🔶۱. عدالت: این مفهوم، با بار ارزشی مثبت خود، همواره جایگاهی ویژه میان جریان های فکری، مکاتب بشری، ادیان الهی و حتی غیرالهی داشته است؛ زیرا جاذبه و ژرفای عدالت به گستره فطرت و وجدان انسانی است، هرچند پیوسته اختلاف های نظری بر سر آن وجود داشته است. به طور کلی، روابط بین الملل انتقادی به بررسی ریشه ای چالش ها و مشکلات نظم موجود می پردازد و حل این مشکلات را در برقراری نظمی عادلانه می جوید که در آن همه اقشار و نواحی، مشارکت داشته باشند. 🔷٢. جهان اندیشی اخلاقی: این اصل، این آرمان را دنبال می کند که جوامع ملی چندگانه، باید مسئله حاکمیت را به محکمه اخلاقي نهادهای بین المللی ارجاع دهند. مقصود از این ارجاع این است که نزاع ها و درگیری های کشورها، تنها با ارجاع به نهادهای بین المللی و بر مبنای محکمه اخلاقی آنها به داوری گذاشته شود. این امر نیازمند به رسمیت شناخته شدن اصول اخلاقی فراگیر در نهادهای مذکور و اخلاقی عمل کردن این نهادها در فرایند داوری است. 🔶٣. رهایی: متفکرین جریان انتقادی بر این باورند که مدرنیته نتوانست انسان را به رهایی برساند، بلکه بر عکس، او را اسیر بندهای عصر روشنگری کرد که جلوه هایی از آن در استالینیسم و نازیسم نمود یافت. در اندیشه انتقادی، رهایی به مثابه آزادی جوامع انسانی از قید سلطه ساختارهای سرکوبگر و از بین رفتن بسترهای اجتماعی محدودیت ساز و بی عدالتی و نیز بازتعریف و بازترسیم عدالت و برابری در عرصه روابط بین الملل قلمداد می شود. 📖کتاب #کدخدایی_شیطان نوشته ی #غلامعلی_سلیمانی #مشاوره #روابط_بین_الملل 📌@canoon_org

🔷چالمرز جانسون، استاد بازنشسته روابط بین الملل در دانشگاه کالیفرنیا در کتاب آخرین روزهای جمهوری آمریکایی معتقد است: افول قدرت و پرستیژ آمریکا در سالهای اخیر، نتیجه عملیات ظالمانه و سلطه گرایانه امپریالیسم ایالات متحده بوده است. آمریکا ضعیف شده است و به دنبال تناقض های داخلی و خارجی از هم فرو خواهد پاشید. 🔶جانسون می گوید: ژولیوس سزار قیصر روم، این امپراتوری را بدون آنکه توانایی بیشتری داشته باشد، به سرزمین های دور دست بیشتری توسعه داد. خزانه و منابع مادی امپراتوری روم و قدرت معنوی و سیاسی آن، توانایی انسجام و وحدت نظام را نداشت و سرانجام، رفاه و اختیارات شهروندان روم از هم پاشید و امپراتوری روم به عنوان ابر قدرت روی زمین پایان یافت. 💢امروز نیز وابستگی آمریکا به سیستم و شبکه نظامی - اقتصادی و نیز کنترل افکار عمومی و آزادی های مدنی که به بهانه حفظ امنیت داخلی و خارجی و مبارزه با تروریسم، گسترش بیشتری پیدا کرده است، چنان فشار و تناقضی در خود نظام ایجاد کرده است که آمریکا مانند امپراتوری روم یک مسیر سراشیبی را طی می کند. 📖کتاب #کدخدایی_شیطان به قلم #غلامعلی_سلیمانی #آمریکا #روابط_بین_الملل 📌@canoon_org

🔷این اصل، این آرمان را دنبال می کند که جوامع ملی چندگانه، باید مسئله #حاکمیت را به محکمه اخلاقي نهادهای بین المللی ارجاع دهند. از نگاه انتقادی ها، در وضعیت موجود #حقوق همگان به رسمیت شناخته نشده و کشورها نه در جایگاه برابر قرار دارند و نه آنگاه که نهادهای بین المللی به #داوری میان نزاع هایشان می پردازند، حقوق شان رعایت می شود. 🔶از نظر انتقادی ها، نظام بين الملل فاقد ویژگی #هنجاری و #اخلاقی است و اخلاقی شدن نظام بین الملل و حاکم شدن هنجار اساسی «جهان اندیشی اخلاقی» نیازمند تغییرات اساسی در ساختار بين الملل است. رسالت نظریه انتقادی، شکل دادن به اجتماعی اخلاقی است که زمینه گفت وگوی همه بازیگران #نظام_بین_المللی را بر اساس استدلال فراهم می کند. 💢برای دستیابی به فهم جديد از #سیاست_جهانی، انتقادی ها راهکار گفت وگو را پیشنهاد می کنند؛ به این صورت که گفت وگو باید در سطوح مختلف به ویژه سطوح بین #فرهنگی باشد و با فرصت دادن به صداهای حاشیه ای، به ارائه روایت های انتقادی جدید از نظریه انتقادی #روابط_بین_الملل ختم شود. 📖کتاب #کدخدایی_شیطان نوشته ی #غلامعلی_سلیمانی #نقد #اخلاق #سیاست #علوم_سیاسی 📌@canoon_org

🔰بازگشت به توازن 🔶شواهد، حقایق و تحولات در عرصه جهانی موید آن است که درگیری میان ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا با روسیه و چین و ظهور قدرت های نوظهوری همچون برزیل و هند به سیستم ژئوپلیتیک جدیدی در جهان منجر شده است که یک ویژگی کلیدی دارد: «در نظم جدید جهانی، دیگر واشنگتن در مرکز جهان نیست». #افول #شابک #معرفی_کتاب #نظم_نوین_جهانی #کدخدایی_شیطان #غلامعلی_سلیمانی #کانون_اندیشه_جوان 📌@canoon_org

🔷 با فروپاشی اتحاد جماهیر #شوروی و به دنبال آن پایان #جنگ_سرد و از بین رفتن ساختار دو قطبی نظام بین الملل در اوایل دهه ۱۹۹۰ زمینه بسیار مناسبی برای ابرقدرت دیگر یعنی آمریکا به وجود آمد تا سلطه بدون رقیب خود را بر کل جهان بسط و گسترش دهد. 🔶 از این برهه زمانی تا به امروز #ایالات_متحده_آمریکا به عنوان کشور مرکزی #استعمارگر با بهره گیری از سیاست های استعماری #فرانو، سعی کرده است کشورهای دیگر را زیر سلطه خود درآورد. باید توجه کرد ایالات متحده سیاست های استعمار فرانو را در بستر هایی همچون جهانی شدن و ابزارهای رسانه ای و با ظاهری مشروع و با شعارهای حقوق بشر، ایجاد صلح و امنیت استقرار دموکراسی و آزادی پیش برده است. 🔻در این راستا، نظریه پردازان غربی و آمریکایی نیز سعی کرده اند با تئوری سازی، ارزش های لیبرال - دموکراسی را ارزش های بی بدیل تلقی و به سلطه بی چون و چرای آن در عرصه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کمک کنند. طرح دکترین ها و نظریاتی مانند دکترین #نظم_نوین_جهانی، نظریه #جنگ_تمدن_ها و نظریه #پایان_تاریخ مبنی بر معرفی #ليبراليسم به عنوان بهترین نظام اندیشگی و #لیبرال_دموکراسی به مثابه برترین و مطلوب ترین نظام سیاسی همگی در چارچوب این هدف قرار دارند. 💢 یکی از ویژگی های مهم نظام سلطه به رهبری آمریکا ادعای داشتن یک ایدئولوژی و فرهنگ جهانی است. در حال حاضر، فراگیر کردن فرهنگ آمریکایی به معنای عام شامل شیوه زندگی آمریکایی، لیبرالیسم سیاسی-اقتصادی، نظام اقتصادی #بازار_آزاد، لیبرال دموکراسی، آزادی و حقوق بشر مهمترین رسالتی است که آمریکا به عنوان سردمدار استعمار فرانو بر دوش خود احساس می کند. ناگفته نماند از دید آمریکایی ها ایالات متحده به عنوان شهری بر فراز تپه در بالاترین سطوح اخلاقی و ارزشی در مقایسه با کشورهای دیگر قرار دارد؛ از این رو وظیفه ترویج شیوه تفکر آمریکایی، ارزش ها و سیستم سیاسی اش را به بقیه جهان بر عهده دارد. 📖 کتاب #کدخدایی_شیطان به کوشش #غلامعلی_سلیمانی 📌@canoon_org