‌ها که شرط اصلی برای صدور ویزای دانشجوئی بود موجب ناراحتی و شکایت مقامات کنسولی آمریکا در ایران شد. شکایت آنها براین اساس بود که این پذیرش‌ها بدون درنظر گرفتن سوابق تحصیلی و استعداد داوطلبان تحصیل دانشگاهی صادر می‌شود و اکثر آنها از نظر زبان بسیار ضعیف هستند. مقامات کنسولی ما خواهان اقداماتی برای محدودیت در صدور پذیرش تحصیلی یا اختیاراتی برای خودداری از صدور ویزا برای دانشجویان فاقد استعداد لازم بودند تا جلو سیل دانشجویان ایرانی بسوی آمریکا گرفته شود و من پس از بررسی شکایات و نظرات مقامات کنسولی تقاضای آنها را برای محدودیت صدور ویزا نپذیرفتم ولی از وزارت امور خارجه و اداره مهاجرت خواستم در مورد صدور پذیرش تحصیلی مراقبت بیشتری بعمل آورند.»1 نکته قابل تامل اینکه آمریکایی ها حاضر به تحمل تعدادی دانشجو برای تحصیل در این کشور نبودند اما ایرانیان می بایست حضور حدودا شصت هزار مستشار آمریکایی را که بر همه زندگی ایرانیان مسلط شده بودند تامل می کردند. 1.رابرت هایزر، خاطرات ، مأموریت در تهران، تهران، ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی، انتشارات اطلاعات، 1365، ص 80 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ تاکتیک های #سفارت_آمریکا در ایران بعد از انقلاب یکی از سیاست‌های مهم آمریکا در روزهای نزدیک به انقلاب، مذاکره با روحانیون از جمله امام (ره) بود. آمریکا تلاش داشت تا از این طریق امام و گروه‌های مذهبی را وادار به کناره‌گیری از قدرت نماید و زمینه روی کارآمدن گروه‌های طرفدار غرب را آماده نماید تا از این طرق منافع سیاسی و اقتصادی خود را تأمین نماید: «سیاست آمریکا در رابطه با روحانیت ... هنوز رهبران سیاسی، به خصوص روحانیون در گفتگو با ما دلسردند. هیچ یک از این گروه‌ها (مقصود گروه‌ها و جریانات سیاسی مخالف رژیم ایران است. به واسطه قدرت نابود کننده‌ای که در دست روحانیون قرار دارد، جرأت درگیری ندارد؛ چرا که روحانیون از حمایت بی دریغ توده‌ها برخوردارند... روابط عمومی با کمک آمریکا تکالیفی را برای دانشجویان ایران در آمریکا که امکان دارد، یک رابطه با روحانیون محافظه کار برقرار کنند، در نظر گرفته‌اند. ما می‌خواهیم در عرض این مدت سوء‌ظن رهبران مذهبی را برطرف، و تا جایی که ممکن است با آنها طرح دوستی بریزیم. ما می‌خواهیم برای ایرانی کار کنیم که میانه‌رو باشد و ناسیونالیست‌ها مخالف مذهب و روحانیت تسلط بیشتری در اداره مملکت داشته باشد. ما باید بر روی مردی که عمیقاً از آمریکا متنفر است و غربزدگی ایرانی‌ها را بد می‌داند، ریسک کنیم. بنابراین باید مواظب باشیم که نزدیک شدن به خمینی و روحانیون، به قیمت از دست دادن دوستان غیر مذهبیمان تمام نشود.» موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، #اسناد_لانه_جاسوسی_آمریکا ، جلد اول، بخش 4، ص 105 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ #عبدالرضا_پهلوی و همسرش پری سیما زند در حال شکار عبدالرضا پهلوی (۱۳۰۳ - ۱۳۸۳) هفتمین فرزند و چهارمین پسر #رضاشاه پهلوی و نخستین فرزند وی از #عصمت_دولتشاهی بود. عبدالرضا پهلوی درمهرماه ۱۳۰۳ به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و مقدمات نظام را در تهران سپری کرد. سپس به همراه برادرش محمدرضا برای تحصیل به مدرسه «انستیتو لو روزه» سوییس فرستاده شد. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۱۵ وارد مدرسه نظام و دانشکده افسری شد. او پس از برکناری و تبعید پدرش با او به آفریقای جنوبی رفت و پس از مرگ #رضاخان در سال ۱۳۲۳ برای ادامه تحصیل در رشته اقتصاد در دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت. او پس از اتمام تحصیلات در سال ۱۳۲۶ به ایران بازگشت و علی‌رغم داشتن تحصیلات عالیه در رشته اقتصاد تنها سمت تشریفاتی ریاست افتخاری برنامه هفت ساله دولت به او سپرده شد. نامبرده در سال ۱۳۲۹ با پری‌سیما زند دختر ابراهیم زند (وزیر و استاندار دوره پهلوی) ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نام‌های کامیار و سروناز پهلوی شد. دوستان نزدیک شاهپور عبدالرضا ابوالقاسم امینی مجدی و منوچهر ریاحی بودند. او به دلیل مسایل خانوادگی و شخصی و اختلاف همسرش پری سیما زند با محمدرضا شاه پهلوی از دربار دوری می‌جست و بیشتر خود را صرف شکار و تاکسیدرمی حیوانات و کشاورزی مکانیزه و رسیدگی به زمین‌های کشاورزی ۳۷۰۰ هکتاری خود در دشت ناز ساری می‌کرد. عبدالرضا پهلوی همچنین چندین دوره ریاست مجمع جهانی حفاظت از حیات وحش را به عهده گرفت. #شرح_عکس : عبدالرضا پهلوی و همسرش پری سیما زند هنگام شکار حیوانات مختلف در یک کشور آفریقایی cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ قرارداد #بنیاد_پهلوی با شرکت های خارجی جهت ساختمان هتل هیلتون مواد موافقتنامه مقدماتی منعقده بین بنیاد پهلوی و شرکت سلل بونه درمورد ساختمان هتل هیلتون با ذکر مبالغ مورد پرداخت و شرایط مورد نظر cafetarikh.com @cafetarikh
(http://axnegar.fahares.com/axnegar/KIWS3eqVOdkNnu/8364321.jpg) ✳️ کینه و نفرت شاه از جان اف #کندی #محمدرضا_پهلوی در طول سلطنت 37 ساله خود ، هشت‌ رئیس‌ جمهور آمریکا را درک کرد: روزولت، ترومن، آیزنهاور، کندی، جانسون، نیکسون، جرالد فـورد و کـارتر. پنـج رئیس جمهور دمکرات و سه جمهوریخواه(حدود‌ 25 سال دمکرات و 12 سال جمهوریخواه). محمد رضا پهلوی از دو تن از‌ رؤسای جمهوری آمـریکا دل‌ خوشی‌ نداشت(کندی و کارتر). هر دو اینها دمکرات و موجب تضعیف سلطنت شاه شدند و آخرین آن هرچند سـعی در حفظ نظام سلطنتی ایـران داشـت ولی در نهایت با اشتباهات سیاسی خود، سقوط شاه‌ را به صورتی غیر مستقیم تسریع کرد. هنگامی که یک‌ خبرنگار‌ آمریکایی‌ در مورد محبوب ترین رؤسای‌ جمهور‌ آمریکا‌ نظر شاه را می‌پرسد، شاه جوابی می‌دهد که نشان از نارضایتی وی از برخی سیاستهای آمریکا در گذشته دارد. او مـی‌گوید«وقتی دربـارهء آمریکای‌ نجیب‌ و نیرومند فکر می‌کنم نام آیزنهاور، اورل هریمن، ریچارد نیکسون، ترومن و لیندون‌ جانسون به ذهنم خطور می‌کنند.» چنین به نظر می‌رسد نام نبردن شاه از کندی در بین سایر رؤسای جمهوری آمریکا‌ ناشی‌ از‌ نـاراحتی وی از کـندی اسـت. بعدها جیمی کارتر دمکرات نیز پا جای پای کندی گذاشت. «اسنادی از روابط ایران و آمریکا‌ در دوران ریاست جـمهوری کـندی»، فـصلنامه تاریخ معاصر ایران،س 3،ش 9،ص 123 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ #مظفرالدین_شاه #قاجار به هنگام شکار پرندگان دریائی مظفرالدین شاه بیمار و مبتلا به نقرس بود و چون بیماری او شدت یافت برای مداوا و استفاده از آبهای معدنی به همراهی امین السلطان و ملتزمین رکاب عازم اروپا شد. (318 قمری / 1900 م) و از کشورهای روسیه، فرانسه بازدید نمود. بازدید از کشورهای انگلستان و آلمان و ایتالیا از برنامه اش حذف شد. در این سفر به جان شاه سوء قصد شد و امین السلطان از خود تهور و جسارتی نشان داد و به همین دلیل از طرف شاه لقب اتابک اعظم ملقب گشت. در سال 1320 مظفرالدین شاه تصمیم گرفت دوباره به کشورهای اروپائی مسافرت کند. او که در سفر اول خود نتوانسته بود از انگلستان دیدن کند، بار دوم در سال 1320 با همراهان خود عازم اروپا شد و روز 17 ماه اوت 1907 به لندن رسید و در کاخ مالبرو که برای پذیرایی از او آماده شده بود اقامت گزید دولت انگلیس یک مهمانی رسمی به افتخار شاه ایران در 18 ماه اوت در کاخ بوگینگهام ترتیب داد شاه و همراهانش در آن ضیافت حضور داشتند.شاه پس از چند روز توقف در لندن عازم پاریش شد و در روز چهاردهم سپتامبر 1902 از پاریس به سمت ورشو مرکز حکومت لهستان که آن زمان تابع روسیه تزاری بود – حرکت کرد و از راه روسیه به ایران بازگشت. هزینه مهمانخانه شاه و همراهانش در آن شهر روزانه بالغ بر 6000 (برابر 240 لیره انگلیسی) بوده است. #شرح_عکس : مظفرالدین شاه قاجار به هنگام شکار پرندگان دریائی در یکی از خیابانهای انگلیس cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ تقابل های #علی_امینی و شاه علی امینی سیاستمدار ایرانی است که در دوره پهلوی اول عهده‌دار سمت‌های سیاسی شد. بدون شک عجین گشتن نام وی در ماجرای کنسرسیوم نفت و نخست‌وزیری او در اوایل دهه 40 از مهمترین مناصب و اقدامات امینی در دوران حیاتش است. با این حال برکناری ناگهانی امینی از پست نخست‌وزیری که با ترس شاه از نزدیک شدن امینی به آمریکا مرتبط بود، از موضوعات پیچیده و مبهم در این دوره است. برخی معتقدند امینی با متقاعد کردن آمریکا به کودتا علیه شاه، درصدد برکناری شاه از قدرت بود. با این مقدمه، سؤال اصلی این است که علت برکناری امینی از نخست‌وزیری چه بود؟ آیا امینی قصد کودتا علیه شاه را داشت؟ در ادامه این نوشته به بررسی پاسخ این سؤالات پرداخته شده است. متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید؛ http://yon.ir/IgfSN @cafetarikh
✳️ توجیات سفیر آمریکا از لزوم خرید سلاح توسط آمریکا هزینه‌های نظامی بیشترین بخش بودجه کشور را به خود اختصاص داده بود که عمدتاً شامل آموزش نیروهای نظامی توسط مستشاران خارجی و خرید تسلیحات نظامی بود. این هزینه‌ها باعث کاهش بودجه دیگر بخش‌های مهم از جمله بخش‌های فرهنگی و اجتماعی بود: «درباره طرح‌های بلندپروازانه نظامی ایران و نقش آن در سقوط رژیم شاه مطالب بسیاری گفته و نوشته شده است. با اینکه شخصاً بر این عقیده‌ام که بسیاری از نقدهای نظامی شاه خیالی و غیرعملی بود و با وجود اینکه بسیاری از وسایل و تجهیزات مدرن نظامی که از طرف رژیم شاه خریداری شده یا سفارش داده شده بود بدون کمک و حضور مستمر کارشناسان خارجی درحد مطلوب قابل بهره‌برداری نبود تصور نمیکنم برنامه‌های نظامی شاه و خرید اسلحه فراوان از طرف او نقش عمده‌ای در انقلاب ایران ایفا کرده باشد. البته این مسئله قابل بحث است که هزینه‌های گزافی که صرف تجهیزات نظامی و تقویت نیروهای مسلح ایرانی می‌شد در صورتیکه برای برنامه های رفاه اجتماعی مصرف می‌شد نتایج بهتری ببار می‌آورد، اما این نکته را هم باید در نظر داشت که ایران برای برنامه‌های رفاهی و اجتماعی خود پول کافی در اختیار داشت و پرداخت قسمتی از پولهای حاصله از درآمد نفت برای خرید اسلحه می‌توانست نقش متعادل کننده‌ای در مهار کردن تورم داشته باشد.» ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران (خاطرات سولیوان)، تهران، نشر هفته، 1361، چاپ سوم، صص 57- 5 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ تصویری از بازدید #اردشیر_زاهدی از سنگر کشور اردن در مرز با اسرائیل اردشیر زاهدی فرزند سپهبد #فضل_الله_زاهدی ، در مهرماه 1307 شمسی در تهران متولد شد. وی در زمان سپری نمودن تحصیلات متوسطه خود در بیروت در سال 1325، با عوامل سیاسی و امنیتی امریکا نظیر کرومیت روزولت ارتباط پیدا می نماید و همین ارتباطات سبب می شود، وی جهت تحصیلات تکمیلی خود به امریکا اعزام شود و در نهایت در سال 1328 مدرک کارشناسی کشاورزی خود را از دانشگاه یوتا اخذ نماید. وی در طول خدمت خود، به واسطه موقعیت پدر و همچنین رابطه فامیلی با خاندان پهلوی، پستهای مهمی را تصدی می نماید که از میان آنها آجودان کشوری شخص محمدرضاشاه در آبان 1332، وزارت امور خـارجه ایـران از بهمن‌ماه 1345 تا شهریور 1350 در کابینه امیر عباس‌ هویدا، همچنین دو دوره سفارت ایران در امریکا در فواصل سالهای اسفند 1338تا اسفند 1340 و اسفند 1351 تا دی‌ماه 1357 کلیدی و حساس بودند. cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ حزب دموکرات و نارضایتی از دعوت شاه به آمریکا بعد از انتخاب #کارتر به عنوان رئیس‌جمهور، موضوع #حقوق_بشر به عنوان سیاست اصلی کارتر و همفکرانش مورد توجه قرار گرفت. این موضوع تا حدودی روابط آمریکا با کشورهای ناقض حقوق بشر را تحت تأثیر قرار داد. بر این اساس رابطه شاه و آمریکا نیز تا حدودی تحت تأثیر قرار گرفت و نحوه رابطه با شاه مورد سؤال و چالش قرار گرفت: «وقتی که از شاه بعنوان یکی از نخستین رهبرانی که قرار بود با رئیس جمهوری جدید آمریکا در واشنگتن ملاقات کنند دعوت بعمل آمد، این بازدید امری عادی و دنباله طبیعی روابط روسای جمهوری آمریکا با شاه ایران طی سی و پنج سال گذشته بود. با وجود این از نظر بافت حکومت کارتر و عناصری که در این حکومت رخنه کرده بودند بازدید رسمی شاه از آمریکا کمی غیرعادی می‌نمود. حکومت کارتر مسئله حقوق بشر و احترام به اصول و موازین حقوق بشر را از طرف کشورهای جهان بعنوان یکی از معیارهای اصلی روابط خود با کشورهای دیگر قرار داده بود و حکومت شاه بعنوان یک حکومت غیردموکراتیک که اصول حقوق بشر را نقض کرده شناخته شده بود. بنابراین با اینکه در کاخ سفید و سطح بالای حکومت آمریکا بازدید شاه از آمریکا امری کاملاً عادی می‌نمود، در سطوح پائین‌تر، چه در دولت و چه در تشکیلات حزب دمکرات نارضایتی‌هائی از این دعوت بچشم می‌خورد و بعضی‌ها علناً از اینکه رئیس کشوری که اصول حقوق بشر را رعایت نمی‌کند مهمان رسمی پرزیدنت کارتر است ابراز انزجار می‌کردند.» رابرت هایزر، خاطرات ژنرال هایزر، مأموریت در تهران، ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی، انتشارات اطلاعات، 1365، ص 87 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ زندگی خان #لاهیجان به روایت یک خارجی سبک و سیاق زندگی مردم در ایران همچون همه نقاط عالم و من جمله در شمال ایران، بسیار مبتنی بر میزان ثروت فرد است. آنچه یک سفرنامه نویس در قیاس میان خان لاهیجان و مردم عادی بیان می کند به خوبی بیانگر این واقعیت است: «باغات زراعت اطراف شهر لاهیجان بهتر از آنچه تا آن وقت در گیلان دیده بودم آمد. داخل شهر خانه‌های اشخاص متمکن را از آجر ساخته‌اند و خانه‌های فقرا مانند همه جا از گل ساخته شده و سقف آنها کاهگلی است و در اطراف اغلب خانه‌ها محوطه‌ای باز است با چند درخت که با چوب شمشاد به دور آن نرده کشیده‌اند. خان لاهیجان شاید یکی از ثروتمندترین اشخاص ایران باشد. می‌گویند مالک ۳۶۶ ده می‌باشد. مدت بیست سال است که رسماً در این ایالت حکومت می‌کند و در این مدت ثروت هنگفتی جمع‌آوری کرده، ولی به همان اندازه سابق حریص است. سالیانه مبلغ ۱۵ هزار تومان مالیات از برنج جمع آوری می‌کند، می‌گویند: زمانی که به او دستور دادند که برای جهاد علیه انگلیسها 10 هزار تومان جمع کند او دو برابر این مبلغ را از مردم گرفته بود.» چارلز فرانسیس مکنزی، سفرنامه شمال، گزارش اولین کنسول انگلیس در رشت، از سفر مازندران و استرآباد، مترجم منصوره اتحادیه (نظام مافی)، تهران، نشر گستره، 1359، ص 26 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ وقتی و فحشا قباحت خود را از دست داد cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ وقتی و فحشا قباحت خود را از دست داد یکی از ویژگی‌ها و علل ناکارآمدی سیاسی رژیم پهلوی، گسترش فساد در عرصه‌های مختلف بود. علاوه بر فساد مالی، فساد اجتماعی با بهره‌گیری از فرهنگ غربی گسترش زیادی یافته بود و منجر به اشاعه آن شده بود. این موضوع به دلیل سنتی و مذهبی بودن فرهنگ ایران، نارضایتی بسیاری از مردم و گروه‌های مذهبی را به همراه داشت: «به دنبال فساد مالی، فحشا نیز به صور مختلف جامعه را در برگرفته بود و باز هم توسعه می‌یافت و حکومت نه تنها ممانعت و سدی به وجود نمی‌آورد؛ بلکه به وسایل مختلف به آن دامن می‌زد. قمارخانه‌های مجهز، از نوع کازینو شبانه روز دائر وابسته به رژیم، از جمله مراکز صرف پولهای به دست آمده بود که در نهایت به مجامع معتبر از این نوع در خارج از کشور منتقل می‌گردید جزیره کیش با سرعت و با صرف میلیاردها دلار به صورت مونت کارلوی ایران در می‌آمد و برای آن خطوط ویژه هواپیماهای کنکورد در نظر گرفته شده بود بعضی از نمایندگیهای سیاسی ایران در خارج به مراکز ترویج فحشا تبدیل گردیده بود و از این حیث سفارت ایران در آمریکا نقش درجه اولی داشته و حلال بسیاری از مسائل سیاسی بوده است. در سالهای آخر سلطنت به حدی به سبب آشفتگی‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و همان فساد مالی فحشا به صورت بحران اجتماعی درآمد. علاوه بر محله‌های بدنام در تهران و سایر شهرها فحشای پنهانی جامعه را از درون می‌خورد و پوک می‌کرد، حتی بسیاری از روابط اجتماعی بر همین پایه تنظیم می‌شد و رفته رفته فساد اخلاقی و فحشا قباحت خود را از دست می‌داد.» سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد 1، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1391، چاپ هفدهم، ص 187 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ باندبازی اعضای لژهای #فراماسونری در انتصابات دولتی قسمتی از متن گزارش: مدتی است که بر دامنه‌ی فعالیت‌های مستمر جمعیت معروف به (بنایان آزاد ) که همان لژ فراماسونری ایران باشد افزوده گردیده و بر اثر همین گزارش فعالیت می‌باشد که گروهی از اعضاء متوسط‌ السن و جوان جمعیت مذکور در رأس پستها و مقامات حساس قرار گرفته و با اتحاد و همدستی خویش یکدیگر را در هر مرجع و مقامی که هستند حمایت می‌نمایند و از جمله اعضاء جمعیت مزبور که هم اکنون مصدر مقامات عالی‌رتبه و مهم می‌باشند می‌توان آقایان خوشبین، مهندس روحانی، شجاع ملایری و دکتر مهندس اسکندرانی را نام برد که عموماً در جمعیت نامبرده که بعد از مرحوم حکیم‌الملک سرپرستی آن را مرحوم حسین علاء برعهده داشته عضویت دارند و مورد وثوق و اعتماد آن می‌باشند. cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ فرمانده با نفوذ نظامی در سالهای پیش از انقلاب برخی از فرماندهان نظامی شاه به دلیل روابط نزدیک و صمیمی با شاه، همواره انتظار کسب قدرت و سمتهای خاص سیاسی از طرف شاه را نیز داشتند. این موضوع تا حدودی ناشی از نفوذ سیاسی و اقتصادی برخی از فرماندهان نظامی در امور سیاسی نیز بود. در این بین 4 نفر از فرماندهان نظامی روابط بسیار نزدیکی با شاه داشتند: « #طوفانیان در سراسر جهان مورد احترام بود، نه فقط به عنوان یک افسر کار آمد بلکه به عنوان قابل ترین تاجری که «اردنانس» بزرگ خود را در تهران اداره می‌کرد. او تنها افسر نیروی هوایی بود که توانسته بود به صفوف بالای مشاوران نظامی‌شاه رخنه کند، زیرا اکثر فرماندهی‌های برجسته و پستهای مهم در اختیار افسران نیروی زمینی بود. طوفانیان از این بابت هم خیلی به خود می‌بالید. اما تا حدی ناراحت بود. فکر می‌کرد به عنوان مسن‌ترین، ارشدترین و شاید قابل ترین افسر در ایران، می‌بایست وزارت جنگ را بر عهده داشته باشد، معتقد بود که او می‌بایست نخست وزیر می‌شد، نه ازهاری. بعد از آن هم کمترین کاری که شاه می‌بایست بکند، انتصاب او به ریاست ستاد مسترک بود. این چهار مرد، قره باغی، ربیعی، حبیب اللهی و طوفانیان به شاه بسیار نزدیک بودند و هرکدام فکر می‌کردند که رابطه خصوصی‌تری با شاه دارند. آنها شاه را تقریباً می‌پرستیدند، وفاداری شدید آنها در شیوه سازماندهی شاه، بیشتر شده بود.» رابرت هایزر، خاطرات ژنرال هایزر، مأموریت در تهران، تهران، ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی، انتشارات اطلاعات، 1365، صص 22- 23 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ نظر امام درباره احتمال «شما می بینید که الان مرکز فساد امریکا را جوان ها رفته اند گرفته اند و امریکاییهایی هم که در آنجا بودند گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند و امریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند و جوانها مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، بی خود صحبت اینکه اگر دخالت نظامی، مگر امریکا می تواند دخالت نظامی در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد، تمام دنیا توجه شان الان به اینجاست. مگر امریکا می تواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی بکند؟ غلط می کند دخالت نظامی بکند. نترسید، نترسانید. همین تعبیرى که جوانهاى ما از روى باز احساسات جوانی کردند که اگر چنانچه امریکا بخواهد دخالت نظامی بکند ما چه خواهیم کرد. اصلا این اگرش را هم نباید بگویند. امریکا عاجز از این است که دخالت نظامی در اینجا بکند، اینها یک مسائلی در پیششان است، یک مطالبی در پیششان است که روى آن مطالب گرفتاریهایی دارند، نمی توانند این کارها را بکنند. اگر آنها میتوانستند دخالت نظامی بکنند، شاه را نگه می داشتند. با تمام قدرتشان، قدرتهاى تبلیغی چیز (تلاش) کردند که نگهش دارند و ملت ما اعتنا نکرد به آن و نه تنها او، همه قدرتها پشت سر هم ایستاده بودند که نگه دارند شاه را و نتوانستند نگه دارند براى اینکه ملت ما یک چیزى را که خواست نمی شود مقابل ملت بایستد کسی و چه بکند. هیچ ابدا. این مطلب را اصلا جوان هاى ما پیش نیاورند این مطلب را که دخالت نظامی، آنها همیشه دخالت هایشان دخالت هاى شیطنتی است، توطئه است. آنها اگر بخواهند یک کارى هم بکنند، وادار می کنند جوانهاى ما را که آنها تظاهر بکنند و در تظاهر اعمال آنها بیایند درگیرى بکنند یا اینها و یک غائله راه بیندازند که ما نتوانیم یک محیط آزاد پیدا بکنیم، یک محیط آرام پیدا کنیم و مسائلی را که می خواهیم طرح بکنیم و می خواهیم ایجاد بکنیم، بتوانیم. آنها از این راه شیطنت ها پیش می آیند. آنها شیطان هایشان را پیش همین جوانهاى صاف دل عزیز می فرستند تبلیغات می کنند. می نویسند به دیوار چه میکنند، چه، چه، چه. یک وقت می بینید که یک عده جوان را راه انداختند توى خیابان ها به یک تظاهراتی. تظاهرات بحق لکن آنها از همین تظاهرات بحق می خواهند استفاده ناحق بکنند». صحیفه ی امام جلد 10 صص 516- 517 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ بیکاری مردان به دلیل مقاومت همسرانشان در برابر قانون کشف حجاب گذشته از آنکه باعث نارضایتی بسیاری مردان و زنان گردید، موجب خانه‌نشین شدن نیمی از زنان نیز شد. از آنجا که بسیاری از زنان به دلیل تقید به چادر و پوشش اسلامی، حاضر نبودند بدون حجاب در محافل عمومی حاضر شوند، خانه‌نشینی و انزوا را به بیرون رفتن ترجیح دادند. این موضوع، گاه به از دست دان شغل همسران این زنان نیز منجر می‌شد: «خانم قهرمانی نخستین معلم زبان فارسی و دوست من از جمله افراد بسیار بصیری بود که به سؤالات فراوانم درباره فرهنگ با دقت پاسخ می‌داد. او در حالی که چشمانش برق میزد اظهار داشت که غیرقانونی کردن حجاب به وسیله رضاشاه ناراحتی فراوانی ببار آورد. پدر این خانم وکیل مجلس بود. رضا شاه دستور داده بود که تا بازگشائی مجلس هیچیک از اعضای دولت حق ندارند همسر خود را در چادر نگاه دارند. خانم قهرمانی میگفت طی دو ماهی که به باز شدن مجلس مانده بود در خانه آنها حالت هیجان زده ای حکمفرما بود. ضمن گفت و شنود و خنده، برای مادرشان لباس غربی تهیه می‌کردند. سرانجام روز موعود فرا رسید، مادرش لباس خود را پوشیده درشکه‌ای هم دم در حاضر شد. ولی به هیچ وجه قادر نبود بدون چادر از درگاه خانه قدم بیرون بگذارد. پدرش یکساعت زانو بر زمین زد و با زنش محاجه نمود، چون میدانست که اگر راضی نشود کار خود را از دست می‌دهد. ولی خانم راضی به رفتن نشد و آقای قهرمانی دو ماه بعد استعفا کرد.»1 1-سینیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، صص 135- 136 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ شدید مسکن در دهه 1350 در دهه 40 و 50 ش قیمت نفت بالا رفت و رشد اقتصادی کشور افزایش بی‌سابقه‌ای یافت. اما همراه با رشد، تورم نیز افزایش یافت و قیمت بسیاری از کالاها به یکباره افزایش یافت. تورم در بخش مسکن نیز بسیار بالا بود و مردم به خصوص قشرها و طبقات پایین جامعه، توانایی تهیه و اجاره یک خانه ساده را نیز نداشتند: «همراه با رونق، تورم هم از راه رسید. اگر می توانستید خانه ای سه یا چهار خوابه پیدا کنید، ماهی سه تا چهار هزار دلار اجاره بها داشت، هتلها برای ذخیره جا روش «فی‌المجلس» را بکار می‌بستند و اغلب اوقات زیر بار ذخیره جا از قبل نمی‌رفتند. برای مبارزه با این وضع شرکتها بطور دائم در هتلها اتاق می گرفتند. بسیار اتفاق می‌افتاد که دوستان و آشنایان با حال عصبانی تلفن میکردند و کمک میخواستند. خانمی از بانک جهانی پس از آنکه سه شب را در پستویی در هتل هیلتون سر کرده بود برای اقامت در سفارتخانه نزد ما آمد. مسکن برای ایرانیان متوسط الحال هم به صورت مشکل وحشتناکی درآمده بود. بهای مستغلات به اندازه باورنکردنی بالا رفته و کرایه خانه بطوری زیاد شده بود که خانه ای با کرایه پائین کمتر در دسترس بود. از نزدیک شاهد تلاش زجرآور خانواده ای بودم که میخواستند خانه ای بزرگتر از اتاقی که در آن زندگی میکردند پیدا کنند. در ۱۹۷۹ راننده اتوبوسی میگفت که خانه‌اش را که دارای دو اتاق کوچک و مستراح توی حیاط و بدون آب لوله کشی بود به سی هزار دلار میخرند. وسیله گرم کردن این دو اتاق کوچک هم به یک بخاری نفتی محدود می گردید. در اتاقی مجاور مستراح هم آشپزی می‌کردند و برای همه خانواده فقط یک اجاق نفتی وجود داشت. ولی از برق استفاده می‌کردند. مشکلات اقتصادی بر همه اثر گذاشت، ثروتمندان، البته، ثروتمندتر شدند. با اینکه حداقل دستمزد به دو برابر که مقدار معتنابهی بود افزایش یافت، تورم مانع تحقق انتظارات محرومین گردید.»1 1-سینیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، ص 199 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ تصویری از حسین علاء نخست وزیر لحظاتی پس از ترور در سال 1334، نخست وزیر وقت پهلوی، تصمیم گرفت تا ایران را به پیمان استعماری سنتو ملحق سازد. این عمل بامخالفت فدائیان اسلام مواجه شد و آنان نیز ترور علاء را پیریزی میکنند. در 25 آبان به مناسبت درگذشت سیدمصطفی کاشانی، فرزند آیتاللَّه سیدابوالقاسم کاشانی رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت، مراسمی در مسجد شاه تهران برگزار شد و در ساعت چهار بعداز ظهر، حسین علاء نخستوزیر پهلوی وارد مسجد شد. در شبستان مسجد، به طرف او شلیک شد ولی گلوله در لوله گیر کرد و خارج نشد. در نتیجه، ضارب با اسلحه به شدت به سر علاء کوبید که این عمل، خونریزی مختصری در سر او ایجاد کرد. : حسین علاء نخست وزیر لحظاتی پس از ترور ، با سر باند پیچی شده در مسجد شاه تهران cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ زدوبند با مقامات پهلوی نزدیکی به رجال با نفوذ، یکی از راه‌های ورود به مجالس عصر پهلوی بود. در سند زیر می‌بینیم که عباس شاهنده، از چهره‌های مطبوعاتی عصر پهلوی، از طریق ارتباط با منوچهر اقبال، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در سال 1342 به دنبال ورود به مجلس شورای ملی بوده است. در بخشی از سند می‌خوانیم «عباس شاهنده پس از ملاقات با دکتر اقبال به دوستان نزدیک خود اظهار داشته: که قریباً کرسی نمایندگی بیجار را اشغال خواهد کرد و عده‌ای از نمایندگان مجلس از جمله صادق احمدی معتقدند به مجرد تعویض دولت آقای علم، عباس شاهنده به مجلس خواهد آمد.» cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ تصویری از افتخارالسلطنه معشوقه افتخارالسلطنه دختر از عایشه خانم یوشی از زنان مورد توجه شاه بود. این دخترعلاوه بر وجاهت ذاتی، صاحب ثروت نیز بود زیرا تنها وارث مادرش عایشه و خاله اش لیلاخانم شده بود که به ملاحظه سوگلی بودن هر دو نزد شاه، دارای ثروت فراوانی بودند. او با پسردایی اش ابراهیم نوری ازدواج کرد و صاحب سه دختر و یک پسر شد اما چند سال بعد عاشق نظام الدوله خواجه نوری شد و همسر و فرزندانش را رها کرد و به خانه او رفت. نظام الدوله نیز ثروتش را به باد داده بود و پس از مرگش، افتخار السلطنه در اواخر عمر با عسرت زندگی کرد در حالی که از فخرالدوله امینی، برادرزاده اش کمک شهریه می گرفت. او دلدادۀ عارف قزوینی بود و عارف نیز بدو عشق سرشار داشت که به وصال نینجامید. عارف تصنیف «افتخار آفاق» را برای افتخارالسلطنه سروده است. cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ اخباری مخوف از دیکتاتوری #رضاخان پس از #اشغال_ایران توسط #متفقین در شهریور 1320 و تبعید رضا خان درباره قتل های صورت گرفته در دوران زمامداری دیکتاتور اخبار متنوعی منتشر شد که برخی از آنها حکایت از جنایتهای مهلکی دارد که جز در زندانهای مخوف استالین نمی توان نمونه های آن را یافت. در یکی از اخبار مربوط به این موضوع که در 12 دی ماه سال 1320 شمسی در «ستاره هفتگی» منتشر شده بود می خوانیم: «چندی قبل در عمارتی که تا سه ماه پیش در اجاره بهداری شهربانی در خیابان سوم اسفند بود بقایایی از اسکلت انسانی که مربوط به سه نفر می باشد در یکی از باغچه ها پیدا کردند. این بقایای استخوانهای که بوده است؟ چرا در آنجا چنین چیزی پیدا گردید؟ مگر بهداری شهربانی در عین حال قبرستان مجرمین هم بوده است؟ آیا این بقایای استخوانهای فرخی و امثال اوست که در آن محل نابودشان می کردند و برای اختفای جنایات در باغچه دفن می نمودند؟» cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ سهم خواهی و نتایج آن بر #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت سهم خواهی از قدرت همیشه افتی است که می تواند عرصه سیاست را تهدید کند. این درباره ایران عصر #مصدق نیز صادق است. ماجرایی که به روایت حسین مکی درباره عبدالقدیر آزاد و از خاطرات عمیدی نوری ذکر می شود، نمونه ای کوچک در این زمینه بود: «وقتی دکتر مصدق وزیر شد جلسه جبهه ملی را دستور داد در منزلش تشکیل شود. عبدالقدیر گفت من 8 وزیر باید در کابینه داشته باشم. دکتر مصدق گفت آخر نمی شود. گفت شهرداری مال من، دو وزیر را باید حتما بپذیری. یکی دکتر مباح یکی هم والا نژاد. من ]حسین مکی[ به او گفتم آقا ما داریم یک جنگ بزرگ میهنی با انگلیسی ها می کنیم باید نخست وزیر را آزاد در کارش بگذاریم که کابینه ای به نظر خود تشکیل دهد. عبدالقدیر گفت من نمی توانم این حرف را بپذیرم زیرا ما سالها مبارزه کردیم حالا که حکومت را بدست آوردیم اگر نمی بایستی در آن شرکت داشته باشیم چطور می توانیم از آن دفاع و حمایت نماییم؟ البته هیچ کدام ما به حرف او اهمیت ندادیم، او هم از همان روز از دکتر مصدف ناراضی شد و علاقه به مخالفت با او پیدا کرد...»1 1-ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشت های یک روزنامه نگار، جلد پنجم، به کوشش: مختار حدیدی و جلال فرهمند، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، 1396، ص 40 cafetarikh.com @cafetarikh